زندگی به سبک قرآن
#داستان_قرآنی
#دستان_قوم_سباء
تمدن درخشانی که بر اثر کفران بر باد رفت:
«سبأ» نام سرزمين حاصلخيز يمن است. سبأ نام شخصيّت بزرگ منطقه بوده كه روى آن سرزمين گذاشتهاند
ماجرا بدین قرار است که آن قوم سباء توانستند با سد عظیمی که در میان کوههای مهم آن ناحیه بر پا کردند. سیلابهای فراوانی را که موجب ویرانی می گشت یا لااقل در بیابانها بیهوده تلف میشده در پشت آن سه عظیم ذخیره کنند و با ایجاد دریچه هایی در سده استفاده از آن مخزن عظیم آب را در مهار خود در آورند و سرزمینهای گسترده ای را زیر کشت ببرند
البته دو باغی که این آیات از آنها سخن می گوید. دو باغ معمولی نبود؛ بلکه یک رشته باغهای به هم پیوسته در دو طرف نهر عظیمی بود که از آن سد بزرگ آبیاری میشد
وبه قدری پربرکت بود که در تواریخ آمده اگر کسی سبدی بر روی سر میگذاشت و در فصل میوه از زیر درختان عبور میکرد آن قدر میوه در آن میریخت که بعد از مدت کوتاهی سبد پر می شد.
همچنین در میان آنها آبادیهای متصل و زنجیره ای وجود داشت. فاصله این آبادیها به اندازه ای کم بود که هر یک دیگری را می دیدند و به خاطر همین فواصل متناسب و حساب شده، از نظر حمله وحوش و درندگان بیابان یا سارقین و راهزنان در نهایت امنیت بودند؛ به گونه ای که مردم می توانستند و مرکب بی آن که به حرکت جمعی و استفاده از افراد مسلح احتیاج داشته باشند، بدون هیچ ترسی از جهت ناامنی راه یا کمبود آب و آذوقه به مسیر خود ادامه دهند.
این مردم ناسپاس اما در برابر آن همه نعمتهای بزرگ الهی که سرتاسر زندگانی آنها را فرا گرفته بود - مانند بسیاری از اقوام متنعم دیگر - گرفتار غرور و غفلت شدند و راه ناسپاسی پیش گرفتند و به دستورهای الهی بی اعتنا گشتند
یکی از تقاضاهای جنون آمیز آنها این بود که از خداوند خواستند که سفرهای آنها را طولانی کند؛ یعنی بین این قریه های آباد فاصله ای بیفتد و بیابان های خشک پیدا شود؛ به این جهت که ثروتمندان مایل نبودند افراد کم درآمد همانند آنها سفر کنند و به هر جا می خواهند بی زاد و توشه و مرکب بروند گویا راحتی و رفاه آنها را ناراحت کرده بود؛ همان گونه که بنی اسرائیل از «من» و «سلوی» دو غذای آسمانی خسته شدند و از خدا پیاز و سیر و عدس تقاضا کردند.
در بعضی از تواریخ آمده که موشهای صحرایی دور از چشم آن مردم مغرور و مست به دیواره آن سد خاکی روی آوردند و آن را از درون سست کردند ناگهان باران شدیدی بارید و سیلاب عظیمی حرکت کرد و دیوارهایی که قادر به تحمل فشار سیلاب ،نبودند یک مرتبه درهم شکست و آب بسیار زیادی که پشت سد متراکم شده بود، ناگهان بیرون ریخت و آن سرزمین را یکباره ویران کرد و به صحرایی خشک و بی آب و علف مبدل کرد و از آن باغ های خرم فقط چند درخت تلخ آراک و شورگز و اندکی درختان سدر به جای ماند. هنگامی که خداوند میخواهد قدرت نمایی کند، تمدنی عظیم را با چند موش بر باد میدهد تا بندگان به ضعف خود آشنا گردند و بـه هنگام قدرت مغرور نشوند.
🌟📿 @qurani_ir 🌟📿