eitaa logo
دانشنامه حضرت صادق علیه السلام
586 دنبال‌کننده
790 عکس
53 ویدیو
23 فایل
ا ﷽ ا یا هادی پای مکتب اهل بیت می نشینیم و به قال الباقر و قال الصادق گوش فرا می دهیم که زیبا فرمودند: به شرق و غرب بروید علم صحیحی جز آنچه از نزد ما خارج شود نمی یابید. 🔸فقه روایی 🔸حدیث 🔸مبانی حدیثی 🔸معارف سرآغاز: ۲۵ شوال ۱۴۴۴ ۲۶ اردیبهشت۱۴۰۲
مشاهده در ایتا
دانلود
ا ﷽ ا ☘نشانی از" مدینة العلم" کتاب گمشده شیخ صدوق (ره) 🔸چندي پيش در محضر آيت‌الله سيد محسن خرازي(دام ظله)، سخن از مخطوطات بود و فهرستي رايانه‌اي از مخطوطات اسلامي را به ايشان معرفي مي‌کردم؛ فرمودند که مدينة‌العلم را از مرحوم شيخ صدوق جستجو کن و چون نيافتم، فرمودند: من در جستجوي اين اثر تلاش فراوان نمودم و حتي به مجموعه هاي اروپا و آمريکا نيز مراجعه کرده‌ام و نيافته‌ام. اين واقعه بهانه‌اي شد تا با بضاعتي ناچيز، در منابع قابل دسترس جستجويي کنم. انتشار يافته‌هايم در اين صفحه، زيره به کرمان بردن بود، لکن افاضات جناب استاد انصاري در خصوص مخطوطات يمن و اشراف و سابقه ايشان در آن حوزه، بارقه اميدي بود براي يادآوري حکايت مدينة‌العلم و نشاني که از آن در سرزمين يمن داده‌اند. 🔸کتاب مدينة‌العلم را که صدوق دوم أبو جعفر محمد بن على ابن بابويه ( م 381) خود در عيون اخبار الرضا(ع) به عنوان يکي از تأليفاتش از آن ياد مي‌کند. 🔸 نجاشي(372ـ450)[2]، شيخ طوسي(385ـ460) و ابن شهرآشوب(م 588) از جمله آثار وي بر شمرده‌اند.  شيخ طوسي احاديث آن‌را بيشتر از من لا يحضره الفقيه دانسته  و ابن شهرآشوب آن‌را داراي ده جزء گزارش مي‌کند. علامه حلي(م 726) در منتهي المطلب، شهيد اول(م 786) در ذکري، سيد بن طاووس(589-664) در فلاح السائل و يوسف ابن حاتم عاملي(ق 7) – از شاگرادان محقق حلي(م 676) و ابن طاووس - در الدر‌النظيم في مناقب الأئمة اللهاميم بلاواسطه از مدينة‌العلم احاديثي را نقل نموده‌اند.   ( گفتني است که ابن حاتم کتاب النبوة شيخ صدوق را نيز که هم‌اکنون مفقود است، در اختيار داشته است.) 🔸اين کتاب ظاهراً تا اواخر قرن نهم يعني در روزگار حسين بن عبدالصمد عاملي (918-984) - پدر شيخ بهايي(م1030) - نيز در دسترس بوده‌است. وي در رساله وصول الأخيار إالي أصول الأخبار، مدينة‌العلم را در کنار کتب اربعه، يکي از اصول خمسه مي‌شمارد 🔸 مولي محمد تقي مجلسي(م 1070)نيز در روضة‌المتقين از استادش شيخ بهايي نقل مي‌کند که اين کتاب را در اختيار داشته‌است. وي همچنين پس از اشاره به سخنان حسين بن عبدالصمد عاملي در رساله وصول الأخيار، مي‌افزايد که با اين حال خود اين اثر را نديده و نهايتاً نتيجه مي‌گيرد که پدر و پسر کتاب را در اختيار داشته و لکن پس از آنان از دست‌رفته است. چه اينکه به نقل مرحوم مجلسي، شيخ بهايي تعداد کتابهايش را قريب به هزار مجلد مي‌دانسته، در حالي که پس از وي حدود هفتصد کتاب بيشتر به جاي نمانده بود. انديشه بازيابي اين گوهر مفقود مولي محمد باقر مجلسي(م 1110) را نيز آرام نگذاشت. او که در صدد جمع مصادر بحار همتي تمام داشت، بر اساس حکايتي که در متن اجازه‌اي از سيد عبدالله جزائري(م 1173) - به نقل از جدش سيد نعمت‌الله جزائري(م 1112) - آمده است، با خبر يافتن از وجود نسخه‌اي از مدينة‌العلم در سرزمين يمن، با مدد از سلطان وقت کوشش بسيار نمود. پس از علامه مجلسي نيز، گزارش‌هايي از تلاش بزرگاني همچون حجت‌الإسلام سيد محمد باقر شفتي (1175-1260) که با صرف توان و هزينه بسيار در پي يافتن اثري از اين کتاب بوده‌اند، رسيده‌است. مرحوم آقا بزرگ تهراني پس از اشاره به چنين تلاش‌هايي، تنها و آخرين نشاني بازمانده از کتاب را از زبان شخصي به نام سيد معين الدين سقاقلي حيدرآبادي روايت مي‌کند. استاد سید محسن موسوی اصفهانی منبع: 👇 https://tazkereh.kateban.com/post/607 شیخ کتاب •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ا ﷽ ا ☘در جستجوي کتاب" مدينة العلم" نويسنده: مجيد روحي 🔸 کتاب «مدينة العلم» از تأليفات شيخ صدوق (ره) بوده است. اهميت اين کتاب به حدي است که برخي آنرا در رديف کتب اربعه به شمار آورده اند. اين کتاب فصل بندي خاصي نداشته وشامل احاديث فقهي، اخلاقي وغيره بوده است. «مدينة العلم» را کتابي حجيم ودر حدود ده جلد دانسته اند. اما شگفت اينکه هر ده جلد آن مفقود شده وخبري از آن نيست. درباره چگونگي يا چرايي از بين رفتن يا از بين بردن آن گزارشي دريافت نشده است. در حال حاضر، به جز شماري احاديث پراکنده در کتب مختلف، چيزي از آن باقي نمانده است کتاب الذریعه می نویسد: (کتاب «مدينة العلم» از جمله تأليفات ابوجعفر محمد بن علي بن الحسين بن موسي بن بابويه قمي، معروف به شيخ صدوق (متوفي 381 ه‍( است ودر ميان شيعه اماميه با عنوان پنجمين اصل، بعد از اصول أربعه موجود، از آن ياد شده است. شيخ حسين بن عبد الصمد حارثي در درايه اش درباره اين کتاب مي گويد: «اصول خمسه ما شيعيان عبارتند از: کتاب «کافي»، «مدينة العلم»، «من لايحضره الفقيه»، «تهذيب» و«استبصار.» آن گونه که شيخ الطائفه در کتاب «الفهرست» خود ونيز شيخ منتجب الدين در کتاب «فهرست» خود تصريح کرده اند اين کتاب از کتاب «من لايحضره الفقيه» بزرگتر بوده است. ابن شهر آشوب در «معالم العلما» مي گويد: «مدينة العلم» ده جلد است، در حالي که «من لايحضر»، چهار جلد است. اما با تأسف بسيار اين نعمت بزرگ، از عصر پدر شيخ بهائي تا به امروز مفقود شده ودر دسترس ما نيست. عبارت شيخ حسين، والد بهائي، گوياي آن است که اين کتاب در زمان وي يا نزد خود او وجود داشته است. علامه مجلسي (ره) براي دستيابي به اين کتاب، اموال فراواني هزينه کرد؛ امّا بدان دست نيافت. همچنين از ميان متأخرين پس از علامه مجلسي (ره)، شخصي به نام حجة الاسلام سيد محمد باقر شفتي گيلاني اصفهاني نيز براي بدست آوردن اين کتاب اموال فراواني خرج کرد، اما ايشان نيز موفق به يافتن آن نشد. البته سيد علي بن طاووس در کتاب «فلاح السائل» ودر ديگر کتابهايش ونيز در اجازه اش که در مجلدات پاياني «بحار الانوار» درج شده، از کتاب «مدينة العلم» احاديثي را نقل کرده است. همچنين شيخ جمال الدين يوسف بن حاتم، ملقب به الفقيه الشامي، از شاگردان محقق حلي وابن طاووس، در کتاب خود «الدر النظيم» ـ که درباره فضائل ائمه اطهار (ع) است ـ به نقل حديث از کتاب «مدينة العلم» پرداخته است. اما به طور کلي مي توان گفت که در زمان ما جز دست نوشته وامضايي از سيد شبر حويزي که درباره اين کتاب يافتيم وآن را سيد امين ومورد اطمينان، معين الدين سقاقلي حيدر آبادي براي سيد عبدالعزيز حکايت کرده است، از اين گوهر گرانبها خبري در دست نيست.) منبع: ملاحظه کامل‌مقاله 👇 https://library-tebyan-net.cdn.ampproject.org/v/s/library.tebyan.net/fa/Viewer/TextAMP/92489/0?amp_js_v=a6&_gsa=1&usqp= شیخ کتاب •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ا ﷽ ا ☘حدیث منتخب: ☘توصیه امام صادق عليه السلام به شیعیان 🔅الإمامُ الصّادقُ عليه السلام: 🔹معاشِرَ الشِّيعَةِ، كُونُوا لنا زَينا، و لا تَكُونُوا علَينا شَينا، قُولُوا لِلناسِ حُسنا، وَ احفَظُوا ألسِنَتَكُم، و كُفُّوها عنِ الفُضُولِ و قَبيحِ القَولِ. 🔸اى جماعت شيعه! مايه آبروى ما باشيد نه باعث بدنامى ما. سخنان خوب به مردم بگوييد، زبانهايتان را نگه داريد و آنها را از بيهوده‌گويى و سخنان زشت باز داريد. 📚الأمالي للصدوق: 327/17. •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ا ﷽ ا ☘ جابر بن حیان شخصیتی خیالی ☘نظر استاد مددی پیرامون جابر بن حیان جابر بن حیان وجودش خیالی است و وجود واقعی ندارد. شاید اکنون ده ها کتاب در کتابخانه های معتبر دنیا به اسم جابر ‏موجود باشد که چاپ شده اند. برخی از آنها را کراوس چاپ کرده که البته من همه کارهای او را ندیده ام و شنیده ام به جز او ‏هم بوده اند. کتاب مختار اسرار جابر بن حیّان نیز وجود دارد که به طور مختصر نسخه ها را وصف کرده است و در کتابخانه ‏بریتانیا و جاهای دیگر نگهداری می شود. باتحقیق تاریخی معلوم می شود که هیچ یک از اینها وجود خارجی ندارد و چون در ‏گذشته تعبد حاکم بوده است و مردم تعصب دینی شدید داشته و گمان می کرده اند که در صورت خارج شدن از چهارچوب ‏مرسوم متهم به کفر می شوند (مثلاً معروف است که« من تمنطق فقد تزندق») چنین شخصیت هایی را جعل کرده اند. ‏(نگاهی به دریا،ص356) اخوان الصفا گروهی بودند که سعی کرده اند علم را وارد دنیای اسلام کنند. در قرن دوم و سوم، اسماعیلی ها عده ای از آثار ‏علمی و دانشمندان را به خودشان نسبت می دهند، مثل جابربن حیان. اسماعیلی ها در بحث علم زیاد کار کردند در دنیای اسلام ‏در مقابل بغدادی ها هستند که اشعری بودند. به اعتقاد من اصل وجود شخصی به نام جابربن حیان روشن نیست بلکه اسم ‏رمزی است که کتبی را به ایشان نسبت دهند و از این طریق به ائمه (ع) متصل شوند. مجموعه ای از امور عجیب و رازالود ‏را به او نسبت می دهند. ابن ندیم اسم جابر بن حیان را می آورد و به او 500 کتاب نسبت می دهد ولی در فهرست شیخ و ‏نجاشی رحمهما الله نام او نیست. ‏(درس خارج فقه؛ 21/10/93‏) بله بعضی از آنچه به میراث جابر بن حیان نسبت داده می شود و الحمدلله میراث جابر بن حیان در میراث اصحاب ما هست ‏اصلاً وجود ندارد، یعنی خیلی عجیب است که امثال شیخ النجاشی رحمه الله و شیخ طوسی هر دو در کتاب الفهرست ؛ فهرست ‏النجاشی و فهرست الشیخ حتی نام جابر را ذکر نکرده اند چه برسد به نوشته هایش. جابر در حقیقت در محافل اسماعیلیه ‏شهرت داشت و به همین دلیل اکنون نقش میراث اسماعیلیه در میراث ما صفر است، واقعاً صفر است، جز در نهایت کتاب ‏دعائم الاسلام و این دغدغه ای است که ارزش علمی ندارد. نامه های منسوب به جابر بن حیان کوفی البته در دفاتر غربی چند ‏نامه منسوب است یعنی پشت این نامه نوشته شده است نامه فلانی به جابر. اصل انتساب نامه به جابر همه بر اساس صحت ‏راوی است؛ و الا نه راوی و نه فلانی معلوم نیست تعدادی از این نامه ها چاپ شده و نزد من است و این نامه ها قطعا از جابر ‏نیست.‏ (جلسه ۶ تدوين حدیث) 🔸استاد سید احمد مددی ☘اشاره:  شبهه وجود خارجی جابر: وجود واقعی داشتن یا نداشتن جابر بن حیان یکی از موضوعات جنجالی تاریخ و تاریخ علم در سده اخیر به شمار می‌آید. پژوهش‌گرانی چون هنری ارنست استیپلتون، یولیوس روسکا، پل کراوس، فؤاد سزگین و سیدحسین نصر در رد یا تأیید آن استدلال‌هایی کرده‌اند. •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
وسائل جلسه۰۰۰۰۰۲۹.mp3
27.48M
ا ﷽ ا 📢 / : فقه روایی(فقه روایت محور) /جلد/۱ 🔸 /۲۹ 🔸تاریخ: ۱۴۰۲/۱۰/۱۷ 📚موضوع جلسه: جلد اول وسائل الشیعه آل البیت ابواب /مقدمه العبادات باب /۱۷/۱۸ صفحه:۷۹ 🎤هاشمی •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
کافی جلسه۰۰۰۰۰۲۹.mp3
25.49M
ا ﷽ ا 📢 / : /جلد/۱ دارالثقلین تصحیح استاد ولی 🔸 /۲۹ 🔸تاریخ: ۱۴۰۲/۱۰/۱۷ 📚موضوع جلسه: عقل و جهل ابواب /کتاب العقل و الجهل باب /۱ صفحه:۵۵ 🎤هاشمی •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ا ﷽ ا ☘حدیث منتخب: ☘محبت معصومین علیهم السلام 🔅امام صادق(علیه السلام): 🔸 «لِكُلِّ شَىْءِِ اَسَاسٌ واسَاسُ الِاسلَامِ حُبُّنَا اَهلَ البَيتِ» 🔹هر چیزی اساسی دارد و اساس اسلام حُبِّ ما اهل بیت است. 📚المحاسن، ج۱، ص۲۴۷ •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ا ﷽ ا ☘در طول تاریخ، زبان سه نفر را به خاطر ارادت به اهل بیت(علیهم السلام) قطع نمودند!👇 1⃣رُشید هجری 2⃣میثم تمّار 3⃣ابن سکّیت 1⃣رشید هجری ✅شیخ مفید می نویسد : زیاد بن ابیه بعد از دستگیری رشید هجری، دستور داد : 📋《اِقطَعُوا يَدَيهِ وَ رِجلَيهِ وَ اَصلَبُوهُ》 ♦️دست و پاهای او را قطع کنید و او را به صلیب بکشید. رشید گفت : 📋《هَيهَاتَ! قَد بَقِيَ لِي عِندَكُم شَئُ أَخبَرَنِي بِهِ أَمِيرُالمُؤمِنِينَ(ع)!》 ♦️هیهات! در مورد حکم من از سوی شما، موردی باقی ماند که قبلا امیرالمومنین(ع) به آن خبر داده بود. در این هنگام، ابن زیاد گفت : 📋《اِقطَعُوا لِسَانَهُ!》 ♦️زبانش را ببرید! رشید گفت : 📋《اَلآنَ وَاللهِ جَاءَ تَصدِيقُ خَبرِ أَمِيرِالمُؤمِنِينَ(ع)》 ♦️به خدا سوگند که هم اکنون خبر امیرالمومنین(ع) تصدیق شد.(۱) 📚منبع: ۱)الارشاد شیخ مفید، ج۱، ص۳۲۶ 2⃣ میثم ✅شیخ مفید می نویسد : بعد از اینکه عبیدالله بن زیاد، میثم تمار را دستگیر کرد؛ 📋《اَمَرَ بِمِيثَمَ أَن يَصلُبَ.. فَلَمَّا رُفِعَ عَلَی الْخَشَبَهِ اجْتَمَعَ النَّاسُ حَوْلَهُ عَلَی بَابِ عَمْرِو بْنِ حُرَیْثِِ!..فَجَعَلَ ميثَم يُحَدِّثُ بِفَضائِلِ بَني هاشِم!》 ♦️عبیدالله ابن‌ زیاد دستور داد که میثم را به صلیب بکشند. هنگامی که میثم بر روی چوب ها رفت، مردم در اطراف میثم، کنار در خانه ابن حریث تجمع کردند و میثم شروع کرد به گفتن فضائل بنی هاشم! به عبیدالله خبر رسید که؛ 📋《قَد فَضَحَكُم هذَا العَبدُ!》 ♦️این مرد در حال مفتضح کردن شماست. ابن زیاد دستور داد : 📋《أَلجِمُوهُ!》 ♦️بر او لجام بزنید! 📋《فَكانَ أوَّلَ خَلقِ اللّه اُلجِمَ فِي الإِِسلَامِ.. فَلَمّا كانَ يَومُ الثّالِثِ مِن صُلبِهِ طُعِنَ ميثَمُ بِالحَربَةِ، فَكَبَّرَ ثُمَّ انبَعَثَ في آخِرِ النَّهارِ فَمُهُ وأنفُهُ دَمَاً》 ♦️میثم اولین کسی بود که در اسلام لجام بر دهان او زدند و هنگامی که سه روز به این حالت گذشت، با نيزه ای، بر او ضربتي فرود آوردند، که در این هنگام میثم تکبیر گفت، سپس در آخر روز، پس از خونريزي شديد از دهان و بينی اش، به شهادت رسيد.(۱) شیخ طوسی می نویسد : 📋《فَقُطِعَ لِسَانُهُ وَ تَشَحَطَّ سَاعَةً فِی دَمِهِ ثُمَّ مَاتَ》 ♦️زبان میثم قطع شد و میثم مدتی را در خون خود غلطید و سپس به شهادت رسید.(۲) 📚منابع: ۱)الارشاد شیخ مفید، ج۱، ص۳۲۲ ۲)إختيار معرفة الرجال شیخ طوسی، 3⃣ابن سکیّت معلم فرزندان متوکل عباسی بود. نقل شده است که؛ 📋《كَانَ ذَاتَ يَومِِ حَاضَرَا عِندَ المُتَوَكِّلِ إِذ أَقبَلَا، فَقَالَ لَهُ المُتَوَكِّلُ : يَا يَعقُوبَ! أَيُّهُمَا أَحَبُّ إِلَيكَ، وَلَدَايَ هَذَانِ أَوِ الحَسَنَ(ع) وَ الحُسَينَ(ع)؟ فَقَالَ : وَ اللهِ إنَّ قَنبَرَاً غُلَامَ عَلِي بنِ أَبِي طَالِبِِ(ع) خَيرُ مِنهُمَا وَ مِن أَبِيهِمِا! فَقَالَ المُتَوَكِّلُ : سَلُّوا لِسَانَهُ مِن قَفَاهُ فَسَلُّوهُ فَمَاتَ رَضِی اللهُ عَنهُ》 ♦️روزی متوکل در حالی که فرزندانش نزد او بود، از ابن سکیت پرسید : ای یعقوب! فرزندان‌ من‌ [معتز و مؤید] نزد تو عزیزترند یا حسن‌(ع) و حسین‌(ع) فرزندان‌ علی‌ بن ابی طالب(ع)؟!! او که تقیه می‌کرد، اختیار از کف‌ داد و در پاسخ‌ گفت‌ : قنبر خادم ‌علی‌(ع) از تو و فرزندان‌ تو نزد من برتر است‌! متوکل‌ از این‌ گفته‌ چنان‌ برآشفت‌ که‌ در دم‌ دستور داد، زبان ‌وی‌ را از قفا بیرون‌ کشیدند.(۱)(۲) 📚منابع: ۱)وفیات‌ ابن خلکان‌، ج۶، ص۴۰۰ ۲)معجم رجال الحدیث خوئی، ج۲۱، ص۱۳۹ منبع :اسنادالمصائب حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ا ﷽ ا ☘حدیث منتخب: ☘صبر و رضا 🔅قال الرضا علیه السلام 🔸 رَأْسُ طَاعَةِ اللَّهِ الصَّبْرُ وَ الرِّضَا 🔹سرآمد طاعت الله تعالی صبر و رضاست 📚 فقه الرضا علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ا ﷽ ا ☘ محدوده حجاب در فقه 🔻وجوب حجاب بانوان در برابر مردان غیرمحرم، مورد توافق فقهای همه مذاهب اسلامی است، اما حدود و اندازه آن مورد بحث و گفتگوی فقهاست. خاستگاه این اقوال، عمدتاً اختلاف‌نظر آنان درباره مواضع استثنا شده از حکم وجوب پوشش است. 🔹بسیاری از فقهای امامی و اهل‌سنّت پوشانیدن همه بدن، جز صورت و دست‌ها (اصطلاحاً کفّین)، را واجب می‌دانند. 🔸مهم‌ترین مستند آنان جمله «لایبْدینَ زینَتَهُنَّ الّا ماظَهَرَ مِنها» در آیه ۳۱ سوره نور است. 🔸به‌نظر بسیاری از فقها و مفسران، لازمه جواز آشکار نمودن زینت‌هایی مانند سرمه و انگشتر، جواز نمایان بودن مواضع آن‌ها، یعنی چهره و دست‌ها، است. 🔹روایاتی که بر استثنا شدن صورت و دست‌ها از پوشانیدن و نیز جواز نگاه کردن به آن‌ها (و گاهی قَدَمین) دلالت می‌کنند. نیز مؤید این دیدگاه است. 🔸دلایل دیگر این گروه از فقها عبارت‌اند از : عبارت دیگر همین آیه «وَلْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ علی جُیوبِهِنَّ» [نور/۳۱] که مُفاد آن، وجوب پوشانیدن گریبان و روی سینه است. خُمُر، جمعِ خِمار، به معنای مقنعه یا روسری زنان است. 🔹در بسیاری از احادیثِ امامان یا پرسش‌هایی که از آنان شده، حکم نگاه کردن به‌ موی برخی زنان مطرح شده، اما از حکم چهره که مورد ابتلا بوده و پرسش از آن تناسب بیشتری داشته است (جز در مورد قصد ازدواج، که خصوصیت دارد) پرسش نشده و سخنی به میان نیامده است. جهت مطالعه‌ی بیشتر👇👇👇 📲 wikifeqh.ir/حجاب •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
وسائل جلسه۰۰۰۰۰۳۰.mp3
26.78M
ا ﷽ ا 📢 / : فقه روایی(فقه روایت محور) /جلد/۱ 🔸 /۳۰ 🔸تاریخ: ۱۴۰۲/۱۰/۱۹ 📚موضوع جلسه: جلد اول وسائل الشیعه آل البیت ابواب /مقدمه العبادات باب /۱۹ صفحه:۸۲ 🎤هاشمی •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135