♻️♻️♻️ #قرآنفهمیبرایهمه : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول
1⃣5⃣ تدبر در سوره #صافات
فَسَاهَمَ فَكَانَ مِنْ الْمُدْحَضِينَ {141}
پس [سرنشينان] با هم قرعه انداختند و [يونس] از باختگان شد {141}
فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ وَهُوَ مُلِيمٌ {142}
[او را به دريا افكندند] و عنبرماهى او را بلعيد در حالى كه او ملامت کننده بود {142}
👈منظور از هو مليم چيست؟ یونس چه چيزي را ملامت ميكرده است؟
مليم: بضمّ ميم اسم فاعل است بمعني ملامت كننده
اما يونس (عليه السلام ) وقتى خبردار شد كه آن عذابى كه خبر داده بود از ايشان برداشته شده ، و گويا متوجه نشده كه قوم او ايمان آورده و توبه كرده اند، لذا ديگر به سوى ايشان برنگشت در حالى كه از آنان خشمگين و ناراحت بود. همچنان پيش رفت ، در نتيجه ظاهر حالش حال كسى بود كه از خدا فرار مى كند و به عنوان قهر كردن از اينكه چرا خدا او را نزد اين مردم خوار كرد دور مى شود، و نيز در حالى مى رفت كه گمان مى كرد دست ما به او نمى رسد، پس سوار كشتى پر از جمعيت شد و رفت .
در بين راه نهنگى بر سر راه كشتى آمد، چارهاى نديدند جز اينكه يك نفر را نزد آن بيندازند، تا سرگرم خوردن او شود و از سر راه كشتى به كنارى رود، به اين منظور قرعه انداختند و قرعه به نام يونس درآمد، او را در دريا انداختند، نهنگ او را بلعيد و كشتى نجات يافت .
آنگاه خداى سبحان او را در شكم ماهى چند شبانه روز زنده نگه داشت ، و حفظ كرد يونس (عليه السلام ) فهميد كه اين جريان يك بلا و آزمايشى است كه خدا وى را بدان مبتلا كرده و اين مؤ اخذه اى است از خدا در برابر رفتارى كه او با قوم خود كرد، لذا از همان تاريكى شكم ماهى فريادش بلند شد به اينكه : ((لا اله الا انت سبحانك انى كنت من الظالمين )).
از تفسير المیزان
https://v.ht/saffat
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔 @quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
✴ #آموزه_هاي_عاشورا:
✅ امام حسین (ع) #قرباني چه چیزی شد؟
نظر بر این بودکه امام حسین (ع) قربانی #استبدادديني است.
🛑قسمت سوم:
در قسمتهای قبل، #استبدادی بودن حکومت اموی، بررسی شد.
اما بخش دومی که می خواهم خدمتتان عرض کنم، این است که در قصه کربلا به صورت خاص فجایعی اتفاق افتاده است و این فجایع به نام #دین است و اصلا تابلوی دین وجود دارد و هیچ ابایی هم نداشتند که به نام دین این کار را انجام دهند، همان جنایات وحشتناکی که آنها انجام دادند. شنیده اید که وقتی صبح روز عاشورا، سپاهیان عمر سعد حمله را شروع کردند، رمز عملیاتشان این بود که «یا خیر الله ارکبی و بالجنة ابشری» ای سپاهیان خدا حمله را آغاز کنید، بهشت در انتظار شماست. از همان اول مفاهیم دینی را استخدام کردند و به کار گرفتند حال اینکه به چه دلیل؟ و آیا اعتقاد بود یا استفاده ابزاری می کردند؟ در ادامه عرض خواهم کرد.
♦️عجیب تر اینکه فکر نکنیم که همه اینها جنبه شکلی داشت و تظاهر بود و صورت سازی بود، خیر، بسیاری از این افراد با اعتقاد این کار را می کردند و معتقد بودند که خدمتی می کنند و کار خوبی می کنند چون روایتی از حضرت سجاد(ع) است که فرمودند: هیچ روزی مثل روز #عاشورا نیست. دلیلی که حضرت فرمودند:
🔶 «ازدلف الیه ثلاثون الف رجل یزعمون انهم من هذه الامه» یعنی سی هزار نفر مسلمان آنجا حضور پیدا کردند و «کل یتقربون الی الله عزوجل بدمه» و می خواستند با ریختن خون حسین بن علی به خدا نزدیک شوند. همانطور که انسان برای عبادت قصد قربت می کنند، سپاهیان عمر سعد هم با قصد قربت آمده بودند تا خون #امام_حسین را بریزند و قصه فراتر از این بود که دین در ظاهر رنگ و لعاب این فاجعه را درست کند بلکه در عمق جان عده ای از افراد این اعتقاد نفوذ کرده بود. و اگر نگوییم در همه آنها، در بسیاری از آنها این اعتقاد وجود داشت. پس نقش #دین را در اینجا نمی شود نادیده گرفت.
🔹یک جمله ای عمرو بن حجاج از سپاهیان عمر سعد دارد که روز عاشورا به میدان آمد و به کوفیان و دوستانش که به جنگ با #امام حسین(ع) آمده بودند، این جمله را گفت که «لاترتابوا فی قتل من مرق عن الدین» پس جرم امام حسین هم این است که بی دین است و ما دین داریم و وظیفه داریم که این غده بی دینی را از بین ببریم و نابود کنیم.
🔶هرکجا که نیاز بود که از عالم دین استفاده کنند، شریح را می آوردند و از او استفاده می کردند. شریح از زمان خلیفه دوم، یک شخصیتی است که خیلی مورد احترام است و حتی موقعی که #امیرالمومنین قدرت را به دست گرفتند و خواستند شریح را از قضاوت عزل کنند، خیلی از مردم سروصدایشان بلند شد و حمایت کردند و گفتند که شریح را نباید عزل کنید و تقریبا حدود هفتاد سال، منصب قضاوت را در کوفه به عهده داشت و خودش هم سن زیادی کرد و بالای صد سال عمرش بود.
🎤استاد سروش محلاتی
💫ادامه دارد
@quranpuyan
هدایت شده از قران پویان
✅ وقايع روز #هفتممحرم سال ۶۱هجری
۷ محرم - نامه عبيدالله بن زياد به عمر بن سعد مبني بر سختگيري بر امام حسين(ع) - سال ۶۱ هجري قمري
پس از آن كه عمر بن سعد وارد كربلا گرديد، پيكي به نزد امام حسين(ع) فرستاد و از آن حضرت پرسش كرد، كه به چه منظوري به اين ديار روي آورده است و امام حسين(ع) در پاسخش فرمود: آمدن من به اين سرزمين به خاطر دعوت همشهري هاي شما بوده است، كه با ارسال هزاران نامه، مرا به سوي خود خواندند. هم اينك اگر از ادامه حركت من ناخرسنديد، من اصراري بر آن ندارم و حاضرم برگردم.👉
عمر بن سعد، پس از دريافت پاسخ امام حسين(ع)، دلگرم و به ايجاد #صلح و سازش اميدوار گرديد.
از آن پس ميان امام حسين(ع) و عمر بن سعد، پيام هاي ديگري نيز مبادله و موجب فروكش كردن حساسيت هاي ابتدايي و كاستن خصومت طرفين شد.
امّا عبيدالله بن زياد، عامل #يزيد بن معاويه در كوفه، كه بر جريان كربلا و نحوه رفتار عمر بن سعد با امام حسين(ع) إشراف و نظارت داشت، حاضر به مصالحه و پايان ماجرا بدون خون ريزي نبود و تلاش مي كرد كه اين أمر را سخت تر و حادتر نمايد.
بدين جهت، در هفتم محرم نامه اي براي عمر بن سعد نوشت و به وي دستور داد كه بر امام حسين(ع) سخت گيرد و ميان وي و آب #فرات حايل گردد و نگذارد كه آن حضرت و يارانش از رود فرات استفاده كنند، تا در فشار قرار گرفته و تسليم گردند.
عمر بن سعد كه به خاطر دلبستگي به حكومت "ري" ، حاضر به انجام هر كاري شده بود، فرمان عبيدالله را بي درنگ به اجرا در آورد و عمرو بن حجّاج زبيدي را با پانصد سواره نظام، موكل آب فرات نمود، تا از دسترسي ياران امام حسين(ع)، به شريعه فرات جلوگيري نمايد.
سپاهيان عمر بن سعد از روز هفتم محرم، با شدت تمام از آب فرات مراقبت كرده و مانع دستيابي ياران امام حسين(ع) به آن شدند.
وليكن علي رغم سخت گيري و تلاش پي گير آنان، ياران امام حسين(ع) تا شب عاشورا از تاريكي شب استفاده كرده و خود را به رود فرات رسانيده و آب خيمه ها را تامين مي كردند. حضرت عباس بن علي(ع)، كه در دليري، غيرت و وفاداري، ضرب المثل دوستان و دشمنان بود، در آب رساني خيمه ها پيش گام و بسيار كوشا بود.(۱)
نك: الارشاد (شيخ مفيد)، ص ۴۳۴؛ بحار الانوار (علامه مجلسي)، ج ۴۴، ص ۳۱۵ و ص ۳۸۹؛ كشف الغمه (علي بن عيسي اربلي)، ج۲، ص ۲۲۶ و منتهي الآمال (شيخ عباس قمي)، ج۱، ص ۳۳۵
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تعقل در شريعت
💢🔸💢🔸💢🔸💢🔸💢🔸💢
https://eitaa.com/quranpuyan
#دعاهای_روزانه
«اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي عِنْدَكَ وَجِيهاً بِالْحُسَينِ عَلَيهِالسَّلام فِي الدُّنْيا وَ الآخِرَة»
خدايا مرا در دنيا و آخرت به واسطه حسين (ع) عزيز و مقبول قرار ده.
@quranpuyan
هدایت شده از قران پویان
✅ وقایع روز #هشتممحرم
در روز هشتم محرمالحرام سال ۶۱ هجرى قمرى با اینکه سپاه امام حسين (ع) در محاصره شديد قرار داشت، اميه بن سعد طايي خود را به ياران امام رساند.
اميه بن سعد طايي از شهداي كربلا به شمار ميآيد و روز عاشورا به نقلي در حمله اول شهيد شد. وي در سواركاري نامي، شجاعي از كوفيان و از اصحاب امیرالمؤمنین (ع) بوده است و در جنگ صفين نيز حضور داشتند. در اين روز عطش بار ديگر بر همراهان امام (ع) غلبه كرد و عمر بن حجاج به محاصره شريعه فرات مباهات ميكرد و به حضرت زخمزبان ميزد.
ابومخنف از زبيدي نقل كرده كه ميگفت: از عمرو بن حجاج هنگامیکه نزديك اصحاب امام (ع) شد شنيدم ميگفت:اي كوفيان! از ابن زياد و جمع خود دست نكشيد و در كشتن كسي كه از دين بيرون رفته(امام حسين (ع)) و با امام خود يزيد مخالفت ميكند ترديد نكنيد.
امام فرمود:
اي عمرو بن حجاج! آيا مردم را بر من ميشوراني؟ آيا ما از دين خدا بيرون رفتهايم و شما بر دين پايدار ماندهايد؟ هان! به خدا سوگند، آنگاهکه جانهای شما از بدنها مفارقت كنند و بر اين اعمال خود بميريد، درخواهيد يافت كه کدامیک از ما از دين خدا بيرون رفته و چه كسي به سوختن در آتش سزاوارتر است.
با توجه به اينكه عطش بر امام و همراهان غلبه كرده بود، عبدالله بن حصين ازدي بر محاصره فرات فخر ميورزيدند عبدالله بن حصين ازدي كه مرگش در بجيله رخ داد، به رويارويي امام آمده و گفت:
اي حسين! آيا اين آب را نميبيني كه همچون دل آسمان ميدرخشد؟! به خدا سوگند يك قطره از آن را نخواهي چشيد تا تشنهکام بميري!
امام فرمود: خدايا! او را از تشنگي بميران و او را هرگز نيامرز.
حميد بن مسلم ميگويد: پسازآن، او مريض شد و من به عيادتش رفتم سوگند به خدايي كه هيچ معبود به حقي جز او نيست. او را ديدم كه پيوسته آب ميخورد و سيراب نميشد، سپس آن را پس ميداد و دوباره ميآشاميد و سيراب نميشد. بدين گونه بود تا مرد.
در پايان روز هشتم، حضرت سكينه (ع) فرزند اباعبدالله الحسين (ع) ميگويد مهتاب فضاي خيمه امام را روشن كرده بود ديدم پدرم ميان جمعيت ايستاده و خطاب به ياران و همراهان ميفرمايد:
اي مردم! هرکدام از شما كه ميتواند بر تيزي شمشير و ضربات نيزهها صبر كند، با ما قيام نمايد وگرنه از ميان ما برود و خود را نجات دهد.
سخنان امام به پايان نرسيده بود كه ياران همگي صدا زدند سوگند به خدا چنين نخواهيم كرد، بلكه جان، مال، زن و فرزندان خود را فداي تو خواهيم كرد.
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تعقل در شريعت
💢🔸💢🔸💢🔸💢🔸💢🔸💢
https://eitaa.com/quranpuyan
🎙دکتر داود فیرحی:
بحث درباره #فساد و #اصلاح در نهضت عاشوراست. در نهضت عاشورا کلمه اصلاح زیاد استفاده می شود و بعضا این کلمات در طول زمان معنایش تغییر میکند .
🔺هر جامعه ای معیار خودش را دارد و فسادی که رخ می دهد در تغییر آن معیار است.
🔹معیار حسین بن علی که نگران تغییر آن بود و فساد را تغییر آن می دانست، سنت پیامبر بود و فساد از نظر امام حسین، یعنی کم و زیاد شدن سنت پیامبر و اصلاح از نگاه ایشان یعنی بازگشت به سنت پیامبر.
🔹در سالهای پس از پیامبر دو چیز تغییر کرد: یکی تفسیر وحی عوض شد و دیگری سیره پیامبر را تحریف کردند.
🔹 از نظر امیرمومنان، فساد یعنی از جادرآمدن سنت و سیره پیامبر.
🔹نظم اجتماعی که پیامبر ایجاد کرده بود مبتنی بود بر انسان آزاد مومن، این انسان جامعه را به درستی می سازد.
🔹زمان خلیفه دوم، عمر گفت اگر من کج رفتم چه می کنید؟ گفتند با شمشیر راستت می کنیم؛
یعنی معیار و شاقول مشخص بود و آن سیره و سنت بود.
🔹در زمان پیامبر انسانها آزاد بودند.
🔹 پیامبر دولت را براساس توافق و قرارداد و جامعه مدنی شکل داده بود و دولت کوچک در کنار جامعه بزرگ را شکل می داد.
🔹 اما بنی امیه جامعه را لاغر و حقوق مردم و آزادی انسانها را کاهش و دولت را فربه و مطلقه می کنند
سیدالشهدا در خطبه ای که در مکه قبل از سفر به کربلا یا سال قبل بیان می کند، تفسیر و تصویر دقیقی از جامعه نشان می دهد.
🔺در این خطبه که در منا بیان شده است، می فرماید:
شما ای نخبگان دینی و اجتماعی کاری کردید که هیبت جامعه شکسته شد و بازی را باختید. همه چیز در اختیار حکومت قرار گرفته و دین را طوری که می خواهد ارائه می دهد.
اعتبارتان را از دست ندادید جز به خاطر اختلافتان در حق و سنت پیامبر که موجب گم شدن سیره و راه درست شد.
🔺در هرکشوری چهار وضعیت ممکن است بوجود بیاید:
۱. جامعه قوی و دولت قوی، که هر کدام کار خود را می کند مثل دولتهای اروپایی.
۲. جامعه ضعیف و دولت ضعیف، نه جامعه می تواند دولت را تغییر دهد و نه دولت جامعه را مثل یمن.
۳. جامعه قوی و دولت ضعیف، که جامعه، دولت را سرنگون می کند.
۴. دولت قوی و جامعه ضعیف که دولت همه فضای فرهنگی، دینی آزادی و حرکتهای اجتماعی را تصرف می کند، دولت هم قانونگذار است و هم مفسر و جامعه را لاغر می کند و به اصطلاح خون جامعه را می مکد.
🔸 در این شرایط مردم چاره ای جز چاپلوسی دولت ندارند تا باقی بمانند.
نخبگان جامعه در چنین شرایطی رو به سوءاستفاده می روند.
نخبگان و #علمای دین شرایط دین را تحریف می کنند تا با سلیقه حکومت تطبیق پیدا کند.
🔹حضرت می فرماید:
جامعه توانش را از دست داد و تبدیل به #مستضعفانی شد که در برابر اربابان مطیعند و بخاطر نان شب، کمر خم کردند.
🔺🔺مستضعف یعنی کسی که توسط قدرت و حکومت ضعیف شده و جامعه را لاغر و ضعیف کردند تا در حکمرانی هر تقلبی که بخواهند بکنند و حقایق را وارونه کنند و هر خط و سیاستی که می خواهند می گذارند. هرکس شرورتر و زورگوتر استوارتر. به هر شهری بروی، منبرهایی وجود دارد که با صدای بلند استبداد را توجیه می کنند.
دین در واقع وسیله حکومت شده و بی اعتمادی مردم به نخبگان دینی به دین سرایت می کند و اعتقاد مردم به خدا از دست می رود.
🔺 در متن مدینه هم که بعنوان وصیت نامه امام است شرایط مدینه هم تشریح شده است.
چون راه خروج بر امام بسته شده است، ایشان ناگهانی و بصورت پوششی از مدینه و مکه خارج می شود و می فرمایید من بی دلیل یا از سر خوشی خروج نکردم بلکه می خواهم به سیره جدم باز گردم.
🔹 می فرماید من در این مسیر نظرم را خواهم گفت هرکس خواست بپذیرد هرکس خواست رد کند و من صبر می کنم تا تقدیر الهی رخ دهد.
🔹این به اصطلاح تغییر دی ان ای جامعه است
🔺در کوفه نیز شاهد متنی هستیم.
کوفیان به دلیل ترس از شام به امام حسین تمایل داشتند اما جرات میدانداری را نداشتند به همین دلیل فرزدق به امام می گوید: قلوب کوفیان با توست اما شمشیرهایشان با امویان است.
@quranpuyan