eitaa logo
مدرسه تاریخ‌اندیشی قصص
1.2هزار دنبال‌کننده
320 عکس
18 ویدیو
10 فایل
اینجا کانال مدرسه تاریخ‌اندیشی قصص است؛ محلی برای اندیشیدن در مقیاس تاریخ، با کمک قصه‌ها. + برای ارتباط با ما: 🆔 @sayyed_meysam
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰جماعت، از امویان دیروز تا امویان امروز |یکم 🔹اصطلاح «عام‌الجماعه» را اموی‌ها ساختند. عام یعنی سال و جماعت یعنی؟! شاید برخی جماعت را به «مردم» ترجمه کنند و برخی دیگر به «مسلمانان». اما منظور اصلی از «عام‌الجماعه» سالی است که معاویه توانست سلطنت و پادشاهی خود را تثبیت کند. 🔸این سلطنت مشروعیت می‌خواست و معاویه سنگ‌بنای این مشروعیت را با ادعای «اتحاد مسلمانان» بر سر خلافت خود نهاد. یعنی پس از سالها تفرقه و جنگ و خونریزی میان مسلمانان، اکنون جماعت به یک نظم و وحدت حول یک خلیفه رسیده است و دکان اختلافات جمع شده. 🔹از اینجا به بعد بازار تئوری‌پردازی‌ها با محوریت «جماعه» داغ می‌شود. تاریخ یکبار دیگر به میل امویان روایت شده و مهم‌ترین عنصر این تاریخ‌نگاری «غزوه‌ها و جنگ‌های» پیامبر است. چرا؟ چون برای متحد کردن مردم حول یک پادشاه، باید با مخالفان ریز و درشت جنگید و برای ایجاد نظم زورمدارانه باید با آشوب‌گران درگیر شد و آنها را سرکوب کرد. 🔸پس باید از پیامبری سخن گفت که او نیز برای برپا کردن خیمه‌ی اسلام و گستردن سایه‌ی آن بر سر مردم، بارها و به کرّات جنگیده و لذا با استناد به سیره پیامبر، چنین جنگی مشروعیت تام دارد. به بیان ساده‌تر: همان بازی همیشگی که اگر نمی‌توانی شبیه پیامبر باشی، پیامبر را شبیه خودت کن! 🔹به عنوان نمونه می‌توان خبری از شکل کلی تاریخ‌نگاری شام گرفت که در زبان مورخان با عنصر «مغازی»(یعنی جنگ‌های پیامبر) شهرت یافته است. اوزاعی فقیه و محدث نامدار اهل شام، پژوهش در سیره و مغازی را مخصوص مورخان شام می‌دانست. ابن‌عساکر هم از ابن‌ابی‌عیینه آورده که هرکس خواهان اطلاع از مغازی است، به شامیان رجوع کند. (سیره‌نگاران عصر اموی، ص28) 🔸نکته دیگر و البته مهم‌تر اینکه امویان تئوری «جماعه» را چنان با شدت به کار بستند که جلوه‌ای مقدس یافت. تا جایی که اگر کسی در میان جماعت اختلاف می‌انداخت باید سخت مجازات می‌شد و حتی اگر خلیفه و پادشاه و سلطانی که بر گرد او جماعت شکل گرفته، به مردم یا بخشی از مردم آشکارا ستم می‌کرد، بایستی تحمل می‌شد و اینجا صبوری منفعلانه تجویز می‌گردید. پشتوانه‌ی چنین تقدس‌بخشیِ بی‌چون و چرا به «جماعه» هم باز احادیثی بود از پیامبر که توسط محدثان اموی و شامی ترویج می‌شد. 🔹با این پشتوانه‌های نظری، تاریخِ بعد از پیامبر تا روی کار آمدن معاویه اینگونه روایت می‌شد: 🔺"پیامبر رحلت کرد و جانشینی برای خود نگذاشت. جماعتی بر گرد خلافت ابوبکر پدید آمد و علی سنگ اختلاف انداخت. سپس ابوبکر و عمر بر ادعاهای علی فائق آمدند. اما عثمان به عنوان خلیفه سوم در اواخر دوره خلافتش نتوانست تفرقه‌افکنی علی را مهار کند. فتنه‌ای درگرفت و آشوبی برپا شد که نتیجه آن قتل عثمان بود." 🔺"سپس علی از پشت پرده توطئه علیه عثمان بیرون آمد و بر تخت خلافت تکیه زد. اما چون علی ذاتا تفرقه‌افکن بود سه جنگ داخلی را با صحابی بزرگ پیامبر و نزدیکان رسول خدا و عامه مردم تجربه کرد. جنگ‌هایی عجیب که خون بسیاری از مهم‌ترین مسلمانان، قاریان، شب‌زنده‌داران و یاران پیامبر بر زمین ریخت و تجربه‌ای بسیار تلخ برای جامعه اسلامی باقی گذارد تا بدانند اختلاف در جماعت چه طعم زهرآلودی دارد!" 🔺"درنهایت معاویه به مثابه یک خلیفه دلسوز روی کار آمد و مردم را با دعوت به حکم اسلام و قرآن وحدت بخشید و جماعت را دوباره احیا نمود. از این رو سال 41هجری را «عام‌الجماعه» نامیدند. بعد از معاویه هم یزید زمام امور را به دست گرفت اما حسین پسر علی ساز مخالفت و تفرقه‌افکنی و خروج از جماعت را کوک کرد و شد آنچه نباید می‌شد!" 🆔 @qasas_school
🔰جماعت، از امویان دیروز تا امویان امروز |دوم 👆اینجاست که می‌توان فهمید «جماعه» نه تنها تئوری ساختگی برای ایجاد مشروعیت، بلکه اسم رمز سرکوب هرگونه مخالفت با سلطنت امویان بوده است. همچنین «جماعه»، لنزی است برای روایت کردن تاریخ به دلخواه امویان تا آزادگان و مظلومان تاریخ به اتهام تفرقه‌افکنی از میدان اخراج شوند. اینگونه، جماعتی رام و درخدمت منافع سلطنت اموی پدید خواهد آمد با دینی که صبر منفعلانه بر ستم حاکمان را تجویز نموده و دارای ثواب معرفی می‌کند. 🔴 اما برای شکستن همین تئوری استعمارگرانه‌ی «جماعت» است که ائمه‌اطهار اصل امر به معروف و نهی از منکر را فریاد می‌زنند. هرچند بعدها دستگاه تحریف دین، این اصل اساسی را تقلیل داد و امر به معروف مردم علیه حاکمان را به امر به معروف مردم نسبت به مردم تبدیل نمود. یعنی اصلی که درواقع مردم را علیه ظلم و ستم حاکمان بسیج می‌کرد و تضمینی بود بر حفظ حقوق مردم و خط بطلانی بر تئوری مقدس‌مآب «جماعه»، معبری شد برای قسر در رفتن حاکمان ستم‌گر! ⚫️ حال به امروز بیاییم. به روزهایی که در سوریه، جایگزین‌های حکومت بشاراسد، از اموی بودن خود و اندیشه‌ها و سیاست‌های خود پرده برمی‌دارند. سپس برویم سراغ شعارهایی که بر پلاکاردها در مناظر عمومی نصب می‌کنند و در آن حرف از «جماعه» می‌زنند و تفرقه‌افکنی ایرانِ شیعی میان اعراب لبنانی و سوری و عراقی و یمنی! ⁉️ آیا بناست یکبار دیگر فرزندان و باقی‌مانده‌های بنی‌امیه برای مشروعیت‌بخشی به حکومت خود به تئوری «جماعه» چنگ زنند و مردم را به صبوری در برابر هر نوع ستم و شکنجه و محرومیتی توصیه کنند تا مبادا جماعت از هم بپاشد؟ کدام جماعت؟ همان جماعتی که هرگز بنا ندارد علیه ستم صهیونیسم بر مسلمانان و اعراب فلسطین یا تجاوزات اسرائیل به خاک سوریه حتی بیانیه صادر کند؟ آیا بناست تاریخ مجاهدت‌های مردم ایران و لبنان و عراق و یمن و... دوشادوش برادران اهل سنت در جبهه مقاومت، علیه نجاستی به نام اسرائیل، تفرقه‌افکنی روایت شود چنانچه امویان، تاریخِ پیشوایانِ شیعه را اینگونه روایت کردند؟ پاسخ‌ها روشن است و روشن‌تر هم خواهد شد... 🆔 @qasas_school
کلت را درآوردم. دکتر شروع به دویدن کرد.. از روی عادت به سمت دفتر کارش. این را پیش‌بینی کرده بودیم. حسن به همان سمت دوید. تیر زد ولی گویا به دکتر نخورد. من هم دویدم و شلیک کردم. اولی، دومی... باز هم اصابت نکرد. دکتر همچنان می‌دوید. از پله‌ها رفت بالا. به سمت سلف‌سرویس. تعقیب را ادامه دادم. دکتر وارد شد. دخترِ سر راهم را کنار زدم و وارد شدم. داخل محوطه، دکتر کیف به دست ایستاده بود و من اسلحه به دست. کلت را گرفتم سمت سرش. ماشه را چکاندم. گلوله‌ی داغ پر شتاب بیرون جهید. دکتر افتاد. دکتر را کُشتم. این خلاصه‌ای بود از اعتراف کمال یاسینی قاتل شهید دکتر مفتح، رئیس دانشکده الهیات دانشگاه تهران. به مناسبت ۲۷ آذرماه، سالروز شهادت دکتر مفتح. 🏫 مدرسه تاریخ‌اندیشی قصص 🆔 @qasas_school
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰بُرنگ | به مناسبت ۲۹ آذر و سالروز درگذشت آقای منتظری به خاطر دارم که مرحوم آیه‌الله منتظری در سیزده رجب سخنرانی کردند و در آن‌جا رسما انتقاداتی را از رهبر معظم انقلاب بیان کردند و تعابیری داشتند که این تعابیر خالی از اهانت نبود. فاصله‌ی زمانی زیاد است و من عین الفاظ در خاطرم نیست ولی خاطرم است که حضرت آیه‌الله حاج سیدمحمدصادق حسینی طهرانی، طلاب ارادتمند به مرحوم علامه[علامه طهرانی] را در جلسه‌ای جمع کردند. ایشان چندین سال شاگرد آیه‌الله منتظری بودند و از درس ایشان خیلی تعریف می‌کردند. ایشان می‌فرمودند در بین درس‌هایی که در قم شرکت کردم از درس آیه‌الله حائری که بگذریم یکی از مفیدترین درس‌ها، درس فقه آیه‌الله منتظری است. با این حال آن روز خاطرم هست که در جمع طلاب علاقمند به علامه طهرانی فرمودند: آیه‌الله منتظری بر ضد آیه‌الله خامنه‌‌ای سخنرانی‌ای کردند. طلاب و رفقا! هرکس درباره‌ی این کار آیه‌الله منتظری پرسید بدون هیچ کتمان و مسامحه‌ای اعلام کنید و بگویید این عملکرد آیه‌الله منتظری ذنبِ لایغفر است. گناه ایشان هرگز در این مسئله بخشیده نخواهد شد مگر اینکه رسما توبه کنند؛ توبه نیز به این است که اعلام کنند اشتباه کردند و به همان مقداری که حکومت اسلامی و علمدار آن را با این سخنرانی تضعیف کردند به همان مقدار تقویت کنند و الا هرگز گناه ایشان بخشیده نخواهد شد. 📚 کتاب عرفان و سیاست، ص۱۲۵ 🆔 @Qasas_school
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 قصه‌، پناه‌گاه آدمی!| به‌مناسبت یلدا ✍🏻سیدمیثم میرتاج‌الدینی 🍉 اگر را میراث اسطوره‌ها بدانیم و اسطوره را همان story یا داستان؛ گره یلدا با قصه محکم‌تر می‌شود. گو اینکه یلدا خود زاده قصه‌ها و اسطوره‌هاست و از همین رو در دامان بلند یلدا، بزرگترها می‌نشینند به قصه‌گویی و حکایت‌خوانی. 🍉 کارن آرمسترانگ در کتاب «تاریخ مختصر اسطوره»، پیرامون «نسبت انسان و داستان» می‌گوید: «انسان‌ها همواره اسطوره‌ساز بوده‌اند.» و پرسش ما دقیقا همین است: در این قصه‌های دور و دراز چه چیزی نهفته که انسان همواره تلاش می‌کند از آنها جدا نیافتد؟ چرا انسان همواره به خلق داستان میل داشته و اسطوره‌ها را آفریده است؟ 🍉 آرمسترانگ پاسخ می‌دهد: «چون ما موجوداتی در جستجوی معناییم»، به دیگر سخن «چون ما انسان‌ها به آسانی دچار نومیدی می‌شویم، از همان آغاز داستان‌هایی ابداع کرده‌ایم که به ما امکان می‌دهد زندگی خود را در چارچوب بزرگتری بگذاریم و این حس در ما ایجاد می‌شود که به رغم همه شواهد افسرده کننده و پرآشوب، زندگی دارای معنا و ارزش است.» 🍉 «اساسا اسطوره داستانی نیست که به خاطر خودش و محض سرگرمی نقل شده باشد، بلکه به ما نشان می‌دهد چگونه باید رفتار کنیم و به ما می‌آموزد با مخمصه‌های معضل‌آفرین بشری چگونه رویاروی شویم. به انسان‌ها یاد می‌دهد تا جای خود را در جهان و جهت‌گیری درست خود را پیدا کنند.» 🍉 بنابراین خطاست که اسطوره و داستان و قصه را شیوه‌ی پست‌تری از اندیشه بدانیم که اگر انسان‌ها به عصر خِرَد رسیدند می‌توان آن را دور انداخت. بلکه بعکس، اسطوره با به حرکت انداختن خیال انسان، او را به مرزهای جدیدی از اندیشه و دانش داخل کرده و نگاهی نو را به او هدیه می‌کند. مثلا «داستان‌های خدایان یا قهرمانانی که به جهان زیرین نزول می‌کردند، هزارتوها را پشت سر می‌گذاشتند و با هیولاها نبرد می‌کردند، کارکردهای رازآمیز روان را روشن می‌نمودند و به مردم نشان می‌دادند که با بحران‌ها چگونه باید روبه‌رو شد. از این رو اسطوره‌ها‌ با اساسی‌ترین نیازها و ترس‌ها و آرزوهای انسان ارتباط دارند.» 👇ادامه... 🆔 @Qasas_school
🔰 قصه‌، پناه‌گاه آدمی!| به‌مناسبت یلدا 🍉 بیایید از دور نشویم. درباره‌ی رمز و راز ایرانی‌ها در یلدا، داستان‌ها ساخته‌اند. مثلا این اسطوره که می‌گوید: جهان در تاریکی سختی فرو رفته بود. درست در شب اول زمستان، که امروزه آن را به بلندترین شب سال و طویل‌ترین تاریکی می‌شناسیم، از ایزدبانویی به نام آناهیتا، طفلی زاده شد به نام مهر یا . او با تاریکی سر ستیز داشت و با آمدنش شب‌های سیاه به نفع روزهای روشن، کوتاه‌تر شدند. 🍉 این داستان کوتاه و رمزآلود، اگر چه واقعیت ندارد اما حقیقتی به نام امید به غلبه‌ی روشنی بر تاریکی را به انسان ارزانی می‌کند. به دیگر بیان، برای انسانی که روزگاری از ترس زمستان سخت و سیاه و یا از غصه‌ی خشکسالی و بلاهای طبیعی و یا حتی از نگرانی ظلم حاکمان، به ورطه ناامیدی و افسردگی می‌افتاد، تنها همین داستان‌ها با مضمون غلبه‌ی روز بر شب و پایان تاریکی‌های بلند، نجات بخش بود و به او نوید آمدن بهار و شکفتگی و باروری و رویش و تنعم را می‌داد. 🍉 این همه پرده‌خوانی و داستان‌سرایی و اسطوره‌سازی از یلدا، یعنی انسان ناگزیر از داستان است تا بتواند به زندگی معنا دهد و تسلیم اهرمن‌ها نشود. بیایید در یلدای برجای مانده از اسطوره‌ها، به درازنای تاریکی‌های امروزمان بپردازیم و به این بیاندیشیم داستان ما برای امید به فردا چیست تا از رهگذر این اندیشیدن، سنت یلدا را به جای مصرف کردن، زنده نگاه داریم! 🍉 اگر این استعاره‌های آناهیتا و مادر آب بودن و تولد روشنایی از دامان این ایزدبانو، برای ما معنادار است پس می‌توانیم داستان ظهور روشنایی را ما روایت کنیم... به شرط آنکه طبق رسم یلدا، در این طولانی‌ترین سیاهی بیدار بمانیم. 🆔 @Qasas_school
🔰 وضعیت منطقه و منطق مقاومت بعد از شهادت حاج‌قاسم | مروری بر یک روایت درس‌آموز از جهت فرم و محتوا 1⃣ از 5⃣ طرح چند مسئله: «امروز من می‌خواهم مستقیما درباره‌ی این حادثه‌ی بزرگ و عظیم صحبت کنم. که چه شد؟ چرا به وقوع پیوست؟ چرا دقیقا حاج قاسم سلیمانی و همراهش ابومهدی؟ هدف چه بود؟ منطقه به چه سمتی خواهد رفت؟ و موضع، تکلیف و مسئولیت‌ها چیست؟ چون ما در مرحله‌ای کاملا جدید قرار گرفته‌ایم.» 💢 روایت اصل حادثه: «چه شد؟ پنج‌شنبه شب حاج قاسم سلیمانی و همراهانش فرودگاه دمشق را به صورت علنی به سمت فرودگاه بغداد ترک می‌کنند. در فرودگاه بغداد حاج ابومهدی مهندس و برخی از برادرانش در حشد الشعبی به استقبال حاج قاسم سلیمانی آمدند. بعد از سوار شدن به ماشین‌ها و پس طی مسافتی، همه‌ی ماشین‌های کاروان به شکل وحشیانه‌ای هدف موشک‌های پیشرفته‌ای از هوا واقع می‌شوند که هواپیماهای امریکایی شلیک کرده‌اند. شلیک‌ها وحشیانه بوده تا مطمئن باشند همه‌ی ماشین‌ها هدف قرار گرفته و هرچه در آن بوده تکه‌تکه شده است. چند ساعت بعد وزارت دفاع امریکا بیانیه‌ای صادر می‌کند و مسئولیت عملیات را به عهده می‌گیرد و می‌گوید به فرمان رئیس جمهور ترامپ به این ترور دست زده است. پس ما با یک جنایت کاملا آشکار مواجهیم. کاملا شفاف. کسی که دستورش را داده خودش می‌گوید من دستور دادم: ترامپ. کسی که ترور را اجرا کرده خودش می‌گوید من اجرا کردم: وزارت دفاع و ارتش امریکا. بنابراین ما در برابر یک عملیات ترور مبهم قرار نداریم. ⚠سوال: «چرا این جنایت را به این شکل آشکار و رسوا به انجام رساندند؟ رسوا، با پذیرش مسئولیت، به شکل آشکار و رسمی!»⁉ ✅ دو دلیل دارد: الف) ناکامی تمام عملیات‌های مخفیانه قبلی برای ترور. تلاش‌های متعددی صورت گرفت. برخی از تلاش‌ها برای ترور حاج قاسم اعلام شد و بعضی هنوز محرمانه است. نمونه اخیر آن تلاش برای بمب‌گذاری در حسینیه کرمان (منزل شهید سلیمانی) بود که اگر خنثی نشده بود حدود 5هزار نفر کشته می‌شدند. ب) مجموعه‌ای از شرایط و اوضاع منطقه و ناامیدی‌ها، دستاوردها و حاصل‌جمع درگیری‌های جاری است تا می‌رسیم به رویدادهای اخیر عراق، آن هم در آستانه‌ی انتخابات ریاست جمهوری امریکا. دومی نیازمند توضیح جزئیات است... ادامه👇 🆔 @Qasas_school
2⃣ از 5⃣ 💢 شکست‌های پیاپی آمریکا در سیاست خارجه سه سال از شروع ریاست جمهوری ترامپ می‌گذرد. او سیاست خارجی‌اش را درباره‌ی منطقه‌ی ما و جهان اعلام کرده است. وقتی ترامپ و مدیرانش به حاصل‌جمع سه سال گذشته نگاه می‌کنند، چه دارند؟ ناکامی پشت ناکامی. اجازه بدهید نگاهی به مصادیق بیندازیم: 1) عدم دستیابی به اهداف درباره ایران؛ نه سقوط نه تغییر رفتار: بزرگ‌ترین تیتر، ایران است. ترامپ از روز اول هدفی را تعیین کرد و آن ساقط کردن نظام اسلامی ایران بود. این همان چیزی بود که جان بولتون، دقیقا دو سال پیش وعده‌اش را داد. بولتون در فرانسه در جشن‌های منافقین ایران برای آغاز سال نو حاضر شد و سخنرانی کرد و به آن‌ها وعده داد جشن آغاز سال نوی میلادی بعدی در تهران خواهد بود. جان بولتون رفت، اما نظام اسلامی در تهران باقی ماند! این سیاست جان بولتون نبود. او مشاور امنیت ملی بود که استراتژی ترامپ را در زمینه‌ی ایران بیان می‌کرد. بنابراین هدف اول ساقط کردن نظام جمهوری اسلامی بود و پایین‌ترین هدفی که دنبال می‌کرد چیزی بود که اسمش را «تغییر رفتار» می‌گذاشت: به زانو در آوردن ایران، مهار ایران، تسلط بر رفتار سیاسی ایران و... و نهایتا رسیدن به یک پیمان هسته‌ای جدید، پیمانی درباره‌ی موشک‌های بالستیک و دست آخر پیمانی درباره‌ی مسائل منطقه. ایران پاسخش را نداد. او از پیمان هسته‌ای ایران خارج شد، تحریم‌هایی بی‌مانند در چهل سال گذشته بر ایران تحمیل کرد. هرکس را که در دنیا با ایران تعاملی داشت تحریم کرد. کوشید ایران را محاصره و منزوی کند و بترساند، به گرسنگی مردم و بحران اقتصادی داخلی ایران و شکاف‌های داخلی دل بست، برای ایجاد فتنه‌ی داخلی تحریک کردند، از تمامی عوامل و دست‌نشانده‌های منطقه‌ای استفاده بردند و... همگی شکست خورد. بنابراین حالا او به سمت انتخابات می‌رود اما نه می‌تواند به مردم امریکا بگوید من نظام جمهوری اسلامی ایران را ساقط کردم، نه می‌تواند بگوید من نظام جمهوری اسلامی را به زانو درآوردم و نه می‌تواند بگوید من پیمان هسته‌ای جدیدی را بر ایران تحمیل کردم. 2) شکست و سردرگمی در سوریه. ناکامی که واضح است. پروژه‌شان در سوریه شکست خورد. آخرین چیزی که روی داد خیانت او به متحدان، دوستان یا... بود. 3) شکست در لبنان. همه‌ی فشارها، تحریم‌ها، تحریک‌ها و همه‌ی پول‌هایی که برای مخدوش کردن چهره‌ی مقاومت و تحریک کردن محیط مقاومت علیه آن و تحریک بقیه‌ی لبنانی‌ها علیه مقاومت خرج شد [به هیچ جا نرسید]. همه‌ی ما آخرین شبیخون پمپئو به لبنان را به یاد داریم، با آن بیانیه‌ی مکتوب جنگی‌اش که از ساختمان وزارت خارجه‌ی لبنان قرائت کرد. همچنین سفرهای متعدد ساترفیلد که از چشم رسانه‌ها مخفی شد و امروز می‌خواهم در رسانه‌ها افشایشان کنم. چون یک بار در یک جلسه‌ی داخلی گفتم و درز کرد. ساترفیلد در آخرین دیدارش مسئولان لبنان را تهدید می‌کند که ۱۵ روز فرصت دارید و اگر طی این مدت حزب الله تأسیساتش در بقاع را [که امریکا معتقد بود برای ساخت موشک هستند] برنچینید، اسرائیل خواهد آمد و همه‌ی این تأسیسات را بمباران و نابود خواهد کرد و ما لبنان را در لیست تحریم قرار می‌دهیم و چه و چه. تهدید و ارعاب و ایجاد وحشت که طبیعتا فایده‌ای هم نداشت! اسرائیل هم جرأت نکرد بیاید و آن کارخانه‌ها را پس از ۱۵ روز بمباران کند، چون ما به ساترفیلد گفتیم: اگر اسرائیل این تأسیسات را بزند ما بلافاصله پاسخ سریع و مناسب و شایسته را خواهیم داد. ادامه👇 🆔 @Qasas_school
3⃣ از 5⃣ 💢 شکست‌های پیاپی آمریکا در سیاست خارجه 4) یمن. پایداری در یمن و ناتوانی [دشمن] از به دست آوردن هرگونه دستاورد نظامی. جنگ یمن در وهله‌ی اول جنگی امریکایی است، با تصمیم‌گیری و اراده و پروژه‌ی امریکایی‌هاست. از جنایت‌ها و محاصره که بگذریم، موضوع صرفا مربوط به سعودی و این‌ها نیست. 5) در افغانستان با سردرگمی تمام، دنبال راه حلی برای خروج آبرومندانه می‌گردد. سفیرش خلیل‌زاد را می‌فرستد و او با طالبان در قطر مذاکره می‌کند، با هم به توافق می‌رسند و قرار می‌شود طالبان با ترامپ در کاخ سیاه دیدار کنند، و روز بعد ترامپ توافق و قرار ملاقات را لغو می‌کند و می‌گوید فکر طالبان و مذاکره را از زندگی‌ام حذف کردم و آن وقت چند روز بعد دوباره خواهان مذاکره با طالبان می‌شود، چون می‌خواهد از مخمصه‌ی افغانستان خلاص شود. در نتیجه: هیچ دستاوردی در افغانستان نداشته است. 6) معامله‌ی قرن! معامله‌ی قرنی که می‌خواست اول سال محققش کند و آن را بر نظام‌ها، دولت‌ها و ملت‌های عربی، در وهله‌ی نخست به مردم فلسطین تحمیل نماید. الآن معامله‌ی قرن کجاست؟ الآن چه کسی درباره‌ی معامله‌ی قرن حرف می‌زند؟ این نتیجه‌ی پایداری مردم و رهبران فلسطین با وجود جنگ‌ و محاصره و تحریم‌ها است. با وجود همه‌ی دشواری‌های معیشتی و اقتصادی، تهدید شدن سازمان انروا، رنج زندانیان، بسته شدن افق به حسب ظاهر در مقابلشان و... که برای اهالی کرانه‌ی باختری و فلسطینی‌ها در داخل و خارج پیش آمد. با همه‌ی این‌ها نتوانست معامله‌ی قرن را تحمیل کند. 7) عراق. که بیت الغزل حرف‌های من است. پروژه‌ی واقعی ترامپ در عراق چه بود؟ برادران، راستش لازم نیست ما منابع محرمانه‌ای در سیا یا پنتاگون داشته باشیم که برایمان اطلاعات بیاورند. نه، او بسیار شفاف حرف می‌زند. ترامپ خیلی شفاف و روشن است. چون خودش را در موضع بالا می‌بیند و مستکبر است. اصلا کسی را روبه‌رویش نمی‌بیند. اصلا هیچ کشور، قانون و سازمان بین المللی و جامعه‌ی بین‌المللی را به رسمیت نمی‌شناسد! ترامپ در طول تبلیغات انتخاباتی‌اش چه می‌گفت؟ می‌گفت: نفت عراق حق ماست، حق امریکاست. وقتی هم از او می‌پرسند چطور می‌خواهی این کار را بکنی در حالی که عراق حکومت دارد (من خواهش می‌کنم به این جملات دقت شود. به‌ویژه برادرانمان در عراق اگر سخنانم را می‌شنوند.) می‌گوید عراق حکومت ندارد که! حکومت ندارد که! چیزی به اسم عراق وجود ندارد. نیروهایمان را می‌فرستیم تا در مناطقی که میدان‌های نفتی هست حضور داشته باشند. سپس مساحت‌های گسترده‌ای را می‌گیریم و دورش کمربندهای امنیتی درست می‌کنیم و اختیارش را دست می‌گیریم و شروع می‌کنیم به استخراج و صدور و فروش نفت به دنیا! بنابراین پروژه‌ی واقعی ترامپ از سه سال پیش تا به حال در عراق چیست؟ تسلط بر چاه‌های نفت و دارایی‌های نفتی عراق. او نمی‌خواهد عراق حکومت داشته باشد تا جلوی او را بگیرد. یا اگر حکومتی هست باید به لحاظ سیاسی، نظامی و امنیتی مطیع تصمیمات امریکا و سفیر و ارتشش باشد. ترامپ دید این پروژه در عراق شکست خورد. این پروژه چطور شکست خورد؟ از طریق از بین رفتن بهانه‌ای به اسم داعش به دست سران و مردم عراق و بالاتر از همه‌ی این‌ها مرجعیت دینی شریف نجف و عاملیت قاسم سلیمانی و ابومهدی مهندس و نیروهای حشد الشعبی، گروهان‌های مقاومت عراق و ارتش عراق و نیروهای امنیتی مختلف و... . سپس جهت سیاسی کلی‌ای که در انتخابات عراق پیروز شد جهتی بود که مطیع و گوش به فرمان امریکایی‌ها نیست، و کاملا یا تا حد زیادی فکر می‌کند. امریکایی‌ها ترجیح می‌دهند بگویند این‌ها خط ایران هستند، اما این توصیف نادقیق است. توصیف دقیق آن است که اکثریت پارلمان از فراکسیون‌ها، حزب‌ها، نیروها و شخصیت‌های ملی‌گرایی هستند که خضوع در برابر اراده و دیکته‌ی امریکا را نمی‌پذیرند. دولت نیز در امتداد همین پارلمان تشکیل شد. دولت عراق امریکایی‌ها را ناراحت کرد چون: اولا: نپذیرفت که عراق بخشی از هجمه علیه ایران و اجرای تحریم‌ها علیه ایران باشد. ثانیا: دولت عراق به ریاست جناب عادل عبدالمهدی، معامله‌ی قرن را رد کرد و نپذیرفت در خاتمه بخشیدن به پرونده‌ی فلسطین سهیم باشد. ثالثا: دولت عراق به چین رفت و برای ساختن و شکوفایی عراق، قراردادهایی به ارزش صدها میلیارد دلار بست بدون آن‌که هیچ پولی پرداخت کند. نفت در ازای پروژه. در حالی که امریکا پروژه‌های عراق را برای شرکت‌های خودش می‌خواست تا عراق را از طریق این شرکت‌ها و پروژه‌ها غارت کند. رابعا: دولت جناب عادل عبدالمهدی نپذیرفت که مرزهای سوریه بسته باشند و اصرار کرد گذرگاه بوکمال بازگشایی شود. ادامه👇 🆔 @Qasas_school
4⃣ از 5⃣ 💢 ناکامی آمریکا در بیرون از منطقه: در ونزوئلا روی پروژه‌ی سرنگونی رئیس جمهور و نظام ونزوئلا کار کردند ولی ناکام ماندند و ماجرا تمام شد. در کوبا نتوانستند کاری کنند. در مورد کره‌ی شمالی تهدید کرد و فریاد کشید و هواپیمابرها را گسیل کرد و نزدیک بود کار به جنگ بکشد و سپس رفت سراغ مذاکره و ملت امریکا را فریب داد و گفت به‌زودی کره‌ی شمالی را از جهت سلاح هسته‌ای خلع سلاح خواهد کرد اما هیچ اتفاقی نیافتاد. همچنین چین و روسیه. حتی در زمینه‌ی متحدان و دوستان، چه دستاوردی داشتند؟ او هر روز حتی به متحدان و دوستانش توهین می‌کند، آن‌ها را خوار می‌شمارد، به آن‌ها فحش می‌دهد، آن‌ها را پایین می‌آورد، از یاری‌شان فروگذار می‌کند و پشتشان را خالی می‌کند. سیاست خارجی‌اش این است. 💢 راه آمریکا برای حل بحران ناکامی‌های خود: خب، گشتند تا ببینند چه کاری باید انجام دهند تا بتواند معادله‌ها را تغییر دهد و خط مقاومت را بشکند و تضعیف کند، ایران را به لرزه درآورد، اعتماد متحدان و دوستان امریکا در منطقه را به ایالات متحده بازگرداند، هیبت امریکا را تجدید کند، در انتخابات ریاست‌جمهوری به درد بخورد، در تحمیل شرط‌هایمان در منطقه کمکمان کند و یک دستاورد سیاست خارجی به‌شمار رود؟ گفتند بروید چنین چیزی پیدا کنید. این چیز، جنگ نبود چون جنگ یک ماجراجویی بزرگ است. اسرائیل نمی‌توانست جنگی را آغاز کند چون همین الآن هم در نوار غزه فرومانده است. جنگ اسرائیل علیه لبنان موضوع ساده‌ای نبود. نمی‌گویم محال بود ولی می‌گویم موضوع عظیم و پیچیده‌ای بود. ترامپ همچنین می‌فهمد جنگ با ایران یک موضوع عظیم و مخاطره‌آمیز و شدیدا ماجراجویانه است. پس کوچک‌تر از جنگ چه چیزی وجود دارد؟ چیزی که به جنگ منجر نشود؟ چه چیزی هست که اگر امریکا انجام دهد می‌تواند ما را وارد مرحله و معادلات و شرایط جدید کند؟ 🔺 به این نتیجه رسیدند که سراغ کانون خط مقاومت بروند. این کانون کیست؟ پژوهش کردند و دیدند وقتی به خط مقاومت می‌آیند هر جا می‌روند با یک شخص تکراری به نام مواجه می‌شوند. وقتی می‌رفتند سراغ فلسطین، غزه، مقاومت فلسطین، گروهان‌های مقاومت فلسطین و موضوع حمایت از مقاومت فلسطین به وسیله‌ی سلاح، آموزش، امکانات و تکنولوژی و حمایت از مسئله‌ی فلسطین با رسانه، کنفرانس، روابط و سوق دادن همه‌ی داشته‌های منطقه به سمت فلسطین، می‌دیدند قاسم سلیمانی آن‌جاست. وقتی می‌آمدند سراغ لبنان، مقاومت، آزادسازی سال ۲۰۰۰، جنگ ۲۰۰۶ و افزایش قدرت مقاومت لبنان و توان موشکی، ویژه، موشک‌های نقطه‌زن، ثبات و استحکام آن، می‌دیدند قاسم سلیمانی این‌جاست. امریکا و اسرائیل وقتی به سوریه می‌رفتند و به تروریست‌های تکفیری دل می‌بستند، می‌دیدند قاسم سلیمانی در کنار ارتش و ملت و سران سوریه ایستاده است. وقتی می‌خواستند به عراق تسلط پیدا کنند و از طریق داعش، عراق را ده‌ها سال به بازی بگیرند، می‌دیدند قاسم سلیمانی آن‌جاست. وقتی دل می‌بستند که عراقی‌ها را تکه تکه کنند می‌دیدند کسی هست که آن‌ها را گرد هم می‌آورد و هماهنگ و متحد می‌کند و آن قاسم سلیمانی است. وقتی به یمن می‌رفتند می‌دیدند قاسم سلیمانی آن‌جاست. وقتی به افغانستان می‌رفتند می‌دیدند قاسم سلیمانی آن‌جاست. چند هفته پیش حاج قاسم این‌جا بود و من این را به او گفتم که روزنامه‌ها و مجلات امریکایی بسیار روی شما تمرکز کرده‌اند. عکس شما را در صفحه‌های اول قرار می‌دهند و در امریکا از شما به نام «سردار بی‌جایگزین» نام می‌برند و این زمینه‌سازی رسانه‌ای و سیاسی برای ترور شماست. طبیعتا حاج قاسم خندید و گفت خدا کند! دعا کن! 💢 اهمیت بی‌بدیل حاج‌قاسم اسرائیل قاسم سلیمانی را خطرناک‌ترین شخص از زمان تأسیس این رژیم تا امروز برای آن بر می‌شمارد. اما حتی جرأت کشتنش را ندارد و دست به دامن امریکایی‌ها شد. کانون و نقطه‌ی اتصال و ارتباط و قدرت و وحدت‌رویه و وحدت هدف که روح یگانه‌ای را در کشورها، نیروها، گروه‌ها و ملت‌های مقاومت می‌دمید در قاسم سلیمانی تبلور یافته بود. گفتند پس این مرد را می‌کشیم و علنی هم می‌کشیم. از علنی کشتنش هم هدف داشتند. یک موضوع بی‌دلیل و یک مانور رسانه‌ای نبود بلکه اهداف روحی، روانی، سیاسی و نظامی داشت. برای امریکایی‌ها هدف‌ها و دستاوردها و سناریوی خودش را داشت. امید داشتند با این حمله عراق و نیروهای مقاومت سست شوند و ارتباط قدرتمند نیروهای مقاومت با یکدیگر و با ایران کاسته شود. امید داشتند ایران بترسد، وحشت‌زده شود، کوتاه بیاید و…. ادامه👇 🆔 @Qasas_school