eitaa logo
پیام معنوی
3.7هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
3.6هزار ویدیو
62 فایل
🍎نکته ها و پیام های معنوی🍎 🍒اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمِّدٍوَّآلِ مُحَمَّدٍوَّعَجِّلْ فَرَجَهُم🍒 🛑لطفا برای نشر مطالب با مدیر کانال هماهنگ باشید🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
☀️گفتگو با یکی از دوستان🌷 و معاون فرهنگی ستاد بازسازی عتبات(۱) 🍎 👈وقتی نامی از🌷، به میان می‌آید، بیشتر افراد به یاد رشادت‌های🌱 در مبارزه با#⚡داعش و دشمنان اسلام در، و می‌افتند و کمتر کسی# را به عنوان می‌شناسد. بخش‌هایی از گفتگو با یکی از دوستان🌷 و معاون فرهنگی ستاد بازسازی عتبات را بخوانید و ببینید و نام‌آور کشورمان در بازسازی چه نقش اساسی و مهمی ایفا کرده است. 📍نظر درباره انجام طرح‌های عمرانی ستاد بازسازی در زمان آشوب‌های چه بود؟ 🌼حدود ۲۰ روز قبل از🌷 در که بودیم با توجه به وضعیت از ایشان پرسیدم که با این اوضاع باید چه کنیم؟ 💢ایشان گفت: «یک روز هم نباید این اقدامات شود. این کار برای (ع) است و ماندگارترین کار این است که توسعه و بازسازی حرم‌ها ادامه یابد و برای حضور آماده شود، به ویژه برای که به شمار می‌رود». در ستاد بازسازی هم که می‌کرد، این ستاد را یک و می‌دانست و ارزش زیادی برای آن قائل بود. 💥 ☀️پیام معنوی ✅ @pmsh313 •┈┈••✾❀🕊🍃🌺🍃🕊❀✾••┈┈•
☀️گفتگو با یکی از دوستان🌷 و معاون فرهنگی ستاد بازسازی عتبات(۵) 👈اقدام تعجب‌برانگیز🌷 قبل از رفتن به آخرین مأموریت ☀️یکی از اتفاقات جالب قبل از رفتن به این بود که برای اولین بار قبل از اینکه به برود، سه روز خانواده را جمع می‌کند و هیچ جایی نمی‌رود. نه محل کار و نه دفتر رهبری. برای اولین بار بوده که چنین اقدامی می‌کرد که برای خانواده هم تعجب‌آور بود. انگار خودش می‌دانست که آخرش است. 💥آقای خالقی بچه است که در جایی حدود ۳۰ سال پیش با🌷#عقد_اخوت بستند. ایشان اکنون در زندگی می‌کند. قبل از🌷 به آقای تماس می‌گیرد تا با هم به بروند. آقای خالقی تعریف می‌کرد، رفتیم قم و حاج قاسم🌱 (س) را زیارت کرد و بین خادمان نشست و به گفت‌وگو پرداخت. بعد به سمت رفتیم و دم در، یکی را که به زبان عربی صحبت می‌کرد، در آغوش گرفت که متوجه نشدم چه گفتند و بعد از صحبت یک که در انگشت کوچکش بود، به آن فرد داد. بعد که می‌خواست به برود گفتم من تا میدان ۷۲ تن می‌آیم که اصرار کرد و گفت: نه، خودم تنها می‌روم، اما من کردم تا ایشان را همراهی کنم. تا اینکه تا با هم آمدیم.  🍀در مسیر به من گفت که خیلی با این #نماز_شب خوانده‌ام، اگر اتفاقی برایم افتاد این را در قبرم بگذارید. آقای خالقی می‌گفت که رمز اینکه دست با ماند، شاید همین وی بود. 📍همه چیز برای🌷 مهیا بود. فرزندانش را آماده کرده بود و در دستخطی هم محل شهادتش را به همسرش تاکید کرده بود که به محمود یعنی برادر خانمش، محل دفن را گفته است. نه تنها من، بلکه همه ملت دلشان می‌سوزد. داغ سنگینی بر دلمان گذاشت. در به🌷 رسید و امیدوارم ما پیرو راه ایشان باشیم 💥 ☀️پیام معنوی ✅ @pmsh313 •┈┈••✾❀🕊🍃🌺🍃🕊❀✾••┈┈•
⏺گفت‌وگوی با نفیسه پورجعفری دختر🌷 بزرگوار حسین پورجعفری،دوست چندین ساله🌷 📍 💧شهیدی که🌷 بدون او به☀️ نمی‌رفت! ۳۸ سال با هم بودند 👇 ⬅از خلقیات بگویید و اینکه ایشان چه سبکی در برای فرزندانش در پیش گرفته بود؟ ⚘@pmsh313 ⭕هیچ و مقامی پدرم را نکرد. مثال‌زدنی داشت. علاقه‌ای به پست و مقام‌های دنیایی نداشت. هر از گاهی که به گلایه می‌کردیم و می‌گفتیم چرا این‌قدر کم به خانه می‌آیید؟ پاسخ می‌داد: «به خاطر راحتی شما.» هرموقع برای☀️ می‌ایستاد بدون اینکه به ما بچه‌ها بگوید ما بچه‌ها از کوچک تا بزرگ با شنیدن صدای نمازش از بلند می‌شدیم و پشت سر ایشان می‌ایستادیم و🍀 می‌خواندیم. درخصوص من و خواهرم از همان کوچکی به ما داشت ولی هیچ‌وقت این حرف را به ما نمی‌گفتند و از ما نمی‌خواستند که باید حجابتان باشد. ولی به صورت غیرمستقیم با حرف‌زدنشان و انجام کارهایشان ما متوجه شدیم که باید💥 داشته باشیم. همچنین ایشان نوه‌هایش را خیلی 💥 داشت. وقتی که از بیرون به خانه می‌آمد، بچه‌ها برای ایشان از همدیگر می‌گرفتند. 🌷@shahidabad313 چند سال با🌷 همراه بود؟ ⚘@pmsh313 ⭕شهیدی که🌷 بدون او به☀️ نمی‌رفت!پدرم ۳۸ سال با🌷، چه در زمان و چه در جنگ‌های نامنظم و ، داشت. همیشه🌷، بابا را با نام کوچک «🌷» صدا می‌زد.🌷 می‌گفت: «اگر دو نفر در این من را کنند من می‌توانم 🌷 شوم و وارد ☀️ شوم. یکی خانمم و دیگری🌷 است.» با آنکه پدرم این همه سال با🌷 بود، ولی هروقت تلفنی با حاجی می‌کرد، یک خاصی روی صورت نمایان می‌شد. انگار در خود با یکدیگر می‌کشیدند. خیلی وقت‌ها به خاطر مشغله کاری‌اش زود قبل از دم در خانه🌷 منتظر می‌ایستاد. حتی یک کارتن در داشت که☀️ صبحش را روی آن می‌خواند و حاجی می‌ماند. با تردد پدرم تمام همسایه‌ها هنگام رفتن به سر کار «پورجعفری» را می‌شناختند. حتی موقع برگشت هم وقتی پدرم مطمئن می‌شد🌷 داخل خانه شده است به خودمان برمی‌گشت. تا موقعی که چیدمان کار برنامه‌ها، جلسه، هماهنگی‌ها و مأموریت‌ها را انجام نمی‌داد خیالش راحت نمی‌شد. •┈┈••✾❀🕊🍃🌺🍃🕊❀✾••┈┈• ☀️پیام معنوی ✅ @pmsh313 •┈┈••✾❀🕊🍃🌺🍃🕊❀✾••┈┈•
⏺گفت‌وگوی با نفیسه پورجعفری دختر🌷 بزرگوار حسین پورجعفری،دوست چندین ساله🌷 📍(آخر) 💧بدون تو نمی روم 👇 ⬅🌷 در🌷 شهدای به خواست و خودشان بود؟ ⚘@pmsh313 ⭕بله؛ موقعی که پدرم با مادرم به🌷 شهدای رفته بودند مادرم به می‌گوید بیا نزدیکی مادرم یک دوطبقه بگیر. پدرم در جواب مادرم می‌گوید: « مشخص نیست چگونه باشد؛ شاید به صورت باشم.» واقعاً پدرم حرفش درست بود، چون وقتی پدرم را جلوی ما باز کردند ما هرچه دست زدیم به جز چیزی از پیکر باقی نمانده بود. 📍وقتی که با مامانم به🌷 شهدای رفته بودند، می‌گوید: «نمی‌دانم چرا وقتی به این سمت می‌آیم گویا این🌷 با من حرف می‌زنند.» ⚘@pmsh313 📍دوست می‌گفت: یک روز با🌷 در🌷 شهدای روی نیمکتی نشسته بودیم که ایشان به من گفت: «🌷 که جایش را مشخص کرده است؛ من را هم زیر پایش بگذارید.» 📍دوستش می‌گوید: «تو که اینجا جا نمی‌شوی؟» می‌گوید: «چرا من جا می‌شوم.» الان پدرم به فاصله دو آجر زیر پای 🌷 قرار دارد. آنجا نمی‌شود یک پیکر کامل را کرد، ولی پدرم جا شد. ⚘@pmsh313 ⬅و سخن پایانی... 🌷@shahidabad313 ⭕یک بار حاج‌قاسم به پدرم گفته بود: «اگر نزد خدا آبرو و🌷 را داشته باشم در☀️ می‌ایستم تا شما بیایید. من بدون تو (حسین) به ☀️ نمی‌روم. این بی‌معرفتی است که من بدون تو به☀️ بروم.» 📍در آخر به کسانی که در شبکه‌های مجازی می‌گویند وقتی در کشور مشکلات زیاد است چرا به و کمک می‌شود، ⚘@pmsh313 📍می‌گویم هر ارگانی یک مسئولیتی دارد. نیز یک نیروی گسترده است که یک شاخه از آن به مردم و مربوط می‌شود. اگر امثال من و🌷 نباشند ناامنی‌های بسیاری در این کشور‌ها و به تبع آن در به وجود می‌آید. 💥 من،🌷🌷🌷،🌷،🌷 و... می‌روند تا برای ما و به بیاورند. ☀️پیام معنوی ✅ @pmsh313 •┈┈••✾❀🕊🍃🌺🍃🕊❀✾••┈┈•
🔸️﷽🔸️ ⚡(۶۳) ⭐گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادی 💢۲۸_مدافعان حرم ص ۸۹ 🔹️ديگر يقين داشتم كه ماجراي شهادت همكاران من واقعي است. ❖ @pmsh313 ❖ 🔹️در روزگاري كه خبري از نبود، چطور بايد اين حرف را ثابت مي كردم؟ براي همين چيزي نگفتم. 🔹️اما هر روز كه برخي همكارانم را در اداره مي ديدم، يقين داشتم يك شهيد را كه تا مدتي بعد، به خود خواهد رسيد ملاقات مي كنم. 🔹️هيجان عجيبي در ملاقات با اين دوستان داشتم. مي خواستم بيشتر از قبل با آنها حرف بزنم و ... 🔹️من يک شهيد را که به زودي به مي رفت مي ديدم. ❖ @pmsh313 ❖ 🔹️اما چطور اين اتفاق مي افتد؟ آيا جنگي در راه است!؟ 🔹️چهار ماه بعد از عمل جراحي و اوايل مهرماه 1394 بود كه در اداره اعلام شد: كساني كه علاقمند به حضور در صف هستند، مي توانند ثبت نام كنند. 🔹️جنب وجوشي در ميان همكاران افتاد. آنها كه فكرش را مي كردم، همگي ثبت نام كردند. ❖ @pmsh313 ❖ 🔹️من هم با پي گيري بسيار يافتم تا همراه آنها، پس از دوره#تكميلي، راهي شوم. 🔹️آخرين شهر مهم در شمال سوريه، يعني شهر حلب و مناطق مهم اطراف آن بايد آزاد مي شد، نيروهاي ما در منطقه مستقر شدند و كار آغاز شد. چند مرحله عمليات انجام شد و ارتباط تروريستها با تركيه قطع شد. محاصره شهر كامل شد... ┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━┓ ❖ @pmsh313 ❖ ┗━━─━━━⊰✾✿✾⊱┛