eitaa logo
قران پویان
515 دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
712 ویدیو
645 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن ارتباط با ادمین @farpuy
مشاهده در ایتا
دانلود
قران پویان
‍ 🥀💫24 آبان چهل و يكمين سالگرد درگذشت سید محمد حسین طباطبایی مولف مجموعه گرانقدر تفسير المیزان : 🍂عامل انحطاط مسلمین، بر و دوری از باطن دین است. 🖋گزيده‌هايي از نظرات مرحوم علامه طباطبايي در تفسير الميزان:👇 ✅ "بین احکام و اصول نباید تفکیک کرد و اگر صرفاً به احکام فقهی عمل شود و نسبت به جمود و قشری گری وجود داشته باشد، مصالح مورد نظر دین و سعادت بشر، نابود می گردد، و یگانه سرّ همین است که از دین به پیکره آن اکتفا کرده و روح آن را از دست داده اند". ذیل آیه 229 سوره بقره ✅ به حکم «برهان عقلی» و «تجربة عینی» دولت سرنگون می شود: و قد دلّ التجارب و حکم البرهان علی ان الکره و القسر لا یدوم (تفسیر المیزان، ج 2، ص 87) ✅ علل شيوع فرهنگ در ميان مسلمانان: " در اجتماعاتى كه حكومت هاى استبدادى بر آنها حاكم است ، براى قائل است كه هر چه بخواهد ميتواند بكند و هر حكمى بخواهد ميتواند براند و اين بخاطر آن نيست كه نسبت به و خوبى آن سوءظن و شك و ترديد دارند،👈بلكه بدين جهت است كه استبداد و خودكامگى سلطان است😔 و به همين جهت آنچه را سلطان مى كند ظلم نميدانند، بلكه آن را از سلطان استيفاى حقوق حقه خود مى پندارند، خلاصه اگر با جان و مال و ناموس مردم بازى مى كند، اين رفتار را ظلم نميدانند، بلكه ميگويند او چنين حقى را دارد و خواسته حق خود را استيفاء كند." ذيل تفسير آيات ۱۵۷-۱۵۲ سوره بقره ✅تاسف از "اگردربارۀ این علوم (علوم حوزوی) دقت به خرج دهى خواهى دید که طورى تنظیم شده که گویى هیچ احتیاجى به قرآن ندارد، حتى ممکن است یک محصل، همۀ آن علوم را فرا بگیرد و متخصص در صرف، نحو، بیان، لغت، حدیث، رجال، درایه، فقه و اصول بشود و همۀ این درس‌ها را تا آخر بخواند و قهرمان این علوم نیز بشود و حتى به پایۀ نیز برسد ولى قرآن را به درستی نتواند قرائت کند یا به عبارتى اصلاً دست به هیچ قرآنى نزده باشد."😢😢 تفسير الميزان، ج 5 ص 276 https://b2n.ir/r85062 @quranpuyan
⁉آيا مجازات همواره بازدارنده است؟ و عدم وهن دین دو قاعده در تعیین مجازاتها 🛑قسمت چهارم: "در این موضوع چند نکته حایز اهمیت است: یک: ، مجازاتی است که توسط حاکم شرع، و به جهت «تادیب» و به غرض « از یک عمل» جعل می‌شود؛ اما اگر به هر دلیل، جنبه‌ی بازدارنگی خود را از دست بدهد یا حتی نتیجه‌ی عکس داد و موجب تجرّی بر آن عمل شود، بی‌تردید جعل و اجرای آن موجب «نقض غرض» خواهد شد. حال باید پرسید که آن‌چه در روزهای اخیر در مورد اجرای تعزیرهای بدنی (شلاق) بر روی برخی بانوان منتشر شده، واقعاً «بازدارندگی» به همراه داشته‌ است؟ دو: حال آن‌که امروزه تقریباً به اذعان همه‌ی کارشناسان خِبره و دلسوز، اجرای این قبیل تعزیرات و پیامدهای آن نه تنها بازدارنگی ندارد که «موجبات » را نیز به همراه داشته‌ است! و تردیدی نیست که در این قبیل امور، قطعاً حجت است و باید مبنای عمل قرار گیرد. سه: حضرت امام، ـ مطابق نقل مسئولان وقت قضایی، به لحاظ همین نکته و توجه به همین جهت یاد شده، وقتی دید که کارشناسان، « » را «موجب وهن دین» تشخیص داده بودند از اجرای آن منع می‌کردند." 🖋حجت الاسلام سید حسن خمینی، سایت خبر انلاین ↩️" مختص فقه اسلامی و جوامع اسلامی نبوده و چنانکه در کتاب «مراقبت و تنبیه» آورده، در دنیای غرب هم وسیعاً رواج داشته اما در دوره مدرن با نقدهای عالمانه و جانانه‌ای که حقوقدانان و جامعه شناسان به آن وارد کرده و آثار منفی تربیتی و اجتماعی آن را در جامعه تبیین کردند، منسوخ شد. - مجازات دو بار در قرآن آمده است. یکبار در آیه دوم سوره نور درباره زنا که آن هم با توجه به مجازات رایج آن زمان که قتل بوده و نیز در تشریع اولیه قرآن، حبس مادام العمر در منزل بوده و با آیه دوم سوره نور، نسخ شده و مجازات زناکار همسردار را به ۱۰۰ تازیانه تقلیل داده است، نشان می دهد که در واقع این حکم برای تخفیف مجازات‌های رایج قبلی بوده است. دومی در آیه ۴سوره نور است درباره کسی که نسبت زنا به دیگری می‌دهد و قادر نیست ثابت کند و ۸۰ تازیانه می‌خورد.در واقع به گونه ای مقرر شده که کسی نتواند به دیگری نسبت بدهد. با همین منطق و توسل به مقاصد الشریعه می توان گفت که اصل بر تعدیل و انسانی تر کردن مجازات در هر زمان است. ↩️-فقیهان سنتی هم که رویکرد حقوق بشری نداشته اند تاکید دارند هرجا اجرای حکمی موجب و از باشد باید اجرای چنین حکمی . آیت الله منتظری نیز کرارا به قاعده وهن و تنفیر استناد کرده اند. مگر قانون برای محاربه و اعدام برای مواد مخدر که افراد زیادی به استناد آن اعدام شدند در قانون مجازات۱۳۹۲ اصلاح نشد؟ این اصلاحات نشان می دهند قوانین، وحی منزل نیستند و بر اند و بر آنها هنگامی که زیان آورند موجب است." 🖋عمادالدین باقی، روزنامه سازندگی کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
و 🛑قسمت سوم: ❗️بزرگترین علت ما مسلمین این است که دست از تفقّه یعنى فهم عمیق اسلام برداشتیم ✅وظیفۀ در تمام مسائل یک نکتۀ عجیبى هست و آن نکته این است: در اسلام، هم دستور علم یعنى آموزش است و هم دستور فقه است. یعنى عمیق آموختن، آموزش عمیقانه. کلمۀ «علم» با کلمۀ «فقه» این تفاوت را دارد که علم یعنى دانستن، یاد گرفتن؛ هر یاد گرفتنى علم است ولى هر یاد گرفتنى فقه نیست. فقه از نظر لغت عربى و از نظر اصطلاح قرآن یعنى آموزش عمیق، آموزشى که به درون حقیقت نفوذ پیدا کند. به عنوان مثال، خود علماى ما اصطلاحى دارند؛ یک وقت مى‌گویند «علم الحدیث»، یک وقت مى‌گویند «فقه الحدیث». لهذا در احادیث وارد شده است: «اِعْقِلُوا الْحَديثَ عَقْلَ دِرايةٍ لا عَقْلَ رِوايةٍ‌» یعنى احادیث را بفهمید، تعقل کنید، تعقل از روى درایت و این که حقیقت و مقصود را دریابید، نه فقط تعقل کنید که الفاظش را حفظ کنید و براى دیگران نقل کنید. البته نه اینکه آن کار را نکنید، بلکه آن مهم نیست، عمده عقلِ درایت است. جملۀ دیگرى هست: «حَديثٌ تَدْريهِ خَيرٌ مِنْ ألْفٍ تَرْويهِ‌» یعنى یک را که و کشف کنى و معنى‌اش را درک کنى بهتر است از اینکه هزار حدیث دیگر را روایت و نقل کنى. این را مى‌گویند «فقه». 🛑حالا ما در اسلام غیر از مسئلۀ علم و آموزش، دستور فقاهت در داریم. این فقاهتى که در دین و در احادیث وارد شده است، همین طورى که علما گفته‌اند اختصاص به فقهِ در احکام ندارد؛ در تمام مسائل دینى، ما موظفیم فقیه باشیم. ما باید در توحید فقیه باشیم، در نبوت فقیه باشیم، در امامت فقیه باشیم، در معاد فقیه باشیم، در سیستم اخلاقى اسلام فقیه باشیم، در سیستم اجتماعى اسلام فقیه باشیم، در سیستم اقتصادى اسلام فقیه باشیم، 👈در همه چیز مربوط به اسلام باید باشیم. 🟢گرایش ما به یکى از وظایف ما در درجۀ اول همین است که خودمان در دینمان فقیه باشیم، اسلام را عمیقاً درک کنیم. ⭕⭕ ما باید اعتراف کنیم که یکى از علل ما مسلمین و شاید بزرگترین علت انحطاط ما مسلمین این است که دست از تفقّه یعنى فهم عمیق اسلام برداشتیم؛ 👈همان چیزى که شیخ الطائفه در اول کتاب مبسوط از گروهى از شیعیان شکایت مى‌کند و مى‌گوید اینها دچار جمود شده‌اند؛ چون دچار شده‌اند از مى‌ترسند، از استنباط مى‌ترسند، از تفریع و رد فروع بر اصول مى‌ترسند، از تطبیق اصول و کلیات بر فروع جزئیه مى‌ترسند، اینها مردم جامدى هستند. ما هم خیلى به جمود گراییدیم. 😔😔 ولى دین اسلام دینى است که با سازگار نیست، با فهم عمیق سازگار است. اگر اسلام را عمیقاً فهم کنیم مى‌بینیم تمام مشکلاتى که امروز در فلان مسئله و فلان مسئله دچارش هستیم اسلام خودش حل کرده است. 💫ادامه دارد 🖋استاد شهيد مرتضي مطهري، كتاب حق عقل در اجتهاد قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
و 🛑قسمت هشتم: تعصب، جمود و تصلب بر آراي مشهور مانع تفقه در دين انتقاد شهيد مطهري از فقه‌زدگي و عوام‌زدگي حوزه‌ها ✅لوازم تفقه تفقه کردن و به عمق معنا دست یافتن، لوازمی دارد، از جمله: حریت فکری و . کسانی که تنها در چارچوب روایات و می‌اندیشند و پاره‌ای از گفته‌ها را بتهای ذهنی خود کرده‌اند و بر آنها دارند، نمی‌توانند به معنای واقعی تفقه نمایند. تا حدودی از این آفت به دورند، زیرا خرد و تعقل در فهم آنها راه دارد. واضح‌تر بگوییم: فهم آیات‌الاحکام در کنار فهم آیات‌الکلام و آیات‌الاخلاق و آیات‌العداله صورت نگرفته و کتاب‌های کلامی موجود، غالبا کار فقیهان نبوده و کتاب‌های فقهی نیز در کنار کار متکلمان نبوده است و 👈👈شاکله فقه ربطی منطقی و معرفتی با آیات دیگر قرآن ندارد. مجتهدی که می‌خواهد احکام را اجتهاد نماید، باید اجتهادش مبتنی بر شناخت کلامی و مسائل اخلاقی باشد. 🔻🔻مرحوم شهید مطهری می‌پرسد: «چرا به صورت درآمده؟ چرا علما و فضلای ما همین که معروف و مشهور شدند، اگر معلومات دیگری غیر از فقه و اصول دارند، روی آنها را می‌پوشانند و منکر آنها می‌شوند؟.. چرا برنامه تعلیمات طلاب و محصلین علوم دینی مطابق احتیاجات روز تنظیم نمی‌شود؟ چرا روحانیون ما به جای آنکه پیشرو و پیشتاز و ‌هادی قافله اجتماع باشند، همیشه از دنبال قافله حرکت می‌کنند؟ چرا؟ چرا؟ چرا؟» (بحثی درباره مرجعیت و روحانیت، ص۱۸۸)‏ فقیه یا متفقه، یعنی کسی که فهمش را گرفتار هیچ پیش‌داوری و یا تعصبات بی‌دلیل نمی‌کند. او گفته‌های گذشتگان را شاید مؤید بگیرد، اما به عنوان حجت تلقی نمی‌کند، بلکه آنها را بر استدلال و براهین محکم عقلی و نقلی می‌آزماید. 🔻 ابن‌سینا در کتاب اشارات می‌گوید: ‏«‎من تعود أن یصدق بغیر دلیل فقد انخلع من کسوه الانسانیه»؛ «کسی که هر حرفی را بدون و دلیل بپذیرد، از لباس آدمی بیرون رفته است!» انسان ژرف‌نگر باید ذهن خود را از هر تعصب و جزم و جمودی خالی کند تا حقیقت را دریابد. مرحوم شهید مطهری آنجا که می‌خواهد ذهن فقیهان را نقد کند، از پرده‌هایی که برای ذهن آنان برمی‌شمارد، « » است. تعبیر ایشان چنین است: 🔻🔻«روحانیت ما بر اثر آفت عوام‌زدگی نمی‌تواند پیشرو باشد و از جلو قافله حرکت کند و به معنی صحیح کلمه‌ هادی قافله باشد، مجبور است همیشه در عقب قافله حرکت کند. خاصیت این است که همیشه با و آنچه به آن خو گرفته، پیمان بسته است و حق و باطل تمییز نمی‌دهد. عوام هر تازه‌ای را یا هوا و هوس می‌خواند… ما چاره‌ای ندارد از این که هر وقت یک مسئله اجتماعی می‌خواهد عنوان کند، به دنبال مسائل سطحی و غیر اصولی برود و از مسائل اصولی صرف‌نظر کند… افسوس که این آفت عظیم دست و پاها را بسته است. وگرنه معلوم می‌شد که اسلام در هر عصر و زمانی تازه است.» (مرتضی مطهری، بحثی در باره مرجعیت و روحانیت، ص۱۸۶، نشر سهامی انتشار). ⭕در تاریخ فقه شیعه دوره‌ای داریم که به «دوره » معروف است؛ یعنی از زمان شیخ طوسی تا نواده دختری او ابن ادریس حلی. ابن ادریس جزمیاتی را که بر ذهن برخی فقیهان به خاطر تأثیر شخصیت‌ها حاکم گشته بود، شکست و تا حدودی برخی را که مستمسک فقیهان بود، از اعتبار انداخت و دامنه عقل را در فقه وسیعتر کرد و منقول و معقول را درهم آمیخت. با اینکه برای شیخ طوسی که جد مادری‌اش بود، عظمت قائل بود، ولی بر این باور که عظمت فکری و فقهی شیخ نباید سبب شود که مقلد گفته‌های او باشیم. ⭕شهید مطهری می‌گوید: 👈 «بدون شک ما از نظر فقه و اجتهاد در عصرى شبیه به عصر شیخ طوسى زندگى مى‌کنیم؛ دچار نوعى و اعراض از مواجهه با مسائل مورد نیاز عصر خود هستیم. ما نمى خواهیم زحمت گام‌بردارى در راههاى رفته را برویم و جاده‌هاى هموار و کوبیده را بپیماییم. ما ترجیح مى‌دهیم راه هفتصدساله حل شبهه ابن‌قبه را طى کنیم و حال اینکه امروز صدها شبهه از شبهه ابن‌قبه مهمتر و اساسى‌تر به زندگى عملى خود داریم. شیخ‌الطایفه‌هایى براى قرن چهاردهم ضرورى است که‎: اولا، با ضمیرى روشن نیازهاى عصر خویش را درک کنند؛ ‎ثانیا، با شجاعت عقلى و ادبى از نوع شجاعت شیخ‌الطائفه دست به کار شوند؛ ‎ثالثا، از چارچوب کتاب و سنت خارج نگردند. فقیه یعنی کسی که مستقل‎ ‌‏ و آزاد بیندیشد و فکر خود را از هر آزاد کند. او استقلال فکری خود را در مقدمه کتاب سرائر نشان داد. هرچند برخی فقیهان مانند محقق کرکی تا برخی اخباریون با او از در مخالفت درآمدند.‏ (📚تکامل اجتماعی، مرتضی مطهری، ص۱۸۹.) 🖊حجت الاسلام فاضل ميبدي ادامه دارد قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
شماره 134 سوره صفحه_60 🌐 . 🔶وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ النَّبِيِّينَ لَـمَا آتَيْتُكُم مِّن كِتَابٍ وَحِكْمَةٍ ثُمَّ جَاءَكُمْ رَسُـولٌ مُّصَدِّقٌ لِّـمَا مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَلَتَنصُرُنَّهُ قَالَ أَأَقْرَرْتُمْ وَأَخَذْتُمْ عَلَى ذَلِكُمْ إِصْرِي قَالُوا أَقْرَرْنَا قَالَ فَاشْهَدُوا وَأَنَا مَعَكُم مِّنَ الشَّاهِدِينَ (ال (عمران:81 انعام ) و [به ياد آور] آنگاه كه خدا پيمان استوار پيامبران را برگرفت كه هرگاه به شما كتاب و حكمتي دادم، سپس رسولي بر شما آمد كه تصديق‌ كننده بود بر آنچه [از تعاليم الهي] نزدتان است ، پس حتماً به او ايمان بياوريد و حتماً ياري‌اش كنيد. [آنگاه پرسيد:] آيا اقرار كرديد و بر اين [تعهد] پيمان محكم مرا گرفتيد؟ 180 گفتند: [آري] اقرار كرديم. گفت: پس گواه [=شاهد و اعلام كننده] باشيدو من نيز با شما از گواهانم. 🟢پس از ذكر ، كه هرگز از پيروانشان انتظار سرسپردگي نسبت به خود نداشتند، بلكه تربيت شدگان خود را به «ربّاني» شدن از طريق تعليم و تدريس دعوت مي‌كردند [دو آيه قبل]، در اين آيه ديگري را به تعليم الهي از آنان نفي مي‌كند؛ تعصّب اول نسبت به شخص خود بود، و تعصّب دوم نسبت به «تعاليم خود». اين ميثاق ناشي از آگاهي عميقي است كه از ايتاء كتاب و حكمت بر پيامبران حاصل شده است. انبياء فرزندان بالغ و رشد يافته خانوادة بشريت بودند كه از عقلانيت و شعور برتر آنان عهد و پيمان خدايي ناشي شده است. ↩️تاریخ نشان داده پیروان یک آئین، به آسانى حاضر نیستند دست از آئین خود بردارند بلکه با جمود و سرسختى خاصى روى آئین قدیم ایستاده و از آن دفاع مى کنند، گویا آن را از خود و خود را از آن مى دانند و رها ساختن آن را فناى ملیت خویش مى پندارند. ↩️لذا به زحمت، به قبول آئین نو، تن در مى دهند و سرچشمه بسیارى از جنگ هاى مذهبى که در طول تاریخ واقع شده و از دردناک ترین حوادث تلخ تاریخ است همین خشک و بر آئین هاى کهن بوده است. 🔻در حالى که قانون تکامل مى گوید: باید آئین ها یکى پس از دیگرى بیایند و بشر را در مسیر خداشناسى و حق، عدالت، ایمان، اخلاق، انسانیت و فضیلت پیش ببرند تا به آخرین آئین که خاتم ادیان است برسند. 👌اصرار و تأکیدى که در آیه بالا درباره گرفتن و مؤکد از و امت هاى پیشین نسبت به انبیاى آینده شده است گویا براى و احتراز از همین ها، جمودها و لجاجت ها بوده که با نهایت تأسف پس از این همه تأکید باز مى بینیم پیروان آئین هاى کهن به آسانى در برابر حقایق جدید تسلیم نمى شوند. 📚تفسير نمونه و بازرگان. کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛