💢 دگردیسی تسکین در آوایش قمی
این دگردیسی، زیرمجموعه دگردیسی حذف است و بیشتر در تلاقی دو مصوت کوتاه با حذف یکی از آنها پدید میآید، ضمن این که موضوع کاربرد فراوان آن در القاب و اسامی، جداست و پیشتر راجع به آنها سخن رفت:
آتشَکی (با تای ساکن): آتَشَکی؛ منسوب به آتَشَک که همان بیماری کوفت موسوم به سفلیس است؛ کوفتی، در مقام توهین و تحقیر.
آخِرزَمون: آخِرِالزمان. کسره "را"، همراه با الف و لام حذف شده است.
باردی (با رای ساکن): بارِدی در تعبیری "شوخی (و) باردی": شوخی و مزاح بیمزه.
پِلکیدن (بالام ساکن): پِلِکیدن.
تَرکیدن (با رای ساکن): تَرَکیدن.
سولخه (با لام ساکن): سوراخه؛ سوراخ.
عاقبت (با قاف ساکن): عاقِبت در تعابیری مانند "بیعاقبت" و "آخِرعاقبت".
عَربَسّون (با رای ساکن): عَرَبستان؛ از محلههای بافت سنتی قم.
مامبارک (با میم دوم ساکن): ماهِ مُبارک؛ کنایه از ماه رمضان.
یه عالمه (با لام ساکن): یک عالَمه؛ بسیار.
واژه زیر از زمره دگردیسی القاب و اسامی است:
فاطمهبیبه/فاطمهبیبی/فاطمه خانوم (با طای ساکن): استعاره از جُغد.
با درخواست تکمیل و اصلاح.
دکتر علیرضا فولادی
۱۴۰۳/۰۵/۰۱
#اصطلاحات_قمی
#بنیاد_قم_پژوهی
تلگرام | ایتا | سایت
💢 یه کم از لهجه شیرین قمی بگم
شخصیتهای نامبرده به غیر از پرفسور ورجاوند همگی خیالی هستن.
چن رو پیش یه رفیق قدیمی که رَفتَه بو تیرون بم تیلیفون زِه گفت داش ممد اینجور حرف زدن مایه ذلت قُمیاس.
اگه ایندفه اومدی تیرون یه کم حواستو جم کن من آبرو حیثیت دارم.
زدم تو زِکّش گفتم تقی حال رفتی تیرون مال من چُ•••ی میایی؟ خوشِم نمیاد به لهجه شیرین قمی پَکِه بگی.
بیمُلحظه (ملاحظه) بش واتیه زدم:
مگ من مث شمام میخاید بگید برید من میام میگید (برین من میام) آخه کدوم قمی تا حالا گفته برین من میام یا به موال میگید توالت یا به اتول میگید اتوبوس.
گف بکی بکی قسم منظور نداشتم.
گفتم بُرو خیلی خودتو گم کردی. راس میگی برو از پرفسور ورجاوند بچه میدون میر یاد گیر.
رفته آمریکا هنوز اصالتشو از دس نداده.
بش گفتم تقی خیلی اّدسِت دلخورم.
یادته با یه تُمُّون تو رودخونه دنبال ماهی ریزه میگشتی. میگفتی ننم زردی در اُورده. سکینه آردالاشی گفته با یِه ماهی ریزه قوت بده تا خوب شِه.
یادته تا شب چار تا سگ ماهی گرفتی بردی دادی به ننت خورد و بویِه زِه خوب که نشد هیچی یرقون گرفته بو.
تقی یادته پول نداشتی بابات سَرتو با قیچی میزِه.
تقی یادته اَ مردسه (مدرسه) که میمَدی اَگُسنگی (گرسنگی) یه تیکه نون با کون پیاز و ترتیزک میلافوندی.
تقی یادته به گربه الجه موییه آب ریختی رو دَسّات بوک در اُوُردَ بو. هرچی دوا درمون کردی خوب نشد. آخرش سکین سلطان ملحم سیا و شاش بچه نابالغو قاطی کرد ریخ رو بوکا خوب شد.
تقی یادته چشمت سِ•••ده سلام شده بو یه کاس لکین دس گرفته بودی دنبال پشگل ماچُلاق میگشتی. اصغر خَرکُش تو حندق دلش برات سوخ پشگل ماچلاق بت داد.
یادته پاچاهاتو زده بودی بالا رفتی تو آب ولی خِشتَکت تر شدَه بو. ننت فک کِه شاشیدی دنبالت کِه در رفتی اومدی خونه ما. بازم برات بگم.
تقی جون یادت باشه هر کُجی رفتی اصالتتو اَدَّس نده.
باباهه رفته آمریکا پرفسور ورجاوندو میگم بچه میدون میره استاد دانشگاهه ولی اصالتشو اَدَّس نداده.
شعر برام فرسیده اگ قول بدی دیگه از لهجه شیرین قمی انتقاد نکنی برات میرفسم.
دوتا اَ شعراش برات میگم تا حال بیایی:
آبوله دس فروشای دم میدون یادته
چرخ تحافی دارای توی خیابون یادته
دورهم جم شدنای توشبا تا بوق سگ
در سر کوچه ارک و دم شیخون یادته
ابوله
اَبَسکه بیریخ بودی ننت همیشه غصه داش
چجوری زنت بده با اون ریخ داغون یادته؟
نمدونی چه کیفی داش وختی که بارون میاومه
گال شورون کردنای به زیر نودون یادته
آتقی اگ اومدی قم بقیه شعر آق رضا ورجاوندو برات میخونم ولی من تعصبیم به لهجه قمی کار ندیشته باش.
محمد خاکدامن
پسر حاج فتحالله نجار
۱۴۰۳/۰۵/۰۲
#گویش_قمی
#اتوبوس_قدیمی_قم
#بنیاد_قم_پژوهی
تلگرام | ایتا | سایت
💢 یک طنز قمی از بایگانی روزنامه "قم امروز"
طنز جناب خاکدامن عزیز را به آوایش قمی خواندم و محظوظ شدم.
نوشتار شیرین ایشان باعث شد یاد طنزهای ستون "آسمون غره" قم امروز بیفتم. با مرور این ستون، شعر زیر را یافتم که فروردین ۱۳۷۷ به چاپ رسیده است و جا دارد دوستان عزیز قمپژوه را در باخوانی آن شریک کنم:
بسکی جِز زدم در نَمیآد دیگه صِدام، هی! آی بابای بابام هی!
این جِز زدنا شد مایهی درد و بلام، هی! آی بابای بابام هی!
هی داد میزنم با این و اون، اینجی و اونجی؛ کس نَمشه میونجی
کار پیش نَمیره حتّی با این داد زدنام، هی! آی بابای بام هی!
من نَمدونم اینجی قمه یا دورقوزَباده؛ مشکلیش زیاده
همساختکی موندم که بگم بچّه کجام، هی! آی بابای بابام هی!
استان شده، اَم هر چی خیابون داره تنگه؛ کاراش همه لنگه
آخِر به تو این چالچولاهاش میشکَنه پام، هی! آی بابای بابام هی!
میگن بُرو تیرون! من و تیرون؟ باریکلًا! مَگ قم چِشِه بابا!
قربون حرمیش! من که همین جی خوبه جام، هی! آی بابای بابام هی!
جونی داشَلی بزن به طبلی بیخیالی، تا نشی مَلالی!
دیم دام دا را رام دام دا را رام دام دا را رام هی! آی بابای بابام هی!
دکتر علیرضا فولادی
۱۴۰۳/۰۵/۰۲
#اصطلاحات_قمی
#بنیاد_قم_پژوهی
تلگرام | ایتا | سایت
💢 مسجد کوچک/ مسجد کوچیکه
جنب سِتّیه و میدانمیر
بانی: سید اسماعیل میرهای
مسجدهای کوچک در بیشتر محلات قدیم قم یکی از شاخصههای این شهر است. مسجد بزرگتری در همین محل و مقابل مسجد کوچک وجود دارد.
بنای قدیمی این مسجد حدود ۴۵ سال پیش تخریب و بنای جدید به جای آن گذاشته شد.
(گفته دو تن از اهالی قدیمی محل)
سیدمحسن محسنی
۱۴۰۳/۰۵/۰۳
#مسجد_کوچک_میدان_میر
#بنیاد_قم_پژوهی
تلگرام | ایتا | سایت
💢 تعدیل در آوایش قمی
پیشتر طی یک نوشتار برای نخستین بار به وجود فراگیر فرایند تعدیل در زبان فارسی اشاره کردیم. در این نوشتار به تعدیل در آوایش قمی میپردازیم، با این توضیح که:
معمولا تعدیل با ابدال و گاه با حذف، یکی انگاشته میشود، حال آن که میان آنها تفاوت اساسی وجود دارد و تشخیص ندادن این تفاوت، چهبسا آوایشنگاران را دچار اشتباه میکند.
تفاوت تعدیل با ابدال
برای درک این تفاوت، کافی است بدانیم، در ابدال، دگردیسی یک واج به واج دیگر، با اختیار و بر اثر عادات زبانی روی میدهد؛ مانند ابدال
ب>و
در:
باز: واز،
اما در تعدیل، اولا هنگام ادای واژه، دگردیسی کامل اتفاق نمیافتد و تنها نمود آن، کمابیش به گوش میرسد و ثانیا از روی اجبار و بر اثر موقعت واج، بین واجها و در محاورات عموم فارسیزبانان طبیعی است؛ مانند تعدیل
ک>گ
در:
خشگ: خشک
و
مشگل: مشکل.
تفاوت تعدیل با حذف
همین واقعیت در محذوف پنداشتن برخی تعدیلها نیز وجود دارد، چنان که گاه تعدیل "د" را در واژه "بودجه"، از نوع حذف میانگارند، حال آن که محذوف نیست و چندان تعدیل میشود که آن را محذوف و "ج" را مشدد میپندارند.
این نکته را بیفزاییم که در پاری متون فارسی کهن، به جای "جوانمرد"، نگارش "جوامرد" را به کار بردهاند و قطعا کاتبان این متون، گمان بردهاند، نون،،حذف شده است و آن را "جوامّرد" با "میم" مشدّد تلقّی کردهاند؛ حال آن که در این مورد، صرفاً تعدیل "نون" پیش آمده است.
تعدیل و زبان محاوره
ناگفته نماند تعدیلها در فارسی محاوره بیشتر بروز مییابند و از این طریق در آوایشها هم که جنبه محاوره دارند، چهبسا با غلظت افزونتر کاربرد میپذیرند.
همچنین گفتنی است این نوشتار درواقع اصلاح و تکمیل، یک نوشتار کوتاه پیشین است.
گونههای تعدیل در آوایش قمی
اکنون فهرستی از تعدیلها را در آوایش قمی میآوریم:
ت>د:
آفتاب: آفداب.
اُمُخته: اُمخده.
پلوشتک: پلوشدک.
داشتی: داشدی.
دکتر: دُگدُر.
قسمت: قسمَد.
کفتار: کافدار.
کفتر: کفدر.
مکافات: مکافاد.
ع>مصوت کوتاه:
این مورد گاه چندان تعدیل میشود که گویی ادامه مصوت کوتاه پیشین است و شاید آوانگاری خاصی را اقتضا کند:
جعم (که قمی و مقلوب جمع است): jaam.
سعی: saay.
شعر: sheer.
شَعرباف: shaarbaf.
شَعم (که قمی و مقلوب شمع است): shaam.
معروف: maaruf.
معنا: maanA.
نعل: naal.
یعنی: yaani.
ذکر این نکته لازم است که حذف کامل این مورد در برخی نمونهها، ممکن و همچنان ناشی از غلظت کاربرد فارسی محاوره است:
ینی: یعنی.
نلبکی: نعلبکی.
ک>گ:
اسکناس: اسگناس.
اشکنه: اشگنه.
الکدولک: الگدولگ.
بیسکویت: بیسگوییت.
خیک: خیگ.
دکتر: دُگدُر.
شُکرانه: شُگرونه.
فک(و)فامیل: فگفامیل.
ه>مصوت کوتاه:
تقریبا شبیه ع>مصوت کوتاه
زَهره: zaare.
مَهربُرون: maarborun.
مُهر: moor.
مُهره: moore.
پهنا: paanA.
تهنا (که قمی و مقلوب تنهاست): taanA.
اکنون بجاست از شما قمپژوهان عزیز بپرسیم، آیا با توجه به محاورگی عمومی این تعدیلها در زبان فارسی، ذکر آنها در آوایشنگاری قمی لازم است یا نه؟ پاسخ شما راهگشاست.
با درخواست اصلاح و تکمیل.
دکتر علیرضا فولادی
۱۴۰۳/۰۵/۰۴
#اصطلاحات_قمی
#بنیاد_قم_پژوهی
تلگرام | ایتا | سایت
💢 حلوایی میدان میر/ سِتّیه
این مکان طبق گفته دایی بزرگ نگارنده که پدرش اصالتا میدان میری است قبلا قهوه خانه بوده است. اهالی محل (آقایان خاکبازان و بخشی) و صاحب دکان (مستاجر ) نیز آن را تایید کردند. میدان میر طبق تقسیمات دهگانه محلههای شهر قم در اواسط و اواخر قاجار جزو محله الوندیه محسوب میشد. هرچند هماکنون و با توجه به احداث ۴۵ متری عمار یاسر در اواسط دهه پنجاه که بین این دو فاصله انداخت محلهای مستقل محسوب میشود. پیشتر بسیاری از ازدواجها درون محلهای بود. پدر بزرگ مادری نگارنده با همسرش (مادر بزرگم) که از اهالی الوندیه بود، ازدواج کرد. این گزارش به منظور ثبت تحولات محله مزبور و برای استفاده در تاریخ اجتماعی قم تنظیم شد.
سیدمحسن محسنی
۱۴۰۳/۰۵/۰۴
#حلوایی_میدان_میر
#بنیاد_قم_پژوهی
تلگرام | ایتا | سایت