کسی که وابسته به خدا است قدرتمند است آنچه ما در عمل خودمان، در وضع زندگى معمولى خودمان احساس میکنیم این است که وقتى خدا را تسبیح میکنیم و میگوییم خداوند هیچ ضعفى، هیچ قصورى، هیچ جهالتى در وجودش راه ندارد و خودمان را هم که بنده‌‏ى آن خدا میدانیم، متّکى به قدرت او میدانیم، مستمِدّ از مدد او میدانیم، طبعاً احساس قدرت میکنیم و قدرت ما وابسته‌‏ى به قدرت خدا خواهد بود. اگر به شما بگویند شما با اینکه تجهیزات و لوازم و امکانات معمولى قدرتمندان بزرگ عالم را ندارید، به چه امیدى فکر میکنید که «لِيُـظهِرَه عَلَي الدّينِ كُلِّه» خواهد شد؟ یعنى اسلامِ شما همه‌‏ى شیوه‏‌ها و راه‏‌هاى دیگر و غلط و خط‌‏هاى کج و معوج زندگى را پاک خواهد کرد و خودْ خطّ زندگى انسانها خواهد شد؛ به چه دلیل، از کجا؟ خواهید گفت که من بنده‌‏ى خدا هستم و خدا قادر است، خدا میتواند، خدا چیزهایى را که دیگران نمیتوانند بکنند و فکر نمیکنند که بشود، انجام میدهد. در تجربه‌‏ى زندگى خودتان هم وقتى نگاه میکنید، مى‌‏بینید همین کارها شد؛ شاه رفت، شما خیال نمیکردید برود؛ رژیم سلطنت واژگون شد، شما خیال نمیکردید بشود؛ قدرت عظیم آمریکا در مقابل شما به زانو درآمد، شما خیال نمیکردید این جورى بشود. ببینید این، آن حالت تسبیح خدا است، تنزیه خدا است که وقتى انسان خدا را از ضعف و از نقص و از جهالت و از همه‌‏ى شوائبِ نقص و نقیصه مبرّا میکند، تقدیس میکند، تسبیح میکند، طبعاً یک چنین حالتى در انسان به وجود مى‏‌آید. این معناى تسبیح است 📖 کتاب تفسیر سوره‌ی حشر، ص 21 #تفسیر #مطالعه #حشر پیوند خرید @qom_khamenei_ir

کیفیّت تسبیح خداوند توسّط موجودات عالم دو نکته را اینجا در باب تسبیح بگویم: اوّلاً در اینجا میفرماید که «سَبَّحَ لِله‌ ما فِي‌ السَّمّْوّْتِ ‌وَ ما فِي ‌الاَرض»؛ یعنى تنها تسبیح‌‏کننده‌‏ى خدا، شما نیستید که انسانید و عاقلید و باشعورید بلکه همه‌‏ى اشیاء عالم، چه آنچه در زمین است و چه آنچه در آسمانها است و از دسترس شما دور است، همه‌‏ى اینها، خدا را تسبیح میکنند. خب، تسبیح میکنند یعنى چه؟ بعضى گفته‌‏اند که تسبیح موجودات عالم عبارت است از اینکه موجودات عالم با وجود خودشان، [یعنى] همین که «هستند»، حکایت‏‌کننده‌‏ى از وجود خدا، و از عظمت خدا، و از کمال خدا هستند... بعضى دیگر گفته‏‌اند که معناى تسبیح موجودات این است که همه‌‏ى موجودات در یک حال حرکت دائمى هستند، و «سَبَّحَ» و «سَبَحَ» را از یک مادّه گرفته‏‌اند، به یک معنا گرفته‌‏اند، به معناى شناورى. تسبیح موجودات چیزى فراتر از این است. فقط زبان بى‌‏زبانى موجودات نیست که خدا را تسبیح میگوید؛ یعنى این سنگ غیر از اینکه با اصلِ وجود خود میفهماند خدا هست و خدا کامل است، علاوه‌‏ى بر این، تسبیح میکند خدا را؛ حالا آن تسبیح چیست؟ ما نمیدانیم. دلیل بر این ادّعا آیه‌‏ى دیگر قرآن است که میفرماید: وَ اِن مِن شَيءٍ اِلّا يُسَبِّحُ بِحَمدِه؛ هیچ چیزى نیست مگر اینکه تسبیح میکند به حمد پروردگار و ستایش پروردگار؛ بعد دنبالش میگوید: وَلـّْكـِن لاتَفقَهونَ تَسبيحَهُم؛ امّا شما تسبیح آنها را نمیفهمید. 📖 کتاب تفسیر سوره‌ی حشر، ص 22 #تفسیر #مطالعه #حشر پیوند خرید @qom_khamenei_ir

🔰تسبیح مایه‌ی عروج است 🔸اگر قرار بود که با اصلِ خلقت و وجود یک شى‏ء، تسبیح حاصل شود، «لاتَفقَهون» [لازم] نداشت، چون این را که میفهمیم؛ اینکه سنگ با وجود خودش خدا را ثابت میکند، براى ما قابل فهم است، براى هر انسانى قابل فهم است، براى هر آدم ساده و بسیطى قابل فهم است، براى هر کافرى قابل فهم است؛ پس آن [تسبیحى] که ما نمیفهمیم ــ لاتَفقَهونَ تَسبيحَهُم ــ باید چیزى ماوراى اصل وجود او باشد. 🔸ما چون اهل دل هنوز نشده‌ایم، نمیفهمیم؛ خدا هم به ما میگوید: لاتَفقَهونَ تَسبيحَهُم؛ شما نمیفهمید که این آب و خاک و گُل و درخت و حیوان و بقیّه‌‏ى موجودات، تسبیح خدا میکنند؛ راست است، صَدَقَ اللّهُ العَلىُّ العَظیم؛ ما نمیفهمیم تسبیح آنها را امّا چون به صدق پروردگار مذعن و معترف هستیم، میدانیم که خداى متعال درست گفته است و اینها یک نطقى دارند، یک تسبیحى دارند و آن تسبیح مایه‌‏ى عروج موجودات است. 🔸ممکن نیست کسى خدا را عبادت کند و عروج نکند؛ ممکن نیست کسى تسبیح خدا بکند و تکامل پیدا نکند. پس اگر چه ما نپذیرفتیم که تسبیح به‏ معناى شناور شدن و شنا کردن و حرکت کردن باشد امّا پذیرفته‌‏ایم و قبول داریم که خود تسبیح، مستلزم حرکت به سوى خدا و مستلزم حرکت به سوى کمال است؛ هر موجودى ــ اعم از انسان و غیر انسان ــ خدا را تسبیح میکند و تسبیح خدا مایه‌‏ى تعالى است، مایه‌‏ى تکامل است؛ پس هر موجودى از طریق تسبیح الهى تکامل و تعالى دارد. 📖 کتاب تفسیر سوره‌ی حشر، ص 24 #تفسیر #مطالعه #حشر پیوند خرید @qom_khamenei_ir

🔰خیلی چیزها در آفرینش هست که هنوز بشر آنها را کشف نکرده 🔸نقل کرده‌‏اند از بعضى از اصحاب معنا که اینها در حال عبادتشان زمزمه‌‏ى همه‌‏ى موجودات عالم را می‌شنوند، به گوش دل، نه به گوش ظاهر؛ می‌شنوند هماهنگى و هم‌‏آوازى همه‌‏ى موجودات عالم را و اینها را استعجاب نکنید، اینها را دور ندانید. 🔸ذهن انسان و مغز محدود و تجربه‌‏ى محدود انسان خیلى چیزها را نمیتواند بفهمد؛ خیلى چیزها در آفرینش هست، در این طبیعت هست، جزو صنع الهى است امّا هنوز تجربه‏‌هاى بشرى به آن نرسیده؛ مثل اینکه همین الکتریسیته تا مدّتى پیش، مثلاً تا 100 سال پیش، 150 سال پیش، جزو آفرینش بود [ولى] بشر آن را کشف نکرده بود؛ همین انتقال صوت جزو آفرینش بود [ولى] بشر آن را کشف نکرده بود. 🔸خیلى چیزها در این آفرینش، به صورت بى‌‏نهایت هست که بشر آنها را کشف نکرده. ما گمان میکنیم اگر هزاران سال بشر با حرکت درست معنوى در این عالم کار بکند، ممکن است بخش عظیمى از این آفرینش را کشف کند امّا امروز اینها کشف نشده است براى انسان، اینها درهاى ناگشوده است، راه‏‌هاى نرفته است. 🔸البتّه ــ همان‏ طور که گفتیم ــ اهل معنا، اهل طریقت و اهل سلوک، این چیزها را ممکن است از غیر طریق تجربه بفهمند؛ که ما چون [اهل معنا] نیستیم و وارد نیستیم، اظهار نظر زیادى هم نمیتوانیم بکنیم. 📖 کتاب تفسیر سوره‌ی حشر، ص 25 #تفسیر #مطالعه #حشر پیوند خرید @qom_khamenei_ir

🔰همه آفرینش در خدمت خدا است بنابراین غلبه با مؤمنین است 🔸خداى متعال این سوره را با تسبیح شروع میکند تا قدرت خود و سیطره‏‌ى خود بر همه‌‏ى اشیاء عالم را در آغاز سوره بیان کند، تا اگر شما در وسط سوره مى‌‏بینید که خصومت ناچیزِ ضعیفِ دشمنانِ حقیرِ خدا، به نتیجه نمیرسد و خدا بر آنها غالب میشود، تعجّب نکنید. 🔸در حالى ‏که همه‌‏ى آفرینش در قبضه‏‌ى قدرت او است؛ چه تعجّبى دارد که خدا پیغمبرش را، اصحابش را، و بندگانش را بر دشمنان آنها و دشمنان خودش پیروز کند؟ در حالى ‏که همه‌‏ى این حرکت و چرخ و پَرِ آفرینش در دست خدا است؛ تعجّبى ندارد. 🔸این «سَبَّحَ لِله» که آغاز سوره است، به ما این اشاره را میکند؛ بعد در پایان سوره [میفرماید:] يُسَبِّحُ لَه ما فِي السَّماوتِ وَ الاَرضِ وَ هُوَ العَ‍زي‍ــزُ الحَكيم، آنجا هم، همین مطلب را باز تأیید میکند و تکمیل میکند، براى اینکه ما بدانیم که در حرکتمان، در مبارزه‌‏مان، در پیشرفت کارمان اگر یک وقتى با سدّى، با مانعى از دشمنان خدا برخورد کردیم، اگر حرکت ما به ‏سوى خدا و براى خدا است، بر آن پیروز خواهیم شد، و تعجّب نکنیم. 🔸امروز خیلى‏‌ها تعجّب میکنند که عجب، مگر میشود بر اَبَرقدرت شرق و غرب پیروز شد؟ سه سال قبل، کسانى تعجّب میکردند که مگر میشود بدون وابستگى به آمریکا یا شوروى، یک انقلاب زنده بماند؟ دیدید که انقلاب زنده ماند؛ سه سال و نیم گذشت، انقلاب هم ماند؛ نه ‏فقط متّکى نشدیم به شرق و غرب، روزبه‌‏روز استقلال خودمان را بیشتر به رخ آنها کشیدیم. 📖 کتاب تفسیر سوره‌ی حشر، ص 26 #تفسیر #مطالعه #حشر پیوند خرید @qom_khamenei_ir

🔰 خدا بر همه چیز غلبه دارد 🔸«هر چه» در زمین و در آسمانها است، تسبیح میکنند؛ یعنى سنگ، چوب، کاغذ، اشیاء، فلزّات، درختها، حیوانات، همه‌‏ى آنچه شما به آن «شیء» میگویید، «چیز» میگویید، یعنى غیر انسان؛ اینها هم براى خداى متعال تسبیح میکنند و زبان به تسبیح خدا میگشایند. 🔸بعد، آخر آیه، همین استنتاج را میکند که «وَ هُوَ العَ‍زي‍ــز»، او عزیز است. عزیز یعنى چه؟ یعنى «الغالِبُ الَّذى لا یُغلَب»؛ یعنى آن کسى که پیروزمند است و هرگز مغلوب نمیشود؛ به این میگویند عزیز. 🔸پس خاصیّت تسبیح همه‌‏ى موجودات عالم براى خدا، همین عزیز بودن است، همین است که خدا از هیچ‏ کس مغلوب نشود و بر همه غلبه پیدا کند. «وَ اللهُ غالِبٌـ عَلي اَمرِه» که در آیه‏‌ى دیگرى از قرآن است، معنایش همین است، خدا مسلّط بر کار خودش است، خدا بر همه چیز غلبه دارد. اَلحَكيم؛ کار او از روى حکمت است. 📖 کتاب تفسیر سوره‌ی حشر، ص 28 #تفسیر #مطالعه #حشر پیوند خرید @qom_khamenei_ir

🔰حرکت تاریخ به آن سمتى که خدا میخواهد میرود 🔸حکیم را معنا میکنند به «اَلمُتقِنُ الصُّنع» یعنى آنچه را انجام داده است، محکم انجام داده، از روى حکمت انجام داده، استوار و متقَن انجام داده؛ صنع الهى و خواسته‏‌ى الهى و کار الهى چیزى نیست که قابل این باشد که این‏ و آن بتوانند در آن خدشه بکنند. 🔸چیزى را که خدا میسازد، خوب میسازد و درست میسازد؛ حرکت تاریخ، جریان تاریخ به آن سمتى که خدا میخواهد ــ اگر شرایطش جمع بشود ــ یک حرکت قابل خدشه‏اى نیست، یک حرکت متقنى است. 🔸ببینید، همین‏ طور که گفتم، این سوره ما را امیدوار میکند؛ از همین اوّلین قدمهاى سوره، ما داریم امیدوار میشویم. 📖 کتاب تفسیر سوره‌ی حشر، ص ۲۸ #تفسیر #مطالعه #حشر پیوند خرید @qom_khamenei_ir

تفاوت کفّار مسیحی و یهودی با مؤمنان آنها 🔸 میفرماید که «هُوَ الَّذيِّ اَخ‍رَجَ الَّذينَ كَـفَروا مِن اَهلِ الكِتابِ مِن دِيارِهِم لِاَوَّلِ الحَشر»؛ این به رخ کشیدن قدرت خدا است؛ میگوید او ــ یعنى خدا ــ همان کسى است که «اَخ‍رَجَ الَّذينَ كَـفَروا مِن اَهلِ الكِتاب»؛ بیرون راند ــ «اَخرَج» یعنى اخراج کرد ــ آن کسانى را که کافر شده بودند از اهل کتاب. 🔸این را بدانید که خدا کارى با اهل کتاب مؤمن ندارد؛ اگر اهل کتاب، یعنى یهود و نصارا، مؤمن باشند، خدا را و روز جزا را و نبوّت را قبول داشته باشند، خدا با اینها کارى ندارد؛ 🔸زیرا این‏گونه افرادى که خدا را قبول دارند، روز جزا را قبول دارند، نبوّت را هم قبول دارند، یا خبر دارند که نبىّ خاتمى آمده یا خبر ندارند؛ اگر خبر داشته باشند، ایمان آنها به خدا و روز جزا موجب میشود به او ایمان بیاورند و مسلمان میشوند؛ اگر خبر ندارند که نبىّ خاتم آمده، و با همان آئین مسیحى یا یهودى از دنیا میروند و نمیدانند [خدا] چنین پیغمبرى دارد، خدا از آنها قبول میکند و به بهشت میبردشان. 📖 کتاب تفسیر سوره‌ی حشر، صفحه۲۸ #تفسیر #مطالعه #حشر 📱 @qom_khamenei_ir

کفار اهل کتاب که حقیقت را میپوشانند 🔸️«اِنَّ الَّذينَ ءامَنوا وَالَّذينَ هادوا»، آن دو آیه‌‏اى که در سوره‌‏ى مائده و سوره‌‏ى بقره است، به نظر ما معناى درستش همین است که کسانى که ایمان آوردند و مؤمنین، و آن کسانى که یهودى و مسیحى و مانند اینها شدند، اگر ایمان به خدا و روز جزا بیاورند و عمل صالح انجام بدهند، خدا اینها را اجر خواهد داد، منتها اگر ندانند که نبوّت خاتمى هست؛ اگر بدانند نبوّت خاتمى هست، خاصیّت ایمان آنها به خدا و روز جزا این است که به نبوّت خاتم ایمان بیاورند. 🔸️پس خدا با اهل کتاب مخالف نیست، با کفّارِ از اهل کتاب مخالف است؛ آنهایى که اهل کتابند امّا کافرند. کفرشان به چیست؟ کفرشان به این است که معارف کتاب را، یعنى معارف تورات و انجیل را قبول ندارند؛ ظاهراً اهل کتابند مثل خیلى از مسلمانهایى که در دنیا هستند، که على‏‌الظّاهر اهل قرآنند امّا معارف قرآن را قبول ندارند؛ اگر بگویى که قرآن گفته است: «وَلَن يَجعَلَ اللهُ لِلكـافِرينَ عَلَي المُ‍ـؤمِنينَ سَبيلا»، یعنى کفّار حق ندارند بر مسلمانها مسلّط باشند، اینها قبول ندارند این آیه را؛ دلشان میخواهد که کفّار بر مسلمانها مسلّط باشند. 📖کتاب تفسیر سوره‌ی حشر، صفحه ۲۹ #تفسیر #مطالعه #حشر 📱 @qom_khamenei_ir

اخراج یهودیان بنی‌النّضیر؛ اوّلین تبعید دشمنان اسلام 🔸️اَخ‍رَجَ الَّذينَ كَـفَروا مِن اَهلِ الكِتّْ‍ـب؛ خارج کرد و بیرون راند آن کسانى را که کافر شدند از اهل کتاب، مِن دِيارِهِم؛ از خانه و زندگى‏شان، لِاَوَّلِ الحَشر؛ براى اوّلین ‏بارِ بیرون راندن. «اوّل الحشر» اضافه‌‏ى صفت به موصوف است، یعنى «للحشرِ الاوّل»؛ براى راندنِ اوّلین بار؛ یعنى اوّلین بارى بود که عدّه‏‌اى از غیر مسلمانها، به‏ وسیله‌‏ى رسول اکرم، از جزیرة‏العرب رانده میشدند. 🔸️بعد این کار ادامه پیدا کرد؛ بعداً بسیارى از کفّار بودند که از جزیرة‏العرب رانده شدند. اینها ــ این یهودى‌‏هایى که حالا مورد بحثند ــ بلند شدند آمدند طرف شام؛ احتمالاً طرف شام و فلسطین، حالا نمیدانم دقیقاً کجا؛ یک عدّه‏‌اى‏‌شان آمدند طرف خیبر، یک عدّه‌‏اى آمدند طرف شام؛ یعنى از آن اطراف مدینه که محلّ خانه و زندگى و سکونت سالیانه‌‏ى خودشان بود که آمده بودند آنجا، مانده بودند، بیرون رانده شدند و جلاى وطن کردند. 📖کتاب تفسیر سوره‌ی حشر، صفحه ۲۹ #تفسیر #مطالعه #حشر 📱 @qom_khamenei_ir

یهودیان اطراف مدینه مشابه روشنفکران زمان طاغوت بودند 🔸از لحاظ فکرى، یهودیان اطراف مدینه روشنفکران آن جامعه بودند؛ درست همان خواص و خصوصیّات روشنفکرها در اینها بود؛ جاى دور نرویم، مثل همین روشنفکرهاى دوران اختناق خودمان که سوادشان از مردم عادى بیشتر بود، در کارهاى مردم عادى هم قاطى نمیشدند ــ که بیایند در اجتماعاتشان، در روضه‏‌شان، در سینه‌‏زنى‌‏شان، حتّى در راه‏پیمایى‌‏شان؛ نزدیک نمى‌‏آمدند؛ 🔸روشنفکرجماعت خودش را از مردم کنار میکشید ــ یهودى‏‌ها هم میگفتند که ان‌‏شاءاللّه‏ آن پیغمبر که آمد، آن پیغمبر مال ما است [چون] ما اهل کتابیم و آن پیغمبر هم مى‌‏آید به کتب الهى بشارت میدهد، ایمان به خدا و آخرت را ترویج میکند؛ این کفّار که داخل آدم نیستند، آن پیغمبر مى‌‏آید میان ما مبعوث میشود، آن وقت بر این کفّار و مشرکینى که حالا از لحاظ عدد بیشتر از ما هستند و شهرنشینند و ما کنارشهرنشین هستیم، غلبه پیدا خواهیم کرد. 📖کتاب تفسیر سوره‌ی حشر، صفحه ۳۱ #تفسیر #مطالعه #حشر 📱 @qom_khamenei_ir

روشنفکری در ایران بد متولد شد 🔸روشنفکر که میگویم، نه [یعنی] باسواد؛ روشنفکرجماعت، آن عدّه‏‌اى [هستند] که خاصیّت خودشان را در فکر کردن و اندیشیدن و مطالعه کردن و دانستن میدانند و اهل حرکت و اقدام و کار نیستند. 🔸متأسّفانه [على‏‌رغم اینکه] روشنفکر، طبقه‌‏ى بسیار ممتازى است، در جامعه‌‏ى ما طبقه‏‌ى بسیار فاسدى بود؛ زیرا که دستگاه پهلوى این طبقه را زیر مهمیز کشیده بود. 🔸از اوّل هم روشنفکرجماعت در جامعه‏‌ى ما، بد متولّد شد ــ این را مجبورم بگویم به شما آقایان، یعنى ولو داخل پرانتز است، بدانید این را ــ ما که میگوییم «روشنفکر، روشنفکر»، روشنفکر چیز خوبى است، هیچ ‏کس با روشنفکر بد نیست، هیچ‏ کس با اهل علم و اهل مطالعه و اهل آگاهى بد نیست منتها در جامعه‏‌ى ما، این قشر روشنفکرجماعت، بیمار متولّد شدند. 🔸از اوّل مشروطیّت که در جامعه‏‌ى ما روشنفکرى به وجود آمد، بیمار به وجود آمد، یعنى وابسته‌‏ى به غرب به وجود آمد. براى اینکه این را درست بفهمید، مراجعه کنید به جزوه‏‌ى غرب‏‌زدگى جلال آل‌‏احمد و همچنین جزوه‌‏ى روشنفكران جلال آل‏احمد؛ ببینید روشنفکران اصلاً چه جورى [بودند]. 📖کتاب تفسیر سوره‌ی حشر، صفحه 33 #تفسیر #مطالعه #حشر 📱 @qom_khamenei_ir