✴️اصول و مباني #نظام_سياسياجتماعي حكومت اسلامي در قرآن
آشنایی با مبانی نظرات #سیاسی اجتماعی امام خمینی
✨🔸✨🔸✨🔸✨🔸✨🔸✨
سوال👇👇
✅علت تفاوت فتاوی امام،قبل و بعد از انقلاب چه بود؟
ریشه #اختلاف نظر امام با عده ای از فقها هم در همین سبک استدلال و روش #استدلال بود. امام می فرمودند که اقتضائات حکومت در این کشور و در این زمان چیست؟ اینکه شما روایت داشته باشید برای فلان موضوع درست است. بله روایت هست، ولی آیا روایتی است که با این شرایط می سازد یا نمی سازد؟ روایت وابسته به شرایط است یا نه؟
مگر ما روایت نداریم که امیرالمؤمنین (ع) بیت المال را تقسیم می کرد و تقسیم می کرد تا تمام می شد، بعد هم جارو می زد و همانجا نماز هم می خواند. (وسائل الشیعه، ج15، ص108) حالا شما بفرمایید این کار را شدنی است؟ خزانه را می توان جارو کرد؟ کسی می تواند چنین کاری کند؟ هرگز! با اینکه روایت داریم.
👈ولی مهم این است که آیا روایت ناظر به شرایط خاص نبوده؟ و حتی اگر روایت مشتمل بر حکم کلی است، تازه روایت پنجاه درصد کار است. پنجاه درصدش این است که آیا شرایط ما از نظر اجرایی با این روایت وفق می دهد یا وفق نمی دهد؟ و ما با چه شیوه ای می خواهیم آن حکم کلی را اجرا کنیم. مثلاً در خمس، امام فرمودند الان می شود مردم را نشاند و به زور از آنها خمس گرفت و یا نمی شود این کار را کرد؟ همین! روشن است این انکار بحث خمس نیست
👈پس اینجا ما یک ضابطه ای داریم. قبلاً درمقام افتاء یا اظهارنظر فقهی، خودمان را فارغ از این می دیدیم که این حکم قابلیت اجرا دارد یا قابلیت اجرا ندارد. فقه قبل از انقلاب، #فقه معلّق در هواست که معلوم نیست می تواند روی زمین بنشیند یا نه. یک #استنباط آزاد بدون در نظر گرفتن شرایط و صرفاً بر اساس مبانی، همین و بس! آن فقه برای حل مشکلات فعلی جامعه مثل یک دستگاه ماشین است که طراحی آن بصورت دقیق انجام گرفته ولی هنوز تست نشده.
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔 @quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
اصول و مباني #نظام_سياسياجتماعي حكومت اسلامي در قرآن
✅ #آزاد_اندیشی #علامه_طباطبایی
نقل از مصاحبه حجت الاسلام سروش محلاتی با روزنامه جمهوری اسلامی 90/08/30
🔸✨🔸✨🔸✨🔸✨🔸✨🔸
✳️تفاوتهای نظری علامه طباطبایی با سایر فقها
* به نظر شما آیا علامه طباطبایی همانطور که در مسائل برون دینی مثل مسائل فلسفی از حرّیت و شجاعت برخوردار بود، در مسائل #فقهی هم از این امتیاز بهره مند بود؟
علامه به دلیل اینکه نقطه شروعش و مبدأ حرکتش متفاوت است، به نتایج متفاوتی می رسد، مثلاً کسی که ابتدا به سراغ روایات فقهی می رود، فقط به حکم شرعی می رسد، چون روایات نوعاً در مقام بیان حکم شرعی است، ولی علامه که همان حکم را در قرآن می بیند، یک باره متوجه می شود که جنبه فقهی و جنبه اخلاقی آن حکم با هم توأم است و نمی توان فقه را بدون اخلاق مطرح کرد و به نتیجه رسید.
✨✨جامعه ای که فقط به #فقه اهمیت می دهد، صورتش و ظاهرش درست می شود، ولی از درون مشکل خواهد داشت.
✨✨
علامه این نکته 👆👆را از شیوه خاص قرآن در بیان احکام استفاده کرده که فقه و اخلاق را به هم آمیخته است.
👈ایشان در ذیل آیه 229 سوره بقره که احکام طلاق در آن مطرح شده می فرماید: "آیه اشعار به آن دارد که بین احکام فقهی و اصول اخلاقی نباید #تفکیک کرد و اگر صرفاً به احکام فقهی عمل شود و نسبت به ظواهر جمود و قشری گری وجود داشته باشد، مصالح مورد نظر دین و سعادت بشر، نابود می گردد، و یگانه سرّ انحطاط مسلمانان همین است که از دین به پیکره آن اکتفا کرده و روح آن را از دست داده اند".
⬅️بنظر بنده این چند جمله کوتاه، گویای مبانی علامه است، همان مبانی که مورد قبول بسیاری فقیهان نیست، او صرف عمل به احکام فقهی را نه تنها مایه سعادت بشر نمی داند که عامل انحطاط می شمارد و اخلاق را سبب زنده شدن فقه می شمارد، این نگاه، محصول اعتناء به قرآن است و علامه بر همین اساس، جامعه دینی را آسیب شناسی می کند و علت انحطاط را در سقوط اخلاقی می داند، و نه در سقوط فقهی! باز هم تکرار می کنم آیا شما فقیه دیگری سراغ دارید که چنین تحلیل ارائه کرده باشد؟
جهت مطالعه قسمتهای قبلی ،کلیک کنید
http://yon.ir/KiEAV
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔 @quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
در سال ۹۴ به مناسبت سی و چهارمین سالگرد عروج #علامه_طباطبایی صاحب #تفسیر_المیزان،به همت انجمن مطالعات قرآني،نشستی در باشگاه اندیشه تهران برگزارشده بود.
حجت الاسلام #سروش_محلاتی از سخنرانان این مراسم بود که به موضوع "رابطه #فقه و #اخلاق از منظر علامه طباطبایی"پرداخت.
وی با یادآوری وجود ساختار فکری منسجم علامه،ابتدا به دیدگاه کلی علامه طباطبایی اشاره کرد که در المیزان در ذیل آیات ۲۲۲ و ۲۲۳ سوره بقره که در خصوص طهارت است ،آمده است و حاکی از تقدم اخلاق بر احکام عملی است.
متن المیزان در این رابطه بشرح زیر است:"اسلام دين #توحيد است ، و تمامى فروع آن به همان اصل واحد بر مى گردد، و آن اصل واحد است ، كه در تمامى فروع دين منتشر شده است .
از اينجا روشن مى گردد كه اصل توحيد، #طهارت هم هست ، طهارت كبرا نزد خداى سبحان ، وبعد از اين طهارت كبرا و اصلى ، بقيه معارف كليه نيز طهارت هائى است براى انسان ، و بعد از آن معارف كليه ،اصول اخلاق فاضله نيز طهارت (باطن از رذائل ) است ، و بعد از اصول اخلاقى ،احكام عملى نيز كه به منظور صلاح دنيا و آخرت بشر تشريع شده طهارت هائى ديگر است ، و آيات مذكوره نيز بر همين مقياس انطباق دارد، هم آيه (يريد ليطهركم ) و هم آيه : (ويطهركم تطهيرا) و هم آيات ديگرى كه در معناى طهارت وارد شده ."
مشاهده میشود پس از اصل توحید،معارف کلیه سپس اصول اخلاق فاضله و در نهایت احکام عملی برای طهارت و تزکیه انسانها لازم است.
وی در ادامه به نظرات علامه در آیاتی که بنابر تقسیم متعارف ،شامل احکام فقهی و توصیه های اخلاقی هستند اشاره نمود و بیان داشت:علامه این تفکیک را نمی پذیرد که بخشی از آیه را به اسم حکم فقهی لازم الاجرا بدانیم اما بخش دیگر را به نام توصیه های اخلاقی،غیر ضروری و در حد توصیه و فضیلت بنامیم.علامه این دیدگاه و جمود بر ظواهر را تنها عامل انحطاط مسلمین معرفی کرده و نکات اخلاقی و احکام عملی را مکمل هم میداند.
متن المیزان در ذیل آیه ۲۲۹ سوره بقره به همراه خود آیه که در خصوص #طلاق است را مشاهده کنیم:
"الطَّلاَقُ مَرَّتَانِ فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ وَلاَ يَحِلُّ لَكُمْ أَن تَأْخُذُواْ مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئًا إِلاَّ أَن يَخَافَا أَلاَّ يُقِيمَا حُدُودَ اللّهِ
فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ يُقِيمَا حُدُودَ اللّهِ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْهِمَا فِيمَا افْتَدَتْ بِهِ تِلْكَ حُدُودُ اللّهِ فَلاَ تَعْتَدُوهَا وَمَن يَتَعَدَّ حُدُودَ اللّهِ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿۲۲۹﴾
طلاق دو بار است و پس از دو بار يا نگهدارى به شايستگى و يا رها كردن با احسان و شما را نرسد كه چيزى از آنچه به زنان داده ايد بگيريد، مگر آنكه بدانيد كه حدود خدا را بپا نمى دارند، كه در اين صورت در آنچه زن به عوض خويش دهد گناهى بر آنان نيست ، اين حدود خدا است ، از آن تجاوز نكنيد و كسانى كه از حدود خدا تجاوز كنند، ستمكارانند.(۲۲۹)
ادامه دارد...
برای مطالعه ادامه مطلب به لینک زیر مراجعه نمایید:👇👇
http://quranpuyan.com/yaf_postst505_lmh-TbTbyy-ml-nHTT-mslmyn-jmwd-br-Zwhr-w-dwry-z-bTn-dyn-st.aspx