eitaa logo
قال الصادق:(مکتب الصادق)
541 دنبال‌کننده
592 عکس
43 ویدیو
18 فایل
ا ﷽ ا یا هادی پای مکتب اهل بیت می نشینیم و به قال الباقر و قال الصادق گوش فرا می دهیم که زیبا فرمودند: به شرق و غرب بروید علم صحیحی جز آنچه از نزد ما خارج شود نمی یابید. 🔸فقه روایی 🔸حدیث 🔸مبانی حدیثی 🔸معارف سرآغاز: ۲۵ شوال ۱۴۴۴ ۲۶ اردیبهشت۱۴۰۲
مشاهده در ایتا
دانلود
۱-/ا کتاب صلی الله علیه و آله و سلم علیه السلام علیه السلام کتاب برقی نظراستاد کتاب کتاب اسناد کتاب حضرت باقر علیه السلام علیه‌السلام علیه‌السلام کتاب کتاب علیهم السلام کتاب کتاب کتاب علیها السلام علیه السلام علیهم السلام علیه السلام حضرات علیهم السلام کتاب کتاب
ا ﷽ ا 🍀اصل زيد الزرّاد (از جمله اصول اربعمائة) 🔸اين كتاب كه يكى از اصول چهارصدگانۀ به يادگار مانده از زمان امام صادق به شمار مى رود داراى ۳۴ حديث است كه غالبا در موضوعات فقهى است. 🔸شيوۀ نگارش الف - تنظيم روايات اين روايات از هيچ گونه نظم خاصى برخوردار نيستند و بدون هيچ ترتيبى با موضوعات مختلف پشت سر هم ذكر شده اند. گويا اين شيوه معمول كتابهايى بوده است كه به نام اصل شناخته مى شدند. ب - سند روايات تمامى روايات اين مجموعه با اسناد متصل از امام صادق روايت شده است. در پايان اين كتاب آمده است: تمّ كتاب زيد الزّراد و فرغ من نسخة من اصل أبى الحسن محمد بن الحسن بن الحسين بن ايوب القمى فى يوم الخميس لليلتين بقيتا من ذى القعدة من سنة اربع و سبعين و ثلثمائه. 🔸مؤلف كتاب 🌱دربارۀ اين اصل در فهرست شيخ طوسى آمده است: زيد زرّاد و زيد نرسى داراى دو اصل اند كه آن دو را شيخ صدوق روايت نكرده است و گفته است كه محمد بن حسن بن وليد نيز روايت نكرده و مى گفت آنها جعلى و موضوع مى باشد. اين دو كتاب به همراه كتاب خالد بن عبد الله بن سدير توسط محمد بن موسى الهمدانى جعل شده اند. كتاب زيد نرسى را محمّد بن ابى عمير از او نقل كرده است 🌱 ولى نجاشى در هنگام معرفى زيد زرّاد مى گويد: «وى از كوفه است؛ از امام صادق روايت كرده است و داراى كتابى مى باشد. » 🌱علامه حلّى ضمن بيان نظريۀ شيخ طوسى و نجاشى از ابن غضائرى نقل مى كند، كه گفته است: ابو جعفر ابن بابويه گفته است كه اصل زيدالزراد و زيد نرسى جعلى و ساختگى هستند؛ ولى او در اين سخن اشتباه كرده است زيرا من كتب اين دو نفر را ديده‌ام كه از محمد بن ابى عمير شنيده اند. سپس علامه مى گويد: آنچه كه شيخ طوسى و نجاشى گفته اند موجب اشكالى در مؤلف (زيد الزّرّاد و نرسى) نمى شود ولى اشكال در سند اين دو كتاب است و من چون نديدم كه كسى اين دو نفر را تعديل (شهادت به وثاقت آنها) كند و نه طعنى و اشكالى بر آنها وارد سازد در روايت اين دو اصل توقف كردم 🌱علامه مجلسى در ابتداى كتاب بحارالانوار، هنگام معرفى مصادر آن مى نويسد: صاحبان علم و هدايت از كتاب زيد زرّاد روايت كرده اند و نجاشى نيز سند آن را از ابن ابى عمير نقل كرده است. آنگاه سخن شيخ و نجاشى و غضائرى را كه قبلا بيان شد ذكر مى كند و مى نويسد: به نظر من اگرچه زيد زرّاد و زيد نرسى را رجال شناسان توثيق نكرده اند ولى بزرگان محدثين از كتاب آن دو روايت كرده اند و بر آنها اعتماد نموده اند حتى خود صدوق در معانى الاخبار و غير آن از اين دو روايت كرده است. روايت ابن ابى عمير و نيز اينكه شيخ طوسى آن دو كتاب را جزء اصول شمرده است موجب اعتماد به آن دو كتاب است و ما اين دو كتاب را از نسخۀ قديمى كه به خط شيخ منصور بن الحسن الآبى تصحيح شده بود و او از خط شيخ جليل محمد بن الحسن التلعكبرى نقل مى كند آورده ايم 🌱شايان ذكر است كه نسخه اى كه در اختيار علامه مجلسى بوده همين نسخه اى است كه ما به معرفى آن پرداخته ايم. 🌱مرحوم محدّث نورى در رابطه با اين كتاب بحث مفصلى كرده و از نسخه اى نقل مى كند كه به نظر مى رسد همين نسخۀ مذكور است؛ چرا كه سند ابتداى آن و جملات پايانى در هر دو نسخه يكى است. آنگاه نظر شيخ طوسى، نجاشى و علامه را ذكر مى كند و مى گويد: نجاشى زيد زرّاد را از اصحاب اصول شمرده و سندش هم به اصل او صحيح است... شگفت آنكه على بن بابويه (پدر صدوق) اين اصل را روايت مى كند ولى محمد بن على بن بابويه (شيخ صدوق) به پيروى از استادش ابن الوليد بر اين كتاب اعتماد نمى كند و از آن شگفت تر آنكه شيخ صدوق در معانى الاخبار از اصل زيد زراد روايت نقل كرده است با اينكه به او نسبت داده شد كه بر آن اصل اعتماد نمى كند. و نيز شيخ كلينى از اصل زيد زرّاد با سند صحيح روايت نقل كرده است و اما سندى كه در اول اين كتاب نقل شده سند صحيحى است اگرچه حميد بن زياد را متهم به داشتن عقيدۀ واقفيه نموده اند... 🔸از آنچه ذكر كرديم روشن شد زيد زرّاد، ثقه و مورد اعتماد، و كتابش از اصول مشهور است و بزرگان بر آن اعتماد كرده اند و خلاصۀ ادلۀ ما اين است كه: ۱. ابن ابى عمير كه جز از ثقه نقل نمى كند از او نقل كرده است. ۲. حسن بن محبوب، از زيد زرّاد روايت كرده و بنابر مشهور حسن بن محبوب از اصحاب اجماع است، بدين معنى كه روايتهايى كه با سند صحيح به او منتهى مى شوند حكم به صحت آنها مى شود. بنابراين روايات زيد زرّاد نيز صحيح خواهد بود. ۳. مشايخ بزرگوارى نظير كلينى، صدوق، پدر صدوق، تلعكبرى و غير ايشان روايات او را نقل كرده اند. ۴. كتاب او را جزء اصول شمرده اند و كتابى از اصول شمرده نمى شود مگر بعد از آنكه اصحاب بر آن نقل اعتماد كرده باشند. ادامه 👇👇👇 •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ادامه از 👆👆👆 ۵. نجاشى كه جزء پيشگامان فن رجال است هيچ اشكالى بر آن وارد نساخته است و اين در نزد محققان بيانگر مدح بزرگى است. ۶. او از اصحاب امام صادق است و ابن عقده چهار هزار نفر آنها را توثيق كرده و بعيد است كه يكى از آنها زيد زرّاد نباشد در حالى كه داراى اصل معروف بوده است... ۷. اخبار كتاب همگى صحيح و متين است و اكثر آنها در ساير كتابهاى روايات موجود است... علامه شيخ عبد الله مامقانى سخن علامه سيد محمد مهدى طباطبائى مشهور به بحرالعلوم در توثيق و صحت اين اصل را با تفصيل بيان مى كند آيت الله خوئى هنگام بحث از اين اصل مى نويسد: در اينجا بايد دو مطلب را بررسى كرد: اول آنكه آيا اين اصل از زيد زرّاد هست؟ دوم اينكه آيا زيد زرّاد مورد اعتماد و ثقه مى باشد؟ آنگاه در پاسخ سؤال اول مى نويسد: ظاهر آن است كه اين اصل از زيد زرّاد مى باشد زيرا سند نجاشى به اين كتاب صحيح مى باشد و مؤيد و مؤكّد اين مطلب آنكه ابن الغضائرى نيز آن را ديده است كه از محمد بن ابى عمير شنيده شده است. پس بنابراين به سخن ابن الوليد كه گفته است اين اصل جعلى بوده و آن را محمد بن موسى همدانى جعل كرده است اعتنا نمى شود و مطمئنا اين كتاب به طريق صحيح به او نرسيده است و بلكه از طريق محمد بن موسى همدانى به دست وى رسيده و گمان كرده است كه اين كتاب از جعليات محمد بن موسى همدانى است. با اين همه بر ابن وليد اشكال مى شود كه از كجا فهميده كه اين كتاب را محمد بن موسى جعل كرده است؟ بله! محمد بن موسى ضعيف است ولى آيا ممكن نيست فرد ضعيف راست بگويد؟ و از كجا ابن الوليد فهميده است كه او هرگز راست نمى گويد؟ به هر حال، صحيح آن است كه اين كتاب از زيد زرّاد مى باشد و جعلى نيست. و اما سؤال دوم: آيا زيد زرّاد خود ثقه است و توثيق او ثابت شده است؟ براى اثبات وثاقت وى به دو دليل تمسك شده است: ۱. روايت ابن ابى عمير از او؛ ۲. روايت حسن بن محبوب از او... وى در پايان بحث مى گويد: بنابر آنچه گفتيم اين مرد شرح حالش مجهول است، اگرچه بعضى از علماى متأخرين اصرار بر وثاقت و مورد اطمينان بودن او داشته اند . 📚فرهنگ کتب حدیثی شیعه •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135