eitaa logo
قران پویان
494 دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
758 ویدیو
771 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن ارتباط با ادمین @farpuy
مشاهده در ایتا
دانلود
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول تدبر در سوره   ❓منظور از القای قول ثقيل چيست؟ دو ديدگاه را برای قول ثقيل می توان برشمرد: *⃣ الف- ثقيل بودن قول از لحاظ : اگر ترتيب نزول پيشنهادی اين نگارنده براي سوره های قرآن ،صحيح باشد،اين قول ثقيل همان سوره حمد است كه بعد از سوره مزمل نازل شده است. عظمت سوره حمد به حدی است كه درآغاز قرآن های مصحف قرار گرفته و عنوان فاتحه الكتاب را نيز با خود دارد.در روايات اهميت زيادی براي سوره حمد ذكر شده تا جاييكه سوره حمد برابر کل قرآن معرفی شده است.همچنين يكي ازمصاديق سبع المثاني در آيه ۸۷ سوره حجر( وَلَقَدْ آتَيْنَاكَ سَبْعًا مِّنَ الْمَثَانِی وَالْقُرْآنَ الْعَظِيمَ و به راستی، به تو سبع المثانی و قرآن بزرگ را عطا کردیم.)سوره حمد معرفی شده است. لذا سوره حمد را می توان مصداقی بر قول ثقيلا دانست. هم چنين با توجه به اينكه تا زمان نزول اين سوره بخش زيادي از قرآن هنوز باقی مانده بود،می توان قول ثقيل را بر سنگينی نسبت حجم باقی مانده از قرآن منطبق نمود. *⃣ ب-ثقيل بودن قول از لحاظ و واكنش مخاطبان: آيات سوره نشان از تاثر و نگرانی و دغدغه پيامبر در مواجهه با مخالفان و منكران است كه خداوند با امر به قيام شبانه و ظرفيت سازی برای دريافت وحی هاي بعدی و نيز صبر در برابرگفته های آنها، پيامبر را به ادامه راه انگيزه مضاعف ميدهد. سوره های بعد از مزمل با شدت و شرح بيشتری بر توحيد و نفی شرك و بت پرستی تاكيد ميكند و طبيعتا عنادها و مخالفتهای بيشتری در پی دارد.لذا مراد از ثقيل بودن قول،ميتواند ناظر به سختيهای بيشتر در ابلاغ آيات بعدی باشد و براي همين نيز خداوند با نزول سوره مزمل ميخواهد صبر و ظرفيت پيامبر در برابر مشكلات فعلی و آتی را افزايش دهد. لذا اين برداشت،صحيح تر به نظر ميرسد. 🖌آقای سيدكاظم فرهنگ http://yon.ir/Qp8919 💢🔸💢🔸💢🔸💢🔸💢🔸💢 https://eitaa.com/quranpuyan
، ممدوح يا مذموم؟ 🛑قسمت هشتم: ، جاهلی و است 🔻تعصب اساس است. کفری که باعث می‌شود بسیاری از مردم، مانند دوران جاهلیت نسبت به پدران و قبیله‌ها یا احزاب طوایف و گروه‌های خود تعصب بورزند. تعصب، آنان را وا می‌دارد که نه از روی فکر و آگاهی بلکه از روی حالات روانی و خشم نسبت به کسانی که از آنان می‌خواهند در مسیری غیر از مسیر تعصب حرکت کنند، به تعصبات پدران و نیاکان خود بچسبند. 🔻تعصب به در موضوع تعصب می‌بینیم که خداوند متعال درباره گروهی از مردم می‌فرماید: «وَاتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لِّیَکُونُوا لَهُمْ عِزّاً» اینان روحیه برتری جویی دارند. فرقی ندارد که قدرت حاکمیت باشد یا ثروت یا هر قدرت دیگری. این قدرت باعث می‌شود که دیگران برای رسیدن به قدرت و عزت، دورشان را بگیرد. 👈از این رو مثل خداوند با ایشان برخورد می‌کنند و‌‌ همان طور که یک انسان از خدای خود می‌نماید و در برابر او خضوع و خشوع به خرج می‌دهد، چنین رفتاری را با اینان دارند. بنابراین به خاطر قدرتی که دارند، دیگران برایشان قائل می‌شوند. 🔻تعصب در جایی ندارد تعصب به قبیله، تعصب به خود، تعصب به ثروت، تعصب به قدرت و نظایر آن، تعصباتی هستند که در اسلام جایی ندارند. اسلام تعصب را چه به صورت کلی و چه به صورت جزئی قبول ندارد؛ از این رو از انسان می‌خواهد در تمام حرکت‌های خود، چه تلاش‌های عقلی و چه عملکردهای احساسی و عاطفی خود، بر اساس مفاهیم فکری و ارزش‌های معنوی و اخلاقی گام بردارد. این ارزش‌ها هستند که باعث می‌شود که انسان در رفتار با انسان‌های پیرامونی، انسانیت خود را حفظ نماید. 🔻از پیامبر خدا(ع) و ائمه(ع) احادیث بسیاری در باره تعصب وارد شده است. پیامبر خدا می‌فرماید: «لیس منّا من دعا إلى عصبیَّة؛ هر کس به تعصب دعوت کند، از ما نیست.» یعنی هر کس به نفع کسانی که شایستگی رهبری ندارند، ارزشمدار نیستند و مبانی فکری، معنوی و اخلاقی ندارند، دعوت به تعصب ورزیدن کند، مسلمان نیست. مبانی فکری، معنوی و اخلاقی باعث می‌شود که جامعه از ارزش‌های انسانی برخوردار شود. مشکل تعصب این است که به توجه ندارد. برایش مهم نیست که محتوا حق است یا باطل. بلکه فقط به مادیات می‌نگرد. تعصب قبیله ای به تعداد افراد قبیله نگاه می‌کند، ولی به باور‌ها ورویکردهای آن توجهی ندارد و برایش مهم نیست که قبیله در راه راست حرکت می‌کند یا راه انحرافی. 🔻حدیث ادامه می‌دهد: «ولیس منّا من قاتل على عصبیّة؛ و کسی که بر اساس تعصب ، از ما نیست.» هر کس بر اساس تعصب در کنار فرد، قبیله یا حزبی بجنگد، نه بر اساس ارزش‌هایی که توجیه گر جنگ باشند، یعنی قضیه عادلانه‌ای نباشد که بر اساس آن بجنگد، از ما نیست. «ولیس منّا من مات على عصبیّة؛ و کسی که بر تعصب بمیرد، از ما نیست.» زیرا انسان باید بر اساس ارزش‌هایی که اسباب رضایت الهی و نه خشم او را فراهم می‌کنند، زندگی خود را به پایان ببرد. 👈همچنین در حدیث دیگری از امام صادق(ع) می‌خوانیم: «پیامبر خدا فرمود: مَنْ تَعَصَّبَ أَوْ تُعُصِّبَ لَهُ فَقَدْ خَلَعَ رِبْقَةَ الْإِسْلَامِ مِنْ عُنُقِهِ؛ کسی که تعصب بورزد یا اینکه دیگران به نفع او تعصب بورزند، ریسمان ایمان را از گردن خویش باز کرده است.» اگر انسان نسبت به تعصب داشته باشد، کاری نداریم به اینکه این شخص چه ویژگی‌هایی دارد یا از دیگران بخواهد برای او تعصب بورزند، اما برای این کار خود دلیلی نداشته باشد یا اینکه از مردم بخواهد نسبت به او تعصب داشته باشند، بدون اینکه اندیشه درست و مفیدی به آنان ارائه دهد، معنای این کار این است که این انسان از خط ایمان خارج شده و در مسیر تعصب افتاده است. 🔻 کلام دیگری از امام علی بن حسین زین العابدین(ع) در تعریف وجود دارد. ایشان می‌فرماید: «الْعَصَبِیَّةُ الَّتِی یَأْثِمُ عَلَیْهَا صَاحِبُهَا أَنْ یَرَی الرَّجُلُ شِرَارَ قَوْمِهِ خَیْراً مِنْ خِیَارِ قَوْمٍ آخَرِینَ وَ لَیْسَ مِنَ الْعَصَبِیَّةِ أَنْ یُحِبَّ الرَّجُلُ قَوْمَهُ وَ لَکِنْ مِنَ الْعَصَبِیَّةِ أَنْ یُعِینَ قَوْمَهُ عَلَی الظُّلْمِ؛ تعصّبی که دارنده آن گناهکار شمرده می‌شود، این است که انسان، خود را از طوایف دیگر بهتر بداند [و به خاطر این تعصّب بدان را بر نیکان مقدّم دارد] و از تعصّب نیست که انسان به طایفه خود [علاقه و] محبّت داشته باشد؛ ولی تعصّب آن است که قومش را بر ظلم و ستم یاری دهد.» طبق این حدیث، تعصب ورزیدن این است که معیار برتری از دستت برود. بپنداری که بدان قوم خودت از خوبان اقوام دیگر بهترند. 🖍علامه سید محمد حسین فضل الله ترجمه:محمدجمعه امینی ادامه دارد @quranpuyan