📷 با دیدن صورت زیبای پسرم سردرد دو ساله ام تمام شد .
لذتی که با دیدن صورت غرق به خونش بردم در زنده بودنش نبرده بودم .
✳️ ابوی سردار شهید سید علیرضا بنی طباء :
🔹 پیکر جوانم را که دیدم دستش زخمی بود چشمش خمپاره خورده بود پیشانی اش را بسته بودند . صورتش را غرق بوسه کردم زیر گلویش را بوسیدم شکمش را بوسیدم . اینقدر نورانی و شفاف شده بود كه گویی حالا از حمام آمده . لذتی که از دیدن صورتش بردم در زنده بودنش نبردم .
🔹 گفتم خدایا من به عهد خود وفا کردم او هم به عهد خود که پیمان شهادت بود وفا کرد .
🔹 دو سال بود سردرد شدید داشتم و فکر می کردم سرطان است . هیچ قرص و دارویی اثر نکرده بود ولی دیدن چهره زیبای پسرم با آن صورت خونین سردرد مزمن دو ساله ام من را تمام کرد .
✅ معلم و فرمانده شهید سید علیرضا بنی طباء فرزند حاج سید عباس بنی طباء- فرمانده مقاومت لشکر ۸ نجف اشرف در برابر ضدحمله های ارتش بعثی عراق در فاو - شهادت ۸ فروردین ۱۳۶۵ - گلزار شهدای امامزاده حسین بیدگل
#شهیدسیدعلیرضابنی_طباء
✳️ سید علیرضا هیچ سالی در جشن ۴ آبان شرکت نکرد .
🌷 معلم و فرمانده شهید سید علیرضا بنی طباء - قسمت دوم :
🔹 تنها مناسبت ملی دوران رژیم پهلوی و جشنی که دانش آموزان را موظف به حضور می کردند شرکت در سالگرد تولد طاغوت بود . سید علیرضا هیچ سالی در این جشن ها شرکت نکرد .
🔹 در عوض حضور در جلسات و محافل قرآنی و مذهبی از علاقه مندی های او بود .
📷 سال ۱۳۵۴ – جشن پایان دوره مکتب قرآن از آران به طرف حسینیه مختص آباد بیدگل – پرچمدار سمت چپ شهید سید علیرضا بنی طباء
#شهیدسیدعلیرضابنی_طباء