عوامل #تحریفات در #واقعه_تاریخی_کربلا
قسمت شانزدهم
از کتاب #حماسهحسینی
علاوه بر نقل كسانی كه حاضر وقعه ی عاشورا بوده اند، چه از دشمنان و چه از دوستان، [همه ی اینها جزئیات این حادثه را روشن كرده است. ] سه چهار نفر از دوستان امام حسین بودند كه جان به سلامت بیرون بردند.👉
از جمله غلامی است به نام عَقبة بن سمعان (یا عُقبة بن سمعان) و این مرد از مكه همراه امام بود و وقایع نگار قضیه ی كربلابوده است از لشكریان ابا عبد الله.
در روز #عاشورا هم گرفتار شد ولی چون گفت غلام هستم، آزادش كردند. این مرد وقایع را نوشته است.
مرد دیگری است به نام حمید بن مسلم كه وقایع نگار لشكر عمر سعد بوده است، او هم نوشته است.
همچنین دیگران كه حاضر وقعه بوده اند، نوشته اند.
یكی از حاضرین واقعه شخص امام زین العابدین علیه السلام است. ایشان خودشان از حاضرین وقعه بودند. تمام جزئیات را از اول تا آخر [شاهد] بوده اند و همه ی قضایا را نقل كرده اند.
نقطه ی ابهامی در تاریخ امام حسین وجود ندارد. 👉
متأسفانه یك داستان جعلی و #تحریفی در باره ی امام زین العابدین علیه السلام هست كه حاجی نوری نقل [و انتقاد] می كند، به آن هم اشاره كنم.
معمولاً می گویند كه در روز عاشورا، در وقتی كه هیچ كس برای ابا عبد الله نماند، حضرت رفتند به خیمه ی امام زین العابدین برای خداحافظی. آن وقت حضرت امام زین العابدین علیه السلام فرمود: پدر جان، كار شما و این مردم به كجا كشید؟ (یعنی اینها می گویند اصلاً تا آن وقت امام زین العابدین علیه السلام كاملاً بی خبر بوده است! ) فرمود پسر جان به جنگ كشید. عجب! جنگ واقع شد؟ بله جنگ واقع شد.😳
یكی یكی اصحاب را یاد كرد: حبیب بن مظهّر چطور شد؟ فرمود قُتِلَ. زهیر بن القین چطور شد؟ قُتِلَ. بریر بن خضیر چطور شد؟ قُتِلَ. هر كه از اصحاب را نام برد، فرمود كشته شد. بعد بنی هاشم را نام برد: قاسم بن الحسن چطور شد؟ قُتِلَ. برادرم علی اكبر چطور شد؟ قُتِلَ. عمویم أبو الفضل؟ قُتِلَ.
👈این، #جعل و دروغ است.
امام زین العابدین كه آنجا- العیاذ باللّه- مریض و بی هوش نبود كه اصلاً نفهمد چه گذشته است. حتی تاریخ می نویسد در همان حال امام حركت كرد، به عمه اش فرمود: عصای من را با یك شمشیر بیاور. غرض اینكه یكی از كسانی كه حاضر واقعه بوده و آن را نقل كرده است شخص امام زین العابدین علیه السلام است.
👈پس بیاییم توبه كنیم، واقعاً باید #توبه كنیم.
👈بیاییم از این جنایت و خیانتی كه نسبت به ابا عبد الله الحسین علیه السلام و اصحاب بزرگوارش و یارانش و خاندانش مرتكب می شویم و همه ی افتخارات اینها را از میان می بریم، توبه كنیم و پس از این، طور دیگری باشیم كه از این مكتب تربیتی استفاده كنیم.👌
ادامه دارد
https://telegram.me/quranpuyan
#تحریفات در #واقعه_تاریخی_کربلا
قسمت هفدهم
تحریفات معنوی
از کتاب #حماسهحسینی
در این بحثی كه در باره ی «تحریفات در واقعه ی تاریخی عاشورا» كردیم، در جلسه ی اول عرض كردیم كه به طور كلی تحریف بر دو قسم است: تحریف لفظی و قالبی، و دیگر #تحریف معنوی و روحی؛ و عرض كردیم این تاریخچه ی با عظمت كربلا كه به دست ما افتاده است، هم دچار تحریف لفظی شده است، یعنی ما از خودمان برگ و سازهایی بر پیكره ی این تاریخ بسته ایم كه چهره ی این تاریخ با عظمت و نورانی را تاریك و ظلمانی و قیافه ی زیبای آن را زشت كرده ایم، و نمونه هایی در این زمینه عرض كردم،
و هم متأسفانه این حادثه ی تاریخی در دست ما تحریف معنوی پیدا كرده است، كه تحریف معنوی از تحریف لفظی صد بار خطرناكتر است.
آنچه كه سبب شده است كه این حادثه ی بزرگ برای ما از اثر و خاصیت بیفتد تحریفات معنوی است نه تحریفات لفظی؛ یعنی اثر سوء تحریفات معنوی از اثر سوء تحریفات لفظی بیشتر است.
👈#تحریفمعنوی یعنی چه؟ مثلاً در یك جمله ممكن است ما از لفظ نه كم كنیم و نه زیاد، ولی آنجا كه می خواهیم توجیه و تفسیر كنیم، طوری آن را توجیه و تفسیر كنیم كه درست بر خلاف و بر ضد معنی واقعی این جمله باشد.
اگر بخواهیم حوادث و قضایا را تحریف معنوی كنیم، چگونه تحریف می كنیم؟ حوادث و قضایای تاریخی، از یك طرف علل و انگیزه ها دارد، از طرف دیگر منظور و هدفها دارد. #تحریف یك حادثه ی تاریخی به این است كه یا علل و انگیزه های آن حادثه را چیزی بگوییم غیر از آنچه كه بوده است و یا هدف و منظور را طوری تفسیر كنیم غیر از آنچه كه بوده است. باز یك مثال كوچك: شما به منزل كسی می روید به عنوان اینكه از مكه آمده است. انگیزه ی شما این است كه زیارت كردن حاجی مستحب است.
فردی می گوید می دانی فلان كس چرا به خانه ی فلان شخص رفت؟ می گوییم چرا؟ می گوید او فلان منظور را دارد؛ می خواهد دختر او را برای پسرش خواستگاری كند یا می خواهد دخترش را به بال پسر فلان كس بچسباند، موضوع مكه را بهانه كرده است.
این طور منظور شما را تحریف می كنند. این را می گویند تحریف معنوی.
در حادثه ی تاریخی عاشورا كه از یك طرف علل و انگیزه هایی دارد و از طرف دیگر هدفها و منظورهای عالی، ما مسلمانها، ما شیعیان حسین بن علی تحریف كردیم،
همان طوری كه معاویة بن ابی سفیان جمله ی پیغمبر را كه در باره ی عمار فرمود: «تَقْتُلُكَ الْفِئَةُ الْباغِیَةُ» تحریف كرد؛
👈 یعنی حسین یك انگیزه ای داشت، ما چیز دیگری برایش تراشیدیم؛ حسین #هدف و منظور خاصی داشت، ما یك هدف و منظور دیگری برای او تراشیدیم. 😞
أبا عبد اللّه نهضتی كرده است فوق العاده با عظمت و مقدس. تمام شرایط تقدس یك نهضت در نهضت أبا عبد اللّه هست كه نظیرش در دنیا وجود ندارد. آن شرایط چیست؟
ادامه دارد
https://telegram.me/quranpuyan
#تحریفات در #واقعه_تاریخی_کربلا
قسمت هجدهم
✨تحریفات معنوی
از کتاب #حماسهحسینی
✅شرایط تقدس یك #نهضت
👈اولین شرط تقدس یك نهضت این است كه منظور و هدف آن نهضت، شخصی و فردی نباشد، بلكه كلی، نوعی، #انسانی باشد.
یك وقت یك كسی نهضت می كند به خاطر شخص خودش. یك وقت كسی نهضت می كند به خاطر اجتماع، به خاطر انسانیت، به خاطر حقیقت، به خاطر حق، به خاطر توحید، به خاطر عدالت و مساوات، نه به خاطر خودش، و در واقع به خاطر همه ی انسانها. در آن وقتی كه او نهضت می كند، دیگر خودش، خودش به عنوان یك فرد نیست، اوست و همه ی انسانهای دیگر.
به همین جهت كسانی كه در دنیا، حركاتشان، اعمالشان، نهضتهایشان به خاطر شخص خودشان نبوده است، بلكه به خاطر بشریت بوده است، به خاطر انسانیت بوده است، به خاطر حق و عدالت و مساوات بوده است، به خاطر توحید و خداشناسی و ایمان بوده است، همه ی افراد بشر آنها را دوست دارند. همه می گویند: «حُسَیْنٌ مِنّی وَ اَنَا مِنْ حُسَیْنٍ» .
همین طوری كه پیغمبر فرمود: «حُسَیْنٌ مِنّی وَ اَنَا مِنْ حُسَیْنٍ» ما اینطور می گوییم: «حُسَیْنٌ مِنّا وَ نَحْنُ مِنْ حُسَیْنٍ» چرا؟ می گوییم برای اینكه حسین در 1328 سال پیش برای ما و به خاطر ما و به خاطر همه ی انسانهای عالم قیام كرد؛ قیامش قیام مقدس و پاك بود و از منظورهای شخصی بیرون بود.
👈شرط دوم اینكه قیامی مقدس باشد این است كه آن قیام با یك بینش و درك قوی و با یك بصیرت نافذ توأم باشد؛ یعنی چه؟ یك وقت هست مردمی، اجتماعی، خودشان در غفلتند، بی خبرند، نمی فهمند، جاهلند؛ یك آدمی پیدا می شود بصیر، چیزفهم، با درك، درد این مردم را از خود این مردم صد درجه بهتر می فهمد، دوای این مردم را از خود این مردم بهتر می فهمد. در وقتی كه دیگران هیچ نمی فهمند و هیچ چیزی را درك نمی كنند، در ظاهر هم نمی بینند و به اصطلاح آن چیزی را كه مردم دیگر در آینه نمی بینند او در خشت خام می بیند، قیام و نهضت می كند. پنجاه سال می گذرد، تازه ملت بیدار می شوند كه فلان شخص قیام كرد، حركت كرد، فلان اقدام راكرد، نهضت كرد چون منظورهای مقدسی داشت، ولی ما در سی سال پیش و پدران ما در پنجاه سال پیش ارزش این [كار] را درك نمی كردند.
مثلاً مرحوم سید جمال الدین اسدآبادی كه در حدود هفتاد سال پیش (ظاهراً فوت این مرد در 310 است، 14 سال قبل از مشروطیت) قیام كرد و یك #نهضت_اسلامی در كشورهای اسلامی بپاكرد، شما امروز كه تاریخ این مرد را می خوانید، می بینید این مرد واقعاً غریب و تنها بوده است. درد این ملت مسلمان را احساس می كرد، دوای این ملت مسلمان را احساس می كرد، ولی خود ملت نمی فهمید، خود ملت به او دهن كجی می كرد، خود ملت او را مسخره می كرد، ملت از او حمایت نمی كرد (اُریدُ حیاتَهُ وَ یُریدُ قَتلی- عَبیرُكَ مِنْ خَلیلِكَ مِنْ مُرادی) . اما هفتاد سال گذشته است، تاریخ پشت سر تاریخ [نوشته می شود. ] وقتی كه درست زوایای تاریخ روشن می شود، می بینیم عجب! این مرد چه چیزهایی را در آن روز می فهمیده كه اكثریت نود و نه درصد ملت ایران نمی فهمیده اند.
شما لااقل آن دو نامه ای را كه این مرد بزرگ، یكی به مرحوم آیت اللّه میرزای شیرازی بزرگ (اعلی اللّه مقامه) نوشته است و یكی هم به عموم علمای ایران به عنوان یك متحد المآل، مثلاً یكی برای مرحوم حاج شیخ محمد تقی بجنوردی در مشهد، یكی برای فلان عالم بزرگ در اصفهان و یكی برای فلان عالم بزرگ در شیراز، این نامه ها را بخوانید، ببینید این مرد چقدر خوب می فهمیده است! چقدر درك می كرده است! استعمار را چقدر خوب می شناخته است و چقدر خوب در صدد بیدار كردن این ملت بوده است! بگذرید از این مزخرفاتی كه بعضی از ابزارهای استعمار هنوز هم دارند می گویند، دیگر این حناها رنگ ندارند. این نهضت، مقدس است چون مردی در زمانی پیدا می شود، در پشت این ظواهر حقایقی را می بیند كه مردم عصر خودش نمی فهمیدند و درك نمی كردند
ادامه دارد
https://telegram.me/quranpuyan
#تحریفات در #واقعه_تاریخی_کربلا
قسمت نوزدهم
✨تحریفات معنوی
از کتاب #حماسهحسینی
✅شرایط تقدس یك #نهضت
👈این نهضت، #مقدس است چون مردی در زمانی پیدا می شود، در پشت این ظواهر حقایقی را می بیند كه مردم عصر خودش نمی فهمیدند و درك نمی كردند.
#نهضت حسینی چنین نهضتی است. امروز است كه ما درست می فهمیم حكومت یزید یعنی چه، معاویه چه كرد و نقشه ی امویها چه بود؟ ولی صدی نود و نه ملت مسلمان در آن روز درك نمی كردند، مخصوصاً با نبودن وسائل اطلاعاتی كه امروز هست و در گذشته نبود.
همان مردم مدینه درك نمی كردند. مردم مدینه روزی فهمیدند یزید چه كسی است و خلافت یزید یعنی چه كه حسین بن علی كشته شد. بعد كه حسین بن علی كشته شد، اینها تكان خوردند: چرا حسین بن علی كشته شد؟
یك هیئت اعزامی از اكابر مردم مدینه به شام فرستادند. در رأسشان مردی است به نام عبد الله بن حنظله ی غسیل الملائكه. اینها وقتی فاصله ی میان مدینه و شام را طی كردند و به دربار یزید رفتند و مدتی ماندند، تازه فهمیدند قضیه از چه قرار است. وقتی كه برگشتند مردم گفتند چه دیدید؟
گفتند: این قدر ما به شما بگوییم در مدتی كه ما در شام بودیم می گفتیم خدایا نكند كه از آسمان به سر ما سنگ ببارد. گفتند چه خبر بود؟ گفتند ما با خلیفه ای روبرو شدیم كه شراب را علنی می خورد، قمار می كرد، سگبازی می كرد، یوزبازی می كرد، میمون بازی می كرد، حتی با محارم خودش هم زنا می كرد. بعد برای اینكه ثابت كنند كه از روی حقیقت می گفتند، همان عبد الله بن حنظله ی غسیل الملائكه هشت پسر داشت، رو كرد به مردم مدینه و گفت مردم مدینه! من چیزی فهمیدم، شما قیام بكنید یا نكنید من قیام می كنم و لو با همین هشت پسر خودم باشد، و همین طور هم بود، در قیام حرّه علیه یزید، این هشت پسرش را قبل از خودش [به میدان ] فرستاد و شهید شدند، بعد خود این مرد شهید شد.
این عبد الله بن حنظله ی غسیل الملائكه سه سال پیش از آن، كه ابا عبد الله از مدینه خارج می شد، آن روزی كه حسین می گفت: «وَ عَلَی الْاِسْلامِ السَّلامُ اِذْ قَدْ بُلِیَتِ الْاُمَّةُ بِراعٍ مِثْلِ یَزیدَ» (من می دانم اگر یزید خلافت اسلامی را به دست بگیرد چه بر سر اسلام می آید) كجا بود؟ آن روز نبود؛ باید حسینی كشته بشود، جهان اسلام تكان بخورد تا تازه آقای عبد اللّه بن حنظله ی غسیل الملائكه و صدها نفر دیگر مثل او در مدینه و در كوفه و در جاهای دیگر چشمهایشان را بمالند و باز كنند، بگویند حسین حق داشت كه چنین حرفی زد.😞😞
ادامه دارد
https://telegram.me/quranpuyan
#تحریفات در #واقعه_تاریخی_كربلا
قسمت بیست و هفتم
تحریفات معنوی
ازکتاب #حماسهحسینی
✅وظیفه ی ما در برابر تحریفها
در جلسات گذشته كه در اطراف
« #تحریفات در واقعه ی تاریخی عاشورا» بحث كردم، بحث خودم را در چهار قسمت قرار دادم:
قسمت اول در معنی تحریف و انواع تحریف به طور كلی.
قسمت دوم در بیان تحریفاتی كه در #خصوص واقعه ی تاریخی عاشورا صورت گرفته است و نمونه هایی از آن تحریفات.
بخش سوم، عوامل تحریف، موجبات و اسبابی كه منجر به تحریف می شوند به طور عموم و عاملهای خاصی كه در این حادثه ی تاریخی دخالت كرده اند.
بخش چهارم، راجع به #وظیفه ی ما مردم در برابر این تحریفها، هم وظیفه ی علمای امت و هم وظیفه ی توده ی مردم.
از این چهار بخش، سه بخش اول را قبلاً صحبت كردیم. ولی بخش چهارم باقی ماند كه امشب به فضل الهی شاید موفق بشویم آنچه كه لازم است در باره ی این مطلب صحبت كنیم.
به طور قطع و یقین، همین طوری كه عرض كردم، تحریفاتی در این حادثه ی بسیار بزرگ تاریخی تدریجاً در طول زمان پیدا شده است و بدون شك در اینجا وظیفه ای هست كه باید با این تحریفها مبارزه كرد. بلكه به تعبیر بهتر، اگر بخواهیم از خودمان ستایش كنیم و تعبیر احترام آمیزی درباره ی خودمان به كار ببریم، باید بگوییم كه ما این نسل در این زمینه رسالتی داریم برای مبارزه با این تحریفات. ولی قبل از آنكه این
وظیفه و رسالت را، چه برای علمای امت و به تعبیر دیگر خواص و چه برای توده ی مردم و به تعبیر دیگر عوام، عرض بكنم، دو مطلب دیگر را مقدمتاً عرض می كنم.
یكی اینكه نگاهی به گذشته بكنیم، ببینیم مسئول این تحریفات چه كسانی هستند؟
آیا خواص و علما مسئول این تحریفات اند یا توده و عوام الناس؟
امروز وظیفه چیست و وظیفه ی كیست یك مطلب است، در گذشته مقصر و مسئول كیست مطلب دیگری است.✌️
معمولاً در این گونه قضایا علما تقصیر را به گردن عوام می اندازند و عوام به گردن علما.
علما معمولاً می گویند تقصیر این عوام الناس است، تقصیر جهالت این مردم است، از بس كه این مردم جاهل و نادانند و از بس كه این مردم نالایق و ناشایسته هستند! اینها سزاوار همین مهملات اند، شایسته ی حقایق نیستند.😳
داستانی است.🤔
من از مرحوم آیة اللّه صدر (اعلی اللّه مقامه) شنیدم، كه تاج نیشابوری حرفهای مفت در منبر می گفت. كسی به او اعتراض كرد كه اینها چیست؟ ! این همه اجتماع می شود چرا دو كلمه حرف حسابی نمی زنی؟ گفت مردم لایق نیستند.🙄
بعد هم با یك دلیلی به اصطلاح ثابت كرد.
ولی مردم عوام هم یعنی توده ی مردم هم منطقی در برابر خواص دارند و این منطق را اغلب به كار می برند؛ می گویند ماهی از سر گَنده گردد نی ز دُم؛ علما به منزله ی سر ماهی هستند و ما دُم ماهی.😶
https://eitaa.com/quranpuyan
#تحریفات در #واقعه_تاریخی_كربلا
قسمت سی
تحریفات معنوی
از کتاب #حماسهحسینی
✅خطر تحریف
مطلب دومی كه قبل از بیان این رسالت و وظیفه می خواهم عرض بكنم، #خطراتی است كه در این #تحریفات وجود دارد.
می خواهم یك شرح مختصری راجع به خطر تحریف بحث كرده باشم.👉
بسیار خوب، تحریف در دنیا واقع می شود. انواع تحریفها ما در واقعه ی تاریخی عاشورا به دست آوردیم. عوامل تحریف را هم شناختیم. حالا كسی بگوید تحریف بشود، مگر چه عیبی دارد، چه ضرری دارد، چه خطری دارد؟🤔
خطر تحریف فوق العاده زیاد است.
تحریف ضربت غیر مستقیم است كه از ضربت مستقیم كاری تر است.😑
اگر كتابی تحریف بشود، چه تحریف لفظی و چه تحریف معنوی، اگر كتاب هدایت باشد تبدیل به كتاب ضلالت می شود، اگر كتاب سعادت باشد تبدیل به كتاب شقاوت می شود. اگر كتابی باشد كه انسان را رو به بالا می برد، در اثر تحریف رو به پایین می آورد.
اساساً بكلی آن حقیقت را عوض می كند؛ نه تنها بدون خاصیت می كند، بلكه اثر معكوس می بخشد.
هر چیزی آفتی متناسب با خودش دارد. این كه هر چیزی آفتی دارد، تعبیر من نیست، تعبیر پیغمبر اكرم است.
می فرماید: «آفَةُ الدّینِ ثَلاثَةٌ: فَقیهٌ فاجِرٌ، اِمامٌ جائِرٌ، مُجْتَهِدٌ جاهِلٌ» سه چیز آفت دین است:
1⃣اول دانشمند بد عمل، فاسق و فاجر.
2⃣دوم زعیم و پیشوای ستمكار.
3⃣سوم مقدس نادان.
اینها را پیغمبر اكرم به عنوان آفتهای دین می شمارد👆.
همین طوری كه شما می گویید جمادات مثلاً آهن آفتی دارد، نباتات، آفات دارند، كرم خاردار آفت فلان گیاه است، سن و ملخ آفت است برای نباتات، حیوانات آفتهای مخصوص به خود دارند، بدن انسانها آفتهای مخصوص به خود دارد؛ دین،
آیین، مسلك، آفت مخصوص به خود دارد.
«تحریف» كه به وسیله ی دو صنف از آن سه صنفی كه پیغمبر اكرم فرمود ایجاد می شود، یكی فقیه فاجر، عالم بدعمل فاسق، و دیگری مقدس نادان.
تحریف آفت دین است، دین را می خورد. دین را كه كرم خاردار نمی تواند از میان ببرد، دین را كه سن و ملخ از میان نمی برد. دین را تحریف از میان می برد، چون موضوع را عوض می كند، مردم به نام #حقیقت آن را می پذیرند اما نتیجه ی معكوس می گیرند.
شما ببینید علی علیه السلام، شخصیتی به این عظمت، در نظر بعضی از ما مردم یك شخصیت تحریف شده ی عجیبی است. بعضی از مردم علی را فقط و فقط به پهلوانی می شناسند و بس. و گاهی من نمی دانم به وسیله ی چه اشخاصی- حتماً به وسیله ی اشخاص بسیار مغرضی- یك عكسهایی از علی علیه السلام منتشر می شود، یك شمشیری كه مثل زبان مار دو تا زبانه دارد، بازوهایی، قیافه ای كه انسان نمی فهمد آخر اینها از كجا [گرفته شده است؟
اولاً عكس و مجسمه ی علی علیه السلام و پیغمبر صلی الله علیه و آله قطعاً در دنیا نبوده است.
می آیند می گویند در فلان موزه ای كه در پاریس است پیدا شد😶.
اولاً چون اسلام جلو اینها را گرفته بود برای اینكه مبارزه با انسان پرستی كرده باشد، خود مسلمانها چنین كاری نكردند. این دنیای اروپایی كه شما امروز می بینید این طور در تمدن ترقی كرده اند، آن زمانها از وحشی ترین ملتهای دنیا بودند. عكس علی كجا بود كه كسی بردارد، نقاشی علی كجا بود كه كسی بردارد؟🙄 یك قیافه های عجیب، كه انسان هیچ باور نمی كند این همان علی عابد است، این همان علی است كه شبها از خوف خدا می گریسته است.
چون سیمای یك عابد، سیمای یك متهجد، سیمای یك كسی كه شبها استغفار می كرده است، سیمای یك حكیم، سیمای یك قاضی، سیمای یك ادیب یك جور دیگر است.
هر یك از بزرگان دین را كه ما در نظر بگیریم سیما و چهره ای كه برای آنها ترسیم می كنند غیر از آن چیزی است كه بوده است.
https://telegram.me/quranpuyan
#تحریفات در #واقعه_تاریخی_كربلا
قسمت سی و یکم
تحریفات معنوی
از کتاب #حماسهحسینی
✅تحریف مخصوص ما ایرانیها
یك چیزی كه مخصوص ما ایرانیهاست من عرض می كنم [و آن این است كه می گوییم ] «امام زین العابدین بیمار» .
شما در غیر زبان فارسی در جای دیگر این كلمه ی «بیمار» را دنبال اسم امام زین العابدین نمی بینید. مثلاً در زبان عربی. ایشان القاب زیادی دارند. «السّجاد» یكی از القابشان است، «ذو الثَّفَنات» یكی از القابشان است.
شما ببینید یك كتاب در دنیا پیدا می كنید كه یك #لقبی به زبان عربی به امام داده باشند كه مفهوم بیمار را برساند؟ من نمی دانم چطور شده كه ما فارسی زبانها این لقب را به امام داده ایم؟ !🤔
البته علتش معلوم است. امام زین العابدین تنها در ایام #حادثه_عاشورا بگویم من الاتفاق، بگویم تقدیر الهی بود برای اینكه امام زنده بماند و نسل امام حسین از این طریق محفوظ بماند- بیمار بودند و همان بیماری ایّام عاشورا سبب نجات ایشان شد.
چند بار تصمیم گرفتند امام را بكشند، چون بیماری ایشان در آن وقت شدید بود، گفتند: «اِنَّهُ لِما بِهِ» یعنی این كه دارد می میرد، چرا دیگر او را بكشیم؟
كیست در دنیا كه در عمرش بیمار نشود؟ 🤒
هر كسی در عمرش یك بار، دو بار بیمار می شود. دیگر در غیر این چند روز شما ببینید یك جا نوشته اند كه امام زین العابدین بیمار بود؟ ولی ما امام زین العابدین را یك آدم بیمارِ مریضِ زردرنگِ تبِ لازمی [تصور كرده ایم ] كه همیشه عصا به دستش است و [با] كمر خم دارد راه می رود و آه می كشد. آن وقت می گوییم امام چهارم ما هم هست.
همین #دروغ و #تحریف سبب شده است كه بسیاری از اشخاص آه بكشند، ناله كنند، خودشان را به موش مردگی بزنند و مردم از آنها احترام كنند، بگویند ببین آقا را!
درست امام زین العابدین بیمار! این تحریف است.
امام زین العابدین با امام حسین هیچ فرق نداشته است، با امام باقر از نظر مزاج و بنیه هیچ فرق نداشت.
امام چهل سال بعد از حادثه ی كربلا زنده بود و مثل همه سالم بود. با امام صادق فرقی نداشته است. چرا ما بگوییم «امام زین العابدین بیمار» ؟ ! .🙄
خدا رحمت كند مرحوم آیتی (رضوان اللّه علیه) را كه یك گوهر گرانبهایی بود از دست ما رفت.
ایشان همین موضوع را جزء مسائلش طرح كرد. البته مختصر طرح كرد و رد شد، گفت همین چه حرفی است كه ما به امام زین العابدین نسبت بیماری می دهیم؟😕
یك لقب به امام داده ایم كه هركس بشنود خیال می كند امام یك مردی بوده در تمام عمر بیمار. بعد یك قضیه ی جالبی نقل كرد.
گفت كه همین چندی پیش یكی از مجلات را می خواندم كه در آن مجله نویسنده ی مقاله ای از وضع دولت و كارمندان دولت انتقاد كرده بود. این طور انتقاد كرده بود كه اغلب كارمندان دولت و متصدیان امور یا افرادبی عرضه ای هستند یا افراد ناپاكی؛ یا عرضه دارند و ناپاك اند و یا پاك اند و بی عرضه.
عین عبارت را ایشان نقل كردند. نوشته بود كه اغلب متصدیان امور یا شمرند یا امام زین العابدین بیمار، و حال آنكه ما نیازمندیم به افرادی كه حضرت عباس باشند، هم پاك باشند و هم كاربُر؛ یعنی شمر كاربُر بود ولی ناپاك، امام زین العابدین بیمار آدم پاكی بود، متأسفانه كاربُر نبود، عرضه و لیاقتی نداشت؛ حضرت عباس خوب بود كه هم پاك بود و هم كاربُر! به همان آدم اگر بگویید امامهایت را بشمار، می گوید امام چهارم من امام زین العابدین بیمار است.
یك آدمی كه تو اعتقادت- العیاذ باللّه- درباره ی او این است كه او یك آدم پاكی بود ولی كاربُر نبود و حضرت عباس كه مأموم بود و امام نبود از او بالاتر بود چون هم پاك بود و هم كاربُر، پس چه امامی و چه پیشوایی؟ !
ببینید همین یك جریان كوچك چقدر انحراف به وجود می آورد.
ما ایرانیها یك مردم ضعیف پسندی هستیم. آه و ناله كردن در میان ما سرقفلی دارد. هركس می خواهد بگوید من آدم خوبی هستم، خودش را شل می كند، رها می كند، آه می كشد، ناله می كند. این معلول همین دروغی است كه ما به امام زین العابدین نسبت داده ایم و ایشان را «امام زین العابدین بیمار» می خوانیم. تا شخصی می گوید آه، می گوییم درست مثل امام زین العابدین بیمار.
ادامه دارد…
https://telegram.me/quranpuyan
#تحریفات در #واقعه_تاریخی_كربلا
قسمت سی و دوم
تحریفات معنوی
از کتاب #حماسهحسینی
✅تحریف مخصوص ما ایرانیها
مرحوم شمس، واعظ تهرانی معروف گفته بود در مشهد یك شبی ما را به جایی دعوت كردند، ما هم به خیال اینكه یك مهمانی معمولی است رفتیم. دیدیم نه، جمعیت خیلی زیاد است. سفره آوردند. دیدم در جلو هر یك از ما یك بشقاب غذا گذاشته اند🍲.
من هرچه كه نگاه كردم نفهمیدم چیست؟ چون این قدر تیره بود كه از ماش تیره تر.😏
دست گذاشتم، دیدم هر جایش دست می گذارم از بشقاب می خواهد بیرون بیاید؛ این قدر سفت و محكم است. منتظر شدیم كه چیز دیگر بیاورند.دیدم نه، جمعیت شروع كردند از همینها استفاده كردن. صاحب خانه را صدا كردم آمد.
گفتم اینها چیست كه به حلق خلق اللّه می كنی؟ گفت ای آقا! شما هم از این حرفها می زنید؟ از شما قبیح است، زشت است. چطور؟ گفت این آش امام زین العابدین بیمار است. گفتم اگر راست می گویی كه آش امام زین العابدین بیمار است😳،
پس بیماری ایشان در همه ی عمر از همین آش بوده كه می خورده اند! اینهاست كه چهره های پاك و نورانی را مشوّه كرده است و مشوّه می كند.😔
اصلاً #امامت به معنی نمونه و سرمشق بودن است؛ یعنی #فلسفه ی وجود امام این است كه یك انسانِ مافوق باشد، یك انسان مافوق انسانها باشد،
همین طوری كه پیغمبران «بَشَرٌ مِثْلُكُمْ یوحی اِلَیْهِ» بودند تا مردم از این مثلهای اعلا پیروی و تبعیت كنند.
اما وقتی كه چهره ی این شخصیتها این قدر مشوّه و خراب شد، سیمایشان تغییر كرد، اینها دیگر قابل پیروی و لایق پیروی نیستند و نمی شود از اینها پیروی كرد؛ یعنی پیروی از این شخصیتهای خیالی به جای این كه نافع باشد نتیجه ی معكوس می بخشد.
پس اجمالاً دانستیم كه خطر تحریف چقدر زیاد است، واقعاً خنثی می كند. واقعاً تحریف ضربت غیر مستقیم است، خنجر از پشت زدن است.⚡️
قبلاً هم اشاره كردم نسل یهودیها قهرمان #تحریف در جهان اند.
هیچ كس به اندازه ی اینها در تاریخ جهان تحریف نكرده است و به همین دلیل هیچ كس به اندازه ی اینها به بشریت ضربه نزده است، حقایق را قلب نكرده و بدعتها ایجاد نكرده است.
اینها بودند كه در هر دین و #مذهبی #افكار مزخرف خودشان را به نام اولیاء همان دین و مذهب پخش می كردند. این هم یك مطلب كه من به طور اجمال اشاره كردم.
اما وظیفه و #رسالت.
بدانید كه وظیفه ی سنگینی داریم، مخصوصاً در این عصر. دیگر با حادثه ی تحریف شده نمی شود به مردم خدمت كرد. در گذشته هم نمی شد. در گذشته اگر فایده ای نداشت، ضررش كم بود، ولی حالا ضررش خیلی زیاد است. ما و شما باید توجه داشته باشیم كه بزرگترین وظیفه ای كه ما داریم این است كه ببینیم چه تحریفهایی در تاریخ ما شده است؟ چه تحریفهایی در نقاشی شخصیتهای بزرگان ما شده است؟ چه تحریفهایی در قرآن ما شده است؟
اما تحریف قرآن تحریف لفظی نیست، یعنی در قرآن یك كلمه نه كم شده و نه زیاد (قبلاً عرض كرده ام تحریف معنوی به اندازه ی تحریف لفظی خطرناك است) ، بلكه تحریف معنوی است، یعنی تفسیر و توجیه غلط.
در قرآن كوچكترین تحریف لفظی صورت نگرفته است، نه یك «واو» كم شده است و نه یك «واو» زیاد. اما چقدر ما همیشه تحریف معنوی می كنیم، یعنی آیات قرآن را غلط تفسیر و توجیه می كنیم! همین هم نباید باشد. تاریخهای ما، آن تاریخهایی كه برای ما درس آموزنده است، سند اخلاقی ماست، سند تربیت اجتماعی ماست، مثل حادثه ی تاریخی عاشورا، ببینیم چه تحریفاتی در اینها شده است؟ باید با این تحریفات مبارزه كنیم.
https://telegram.me/quranpuyan
#تحریفات در #واقعه_تاریخی_كربلا
قسمت سی و چهار
تحریفات معنوی
از کتاب #حماسهحسینی
✅دو نقطه ی ضعف مردم در مجالس عزاداری
یكی از نقاط ضعف این است كه معمولاً، هم صاحبان مجالس یعنی مؤسسین مجالس- چه آنهایی كه در مساجد تأسیس یك مجلس می كنند و چه آنهایی كه در منازلشان، بالخصوص كسانی كه در منازلشان- و هم مستمعین [خواهان زیادی جمعیت هستند] و این در حدودی كه من تجربه دارم استثنا ندارد.
این را احساس می كردم و می توانم بگویم برای این امر استثنا ندیدم كه هم #مؤسّسین و هم حتی #مستمعین آن چیزی را كه می خواهند ازدحام جمعیت است.
اگر جمعیت ازدحام بكند راضی است، اگر جمعیت ازدحام نكند راضی نیست.
این، نقطه ی ضعف است😔.
این جلسات كه برای این نیست كه جمعیت ازدحام بكند یا نه!
مگر ما می خواهیم سان ببینیم؟ مگر ما می خواهیم رژه برویم؟ هدف چیز دیگری است. هدف آشنا شدن با حقایق و مبارزه كردن با تحریفات است🤔.
این می شود یك نقطه ی ضعف.
گوینده در مقابل این نقطه ی ضعف قرار می گیرد، چه بكند؟ با این نقطه ی ضعف مبارزه كند یا مثل تاج نیشابوری از این نقطه ی ضعف استفاده كند؟
اگر بخواهد با این نقطه ی ضعف مبارزه كند، حقایق را به مردم بگوید، با #تحریفات مبارزه كند، با هدف صاحب مجلس و هدف مستمعین كه از جمع شدن دور یكدیگر و از شلوغ شدن و از اینكه خودشان را با هم زیاد ببینند خوششان می آید، جور درنمی آید. و اما اگر بخواهد از این نقطه ی ضعف استفاده كند، فقط در این فكر است كه ما چه كار بكنیم كه جمعیت بیشتر جمع بشود.
اینجاست كه یك عالم سر دوراهی قرار می گیرد: از این نقطه ی ضعف استفاده كنم، بهره برداری كنم، به عبارت دیگر روی دوش این جمعیت سوار بشوم، حالا كه اینها این قدر احمق و نادان هستند و چنین نقطه ی ضعفی دارند، من هم از همین نقطه ی ضعف استفاده كنم؟
یا علی رغم این نقطه ی ضعف، من با آن مبارزه كنم، بروم دنبال حقیقت، چه كار دارم به اینكه اجتماع می شود یا اجتماع نمی شود.
نقطه ی ضعف دوم عوام الناس در مجالس عزاداری- كه خوشبختانه باید بگوییم كمتر شده است- این مسأله ی شور و وا ویلا بپاشدن است.
باید منبری حتماً در آخر ذكر مصیبت كند و در این ذكر مصیبت هم نه تنها مردم اشك بریزند،😭 اشك بریزند قبول نیست، باید مجلس از جا كنده بشود، باید شور و وا ویلا بپابشود.
من نمی گویم مجلس از جا كنده نشود، من می گویم این نباید #هدف باشد.
من می گویم اگر كسی در آن مسیر صحیح با بیان حقایق و واقعیات بدون آنكه یك روضه ی دروغی بخواند، بدون اینكه جعلی بكند، بدون اینكه تحریفی بكند، بدون اینكه برای امام حسین اصحابی بسازد كه در تاریخ نبوده و خود امام حسین آنها را نمی شناسد چون وجود نداشته اند، بدون آنكه برای امام حسین فرزندانی ذكر كند كه چنین فرزندانی در دنیا وجود نداشته اند، بدون آنكه برای امام حسین دشمنانی در كربلا با نام و نشان بسازد مثل ازرق شامی و بچه های ازرق شامی كه كاكلشان چگونه بود، كه اصلاً چنین كسانی وجود نداشته اند.
اگر اشكی از روی صداقت و حقیقت ریخت، شور و وا ویلا هم بپاشد، مجلس هم كربلا شد، بسیار خوب؛ ولی وقتی كه نبود، آن وقت ما باید با امام حسین بجنگیم، دشمنی كنیم؟ دروغ ببندیم؟ دروغ بگوییم؟
ادامه دارد…
https://telegram.me/quranpuyan