eitaa logo
قران پویان
492 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
758 ویدیو
768 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن ارتباط با ادمین @farpuy
مشاهده در ایتا
دانلود
، ممدوح يا مذموم؟ از پيروان اديان اسماني قبل عبرت بگيريد كه با تعصب فقط خودشان را برحق و اهل بهشت ميدانستند 🛑قسمت سیزدهم : ♦️﴿وَ قالَتِ الْيَهُودُ لَيْسَتِ النَّصاري‌ عَلي‌ شَيْ‌ءٍ وَ قالَتِ النَّصاري‌ لَيْسَتِ الْيَهُودُ عَلي‌ شَيْ‌ءٍ وَ هُمْ يَتْلُونَ الْکِتابَ کَذلِکَ قالَ الَّذينَ لا يَعْلَمُونَ مِثْلَ قَوْلِهِمْ فَاللَّهُ يَحْکُمُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ فيما کانُوا فيهِ يَخْتَلِفُونَ﴾ يهوديان گفتند: مسيحيان هيچ موقعيتي (نزد خداندارند، و مسيحيان نيز گفتند: يهوديان هيچ موقعيتي ندارند (و بر باطلند) در حالي كه هر دو دسته، كتاب آسماني را مي‏خواندند (و بايد از اين گونه تعصبها بر كنار باشند) افراد نادان نيز سخني همانند سخن آنها داشتند، خداوند در روز قيامت در اختلاف آنها داوري خواهد كرد. صحبت در تفسیر آیه صد و سیزدهم از سوره مبارک بقره است. ♻در رابطه با قوم یهود و نصاری و اختلافی که بین پیروان این ادیان آسمانی وجود دارد 👈👈 و برای همه انسان‌ها مخصوصا مسلمان‌ها درس است که این حالت یهود و نصاری را نداشته باشند. یک حالت انحرافی و خلاف را در این آیه شریفه متذکر می‌ّشود که باید بفهمیم که این روش صحیح نیست. در این آیه شریفه به این نکته اشاره دارد که ﴿وَ قالَتِ الْيَهُودُ لَيْسَتِ النَّصاري‌ عَلي‌ شَيْ‌ءٍ﴾ پیروان حضرت موسی(ع) و پیرو ادیان آسمانی هستند و برای خودشان مقامی قائل هستند که کسی را در آن شریک قرار نمی‌دهند؛ 👈 را برای خودشان می‌دانند و فکر می‌کنند که عذاب نمی‌شوند و نصاری را هم قبول ندارند 🔻﴿وَ قالَتِ النَّصاري‌ لَيْسَتِ الْيَهُودُ عَلي‌ شَيْ‌ءٍ﴾ و هم پیروان حضرت مسیح(ع) هستند و می‌گویند یهود اعتبار ندارند. این یک حرکت اشتباه است و این نفی کردن یکدیگر در حالی است که هر دو کتاب آسمانی دارند و در کتاب آسمانی آن‌ها به وحدت و محبت و عطوفت دستور داده شده و از تفرقه و جدایی نهی شده است. 🔻با توجه به این دستور تورات و انجیل بر یهود و نصاری حاکم شده که هر کدام دیگری را قبول ندارند. خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَ هُمْ يَتْلُونَ الْکِتابَ﴾ آن‌ها کتاب آسمانی خود را می‌خوانند و به خدا و کتاب آسمانی خود ایمان دارند ولی این تعصب در وجود آن‌ها هست. 💫خداوند متعال در این آیه جمله‌ای می‌فرماید که درس بزرگی است. اصولا افراد عالم و شخصیت‌هایی که بهره‌ای از علم دارند، ارزش و مقامشان در صورتی است که نداشته باشند. ❌❌ اگر شما را دیدید که علم فراوانی دارد ولی روی یک مسئله خاصی دارد؛ یعنی را می‌گذارد و تسلیم حق نمی‌شود، این عالم مثل شخص جاهل است و ارزشی ندارد. عالمی ارزشمند است که طالب و تابع حق و حقیقت باشد و به دنبال حق برود و از حق پیروی کند. 🔻 ﴿کَذلِکَ قالَ الَّذينَ لا يَعْلَمُونَ﴾ انسان جاهل این‌گونه است، نصاری می‌گویند ما انجیل می‌خوانیم و باسواد هستیم و یهود هم می‌گویند ما تورات خوانده‌ایم و درس‌خوانده‌ایم. ⭕اما باید به آن‌ها گفت شما که درس خوانده‌اید و اهل دانش و فضل هستید، چرا تعصب دارید؟ تعصب را کنار بگذارید، افراد جاهل هم مثل شماست پس شما چه فرقی با انسان‌های جاهل دارید؟ 👈👈انسان وقتی عالم می‌شود، باید تعصب را کنار بگذارد و به دنبال و باشد در حالیکه شما که اهل تورات و انجیل هستید دارید و خودتان را بالاتر از همه می‌دانید و به دنبال و حقیقت نیستید. 🎙درس تفسیر استاد محسن فقیهی 💫ادامه دارد کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
و 🛑قسمت هشتم: تعصب، جمود و تصلب بر آراي مشهور مانع تفقه در دين انتقاد شهيد مطهري از فقه‌زدگي و عوام‌زدگي حوزه‌ها ✅لوازم تفقه تفقه کردن و به عمق معنا دست یافتن، لوازمی دارد، از جمله: حریت فکری و . کسانی که تنها در چارچوب روایات و می‌اندیشند و پاره‌ای از گفته‌ها را بتهای ذهنی خود کرده‌اند و بر آنها دارند، نمی‌توانند به معنای واقعی تفقه نمایند. تا حدودی از این آفت به دورند، زیرا خرد و تعقل در فهم آنها راه دارد. واضح‌تر بگوییم: فهم آیات‌الاحکام در کنار فهم آیات‌الکلام و آیات‌الاخلاق و آیات‌العداله صورت نگرفته و کتاب‌های کلامی موجود، غالبا کار فقیهان نبوده و کتاب‌های فقهی نیز در کنار کار متکلمان نبوده است و 👈👈شاکله فقه ربطی منطقی و معرفتی با آیات دیگر قرآن ندارد. مجتهدی که می‌خواهد احکام را اجتهاد نماید، باید اجتهادش مبتنی بر شناخت کلامی و مسائل اخلاقی باشد. 🔻🔻مرحوم شهید مطهری می‌پرسد: «چرا به صورت درآمده؟ چرا علما و فضلای ما همین که معروف و مشهور شدند، اگر معلومات دیگری غیر از فقه و اصول دارند، روی آنها را می‌پوشانند و منکر آنها می‌شوند؟.. چرا برنامه تعلیمات طلاب و محصلین علوم دینی مطابق احتیاجات روز تنظیم نمی‌شود؟ چرا روحانیون ما به جای آنکه پیشرو و پیشتاز و ‌هادی قافله اجتماع باشند، همیشه از دنبال قافله حرکت می‌کنند؟ چرا؟ چرا؟ چرا؟» (بحثی درباره مرجعیت و روحانیت، ص۱۸۸)‏ فقیه یا متفقه، یعنی کسی که فهمش را گرفتار هیچ پیش‌داوری و یا تعصبات بی‌دلیل نمی‌کند. او گفته‌های گذشتگان را شاید مؤید بگیرد، اما به عنوان حجت تلقی نمی‌کند، بلکه آنها را بر استدلال و براهین محکم عقلی و نقلی می‌آزماید. 🔻 ابن‌سینا در کتاب اشارات می‌گوید: ‏«‎من تعود أن یصدق بغیر دلیل فقد انخلع من کسوه الانسانیه»؛ «کسی که هر حرفی را بدون و دلیل بپذیرد، از لباس آدمی بیرون رفته است!» انسان ژرف‌نگر باید ذهن خود را از هر تعصب و جزم و جمودی خالی کند تا حقیقت را دریابد. مرحوم شهید مطهری آنجا که می‌خواهد ذهن فقیهان را نقد کند، از پرده‌هایی که برای ذهن آنان برمی‌شمارد، « » است. تعبیر ایشان چنین است: 🔻🔻«روحانیت ما بر اثر آفت عوام‌زدگی نمی‌تواند پیشرو باشد و از جلو قافله حرکت کند و به معنی صحیح کلمه‌ هادی قافله باشد، مجبور است همیشه در عقب قافله حرکت کند. خاصیت این است که همیشه با و آنچه به آن خو گرفته، پیمان بسته است و حق و باطل تمییز نمی‌دهد. عوام هر تازه‌ای را یا هوا و هوس می‌خواند… ما چاره‌ای ندارد از این که هر وقت یک مسئله اجتماعی می‌خواهد عنوان کند، به دنبال مسائل سطحی و غیر اصولی برود و از مسائل اصولی صرف‌نظر کند… افسوس که این آفت عظیم دست و پاها را بسته است. وگرنه معلوم می‌شد که اسلام در هر عصر و زمانی تازه است.» (مرتضی مطهری، بحثی در باره مرجعیت و روحانیت، ص۱۸۶، نشر سهامی انتشار). ⭕در تاریخ فقه شیعه دوره‌ای داریم که به «دوره » معروف است؛ یعنی از زمان شیخ طوسی تا نواده دختری او ابن ادریس حلی. ابن ادریس جزمیاتی را که بر ذهن برخی فقیهان به خاطر تأثیر شخصیت‌ها حاکم گشته بود، شکست و تا حدودی برخی را که مستمسک فقیهان بود، از اعتبار انداخت و دامنه عقل را در فقه وسیعتر کرد و منقول و معقول را درهم آمیخت. با اینکه برای شیخ طوسی که جد مادری‌اش بود، عظمت قائل بود، ولی بر این باور که عظمت فکری و فقهی شیخ نباید سبب شود که مقلد گفته‌های او باشیم. ⭕شهید مطهری می‌گوید: 👈 «بدون شک ما از نظر فقه و اجتهاد در عصرى شبیه به عصر شیخ طوسى زندگى مى‌کنیم؛ دچار نوعى و اعراض از مواجهه با مسائل مورد نیاز عصر خود هستیم. ما نمى خواهیم زحمت گام‌بردارى در راههاى رفته را برویم و جاده‌هاى هموار و کوبیده را بپیماییم. ما ترجیح مى‌دهیم راه هفتصدساله حل شبهه ابن‌قبه را طى کنیم و حال اینکه امروز صدها شبهه از شبهه ابن‌قبه مهمتر و اساسى‌تر به زندگى عملى خود داریم. شیخ‌الطایفه‌هایى براى قرن چهاردهم ضرورى است که‎: اولا، با ضمیرى روشن نیازهاى عصر خویش را درک کنند؛ ‎ثانیا، با شجاعت عقلى و ادبى از نوع شجاعت شیخ‌الطائفه دست به کار شوند؛ ‎ثالثا، از چارچوب کتاب و سنت خارج نگردند. فقیه یعنی کسی که مستقل‎ ‌‏ و آزاد بیندیشد و فکر خود را از هر آزاد کند. او استقلال فکری خود را در مقدمه کتاب سرائر نشان داد. هرچند برخی فقیهان مانند محقق کرکی تا برخی اخباریون با او از در مخالفت درآمدند.‏ (📚تکامل اجتماعی، مرتضی مطهری، ص۱۸۹.) 🖊حجت الاسلام فاضل ميبدي ادامه دارد قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛