eitaa logo
قران پویان
492 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
758 ویدیو
767 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن ارتباط با ادمین @farpuy
مشاهده در ایتا
دانلود
♻️♻️♻️ ✅غفلت از : "قرآن یک کلیت واحد است؛ مقوله ای فکری و اندیشمندانه است و بطور منطقی بر حول یک سری اصول و اهداف سازمان یافته است . خدا ، دنیا و آخرت ، انسان و شیطان اش به هم ارتباط دارند و همه اینها باید با هم دیده شوند . آنچه که در قرآن به عنوان بریدن و جدا کردن آیات از پیکره قرآن ، ناپسند خوانده شده (عضین کردن- عضو عضو یا پاره کردن – آیه 91 سوره حجر) ، همین جدا دیدن آیات از همدیگر و بریده دیدن آنها از پیکره اصلی کتاب یعنی «محکمات» کتاب است . گویی عضوی که مثل دست یا پا از بدن جدا می شود دیگر زنده نیست . عضوها در اتصال به بدن است که حیات می یابند و باید آنها را در حال حیات مورد مطالعه قرار داد . این که قرآن آیات محکمات را رمز گشای معنای «آیات متشابه» خوانده به همین معنا است . 👈مهم ترین دستاورد نگرش اصولی به قرآن و تصویر کلان کتاب آن است که به همه می آموزد که بجای بحث و بر روی موارد ابهام و متشابه که به قول خود قرآن امکان برداشت های مختلف از آنها وجود دارد ، هم-اندیشی قرآنی را از محکم ترین آیات شروع کنیم- این یعنی با اصول کتاب – . حوزه اصول کتاب با همه اختصار ، دربردارنده اساسی ترین پایه ها و مبانی در شالوده ای استوار است که بر روی آن می توان تفکر قرآنی را بپا کرد بخشي از مقاله تحقيقي " " تاليف آقاي مهندس مصطفي ملايري جهت كل مقاله به لينك زير مراجعه نماييد👇 http://quranpuyan.com/yaf_postst2832_qrn-dr-yk-ngh-tSwyr-kln-w-Swl-mhm-qrn-chyst.aspx کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تعقل در شريعت با عمومی سازی فهم و عمل به قرآن ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
⁉️ ، شامل چه اصولي است؟ آيا انكار اين اصول ، موجب از دين و است؟ ♦️قسمت اول ↩️ و مقوّمات مکتب تشیّع اثناعشری بر اساس آنچه که شیخ مفید در کتاب «اوائل المقالات» آورده و سایر بزرگان شیعه نیز همان مطالب را پذیرفته اند، می توان گفت ارکان مذهب شیعۀ دوزاده امامی، در چهار اصل مهم خلاصه می شود، به طوری که هر کس منکر یکی یا همۀ آنها شود، شیعه محسوب نمی گردد! 🔅این اصول موارد ذیل را شامل می شود: 💫اصل اول: عصمت اهل بیت (علیهم السلام) 💫اصل دوم: نصّ بر خلافت (امامت سیاسی) 💫اصل سوم: اعتقاد به وجود دوازده امام (با نظر به اشخاص و مصادیق معیّن) 💫اصل چهارم: امام دوازدهم فرزند امام حسن عسگری (علیه السلام) بوده، متولد شده و در حال حاضر نیز زنده به حیات دنیوی است. ↩️ آیا (به معنای شیعیِ آن)، یک مسألۀ « » است یا « »؟! 👈اکنون سؤال این است که آیا امامت به این معنا، یک مسألۀ «ضروری» و واضح است که بدون هیچ بحث و استدلالی، برای همه آشکار و قابل قبول باشد؟ یا اینکه یک مسألۀ «نظری» و اجتهادی است که برای اثبات و پذیرش آن، به کار علمی و استدلالی نیاز باشد؟ ثمرۀ مشخص شدن این مسأله بسیار مهم و سرنوشت ساز است و خود را در باب و قتل دیگران یا عدم آن، نشان می دهد! 💠به عبارت واضح تر، اگر اثبات شود که امامت – با همین ارکان چهارگانه – «ضروری» دین است، همۀ بشریّت و پیروان تمام ادیان و مذاهب اسلامی و غیر اسلامی و حتی شیعیان زیدیه و اسماعیلیه هم محسوب می شوند و بدیهی است که بر موضوع کفر، احکام فقهی و عملی متعدّد و قابل توجهی از قبیل و قتل و جدا شدن همسر و تقسیم اموال و عدم توارث و غیره مترتّب می گردد. 👈اما در مقابل، چنانچه اثبات شود این مسأله، «ضروریِ» دین نیست، بلکه «نظری»، اجتهادی و اختلافی است، منکر آن از دایرۀ دین اسلام خارج نمی شود؛ زیرا اختلاف و تفاوت دیدگاه در مسائل نظری و اجتهادی – به حسب مبانی، پیش فرض ها و ادلّۀ گوناگون افراد – یک امر طبیعی است و هر کس برای اثبات صحّت و حقّانیت مدّعای خویش، حجّت و استدلال مختصّ به خود را دارد. ↩️نظریات مختلف دربارۀ ضروری یا نظری بودن مسألۀ دربارۀ ضروری یا نظری بودن امامت – با لحاظ چهار رکنی که برای آن ذکر شد – به طور کلّی سه مبنا و نظریه وجود دارد که در ادامه به بیان اجمالی آنها می پردازیم. 1⃣نظریۀ اوّل: مسألۀ ، «ضروری» است و طبق این نظریه، امامت به همان معنای شیعی اش، حدوثاً (یعنی در صدر اسلام و زمان پیامبر اکرم ص) یک امر ضروری و واضح بوده؛ به گونه ای که هیچ تردید، بحث و اختلافی دربارۀ آن جایز و قابل قبول نبوده است. به همین شکل، بقائاً (یعنی در قرون بعدی و نیز در عصر حاضر و تا روز قیامت) هم واضح و ضروری می باشد؛ 👈لذا منکر آن، منکر ضروری دین محسوب شده و کافر تلقّی می گردد. بر این اساس، تفاوتی نمی کند که منکر ، در زمان رسول خدا (ص) بوده باشد و یا در حال حاضر. هر کسی در هر زمانی، امامت را انکار کند، کافر خواهد بود و طبعاً احکام فقهی و عملی کفر نیز، بر وی مترتب می شود. از باب تشبیه، ضروری بودن «امامت»، مثل «نماز» است که ثبوت و وجوب آن در دین اسلام، کاملاً واضح می باشد. 👈لازم به ذکر است که از میان اخباریون، صاحب حدائق در کتاب «الحدائق الناضرة» [ج ۵، ص ۱۷۵]؛ و از میان اصولیون، علامه حلّی در کتاب «منتهی المطلب فی تحقیق المذهب» [ج ۸، ص ۳۶۰] قائل به این مبنا هستند. ادامه دارد 🖌آیت الله سید کمال حیدری کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
❌ ✅ " " یکی از انواع هوش و کیفیت‌های است. کیفیتی که به ما کمک می‌کند عمل اخلاقی را از غیر اخلاقی تمییز دهیم. 👈 از نگاه روان‌شناسان و جامعه‌شناسان اخلاق، این هوش، اصولی دارد که شایسته است به آن‌ها توجه، و تقویت شوند. اختلال در این هوش، امکان تبدیل تعلیم اخلاق به تجربه را از بین می‌برد. ✅ بروس واینستین در کتاب "هوش اخلاقی" پنج اصل را به عنوان _هوش_اخلاقی معرفی می‌کند. از نگاه او اولین آن‌ها عبارت است از "آسیب نرسانیم". این اصل، یک قاعده‌ی احترازی و پرهیزدهنده است. ⏮ یعنی برای این که به این قاعده تن بدهیم لازم نیست کاری بکنیم؛ فقط کافی‌ست پاسخ یک زشتی را با زشتی ندهیم. کافی است خشم را با خشم، خشونت را خشونت، و به قول مادر بزرگم، "تَش را با تَش" جواب ندهیم. این یعنی پاره کردن ؛ یعنی جلوگیری از دومینوی خشونت. لازم نیست موضوع را پیچیده کنیم و دست به دامان فیلسوفان شویم تا بفهیم آسیب چیست و آسیب‌رساندن کدام است؛ 👈👈👈کافی‌ست "خاله‌زنک بازی"، "پچ پچ‌های پشت سر"، "بازی‌های درگوشی"، " "، " به زندگی دیگران"، "از کاه کوه ساختن‌"' و "قضاوت کردن دیگران"را ادامه ندهیم. آسیب، در حقیقت، هر کاری‌ست که به دیگران لطمه می‌زند. دامنه‌ی لطمه از رنج و رنجش شروع شده و تا مرگ که آسیب نهایی است ادامه دارد. آسیب نرساندن در سناریوهای مختلفی می‌تواند فهمیده و دنبال شود. درک این که آسیب چیست و ما کِی آسیب می‌رسانیم نیازمند مراقبت جدی و قاعده‌ی "تفهم دیگران" و "تأمل در خویشتن" است. 🔻🔻نخستین سخن هوش اخلاقی این است که ما باید دریابیم چه کار و یا سخنی از ما به دیگری لطمه می‌زند سپس از آن پرهیز کنیم. هوش اخلاقی می‌گوید هیچ چیزی نباید بهانه‌ی آسیب به دیگران باشد. اخلاقی که آسیب به دیگران را تجویز می‌کند، . 👌 تفسیری از دین که نتیجه‌ی آن لطمه به دیگران است، بی‌اخلاقی‌ست و با و هوش اخلاقی ناسازگار است. 🎙استاد صادق‌نیا قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
و رویکرد و تکاملی به 🔺برای اینکه بتواند وجهه تربیتی، معنوی و اخلاقی خویش را به دینداران بنماید: 1⃣دین را باید به عنوان راهنمایی در کنار جامعه دانست و باور به مداخله حداکثری آن در همه شئون زندگی انسان نداشت. 2⃣باید توجه کرد که ترساندن دینداران از عذاب و جهنم و نیز برانگیختن حرص نسبت به پاداش و بهشت هرچند کارکردهایی را دارد اما موانع بزرگی در راه تربیت و انسانیت است و حریت انسان را از او می‌ستاند و اجازه نمی‌دهد انسان راه تکامل را پیش بگیرد. بندگی به شرط مزد و به داعی ترس و سود به تعبیر روایت مشهور: 🔻 بندگی بردگان و تاجران است و نه بندگی احرار و آزادگان. انسان آزاده می خواهد با و را نصیب برد. 3⃣تمام اوامر و نواهی دین است و جهتش بهبود وضعیت معنوی انسان است و خود انسان کارآمدی آن را بهتر از هر کسی در می یابد. دقیقاً مثل شخصی که نزد پزشک میرود و نسخه ای دریافت میکند و درستی و نادرستی نسخه را از طریق کارآمدی آن و بهبود و عدم بهبود خود تحقیق می‌کند. همه اوامر و نواهی دین چون به قصد بهبود وضعیت شخص انسانی است و نه هدفی دیگر به اصطلاح "امر و نهی ارشادی" است و نه "امر و نهی ". 5⃣آموزه‌ها و اوامر و نواهی دینی اگر قرار باشد به تربیت دیندار بیانجامد، باید هدف دیندار تربیت و تکامل معنوی باشد و نه انجام صرف پاره ای اعمال و به نحو . اگر کسی پنجاه سال نماز بگزارد و اندکی بر رحم و گرم وی افزوده نشود و از غش و غلش کاسته نگردد آیا چنین عبادتی در طریق تربیت بوده است؟ کسانی چون معاویه و عمر سعد و شمر و نیز اعمال دینی را به جا می‌آوردند اما چون عملشان جهت و هدف نداشت و تقلیدی صرف بود هیچ بهره‌ای برایشان در بر نداشت. 6⃣در اوامر و نواهی دینی باید به روح حاکم بر عمل توجه شود و نه صورت عمل، زیرا پرداختن به صورت موجب می‌شود که پای و آنچه اصطلاحاً حیله شرعی شود باز شود. هرگاه تنها به خود عمل توجه شود و هدفی از انجام اعمال در نظر گرفته نشود؛ گرفتار بحث‌های بیهوده درباره جزئیات عمل می شویم و در مواقع خطا از گریزگاه‌هایی صوری استفاده می‌کنیم. این در حالی است که مراد از تدین صرف انجام مجموعه‌ای از اعمال نبوده و اعمال روی در هدف یا اهدافی عالی داشته‌اند. 7⃣به جهت اینکه کارکرد اصلی دین است باید توجه داشت که روش‌های منتهی به تربیت افراد مختلف بسیار با هم فرق میکند و نمیتوان از روشی واحد برای همگان استفاده کرد. شیوه های تربیتی هرگز نمی تواند حالت یکنواختی داشته باشند حتی نسبت به یک فرد در حالات مختلف تا چه رسد به اشخاص مختلف در احوال مختلف و حتی نمیتواند یکنواخت باشد نسبت به فرد واحد در یک حال نسبت به زمان و ایام مختلف زندگی او و اگر حالت یکنواختی در امور تربیتی اعمال شد خاصیت خود را در مرود زمان از دست خواهد داد که 👈اگر ، شود بی‌اثر هم خواهد شد... 🖊درسگفتارِ نقد مبانی فقه مرحوم سیدمرتضی جزایری سال ۱۳۷۳ 🌐منبع: کانال اندیشه معاصر کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛