⭕️هيچ حادثه اي، #شانسي نيست. بدشانسي و خوش شانسي مطرح نيست. همه چيز از جانب خداست
🔸 "غير خدا در جهان مبدأي نيست كه آسيب برساند مرگ و حيات به دست اوست
أَضْحَكَ وَأَبْكَي أَمَاتَ وَأَحْيَا و امثال ذلك
اگر او يُحْيِي وَيُمِيتُ است اگر او أَغْنَي وَأَقْنَي و اگر او أَضْحَكَ وَأَبْكَي است پس غيراو، منشأ كاري نيست
👈پس اگر حادثهاي به انسان برسد كه انسان را ميگرياند يا ميخنداند به حيات انسان خاتمه ميدهد يا حيات انسان را ادامه ميدهد همه آن حوادث به دست خداي سبحان است كه او ربالعالمين است؛
هيچ كاليء و هيچ حافظي نيست جز خدا؛ نه چيزي به غير اذن خدا در جهان رخ ميدهد نه چيزي انسان را غير از خدا از حوادث حفظ ميكند
بنابراين انسان زير پوشش مأموران الهي است اين مأموران الهي از جلو و دنبال او را از امر خدا حفظ ميكنند تا آن اجل معين برسد
👈اينكه در دعاي شريف كميل آمده «و كم من عثارٍ وقيته و كم من مكروهٍ دفعته» بسياري از لغزشهاست كه تو حفظ كردي بسياري از بلاهاست كه تو دفع كردي
انسان توجه به آن بلا ندارد تا دفعش كند بر فرض توجه قدرت دفعش را هم ندارد خيلي از لغزشهاست كه انسان محفوظ ميماند و نميداند كه در اثر صيانت و حراست كيست
در بسياري از موارد تصميم ميگيرد كه كاري را انجام بدهد بعد پشيمان ميشود و نكتة ندامت و پشيماني براي او روشن نيست بعدها ميفهمد و ميگويد چه خوب شد من آن كار را نكردم اينطور نيست كه گتره و گزاف تصميم او به ندامت پشيماني بشود بلكه يك مبديء است بنام مقلب القلوب كه در حوادث دل اثر ميگذارد
🔻اگر يك موحدي چون امير المؤمنين(عليه السلام) باشد ميگويد «عرفت الله سبحانه بفسخ العزائم حل العقود و نقض الهمم» و اگر يك انسان متعارف باشد ميگويد پشيمان شدم روي #تصادف روي #شانس.
نميداند كه #شانسي در كار نيست
👈شانس يك امر وهمي است #بدشانسي و #خوش_شانسي يك امري است كه هم عقل او را باطل ميكند هم نقل او را تخطئه ميكند,
توحيد را و ربوبيت خداي سبحان را هم عقل اثبات ميكند هم نقل اثبات ميكند و تأييد ميكند
🔻اگر كسي تابع عقل و وحي نبود خواه ناخواه در رهن وهم قرار ميگيرد معتقد به #شانس بدشانسي و خوش شانسي ميشود اينطور نيست كه يك حادثهاي از انسان بطور تصادف و گتره از بين برود و سلب بشود اينچنين نيست
👈هر حادثهاي چه در صفحة جان چه در صحنة بدن رخ ميدهد به #اذن_خداي سبحان است و حساب شده است اگر بعضي از بلاها دفع ميشود آن خدائي كه من يكلؤكم بالليل و النهار من الرحمن او كاليء و او حافظ بود اگر «و كم من عثارٍ وقيته» است روي حفظ اوست اگر «كم من مكروهٍ دفعته» است روي حفظ اوست پس هيچ كاليء وحافظي نيست مگر خداي سبحان, قل من يكلؤكم بالليل والنهار من الرحمن"
🖌ايه الله جوادي املي -تفسير سوره رعد.
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دعاهای_روزانه
🌸🤲 وَ يَا مَنْ يُلْتَمَسُ مِنْهُ الَْمخْرَجُ إِلَى رَوْحِ الْفَرَجِ
و ای آنکه بیرون آمدن از تنگی و فشار و قرار گرفتن در راحتی گشایش و رهایی از غم و اندوه، از او خواسته میشود.
فرازی از دعای هفتم صحیفه سجادیه
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
💠#تلاوت_روزانه یــک صفحه قرآن بـه همراه ترجمه
📖#سورہ_مبارکه_بقره آیات 58 تا 61
📄#صفحه_9
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#گزیده_نکات_تفسیری
#صفحه_9
❇️ معناى جامع #احسان
💠وَإِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هَٰذِهِ الْقَرْيَةَ فَكُلُوا مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَدًا وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا وَقُولُوا حِطَّةٌ نَّغْفِرْ لَكُمْ خَطَايَاكُمْ ۚ وَسَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ "58/بقره"
🌱 و (یاد کنید) زمانى را که گفتیم: «در این شهر [= بیت المقدس ]وارد شوید. و از نعمتهاى فراوان آن، از هرجا مى خواهید بخورید. و از در (معبد بیت المقدس) با خضوع وارد گردید. و بگویید: «خداوندا! گناهان ما را بریز.» تا خطاهاى شما را ببخشیم. و به نیکوکاران پاداش بیشترى خواهیم داد».
🔷مراد از احسان در و سنزيد المحسنين نيكوكارى و نيكو به جا آوردن عمل است. بر اين اساس، مقصود آيه اين است:
👈كسانى كه سه فرمان مزبور
1⃣ ورود به قريه
2⃣ ورود باب در حال خضوع
3⃣ گفتن حطه
را نيكو به جا آورن افزون بر #مغفرت و #بخشش گناهانشان، به آنان #رحمت ثواب نيز مى دهيم .
✅اولا، با وصف غفار آنان را مى آمرزيم و
✅ثانيا، با صفت رحيم از رحمت خاص
برخوردارشان مى كنيم
👈 يعنى ابتدا با بخشش گناه، گردگيرى و غبارروبى كرده سپس رنگ آميزى به صبغه الهى صورت مى پذيرد.
📚تفسیر تسنیم
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
#گزیده_نکات_تفسیری
#صفحه_9
❇️آیا #تنوعطلبى جزء طبیعت انسان نیست ؟
💠لَنا رَبَّكَ يُخْرِجْ لَنا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ مِنْ بَقْلِها وَ قِثَّائِها وَ فُومِها وَ عَدَسِها وَ بَصَلِها قالَ أَ تَسْتَبْدِلُونَ الَّذِي هُوَ أَدْنی بِالَّذِي هُوَ خَيْرٌ اهْبِطُوا مِصْراً فَإِنَّ لَكُمْ ما سَأَلْتُمْ وَ ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَ الْمَسْكَنَةُ وَ باؤُ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّـهِ ذلِكَ بِأَنَّهُمْ كانُوا يَكْفُرُونَ بِآياتِ اللَّـهِ وَ يَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ الْحَقِّ ذلِكَ بِما عَصَوْا وَ كانُوا يَعْتَدُونَ (۶۱/بقره)
🌱و (نيز بخاطر آوريد) زمانی كه گفتيد: ای موسی! ما هرگز يك نوع غذا را تحمّل نمیكنيم، پس پروردگارت را بخوان تا از آنچه (به طور طبيعی از) زمين میروياند، از سبزی و خيار و سير و عدس و پيازش، برای ما (نيز) بروياند.
موسی گفت: آيا (غذای) پستتر را بجای نعمت بهتر میخواهيد؟ (اكنون كه چنين است بكوشيد از اين بيابان خارج شده و) وارد شهر شويد، كه هر چه خواستيد برای شما فراهم است. پس (مُهر) ذلّت و درماندگی، بر آنها زده شد و (مجدّداً) گرفتار غضب پروردگار شدند. اين بدان جهت بود كه آنها به آيات الهی كفر میورزيدند و پيامبران را به ناحقّ میكشتند، و اين به سبب آن بود كه آنان گنهكار و سركش و متجاوز بودند.
🔹بدون شک ، تنوع از لوازم زندگى و جزء خواسته هاى بشر است ، کاملا طبیعى است که انسان پس از مدتى از غذاى یکنواخت خسته شود، این کار خلافى نیست پس چگونه بنى اسرائیل با درخواست تنوع مورد سرزنش قرار گرفتند؟
🔹پاسخ این سؤ ال با ذکر یک نکته روشن مى شود و آن اینکه در زندگى بشر حقایقى وجود دارد که اساس زندگى او را تشکیل مى دهد و نباید فداى خور و خواب و لذائذ متنوع گردد.
زمانهائى پیش مى آید که توجه به این امور انسان را از هدف اصلى ، از ایمان و پاکى و تقوى از آزادگى و حریت باز مى دارد، در اینجا است که باید به همه آنها پشت پا بزند.
🔹تنوع طلبى در حقیقت دام بزرگى است از سوى استعمارگران دیروز و امروز که با استفاده از آن ، افراد آزاده را چنان اسیر انواع غذاها و لباسها و مرکبها و مسکنها مى کنند که خویشتن خویش را به کلى به دست فراموشى بسپارند و حلقه اسارت آنها را بر گردن نهند.
📚تفسیر نمونه
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
♻️♻️♻️ #قرآنفهمیبرایهمه : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول
1⃣1⃣ تدبر در سوره #نمل
🔹نکات سوره نمل از تفسیر فرقان
آيه ۱۴ ـ وجحدوا بها و استيقنتها انفسهم: انكار كردند در حالي كه به آن يقين داشتند.منظور چيست؟
اين جا انكار و تكذيب كافران نسبت به نشانه هاى ربانى موسى(عليه السلام) پس از يقيين كردن آنان آمده است، كه تنها از جهت ستم و خودخواهى آنها را انكار كرده اند، «انفسهم» در اين جا به معناى «قلوبهم» نيست، زيرا يقيين قلبى خود عصمت و يا تالى تلو عصمت است، كه حتى گمان قلبى هم برابر با دلباختگى در برابر حق آمده، چنان كه در وصف خاشعان و دلباختگان فرمايد: "الذين يظنون انهم ملاقوا ربهم" (۲:۴۶)، بنابراين «انفسهم» در اين جا به معناى عقل هاى آنان مى باشد كه اين نشانه هاى ربانى را در بعد عقلى پذيرفته اند، ليكن هرگز اين پذيرش را به دلهاشان راه نداده اند، و از روى ستم و خودخواهى در ظاهر آن را انكار نمودند.
https://zaya.io/d06sz
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛