☀️گفتگو با#یوسف_افضلی یکی از دوستان🌷#سردار_شهید_قاسم_سلیمانی و معاون فرهنگی ستاد بازسازی عتبات(۱)
🍎#سردار_بنیان_گذار_ستاد_باز_سازی_عتبات
👈وقتی نامی از🌷#شهید_قاسم_سلیمانی،#سردار_بزرگ_اسلام به میان میآید، بیشتر افراد به یاد رشادتهای🌱#مالک_اشتر_انقلاب در مبارزه با#⚡داعش و دشمنان اسلام در#عراق،#سوریه و#لبنان میافتند و کمتر کسی##شهید_سلیمانی را به عنوان #بنیان_گذار_ستاد_باز_سازی_عتبات میشناسد.
بخشهایی از گفتگو با#یوسف_افضلی یکی از دوستان🌷#سردار_شهید_قاسم_سلیمانی و معاون فرهنگی ستاد بازسازی عتبات را بخوانید و ببینید #سردار_شهید و نامآور کشورمان در بازسازی#عتبات چه نقش اساسی و مهمی ایفا کرده است.
📍نظر#سردار_سلیمانی درباره انجام طرحهای عمرانی ستاد بازسازی#عتبات در زمان آشوبهای #عراق چه بود؟
🌼حدود ۲۰ روز قبل از🌷#شهادت_سردار_سلیمانی در#جمع_خانوادگی که بودیم با توجه به وضعیت #عراق از ایشان پرسیدم که با این اوضاع #عراق باید چه کنیم؟
💢ایشان گفت: «یک روز هم نباید این اقدامات #تعطیل شود. این کار برای#اهل_بیت (ع) است و ماندگارترین کار این است که توسعه و بازسازی حرمها ادامه یابد و برای حضور#زائران آماده شود، به ویژه برای#اربعین که#آغاز_تمدن_اسلامی به شمار میرود». در ستاد بازسازی هم که#صحبت میکرد، این ستاد را یک#عمل_کوثرانه و#صدقه_جاریه میدانست و ارزش زیادی برای آن قائل بود.
💥#خبرگزاری_فارس
☀️پیام معنوی
✅ @pmsh313
•┈┈••✾❀🕊🍃🌺🍃🕊❀✾••┈┈•
☀️گفتگو با#یوسف_افضلی یکی از دوستان🌷#سردار_شهید_قاسم_سلیمانی و معاون فرهنگی ستاد بازسازی عتبات(۵)
👈اقدام تعجببرانگیز🌷#شهید قبل از رفتن به آخرین مأموریت
☀️یکی از اتفاقات جالب قبل از رفتن به#سوریه این بود که برای اولین بار قبل از اینکه به #سفر برود، سه روز خانواده را جمع میکند و هیچ جایی نمیرود. نه محل کار و نه دفتر رهبری. برای اولین بار بوده که چنین اقدامی میکرد که برای خانواده هم تعجبآور بود. انگار خودش میدانست که#سفر آخرش است.
💥آقای خالقی بچه#زرند_کرمان است که در جایی حدود ۳۰ سال پیش با🌷#سردار_سلیمانی#عقد_اخوت بستند. ایشان اکنون در#قم زندگی میکند.#حاج_قاسم قبل از🌷#شهادت به آقای#خالقی تماس میگیرد تا با هم به #زیارت بروند. آقای خالقی تعریف میکرد، رفتیم قم و حاج قاسم🌱#حرم_حضرت_معصومه (س) را زیارت کرد و بین خادمان نشست و به گفتوگو پرداخت. بعد به سمت#خانه رفتیم و دم در، یکی را که به زبان عربی صحبت میکرد، در آغوش گرفت که متوجه نشدم چه گفتند و بعد از صحبت یک#انگشتر که در انگشت کوچکش بود، به آن فرد داد. بعد که میخواست به#تهران برود گفتم من تا میدان ۷۲ تن میآیم که اصرار کرد و گفت: نه، خودم تنها میروم، اما من#اصرار کردم تا ایشان را همراهی کنم. تا اینکه تا#تهران با هم آمدیم.
🍀در مسیر#تهران به من گفت که خیلی با این #انگشتر#نماز_شب خواندهام، اگر اتفاقی برایم افتاد این #انگشتر را در قبرم بگذارید. آقای خالقی میگفت که رمز اینکه دست با #انگشتر ماند، شاید همین#علاقه وی بود.
📍همه چیز برای🌷#شهادت_حاج_قاسم مهیا بود. فرزندانش را آماده کرده بود و در دستخطی هم محل شهادتش را به همسرش تاکید کرده بود که به محمود یعنی برادر خانمش#محمود_نامجو، محل دفن را گفته است. نه تنها من، بلکه همه ملت دلشان میسوزد. داغ سنگینی بر دلمان گذاشت. در#اوج_قدرت به🌷#شهادت رسید و امیدوارم ما پیرو راه ایشان باشیم
💥#خبرگزاری_فارس
☀️پیام معنوی
✅ @pmsh313
•┈┈••✾❀🕊🍃🌺🍃🕊❀✾••┈┈•
⏺گفتوگوی#روزنامه_جوان با نفیسه پورجعفری دختر🌷#شهید بزرگوار حسین پورجعفری،دوست چندین ساله🌷#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
📍#قسمت_دوم
💧شهیدی که🌷#حاج_قاسم بدون او به☀️#بهشت نمیرفت! ۳۸ سال با هم بودند
👇
⬅از خلقیات#بابا بگویید و اینکه ایشان چه سبکی در#زندگی برای#تربیت فرزندانش در پیش گرفته بود؟
⚘@pmsh313
⭕هیچ#پست و مقامی پدرم را#مغرور نکرد. #تواضعی مثالزدنی داشت. علاقهای به پست و مقامهای دنیایی نداشت. هر از گاهی که به#بابا گلایه میکردیم و میگفتیم چرا اینقدر کم به خانه میآیید؟ پاسخ میداد: «به خاطر راحتی شما.» هرموقع#بابا برای☀️#نماز_صبح میایستاد بدون اینکه به ما بچهها بگوید ما بچهها از کوچک تا بزرگ با شنیدن صدای نمازش از#خواب بلند میشدیم و پشت سر ایشان میایستادیم و🍀#نماز میخواندیم. درخصوص #حجابِ من و خواهرم از همان کوچکی به ما #تأکید داشت ولی هیچوقت این حرف را #مستقیم به ما نمیگفتند و #مستقیم از ما نمیخواستند که باید حجابتان #چادر باشد. ولی به صورت غیرمستقیم با حرفزدنشان و انجام کارهایشان ما متوجه شدیم که باید💥#پوشش_چادر داشته باشیم. همچنین ایشان نوههایش را خیلی 💥#دوست داشت. وقتی که#بابا از بیرون به خانه میآمد، بچهها برای#بوسیدن ایشان از همدیگر#سبقت میگرفتند.
🌷@shahidabad313
⬅ #بابا چند سال با🌷#حاج_قاسم همراه بود؟
⚘@pmsh313
⭕شهیدی که🌷#حاج_قاسم بدون او به☀️#بهشت نمیرفت!پدرم ۳۸ سال با🌷#حاج_قاسم، چه در زمان #جنگ_هشت_ساله #دفاع_مقدس و چه در جنگهای نامنظم #عراق و #سوریه، #رفاقت داشت. همیشه🌷#حاج_قاسم، بابا را با نام کوچک «🌷#حسین» صدا میزد.🌷#حاج_قاسم میگفت: «اگر دو نفر در این#دنیا من را#حلال کنند من میتوانم 🌷#شهید شوم و وارد ☀️#بهشت شوم. یکی خانمم و دیگری🌷#حسین است.» با آنکه پدرم این همه سال با🌷#حاج_قاسم بود، ولی هروقت تلفنی با حاجی #صحبت میکرد، یک #شرم خاصی روی صورت#بابا نمایان میشد. انگار در #صحبت خود با یکدیگر #خجالت میکشیدند. خیلی وقتها #بابا به خاطر مشغله کاریاش #صبح زود قبل از #اذان_صبح دم در خانه🌷#حاج_قاسم منتظر میایستاد. حتی یک کارتن در #ماشین داشت که☀️#نماز صبحش را روی آن میخواند و #منتظر حاجی میماند. با تردد پدرم تمام همسایهها هنگام رفتن به سر کار «پورجعفری» را میشناختند. حتی موقع برگشت هم وقتی پدرم مطمئن میشد🌷#حاج_قاسم داخل خانه شده است به #منزل خودمان برمیگشت. تا موقعی که چیدمان کار برنامهها، جلسه، هماهنگیها و مأموریتها را انجام نمیداد #بابا خیالش راحت نمیشد.
•┈┈••✾❀🕊🍃🌺🍃🕊❀✾••┈┈•
☀️پیام معنوی
✅ @pmsh313
•┈┈••✾❀🕊🍃🌺🍃🕊❀✾••┈┈•
⏺گفتوگوی#روزنامه_جوان با نفیسه پورجعفری دختر🌷#شهید بزرگوار حسین پورجعفری،دوست چندین ساله🌷#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
📍#قسمت_هفتم(آخر)
💧بدون تو#بهشت نمی روم
👇
⬅🌷#مدفن_شهید در🌷#گلزار شهدای#کرمان به خواست و#وصیت خودشان بود؟
⚘@pmsh313
⭕بله؛ موقعی که پدرم با مادرم به🌷#گلزار شهدای#کرمان رفته بودند مادرم به#بابا میگوید بیا نزدیکی#قبر مادرم یک#قبر دوطبقه بگیر. پدرم در جواب مادرم میگوید: «#جسد_من مشخص نیست چگونه باشد؛ شاید به صورت#پودر باشم.» واقعاً پدرم حرفش درست بود، چون وقتی#تابوت پدرم را جلوی ما باز کردند ما هرچه دست زدیم به جز#پودر چیزی از پیکر#بابا باقی نمانده بود.
📍وقتی که#بابا با مامانم به🌷#گلزار شهدای#کرمان رفته بودند،#بابا میگوید: «نمیدانم چرا وقتی به این سمت میآیم گویا این🌷#شهیدان با من حرف میزنند.»
⚘@pmsh313
📍دوست#بابا میگفت: یک روز با🌷#پور_جعفری در🌷#گلزار شهدای#کرمان روی نیمکتی نشسته بودیم که ایشان به من گفت: «🌷#حاج_قاسم که جایش را مشخص کرده است؛ من را هم زیر پایش بگذارید.»
📍دوستش میگوید: «تو که اینجا جا نمیشوی؟» #بابا میگوید: «چرا من جا میشوم.»
الان#قبر پدرم به فاصله دو آجر زیر پای#قبر 🌷#حاج_قاسم قرار دارد. آنجا نمیشود یک پیکر کامل را #دفن کرد، ولی#پیکر_سوخته پدرم جا شد.
⚘@pmsh313
⬅و سخن پایانی...
🌷@shahidabad313
⭕یک بار حاجقاسم به پدرم گفته بود: «اگر نزد خدا آبرو و🌷#توفیق_شهادت را داشته باشم در☀️#بهشت میایستم تا شما بیایید. من بدون تو (حسین) به ☀️#بهشت نمیروم. این بیمعرفتی است که من بدون تو به☀️#بهشت بروم.»
📍در آخر به کسانی که در شبکههای مجازی میگویند وقتی در کشور#ایران مشکلات زیاد است چرا به #عراق و #سوریه کمک میشود،
⚘@pmsh313
📍میگویم هر ارگانی یک مسئولیتی دارد.#سپاه نیز یک نیروی گسترده است که یک شاخه از آن به مردم #سوریه و #عراق مربوط میشود. اگر امثال#پدر من و🌷#حاج_قاسم نباشند ناامنیهای بسیاری در این کشورها و به تبع آن در#ایران به وجود میآید.
💥#پدر من،🌷#شهیدان🌷🌷#حاج_قاسم،🌷#مظفری_نیا،🌷#وحید_زمانی_نیا و... میروند تا برای ما#امنیت و#آرامش به#ارمغان بیاورند.
☀️پیام معنوی
✅ @pmsh313
•┈┈••✾❀🕊🍃🌺🍃🕊❀✾••┈┈•
🔸️﷽🔸️
⚡#سه_دقيقه_در_قيامت(۶۳)
⭐گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادی
💢۲۸_مدافعان حرم ص ۸۹
🔹️ديگر يقين داشتم كه ماجراي شهادت همكاران من واقعي است.
❖ @pmsh313 ❖
🔹️در روزگاري كه خبري از#شهادت نبود، چطور بايد اين حرف را ثابت مي كردم؟ براي همين چيزي نگفتم.
🔹️اما هر روز كه برخي همكارانم را در اداره مي ديدم، يقين داشتم يك شهيد را كه تا مدتي بعد، به #محبوب خود خواهد رسيد ملاقات مي كنم.
🔹️هيجان عجيبي در ملاقات با اين دوستان داشتم. مي خواستم بيشتر از قبل با آنها حرف بزنم و ...
🔹️من يک شهيد را که به زودي به#ملاقات_الهي مي رفت مي ديدم.
❖ @pmsh313 ❖
🔹️اما چطور اين اتفاق مي افتد؟ آيا جنگي در راه است!؟
🔹️چهار ماه بعد از عمل جراحي و اوايل مهرماه 1394 بود كه در اداره اعلام شد: كساني كه علاقمند به حضور در صف#مدافعان_حرم هستند، مي توانند ثبت نام كنند.
🔹️جنب وجوشي در ميان همكاران افتاد. آنها كه فكرش را مي كردم، همگي ثبت نام كردند.
❖ @pmsh313 ❖
🔹️من هم با پي گيري بسيار#توفيق يافتم تا همراه
آنها، پس از دوره#آموزش#تكميلي، راهي#سوريه شوم.
🔹️آخرين شهر مهم در شمال سوريه، يعني شهر حلب و مناطق مهم اطراف آن بايد آزاد مي شد، نيروهاي ما در منطقه مستقر شدند و كار آغاز شد. چند مرحله عمليات انجام شد و ارتباط تروريستها با تركيه قطع شد. محاصره شهر#حلب كامل شد...
┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━┓
❖ @pmsh313 ❖
┗━━─━━━⊰✾✿✾⊱┛