eitaa logo
قران پویان
484 دنبال‌کننده
6هزار عکس
704 ویدیو
625 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️نه حجیت دارد نه مخالفت با آن 💠وَ إ *ِنْ* تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ «116» *🌱* و اگر از بيشتر افراد این سرزمين اطاعت كنى، تو را از راه خداوند، منحرف و گمراه مى‌كنند. زيرا آنان جز از گمان پيروى نمى‌كنند وآنان، جز به حدس و گمان نمى‌پردازند. 1⃣ راه و راه قرآن ملاك است، نه راه مردم و اكثريّت. وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ‌ ... وَ إِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ ... 2⃣ اكثريّت، دليل حقانيّت نيست. ملاك، است نه عدد، پس در پيمودن راه حقّ از كمى افراد نهراسيد. إِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ ... 3⃣ جلب نظر اكثريّت، گاهى به قيمت نابودى و انحراف خود انسان تمام مى‌شود. إِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ ... يُضِلُّوكَ‌ (در راه خدا حركت كنيم هر چند خلاف رأى اكثريّت باشد) 👈 در قرآن 20 بار «اكثر الناس» را با صفاتي همچون‌: لا يعلمون (12 بار)، لا يؤمنون (3 بار)، لا يشكرون (3 بار)، اَبي اكثر الناس الاّ كفورا (2 بار) برشمرده است. واقعيت هم چنين است كه بيشتر مردم نه علم و آگاهي از حقيقت خدا و دين دارند و نه شكر نعمات او را مي‌گذارند، بلكه جز راه كفران نعمت نمي‌پويند. چنين واقعياتي تنها در ارتباط با خداست و هرگز نمي‌توان به اتكاء اين اوصاف حقوق را در امور اجتماعي نفي كرد. 🔹در قرآن 45 بار «اکثرهم» تکرار شده که بيش از همه (15 بار) اکثرهم لا يعلمون آمده است، پس از آن (11 بار) اکثرهم لا يؤمنون و به ترتيب: لا يعقلون، يفسقون، لايشکرون، يجهلون، کاذبون، کارهون، لايسمعون و مشرکين آمده است. 👈 ضمير «هُم» (در اكثرهم) به منكران دعوت پيامبران برمي‌گردد. 📚تفاسیر بازرگان ونور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 0⃣2⃣ تدبر در سوره 🔹نکات سوره نمل از تفسیر عبدالعلی بازرگان نمل : ۱۹ فَتَبَسَّمَ ضَاحِكًا مِّن قَوْلِـهَا وَقَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِـحًا تَرْضَاهُ وَأَدْخِلْنِي بِرَحْمَتِكَ فِي عِبَادِكَ الصَّالِـحِينَ  پس [سليمان] از گفتار او لبخندی زد و گفت: پروردگارا، مرا تسلط [بر نفس] و توفیقی ده ۲۴ تا شکر نعمتی را که بر من و پدر و مادرم بخشيده‌ای به جای آورم و [با استفاده از نعمات] کار شايسته‌ای کنم که تو از آن راضی باشی ۲۵ و مرا به [لطفِ] رحمت خويش در شمار بندگان شايسته‌ات در آر. ۲۶  __ ۲۴- « أَوْزِعْنِی» از ريشه «وَزَعَ»، مفهوم مراقبت و ممانعت از پراکندگی دارد، همچنانکه در انتهای آيه ۱۷ همين سوره، اين کلمه در مورد ممانعت از تفرّق و تحت انضباط بودن ارتش سليمان به کار رفته است. سليمان از خدا مي‌خواهد به او توفيق دهد تا او را از هر آنچه جز شکر اوست باز دارد و به خدمت خالص در راه او بر گمارد. ۲۵- اصل: «قدرت برای خدمت» سومين درسی است که از اين قصه مي‌گيريم. سليمان که بر چنان ارتش و چنان علم و آگاهی تکيه داشت که به گفته شاعر از زبان عقاب مغرور: «گر در تَه درّه يکی پشه بجنبد، جنبیدن آن پشه عيان در نظر ماست»، احساس نگرانی مي‌کند اينک که از تحرکات مورچگان هم در مسير سپاهش آگاهی دارد، مبادا مغرور و مفتون گردد، لذا از خدا مي‌خواهد او را مسلط بر نفس در مسير شکر نعمت‌ها بدارد. ۲۶- پيوستن به جرگه صالحان در آخرت، دعای بس بلندی است که قرآن از زبان پيامبران ديگر نيز نقل کرده است [ر ک به: مائده ۸۴ (۵:۸۴) ، يوسف ۱۰۱ (۱۲:۱۰۱) ، انبياء ۷۵ (۲۱:۷۵) ، عنکبوت ۹ (۲۹:۹) ]. https://zaya.io/d06sz کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
، ذاتي يا اكتسابي، تفاوتها و آثار. 🛑قسمت هشتم : نسبت به مطالبی که گاه و بی‌گاه به عنوان مناقشه در كرامت ذاتي انسان شنیده می‌شود، از این قرار است: ↩️- فقه شیعه قائل است حتی اگر داده و حربی هم نباشند، باز نباید و مکرم شناخته شوند، بلکه باید با ذلّت، تحقیر و توهین با آن‌ها برخورد شود. بر این مدعا تمسّک به آیه ۲۹ سوره توبه «حَتَّىٰ یعْطُوا الْجِزْیهَ عَنْ یدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ» و همچنین عبارتی از شرح لمعه به نقل از تذکره شده است: «و زاد فی التذکره آن یخرج الذمی یده من جیبه ویحنی ظهره، ویطأطئ رأسه و یصب ما معه فی کفه المیزان و یأخذ المستوفی بلحیته و یضربه فی لهزمتیه». در برخی فتاوا داریم که اگر ذمی در کوچه‌ای عبور می‌کرد، راه را بر او تنگ کنید. اگر ناسزا داد، او را بزنید و اگر زد او را بکشید. این برخورد ما با اهل کتاب است. پاسخ: 🔻برداشت شما از اسلام و شیعه نسبت به و تذلیل اهل کتاب، خلاف صد در صد صریح قرآن و روایات اهل بیت عصمت و طهارت است. آنچه از علامۀ حلی در کتاب تذکره به نقل لمعه در توضیح «حَتَّىٰ یعْطُوا الْجِزْیهَ عَنْ یدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ» نقل کردید. مراجعه می‌کنیم به تذکره تا ببینیم ایشان چه می‌گوید. علامه این عبارت را دو قسمت از کتاب تذکره آورده است. در مورد اول می‌گوید: «وقال الشافعی هو آن یطأطأ رأسه عند التسلیم فیأخذ المستوفى بلحیته ویضربه فی لهازمه» بله بعدا که دوباره این عبارت را می‌آورد، کأنّ این گفته را قبول کرده و دیگر از نقل شافعی بیان نمی‌کند. 👈آنچه مهم است این است که ریشه حرف از شافعی است نه از امام صادق(ع). یک روایت برای من بیاورید که « » را این‌گونه معنا کرده باشد. بنا است فقه قم و نجف از شافعی گرفته شود؟ این حرف شافعی است.😔 👈علاوه بر این، شما می‌فرمایید یک مراجعه به کتاب‌های جلو دست مثل لمعه بیاندازید تا ببینید «صاغرون» را چگونه معنا کرده‌اند. من هم می‌گویم که به یک کتاب جلو دست به نام المیزان مراجعه کنید. فیلسوف، فقیه، اصولی و مفسر است. علامه می‌فرماید: «أن یکون المراد بصغارهم خضوعهم للسنه الإسلامیه و الحکومه الدینیه» یعنی قانون‌شکنی نکنند و تسلیم قانون باشند. «…لاإهانتهم و السخریه بهم من جانب المسلمین أو أولیاء الحکومه الدینیه» نه اینکه به آن‌ها از جانب مسلمانان یا حکومت‌داران اسلامی توهین بشود. 👈👈 ندارند. «فإن هذا مما لا یحتمله السکینه و الوقار الإسلامی و آن ذکر بعض المفسرین‏»؛ 💢عرض من این است که این حرف شافعی و امثال شافعی است؛ حال در ما متأسفانه آمده است. 😔😔 🖌محمد عندلیب همدانی، استاد درس خارج فقه حوزه علمیه قم، 💫ادامه دارد کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━
وَعدَ اللَّهِ حَقًّا ۚ وَمَن أَصدَقُ مِنَ اللَّهِ قيلًا ‍ وعده خداوند حق است و کیست صادقتر از خداوند از حیث گفتار ؟ نساء/۱۲۲ @quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 یــک صفحه قرآن بـه همراه ترجمه 📖 آیات 120 تا 126 📄 ༻🍃‌🌸🍃༺         🆔@quranpuyan
. مربوط به 🔻 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
تنها راه ، راه وحی است نه پيروی از تمايلات اين و آن 💠وَ لَنْ تَرْضی‌ عَنْكَ الْيَهُودُ وَ لا النَّصاری‌ حَتَّی تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَی اللَّـهِ هُوَ الْهُدی‌ وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ ما لَكَ مِنَ اللَّـهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصِيرٍ (۱۲۰/بقره) 🌱‏(ای پيامبر!) هرگز يهود و نصاری از تو راضی نخواهند شد تا (آنكه تسليم خواسته آنان شوی و) از آئين آنان پيروی كنی. بگو: هدايت تنها هدايت الهی است، و اگر از هوی و هوسهای آنها پيروی كنی، بعد از آنكه علم (وحی الهی) نزد تو آمد، هيچ سرور و ياوری از ناحيه خداوند برای تو نخواهد بود. 🔹در اينجا باز بعد از سخن از مشركين، دوباره بفراز قبلی كه سخن از يهود و نصاری می‌كرد، برگشته و در حقيقت خواسته است دامن گفتار را كه پراكنده شد جمع و جور كند، پس كانه بعد از آن خطابها و توبيخ‌ها كه از يهود و نصاری كرد، روی سخن برسول خود كرده كه اين يهوديان و مسيحيان كه تا كنون در باره آنها سخن می‌گفتيم و دامنه سخنان ما به مناسبت بكفار و مشركين كشيده شد، هرگز از تو راضی نميشوند مگر وقتی كه تو به دين آنان درآيی، دينی كه خودشان به پيروی از هوی و هوسشان تراشيده و با آراء خود درست كرده‌اند. 🔹‏و لذا در رد اين توقع بيجای آنان، دستور ميدهد بايشان بگو: (إِنَّ هُدَی اللَّـهِ هُوَ الْهُدی‌) هدايت خدا هدايت است، نه من درآوری‌های شما، می‌خواهد بفرمايد: پيروی ديگران كردن، بخاطر هدايت است و هدايتی بغير هدايت خدا نيست، و حقی بجز حق خدا نيست تا پيروی شود و غير هدايت خدا- يعنی اين كيش و آئين شما- هدايت نيست، بلكه هواهای نفسانی خود شماست كه لباس دين بر تنش كرده‌ايد و نام دين بر آن نهاده‌ايد. 🔹‏پس در جمله: (قُلْ إِنَّ هُدَی اللَّـهِ) الخ، هدايت را كنايه از قرآن گرفته و آن گاه آن را بخدا نسبت داده و هدايت خدايش معرفی كرده، و در نتيجه بطريق قصر قلب صحت انحصار- غير از هدايت خدا هدايتی نيست- را افاده كرده است و با اين انحصار فهمانده كه پس ملت و دين آنان خالی از هدايت است، از اينهم نتيجه گرفته كه پس دين آنان هوی و هوسهای خودشان است، نه دستورات آسمانی. 🔹‏لازمه اين نتيجه‌ها اينست كه پس آنچه نزد رسول خدا (ص) است، علم است و آنچه نزد خود آنان است، جهل و چون سخن بدينجا كشيد، ميدان برای اين تهديد باز شد كه بفرمايد: (اگر بعد از اين علمی كه بتو نازل شده، هواهای آنان را پيروی كنی، آن گاه از ناحيه خدا نه سرپرستی خواهی داشت و نه ياوری. 📚تفسیر المیزان ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan