eitaa logo
بنیاد قم‌پژوهی
585 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
98 ویدیو
39 فایل
💠 کانال رسمی بنیاد قم‌پژوهی 🔸تاسیس: ۱۳۸۹ 🔹ارتباط با مدیر کانال: @qompajoohi https://www.instagram.com/qompajoohi ♦️نشانی: قم: خیابان دورشهر - میدان رسالت - دانشگاه طلوع مهر - بنیاد قم‌پژوهی 🔹تلفکس: 02537831421
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 بازی‌های محلی روستای دستگرد (شهرستان کهک قم): «بازی آلّاداد» مقدمه بازی «آلّاداد» یکی از بازی‌های محلی قدیمی روستای دستگرد بود که در گذشته، به‌ویژه در فصل زمستان، ایام نوروز و زمان‌های فراغت جوانان و نوجوانان، برگزار می‌شد. این بازی به‌صورت گروهی و معمولاً بین افراد سیزده تا هجده سال انجام می‌شد و گاهی حتی شرکت‌کنندگانی بالای بیست سال نیز در آن حضور داشتند. تعداد و ترکیب گروه‌ها این بازی به‌صورت دو گروه با تعداد ده تا پانزده نفر در هر گروه انجام می‌شد. محل بازی معمولاً در خرابه‌ها، ساختمان‌های ویران‌شده یا محیط‌های داخل آبادی و اطراف قلعه بود. نحوه آغاز بازی در ابتدای بازی، اعضای گروه‌ها در میدانگاه تکیه جمع شده و پس مشخص شدن دو «اوسّا» و مِردگیری (یارکشی یا یارگیری)، محل‌های اختصاص‌یافته به هر گروه تعیین می‌شد. سپس، افراد هر گروه یک تکه زغال یا گچ سفید به همراه داشتند و با سرعت به سمت خرابه‌ها و ساختمان‌های مخفی حرکت کرده و بر روی اشیا مختلف مانند سنگ، آجر، دیوار یا چوب و مقوا، خط می‌کشیدند. این اشیا را پس از خط‌کشی به‌صورت وارونه قرار می‌دادند تا دیده نشود. تَنگیله؛ ابزار خط‌کشی در بازی‌ یکی از اشیایی که بیش از سایر وسایل برای خط کشیدن استفاده می‌شد، تکه‌های شکسته کوزه و ظروف گِلی بود که به آن‌ها «تَنگیله» می‌گفتند. این قطعات معمولاً در خرابه‌ها و مکان‌های مختلف دستگرد به‌وفور یافت می‌شدند. روند بازی پس از مدتی، یکی از سرگروه‌ها که در ابتدای بازی امتیاز «آلّاداد» را گرفته بود، با صدای بلند اعلام می‌کرد: «آلّاداد». با شنیدن این صدا، تمامی اعضای گروه‌ها از مخفیگاه‌های خود خارج شده و گروه مقابل نیز باید از مکان‌های خود بیرون می‌آمد. از این لحظه به بعد، دیگر هیچ‌کس حق خط‌کشی نداشت. جستجوی تیم مقابل در این مرحله، گروه‌ها جای خود را با یکدیگر عوض کرده و شروع به جستجوی خطوط گروه مقابل می‌کردند. هر گروه روی خطوط پیدا‌شده‌ی حریف، با رنگ مخالف خطی افقی می‌کشید؛ یعنی گروهی که زغال داشت، روی خطوط سفید خط سیاه می‌کشید و گروهی که گچ داشت، روی خطوط سیاه خط سفید می‌کشید. پایان جستجو و بررسی خطوط پس از چند دقیقه، سرگروه دوباره به میل خود با صدای بلند اعلام می‌کرد: «آلّاداد». با این فرمان، تمام بازیکنان از جستجو دست کشیده و به نقطه آغاز بازی بازمی‌گشتند. سپس، اعضای هر دو گروه به مکان‌های همدیگر رفته و بررسی می‌کردند که کدام خطوط پیدا نشده و بدون تغییر باقی مانده است. نحوه برنده شدن و جایزه برنده در پایان، خطوط سالم و دست‌نخورده شمارش می‌شد و گروهی که بیشترین خط دست‌نخورده را داشت، برنده اعلام می‌شد. اعضای گروه بازنده باید افراد گروه برنده را «کول» گرفته (حمل بر روی دوش) و تا میدانگاه آغاز بازی حمل می‌کردند. در دور بعد، بازی به نفع گروه برنده مجدداً آغاز می‌شد. انتخاب بازیکنان برای «کول گرفتن» «کول گرفتن» بازیکنان متناسب با سن، جثه و قدرت بدنی هر بازیکن بود و این انتخاب بر عهده اوسّاها (سرگروه‌ها) قرار داشت. اوسّاها تلاش می‌کردند تا ترکیب تیم را به گونه‌ای تنظیم کنند که هر بازیکن بتواند نقش خود را به بهترین شکل ایفا کند و توازن قدرت میان دو گروه حفظ شود. بازیکنان قوی‌تر معمولاً مسئول حمل بازیکنان سنگین‌تر بودند. نتیجه‌گیری بازی آلّا داد یکی از بازی‌های جذاب و پرهیجان گروهی بود که علاوه بر ایجاد سرگرمی، باعث افزایش تحرک، دقت و همکاری بین بازیکنان می‌شد. این بازی، بخشی از فرهنگ بومی دستگرد بوده و یادآور خاطرات شیرین گذشته است. مصطفی جعفرزاده دستجردی ۱۴۰۳/۱۲/۰۱ تلگرام | ایتا | سایت
💢 بازی‌های محلی روستای دستگرد (شهرستان کهک قم) بازی«اوسّا اوسّا، بله اوسّا» مقدمه بازی "اوسّا اوسّا، بله اوسّا" یکی از سرگرمی‌های سنتی کودکان در روستای دستگرد بود که با تشکیل زنجیره‌ای از بازیکنان، پرسش و پاسخ‌های هماهنگ و تقلید صدای حیوانات، فضایی شاد و پرهیجان ایجاد می‌کرد. این بازی نه‌تنها سرگرم‌کننده بود، بلکه موجب تقویت همکاری و انسجام گروهی می‌شد و یادآور بازی‌های پرجنب‌وجوش در فضاهای روستایی گذشته است. تعداد، گروه سنی و مجل اجرای بازی تعداد افراد: این بازی به صورت گروهی انجام می‌شود و هر گروه باید بیش از ده نفر عضو داشته باشد تا بازی به شکل هیجان‌انگیزی پیش برود. گروه سنی: کودکان و نوجوانان هشت تا سیزده ساله بهترین گروه سنی برای انجام این بازی بودند. محل اجرای بازی: این بازی معمولاً در کوچه‌های آبادی و فضاهای باز انجام می‌شد و گاهی نیز در خانه‌هایی که فضای کافی برای حرکت گروهی داشتند، اجرا می‌گردید. روش بازی ۱. تمامی بازیکنان در صف می‌ایستند و دستان یکدیگر را می‌گیرند. ۲. فردی که در ابتدای صف قرار دارد "اوسّا" و فردی که در انتهای صف است "شاگرد" نامیده می‌شود. مرحلۀ اول مکالمه اوسّا و شاگرد ۳. شاگرد و اوسّا مکالمه زیر را انجام می‌دهند: شاگرد: اوسّا اوسّا: بله اوسّا شاگرد: زنجیل (زنجیر) ما را بافتی؟ اوسّا: بله اوسّا شاگرد: به کوه و کَمر انداختی؟ اوسّا: بله اوسّا شاگرد: بابات اومده؟ اوسّا: بله اوسّا شاگرد: چی چی اُورده؟ اوسّا: نخود و کشمش شاگرد: با صدای چی؟ اوسّا: با صدای «گربه» ۴. همه‌ی بازیکنان صدای «گربه» در می‌آورند و از سر صف حرکت کرده، حلقه‌وار از زیر دست آخرین نفر عبور می‌کنند. ۵. در هر دور، یکی از بازیکنان از انتهای صف پشت و رو می‌شود و بازی تکرار می‌شود. هر بار نام حیوان تغییر می‌کند (مثلاً خروس، سگ و ...). مرحلۀ دوم مکالمه اوسّا و شاگرد ۶. وقتی تمام بازیکنان به جز اوسّا و شاگرد پشت و رو شدند، شاگرد ادامه می‌دهد: شاگرد: اوسّا اوسّا اوسّا: بله اوسّا شاگرد: زنجیل (زنجیر) ما را بافتی؟ اوسّا: بله اوسّا شاگرد: به کوه و کَمر انداختی؟ اوسّا: بله اوسّا شاگرد: تا بکشیم، تا بکشیم، پاره نمی‌شه؟ اوسّا: نِه کِه نَمی‌شه، نِه کِه نَمی‌شه کشیدن و پاره شدن زنجیل (زنجیر) ۷. بازیکنان شروع به کشیدن زنجیر می‌کنند تا دستان یک نفر از هم جدا شود یا در اصطلاح «زِنجیل پاره شود». ۸. در مرحله آخر، بازیکنی که باعث گسستن زنجیر می‌شد، سایر بازیکنان دستان و پاهای او را می‌گرفتند و به نشانه شوخی و تنبیه دوستانه، پشت او را چند بار به‌آرامی به دیوار می‌زدند. و به اصطلاح محلی می‌گفتند: "... به دیفار!!" شد. و بازی به پایان می‌رسید. در صورت آمادگی گروه، بازی دوباره از سر گرفته می‌شد. این بازی به دلیل اجرای گروهی و پرسش و پاسخ‌های تکرارشونده، شور و هیجان خاصی را در میان کودکان ایجاد می‌کند. مصطفی جعفرزاده دستجردی ۱۴۰۳/۱۲/۰۳ تلگرام | ایتا | سایت
💢 بازی‌های محلی روستای دستگرد (شهرستان کهک قم) «بازی یهود و مسلمون با نخود و لوبیاب» مصطفی جعفرزاده دستجردی ۱۴۰۳/۱۲/۰۵ تلگرام | ایتا | سایت
بنیاد قم‌پژوهی
💢 بازی‌های محلی روستای دستگرد (شهرستان کهک قم) «بازی یهود و مسلمون با نخود و لوبیاب» مصطفی جعفرزاده
💢 بازی‌های محلی روستای دستگرد (شهرستان کهک قم) «بازی یهود و مسلمون با نخود و لوبیاب» معرفی بازی این بازی که در گذشته به عنوان سرگرمی میان مردان مسن در دستگرد رایج بود، جنبه سرگرمی و نمایش مهارت افراد مسن را برای یکدیگر و همچنین برای جوان‌ترها داشت. اجرای این بازی معمولاً توسط فردی آگاه و مسلط انجام می‌شد و یکی از سرگرمی‌های محبوب سالمندان در شب‌نشینی‌ها و کنار آفتاب‌روها بود. وسایل مورد نیاز برای این بازی شامل پانزده عدد نخود و پانزده عدد لوبیاب است. نحوه‌ انجام بازی فرد اجراکننده با خواندن جملات و اصطلاحات مخصوص، دانه‌ها را به‌صورت دایره‌ای روی زمین می‌چیند. در هر مرحله با تکرار یک جمله، تعداد مشخصی از نخودها و لوبیاها قرار داده می‌شود. ترتیب قرارگیری دانه‌ها به شرح زیر است: زِ ترکان چهار و ز هندو پنج ← ۴ نخود، ۵ لوبیا دو رومی با یک عراقی به جنگ ← ۲ نخود، ۱ لوبیا سه روز و شبی ← ۳ نخود، ۱ لوبیا یک نهار و دو لیل ← ۱ نخود، ۲ لوبیا دو باز و سه زاغ و یکی هم سهیل ← ۲ نخود، ۳ لوبیا، ۱ نخود دوماه و دو مهرو یکی همچو دود ← ۲ لوبیا، ۲ نخود، ۱ لوبیا زنُه نُه شمردن ور اُفتد یهود پس از چیدن دانه‌ها، شمارش آغاز می‌شود و هر دانه‌ای که به عدد نه ختم شود، از دایره بازی ورچیده (حذف) می‌شود. جالب است که عدد نه تا پایان به یک دانه ختم می‌شود. به این ترتیب لوبیاها یکی‌یکی ورچیده می‌شوند و این روند تا جایی ادامه پیدا می‌کند که در نهایت، تنها نخودها باقی بمانند. برخی از اداره کنندگان بازی این نوع بازی زمستانی که مردان مسن برای سرگرمی انجام می‌دادند، هرکسی مهارت انجام و دانش شعرها را نداشت. خدا رحمت کند مرحومان حاج محمود یوسفعلی، حاج احمد یوسفعلی، مشهدی یوسف حلاجیان و پدرم مشهدی فضل‌الله جعفرزاده، از جمله افرادی بودند که هم در چیدن دانه‌ها و هم در بیان عبارات، سرعت عمل و مهارت خاصی داشتند. دقت برای یادگیری بازی افراد با تجربه بازی را به شیوه‌ای خاص و با دقت و سرعت انجام می‌دادند که برای تماشاچیان، به‌ویژه جوانان و نوجوانان جذاب و سرگرم‌کننده بود. همه با دقت به خواندن مطالب و چیدن نخود و لوبیاها توجه می‌کردند تا شیوه این کار را یاد بگیرند. خود بنده از جمله کسانی بودم که با دقت نحوه بازی کردن آن‌ها را تماشا می‌کردم تا آن را یاد بگیرم. روایت تاریخی بازی درباره این بازی چنین نقل می‌کنند که در زمان‌های قدیم، پانزده مسلمان و پانزده یهودی در یک کشتی بازرگانی سوار بودند. در میان راه، نهنگی به کشتی حمله می‌کند و سرنشینان چاره‌ای نمی‌بینند جز اینکه هر بار یک نفر را به آب بیندازند تا طعمه نهنگ شود، بلکه دیگران بتوانند سالم به مقصد برسند. برای انتخاب افراد، میان مسلمانان و یهودیان اختلافی پیش می‌آید تا اینکه یکی از مسلمانان که فردی باهوش و زیرک بود، با طرح و پیشنهاد این نقشه، موفق می‌شود مسلمانان را نجات دهد و در نهایت، تمام یهودیان به آب انداخته می‌شوند. سخن آخر این بازی نه‌تنها یک سرگرمی است، بلکه بازتابی از باورها و روایت‌های قدیمی است که نسل‌به‌نسل منتقل شده است. مصطفی جعفرزاده دستجردی ۱۴۰۳/۱۲/۰۵ تلگرام | ایتا | سایت
💢 بازی‌های محلی روستای دستگرد (شهرستان کهک قم) بازی « سرِدرخت میوه داره؛ پایِ درخت جیِّه داره!» مقدمه بازی‌های محلی یکی از مهم‌ترین عناصر فرهنگ عامه هستند که علاوه بر سرگرمی، نشان‌دهنده‌ی هوش، خلاقیت و تعاملات اجتماعی گذشتگان ما بوده‌اند. یکی از این بازی‌های جذاب که در فضای باز و میان نوجوانان و جوانان دستگرد اجرا می‌شده، بازی «سرِ درخت میوه داره؛ پایِ درخت جیّه داره!» در دستگرد قم است. البته در اصطلاح محلی، این بازی به نام «سر درخت جیِّه داره» بیشتر معروف بوده است. نحوۀ اجرای بازی این بازی به‌صورت گروهی و با حضور دو تیم انجام می‌شود. هر تیم شامل حداقل پنج نفر یا بیشتر است. در ابتدا، دو نفر به‌عنوان اوسّا (سرگروه) انتخاب می‌شوند. سپس اوسّاها از میان بازیکنان، افراد گروه خود را انتخاب می‌کنند. برای تعیین تیم شروع‌کننده، از روش‌های سنتی پِشک انداختن(قرعه کشی) مانند «شیر یا خط»، «تَر یا خشک» یا «پُر یا پوچ» استفاده می‌شود. انتخاب یک میوه پس از تعیین گروه آغازکننده، اوسّاها به‌صورت مخفیانه نام یک میوه محلی را انتخاب می‌کنند. سپس اوسّای گروه شروع‌کننده با استفاده از حرکات دست و گفتن عبارات خاص، مشخصات آن میوه را برای گروه دیگر توصیف می‌کند. مکالمه میان اوسّا و بازیکنان به این شکل انجام می‌شود: پرسش‌های اوسّا و پاسخ یازیکنان اوسّا: سرِ درخت میوه داره بازیکنان: چِزِن قَزَه؟ (چقدر؟) اوسّا: پای درخت جیِّه داره (جیِّه=صمغ و شیره درخت) بازیکنان: چِزِن قَزَه؟ اوسّا: شکلی داره اِزِن قَزَه (این اندازه است) بازیکنان: چِزِن قَزَه؟ اوسّا: بَلگی داره اِزِن قَزَه (بَلگ= برگ) بازیکنان: چِزِن قَزَه؟ اوسّا: دُمبی داره اِزِن قَزَه (دُمب= دُم) بازیکنان: چِزِن قَزَه؟ اوسّا: تَنده داره اِزِن قَزَه (تَنده= هسته) بازیکنان: چِزِن قَزَه؟ پاسخ درست بازیکنان وقتی مشخصات میوه موردنظر با اشاره‌ی دست و عبارات فوق اعلام شد، اوسّا کمربندی در دست دارد و یکی‌یکی به کف دست افراد گروه مقابل ضربه می‌زند. بازیکنان باید سریع حدس بزنند که میوه موردنظر چیست. هر کسی که پاسخ درست بدهد، اوسّا بلافاصله اعلام می‌کند: کولی کولی... (مثلاً آلبالو) کول شدن برندگان در این لحظه، اعضای گروه بازنده باید هرکدام یکی از اعضای گروه برنده را کول بگیرند (روی دوش خود حمل کنند) و تا نقطه‌ی تعیین‌شده ببرند و برگردانند. اگر گروهی که پاسخ درست داده است، گروه اوسّای سؤال‌کننده باشد، در این صورت اعضای گروه مقابل باید آن‌ها را کول کنند. پس از انجام این مرحله، امتیاز شروع بازی به تیم برنده تعلق می‌گیرد. اگر پاسخ درست نباشد، اوسّا میوه‌ای دیگر انتخاب می‌کند و دوباره سؤال می‌پرسد. این روند تا زمانی ادامه می‌یابد که یکی از بازیکنان پاسخ درست بدهد. نقش بازی در فرهنگ محلی بازی «سر درخت جیِّه داره» علاوه بر ایجاد نشاط و هیجان، نشان‌دهنده‌ی دانش محلی درباره‌ی میوه‌ها، مهارت در توصیف و حدس‌زدن، و همچنین توانایی بدنی بازیکنان بوده است. چنین بازی‌هایی بخشی از میراث شفاهی و فرهنگی روستاها هستند که حفظ و ثبت آن‌ها می‌تواند به شناخت بهتر سبک زندگی، سرگرمی‌ها و تعاملات اجتماعی نسل‌های گذشته کمک کند. سخن آخر این بازی، مانند بسیاری از سنت‌های کهن، امروزه کمتر اجرا می‌شود، اما خاطره‌ این بازی و گروه‌های بازیکنان، اوساها، کول کردن‌ها و شادی‌ها و لحظات پرانرژی آن هنوز در ذهن‌ها باقی مانده است. مصطفی جعفرزاده دستجردی ۱۴۰۳/۱۲/۰۹ تلگرام | ایتا | سایت