eitaa logo
قران پویان
492 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
758 ویدیو
768 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن ارتباط با ادمین @farpuy
مشاهده در ایتا
دانلود
و 🛑قسمت سوم: ❗️بزرگترین علت ما مسلمین این است که دست از تفقّه یعنى فهم عمیق اسلام برداشتیم ✅وظیفۀ در تمام مسائل یک نکتۀ عجیبى هست و آن نکته این است: در اسلام، هم دستور علم یعنى آموزش است و هم دستور فقه است. یعنى عمیق آموختن، آموزش عمیقانه. کلمۀ «علم» با کلمۀ «فقه» این تفاوت را دارد که علم یعنى دانستن، یاد گرفتن؛ هر یاد گرفتنى علم است ولى هر یاد گرفتنى فقه نیست. فقه از نظر لغت عربى و از نظر اصطلاح قرآن یعنى آموزش عمیق، آموزشى که به درون حقیقت نفوذ پیدا کند. به عنوان مثال، خود علماى ما اصطلاحى دارند؛ یک وقت مى‌گویند «علم الحدیث»، یک وقت مى‌گویند «فقه الحدیث». لهذا در احادیث وارد شده است: «اِعْقِلُوا الْحَديثَ عَقْلَ دِرايةٍ لا عَقْلَ رِوايةٍ‌» یعنى احادیث را بفهمید، تعقل کنید، تعقل از روى درایت و این که حقیقت و مقصود را دریابید، نه فقط تعقل کنید که الفاظش را حفظ کنید و براى دیگران نقل کنید. البته نه اینکه آن کار را نکنید، بلکه آن مهم نیست، عمده عقلِ درایت است. جملۀ دیگرى هست: «حَديثٌ تَدْريهِ خَيرٌ مِنْ ألْفٍ تَرْويهِ‌» یعنى یک را که و کشف کنى و معنى‌اش را درک کنى بهتر است از اینکه هزار حدیث دیگر را روایت و نقل کنى. این را مى‌گویند «فقه». 🛑حالا ما در اسلام غیر از مسئلۀ علم و آموزش، دستور فقاهت در داریم. این فقاهتى که در دین و در احادیث وارد شده است، همین طورى که علما گفته‌اند اختصاص به فقهِ در احکام ندارد؛ در تمام مسائل دینى، ما موظفیم فقیه باشیم. ما باید در توحید فقیه باشیم، در نبوت فقیه باشیم، در امامت فقیه باشیم، در معاد فقیه باشیم، در سیستم اخلاقى اسلام فقیه باشیم، در سیستم اجتماعى اسلام فقیه باشیم، در سیستم اقتصادى اسلام فقیه باشیم، 👈در همه چیز مربوط به اسلام باید باشیم. 🟢گرایش ما به یکى از وظایف ما در درجۀ اول همین است که خودمان در دینمان فقیه باشیم، اسلام را عمیقاً درک کنیم. ⭕⭕ ما باید اعتراف کنیم که یکى از علل ما مسلمین و شاید بزرگترین علت انحطاط ما مسلمین این است که دست از تفقّه یعنى فهم عمیق اسلام برداشتیم؛ 👈همان چیزى که شیخ الطائفه در اول کتاب مبسوط از گروهى از شیعیان شکایت مى‌کند و مى‌گوید اینها دچار جمود شده‌اند؛ چون دچار شده‌اند از مى‌ترسند، از استنباط مى‌ترسند، از تفریع و رد فروع بر اصول مى‌ترسند، از تطبیق اصول و کلیات بر فروع جزئیه مى‌ترسند، اینها مردم جامدى هستند. ما هم خیلى به جمود گراییدیم. 😔😔 ولى دین اسلام دینى است که با سازگار نیست، با فهم عمیق سازگار است. اگر اسلام را عمیقاً فهم کنیم مى‌بینیم تمام مشکلاتى که امروز در فلان مسئله و فلان مسئله دچارش هستیم اسلام خودش حل کرده است. 💫ادامه دارد 🖋استاد شهيد مرتضي مطهري، كتاب حق عقل در اجتهاد قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
و 🛑قسمت هفتم: به ، با بی اعتنائی به «تفقه در دین» ✅دین اسلام در رابطه خودش، به ما دو دستور داده؛ اول: فرمود؛ دیندار باشید، سوره شوری آیه ۱۳ چنین است؛شَرَعَ لَكُم مِّنَ ٱلدِّينِ... أَنۡ أَقِيمُواْ ٱلدِّينَ؛ از دين، آنچه را كه به نوح در باره آن سفارش كرد، براى شما تشريع كرد و آنچه را به تو وحى كرديم و آنچه را كه در باره آن به ابراهيم و موسى و عيسى سفارش نموديم كه: را برپا داريد. دوم؛ دستور فرمود؛ در دین، داشته باشید. این مهم در سوره توبه آیه ۱۲۲ چنین آمده ؛فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَهٍ مِنْهُمْ طَائِفَهٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ چرا از هر فرقه‏ اى از آنان دسته‏ اى کوچ نمى کنند تا در دین آگاهى عمیق پیدا کنند! ✅چیستیِ در دین؛ تفقه از ماده « » است. معنای فقه، مطلق فهم نیست، بلکه فهم عمیق و بصیرت کامل به حقیقت یک چیز را فقه می گویند. این معنای از تفقه در دین می تواند خود را در دوسطح نشان دهد. 1⃣معنای اول تفقه در دین تفقه در دین؛ گاهی بمعنای دین باوری و دین رفتاریِ درست و بجا در تمام شـؤون اسـلامـى؛ اعـم از آنـچـه مـربـوط بـه اصـول اعـتـقـادی و جـهان بینى باشد یا اخلاقیات یا اجـتـمـاعیات و یا عبادات و یا مقررات مدنى و یا آداب خاص در زنـدگـى فردى و یا اجتماعى است. در این صورت تفقه در دین وظیفه هر شخص دین داری خواهدبود. 2⃣معنای دوم تفقه در دین تفقه در دین؛ گاهی بمعنای تحصیل علوم مربوط به دین است که خروجی آن «تفقه مجتهدانه در دین» است. 👈 این اصطلاح در صدر اسلام بدین شکل امروزی آن مطرح نبوده و در قرون بعدی وارد گفتمان دینی شده است.در اینصورت دستور تفقه در دین، شامل همگان نمیشود و این وظیفه عده ای است که آمادگی ورود به های تحصیل علوم دینی را دارند. ما به جهتی که خواهیم گفت نمیتوانیم به این معنا وفادار باشیم. 🛑تفقه در دین است و نه فقط هر تفسیری از آیه سوره توبه که خروجی آن این باشد که آیه منحصر به طلاب علوم دینی و مجتهدان شود، مورد نقد این قلم است. چون، اولا؛ چنین نگاه انحصاری در تفقه دینی در صدر اسلام مطرح نبوده و طبعا چیزی بنام حوزه های علوم دینی نبوده، بلکه آنچه بوده مسجد بوده و در آن، بیان احکام و معارف دینی بشکل ساده و همه فهم، اما دقیق و عمیق به مسلمین ارائه می شده. و آیه سوره توبه همگان را به آن فرا خوانده است. و ثانیا؛ وقتی معنا و مفاد آیه شریفه دارای شمول و فراگیری است، ما نمیتوانیم مانع از شمول آیه سوره توبه نسبت به همه مسلمانان شویم. در نتیجه همه مسلمین موظف اند؛ در حد و امکانات و مساعدت شرائط، به تمام احکام و معارف دینی آشنائی کامل داشته باشند. 🔻بله باید این اعتراف تلخ را داشته باشیم که چون به این دعوت بلکه دستور فرا گیرِ قرآن در جهت فهم عمیق دین، بی اعتنا شدیم و تفقه در دین را مختص مجتهدان حوزوی کردیم، وضع دینداری جامعه ما چنین شده که از گفتنش فراری هستیم! 🛑درموارد متعدد می بینیم تفقه در دین را ائمه (ع) وظیفه همگانی معرفی نموده اند. امام موسی کاظم( ع) فرمود: "در دین خدا، دنبال باشید، زیرا فهم عمیق در دین، کلید بصیرت و کمال عبادت و سبب تحصیل مقام‌های والا و مراتب شکوهمند در امور دین و دنیاست. و برتری فقیه بر عابد، مانند آفتاب است بر ستارگان و کسی که در دینش فهم عمیق نجوید، خداوند هیچ عملی را از او نپسندد." «تَفَقَّهُوا فی دینِ‌الله فَاِنَّ الْفِقْهَ مِفْتاحُ الْبَصیرَهِ، ...» (تحف العقول/ ۴۱۰) با کمترین توجهی به این حدیث درمی یابیم؛ قطعا تمام مقصود از تففه، فقه اصطلاحی نیست. چون عده ای اندک اصطلاحات این علم را آگاه می شوند. 🔻در حدیث دیگری از حضرت صادق (ع) روز جمعه را به عنوان روزی که امکان ازدیاد فهم دینی مقدور است، مطرح نموده است؛"بدا به حال کسی که در روز به فهم عمیق دین توجهی ندارد و مسائل دینی را مورد پرسش قرار نمی دهد."(اصول کافی) 🔻علت اختصاص روز جمعه برای دربافت فهم عمیق دینی یا به جهت فراغتی است که افراد دارند و می توانند به مطالعه و بحث و بررسی در مسائل بپردازند و یا به جهت شنیدن خطبه های نمازجمعه است که معارف عمیق دینی در آن به مسلمین القاء می شود. البته نه اکثر خطبه های جمعه کنونی جهان اسلام که وضع اسفناکی دارد! 🎙استاد هادي سروش قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين 🆔@quranpuyan
و 🛑قسمت نهم : دور شدن از فقه قرآنی و مقاصد دین، از عوارض عدم تفقه در دین است. فقه قرآنی جامعه پاک طلب می‌کند؛ نه‌تنها ادای مناسک و فرائض. ✅در موجود، به طور غالب، از اهداف دین سخنی در میان نیست و از به دور است. فهم و اجتهادی که در احکام دین به کار برده می‌شود، غالبا غافل از است. تفقهی که قرآن کریم به آن دعوت می‌کند، مقصد یا مقاصد تفقه را نیز بیان می‌دارد؛ یعنی انذار و تحذیر در میان مسلمین. «انذار و تحذیر» یعنی جامعه مسلمین از هر ناپاکی و ناراستی به دور باشد. فقهی که تأثیر انذار و تحذیر در پی نداشته باشد، عقیم خواهد بود. 📗فقه قرآنی جامعه پاک طلب می‌کند؛ نه‌تنها ادای و فرائض. در کتاب‌های صوم و صلوه و حج و سایر کتب فقهی، از اهداف این عبادات بحث نمی‌شود. تنها سخن از صحت و بطلان و حلال و حرام و طهارت و نجاست است. نماز صحیح آن است که صورت فقهی‌اش درست باشد و مطابق با فتوای فقیه عمل شود؛ همچنین روزه و سایر اعمال عبادی. ⭕️شاید علت این که جوامع اسلامی از اهداف دین دورند و کژی و نادرستی و ناراستی در آن زیاد به چشم می‌خورد، این باشد که اهداف دین در باور مردم ننشسته است. کسانی که در نوشته‌های خود مقاصد شریعت را پیش کشیدند و فقه خود را، با اصطلاح مقاصدی کردند، توجهشان معطوف به اهداف دین بود. از جمله شاطبی (م ۷۹۰ق) که از فقیهان مالکی و اهل اندلس و از پیشتازان بود و کتاب «الموافقات» را در همین راستا نگاشت. 👈او نخستین شرط اجتهاد را فهم کامل مقاصد شریعت می‌دانست. این بحث که غایت احکام فقهی چیست و باید آن را فهمید و پاس داشت، از همان قرون اولیة ظهور اسلام مطرح بوده و ابراهیم نخعی که از تابعان بوده، واضع آن است (مهریزی، ۱۳۷۷:۱۸)؛ ↩️ اما از قرون بعد بررسی تطبیقی نظریة مقاصد شریعت توسط افرادی مانند جویینی، غزالی و شاطبی شفاف شد. جویینی مقاصد شریعت را به پنج قسم تقسیم کرد: ⬅️حفظ دین، ⬅️حفظ نفس، ⬅️حفظ عقل، ⬅️حفظ نسل و ⬅️حفظ مال. از نگاه فقه مقاصدی، هر آنچه‎ ‎این پنج‎ ‎عامل را خدشه ‎دار کند، ‎ ‎است و شارع مقدس به‎ ‎هیچ وجه‎ ‎راضی به این امرنیست. احکام در فقه مقاصدی باید در سلامت جان، مال، نسل و عقل اثر داشته باشد؛ زیرا در فقه مقاصدی اصل و منشأ دین و شریعت، آسمانی است؛ اما اهداف آن زمینی و برای مصالح آدمیان است. این که قرآن می‌فرماید: ارسال رسل و انزال کتب برای قوام در جامعه است و اقامه‌کنندگان باید خود مردم باشند (لیقوم الناس بالقسط. حدیدر ۲۵)، این هدف به طور کامل و در بین مردم باید صورت گیرد و زمینی است؛ یعنی دین و شریعت باید در میان مردم معنا پیدا کند. ⭕⭕ جامعه ناپاک و نامطلوب جامعه دینی نیست. مرحوم شهید مطهری می‌گوید: 🔻«اسلام مگر نمی‌خواهد که جامعه اسلامی باقی بماند؟ البته واضح است که می‌خواهد. حالا که می‌خواهد باقی بماند، مگر ممکن است که جامعه‌ای بدون اینکه بر محور بچرخد و در آن جامعه محفوظ باشد، باقی بماند؟ مگر پیغمبر بزرگوار ما خودش نفرمود: «الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم»؟ یعنی اگر یک جامعه عادل و متعادل باشد، قابل بقاست، هرچند مردمش کافر باشند، اگر و اجحاف در نتیجه تفاوت‌ها و پست و بلندی‌ها و ناهمواری‌ها در جامعه‌ای پیدا شد، آن جامعه باقی نمی‌ماند، هرچند مردمش به حسب عقیده مسلمان باشند.» 📚 (شهید مطهری، بیست گفتار، ۷۷). 👈پر واضح است که از اهداف مهم و مقاصد دین و شریعت، در میان آدمیان است. از مفاهیم کثیرالاستعمال قرآن، دو مفهوم عدل و ظلم است. به طور غالب عدل و ظلم در عرف روزگار تعریف می‌شود. فقیهان برای این دو مفهوم بابی در فقه باز نکرده‌اند. از آیاتی مانند: «قل امر ربی بالقسط» (اعراف، ۲۹)، «اُمرت لاعدل بینکم» (شوری، ۱۵)، «انّ الله یأمر بالعدل و الاحسان» (نحل، ۹) و امثال آن در فقه موجود قاعده‌ای ندارد. از باب مثال: در فقه موجود زن نصف دیه مرد است. این فتوا در روزگاری به عدالت نزدیک بود؛ ولی آیا در این روزگار چنین فتوایی مقرون به عدالت است؟ مرحوم آیت‌الله صانعی چنین فتوایی را در این زمان به دور از عدالت قرآنی می‌دانست (یوسف صانعی، کتاب القصاص، ۱۶۶ و۲۰۳). 👌👌گله‌ای که مرحوم شهید مطهری از دستگاه فقه موجود داشت، همین بود که چرا فقیهان از قاعده‌ای نساختند؟ در هر صورت از اهداف مهم شریعت، تطبیق احکام به عدالت و زدودن ظلم در جامعه است. انذار و تحذیر جامعه، که نتیجه تفقه است، نمی‌شود با عدالت همراه نباشد. اگر روح عدالت در احکام فقهی نباشد و عرف جامعه آن را ظلم تلقی کند، پذیرفتنی نیست 🖋استاد فاضل میبدی قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
در ✅تاسف از "اگردربارۀ این علوم (علوم حوزوی) دقت به خرج دهى خواهى دید که طورى تنظیم شده که گویى هیچ احتیاجى به ندارد، حتى ممکن است یک محصل، همۀ آن علوم را فرا بگیرد و متخصص در صرف، نحو، بیان، لغت، حدیث، رجال، درایه، و اصول بشود و همۀ این درس‌ها را تا آخر بخواند و قهرمان این علوم نیز بشود و حتى به پایۀ نیز برسد ولى قرآن را به درستی نتواند قرائت کند یا به عبارتى اصلاً دست به هیچ قرآنى نزده باشد."😢😢 تفسير الميزان، ج 5 ص 276 🟢 کفایه و رد آن را خوب بلدند ولی برای پاسخ به یک پرسش از قرآن باید به تفاسیر مراجعه کنند! 🔸 یا رَبِّ انَّ قَوْمِی اتَّخَذوا هذَا الْقُرْ انَ مَهْجوراً (فرقان/۳۰) پروردگارا، قوم من این قرآن را مهجور ساختند 🔹 یکی از فضلای خودمان در حدود یک ماه پیش مشرّف شده بود به عتبات. می‌گفت خدمت آیت‌الله (سلّمه الله تعالی) رسیدم، به ایشان گفتم: چرا شما درس که سابقاً داشتید ترک کردید؟ (ایشان در هفت هشت سال پیش درس تفسیری در نجف داشتند و قسمتی از آن چاپ شده). 🔸 ایشان گفتند: موانع و مشکلاتی هست در درس تفسیر. گفت من به ایشان گفتم: علامه در قم که به این کار ادامه دادند و بیشتر وقت خودشان را صرف این کار کردند چطور شد؟ 🔹 ایشان گفتند: آقای طباطبایی «تضحیه» کرده‌اند؛ یعنی آقای طباطبایی خودشان را قربانی کردند، از نظر شخصیت اجتماعی ساقط شدند، و راست گفتند. 🔸 عجیب است که در حساس‌‏ترین نقاط دینی ما اگر کسی عمر خود را صرف قرآن بکند، به هزار سختی و مشکل دچار می‌شود؛😔 از نان، از زندگی، از شخصیت، از احترام، از همه چیز می‏‌افتد و اما اگر عمر خود را صرف کتاب‌هایی از قبیل‏ کفایه‏ بکند صاحب همه چیز می‌شود. 🔹 در نتیجه هزارها نفر پیدا می‌شوند که‏ کفایه‏ را چهارلا بلدند؛ یعنی خودش را بلدند، ردّ کفایه‏ را هم بلدند، ردّ ردّ او را هم بلدند، ردّ ردّ ردّ او را هم بلدند، اما دو نفر پیدا نمی‌شود که قرآن را به درستی بداند!!! از هرکسی درباره یک آیه قرآن سؤال شود می‌گوید باید به تفاسیر مراجعه شود. 🔸 عجب‏تر این که این نسل که با قرآن این طور عمل کرده از نسل جدید توقع دارد که قرآن را بخواند و قرآن را بفهمد و به آن عمل کند! 📗 استاد مطهری، ده گفتار، ص۲۲۶ http://www.quranpuyan.com/yaf_postsm19195_mhjwryt-qrn-dr-Hwzhhy-lmyh.aspx#post19195 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
✴️جایگاه ضعیف در فقه کنونی عليرغم اينكه در مقام سخن، عقل در عرض قرآن و سنت و اجماع معرفی می‌شود اما در عمل، عقل، سهم و نقشی جز ورود در یک قلمرو بسیار محدود ندارد 🛑قسمت دوم: 🔃فراز و فرود در تاریخ فقه عقل در تاریخ فقه دوره‌های گوناگون و افت و خیزهای فراوانی را سپری کرده و همیشه از یک ارج و منزلت و از یک موقعیت برخوردار نبوده است. گاهی عقل موقعیت رفیعی پیدا کرده و حقیقتاً در عرض و سنت حضور حداکثری در متن فقه داشته است. گاه عقل در طول قرآن و سنت و صرفاً به منظور رفع گره‌های فهمی ایفای نقش کرده و گاه نیز عقل به دیوار کوبیده شده و به آن به شدت بی اعتنایی شده است. 👈البته باید عرض کنم که شوربختانه در دوره کنونی با اینکه دوره بی نظیر استقرار دولت اسلامی است، همچنان عقل در طول قرآن و سنت است. البته در مقام سخن، عقل در عرض قرآن و سنت و اجماع معرفی می‌شود اما در عمل، عقل سهم و نقشی جز ورود در یک قلمرو بسیار محدود ندارد. 😔 🔻این قلمرو عبارت است از: رفع گره‌های تفسیری، قلیلی از قواعد فقهی از میان قواعد موجود و اصول عملیه در جایی که دلیل روشنی از قرآن و سنت قابل استخراج نیست و شریعت ساکت است که البته قهرمان اصول عملیه را باید امام خمینی(ره) و شهید صدر دانست و الا بسیاری از فقهای عصر ما وارد اتمسفر اصول عملیه نشده‌اند این در حالی است که در شرایط استقرار دولت اسلامی و مواجهه این دولت با سیلی از نیازها، بهترین روش برای اثربخشی و کارآمدسازی فقه، بسط نقش و سهم عقل در استنباط احکام شرعی است. 🔻برای تبیین جایگاه عقل در فقه لازم می‌دانم عرایض خودم را در سه بند مستقل خدمتتان ارائه کنم: ↩️یکم، عقل در کنار و یک منبع برای استنباط قلمداد می‌شود و این را بر اساس آیات و روایات می‌توان اثبات کرد. البته روشن است که در جایی که قرآن و سنت ورود قطعی و واضح دارند، هیچ مجالی برای ورود عقل نیست. ↩️دوم، عقل در تفسیر متون دینی ید طولایی دارد. حتی می‌توان گفت بدون عقل امکان فسیر وجود ندارد. ↩سوم، در دو بحث و ، که دو بحث بسیار جدی و سرنوشت ساز در فقه است، بدون حضور گسترده عقل در کنار قرآن و سنت، فقه خلع سلاح می‌شود. یعنی عموم احکام ثانویه و احکام حکومتی از سوی ولی فقیه که جنبه موقت دارند، بدون استفاده از قابلیت منحصربفرد عقل در فقه صادر نمی‌شوند. ⭕️لزوم باز شدن در فقه 👈در ادامه، قصد دارم به نحو واضح‌تر، به اهم ضرورت‌های توسعه گستره عقل در فقه بپردازم: ⬅️اولاً، درصد عمده‌ای از شرایط تاریخی امروز با شرایط تاریخی عصر معصوم(ع) متفاوت است و هم‌اکنون شریعت با کمی انقباض، بیشتر در موقعیت شکل‌دهی به هسته مرکزی و سخت قرار دارد. ⬅️ثانیاً، بسیاری از نیازهای تمدنی نوظهور است. این نوظهور بودن یک مسئله ساده و پیش پا افتاده یا یک مسئله شکلی نیست در موارد زیادی توأماً شکلی و ماهوی است. ⬅️ ثالثاً، بر خلاف عمده تاریخ تشیع که شیعه نه تنها دولت نداشته بلکه در اوج انزوا به سر می‌برده، امروز به جایی رسیده که از علاوه بر برخورداری از دولت، از احیاء تمدن سخن به میان آورده است. ⬅️رابعاً، تمدن‌سازی یعنی توانایی ساخت منعطف میلیون‌ها برای حیات مدنی که این قاعده سازی‌ها بدون مدد عقل به عنوان یک منبع صد در صد مورد تأیید دین ممکن نیست. 💫ادامه دارد 🖋حجت‌الاسلام والمسلمین رضا غلامی، 💻نقل از سايت انديشه ما کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
↩️ دستاورد مهم ما جمهوری اسلامی بود و امروز باید بسنجیم که چقدر بر مبنای جمهوریت اسلامی گام بر می داریم ↩️ ما هر چیزی را نمی‌توانیم بنامیم و وقتی از امام هم پرسیده می‌شود، پاسخ می‌دهند همان جمهوری که در دنیا هست ↩️ جمهوری مقوماتی دارد که باید تحقق یابد. لوازم این مقومات، و بیان و از هر دین و آیین و جنسیتی است ↩️ اسلامی که انقلاب عرضه داشت نه اسلامی و نه بلکه جمهوری اسلامی است ↩️ در الگوی اصلی جمهوری اسلامی، با و سازگار نیست ↩️ مباحثی که ایران و اسلام را در مقابل هم قرار می‌دهد یا برای دفاع از یکی، دیگری را نادیده می‌گیرد، جفا و مباحثی انحرافی است. ↩️ ایرانی، اسلام را با آغوش باز پذیرفت و امروز از اسلام دفاع می‌کند؛ ایرانی، اسلام را پذیرفت اما نژادپرستی و برتری قومی را به نام اسلام نپذیرفت و زبان و فرهنگ خود را تغییر نداد که این اصالت ایران را نشان می‌دهد. ↩️ ما هستیم و به ایرانی بودن خود افتخار می‌کنیم ولی از یاد نبریم که بخش بزرگی از جامعه ما اسلام را از دل و جان پذیرفته‌است و این بسیار کج اندیشی است که به نام اسلام، ایران را قربانی کنیم یا اسلام را نادیده بگیریم. ↩️ اگر روابط بین انسانها، رابطه بین شهروند و حکومت و روابط با دیگر جوامع بر مبنای و باشد، بسیاری از مشکلات موجود حل خواهد شد ↩️ اخلاق و عدالت امری انسانی است و بعثت پیامبران برای ایجاد و تکمیل است؛ آیا دینی که هدفش برپایی عدالت و اخلاق است، می‌تواند احکام غیرعادلانه و غیراخلاقی داشته باشد؟ اگر داشت اشکال در نحوه برداشت هاست. ↩️ آیا رسالت حکومت، فقط اجرای است و آیا همه اسلام این است؟ اخلاق، عدالت، روشن‌بینی، فتوت، گذشت و توحید کجاست؟ ↩️ این طور تلقی شده که مبنایی‌ترین امر در حکومت اسلامی است و باید فقیهان در راس باشند و فقه در جامعه اجرا شود اما این فقه تا چه حد مهم است و آیا اگر دیدمان را نسبت به آن عوض کنیم، بسیاری از مشکلات امروزمان حل نخواهد شد؟ ↩️ اگر آن روز که شد می‌گفتیم اسلامی که کنار این جمهوری می‌نشانیم، و مردم و توسعه را قبول ندارد و برای هیچ اصالتی قایل نیست و ... ؛ آیا مردم به این رأی می دادند؟! ↩️ اگر بگویید هر کس با روال و روش و رویکرد موجود است، او ضد است و باید نابود شود که این بدترین شکل است ↩️ سنت پرستان ظاهرگرا ممکن است بگویند از کجا آمده است؟ می‌گوییم از همانجا که و جمهوریت آمده است ↩️ ممکن است آنان که از ملت تلقی و تبارگرایانه دارند تأکید و تکیه بر شهروند و شهروندی را مخل اقتدار ملت و انسجام آن بدانند. خیر! 👈یکپارچگی ایران و اقتدار آن را و و حفظ می‌کنند. ↩️ امیدوارم به استقرار درست اهتمام بورزیم ✍گزیده هایی از سخنرانی و پیام های حجت الاسلام سیدمحمد خاتمی کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دین ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
⭕ما حوزويان كوتاهي كرديم. به ظاهر پرداختیم، اما به باطن آن اهمیت ندادیم به و اصول اهمیت دادیم ولی از و معنویت غافل شدیم. 🖊 از سخنان ايت اله علی اکبر صادقی رشاد، رئیس شورای عالی حوزه های علمیه تهران در همایش بزرگداشت حاج آقامجتبی تهرانی: 💫آقامجتبی هوای دل مردم را داشت. شب‌های احیا حدود ۵۰۰ هزار نفر در جلسات آقامجتی حاضر می‌شدند و او از عمق دین برای مردم می‌گفت. گاهی جلسات فقه را تعطیل می‌کرد و می‌فت. 👈ما از جایگاه غافلیم، قلب هم در ادبیات ایرانی و هم در ادبیات دینی جایگاه فوق العاده ای دارد. یکی از واژه هایی که بیشترین ترکیب را در زبان فارسی ساخته اند، کلمه « » است و در ادبیات دینی هم بی نظیر است چون بیش از ۱۴ هزار بار واژه «قلب» در روایات آمده است. 💕من ۵۶ وصف در قرآن درباره قلب پیدا کردم و ۶۰۷ وصف در روایات در شأن قلب آمده است. قلب سلیم از ریا و شرک و شک پاک است و در اختیار خداست. در روایات آمده که قلب، حرم خداست و چرا آن را به دیگران می سپارید که غصبی بالاتر از غصب قلب نیست. ↩️ما قلب مردم را فراموش کردیم چون قلب خودمان را فراموش کردیم و به « » چسبیدیم. کارهای فراوانی در ۴۵ سال شده ولی بیش از قلب به ظاهر پرداخته ایم و نقش ما طلبه ها در این زمینه زیاد است. ❌ما باید هوای دل مردم را داشته باشیم. زمانی که به پرداختیم، به باطن آن اهمیت ندادیم. به و اصول اهمیت دادیم ولی از و معنویت غافل شدیم. بزرگان ما در هفته گاهی فقه و اصول می گویند اما چندجلسه اخلاق می گویند. ⭕️جوانان ما در این اسیر شده و به دام افتاده اند. ما می بینیم کسی که زخمی یا اسیر می شود تکریم می ‌شود ولی اسیر جبهه فرهنگی را طرد می‌کنیم. ❌ما کوتاهی کردیم و من استغفار می‌کنم. گرچه شب و روز کار می‌کنم و گاهی تا صبح مشغول مطالعه و کار هستم ولی باز هم خودم را مقصر می دانم. 💻نقل از سايت شفقنا کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دین ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
✴️آنکه است، است نه مفسّر 👈شما در غالب اين بحثهاي تفسيري آنجا كه جاي عميق علم نيست در خود ما اماميه مي‌بينيد چندين اختلاف هست، چندين برداشت هست، چه رسد اختلاف ما و برادران اهل سنت مبادا كسي خيال كند كه شرع معصوم است پس هم معصوم است، نه خير نه معصوم است، نه فقيه، به دليل اختلافي كه ما داريم. 📗 و است اين قرآن وحي است، اما نه آن معنايي كه مفسّر مي‌فهمد، 🔻نه آنكه شيخ طوسي مي‌فهمد، نه آنكه شيخ مفيد مي‌فهمد به دليل اينكه شيخ طوسي و شيخ مفيد و [شيخ] صدوق(رضوان الله عليهم) همه از آيه دارند استفاده مي‌كنند سه نوع است، سه تا رأي متعارض يا همه از آن حديث دارند استفاده مي‌كنند سه تا رأي متعارض. در طي اين چهارده قرن در قرن اول بين فقها چه اختلافي بود، در قرن دوم چه اختلافي بود، اختلافي [كه] بين شيخ مفيد و شيخ صدوق الي ما شاء الله هست مرحوم صدوق تقريباً هشتاد الي صد مطلب درباره عقايد گفت، مرحوم شيخ مفيد آمده زير همه اينها را آب بسته، بعد آن تعبير تند را دارد مرحوم شيخ مفيد كه ديگر ما به خودمان اجازه نمي‌دهيم آن تعبيري كه شيخ مفيد نسبت به شيخ صدوق دارد آنها را عرض كنيم، اين هست. 🖋قول و فقها نیست. افراد عادي مفسّران قبلي، اقدمين، قُدما اينها قولشان به عنوان يك صاحب‌نظر مطرح است نه به عنوان حالا از قُدما يا متأخرين يا اقدمين يا متأخر متأخرين مطلبي را فرمودند جا براي تأمّل و تفكر ديگران باز هست اگر مطابق يافتند كه مي‌پذيرند وگرنه ردّ مي‌كنند يا مي‌گويند كاري به آن نداريم 👈ولي درباره قول معصوم نمي‌شود اين طور حرف زد كه اگر فهميديم، فهميديم؛ نفهميديم ردّ مي‌كنيم ما قول معصوم را بر قرآن عرضه مي‌كنيم روايت را در صورتي كه يقين به صدور نداشته باشيم، اگر يقين به صدور داشته باشيم كه عرض بر قرآن لازم نيست، اما اگر يقين به صدور نداشتيم عرض بر قرآن مي‌كنيم آن وقت مي‌شود . 🖋ایت الله جوادی املی تفسیر سوره نحل کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
✔️ بوی دهاتی می‌دهد و بوی شهری # فقیه و مجتهد کارش و است، اما اطلاع و احاطه او به موضوعات و به اصطلاح طرز در فتواهایش زیاد تأثیر دارد. فقیه باید احاطه کامل به موضوعاتی که برای آن موضوعات فتوا صادر می‌کند داشته باشد. 👈 اگر فقیهی را فرض کنیم که همیشه در گوشه خانه و یا مدرسه بوده و او را با فقیهی مقایسه کنیم که وارد جریانات زندگی است، این هر دو نفر به ادلّه شرعیه و مدارک احکام مراجعه می‌کنند، اما هرکدام یک جور و یک نحو بخصوص استنباط می‌کنند. 👈 اگر کسی فتواهای فقها را با یکدیگر مقایسه کند و ضمناً به احوال شخصیه و طرز تفکر آنها در مسائل زندگی توجه کند می‌بیند که چگونه یک فقیه و اطلاعات خارجی او از دنیای خارج در فتواهایش تأثیر داشته به طوری که فتوای عرب بوی عرب می‌دهد و فتوای عجم بوی عجم، فتوای دهاتی بوی دهاتی می‌دهد و فتوای شهری بوی شهری. 📚 استاد مطهری، ده گفتار، ص129،130 کانالِ قرآن‌پویان  تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan  ┗━━🌹💠🌹━━┛
🔻تاملي در گفتار امام رضا ع: ، مانند در گله گوسفند هستند. ↩️"در اندیشه سیاسی صدرالمتالهین شیرازی معروف به ملاصدرا، سیاستمدارانِ منافق با لباس فقه و شریعت وارد میدان سیاست می شوند و اخلاق را نابود می کنند! وی در کتاب "رساله سه اصل" به این مهم تصریح نموده و با اشاره به کسانی که شریعت و احکام الله را سلیقه ای مطرح می کنند تا قدرت و ریاست شان را دوام بخشند، سخت می تازد و می گوید: ⭕ "اهل نفاق خود را در لباس و صلاح، نمایان می کنند." مقصد و مقصود ملاصدرا روشن است در اینکه اهل نفاق برای نهادینه کردن قدرت و ثروت از یک سو؛ از "اصطلاحات فقهی" بهره می گیرند تا امیال خود را به فروع فقهی و قوانین حقوقی تحمیل کنند! واز سوی دیگر در حوزه رفتار سیاسی؛ خود را "اهل صلاح" معرفی می کنند! جدا جایی نمی توان نفاق را با همه معنا و مفهوم اش به این کاملی پیدا کرد! 🔻ملاصدرا شاگرد مکتب ائمه اطهار(ع)است که آنان سیاست و ریاستی که فاقد اخلاق باشد را مانندِ "بودن دو گرگ درنده در ميان گله گوسفندی است که چوپان ندارد"، معرفی فرموده اند.( ر.ک:اصول كافی، ج۲ص۲۹۷) 🌱در واقع رضا(ع) در حدیث بالا از چنین سیاست ورزی شومی به دو در یک گله نام برد، تا اشارت به معنائی دقیق داشته باشد و آن این که وقتی دو گرگ به گله حمله می کند، راه فرار گوسفندان از خطر را می بندند و در نتیجه چیزی را سالم نمی گذارند. این چنین است که ملاصدرا؛ اهل بیت(ع) را چهره هایی مبارز در مصاف با ریا و نفاق معرفی می کند و می نویسد؛"اهل بیت عصمت و طهارت(ع)؛ گرچه مورد مکر ارباب رزق و ریا قرار گرفتند، اما چون مفتونِ اهل ریا و حیله و متشبّهان به اهل علم و تقوا نشدند، ذره ای از قدر و منزلت شان کم نگشت و در دنیا و آخرت مُعزز و مکرّم بودند و دشمنان دین را در دین و دنیا رسوا کردند." 👈نقطه مقابل این تفکر انسانی و اسلامی، تفکر ماکیاول است که می گوید: "شهریاری که بخواهد شهریاری را از کف ندهد می باید شیوه های ناپرهیزگاری را بیاموزد و هر جا که نیاز باشد به کار بندد.. اخلاق در این عرصه چیزی جزء شیادی نیست." (ماکیاولی،۱۱۷) بله، از کسی که تابع محض جان لاک است که صریحا سیاست را بیگانه از اخلاق می داند چنین عبارت دردآوری بعید نیست! اینجاست باید سخن گاندی را تداعی کرد که گفت: 👈"سیاست بدون نابودی است". 🔻🔻در سیاست بدون اخلاق، شرافت می رود و بجای او، همه چیز های دیگری می نشیند، مانند؛ ، استبداد، ، ، حق کشی، نفاق، چاپلوسی، خشونت، قضاوت ناحق، قانون های فردگرا، و .. خلاصه؛ سیاست بدون اخلاق، جهنمی مملو از آتش های نابود کننده انسانیت، رشد، تعالی و پیشرفت و هر چیزی که نمادی از خوبی باشد، خواهد بود." ✍️ حجت الاسلام هادی سروش. کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━
💢ملاحظه و قابلیت اجرای ،علت تفاوت فتوای در اوایل انقلاب با نظرات متاخرشان است. 🔸نمونه : و در جلوگیری از الف) اوایل انقلاب در تاریخ 28/4/58 در دیدار کارکنان صدا و سیما «این دستگاه را اصلاحش کنید، نباشید که حتماً باید بین این خبر و این خبر باشد. ... یک کارهایی بکنید که موسیقی را ترکش کنید.» (صحیفه امام، ج9، ص157) دو روز بعد در دیدار کارکنان رادیو دریا : « موسیقی را حذف کنید ... اینکه می گویند که اگر چنانچه موسیقی در رادیو نباشد، آنها می روند از جای دیگر می گیرند موسیقی را، بگذار بگیرند از جای دیگر، شما عجالتاً آلوده نباشید؛ این موسیقی را حذفش کنید بکلی»(همان، ص205) ب)سال 66 امام بدلیل آنکه از برنامه های سیما حمایت می کرد، مورد اعتراض قرار می گیرد. مثلا در سال 64 با امضای آقای اذری قمی برای امام نامه می نویسد که اولا چرا آلات موسیقی زمان شاه در صداوسیما استفاده می شود و ثانیا در فیلم های خارجی، بدون حجاب اند و ثالثا زنان و مردان با هم اجرای دارند و رابعا با زنانی که بیش از وجه و کفین ایشان پیداست، مصاحبه می شود و مصاحبه گر به او نگاه می کند و...). در اثر این اعتراضات، رئیس صداوسیما از امام سوال می کند که چهره و گردن و موی سر زن ها پیدا هست، هم که می گیرند که بدن مرد ها بسیاری اش عریان است، حکم آن چیست؟ بعد رئیس شورای سرپرستی هم یک نامه جدا به امام نوشتند که بله، شکایاتی به ما می رسد نسبت به این فیلم ها و سریال ها و آهنگ ها که خلاف شرع است، مخالف اهداف عالی انقلاب است. عجیب است که امام همین موارد را و همین هایی را که این آقایان سؤال کردند که مویشان گاهی پیداست و گردنشان گاهی پیداست ودر ورزش مردان، بدن آنها پیداست، را تجویز می کنند و می گویند: 👈👈«نظر نمودن به این قبیل فیلمها و نمایشنامه ها هیچ یک اشکال شرعی ندارد و بسیاری ‌از آنها آموزنده است و پخش آنها نیز اشکالی ندارد...»(صحیفه امام، ج20، ص445) دو روز بعد از پاسخ امام به نامه رییس سازمان صدا و سیما و رییس شورای نظارت ، رئیس جمهور به امام نامه نوشت که آقا! این موارد بعضی هایش است و برای غالب افراد تحریک کننده است. این را هم می شود تجویز کرد؟ آیا ما نسبت به این تحریکاتی که برای غالب افراد جامعه اتفاق می افتد و حرام است و ناشی از فیلم های تلویزیون است، مسئولیت نداریم؟ 👈 سؤال این است که آیا مسؤولین صداوسیما وظیفه دارند که آنچه برای بسیاری از مردم شهوت انگیز است، پخش نکنند؟» ◾️امام چه پاسخی داد؟ آیا فتوای خود را محدود و مقیّد کردند و بار جلوگیری کردن از زمینه گناه را بر عهده دولت گذاشتند؟ هرگز! بلکه فرمودند: «‌بسمه تعالی هر کس با تماشای این فیلمها دچار شهوت شود باید اجتناب کند و هر کس با شهوت‌ ‌به این فیلمها نگاه کند مرتکب گناه شده است» (صحیفه امام ج20، ص448) یعنی صداوسیما مسؤولیتی ندارد. یعنی از بین بردن زمینه و مقدمات گناه و معصیت برعهده حکومت اسلامی نیست 🔴ریشه اختلاف نظر امام با عده ای از هم در همین سبک استدلال و روش بود. امام می فرمودند که در این کشور و در این زمان چیست؟ اینکه شما داشته باشید برای فلان موضوع درست است. بله روایت هست، ولی آیا روایتی است که با این شرایط می سازد یا نمی سازد؟ روایت وابسته به است یا نه؟ مگر ما روایت نداریم که امیرالمؤمنین (ع) بیت المال را تقسیم می کرد و تقسیم می کرد تا تمام می شد، بعد هم جارو می زد و همانجا نماز هم می خواند. (وسائل الشیعه، ج15، ص108) حالا شما بفرمایید این کار شدنی است؟ خزانه را می توان جارو کرد؟ کسی می تواند چنین کاری کند؟ هرگز! با اینکه روایت داریم. 👈ولی مهم این است که آیا روایت ناظر به شرایط خاص نبوده؟ و حتی اگر روایت مشتمل بر حکم کلی است، تازه روایت پنجاه درصد کار است. پنجاه درصدش این است که آیا شرایط ما از نظر اجرایی با این روایت وفق می دهد یا وفق نمی دهد؟ و ما با چه شیوه ای می خواهیم آن حکم کلی را اجرا کنیم. 👈پس اینجا ما یک ضابطه ای داریم. قبلاً درمقام افتاء یا اظهارنظر فقهی، خودمان را فارغ از این می دیدیم که این حکم دارد یا قابلیت اجرا ندارد. فقه قبل از انقلاب، معلّق در هواست که معلوم نیست می تواند روی زمین بنشیند یا نه. یک آزاد بدون در نظر گرفتن شرایط و صرفاً بر اساس مبانی، همین و بس! آن فقه برای حل مشکلات فعلی جامعه مثل یک دستگاه ماشین است که طراحی آن بصورت دقیق انجام گرفته ولی هنوز تست نشده. 🔴بخشی از سخنرانی استاد سروش محلاتی باعنوان امام خمینی و گذار به (آرشیو) ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
حراست از با « تیر و تبر و تشر و تبعید» محقق نمی‌شود، بلکه نیازمند بازآفرینی فضای گفت‌وگو و نوآوری در است ❇️ نباید به معنای توقف و جمود باشد، بلکه باید قادر باشد در برابر تحولات اجتماعی، سیاسی و حقوقی دنیا موضع‌گیری‌های نوین و منسجم داشته باشد. در همین راستا، استفاده از و در استنباطات فقهی ضروری است. ✅سه در حوزه علمیه 1⃣ جریان یا این جریان بیشتر در فضای غیرحوزوی رایج است و به تحلیل‌های سطحی و بدون عمق فقهی می‌پردازد. این افراد نه به روایت توجه می‌کنند، نه به آیات، و نه به ضرورت فقه. 2⃣جریان این جریان، آنتی‌تز جریان نخست است و به اشتباه فقه سنتی نامیده می‌شود. به‌طور مطلق از هرگونه تجدید و استفاده از عقل و مقاصد شرعی سرباز می‌زند و همین امر، رمق را از فقه شیعه و تراث آن گرفته است. سخنانی مانند این‌که «عقل در نظام استنباط کارایی ندارد» یا «نباید از مقاصد شارع در استنباط و نصوص معین مقاصد استفاده کرد» را می‌توان از مصادیق این تفکر دانست. اگر ما چنین تفکری داشته باشیم، به نظر شما می‌توانیم با نظام‌های حقوقی دنیا مقابله کنیم؟ ابتدایی‌ترین مسائل خود را نیز نمی‌توانیم پاسخ دهیم. 3⃣جریان این جریان هم به هنجارهای فقهی احترام می‌گذارد و هم از و نقد علمی استقبال می‌کند. این به معنای توقف نیست؛ و اگر نظر جدیدی مطرح شد که فقه من آن را هضم نمی‌کند، نباید شروع به حمله و کنیم. 🔹کاربست ، ضرورت امروز فقه شیعه دیگر دوران تجمد گذشته است و ما باید از عقل در جای خودش استفاده کنیم. طلبه‌ای با شما سخن می‌گوید که چند هزار ساعت روی این موضوع کار کرده است؛ لذا اگر قائل به صیانت از حوزه هستیم، باید از این تراث—چه روایتش، چه فقهش، چه شیوه‌ی استدلالش—با چنگ و دندان دفاع کنیم. لکن حراست از این تراث، به قول رهبری، با رَمی و تیر و تبر و تشر و تبعید نیست، بلکه به ایجاد نشاط است؛ یعنی باید فضای علمی قم، فضای نشاط علمی باشد. 🔹پرهیز از و تقویت کرسی‌های علمی اظهارنظرهای خشن و ناآدبانه، به‌ویژه در فضای داخلی حوزه، یکی از عوامل تضعیف‌کننده‌ی فرهنگ علمی و مناظره‌ی سالم فقهی است. تشکیل و ایجاد فضای نشاط در ، می‌تواند به‌عنوان راهکاری برای توسعه‌ی فقه با حفظ هویت آن مطرح شود. ♦مثلث «قرآن، سنت و عقل» به‌عنوان بنیان‌های اصلی استنباط فقهی است؛ اگر این سه وجود داشته باشد، نتیجه‌اش می‌شود شیخ طوسی، شیخ مفید، شهیدین، و مراجع معتبر و بزرگ امروز ما. اگر هر کدام از این‌ها نباشد یا کمرنگ شود، خطرناک است. آیت الله ابوالقاسم علیدوست کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛