eitaa logo
دارالقرآن سردار سلیمانی نهاوند
1.6هزار دنبال‌کننده
30.8هزار عکس
11.6هزار ویدیو
544 فایل
به‌نامِ‌خُدا به‌یادِ‌خُدا برایِ‌خُدا 🌟ایتا : @q_sr_nahavand ارتباط با ادمین: @sejjil2023 ارسال نظرات و پیشنهاداتتون https://harfeto.timefriend.net/16940356452107
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 🌷 ! 🌷آتش دشمن خیلی سنگین بود. عراقی‌ها مست و دیوانه از شکست شب قبل، حسابی مواضع ما رو می‌کوبیدن. ما هم هر چند نفر به زور خودمون رو داخل سنگرها جا کرده بودیم. چپ و راستمون خمپاره و گلوله توپ بود که به زمین می‌خورد. هوا هم خیلی گرم بود. 🌷موقع نماز شد. مجید شروع کرد به نماز خوندن. توی رکعت دوم بود. قنوت گرفت که یه دفعه صدای سوت خمپاره همه‌مون رو زمین‌گیر کرد و نماز مجید رو هم شکست. مجید دوباره قامت بست. باز هم تا قنوت گرفت خمپاره‌ای کنار سنگرمون منفجر شد و دوباره نماز مجید شکست. بار سوم مجید قنوت گرفت و توی قنوتش گفت: اللهم الرزقنا… (می‌خواست بگه اللهم الرزقنا توفیق الشهاده فی سبیلک)، 🌷من تا صدای اللهم الرزقنای مجید رو شنیدم گفتم الا نه که یه خمپاره صاف بیاد توی سنگرمون، عین فشنگ از جام پریدم و فرار کردم بیرون سنگر و یه جایی پناه گرفتم. مجید که نمازش تموم شد صدام کرد و گفت: مگه دیوونه شدی حمید، این چه کاریه؟! چرا فرار کردی؟! منم بهش گفتم: برو بابا تو می‌خوای شهید بشی به ما چه! واسه چی می‌خوای ما رو به کشتن بدی؟؟!! برو یه جای دیگه شهید بشو. (آخه راستش من آدم شهید شدن نبودم.) صدای قهقهه مجید و بچه‌ها از توی سنگر بلند شد.... ┄┅═☘••❀🌹❀••☘═┅┄ 🖋 دارالقران سردار سلیمانی نهاوند ┏━━🌹💠🌹━━┓ @q_sr_nahavand ┗━━🌹💠🌹━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
enc_16631862047876019976524.mp3
2.31M
┄┅═☘••❀🌹❀••☘═┅┄ 🖋 دارالقران سردار سلیمانی نهاوند ┏━━🌹💠🌹━━┓ @q_sr_nahavand ┗━━🌹💠🌹━━┛
دارالقرآن سردار سلیمانی نهاوند
💠زندگی نامه شهید ایوب بلندی💠 #قسمت۳۰ مامان با اینکه وسواس داشت، اما به ایوب فشار نمی آورد. یک بار ک
💠 زندگ ینامه ایوب بلندی💠 رسیدگی به درس بچه ها کار خودم بود. ایوب زیاد توی خانه نبود. اگر هم بود خیلی سختگیری می کرد. چند بار خواست به بچه ها بگوید همین که اولین غلط املایشان را دید، کتاب را بست و رفت. مدرسه ی بچه ها گاهی به مناسبت های مختلف از ایوب دعوت می کرد تا برایشان سخنرانی کند. را قبول نمی کرد، می گفت: “من که جانباز نیستم، این اسم را روی ما گذاشته اند، وگرنه جانباز است که جانش را داد” از طرف بنیاد، جانبازها را می برند و هر کدامشان اجازه داشتند یک مرد همراهشان ببرند. ایوب فوری اسم آقاجون را داد. وقتی برگشت گفت: “باید بفرستمت بروی ببینی” گفتم: “حالا نمیخواهم، دلم میخواهد وقتی من را میفرستی، برایم گاو بکشی، بعد برایم مهمانی بگیری و سفره بندازی از کجاااا تا کجااا” برایم پارچه آورده بود و لوازم آرایش. هدی بیشتر از من از آن استفاده می کرد، با حوصله لب ها و گونه هایش را رنگ می کرد و می آمد مثل عروسک ها کنار ایوب می نشست. ایوب از خنده ریسه می رفت و صدایم می کرد: “شهلا بیا این پدرسوخته را نگاه کن” هدی را فرستاده بودم جشن تولد خانه عمه اش. از وقتی برگشته بود یک جا بند نبود. می رفت و می آمد، من را نگاه می کرد. می خواست حرفی بزند، ولی منصرف می شد و دوباره توی خانه راه می رفت. + چی شده هدی جان؟ چی م یخواهی بگویی؟ ایستاد و اخم کرد? _ من نوار میخواهم، دلم می خواهد برقصم. میخواهم مثل دوست هایم لاک بزنم. جلوی خنده ام را گرفتم: + خب باید در این باره با بابا ایوب حرف بزنم، ببینم چه می گوید. ایوب فقط گفت: “چشمم روشن” ┄┅═☘••❀🌹❀••☘═┅┄ 🖋 دارالقران سردار سلیمانی نهاوند ┏━━🌹💠🌹━━┓ @q_sr_nahavand ┗━━🌹💠🌹━━┛
دارالقرآن سردار سلیمانی نهاوند
💠 زندگ ینامه ایوب بلندی💠 #قسمت۳۱ رسیدگی به درس بچه ها کار خودم بود. ایوب زیاد توی خانه نبود. اگر هم
💠زندگی نامه شهید ایوب بلندی💠 ایوب فقط گفت: “چشمم روشن….” و هدی را صدا زد: “برایت می خرم بابا ولی دوتا شرط دارد. اول اینکه نمازت قضا نشود و دوم اینکه هیچ نامحرمی دستت را نبیند” از خانه رفت بیرون و با دو تا و شعر و آهنگ ترکی برگشت. آنها را گرفت جلوی چشمان هدی و گفت “بفرما، حالا ببینم چقدر می خواهی برقصی” دوتا و یک شیشه آستون هم گرفته بود. دو سه روز صدای آهنگ های ترکی و بالا پریدن های هدی، توی خانه بلند بود. چند روز بعد هم خودش نوار ها را جمع کرد و توی کمدش قایم کرد. برای هر نماز با پنبه و استون می افتاد به جان ناخن هایش، بعد از وضو دوباره لاک می زد و صبر می کرد تا نماز بعدی. وقتی هم که توی کوچه می رفت، ایوب منتظرش می ماند تا خوب لاک هایش را پاک کند. بالاخره خودش خسته شد و لاک را گذاشت کنار بقیه ها… توی خیابان، ایوب خانم ها را به هدی نشان می داد: “از کدام بیشتر خوشت می آید؟” هدی به دختر های اشاره می کرد و ایوب محکم هدی را می بوسید. ┄┅═☘••❀🌹❀••☘═┅┄ 🖋 دارالقران سردار سلیمانی نهاوند ┏━━🌹💠🌹━━┓ @q_sr_nahavand ┗━━🌹💠🌹━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کتاب هنگ سوم نویسنده: مجتبی الحسینی/ ترجمه محمد حسین زوار کعبه سوره مهر متن تقریظ مقام معظم رهبری: «بسم الله الرحمن الرحیم در روزها و شبهای اوائل آبان 70 این کتاب مطالعه شد. موضوع، برای ما که این سوی خطه نبرد را دید هایم، قهراً جالب است. اما نوشته از لحاظ بازسازی صحنه‌ها و ترسیم حالات و خصوصیات، ضعیف است. نویسنده البته یک نویسنده‌ی حرف‌های نبوده است، امّا همین که فرصت کرده در گرفتاری جنگ، یادداشت‌هایی بردارد سپس از حافظه خود کمک بگیرد و دیده‌ها را در دوران اسارت بر روی کاغذ بیاورد، بسی موجب تقدیر است. ترجمه خوب است.» معرفی کتاب: هنگ سوم، خاطرات یک پزشک اسیر عراقی است. دکتر «مجتبی الحسینی »، در قالب یک پزشک اسیر، کتابچه‌ای از خاطرات خود را به رشته تحریر در آورد تا سندی گویا بر مظلومیت ملت و انقلاب اسلامی ایران باشد و حقیقت جنگ را، که براساس تمایل و برنامه‌ریزی آمریکا و با کمک‌های بی‌دریغ مالی عربستان سعودی و کشورهای حاشیه خلیج فارس و حماقت صدام و حزب بعث به وقوع پیوست، برای جهانیان روشن‌تر سازد. این کتاب 348 صحفه‌ای را در تابستان 1370 ، انتشارات سوره مهر به زیور طبع آراست و در اوایل آبان ماه همان سال، مقام معظم رهبری آن را مطالعه کردند و تقریظی بر آن نوشتند. ┄┅═☘••❀🌹❀••☘═┅┄ 🖋 دارالقران سردار سلیمانی نهاوند ┏━━🌹💠🌹━━┓ @q_sr_nahavand ┗━━🌹💠🌹━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌فرهنگ عجیب درباره بچه آوردن! استاد رائفی پور: دولت‌ها تصمیماتی میگیرند که تا سال‌ها بر جامعه اثر میگذاره... کاهش جمعیت در دستور کار قرار گرفت... ┄┅═☘••❀🌹❀••☘═┅┄ 🖋 دارالقران سردار سلیمانی نهاوند ┏━━🌹💠🌹━━┓ @q_sr_nahavand ┗━━🌹💠🌹━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 مادر معمار پرورش فرزندان خانواده 📜 مادر میتواند فرزندان را به بهترین وجهی تربیت کند. 📜 تربیت فرزند به وسیله‌ی مادر، مثل تربیت در کلاس درس نیست؛ با رفتار است، با گفتار است، با عاطفه است، با نوازش است، با لالائی خواندن است؛ با زندگی کردن است. 📜 مادران با زندگی کردن، فرزند تربیت میکنند. 📜 هرچه زن صالح‌تر، عاقل‌تر و هوشمندتر باشد، این تربیت بهتر خواهد شد ؛ بنابراین برای بالا رفتن سطح ایمان، سطح سواد، سطح هوش بانوان، در کشور باید برنامه‌ریزی شود. ┄┅═☘••❀🌹❀••☘═┅┄ 🖋 دارالقران سردار سلیمانی نهاوند ┏━━🌹💠🌹━━┓ @q_sr_nahavand ┗━━🌹💠🌹━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نمیسوزد قرآن را دوست دارم تکریم قرآن کریم # پایگاه آسیه روستای مهین آباد بخش کیان # حوزه حضرت مریم( س) 1402/5/6 # سپاه ناحیه نهاوند ┄┅═☘••❀🌹❀••☘═┅┄ 🖋 دارالقران سردار سلیمانی نهاوند ┏━━🌹💠🌹━━┓ @q_sr_nahavand ┗━━🌹💠🌹━━┛
روضه خانگی از عاشورا تا اربعین حسینی آیت الکرسی ،دعای فرج ، روضه وزیارت عاشورا بسیجیان پایگاه آسیه روستای مهین آباد بخش کیان حضرت مریم س 1402/5/7 ناحيه نهاوند ┄┅═☘••❀🌹❀••☘═┅┄ 🖋 دارالقران سردار سلیمانی نهاوند ┏━━🌹💠🌹━━┓ @q_sr_nahavand ┗━━🌹💠🌹━━┛
خواهرم! این همه جوان از جوانی شان گذشتند و از تو خواسته اند که فقط در سنگر سیاه، سنگین و ساده ات بمانی... چادرت را حفظ کن... لبخند شهدا روزی ات🌿💚 ┄┅═☘••❀🌹❀••☘═┅┄ 🖋 دارالقران سردار سلیمانی نهاوند ┏━━🌹💠🌹━━┓ @q_sr_nahavand ┗━━🌹💠🌹━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نقاشی شنی «این حسین کیست؟» 🎙 شهید حاج قاسم سلیمانی ┄┅═☘••❀🌹❀••☘═┅┄ 🖋 دارالقران سردار سلیمانی نهاوند ┏━━🌹💠🌹━━┓ @q_sr_nahavand ┗━━🌹💠🌹━━┛
💠زندگی نامه شهید ایوب بلندی💠 ایوب فقط گفت: “چشمم روشن….” و هدی را صدا زد: “برایت می خرم بابا ولی دوتا شرط دارد. اول اینکه نمازت قضا نشود و دوم اینکه هیچ نامحرمی دستت را نبیند” از خانه رفت بیرون و با دو تا و شعر و آهنگ ترکی برگشت. آنها را گرفت جلوی چشمان هدی و گفت “بفرما، حالا ببینم چقدر می خواهی برقصی” دوتا و یک شیشه آستون هم گرفته بود. دو سه روز صدای آهنگ های ترکی و بالا پریدن های هدی، توی خانه بلند بود. چند روز بعد هم خودش نوار ها را جمع کرد و توی کمدش قایم کرد. برای هر نماز با پنبه و استون می افتاد به جان ناخن هایش، بعد از وضو دوباره لاک می زد و صبر می کرد تا نماز بعدی. وقتی هم که توی کوچه می رفت، ایوب منتظرش می ماند تا خوب لاک هایش را پاک کند. بالاخره خودش خسته شد و لاک را گذاشت کنار بقیه ها… توی خیابان، ایوب خانم ها را به هدی نشان می داد: “از کدام بیشتر خوشت می آید؟” هدی به دختر های اشاره می کرد و ایوب محکم هدی را می بوسید. ┄┅═☘••❀🌹❀••☘═┅┄ 🖋 دارالقران سردار سلیمانی نهاوند ┏━━🌹💠🌹━━┓ @q_sr_nahavand ┗━━🌹💠🌹━━┛
1) آثار ده گانه خواندن سوره یس: پیامبر اکرم (ص) به امام علی (ع) فرمودند: ای علی! سوره «یس» را قرائت کن که در آن 10 اثر و فایده است؛ هر کسی یاسین را بخواند: چنانچه گرسنه باشد، سیر شود تشنه باشد، سیراب شود، برهنه باشد، پوشانده شود مجرد باشد، ازدواج کند چنانچه بترسد، امنیت یابد بیمار باشد، شفا پیدا کند در زندان باشد، آزاد شود گمشده ای داشته باشد، پیدا کند چنانچه در مسافرت باشد، در سفرش به او یاری رسدو چنانچه برای شخصی که فوت کرده، خوانده شود؛ خداوند بر او آسان گیرد ┄┅═☘••❀🌹❀••☘═┅┄ 🖋 دارالقران سردار سلیمانی نهاوند ┏━━🌹💠🌹━━┓ @q_sr_nahavand ┗━━🌹💠🌹━━
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 💞 ایستگاه حفظ 💞 🌹 🌹 💚سوره یس 🌹 💖 مرور آیات ۴۰_ ۱ 🌹 🌹 🌹✅ لطفا حفظ و مرور با خط عثمان طه و بدون ترجمه انجام شود ┄┅═☘••❀🌹❀••☘═┅┄ 🖋 دارالقران سردار سلیمانی نهاوند ┏━━🌹💠🌹━━┓ @q_sr_nahavand ┗━━🌹💠🌹━━ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🖤حفظ جدید🖤 وَآيَةٌ لَهُمْ أَنَّا حَمَلْنَا ذُرِّيَّتَهُمْ فِي الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ ﴿٤١﴾ و برای آنان نشانه ای دیگر [از قدرت و رحمت ما] این [است] که فرزندانشان را در کشتی هایی پر [از اجناس و وسایل] حمل کردیم، (۴۱) وَخَلَقْنَا لَهُمْ مِنْ مِثْلِهِ مَا يَرْكَبُونَ ﴿٤٢﴾ و برای آنان چیزهایی مانند کشتی [چون اسب، قاطر و دیگر وسایل نقلیه] آفریدیم که بر آن سوار می شوند، (۴۲)
با آرزوی موفقیت🌹
‏«میوه وسبزی قرمز‏» چه فوایدی دارد ؟ 👈آلزایمر نگیرید 👈قلبتون سالم 👈پوکی استخوان نگیرید 👈چشماتون خوب کار کنه 👈فشار خون پائین بیاد 👈سیستم ایمنیتون تقویت شه لیکوپن و آنتوسیانین☝️ ┄┅═☘••❀🌹❀••☘═┅┄ 🖋 دارالقران سردار سلیمانی نهاوند ┏━━🌹💠🌹━━┓ @q_sr_nahavand ┗━━🌹💠🌹━━