فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آه! آه! آه!
از مرگ انسانیت در زمستان وجدانهای یخزده...
دخترک سرمازده!
ما را ببخش
اگر کاری از دستمان برنمیآید...
اگر هنوز آنقدر قوی نشدهایم که...
اگر هنوز زمین را مهیای آمدنش نکردهایم...
«سعدیا دیگر بنیآدم برادر نیستند
جملگی اعضای یک اندام و پیکر نیستند
عضوهای بیشماری را به درد آورده چرخ
عضوهای دیگر اما یار و یاور نیستند
کودک چشمآبیِ غرب و سیهچشمِ عرب
در نگاه غربیان با هم برابر نیستند
شاید اطفالی که اکنون در فلسطین زندهاند
تا رسد شعرم به این مصراع، دیگر نیستند
از نگاه غربیان انگار در مشرقزمین
مادران داغِکودکدیده، مادر نیستند
نزد آنانی که میگریند در سوگ سگان
صحنههای قتل انسان گریهآور نیستند
کاش بیبیسی سؤال از «باربیسازان» کند:
این عروسکها که می سوزند، دختر نیستند؟
ای نتانیاهو! اگر مردی تو با مردان بجنگ
گرچه اسرائیلیان از دَم، مذکر نیستند
بیمروّت! کودکند اینها نه مردان حماس
خانهاند اینها که شد ویرانه، سنگر نیستند
کودکان هرچند بسیارند در ویرانهها
ساقههای تُرد ریحانند، لشکر نیستند
خادمانِ کعبه سرگرماند در کابارهها؟
یا که اهل جنگ، جز با رقصخنجر نیستند؟
بار دیگر خو گرفت این قوم با دخترکشی؟
یا که غیرت داده از کف یا دلاور نیستند؟
پشتهها از کشتهها پیداست، دنیا کور نیست؟
آسمان از ناله پر شد، گوشها کر نیستند؟
تا به کِی کودککشی در غزّه؟ آیا غربیان
در هراس از انتقام اهلخاور نیستند؟!»
✍ شاعر: #افشین_علاء
دم #افشین_علاء گرم که در این بهت و سکوتِ حنجرههایی که باید فریاد شوند، چراغ خانه #شرف را روشن نگه داشته...
@qoqnoos2