eitaa logo
قران پویان
455 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
692 ویدیو
615 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️ و هرگز كسی را به نمی‌رساند 💠وَ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ إِنَّ الظَّنَّ لا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئاً 🌱آنان به این (پندار باطل)، هیچ علم و دانشی در دست ندارند. آنان فقط از گمان پیروی می‌کنند؛ (حال آن‌که) گمان به هیچ وجه (انسان را) از حقیقت بی‌نیاز نمی‌کند. نجم - ۲۸ 🔹انسان متعهد و معتقد هرگز سخنی را بدون علم و آگاهی نمی‌گويد، و نسبتی را به كسی بی دليل نمی‌دهد، تكيه بر گمان و پندار كار شيطان و انسانهای‌ شيطان صفت است، و قبول خرافات و موهومات نشانه انحراف و بی عقلی است. ‏روشن است واژه" ظن" (گمان) دو معنی متفاوت دارد: گاه به معنی گمانهای بی پايه است كه طبق تعبيرات آيات قبل همرديف" هوای نفس و اوهام و خرافات" است، منظور از اين كلمه در آيات مورد بحث همين معنی است. 🔹‏معنی ديگر: گمانهايی است كه معقول و موجه است و غالبا مطابق واقع و مبنای كار عقلا در زندگی روزمره می‌باشد، مانند شهادت شهود در محكمه و دادگاه، يا" قول اهل خبره" و يا" ظواهر الفاظ" و امثال آن كه اگر اينگونه گمانها را از زندگی بشر برداريم و تنها تكيه بر يقين قطعی كنيم نظام زندگی به كلی متلاشی می‌شود. 🔹‏بدون شك اين قسم از ظن داخل در اين آيات نيست، و شواهد فراوانی در خود اين آيات بر اين معنی وجود دارد، و به تعبير ديگر قسم دوم در حقيقت يك نوع علم عرفی است نه گمان، بنا بر اين كسانی كه با اين آيه (إِنَّ الظَّنَّ لا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئاً) و مانند آن برای نفی حجيت" ظن" به طور كلی استدلال كرده‌اند قابل قبول نيست. 👈‏اين نكته نيز قابل توجه است كه" ظن" در اصطلاح فقها و اصوليين به معنی اعتقاد راجح است (اعتقادی كه يك طرف احتمال در نظر انسان ترجيح داشته باشد) ولی در لغت مفهوم گسترده‌ای دارد كه حتی به" وهم" و احتمالات ضعيف نيز گفته می‌شود، و ظن بت پرستان از همين قبيل بود، خرافه‌ای به صورت يك احتمال ضعيف در مغزشان ظاهر می‌شد، سپس هوای نفس به فعاليت برمی‌خاست و آن را تزيين می‌كرد، و احتمال ديگر را كه در مقابل آن قرار داشت و قويتر بود به دست فراموشی می‌سپرد و تدريجا به صورت يك اعتقاد راسخ درمی‌آمد، در حالی كه هيچ پايه‌ای نداشت. 📚تفسیر نمونه ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ و و و ، انسان را كور و كر و از شناخت صحيح، محروم می‌سازد 💠وَ حَسِبُوا أَلاَّ تَكُونَ فِتْنَةٌ فَعَمُوا وَ صَمُّوا ثُمَّ تابَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ ثُمَّ عَمُوا وَ صَمُّوا كَثِيرٌ مِنْهُمْ وَ اللَّهُ بَصِيرٌ بِما يَعْمَلُونَ (۷۱/مائده) 🌱‏(يهوديان چون خود را برتر از مردم و اوليای خدا می‌پنداشتند) گمان كردند كيفر و آزمايشی (برايشان) نخواهد بود، پس (از ديدن حقايق) كور و (از شنيدن حقايق) كر شدند. سپس خداوند (لطف خويش را بر آنان باز گرداند و) توبه‌شان را پذيرفت. دگر بار بسياری از آنان (از ديدن و شنيدن آيات الهی) كور و كر شدند و خداوند به آنچه می‌كنند، بيناست. 🔹(حسبان )به معنای پندار است و(فتنه )به معنای امتحانی است که شخص بی خبر را مغرور سازد یامطلق شر و بلا (عمی )(کوری )در اینجا به معنای نداشتن چشم حق بین و تمیزندادن میان خیر و شر و (صمم )به معنای کری است و در اینجا مراد نشنیدن پند وموعظه و بی اعتنایی نسبت به نصیحت می باشد . 🔹این کوری و کری آنها معلول پندار غلط آنها بود که خیال می کردند امتحانی در کار نیست و این پندار هم خود معلول آن بود که اینها برای خود فضیلت وکرامت قائل بودند و می گفتند ما از شاخه های شجره یعقوب هستیم ، پس پسران خدا و دوستان اوئیم و به همین جهت عذابی برای ما نخواهد بود و به همین سبب کارشان به جایی رسید که دیگر نمی توانستند حق را ببینند و یا از شنیدن مطالب حق بر خوردار شوند ،سپس خداوند با نظر رحمت خود بسوی آنان بازگشت و آنها از کری و کوری بدر آمدند و اهل تقوی و حق شدند و مواعظانبیاء را شنیدند و حق را شناختند و فهمیدند که صرف اسماء و القاب باعث رستگاری و سعادت نمی شود ،اما باز بعد از مدتی بیشتر آنها دچار غفلت و کری و کوری از درک حقیقت شدند و خداوند بصیر است . 👈لذا هیچ چیز از نظر اوپنهان نمی ماند و نسبت به اعمال بندگانش آگاهی کامل دارد و هیچ چیز او را ازدرک حقیقت باز نمی دارد. 🔹آزمايش الهی عمومی است، هرگز از فتنه‌ها غافل نشويم. «حَسِبُوا أَلَّا تَكُونَ فِتْنَةٌ» ‏ 🔹عقائد نبايد بر اساس حدس و گمان باشد. حَسِبُوا ... ‏ 🔹برای مدّتی در خط مستقيم بودن مهم نيست، مهم حسن عاقبت است. «ثُمَّ تابَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ ثُمَّ عَمُوا وَ صَمُّوا» «ثُمَّ عَمُوا» نشانه آن‌است كه بنی‌اسرائيل بعد از بازگشت لطف خداوند، تا مدّتی در خط صحيح بودند؛ ولی دوباره منحرف شدند. 🔹غرور و خودبرتربينی و گمان و وهم، انسان را كور و كر و از شناخت صحيح، محروم می‌سازد. وَ حَسِبُوا ... فَعَمُوا وَ صَمُّوا ‏ 🔹كسی توقّع نداشته باشد كه بی‌امتحان، به جايی برسد. «حَسِبُوا أَلَّا تَكُونَ فِتْنَةٌ» ‏ 🔹لطف الهی تا حدّی است كه حتّی بدون عذرخواهی انسان، به سوی او سرازير می‌شود. «فَعَمُوا وَ صَمُّوا ثُمَّ تابَ اللَّهُ» ‏ 🔹خداوند مهربان است، ولی انسان‌ها لجوج‌اند. «تابَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ ثُمَّ عَمُوا» ‏ 🔹كثرت رهرو نشانه‌ی حقّانيّت راه نيست. «ثُمَّ عَمُوا وَ صَمُّوا كَثِيرٌ مِنْهُمْ» ‏ 🔹ايمان به نظارت خداوند در زندگی انسان نقش مهمی دارد. «وَ اللَّهُ بَصِيرٌ» 📚تفسیر المیزان و نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
از هر جزء قرآن روز بیست و هفتم: قسمت‌اول جزء ۲۷ شامل سوره های ذاریات، طور، نجم، قمر، رحمان، واقعه و حدید می باشد. ✅ پاداش احسان، جز نيست. 💠هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلاَّ الْإِحْسانُ 🌱آیا پاداش نیکی جز نیکی، است؟ الرحمن - ۶۰ 🔹 اين ايه يك قانون عمومی در منطق قرآن است كه خدا و خلق و همه بندگان را شامل می‌شود. ‏عموميت اين قانون به همه مسلمانان تعليم می‌دهد كه هر نيكی را از هر كسی باشد جبران كنند، و به گفته امام صادق ع جبران آن نيست كه همانندش را انجام دهند، بلكه بايد برتر باشد، و گرنه آنكه ابتدا به احسان كرده است برتری خواهد داشت! 📚تفسیر نمونه ✅ قرآن، برای عموم و خواص، شده است. وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِن مُّدَّكِرٍ {32} قمر و قطعا قرآن را براى پندآموزى آسان كرديم پس آيا پندگيرنده‏ اى هست این آیه 4 بار در سوره قمر تکرار شده است. "آسان ساختن، همان كار است. آسان‌سازي قرآن كريم، القاء آن است به گونه‌اي كه فهم مقصودهاي آن براي عموم و براي خواص، آسان و ميسر گردد و به نحو آسان در اختيار فهم‌هاي ابتدايي و بسيط و ادراك‌هاي عميق قرار گيرد. به گونه‌اي كه هر كدام به ميزان فهم خود بهره برند. "تفسير الميزان ✅ و ، هرگز كسی را به نمی‌رساند وَ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ إِنَّ الظَّنَّ لا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئاً نجم - ۲۸ آنان به این (پندار باطل)، هیچ و دانشی در دست ندارند. آنان فقط از گمان پیروی می‌کنند؛ (حال آن‌که) گمان به هیچ وجه (انسان را) از حقیقت بی‌نیاز نمی‌کند. 🔹انسان متعهد و معتقد هرگز سخنی را بدون علم و آگاهی نمی‌گويد، و نسبتی را به كسی بی دليل نمی‌دهد، تكيه بر گمان و پندار كار شيطان و انسانهای‌ شيطان صفت است، و قبول خرافات و موهومات نشانه انحراف و بی عقلی است. ✅ ارتباط موضوع با و نفی بت پرستی: در 32 سوره نازل شده قبل از سوره نجم (به ترتیب نزول) ، به دفعات از تکذیب معاد و جزای اخروی توسط کافران و مکذبان نکوهش شده بود و ریشه ان در دنیا طلبی و میل انسان به ازادی برای فجور و گناه بیان شده بود. در سوره نجم به یکی دیگر از عقاید خرافی انها که مانع یا بهانه عدم باور انها به معاد و مسئولیت پذیری در قبال اعمالشان میشود،اشاره شده است. انها را که کارگزاران خدا در اداره امور جهانند میدانستند. علت انثی دانستن انها هم این بود که طبق افسانه ها فرشتگان را موجوداتی مهربان و نرم و تاثیرپذیر تصور میکردند. لذا در برابر دعوت به تصدیق معاد، چون نمیخواستند زندگی غیر از این دنیا را قبول کنند، 👈ابراز میداشتند که حتی در صورت وجود اخرت، با پرستش که به عنوان سمبل این فرشتگان بودند،دختران خدا را تحت تاثیر عبادات و نذر و نیازهای خود قرار میدهند تا انها هم در جبران این اعمال انها،در نزد خدا شفاعتشان را کنند و باین ترتیب از مسئولیت و تبعات اعمال دنیوی خود رها شوند. 👈 همین موضوع است که اتصال موضوع معاد و توحید را که بعد از سوره نجم بطور زیادی در قران تکرار شده، برقرار میکند. یعنی عقاید اشتباه و خرافی راجع به خدا و توحید و کارگزاران خدا از جمله ،باعث میشود تا انسانها بدون باور به جزای اخروی اعمالشان هر طور که مایلند رفتار کنند و خود را با امیدواری به این شفعا،از عذاب وجدان و ترس از عذاب اخروی برهانند. ✒سیدکاظم فرهنگ جهت مطالعه سایر نکات جزء بيست و هفت به لینک زیر مراجعه نمایید https://b2n.ir/joze27 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
زشتی و زیبایی 🟠 خدا ص: برای گفتار و کرداری که از برادرت سرمی‌زند، عذری بجوی و اگر نیافتی عذری بتراش! از بپرهیزید؛ زيرا گمان‌ دروغ‌ترین دروغ است ( بحارالانوار ‌، ج۷۵، ص۱۹۷ و ۱۹۵). 🟢 امام ع: رفتار برادرت را به بهترین وجه آن تفسیر کن تا زمانی که کاری از او سرزند که راه توجیه را بر تو ببندد، و هیچ‌گاه به سخنی که از دهان برادرت بیرون آید، تا وقتی که برای آن توجیه خوبی می‌یابی، گمان بد مبر ! با سازگار نیست! ( منتخب میزان‌الحکمه، ص ۷۷۸ و ۷۸۰) کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دین ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
⁉شما چرا آیات را نمی خوانید؟ قسمت دوم 2- "آقایان، بعضی‌ها خیال می‌کنند که همان رحمت این است که به آن مهلت بدهند تا بکشد آدم‌ها را. این رحمت است؟ از حبس‌ها بیرونشان کنید تا بریزند مردم را بکشند، این رحمت است؟"* ب-جمله "مهلت دادن تا ادم ها را بكشد"، مبهم است. اما اگر منظور،اقدام عليه افراد قبل از اينكه دست به اقدام عملي زده باشند، باشد،خلاف قانون و شرع است. نمونه بارز ان رفتار حضرت علي ع با و زبير براي اغاز جنگ جمل است:👇 🔸 قبل از اظهار مخالفت طلحه و زبیر ، به بهانه انجام عمره از حضرت علی علیه السلام اجازه خروج از مدینه را درخواست کردند. امام علیه السلام به ایشان خبر داد که آنان انگیزه ای جز فتنه و آشوب علیه حکومت آن حضرت ندارند و انجام عمره بهانه ای بیش نیست و هنگامی که با انکار طلحه و زبیرمواجه شد، پس از تجدید بیعت و گرفتن پیمان اکید مبنی بر پرهیز از هر گونه مخالفتی با حضرت به آنان اجازه خروج از مدینه را صادر فرمود. وقتی حضرت از انگیزه آنان نزد ابن عباس پرده برداشت و ابن عباس گفت: «چرا به آنها اجازه خروج دادی و آنان را به بند نکشیدی و به زندان نفرستادی؟» امام در پاسخ فرمود: 👈👈ای فرزند عباس! آیا به من دستور می دهی قبل از نیکی و احسان، به ظلم و گناه اقدام کنم و بر اساس و قبل از ارتکاب جرم مؤاخذه کنم. (شیخ مفید، الجمل،ص166 167) نقل از ويكي امام علي) 🔸قابل ذكر است يكي از اختلافات شهيد بهشتي با برخي فقهاي مجلس خبرگان قانون اساسي در تصويب بند قانوني منع همين بود كه ايشان شكنجه و ازار و اقدام عليه مردم را بنا به احتمالات امنيتي خلاف شرع و مصلحت ميدانست . هرچند كه نهايتا نظر شهيد بهشتي در قانون اساسي تصويب شد اما در عمل، برخي بازحويان و ضابطان و سربازان گمنام خودسر به بهانه هاي مختلف امنيتي و ...اين اصل را نقض ميكنند. 3- "شما روی قرآن عمل کنید. قرآن با اشخاصی که مسلمند ومعتقدند و ایمان به خدا دارند، به برادری رفتار می‌کند. با اشخاصی که بر خلاف این هستند آنها را می‌گوید بکشید، بزنید، حبس کنید؛ اشِداءُ عَلَی الْکُفّارِ. شما همان طرفش را گرفتید، زمین هم می‌خورید. اینها رحمت نیست، اینها مخالف خداست، مخالفت با خداست. شما آقایان، باید بگویید اشِداءُ عَلَی الْکُفّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ؛ این را باید به مردم حالی کنید که معنی‌اش چی است. ما باید چه بکنیم با آنها؟ "* توضيح: الف- اين جمله كه قران ميگويد غيرمسلمانان و غيرمومنان به خدا، را بزنيد بكشيد حبس كنيد، برخلاف نص قران است. 💢ايات سوره ممتحنه كه اصول كلي دوستي و دشمني مسلمانان با ساير اقوام را بيان ميكند، شاهدي گويا براين مطلب است: لَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ ﴿۸﴾ [اما] خدا شما را از كسانى كه در [كار] دين با شما نجنگيده و شما را از ديارتان بيرون نكرده‏ اند باز نمى دارد كه با آنان نيكى كنيد و با ايشان عدالت ورزيد زيرا خدا دادگران را دوست مى دارد (۸) إِنَّمَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ قَاتَلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَأَخْرَجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ وَظَاهَرُوا عَلَى إِخْرَاجِكُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿۹﴾ فقط خدا شما را از دوستى با كسانى باز مى دارد كه در [كار] دين با شما جنگ كرده و شما را از خانه ‏هايتان بيرون رانده و در بيرون‏راندنتان با يكديگر همپشتى كرده‏ اند و هر كس آنان را به دوستى گيرد آنان همان ستمگرانند (۹) ضمن اينكه سيره عملي ايشان هم التزام به اين سخن را تاييد نمي كند كه غير مسلمانان را بزنند و بكشند و حبس كنند. لذا اين جملات سخنراني، قابل تاييد و استناد عمومي نيست. ب-در مورد عبارت معروف هم اولا منظور از كفار، غير مسلمانان و كافر اصطلاحي نيست بلكه كافران معاندي است كه با مسلمانان جنگيدند و جلو ورود انها به مسجدالحرام را گرفتند. كه اين ايه هم همراستا با ايات سوره ممتحنه است. 💢در همين سوره فتح ايه25 اين را تعريف كرده است: هُمُ اَلَّذِينَ كَفَرُوا وَ صَدُّوكُمْ عَنِ اَلْمَسْجِدِ اَلْحَرٰامِ وَ اَلْهَدْيَ مَعْكُوفاً أَنْ يَبْلُغَ مَحِلَّهُ وَ لَوْ لاٰ رِجٰالٌ مُؤْمِنُونَ وَ نِسٰاءٌ مُؤْمِنٰاتٌ لَمْ تَعْلَمُوهُمْ أَنْ تَطَؤُهُمْ فَتُصِيبَكُمْ مِنْهُمْ مَعَرَّةٌ بِغَيْرِ عِلْمٍ لِيُدْخِلَ اَللّٰهُ فِي رَحْمَتِهِ مَنْ يَشٰاءُ لَوْ تَزَيَّلُوا لَعَذَّبْنَا اَلَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذٰاباً أَلِيماً «25» آنان كسانى هستند كه كفر ورزيدند و شما را از [ورود به] مسجدالحرام باز داشتند و نيز نگذاشتند قربانى‌هايى كه با خود آورده بوديد به محل قربانى‌اش برسد، و اگر مردان و زنان مؤمن ناشناسى در ميان مكه نبودند، تا شما سبب كشته شدن آن بى‌گناهان شود و در نتيجه امر ناملايم و مكروهى [چون ديه] گريبان شما را بگيرد [شما را از جنگ باز نمى‌داشتيم، ولى بازداشتيم] تا خدا هركه را [مانند مردان و زنان مؤمنى كه براى شما ناشناخته بودند] بخواهد در رحمتش درآورد. [و] اگر مؤمنان از كافران جدا بودند يقيناً كافران [از اهل مكه] را به عذابى دردناك عذاب مى‌كرديم. (ترجمه انصاریان ، حسین ، صفحه 514 ) پس مراد از در عبارت اشداء علي الكفار معلوم شد 💢ثانيا مفهوم هم بد فهميده شده است: "«اَشِدّاء» به معنای شدّت عمل نیست. «اَشِدّاء» به این معنا که ما در فارسی [به آن] شدّت عمل میگوییم، نیست؛ «اَشِدّاء» یعنی سخت بودن، محکم بودن، غیر قابل نفوذ بودن؛ این معنای «اَشِدّاء» است. اَشِدّاءُ عَلَى الکُفّار؛ نگذارید در جامعه‌ی شما نفوذ پیدا کنند. " ايت الله خامنه اي ۱۴۰۱/۱۱/۲۹ در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی 👌پس اشداء علي الكفار به معناي بداخلاقي و توهين و شدت عمل و برخوردغيراخلاقي و غير عادلانه و غير محترمانه با غير مسلمانان نيست. *منبع :صحیفه امام خمینی » جلد 19 » صفحه 138 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛