❌ #شبهه
⁉️ شیعه ها میگن امام علی علیه السلام هر شب شیر میبرده در خونه فقرا؛ کاسه ها رواز کجا میاورده اون موقع که ظرف یه بار مصرف نبوده؛ مگه چقد کاسه داشته؟!!
⭕️ اینم یکی از شبهات فصلی هست که معاندین در ایام خاصی شروع به نشر آنها می کنند حال با نزدیک شدن به ماه رمضان و شب شهادت امام علی علیه السلام به نشر این اکاذیب پرداخته اند.
🔰در پاسخ باید بگوییم که:
1⃣ اولا: چه کسی گفته است امیرالمومنین علیه السلام هرشب "شیر" به خانهی فقرا میبرده است؟ در کدام کتاب یا منبع چنین ادعایی آمده است؟
👈 آن مطلبی که در رابطه با شیر آمده است مربوط به شهادت حضرت می شود که بچه های یتیم و فقیر با شنیدن مسمومیت و ضربه بر فرق حضرت علی علیه السلام؛ برایشان شیر آوردند نه این که حضرت چنین کاری را هر شب انجام داده باشند.
2⃣ ثانیا: آنچه مسلم است، کمک ایشان به فقرا و رسیدگی مداوم و شبانه به وضعیت فقرا بوده. اما نوع، کیفیت، مقدار و جنس کمک طبیعتاً متفاوت و بر اساس نیاز و امکانات بوده است.
لذا روایات متفاوتی از کمک امیرالمومنین علیه السلام در تاریخ آمده است از جمله این که حضرت نان و خرما به درب خانه فقراء می بردند و یا این که از بس کیسه طعام حمل کرده بودند آثار آن روی دوش و کنار گردن حضرت باقی مانده بود که نمونه ای از کمک حضرت هم در سوره انسان ذکر شده است که خداوند متعال در آیه 8 سوره هل اتی (انسان) می فرماید: «وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَىٰ حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا». علمای شیعه اتفاق نظر دارند این آیه به همراه آیاتی دیگر (هجده آیه از این سوره یا تمامی آن) درباره سه روز روزهگرفتنِ امام علی(علیه السلام)، فاطمه(سلام الله علیها)، حسنین(علیهما السلام) و فضه نازل شده است. این افراد با اینکه گرسنه بودند، افطاری خود را به دنبال درخواست مسکین و یتیم و اسیر بخشیدند.
💠 اندیشه تَشیّع 👇👇
━✨🌹✨🌸✨━
♨️ @kalamema
⁉️ خریدن برده توسط ائمه اطهار
❌ #شبهه:
خرید کنیزان از برده فروشان توسط ائمه اطهار شیعه، سبب ترغیب و تشویق عدهای برای گرفتن کنیز و دزدیدن دختران از خانوادههایشان و ترویج و بسط بردهداری میشد.
✅ پاسخ:
1️⃣ #اولا: آوردن برده از مناطق مختلف به عربستان و مکه در آن زمان بسیار معمول بوده و اشراف مکه و دیگران به خرید آنها اقدام میکردند و مردم بسیاری بودند که برده -اعم از کنیز و غلام- را خریداری کرده و در منزل خود نگهداری میکردند، لذا خرید امام معصوم یا نخریدن ایشان، هیچ تاثیری بر روند برده داری نداشت و این عادت مردم عرب بوده که برده میخریدند.
2️⃣ #ثانیا: برخی از بردهها از حمله قبیلهای به قبیله دیگر به دست میآمدند، آنها معمولا دیگر کس و کاری نداشتند، چون مردان قبیله کشته میشدند، لذا آن زنان و بچهها یا باید کشته میشدند یا از گرسنگی و تشنگی تلف میگشتند یا اسیر میشدند و به عنوان برده به فروش میرسیدند، لذا این چنین نبوده که اگر برده نباشند، بتوانند به خوبی زندگی کنند.
3️⃣ #ثالثا: پیامبر اکرم و ائمه اطهار(ع) در کار انجام شده قرار گرفته بودند، یعنی در جامعهای زندگی میکردند که بردههای زیادی داشت و در منزل اشراف مکه و عربستان زندگی میکردند و برده داری عادی بود، لذا مبارزه با آن بسیار سخت و نامناسب بود.
اعلام آزادی بردهها در آن جامعه به هیچ وجه مناسب نبود و بدون شک جامعه را با مشکل جدی مواجه میکرد، فرض کنید در شهر کوچکی چون مکه که حدود ده هزار نفر جمعیت داشت، به یکباره هزار زن و هزار مرد آزاد میشد، اینجا چه باید کرد؟ حکومت باید مخارج آنها را از کجا بدهد؟ مسکن آنها چه میشود؟ مسائل جنسی آنها چه میشود؟ آیا بسیاری از آنان به دزدی و بسیاری از زنان به فحشا روی نمیآورند؟
بدون شک جامعه آن زمان با بحران شدیدی مواجه میشد، لذا اسلام و ائمه اطهار(ع) راه دومی را در پیش گرفتند و آن آزاد کردن تدریجی و مبارزه تدریجی با این مساله بود. به طور مثال پیامبر اکرم(ص) فرمود:
🍃«شَرُّ النَّاسِ مَنْ بَاعَ النَّاس
بدترین مردم، کسی است که انسانها را بفروشد».
👈 لذا خرید برده توسط ائمه اطهار(ع) به منظور آزاد کردن و تربیت آنها بود و به مرور این اتفاق افتاد و بعد از گذشت چند قرن برده داری به طور کلی از جامعه اسلامی ریشه کن شد.
نکته: اهل بیت(علیهمالسلام) عمدا کنیز و غلام خریداری میکردند و مدت کوتاهی آنها را نگه میداشتند و با روش خود تربیت کرده، سپس آنها را آزاد میکردند، آنها نیز با مرام مسلمانی آشنا شده و مسلمان میشدند و در برخی موارد حتی مرید امام؛ چون معمولا بردهها از کشورهای دیگر وارد عربستان میشدند و مسلمان نبودن، لذا اهل بیت(ع) با این کار هم آنها را تربیت میکردند و هم آزاد.
📚 لینک مطلب
welayatnet.com/fa/news/152817
✅ آیدی دریافت سوالات 👇👇
@pasokhgo313
━✨🌹✨🌸✨━
❌ #شبهه:
⁉️ در آيات تحدی از مخالفان خواسته شده است تا متنی «مثل» قرآن را بياورند، اما معنای دقيق واژه «مثل» در اين تحدی نامعلوم است. قرآن نگفته است که منظورش از «مثل» چيست، بنابراين دعوت به رقابت و مبارزهای کرده که معيار و ميزان داوری آن مشخص نيست. مخالفان هر قدر هم متنهای زيبا و فصيح و بليغ و با مضامين عالی اخلاقی، اجتماعی و … بياورند، پيروان قرآن بهراحتی میگويند هيچکدام از اين متنها «مثل» قرآن نيستند. اما اگر از آنها سؤال شود که به چه دليل و با کدام معيار و ميزانی چنين حکمی صادر میکنيد، خواهيد ديد که پاسخ دقيق و محکم و واحدی برای اين سؤال ندارند.
🔰پاسخ:
اینکه قرآن میفرماید اگر شک دارید مثل این آیات را بیاورید، همه جوانب را در بر میگیرد، هم فصاحت و بلاغت و هم استفاده از آرایههای ادبی و هم بلندی معارف و زیبایی کلام و هم آیندهنگری قرآن را.
✍️ یعنی کلامی بیاورید که متخصصین و ادبای عرب با شنیدن آن تصدیق کنند که از قرآن بهتر است.
🔰این مساله در تمام علوم جاری است، فرض کنید شخصی در علم فیزیک به نتیجهای جالب و کشف جدیدی دست پیدا کند که تمام این علم را زیررو کند، سپس مدعی شود هیچ کسی دیگر نمیتواند مانند من مقاله بنویسد و مثل این مقاله دیگر نوشته نخواهد شد، سپس صد سال بعد شخصی بیاید و کشفی بهتر و بزرگتر انجام دهد و مقالهای قویتر از او بنویسد؛ در اینجا بدون شک کسی که با علم فیزیک آشنایی ندارد، با خود میگوید چگونه میتوان این دو را با هم مقایسه کرد، هیچ معیاری وجود ندارد؛ اما اگر به یک فیزیکدان مراجعه کنیم به زیبایی بین آن دو داوری خواهد کرد و یکی را بر دیگری برتری خواهد داد، مثلا ممکن است بگوید مقاله دوم شواهدش قویتر، استدلالش محکمتر، قدرت علمیاش بسیار بهتر از دیگری است و نه تنها مانند اوست، بلکه برتر و قویتر از مقاله اول نوشته شده است.
💢 در تمام علوم چنین است، در پزشکی، شیمی، ریاضیات و ... همین قاعده جریان دارد و متخصصین آن فن، به راحتی تشخیص خواهند داد که کدام نوشته قویتر و عالیتر است. به طور مثال در جامعه اسلامی ابتدا «فارابی» را بهترین فیلسوف اسلامی میدانستند، تا «ابن سینا» آمد و با نوشتن کتب خود، به همگان ثابت کرد که نوشتههای او بسیار بهتر و قویتر از فارابی است و او لقب بزرگترین فیلسوف اسلامی را به خود اختصاص داد، تا مدتها نیز این اندیشه حاکم بود و نظرات و نوشتههای او فصل الخطاب مجالس علمی بود، اما با آمدن «ملاصدرا» و نوشتن حکمت متعالیه، فلسفه دگرگون شد و فیلسوف جدید به جامعه اسلامی معرفی شد و تاکنون نیز ادامه دارد، لذا اهل فن در هر علمی با دیدن دو نوشته، به راحتی تشخیص خواهند داد که کدام یک قویتر، بهتر است.
🔹 نکته دوم: آوردن مثل و مبارزهطلبی کردن به معنای این است که انسان خلاقانه تفکر کند و از ذهن او چیزی تراوش کند که قبلا سابقه نداشته و نوعآوری باشد و این را هم اهل فن به راحتی تشخیص داده و مشخص خواهند کرد که کار شما خلاقانه است یا کپیبرداری که ارزش ندارد، حال اگر کسی ادعا کند مقالهای علمی و بهتر از دیگران نوشته، یا شعری بهتر از دیگران سروده است؛ اما در نوشته خود دقیقا مقاله دیگران یا شعر دیگران را گرفته باشد و تنها با تغییر چند کلمه بخواهد آن را به اسم خود ثبت کند، هرگز ارزش علمی نخواهد داشت، چون هیچ نوعآوری و خلاقیتی در آن نیست.
🔸 در این موارد که ادعا شده مثل قرآن را آوردهاند، به هیچ وجه ارزش علمی ندارد و برتر از قرآن نیست، زیرا کپیبرداری از قرآن است، و خلاقیت و نوآوردی و برتری در آن نیست، لذا در مقام مبارزهطلبی چنین چیزی پذیرفته نیست، باید سبکی نو و عالی بیاورند که قرآن را شکست دهد، همچنانکه قرآن در زمان خود چنین کاری کرد.
_______________
📚 لینک مطلب: https://btid.org/fa/news/144850
✅ آیدی دریافت سوالات 👇👇
@pasokhgo313
💠 اندیشه تَشیّع 👇👇
━✨🌹✨🌸✨━
♨️ @kalamema
#راهنما_شناسی
❌ #شبهه:
⁉️ چرا نام امیرالمومنین(علیهالسلام) در قرآن نیامده، اگر برای تحریف است، مگر خداوند قادر مطلق نیست، چرا نمیتوانست جلوی تحریف را بگیرد؟
🔰 پاسخ:
1⃣ نکته اول: بر فرض که نام امیرالمومنین(علیهالسلام) در قرآن نیز میآمد، آیا آنان که قصد انکار داشتند قبول میکردند؟ مگر آیه وضو در قرآن نیست، پس چرا بین شیعه و اهل سنت در مساله به این واضحی اختلاف وجود دارد و آنها تلاش میکنند آیه وضو را بر اساس سنت خلفا توضیح دهند و شیعه تلاش میکند آنرا بر اساس سنت اهل بیت عصمت و طهارت(علیهمالسلام) تبیین کند؛ بدون شک اگر نام حضرت در قرآن هم بیان میشد، علمای اهل سنت زیر بار نرفته و به نحوی آنرا توجیه میکردند تا با مبانی آنها سازگار باشد، مثلا میگفتند این یعنی آن حضرت خلیفه چهارم است؛ لذا صرف آمدن نام در قرآن مساله را حل نمیکرد. همچنان که بدون شک آیه 55 سوره مائده به اعتراف علمای اهل سنت در شان امیرالمومنین(علیهالسلام) وارد شده، اما وقتی تعصب و لجاجت باشد، «ولی» را طور دیگری معنا کرده و از پذیرش آیه فرار میکنند.
2⃣ نکته دوم: اگر نام حضرت در قرآن میآمد، آنان که قصد برکناری او را داشتند با آوردن حدیثی از جانب خود او را کنار زده و خود بر منصب خلافت تکیه میزدند،
نمونه آن اتفاق افتاده است:
🔹1. ابوبکر با آوردن حدیثی که تنها خود شاهد صدور آن از پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) بود، بر خلاف آیات شریفه «وَ وَرِثَ سُلَيْمانُ داوُدَ» (نمل/16) و «فَهَبْ لي مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا * يَرِثُني وَ يَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ وَ اجْعَلْهُ رَبِّ رَضِيًّا» (مریم/5-6) ارث بردن از پیامبران را انکار و فدک را از حضرت فاطمه(سلاماللهعلیها) پس گرفت.
🔸2. ابوبکر بر خلاف صریح آیه 41 سوره انفال: «وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبى» از پرداخت خمس به حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) و اولاد او سر باز زد و احدی به او اعتراض نکرد.
🔹3. آیهی «فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَريضَة» (نساء/ 28) صریح در عقد موقت است؛ ولی خلیفه دوم آن حکم را ممنوع اعلام کرد.
3⃣ نکته سوم: خداوند متعال قادر است قرآن را حفظ کند، مثلا در هر عصری ملکی را بفرستد و قرآن دست نخورده را به مردم بدهد؛ اما این جریان، غیر عادی است و از مسیر طبیعی خارج است، خداوند متعال میخواهد با همین مردم و از طریق عادی قرآن را حفظ کند، نه با امور خارقالعاده و همین بر عظمت قرآن میافزاید. بر این اساس آیات قرآن باید طوری نازل میشد که دشمنان را حساس نکند، لذا میبینیم در نزول آیات، طوری آیه نازل کرده که جز بر امیرالمومینن(علیهالسلام) دلالت ندارد، اما نامی از حضرت نمیبرد، مانند آیه 55 سوره مائده؛ از کلمات متشابه استفاده میکند تا حساسیتزدایی کند، چون خداوند متعال میداند که آنها قرآن را جمعآوری خواهند کرد، لذا این خود معجزه است که تمام آیاتی که در شان اهل بیت(علیهالسلام) نازل شده در قرآن موجود است و توسط همین دشمنان اهل بیت(علیهمالسلام) جمعآوری شدهاند، اما اسمی از آنان نیامده است.
_______________
📚 لینک مطلب: https://btid.org/fa/news/139549