📍شکوائیه قرآن کریم
#واجب_فراموش_شده
#امانتداری
#مراقبه
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌺
و اما مردم عامی!
با قلب رئوف و روح آرامی ، نیاز آرزوشان را ، در الفاظم نشان گیرند ، بدون آنکه در اعماق فرمانم پیامی از خدا گیرند و پای در راه بگذارند ...
من از آنان گله دارم هزاران ، صد هزاران گله دارم ...
یکی خواند مرا گنگ و غلط ، با چهچی گوئی که آهنگ غنا هستم!
یکی بندد مرا بر بازویش ، بی فهم و بی درک و تأمل ، برای آنکه خیر الحافظین هستم!
یکی آویزد بر گردنش ، گوئی صلیبی از طلا هستم!
یکی نالد مرا در بزم غم ، گوئی که شعر مرده ها هستم!
یکی هم بهر حفظ مال و جانش غافل از یاد خدایش ، ببندد یک قطعه ام را بر خودش ، بر خانه اش بر جان و مال و بچه اش تا از بلا و درد و آتش در امان باشد.
من از آنان گله دارم ...
در آن دم که عزیزی از وطن عزم سفر دارد ، مادری یا خواهری یا همسری در بدرقه از من پلی بالا سرش بندد ، تا که از زیر آن اول قدم را پیش بگذارد ، و دائم از خطرها در امان باشد ، به دیوار مناره ، بر فراز گنبد و باره ، به گرداگرد تکیه ، مقبره ، مدفن و قندیل مسجدها ، با خط تزئینی و سردرهم معماوار ناخوانا ، مرا با صنعت تذهیب عرضه می دارند برای نذر دنیا و ثواب آخرت ، از باء تا سین خواندنم را با شتابی ختم می گیرند.
من از آنان گله دارم ...
تنها ذکر الفاظم ، تهی از معنی ، چون وردی مقدس ، بی تفهم بی تعقل بی تأمل بی تفکر!
تنها برای رفع حاجت یا ثواب آن نثار رفتگان و بس!
فلانی در تمام زندگانی ندارد با من هیچ آشنایی ولی هنگام تردید و بلا تکلیفی اش در انتخاب مسکن و یاری و آغاز هر کاری ، به دامانم زند دست و گشاید لای اوراقم که یابد راه خود را خوب یا بد یا میانه که بعد از آن تمام عذر و تقصیر و گناهش را به پای من بیندازد!
من از آنان گله دارم ...
برای یمن هر مسکن مرا با آب و آیینه به آنجا می برند که شاید مبارک گردد آن خانه اگر چه هر خلاف و هر گناه و هر تباهی و هلاکت ها در آن باشد!
کنار هفت سین سفره شان در صف سیر و سماق و سرکه و سنجد!
به همراه صداق زن ، به پیش چشم داماد سیه پوش و عروس نقره ای دامن ، کنار هزاران معصیت در پیش نامحرم ، به دنبال طبل و نی و آواز و رقص و پایکوبی شان!
من حاضرم اما برای چه...!!!
قرآن برای خواندن و ثواب تا کی...!!!
و برای اندیشیدن و عمل از کی...!!!
من از آنان گله دارم هزاران ، صد هزاران گله دارم ...