eitaa logo
مدرسه تاریخ‌اندیشی قصص
1.2هزار دنبال‌کننده
321 عکس
19 ویدیو
10 فایل
اینجا کانال مدرسه تاریخ‌اندیشی قصص است؛ محلی برای اندیشیدن در مقیاس تاریخ، با کمک قصه‌ها. + برای ارتباط با ما: 🆔 @sayyed_meysam
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 سنوار و تکرار قصه‌های تاریخی "مالک اشتر نخعی که آن شجاعت‌ها را در جنگ صفین از خود نشان داده است پیرمرد است، یعنی مردی است که در حدود شصت سال دارد. در جنگ جمل همین مالک و عبدالله‌بن‌زبیر- که جوان و بسیار شجاع بود- با یکدیگر نبرد کردند. اینقدر یکدیگر را زدند و دفاع کردند که دیگر از شمشیر کاری ساخته نبود. آخر، کار به کشتی‌گیری رسید. در اینجا مالک، عبدالله را به زمین می‌زند. همین که عبدالله را به زمین زد عبدالله فریاد کشید: «اقْتُلونی وَ مالِکاً» هم مرا بکشید هم مالک را. بالاخره اینها را از یکدیگر جدا کردند. بعد از مدتی که از قضیه گذشت و جنگ جمل خاتمه پیدا کرد، یک روز مالک با عایشه- که خاله عبد الله بود- ملاقات می‌کند. عایشه از روی گله و شکایت می‌گوید: تو آن روز با خواهرزاده من چنین و چنان کردی. مالک قسم خورد که سه شبانه روز بود غذا نخورده بودم‏ [یکی از چیزهایی که برای خودشان ننگ می‌دانستند این بود که در جنگ کشته بشوند و شکمشان پاره بشود و از آن قاذورات بیرون بیاید. لهذا تا حد امکان کم غذا می‌خوردند]، اگر من چیزی خورده بودم خواهرزاده‌‏ات جان سالم از دست من بدر نمی‌برد." 🔺گویا پس از کالبدشکافی پیکر شهید مشخص شد وی سه روز غذا نخورده بود. 📚 استاد شهید مطهری، اسلام و نیازهای زمان، ج ۱، ص۵۲. 🆔 @Qasas_school