روایت عکاس آن عکس معروف (جعفر دانیالی)
📸 روز ۲۶ دی سال ۱۳۵۷ - که شاه میخواست از ایران برود - تقریبا نگذاشتند هیچ یک از خبرنگارهای داخلی برود و از او عکس بگیرد. اتفاقا آن روز کارت همراهم نبود، اما گاردیها مرا میشناختند و به من میگفتند حاجی دانیالی! نگاهی به لیستی که داشتند انداختند و گفتند اسم شما اینجا نیست. گفتم ناگهانی شد، باور نمیکنید بروید بپرسید. بالاخره چانه زدم و راهم دادند. هفت، هشت نفر بیشتر نبودیم، همه هم ایرانی! شاه اصلا حالش خوب نبود و حوصله و آمادگی جواب دادن به خارجیها را نداشت. یکی از فرماندهان ارتش خودش را روی پای او انداخت و گفت: «اگر شما بروید تکلیف ما چه میشود؟» شاه بلندش کرد و گریهاش گرفت.
📸 شاه که از پلههای هواپیما بالا رفت، خودم را با عجله رساندم. با یک دستم به نردههای پلههای هواپیما آویزان شدم و با دست دیگرم آخرین عکس شاه را در ایران از او گرفتم و صدای نالهاش را شنیدم. پاهایش توان کشیدن او را نداشتند و به زور از پلهها بالا میرفت. دستش را به لبه نردههای پلهها گرفته بود. عکس را که چاپ کردم، پشت آن نوشتم: «آخرین عکس انقراض سلطنت در ایران.»
#تقویم_تاریخی
#۲۶دی
🏫 مدرسه تاریخاندیشی قصص
🆔 @qasas_school
روایت سفارت آمریکا از 26دی و فرار شاه
🔶 پس از خروج شاه از کشور در روز ۱۶ ژانویه، عموم تظاهراتکنندگان خوشحال بودند و تمامی حواسشان مشغول به «سپیدهدم آزادی» بود. اما برخی به صورت پراکنده شعارهای ضد آمریکایی سر میدادند.
🔹 سفارت همین حالا از دو منبع مختلف آگاهی یافت که در روز ۱۶ ژانویه مردم و ارتش درگیر شدهاند، این درگیری زمانی صورت گرفت که عدهای تلاش کردند تا مجسمه شاه را سرنگون کنند. کامیونهای ارتش از راه رسیدند و تیراندازی را آغاز کردند. خشونتها تا ۱۷ ژانویه ادامه یافتند. منبع ما در شرکت ملی نفت ایران گزارش میدهد که در روز ۱۶ ژانویه ۲۰ نفر کشته شدند؛ دکتر میناچی از کمیتهٔ دفاع از حقوق بشر به رایزن سیاسی گفته که ارتش در دانشگاه جندیشاپور به مردم حمله کرد و خشونت به شهر کشیده شد. او هیچگونه آمار دقیقی نداشت ولی گفت که «تعداد زیادی» از مردم در این دو روز کشته شدهاند.
🔹 خودروها میدان فردوسی را مسدود کرده بودند و مردم شعارهای ضدشاه سر میدادند، علیرغم ترافیک کاملاً سنگین که در مرکز شهر تشکیل شده بود جو حاکم شاد بود. پوستر تمام رنگی ۱۴ در ۱۹ آیتالله خمینی به قیمت ۵۰ ریال به فروش میرسید، با این اوصاف رایزن سیاسی تصمیم گرفت که این بها را بپردازد تا به نوعی امنیت خود در میان جمعیت را تضمین کند که در نهایت تصمیم درستی بود. باقی نقاط تهران آرام بود ولی فضای شادی بر شهر حاکم بود. اما کنسول سیاسی شاهد تخریب یکباره رستوران در نزدیکی سفارت، توسط یک گروه از جوانان بود که فیالبداهه دست به این کار زدند.
متن سند
#تقویم_تاریخی
#۲۶دی
🏫 مدرسه تاریخاندیشی قصص
🆔 @qasas_school
🔰 با انتشار خبر فرار شاه، امام خمینی پیامی چهار مادهای برای ملت ایران ارسال میکنند که دو ماده آن مرتبط با برخی آشوبها، رفتارهای برهم زننده آسایش و نظم عمومی است که در گزارشهای آمریکاییها نیز آمده بود.👆
🔺 امام خمینی(ره):
۱ـ بر جوانان غیور در سراسر کشور لازم است برای حفظ نظم با آن دسته از قوای انتظامی که اکنون به آغوش ملت بازگشتهاند، با تمام نیرو همکاری کنند و با کمال قدرت و جدیت نگذارند که بدخواهان و منحرفین آشوب و ناامنی ایجاد نمایند.
۲ـ به تظاهرات و شعارهای پرشور علیه رژیم سلطنتی و دولت غاصب ادامه دهند و اگر منحرفین و مخالفین اسلام بخواهند اخلالی به وجود آورند و نظم را به هم زنند از آنان جدا جلوگیری کنند. باید ملت بداند که هر انحرافی و هر شعاری که مخالف مسیر ملت است به دست عمال شاه منفور و عمال اجانب تحقق مییابد. من از جمیع اشخاص که انحراف داشتهاند و یا گرایش به بعضی مکتبهای انحرافی داشتهاند، تقاضا دارم که به آغوش اسلام که ضامن سعادت آنان است برگردند، که ما آنان را برادرانه میپذیریم. در این موقع حساس که کشور جنگزده ما بیش از هر زمانی به اتحاد و اتفاق احتیاج دارد، باید سعی شود که از هر اختلالی احتراز شود.
#تقویم_تاریخی
#۲۶دی
🏫 مدرسه تاریخاندیشی قصص
🆔 @qasas_school
#تقویم_تاریخی | تایتانیک
🔶 شما حتما اسم کشتی تایتانیک را شنیدهاید. شکل مجسمی از جامعه طبقاتی آمریکایی که در ۱۵ آوریل، مثل چنین روزی غرق شد.
#تقویم_تاریخی | تایتانیک
🛳 دربارهی این کشتی گفتهاند:
"کشتی تایتانیک میتوانست در عین راحتی و سرعت، حمل و جابجایی ۳۵۴۷ مسافر را بر عهده بگیرد. موتورهای رفت و برگشتی این کشتی دارای عظیمترین موتورهای ساخته شده تا آن زمان بود که ارتفاعی بالغ بر ۴۰ فوت (۱۲ متر) و سیلندرهایی با قطر دهانهٔ ۹ فوت (۲٫۷ متر) را داشت. این موتورها روزانه نیازمند ۶۰۰ تن زغالسنگ برای تولید انرژی حرکتی بودند."
🛳 چنین گفته شده که قسمت مسافران، به ویژه بخش لوکس یا (فرست کلاس) این کشتی از نظر شکوه و تجمل بینظیر بوده است.
🛳 بلیط سفر یکطرفه از اقیانوس آتلانتیک برای سوئیتهای لوکس این کشتی ضمن نیاز به داشتن مجوز خصوصی، بالغ بر ۴۳۵۰ دلار قیمت داشت.
🛳 در این کشتی مقادیر فراوانی از اغذیهٔ مناسب عرضه میشده و مسافران شرایط آنجا را حتی بهتر از شرایط خانههای خود تجربه میکردند.
🏫 مدرسه تاریخاندیشی قصص
🆔 @Qasas_school
#تقویم_تاریخی | تایتانیک
🛳 مسافران تایتانیک، گوناگون بودند. از میلیونرهایی مانند جان یعقوب آستور و بنیامین گوگنهایم گرفته، تا مهاجران فقیر کشورهای متفاوتی همچون ارمنستان، ایرلند، ایتالیا، سوئد، سوریه و روسیه... که زندگی جدیدی را در ایالات متحده جستجو میکردند. از این رو تایتانیک، نمادی مجسم از جامعه طبقاتی آمریکا بود.
🛶 ناگوار آنکه بعد از برخورد کشتی در ۱۵ آوریل ۱۹۱۲م، به کوههای یخی، ابتدا طبقات مرفه و مسافران فرستکلاس امکان نجات با قایقها را یافتند و نوبت هرگز به فرودستان نرسید.
🏫 مدرسه تاریخاندیشی قصص
🆔 @Qasas_school
🔰زینب| کلمهای که خطبه شد!
🔶 در پنجم جمادی سال پنج یا شش هجری، چشمان سیاه دختری عرب، به آینهی جمال خدا، زهرای اطهر گشوده شد و با شکفتنش رسما علی را دختردار کرد تا اسمش را پیامبر برگزیند: «زینب»...زینت پدر.
نمودار زندگی آن بانو هم چیزی نیست جز همین بسط نام او.
🔹همانگونه که خداوند در وصف مسیح فرمود: ...يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِنْهُ، ای مریم خدا به تو بشارت میدهد کلمهای را، «زینب» هم کلمهای بود که خطبه شد. بسط یافت و سراسر عالم را گرفت. تا جایی که نگذاشت صدایی بالاتر از صدای پیامبر و صلای دین او باشد. آن هم به حکم آیتی الهی: لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ آوازهی خود را بلندتر از ندای نبی نپسندید(حجرات/٢).
🔸 این انعکاس صدای خدا و این پژواک آوازهی رسول مهربانی هم، باید از حُجُرات پیامبر برآید. از اندرونی خانهی وی. که بیت است و زینب اهل آن بیت. همین شد که زینب از کربلا روایتی ساخت که عواطف تمام زنان و مردان تاریخ را برای ارادهای سترگ تحریک کرد. و آموخت میدانداری فقط به شمشیر زدن نیست که گاه لبهی برندهی کلامی، جهانی را به خط میکند و سامانی نو میبخشد.
🔹 اینجا دیگر نمیتوان از قصهی تاریخی ولادت زینب گفت، که او #احسنالقصص خداست در کتاب آفاق.
که زینب خودش راوی قصهای است که از آدم تا آخرین آدم، همه را گریانده، به وجد آورده و به حرکت خوانده.
🔸 اما این فرآیند کلمه تا خطبه شدن، این توسعهی حقانی و این تعالی رحمانی، این بسط وجودی از حروف به حرفها، این تحویل نام به آوازه و تبدیل اسم به مسمّی، این همه، البته حکایتی دارد شیرین و البتهتر به زبان ما درنیاید که قوارهی کلمات ما بر قامت کلمهی خدا هرگز راست نآید.
🔹 سلام بر زینب... سلام بر کلمهی خدا که امروز از دامان علی و فاطمه تلفظ شد. به امید آنکه تلقی زندگی ما و تلقین مرگ ما باشد.
#تقویم_تاریخی
#میلاد_حضرت_زینب
🆔 @qasas_school
هدایت شده از مدرسه تاریخاندیشی قصص
📚 #قصهها، پناهگاه آدمی!
🍉 اگر شب یلدا را میراث اسطورهها بدانیم و اسطوره را همان استوری یا داستان؛ گره یلدا با قصه محکمتر میشود. گو اینکه یلدا خود زاده قصهها و اسطورههاست و از همین رو در دامان بلند یلدا، بزرگترها مینشینند به قصهگویی و حکایتخوانی.
🍉 کارن آرمسترانگ در کتاب «تاریخ مختصر اسطوره»، پیرامون «نسبت انسان و داستان» میگوید: «انسانها همواره اسطورهساز بودهاند.» و پرسش ما دقیقا همین است: در این قصههای دور و دراز چه چیزی نهفته که انسان همواره تلاش میکند از آنها جدا نیافتد؟ چرا انسان همواره به خلق داستان میل داشته و اسطورهها را آفریده است؟
🍉 آرمسترانگ پاسخ میدهد: «چون ما موجوداتی در جستجوی معناییم»، به دیگر سخن «چون ما انسانها به آسانی دچار نومیدی میشویم، از همان آغاز داستانهایی ابداع کردهایم که به ما امکان میدهد زندگی خود را در چارچوب بزرگتری بگذاریم و این حس در ما ایجاد میشود که به رغم همه شواهد افسرده کننده و پرآشوب، زندگی دارای معنا و ارزش است.»
🍉 «اساسا اسطوره داستانی نیست که به خاطر خودش و محض سرگرمی نقل شده باشد، بلکه به ما نشان میدهد چگونه باید رفتار کنیم و به ما میآموزد با مخمصههای معضلآفرین بشری چگونه رویاروی شویم. به انسانها یاد میدهد تا جای خود را در جهان و جهتگیری درست خود را پیدا کنند.»
🍉 بنابراین خطاست که اسطوره را شیوهی پستتری از اندیشه بدانیم که اگر انسانها به عصر خرد رسیدند میتوان آن را دور انداخت. بلکه بعکس، اسطوره با به حرکت انداختن خیال انسان، او را به مرزهای جدیدی از اندیشه و دانش داخل کرده و نگاهی نو را به او هدیه میکند.
مثلا «داستانهای خدایان یا قهرمانانی که به جهان زیرین نزول میکردند، هزارتوها را پشت سر میگذاشتند و با هیولاها نبرد میکردند، کارکردهای رازآمیز روان را روشن مینمودند و به مردم نشان میدادند که با بحرانها چگونه باید روبهرو شد. از این رو اسطورهها با اساسیترین نیازها و ترسها و آرزوهای انسان ارتباط دارند.»
#تقویم_تاریخی
🏫 مدرسه تاریخ اندیشی قصص
🆔 @qasas_school
هدایت شده از مدرسه تاریخاندیشی قصص
🍉 بیایید از یلدا دور نشویم. دربارهی رمز و راز چلهنشینی ایرانیها در یلدا، داستانها ساختهاند. مثلا این اسطوره که میگوید: جهان در تاریکی سختی فرو رفته بود. درست در شب اول زمستان، که امروزه آن را به بلندترین شب سال و طویلترین تاریکی میشناسیم، از ایزدبانویی به نام آناهیتا، طفلی زاده شد به نام مهر یا میترا. او با تاریکی سر ستیز داشت و با آمدنش شبهای سیاه به نفع روزهای روشن، کوتاهتر شدند.
🍉 این داستان کوتاه و رمزآلود، اگر چه واقعیت ندارد اما حقیقتی به نام امید به غلبهی روشنی بر تاریکی را به انسان ارزانی میکند. به دیگر بیان، برای انسانی که روزگاری از ترس زمستان سخت و سیاه و یا از غصهی خشکسالی و بلاهای طبیعی و یا حتی از نگرانی ظلم حاکمان، به ورطه ناامیدی و افسردگی میافتاد، تنها همین داستانها با مضمون غلبهی روز بر شب و پایان تاریکیهای بلند، نجات بخش بود و به او نوید آمدن بهار و شکفتگی و باروری و رویش و تنعم را میداد.
🍉 این همه پردهخوانی و داستانسرایی و اسطورهسازی از یلدا، یعنی انسان ناگزیر از داستان است تا بتواند به زندگی معنا دهد و تسلیم اهرمنها نشود.
بیایید در یلدای برجای مانده از اسطورهها، به درازنای تاریکیهای امروزمان بپردازیم و به این بیاندیشیم داستان ما برای امید به فردا چیست تا از رهگذر این اندیشیدن، سنت یلدا را به جای مصرف کردن، زنده نگاه داریم؟!
🍉 اگر این استعارههای آناهیتا و مادر آب بودن و تولد روشنایی از دامان این ایزدبانو، برای ما معنادار است پس میتوانیم داستان ظهور روشنایی را ما روایت کنیم... به شرط آنکه طبق رسم یلدا، در این طولانیترین سیاهی بیدار بمانیم.
#تقویم_تاریخی
🏫 مدرسه تاریخ اندیشی قصص
🆔 @qasas_school
هدایت شده از مدرسه تاریخاندیشی قصص
🔺فاطمهای که در جایگاه دختری، نهایتا میتوانست یک انسان صالح باشد، در جایگاه همسری و مادری این هویت صالحهی خود را توسعه داد و شد بستر تولد انسانهای صالحی در مقیاس حضرت ابالفضل که امام معصوم هنگام سلام دادن به او میفرماید: اَلسّلامُ عَلیک أیهَا الْعَبْدُ الصّالِحُ.
▪این سیر تحول و توسعه، برای امروز ما درسآموز است وقتی دختران سرزمینمان شکوائیه دارند از اینکه ساختارهای رسمی و غیررسمی مونث بودن را خلاصه میکنند در مادری و همسری و گویی دختر اگر مجرد باشد، بیهویت است و جامعه او را به رسمیت نمیشناسد. سپس پرسش میکنند: آیا این چیزی جز وابستهسازی زن به مرد است؟ چیزی جز جنس دوم قلمداد کردن زن است؟ چیزی جز محوریتبخشی به مرد است؟ چیزی جز تحقیر دختران است؟
▪هرچند این شکوائیه در جای خود محترم است و باید به حال آن فکری نمود تا دختر به صرف مجرد بودن، احساس بیهویتی نکند، اما میتوان قضیه را از سوی دیگری به تماشا نشست.
سخن از جایگاه همسری و مادری، به ما مسیر تحول و توسعه و رشد انسانی را نشان میدهد تا مبادا به دام اصالت تجرد و تفرد بیافتیم و مسیر خانوادهسازی و طریق تعالی بشر را بیارج و قرب کنیم. مبادا فراموش کنیم انسان بدون حضور در روابط اجتماعی و بدون بر شانه گرفتن مسئولیتهای متعدد از جمله انسانسازی و انسانپروری، نمیتواند هویت فردی خود را توسعه داده و به هویت اجتماعی و تاریخی مبدل سازد.
▪بلی حتما برای دخترانی که مسیر همسری و مادری کردن مسدود شده، خداوند جبار، جبران مافات کرده و راهی دیگر به سوی رشد و توسعه هویت میگشاید که این همان حسنالقضای خداست؛ اما نشود که با اصالت دادن به تجرد و تفرد، میل به مادری و همسری را در جامعه و آحاد انسانها کاهش داده و مسئولیت عظیم مدیریت و تربیت انسان را از جایگاه والای خود چنان تنزل دهیم که آدمها دیگر آن را به عنوان مسیر موفقیت خود نبینند و درنهایت آن را انتخاب نکنند.
📌بزرگداشت «امالبنین» صرفا بزرگداشت فردی بزرگ که نامش بر صفحات تاریخ حک شده؛ نیست. بلکه بزرگ داشتن مسیر تحول و شدن است. یادآوری کردن طریق رشد و تعالی است.
#تقویم_تاریخی
#اندیشه
🏫 مدرسه تاریخاندیشی قصص
🆔 @qasas_school
هدایت شده از مدرسه تاریخاندیشی قصص
🔺فاطمهای که در جایگاه دختری، نهایتا میتوانست یک انسان صالح باشد، در جایگاه همسری و مادری این هویت صالحهی خود را توسعه داد و شد بستر تولد انسانهای صالحی در مقیاس حضرت ابالفضل که امام معصوم هنگام سلام دادن به او میفرماید: اَلسّلامُ عَلیک أیهَا الْعَبْدُ الصّالِحُ.
▪این سیر تحول و توسعه، برای امروز ما درسآموز است وقتی دختران سرزمینمان شکوائیه دارند از اینکه ساختارهای رسمی و غیررسمی مونث بودن را خلاصه میکنند در مادری و همسری و گویی دختر اگر مجرد باشد، بیهویت است و جامعه او را به رسمیت نمیشناسد. سپس پرسش میکنند: آیا این چیزی جز وابستهسازی زن به مرد است؟ چیزی جز جنس دوم قلمداد کردن زن است؟ چیزی جز محوریتبخشی به مرد است؟ چیزی جز تحقیر دختران است؟
▪هرچند این شکوائیه در جای خود محترم است و باید به حال آن فکری نمود تا دختر به صرف مجرد بودن، احساس بیهویتی نکند، اما میتوان قضیه را از سوی دیگری به تماشا نشست.
سخن از جایگاه همسری و مادری، به ما مسیر تحول و توسعه و رشد انسانی را نشان میدهد تا مبادا به دام اصالت تجرد و تفرد بیافتیم و مسیر خانوادهسازی و طریق تعالی بشر را بیارج و قرب کنیم. مبادا فراموش کنیم انسان بدون حضور در روابط اجتماعی و بدون بر شانه گرفتن مسئولیتهای متعدد از جمله انسانسازی و انسانپروری، نمیتواند هویت فردی خود را توسعه داده و به هویت اجتماعی و تاریخی مبدل سازد.
▪بلی حتما برای دخترانی که مسیر همسری و مادری کردن مسدود شده، خداوند جبار، جبران مافات کرده و راهی دیگر به سوی رشد و توسعه هویت میگشاید که این همان حسنالقضای خداست؛ اما نشود که با اصالت دادن به تجرد و تفرد، میل به مادری و همسری را در جامعه و آحاد انسانها کاهش داده و مسئولیت عظیم مدیریت و تربیت انسان را از جایگاه والای خود چنان تنزل دهیم که آدمها دیگر آن را به عنوان مسیر موفقیت خود نبینند و درنهایت آن را انتخاب نکنند.
📌بزرگداشت «امالبنین» صرفا بزرگداشت فردی بزرگ که نامش بر صفحات تاریخ حک شده؛ نیست. بلکه بزرگ داشتن مسیر تحول و شدن است. یادآوری کردن طریق رشد و تعالی است.
#تقویم_تاریخی
#اندیشه
🏫 مدرسه تاریخاندیشی قصص
🆔 @qasas_school
هدایت شده از مدرسه تاریخاندیشی قصص
روایت سفارت آمریکا از 26دی و فرار شاه
🔶 پس از خروج شاه از کشور در روز ۱۶ ژانویه، عموم تظاهراتکنندگان خوشحال بودند و تمامی حواسشان مشغول به «سپیدهدم آزادی» بود. اما برخی به صورت پراکنده شعارهای ضد آمریکایی سر میدادند.
🔹 سفارت همین حالا از دو منبع مختلف آگاهی یافت که در روز ۱۶ ژانویه مردم و ارتش درگیر شدهاند، این درگیری زمانی صورت گرفت که عدهای تلاش کردند تا مجسمه شاه را سرنگون کنند. کامیونهای ارتش از راه رسیدند و تیراندازی را آغاز کردند. خشونتها تا ۱۷ ژانویه ادامه یافتند. منبع ما در شرکت ملی نفت ایران گزارش میدهد که در روز ۱۶ ژانویه ۲۰ نفر کشته شدند؛ دکتر میناچی از کمیتهٔ دفاع از حقوق بشر به رایزن سیاسی گفته که ارتش در دانشگاه جندیشاپور به مردم حمله کرد و خشونت به شهر کشیده شد. او هیچگونه آمار دقیقی نداشت ولی گفت که «تعداد زیادی» از مردم در این دو روز کشته شدهاند.
🔹 خودروها میدان فردوسی را مسدود کرده بودند و مردم شعارهای ضدشاه سر میدادند، علیرغم ترافیک کاملاً سنگین که در مرکز شهر تشکیل شده بود جو حاکم شاد بود. پوستر تمام رنگی ۱۴ در ۱۹ آیتالله خمینی به قیمت ۵۰ ریال به فروش میرسید، با این اوصاف رایزن سیاسی تصمیم گرفت که این بها را بپردازد تا به نوعی امنیت خود در میان جمعیت را تضمین کند که در نهایت تصمیم درستی بود. باقی نقاط تهران آرام بود ولی فضای شادی بر شهر حاکم بود. اما کنسول سیاسی شاهد تخریب یکباره رستوران در نزدیکی سفارت، توسط یک گروه از جوانان بود که فیالبداهه دست به این کار زدند.
متن سند
#تقویم_تاریخی
#۲۶دی
🏫 مدرسه تاریخاندیشی قصص
🆔 @qasas_school