🔵 #بصیرت و #شجاعت شهيدمطهری در #آسيب_شناسي مباحث و نهادهاي #ديني
🛑قسمت اول :
یکی از امتیازات مطهری این بود که او نقد آسیب شناسانه نسبت به مباحث دینی داشت و بخصوص نهادهای دینی را با جرأت و شجاعت، آسیب شناسی میکرد. مثلا نقدهای او از نهاد #روحانیت مثل #عوام_زدگی، از عمیق ترین و جامع ترین و در عین حال صریح ترین نقدها در این موضوع است که مشابهی برای آن وجود ندارد.
نگاه آسیب شناسانه او به حواشی #عزاداری_حسینی نیز با نگاههای دیگر، کاملا متفاوت است. او هر چند با طرح این مباحث، هزینه سنگینی میپرداخت ولی حاضر نبود، رسالت عالمان راستین را کنار گذاشته و بر طبق ذائقه جاهلان مقدس نما سخن بگوید.
با رفتن مطهری، روحانیونِ بنام، مشی او را ادامه ندادند و چشم را بر #افراطگرایی بسته و به توجیه روی آوردند.
❇آسیب شناسی #امربه_معروف و #نهی_ازمنکر
یک نمونه از نگاه آسیب شناسانه استاد شهید را در مواجهه او با امر به معروف و نهی از منکر میتوان دید.
در سالهای پیش از انقلاب، روحانیون و متدینان، با آه و درد از عدم امر به معروف در جامعه شِکوه و فغان داشتند. کتاب با عنوان "دو از یاد رفته" منتشر میکردند و از این فریضه به عنوان واجب "فراموش شده" یاد میکردند.
مطهری نیز هر چند از این بی اعتنایی، ناراحت بود ولی رویکرد او با دیگران متفاوت بود و از نهی از منکرهای "انجام گرفته" ، مانند نهی از منکرهای "انجام نگرفته" متاثر بود!
در سال ۱۳۴۰ دوست صمیمی و دانشمندش دکتر ابراهیم آیتی درباره فریضه سخنرانی کرد و آن به عنوان "واجب فراموش شده" یاد کرد، پس از آن وقتی نوبت به سخنرانی استاد در آن جلسات رسید، به نقد نظر آیتی پرداخت که این فراموش شدگی بدلیل آن است که
👈" ما با رویکرد خودمان، مردم را از نهی از منکر #بیزار کرده ایم و این اصل را فراموشاندیم! "
و در توضیح خود اضافه کردند:
چه #جرمها و #جنایتها به نام نهی از منکر واقع نشد ! (ده گفتار)
کدام عالم دینی را سراغ دارید که برای #نهی_ازمنکر دل بسوزاند و در عین حال در سخنرانی عمومی و سپس در کتاب منتشر شده، از برخی نهی از منکرهای متشرعان به عنوان "جنایت" نام برده و به نمونه هایی از آن جنایات اشاره کند؟!
مطهری به برخی از نهی از منکرهای دوره اخیر [قاجار] اشاره میکرد و از آنها به "هولناک و وحشتناک" تعبیر مینمود و خدا را شکر میکند که این نهی از منکرها [در دوره پهلوی] از بین رفته است!
🔻لطفا امر به معروف را ترک کنید
آیت الله مطهری بقدری از حرکتهای جاهلانه ای که بنام نهی از منکر انجام میشود ناراحت بود که میگفت:
💢"بهتر اینکه ما جاهلها امر به معروف و نهی از منکر نکنیم، چه منکرها که بنام امر بمعروف و نهی از منکر بوجود نیامده" (حماسه حسینی)
او بجای آنکه مردم را تحریک به نهی از منکرهای جاهلانه و خودسرانه کند، به آنها هشدار میداد که چون معروف و منکر را نمیشناسند و روش صحیح آن را نمیدانند در این عرصه وارد نشوند:
💢"خیال کردیم برویم و امر به معروف و نهی از منکر کنیم؟! از شما میپرسم اصلا من و شما میفهمیم که امر به معروف و نهی از منکر چیست و چگونه باید انجام شود؟"
به نظر استاد مطهری، ضرر و زیانی که از راه اجرای #جاهلانه نهی از منکر برده ایم، از ترک نهی از منکر نبرده ایم. یعنی اگر ما نهی از منکر نکنیم، خسارت کمتری به دین و اخلاق وارد میشود!
👈ایشان روایتی از امیرالمؤمنین میخواند که خداوند #امربه_معروف کنندگان_فاسد و اهل منکر را لعن فرمود:
لعن الله الامرین بالمعروف التارکین له، و سپس میگفت:
" کسی صلاحیت امر بمعروف دارد که مراحل: ٱلتَّـٰٓئِبُونَ ٱلۡعَٰبِدُونَ ٱلۡحَٰمِدُونَ ٱلسَّـٰٓئِحُونَ ٱلرَّاكِعُونَ ٱلسَّـٰجِدُونَ را طی کرده باشد تا سپس نوبت به: ٱلأٓمِرُونَ بِٱلۡمَعروفِ وَٱلنَّاهُونَ عَنِ ٱلۡمُنكَرِ برسد و کسانی که العابدون نیستند و الحامدون نیستند و السائحون نیستند و الراکعون نیستند و این منازل را طی نکرده اند و میخواهند آمر به معروف باشند، خداوند آنان را لعنت میکند."
🖌استاد سروش محلاتي
ادامه دارد
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دین
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
🔵 #بصیرت و #شجاعت شهيدمطهری در #آسيب_شناسي مباحث و نهادهاي #ديني
🛑قسمت دوم
❇آسیب شناسی #امربه_معروف و #نهی_ازمنکر
🔻امر به معروف #عقلانی
مطهری فقیهی برجسته بود ولی فقهش در محدوده تقلید از فقهای پیشین نبود.
در فقه او، اجتهاد و استنباط در روایات خلاصه نمیشد. فقه مطهری جدای از عقلانیت نبود، لذا وقتی به امر به معروف تاکید میکرد، فقط آن را در قلمرو شیوهها و روشهای مورد تایید علوم اجتماعی، مشروع و مجاز میدانست.
و در زمانی که به تعبیر خودش کسی "غیر از پند و بند" نهی از منکری نمیشناخت، میگفت:
"روانشناسی و جامعه شناسی میخواهد تا انسان بفهمد که چگونه #امربه_معروف کند و تشخیص دهد منکر از کجا سرچشمه میگیرد؟"
البته او اگر امروز بود، پاسخ اینگونه سوالاتش را دریافت میکرد که "سرچشمه منکر" معلوم است، نه روانشناسی میخواهد و نه جامعه شناسی، فقط یک چیز میخواهد و آن هم "دشمن شناسی"
🔻نطق و منطق مطهری در برابر مدعیان امر به معروف (که میگفتند: ما احتمال تاثیر میدهیم پس وظیفه داریم) این بود که:
⭕️"تو که نمیدانی راه امر به معروف چیست، تو که روانشناسی نمیدانی که برای نفوذ در بشر از چه راهی باید با روح او مواجه شد، تو که جامعه شناسی نمیدانی، حق نداری بگویی من #احتمال_تاثیر میدهم و یا احتمال نمیدهم."
مطهری چون حکیم بود، دین را #حکیمانه تفسیر میکرد. در نگاه عقلانی او تاکید اسلام بر این فریضه، بمعنی صحه گذاشتن بر روشهای خردمندانه و عقل پسند برای اصلاح فرد و جامعه است.
او به کلمات فقهاء بسنده نمیکرد و به سخن حکماء نیز اعتنا داشت و از بوعلی سینا در اشارات را نقل میکرد که "امر بمعروف با #رفق و مداراست، نه با زور و #فشار: العارف ....اذا امر بالمعروف امر برفق ناصح لا بعنف معیر."
🔻نگاه تاریخی : چگونگي تغيير جهت نهي از منكر از اصحاب قدرت به صاحبان فضيلت
در تحلیل همه جانبه و بحثهای آسیب شناسانه استاد مطهری، آگاهیهای تاریخی او نیز سهم وافری داشت. اینکه چگونه خوارج این فریضه را ریل عقلانیت خارج گردند و یا عباسیان عنصر اساسی نقد قدرت را آن گرفتند و تا دوره اخیر که #متشرعان آن را به امور جزئی محدود ساختند و اختیار مباحات را هم از مردم سلب کردند، در بررسی تاریخی مطهری دیده میشود و همین آگاهی تاریخی است که او را نسبت به داعیه های نهی ازمنکر، هوشیار و حساس ساخته و متوجه خطرات پنهان میکند.
او در بحث #خوارج نشان میدهد که آنان به نهی از منکر بسیار اهمیت میدادند و از خطر نیز استقبال میکردند ولی ایراد کارشان این بود که اجرای این فریضه، تابع منطق نبوده و نابخردانه اقدام میکردند. ولی مطهری در این نقطه توقف نمیکند و به سراغ دنباله های خوارج میرود، کسانی که همان خُشک سری و بی فکری خوارج را دارند و به نتایج و پیامدهای نهی از منکر خود نمیاندیشند، ولی مانند خوارج شجاعت نهی از منکر در برابر اصحاب قدرت را ندارند.
اینها بمراتب از خوارج دیروز خطرناک ترند زیرا آنها سراغ حاکمان میرفتند و اینها سراغ اصحاب فضیلت، آنها شمشیر بر فرق قدرتمندان میزدند و اینها با سلاح #تکفیر و اتهام، ارباب کمال و اخلاص را ساقط میکنند.
سخن مطهری در باره این جریان چنین است:
🔻"#مقدس_مآبان_ترسو، شمشیر پولادین را به کناری گذاشتند و از امربه معروف #صاحبان_قدرت که برایشان خطر ایجاد میکرد، صرف نظر کردند و با شمشیر زبان به جان #صاحبان_فضیلت افتادند و هر صاحب فضیلتی را به نوعی متهم کردند." (جاذبه و دافعه علی ع)
🔻اینک #مطهری در میان ما نیست ولی ایا #اندیشه و فکر او در میان ما زنده است؟ آیا امروز ما نیز مانند مطهری امر به معروف را میشناسیم و میشناسانیم؟
آیا نهاد امر به معروف در جامعه ما بر مبنای اندیشه مطهری شکل گرفته و عمل میکند؟
👈امروز هر چند خلأ مطهری دردناک است ولی تاثر بیشتر آن است که این خلا را با شِبه مطهری ها پر کرده ایم. مصیبت بزرگ امروز ما این است اندیشههای متحجرانه بَدَلی، جای تفکر روشنگرانه مطهری را گرفته و مطهریِ امام در غربت و انزوا قرار داده است!
🎙استاد سروش محلاتي
💫ادامه دارد
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دین
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
🔵 #بصیرت و #شجاعت شهيدمطهری در #آسيب_شناسي مباحث و نهادهاي #ديني
🛑قسمت سوم:
انتقادهاي تند استادمطهري از #روحانيت
🔻"بدون شک، یکی از ویژگی های مرحوم شهید مطهری، #شهامت وی بود. بخشی از این شهامت، در انتقاد وی از #نهاد_روحانیت بود، و در این باره فراوان گفت و نوشت. ایشان راه حل دینی برای جامعه قائل بود و طبعا می بایست بر اصلاح جامعه روحانیت اصرار می ورزید، چون آنها شرط اجرای درست این راه حل دینی بودند.
مطهری که آمدنش به تهران به نوعی برای #سرخوردگی_از_قم، اخلاقیات حاکم بر حوزه و برخی از مناسبات موجود در سیستم جاری آن بود، در تهران، در جستجوی یافتن راهی تازه در تأثیرگذاری دین بر جامعه بود.
به همین دلیل، همزمان با طرح انتقادهای جدی نسبت به #روحانیت، تلاش میکرد روحانی نوگرایی باشد که به مشکلات فکری جدید توجه دارد.
فضای آن دوره به گونه ای بود که هنوز تحرک جدی و مستقلی از روحانیون دیده نمی شد. به همین دلیل، مطهری در آن سالها به عنوان یک فرد پیشرو و یک روشنفکر (در اینجا یعنی منتقد) دینی، منتقد روحانیت بود. بخشی از این انتقادها بعدها نیز ادامه یافت اما در این سالهای اخیر به خصوص در برابر انتقادات تند شریعتی از روحانیت، به سختی از روحانیت دفاع کرد.
🖋در این زمینه، یادداشت های ایشان را از سال 1338 که در مجلد سیزدهم یادداشتهای ایشان آمده مرور می کنیم.
⭕️انتقادها تند است و باید اندیشید که چرا این مقدار تند مطرح شده است.
استاد_مطهری در یک مورد، با اشاره به #ریاست_خواهی برخی از #روحانیون، میگوید:
📌«از وقتی که برای روحانیت دربار درست شده (به تقلید جبابره و فراعنه و سلاطین زمان و دربار پاک که آن هم تقلیدی از جبابره است) همیشه دیدن رؤسای روحانی تمنای ریاست را در وجود طلاب بیدار میکند... همین وضع ریاست مآبی این آقایان است که #اخلاق_عمومی_طلاب را فاسد کرده است.» (يادداشتها ج13/ 89)
📌وی در جای دیگری از «روح #گریز_از_کار» در علما سخن گفته و ضمن متهم کردن «سلاطین» که چنین شرایطی را برای آنان فراهم کردند، میافزاید: «تا کار به موضوع سهم امام و پیش نمازهای بیکار و تنبل کشید که هم خود عضو عاطل هستند و هم مانع و سد پیشرفتهای دینی هستند» (13/ 50)
📌ایشان در جای دیگری از روحانیون به خاطر این که «با وسائل تبلیغاتی جدید مبارزه میکنند و از آنها احتراز میکنند و دربست آنها را در اختیار دشمن میگذارند» انتقاد کرده و میگوید:
«روحانیین ما با سه چیز که رکن اساسی است مبارزه میکنند و آن را حرام میدانند: یکی اشغال مواضع حساس در اجتماع که آنها را وابسته به دولت میدانند، دوم داشتن تاکتیک و نقشه و میگویند نظم روحانیت در بی نظمی آن است، سوم استفاده از فرصتهای جدید که آنها را بدعت میشمارند». (13/ 115)
📌آقای مطهری ضمن تأکید بر این که #روحانیین به منزله فرزندان انبیاء هستند که وارث عقیده و فکر و مبادی و اصول آنها هستند. از این که برخی «از ورّاث در صدد این هستند که بر سرمایه ارثی بیفزایند» و همینها هستند که آثار برجسته ای مانند کافی و فقیه و خلاف و مبسوط و اسفار و غیره را پدید آوردهاند، به انتقاد از دسته ای دیگر میپردازد:
«ولی بعضی از ورّاث هستند که کارشان فقط تلف کردن و مصرف کردن سرمایه اصلی پدر است و چشم دوخته اند به مابقی سرمایه پدر که کی آن را بخورند و تمام کنند و فکر آینده به کلی از دماغ آنها بیرون رفته».
وی سپس ادامه میدهد:
👈«امروز روحانیین ما نسبت به سرمایه انسانی اسلامی همان حال را دارند. شما اگر به روحیه ملاهای تهران آشنا باشید میدانید که فقط چشمشان به چهار تا بازاری قدیمی است که تا کی این سرمایه ـ که با رفتن این نسل و پیدایش نسلهای جوان رو به نقصان و تمام شدن است ـ تمام شود. بله همه علمای بزرگ و مراجع فقط چشمشان به سرمایههای موجود است که با رساله و تقلید آشنا هستند و هیچ توجه ندارند که آخر این سرمایه پدری که محصول زحمتهای چند صد ساله کلینیها و صدوقها و علامهها و خواجه نصیرها هستند، دارند از بین میروند».(13/ 170 و بنگرید: 248)"
🖋حجت الاسلام رسول جعفريان
ادامه دارد
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دین
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
🔵 #بصیرت و #شجاعت شهيدمطهری در #آسيب_شناسي مباحث و نهادهاي #ديني
🛑قسمت چهارم:
#انتقادهاي_تند استادمطهري از #روحانيت (بخش دوم)
🔹"ایشان در جای دیگر برخی از #روحانیون را که به دین و روحانیت چسبیده و اگر کوچک ترین اقدامی علیه آنان شود، «آن را بهانه اقدام علیه دین و روحانیت قرار میدهند» و آنان را متهم به #ضدیت به #دین و روحانیت میکنند، با تعابیر بسیار تندی سرزنش کرده و مینویسد:
«وای به حال اجتماعی که ... واعظ و هادیهای حقیقی ضعیف بشوند ولی انگلهایی از #آخوندهای_بیکاره و #بی_سواد، چاق و دارای بهترین زندگیها بشوند». (13/ 173)
آقای مطهری با آوردن مثالی از والی خراسان و این که سر سفره وقتی دید آستین سیدی باز است و در خورشت میرود، به نوکرش گفت بیا و آستین آقا را ببند، از قول آن سید آورده است که گفت: «بستن آستین سید اهمیتی ندارد، اگر مردی دهنه آقا دربند را ببند که ترکمنها نیایند و مال و ناموس مردم را نبرند»، آنگاه میافزاید:
«بزرگان سیاسی و روحانی امروز ما حال همان والی را دارند، فقط بلدند که گلوی ضعفایی از رعایا و یا هم صنفان خود را بگیرند و بفشرند. اگر سیاسیون و رجال ما مَردند، جلوی نفوذ خارجی را بگیرند و اگر روحانیون ما مردند جلو نفوذ روز افزون و ریشه کن کننده بهایی را بگیرند». (13/ 180)
🔹استاد مطهری با اشاره به آنچه در اروپا در رابطه ی میان علم و دین گذشت و این که مردم از روحانیون خود خواستند تا بچههایشان را از بی دینی نجات دهند و در عین حال جانبدار علم هم بودند و میگفتند که «حتما راهی در میان هست که هم راه علم باشد و هم راه دین» با اشاره به وضع موجود در ایران میگوید:
👈«تا وقتی که رابطه مسلمان با ملاها، رابطه #دست_بوسی و پابوسی و #پول تحویل دادن و دست به سینه ایستادن باشد، کار مسلمانی درست نمی شود». (13/ 199 - 200)
📌ايشان از دقت فرنگیها در امور فرهنگی یاد کرده و بی توجهی مسلمانان را از جمله در چاپ مغلوط قرآن و کتابهایشان خاطرنشان کرده و در نهایت با توضیحی در باره این که به ظواهری مانند این که اگر عالمی بمیرد مردم میخواهند خودکشی کنند یا اگر آقای بروجردی به مشهد برود حاضرند یک میلیون تومان به پای ایشان بریزند، امّا به اصل دین و تعلیمات دین بی توجهند، عامل آن را چنین میدانند که
👈«قسمت مهم این تقصیرها به گردن #تربیتهای_روحانی ماست. اصول تربیت روحانی بر #شخص_سازی و طبقه سازی و استخدام احساسات مذهبی و عمل اسلامی مردم به نفع اشخاص و افراد و طبقه معینه است، نه بر تعظیم و توقیر و تحکیم اصول و مبانی. روحانیت از لحاظ طبقاتی، بی رنگی است و بی طبقگی، یعنی طبقه ای است برای ایجاد رابطه حسنه بین طبقات و برای از بین بردن مفاسد سایر طبقات، ولی در میان ما به صورت یک طبقه در آمده است. جانشین طبقه مترف و ظالم و شریک و سهیم و همکار و همگام با آنها، طبقه ای به نام #عمامه_به_سر و یا عرقچین به سر. باید دانست در اسلام طبقه حکم ندارد». (13/ 206 _ 208)
🔹آقای مطهری در جای دیگری از رواج #القاب برای #روحانیون گلایه کرده و مینویسد:
«در جامعه ما رواج القاب مطنطن دولتی و روحانی، نشانه ای از شیوع #ظاهرپرستی و روح #تملق در میان ماست. پیشرفت سریعی که در یک قرن اخیر ما کرده ایم این است که بر #القاب_روحانی افزوده ایم. یعنی سیر القاب در این دو سه قرن مساوی است با ده برابر ده قرن اول اسلامی. پس کی میگوید که ما پیشرفت نکرده ایم؟». (13/ 210)
🔹استاد مطهری در جای دیگری ضمن بحث از ارزش انتقاد و این که چه اندازه این مسأله اهمیت دارد، ضمن تأکید بر این که «یکی از نواقص بزرگ اجتماع اسلامی ما در اعصار گذشته و در عصر حاضر، وجود نداشتن انتقاد است»، به وجود چند خصلت منفی در میان «ما» اشاره میکند:
«یکی #اغراق و #مبالغه، دیگری #تملق و #مداحی نسبت به خداوندان زر و زور و به همین جهت ما القاب و آداب مخصوصی که باید گفت اصول #چاکری، خوب آموخته ایم و کمتر در ما روح حریت و آزادی و آزادمنشی وجود داشته است».
سپس به این مورد اشاره میکند که «مثل جمله «بر حسب اراده ... #حضرت آیت الله این مسجد ساخته شد» که در مسجد قم نوشته شده و تقلیدی است از سبک #سلاطین». (13/ 211، 214)
🖋رسول جعفريان
💫ادامه دارد
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دین
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
🔵 #بصیرت و #شجاعت شهيدمطهری در #آسيب_شناسي مباحث و نهادهاي #ديني
🛑قسمت پنجم:
#انتقادهاي_تند استادمطهري از #روحانيت (بخش سوم)
✅استادمطهري در جای دیگری باز از این #القاب که بسیارشان صورت بی معناست، انتقاد میکند:
🔻«صورت بی معنا و ظاهر بی باطن و جوی خالی از آب فایده ندارد. تنها با نام گزاری قوام الشریعه و #حجه_الاسلام و رکن الدین و آیت الله و مروج الاحکام، دین درست نمی شود و دلها سیراب نمی شود».
وی سپس با اشاره به دیوی که انگشتر سلیمان را ربوده و جای او نشسته بود، از روحانیونی که لباس سلیمانی پوشیده اند و خاتم سلیمانی دزدیده و غصب کرده و به جای صالحان و زاهدان نشسته و فعل و عمل سلیمانی ندارند، انتقاد میکند. (13/ 245)
🔻و باز با اشاره به این القاب مینویسد:
«یک تناسب معکوسی است بین حجم نامها و #لقبها و عناوین و بین معنا و حقیقت... در میان فقهای اسلامی، تدریجاً از تنوع و وسعت دایره معنا کاسته شده، به طوری که #معلومات منحصر شده به چند کتاب معین، ولی در عوض بر حجم الفاظ و #القاب حجة الاسلام و #آیت_الله و امثال اینها افزوده شده است». (13/ 251)
🔻«در میان ما این خود نظامی است که ابلاغ حجت الاسلامی و صلاحیت پیشنمازی و صلاحیت منبر رفتن عبارت است از چند متر چلوار سفید، و البته هر اندازه ریش انبوه تر و درازتر و عصا مجلل تر و #نعلین آراسته تر باشد و بالخصوص اگر مقرون بشود به #تعارفات مخصوص از قبیل منصور باشید، مؤید باشید، محفوظ باشید، اعزکم الله و هر اندازه در آهنگ این کلمات تمرین بیشتری شده باشد، ابلاغ بالابلندتری خواهیم داشت. اینها جانشین ابلاغ استادی و دانشیاری و پروفسوری و غیره در دنیای جدید است». (13/216)
✅ایشان که از سبک #وجوهات گرفتن و تأثیر منفی آن در برخی از موارد انتقاد دارد، مینویسد:
🔻«دین از ما مشتی گرده کرده در بعضی جاها (اشداء علی الکفار) میخواهد و در بعضی جاها دست دراز به ملاطفت و مهربانی میخواهد (رحماء بینهم...) ولی ما در عوض، دو دست دیگر به دو شکل دیگر دراز کرده ایم: یکی دستی که پشتش به سوی مردم و انگشتها پایین افتاده برای بوسیدن دراز کرده ایم، و دیگری دستی که پشتش به طرف زمین و کفش نیمه باز برای #وجوهات گرفتن دراز کرده ایم. ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا؟». (13/ 261)
در جای دیگری هم مینویسد:
🔻«به قول بعضی از گیرندگان سهم امام، این که ما میگیریم، مالیات بر ... است، نه مالیات بر دیانت و لهذا هر اندازه که ما بر #تظاهر و... بیفزاییم ازاین مالیات بهتر و بیشتر وصول میکنیم.» (13/ 401)
✅یک #انتقاد یا به تعبیری درخواست دیگر ایشان از #فقها هم این است که «مجتهدین باید به جریان #تاریخ آگاه باشند تا بتوانند خوب استنباط کنند، کما این که ما مکرر گفته ایم مسأله نجاست اهل کتاب نیز حکم سیاسی است نه حکم ذاتی». (13/ 261)
✅استاد فارغ از بحثهای انتقادی که نسبت به موقعیت اجتماعی و دینی روحانیت دارد، از بی توجهی آنان به #قرآن هم انتقاد کرده مینویسد که آنها از دو چیز وحشت دارند: «یکی #عقل است و دیگری #قرآن». مقصود وی بحثهایی که روی عدم حجیت ظواهر #قرآن تأکید دارد. (13/ 252)
🖋رسول جعفریان
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دین
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
🚩نگاهي به #نهضت_امامحسینع از منظر #اخلاقي :
🛑قسمت اول
❇️آیا ملّتی که #حسین دارد، #اخلاق_حسینی نیز دارد؟
🔴نهضت امام حسين را از زواياي مختلف ميتوان مورد بررسي و تحليل قرار داد. ميتوان آن را از زاويه اي #تاريخي بررسي كرد.ميتوان از زاويهي دومي، اين نهضت را مورد بررسي قرار داد. این زاویه، زاويهي #ديني است. زاويهي سومي كه ميتوان با آن به اين نهضت نگریست، منظری #اخلاقي است كه كمتر به ان پرداخته شده است.
🔷نكتهاي كه در سراسر نهضت حسين ع موج ميزند، امر به معروف و نهي از منكر است. از امر به معروف و نهي از منكر ميتوان تلقّي اخلاقي داشت. #معروف، چيزي جز ارزشهاي اخلاقي نيست؛ و #منكر، چيزي جز ضدّ ارزشهاي اخلاقي نيست.
حسين آمده است تا ارزشهاي اخلاقي را در جامعه بگستراند و ضدّ ارزشهايي را که رفته رفته، غلبه و سيطره پيدا ميكند از عمق دل جامعه بزداید. نه يك بار و دو بار؛ که او در هر منزلي به اين هدف، تأكيد ميكند. البتّه امام به بحث شرعی ” اماته سنّت و احياي بدعت” نیز فراوان توجّه داشت.
❓آيا بين باورهاي #حسين بن علي سازگاري بود؟
✅ پاسخم اين است: حسين، باورهايي به غايت سازگار داشت.
💫باورهاي او از
#سخا، #جود،
#شجاعت، #ستم_ستيزي
و #وفاي_به_عهد، همگي در منظومه اي سازگار قابل جمعند(ضابطه اوّل).
🔹وسايلی كه او براي رسيدن به اهدافش برگزیده بود، همگی متناسب بودند(ضابطه دوم).
🔹اهداف امام نیز اخلاقي بودند. خواسته ها، كارها و باورهاي او، همگی با باورهاي اخلاقيش سازگار بودند(ضابطه سوم).
🔷حسين اگر در حالت و موقعيّت يك خروجي نبود، اگر در موقعيت يك #حاكم بود، همان ميكرد كه در زمان گذشته، پدرش علی كرده بود. علي با كساني كه عليه او خروج كرده بودند، يا حاضر به بيعت با او نشده بودند، چه كرد؟ آيا بیعت را به کسی تحميل كرد؟ آيا كسي را با زور به پذيرش حكومتش فرا خواند؟ آيا عبدالله بن عمر، حسّان بن ثابت، أسامه بن زید و ديگراني كه در زمان او بودند و نام ۲۵ نفر آنها در تاريخ مانده است، يكيشان به مرگ غير طبيعي مُرد؟
🔷از اين روست که ذكر ميكنيم منطق اهل بيت، منطقي پيروز است. آنها با مخالفان خود منطقي و اخلاقي برخورد كردند.
برخورد اخلاقي با #مخالف_سياسي، يعني اين كه اگر جاي #حاكم و #محكوم عوض شود، تفاوتي نكند. حسين همان را ميخواست كه در زمان پدرش به مخالفان سياسي داده شده بود و آن، حقّ مسلّم هر مخالف سياسي است: از ما #بيعت_اجباري نخواهيد!
اين كه افرادي را بر سر دوراهی مجبور کنند يا بيعت با مرا بپذير يا مرگ را انتخاب كن! این اخلاقی نیست.
ما حتّی باور نداريم رسول خدا(ص) هم مردم را مخيّر كرده باشد يا اسلام يا مرگ!
اين تهمت دشمنان اسلام به پيامبر رحمت(ص) است. كتابي كه منطقش #آزادي در گزينش دين است”لا إكراهَ فِيالدين” كجا ميتواند شمشير بالاي سر کسی بگذارد و بگويد يا مسلمان شو يا سرت را بده.
آیا تو، از اسلام عزيزتري كه يا بايد حكومت ترا پذيرفت يا بايد به زندان رفت، يا به گورستان.
💫ادامه دارد...
🖋دکتر محسن کدیور
┄═
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
زمان:
حجم:
23.2M
#محمد ص بهمثابه #اسوه_اخلاقی
جلسه ششم: راهی که محمد ص تا شایستگی بعثت طی کرد
✅ایا حضرت محمد ص قبل از بعثت اسوه است یا محمد بعد از بعثت؟
در 25 سال بعد از بلوغ و قبل از بعثت چه #دینی را انتخاب کرد؟
ایا در بین همه ادیان، تحقیق کرد و بهترینش را انتخاب کرد؟
یا بر همان دین مرسوم ابا و اجدادی بود؟ یا با معیارهای انسانی و عقلانی، خودش دین اجدادی را پیرایش کرد؟
✅اشاره به برخی معیارها در انتخاب دین و رفتارهای اجتماعی
دانشگاه مفید، زمستان ۴۰۲
دکتر عبدالرحیم سلیمانی
@quranpuyan
#دين_عقلاني و #آگاهانه
🛑قسمت سوم:
❗️بزرگترین علت #انحطاط ما مسلمین این است که دست از تفقّه یعنى فهم عمیق اسلام برداشتیم
✅وظیفۀ #فقاهت در تمام مسائل #دینى
یک نکتۀ عجیبى هست و آن نکته این است: در اسلام، هم دستور علم یعنى آموزش است و هم دستور فقه است.
#فقه یعنى عمیق آموختن، آموزش عمیقانه.
کلمۀ «علم» با کلمۀ «فقه» این تفاوت را دارد که علم یعنى دانستن، یاد گرفتن؛ هر یاد گرفتنى علم است ولى هر یاد گرفتنى فقه نیست. فقه از نظر لغت عربى و از نظر اصطلاح قرآن یعنى آموزش عمیق، آموزشى که به درون حقیقت نفوذ پیدا کند. به عنوان مثال، خود علماى ما اصطلاحى دارند؛ یک وقت مىگویند «علم الحدیث»، یک وقت مىگویند «فقه الحدیث».
لهذا در احادیث وارد شده است:
«اِعْقِلُوا الْحَديثَ عَقْلَ دِرايةٍ لا عَقْلَ رِوايةٍ»
یعنى احادیث را بفهمید، تعقل کنید، تعقل از روى درایت و این که حقیقت و مقصود را دریابید، نه فقط تعقل کنید که الفاظش را حفظ کنید و براى دیگران نقل کنید. البته نه اینکه آن کار را نکنید، بلکه آن مهم نیست، عمده عقلِ درایت است.
جملۀ دیگرى هست: «حَديثٌ تَدْريهِ خَيرٌ مِنْ ألْفٍ تَرْويهِ» یعنى یک #حدیث را که #بفهمى و کشف کنى و معنىاش را درک کنى بهتر است از اینکه هزار حدیث دیگر را روایت و نقل کنى.
این را مىگویند «فقه».
🛑حالا ما در اسلام غیر از مسئلۀ علم و آموزش، دستور فقاهت در #تمام_شئون_دینى داریم. این فقاهتى که در دین و در احادیث وارد شده است، همین طورى که علما گفتهاند اختصاص به فقهِ در احکام ندارد؛ در تمام مسائل دینى، ما موظفیم فقیه باشیم. ما باید در توحید فقیه باشیم، در نبوت فقیه باشیم، در امامت فقیه باشیم، در معاد فقیه باشیم، در سیستم اخلاقى اسلام فقیه باشیم، در سیستم اجتماعى اسلام فقیه باشیم، در سیستم اقتصادى اسلام فقیه باشیم،
👈در همه چیز مربوط به اسلام باید #فقیه باشیم.
🟢گرایش ما به #جمود
یکى از وظایف ما در درجۀ اول همین است که خودمان در دینمان فقیه باشیم،
اسلام را عمیقاً درک کنیم.
⭕⭕ ما باید اعتراف کنیم که یکى از علل #انحطاط ما مسلمین و شاید بزرگترین علت انحطاط ما مسلمین این است که دست از تفقّه یعنى فهم عمیق اسلام برداشتیم؛
👈همان چیزى که شیخ الطائفه در اول کتاب مبسوط از گروهى از شیعیان شکایت مىکند و مىگوید اینها دچار جمود شدهاند؛
چون دچار #جمود شدهاند از #تفقه مىترسند،
از استنباط مىترسند، از تفریع و رد فروع بر اصول مىترسند، از تطبیق اصول و کلیات بر فروع جزئیه مىترسند، اینها مردم جامدى هستند.
ما هم خیلى به جمود گراییدیم. 😔😔
ولى دین اسلام دینى است که با #جمود سازگار نیست، با فهم عمیق سازگار است. اگر اسلام را عمیقاً فهم کنیم مىبینیم تمام مشکلاتى که امروز در فلان مسئله و فلان مسئله دچارش هستیم اسلام خودش حل کرده است.
💫ادامه دارد
🖋استاد شهيد مرتضي مطهري، كتاب حق عقل در اجتهاد
قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
#دين_عقلاني و #آگاهانه
🛑قسمت هفتم:
#ضربه به #دین، با بی اعتنائی به «تفقه در دین»
✅دین اسلام در رابطه خودش، به ما دو دستور داده؛
اول: فرمود؛ دیندار باشید، سوره شوری آیه ۱۳ چنین است؛شَرَعَ لَكُم مِّنَ ٱلدِّينِ... أَنۡ أَقِيمُواْ ٱلدِّينَ؛
از دين، آنچه را كه به نوح در باره آن سفارش كرد، براى شما تشريع كرد و آنچه را به تو وحى كرديم و آنچه را كه در باره آن به ابراهيم و موسى و عيسى سفارش نموديم كه: #دين را برپا داريد.
دوم؛ دستور فرمود؛ در دین، #تفقه داشته باشید. این مهم در سوره توبه آیه ۱۲۲ چنین آمده ؛فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَهٍ مِنْهُمْ طَائِفَهٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ
چرا از هر فرقه اى از آنان دسته اى کوچ نمى کنند تا در دین آگاهى عمیق پیدا کنند!
✅چیستیِ #تفقه در دین؛
تفقه از ماده « #فقه» است. معنای فقه، مطلق فهم نیست، بلکه فهم عمیق و بصیرت کامل به حقیقت یک چیز را فقه می گویند. این معنای از تفقه در دین می تواند خود را در دوسطح نشان دهد.
1⃣معنای اول تفقه در دین
تفقه در دین؛ گاهی بمعنای دین باوری و دین رفتاریِ درست و بجا در تمام شـؤون اسـلامـى؛ اعـم از آنـچـه مـربـوط بـه اصـول اعـتـقـادی و جـهان بینى باشد یا اخلاقیات یا اجـتـمـاعیات و یا عبادات و یا مقررات مدنى و یا آداب خاص در زنـدگـى فردى و یا اجتماعى است.
در این صورت تفقه در دین وظیفه هر شخص دین داری خواهدبود.
2⃣معنای دوم تفقه در دین
تفقه در دین؛ گاهی بمعنای تحصیل علوم مربوط به دین است که خروجی آن «تفقه مجتهدانه در دین» است.
👈 این اصطلاح در صدر اسلام بدین شکل امروزی آن مطرح نبوده و در قرون بعدی وارد گفتمان دینی شده است.در اینصورت دستور تفقه در دین، شامل همگان نمیشود و این وظیفه عده ای است که آمادگی ورود به #حوزه های تحصیل علوم دینی را دارند.
ما به جهتی که خواهیم گفت نمیتوانیم به این معنا وفادار باشیم.
🛑تفقه در دین #وظیفه_همگانی است و نه فقط #مجتهدان
هر تفسیری از آیه سوره توبه که خروجی آن این باشد که آیه منحصر به طلاب علوم دینی و مجتهدان شود، مورد نقد این قلم است.
چون، اولا؛ چنین نگاه انحصاری در تفقه دینی در صدر اسلام مطرح نبوده و طبعا چیزی بنام حوزه های علوم دینی نبوده، بلکه آنچه بوده مسجد بوده و در آن، بیان احکام و معارف دینی بشکل ساده و همه فهم، اما دقیق و عمیق به مسلمین ارائه می شده. و آیه سوره توبه همگان را به آن فرا خوانده است.
و ثانیا؛ وقتی معنا و مفاد آیه شریفه دارای شمول و فراگیری است، ما نمیتوانیم مانع از شمول آیه سوره توبه نسبت به همه مسلمانان شویم.
در نتیجه همه مسلمین موظف اند؛ در حد و امکانات و مساعدت شرائط، به تمام احکام و معارف دینی آشنائی کامل داشته باشند.
🔻بله باید این اعتراف تلخ را داشته باشیم که چون به این دعوت بلکه دستور فرا گیرِ قرآن در جهت فهم عمیق دین، بی اعتنا شدیم و تفقه در دین را مختص مجتهدان حوزوی کردیم، وضع دینداری جامعه ما چنین شده که از گفتنش فراری هستیم!
🛑درموارد متعدد می بینیم تفقه در دین را ائمه (ع) وظیفه همگانی معرفی نموده اند. امام موسی کاظم( ع) فرمود:
"در دین خدا، دنبال #فهم_عمیق باشید، زیرا فهم عمیق در دین، کلید بصیرت و کمال عبادت و سبب تحصیل مقامهای والا و مراتب شکوهمند در امور دین و دنیاست. و برتری فقیه بر عابد، مانند آفتاب است بر ستارگان و کسی که در دینش فهم عمیق نجوید، خداوند هیچ عملی را از او نپسندد."
«تَفَقَّهُوا فی دینِالله فَاِنَّ الْفِقْهَ مِفْتاحُ الْبَصیرَهِ، ...» (تحف العقول/ ۴۱۰)
با کمترین توجهی به این حدیث درمی یابیم؛ قطعا تمام مقصود از تففه، فقه اصطلاحی نیست. چون عده ای اندک اصطلاحات این علم را آگاه می شوند.
🔻در حدیث دیگری از حضرت صادق (ع) روز جمعه را به عنوان روزی که امکان ازدیاد فهم دینی مقدور است، مطرح نموده است؛"بدا به حال کسی که در روز #جمعه به فهم عمیق دین توجهی ندارد و مسائل دینی را مورد پرسش قرار نمی دهد."(اصول کافی)
🔻علت اختصاص روز جمعه برای دربافت فهم عمیق دینی یا به جهت فراغتی است که افراد دارند و می توانند به مطالعه و بحث و بررسی در مسائل #دینی بپردازند و یا به جهت شنیدن خطبه های نمازجمعه است که معارف عمیق دینی در آن به مسلمین القاء می شود. البته نه اکثر خطبه های جمعه کنونی جهان اسلام که وضع اسفناکی دارد!
🎙استاد هادي سروش
قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
🆔@quranpuyan
❇نگاه فقها به #قانون_عفاف و حجاب مصوب مجلس
🛑قسمت چهارم؛
⚡️#آزادی فوق حق است. مبنای دین، ازادی است
⚡️#بهشت و #جهنم_اجباری نداریم. اکراه با ازادی و دین نمی سازد.
✅یکی از اصولی که هم پشتوانهی کلامی، هم پشتوانهی فلسفی، هم پشتوانهی عرفانی، هم پشتوانهی قرآنی و هم پشتوانهی روایی دارد، #آزادی است.
❓آیا آزادی حق است؟ ما میگوییم آزادی فوق حق است. آزادی بالاتر از #حق است. چرا؟
برای اینکه آزادی را نمیشود حذف کرد. طرف میتواند بگوید من از حقم میگذرم، اما کسی نمیتواند بگوید من از آزادیام میگذرم. آزادی قابل گذشت نیست. آزادی مقوّم ذات انسان است. آزادی جزء ذاتیات انسان است. آزادی را اگر از انسان بگیرید، دیگر خبری از انسان نخواهد بود. نمیتوان گفت او انسان است، ولی آزاد نیست. انسان غیرآزاد انسان نیست.
♦️ آزادی یعنی چی؟ یعنی خودش باید برای خودش تصمیم بگیرد و نه دیگری. آزادی خدادادی است. خدا من را جبراً آزاد خلق کرده است.
دین مبنایش بر آزادی است. دلیل؟
آیهی مبارکه آیت الکرسی. دین با #اکراه نمیسازد.
به همین دلیل در سوره مبارکه نور آمده است که «قل للمومنین».به کسانی که ما را قبول دارند بگو. نمیگوید خودت بکن. نمیگوید خودت به سرشان #چادر کن. شما به آنها بگو خدا میگوید شما اینگونه خودتان را حفظ کنید. «قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ.» به مؤمنین بگویید، به مؤمنات بگویید. مؤمنین یعنی کسانی که شما را قبول دارند.
♦️ اکراه با آزادی نمیسازد. اساس دین بر آزادی است.
من وقتی پیامبر را قبول میکنم که بشناسمش و دلیل بر صدقش داشته باشم. من حق ندارم همین جوری پیامبر را بپذیرم. وقتی میپذیرم که او را صادق بدانم، گذشتهاش را بشناسم، برایم دلیل بیاورد که راست میگوید. من معرفت را با آزادی میپذیرم،
توحید را آزادانه میپذیرم، معاد را آزادانه میپذیرم،
حجاب را آزادانه می پذیرم. اگر آزادی نباشد که پذیرش معنا پیدا نمیکند.
♦️ ما بهشت و جهنم اجباری هم نداریم بلکه بهشت و جهنم انتخابی است. انسان خودش انتخاب میکند.
♦️ یکی از شرایط آزادی میل است. فردی از امام موسی بن جعفر (ع) سؤال کرد که روایت می گوید نماز اول وقت ثوابش خیلی بالاست اما من الان خستهام. آیا الان بخوانم و اول وقت را مراعات کنم یا دو-سه ساعت بعد بخوانم که حالم سر جایش بیاید و با حال خوب بخوانم؟ امام فرمود چرا با خستگی میخواهی نماز بخوانی؟ وقتی که #علاقه پیدا شد بخوان.
♦️ من باید برسم به اینکه این کار و آن کار خوب است یا بد.
چگونه میشود به این خوب و بد رسید؟ با فهمیدن.
♦️ این حرف را بارها گفتهایم که مردم در عصر غیبت، پیامبر و امام زمان را نمیبینند، بلکه منِ #طلبه را میبینند. گفتار و عمل و رفتار و تعریف من باید با قرآن بخواند.
✴️ #دین نباید با تحقیر و ذلت و خواری همراه باشد. قرآن میفرماید: «لَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ.» نمیگوید «عظمنا»، نمیگوید «فضلنا»، می گوید «کرمنا». یعنی چی؟ در تفضیل ممکن است بزرگی از بیرون باشد، اما کرامت معنایش این است که انسان ذاتاً بزرگ است، نه اینکه بزرگی را به او وصل کرده باشند. انسان به گونهای آفریده شده است که با ملک فرق می کند.
🔻ما در دنیای امروز و حتی در محیطهای علمیمان گرفتار دو چیز هستیم:
اشعریگری (اشاعره آمدند و عقل را از حجیت انداختند و انسان را آوردند پایین)؛
و اینکه کتاب خدا را گذاشتیم کنار.
اگر عقل و قرآن را ملاک قرار دادیم، دینمان قابل عرضه است و امورش قابل پیاده شدن خواهد بود و الا #دینی که #عقلانی نباشد، دینی که همراه با خشونت باشد، دینی که #همراه با #کتاب و #مستند نباشد، نه قابل عرضه است و نه قابل حمایت.
🎙آیتالله بیات زنجانی
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛