eitaa logo
قران پویان
515 دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
712 ویدیو
645 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن ارتباط با ادمین @farpuy
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5832287699288986717.mp3
2.18M
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‏ 📖 🎙آقای بازرگان 🆔@quranpuyan
🕊 مربوط بہ 🔻 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️كسی كه هدفش از ، مال و مقام نيست، فقير و غنی در نزد او يكسان است 💠‏وَ يا قَوْمِ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مالاً إِنْ أَجرِيَ إِلاَّ عَلَی اللَّهِ وَ ما أَنَا بِطارِدِ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ لكِنِّي أَراكُمْ قَوْماً تَجْهَلُونَ (۲۹/هود) 🌱‏(نوح ادامه داد كه) ای قوم من! از شما در برابر اين دعوت، اجرتی درخواست نمی‌كنم، پاداش من تنها بر خداست و من كسانی را كه ايمان آورده‌اند (به خاطر خواست نابجای شما) طرد نمی‌كنم، (چرا كه) آنان پروردگارشان را ملاقات خواهند كرد (و از من شكايت خواهند نمود)، ولی من شما را قوم جاهلی می‌بينم. 🔷✨‏پيام‌ها: ‏۱- بی‌توقّعی پيامبران، يكی از نشانه‌های حقّانيّت آنهاست. «لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مالًا» ‏۲- رمز موفّقيّت مبلّغ، توقّع نداشتن از مردم و بی‌اعتنايی به سرمايه‌داران است. ‏«لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مالًا» البتّه مبلّغان دينی نزد خداوند، اجر بزرگی دارند. «إِنْ أَجرِيَ إِلَّا عَلَی اللَّهِ» ‏۳- اگر انبيا دنبال سوء استفاده بودند، به سراغ اشراف می‌رفتند، نه فقرا. «لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مالًا» ‏۴- اشراف برای ايمان آوردن خود شرط می‌كردند كه فقرا رانده شوند، ولی انبيا قاطعانه با اين درخواست مخالفت می‌كردند. ما أَنَا بِطارِدِ ... (جمله اسميّه و حرف (باء) نشانه‌ی قاطعيّت است) ‏۵- كسی كه هدفش از تبليغ، مال و مقام نيست، فقير و غنی در نزد او يكسان است. «ما أَنَا بِطارِدِ الَّذِينَ آمَنُوا» ‏۶- به توقّع مستكبران اعتنا نكنيم. «ما أَنَا بِطارِدِ الَّذِينَ آمَنُوا» ‏۷- كفّار مؤمنان را اراذل می‌شمردند، امّا پيامبر صلی الله عليه و آله می‌فرمود: من آنها را با شما عوض نمی‌كنم. «ما أَنَا بِطارِدِ الَّذِينَ آمَنُوا» ‏۸- حكومتِ حقّ نبايد به خاطر جلب رضايت مرفّهين، طبقه محروم را از دست بدهد. «ما أَنَا بِطارِدِ الَّذِينَ آمَنُوا» ‏۹- آنها كه نزد خدا آبرو دارند نبايد طرد شوند. «ما أَنَا بِطارِدِ الَّذِينَ آمَنُوا» ‏۱۰- ياد قيامت، به موضع‌گيری‌های دنيوی جهت صحيح می‌دهد. «مُلاقُوا رَبِّهِمْ» ‏۱۱- تحقير مؤمنان به خاطر فقرشان، نشانه‌ی بی‌خردی است. «قَوْماً تَجْهَلُونَ» ‏۱۲- قرآن كسانی كه مؤمنان را اراذل می‌شمرند، جاهل و نادان معرّفی می‌كند. ‏«قَوْماً تَجْهَلُونَ» (نه اشرافی‌گری نشانه‌ی فهم است و نه فقر نشانه‌ی جهل) ‏۱۳- يكی از درجات عرفان، ملاقات وشهود است كه مرفّهان نسبت به اين مقام بی‌خبرند. «الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ لكِنِّي أَراكُمْ قَوْماً تَجْهَلُونَ» 📚تفسیر نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️گرچه دلسوز مردمند، ولی برافراد نبايد تأسف خورد 💠و اوحی الی نوح انه لن یؤمن من قومک الا من قد امن فلا تبتئس بماکانوا یفعلون36/هود 🌱و به نوح وحی رسید که مطمئن باش که از قوم تو جز همانهایی که قبلا ایمان آورده بودند، کس دیگری ایمان نخواهد آورد، پس در باره آنچه آنها می کنند ناراحت نباش. 🔷✨ (ابتئاس ) به معنای قبول اندوه توأم با ذلت و خضوع است ، و در این آیه خداوند می خواهد نوح (ع ) را از ایمان آوردن کفار قومش به طور کلی مأیوس و نا امید کند و به او تفهیم نماید که بعد از اینهمه حجج آشکاردیگر نباید منتظر ایمان آوردن آنها باشد و نفس خود را برای دعوت آنها به تعب بیافکند، چون حجت بر آنها تمام شده و اگر شایستگی ایمان آوردن را داشتند. 🔷✨ بااین همه دلایل آشکار، باید دعوت او رابه گوش دل می شنیدند و اطاعت می کردند و لذا آنحضرت نباید بیش از این در باره آنها تأسف و حسرت داشته باشد و این کلام تسلیتی است از جانب خداوند برای پیامبرش . 🔷✨چون نوح (ع ) حدود هزار سال در میان قومش زندگی کردو آنها را به دین حق دعوت نمود، اما در تمام این مدت جز یک عده اندک کسی به آن حضرت ایمان نیاورد و در این کلام اشاره ای هست که به زودی لحظه قضا و حکم جدایی بین آن جناب و قومش فرا رسیده و لذا تأسف به حال آنها سودی ندارد. 📚تفسیر المیزان ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 4⃣2⃣ تدبر در سوره 🔹فراز آیات ۴۹-۲۵ سوره هود بخش اول وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُّبِينٌ {25} و به راستى نوح را به سوى قومش فرستاديم [گفت] من براى شما هشداردهنده‏اى آشكارم {25} أَن لاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ اللّهَ إِنِّيَ أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ أَلِيمٍ {26} كه جز خدا را نپرستيد زيرا من از عذاب روزى سهمگين بر شما بيمناكم {26} فَقَالَ الْمَلأُ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن قِوْمِهِ مَا نَرَاكَ إِلاَّ بَشَرًا مِّثْلَنَا وَمَا نَرَاكَ اتَّبَعَكَ إِلاَّ الَّذِينَ هُمْ أَرَاذِلُنَا بَادِيَ الرَّأْيِ وَمَا نَرَى لَكُمْ عَلَيْنَا مِن فَضْلٍ بَلْ نَظُنُّكُمْ كَاذِبِينَ {27} پس سران قومش كه كافر بودند گفتند ما تو را جز بشرى مثل خود نمى‏بينيم ( نشانه ای از اتصال به غیب نداری که به حرفت گوش کنیم)و جز [جماعتى از] فرومايگان (و فقیران ) ما ،آن هم نسنجيده ، نمى‏بينيم كسى تو را پيروى كرده باشد و شما را بر ما امتيازى نيست بلكه شما را دروغگو مى‏دانيم {27} قَالَ يَاقَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِن كُنتُ عَلَى بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّيَ وَآتَانِي رَحْمَةً مِّنْ عِندِهِ فَعُمِّيَتْ عَلَيْكُمْ أَنُلْزِمُكُمُوهَاوَأَنتُمْ لَهَاكَارِهُونَ{28} گفت اى قوم من به من بگوييد اگر از طرف پروردگارم حجت (و نشانه ای) روشن داشته باشم و مرا از نزد خود رحمتى(علم و بهره مندی از وحی) بخشيده باشد كه (بخاطر لجاجت و اعراض شما) بر شما پوشيده است (و باین سبب،مرا بشری مثل خود و غیر مرسل میدانید) آيا ما [بايد] شما را در حالى كه بدان اكراه داريد به آن وادار كنيم {28} وَيَا قَوْمِ لا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مَالاً إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلَى اللّهِ وَمَآ أَنَاْ بِطَارِدِ الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّهُم مُّلاَقُو رَبِّهِمْ وَلَـكِنِّيَ أَرَاكُمْ قَوْمًا تَجْهَلُونَ {29} و اى قوم من بر اين [رسالت] مالى از شما درخواست نمى‏كنم مزد من جز بر عهده خدا نيست و كسانى كه ايمان آورده‏اند (یعنی همان فرومایگان از نظر شما) را طرد نمى‏كنم قطعا آنان پروردگارشان را ديدار خواهند كرد ولى شما را قومى مى‏بينم كه نادانى مى‏كنيد {29} وَيَا قَوْمِ مَن يَنصُرُنِي مِنَ اللّهِ إِن طَرَدتُّهُمْ أَفَلاَ تَذَكَّرُونَ {30} و اى قوم من اگر آنان را برانم چه كسى مرا در برابر خدا يارى خواهد كرد آيا عبرت نمى‏گيريد {30} وَلاَ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَآئِنُ اللّهِ وَلاَ أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلاَ أَقُولُ إِنِّي مَلَكٌ وَلاَ أَقُولُ لِلَّذِينَ تَزْدَرِي أَعْيُنُكُمْ لَن يُؤْتِيَهُمُ اللّهُ خَيْرًا اللّهُ أَعْلَمُ بِمَا فِي أَنفُسِهِمْ إِنِّي إِذًا لَّمِنَ الظَّالِمِينَ {31} و (اگر شما نشانه های رسالت و فضل، را گنج و فرشته و علم غیب و همراهان ثروتمند میدانید) من به شما نمى‏گويم كه گنجينه‏هاى خدا پيش من است و (میگویم که) غيب نمى‏دانم و نمى‏گويم كه من فرشته‏ام و در باره كسانى كه ديدگان شما به خوارى در آنان مى‏نگرد نمى‏گويم خدا هرگز خيرشان نمى‏دهد خدا به آنچه در دل آنان است آگاه‏تر است [اگر جز اين بگويم] من در آن صورت از ستمكاران خواهم بود {31} قَالُواْ يَا نُوحُ قَدْ جَادَلْتَنَا فَأَكْثَرْتَ جِدَالَنَا فَأْتَنِا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ {32} گفتند اى نوح واقعا با ما جدال كردى و بسيار [هم] جدال كردى پس اگر از راستگويانى آنچه را [از عذاب خدا] به ما وعده مى‏دهى براى ما بياور {32} https://zaya.io/ldpig کانالِ قرآن‌پویان تدبر در  قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
. شماره 34 سوره صفحه 17 ⭕️⭕️ آنچه که با آن می‌شویم؟ 🔶 وَ لَنَبْلُوَنَّکُم بِشیَ‌ْءٍ مِّنَ الخَْوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِّنَ الْأَمْوَالِ وَ الْأَنفُسِ وَ الثَّمَرَاتِ وَ بَشِّرِ الصَّابرِِینَ(155- بقره) وقطعاً شما را با چيزى از ترس، گرسنگى، زيان مالى وجانى وكمبود محصولات، آزمايش مى‌كنيم وصابران (در اين حوادث وبلاها را) بشارت بده. 📌جهان، صحنه است. کسی وارد بهشت نمی‌شود مگر آنکه با موفقیت این آزمون‌ها را که پیشینیان هم به آن آزموده شدند یکی پس از دیگری پشت سر گذاشته و سربلند بیرون آید. 👈در همین سوره می‌خوانیم: أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُواْ الْجَنَّةَ وَ لَمَّا یَأْتِکُم مَّثَلُ الَّذِینَ خَلَوْاْ مِن قَبْلِکُم مَّسَّتهُْمُ الْبَأْسَاءُ وَ الضَّرَّاءُ (214- بقره) 🔹آیا گمان کردید داخل بهشت می‌شوید بی آنکه حوادثی همچون حوادث سخت گذشتگان به شما برسد؟ همان‌ها که و زیان‌های فراوان به آن‌ها رسید. 👈آیه مورد بحث به شکلی جزئی‌تر به آن ناملایمات پرداخته و با بیان دقیق ترآسیبهایی که برای امتحان بشر، همواره در زندگی او رخ می‌دهند را بیان می‌کند: «به طور قطع ما همه شما را با اموری همچون و و و و کم شدن یا میوه‌ها آزمایش می‌کنیم.» آنان که در این صبر سازنده، پیشه ساختند؛ اهل هدایتند و درود و رحمت الهی روزی آن‌ها می‌شود. 📚 تفاسیر ؛نمونه .نور کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
🟢 (ع) و دين جامعه 🔸 دین داری است. ↩️ دین ظاهر و باطن دارد. غفلت از باطن دین موجب گمراهی و فریب انسان‌ها می‌شود. زیرا در جامعه‌ای که همه نماز می‌خوانند و حج می‌روند و جهاد می‌کنند، جامعه‌ای دینی به نظر می‌آید، زیرا همه ملتزم به ظواهر دین هستند، هرچند به باطن دین توجه نداشته باشند و بر حسب عادت یا ریا نماز بخوانند. 🔸 درصدد ساختن یک جامعه و الهی است، تا در آن، عدالت و دادرسی به‌شکل صحیح و درست انجام گیرد و انسان بنده خدا باشد. این خواسته دین است. 🔸 آنچه در حکومت، لازم داریم، است. یعنی عدالت باید در جامعه، برقرار شود و ممکن نیست که حکومتی عدالت را برقرار نسازد، اما ادعا کند که حکومت دینی، قرآنی، نبوی، محمدی یا علوی است. اقامه عدل وظیفه اصلی و اساسی حکومت است. 🔸 امیرالمؤمنین(ع) چيز را نشانه سقوط دولت‌ها ميداند: ↩️ فرو گذاشتن اصول، چسبيدن به فروع، مقدّم داشتن فرومايگان و عقب زدن مردمان با فضيلت و لايق. 👈نکته بسیار مهم این است که تفاوت حکومت و حکومت مورد تأیید دین را با حکومت مخالف دین بدانیم و این دو حکومت را از یکدیگر تشخیص دهیم و بازشناسیم. البته این کار بسیار دشواری است. 💫لذا امام صادق(ع) می‌فرمایند: «إنّ بَنِی أُمَیَّهَ أَطْلَقُوا لِلنَّاسِ تَعْلِیمَ الْإِیمَانِ وَ لَمْ یُطْلِقُوا تَعْلِیمَ الشِّرْکِ»؛ بنی‌امیه به مردم اجازه می‌دادند ایمان را بیاموزند و از این جهت، آزاد بودند، اما اجازه نمی‌داد که کفر را یاد بگیرند و بیاموزند و نمی‌گذاشتند کسی بفهمد که کفر چیست. به این دلیل که «لِکَیْ إِذَا حَمَلُوهُمْ عَلَیْهِ لَمْ یَعْرِفُوهُ.» وقتی مردم را به کفر کشاندند، آنان نفهمند و متوجه نشوند که به کفر سوق داده شده‌اند. 👈این نکته، همان نکته نخست است که بیان شد؛ ظاهر و باطنی دارد و باید بدانیم که باطن یک حکومت علوی چیست. 📌معاویه در جاهای مختلف، اعتراف می‌کند. گاهی به‌صورت اعتراضی می‌گوید: (ع) مردم را کرده؛ چون به آن‌ها اجازه اعتراض داده؛ یعنی کسی حق ندارد در مقابل حکومت، چیزی بگوید و اشکالی بگیرد. این کاری است که علی(ع) کرده و به مردم، چنین جسارتی داده است. اما در حکومت ما چنین نیست و معنا ندارد که کسی بخواهد از حاکم، سوال کند و حاکم، پاسخ‌گو باشد. 👈این‌ها نکاتی است که در کلام امیرالمؤمنین(ع) و در کلام امام حسین(ع) ظهور و بروز دارد. امام می‌فرماید؛ این باطن دین است که مورد هجوم، قرار گرفته است؛ گرچه ظواهر را حفظ می‌کنند. شما می‌دیدید که در زمان معاویه و یزید، قرآن و نماز خوانده می‌شد و به جماعت هم می‌خواندند؛ حج به جا می‌آوردند و به همه ظواهر، عمل می‌شد، اما امر مورد توجه نبود 🔸بنی‌امیه اولا به ظواهر دین تکیه کرد و اصل و باطن دین را نادیده گرفت. از این‌رو امام حسین(ع) هیچ وقت نفرمودند که من قیام کردم تا شما نماز بخوانید و روزه بگیرید؛ چون این عبادات را مردم انجام می‌دادند و مشکلی از این ناحیه، وجود نداشت. مشکل و مساله اساسی، حکومت ناعادلانه بود. 🔸 تنها راه (ع) برای تغیر وضعیت، این بود که حرکتی انجام دهند تا این بیداری را در جامعه، پدید آورند؛ گرچه در همان مقطع برخی از مسلمانان در مقابل امام(ع) ایستادند، و ناآگاهانه می‌پنداشتند باید در مقابل امام(ع) بایستند و این فتنه‌ای را که به زعم خودشان ایجاد شده، خاموش کنند و اجازه ندهند تشتت و درگیری در جامعه به وجود آید. ✔️ایت اله سید ابوالفضل موسویان در گفتگو با اندیشه ما: @quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خدايا به تو پناه مى آورم از اين كه نيازمند شوم در سايه بى نيازى تو کانالِ قرآن‌پویان تدبر در  قرآن ،تعقل در شريعت @quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا