eitaa logo
مؤسسهٔ قرآن و عترت علی بن موسی الرضا(ع)
2.7هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
3.6هزار ویدیو
19 فایل
تهران- خیابان ایران- شهید مهدوی پور- ۱۲۱ ☎️تلفن تماس: ۳۳۵۴۵۸۵۹ -۳۳۵۴۵۸۶۰ ویژه خواهران 📆شنبه تا چهارشنبه ۸ تا ۱۲ ↙️ مسئول آموزش: @N_1311 ↙️ ادمین کانال: @yazahra1442 ↙️ مسئول واحد ازدواج: @aleyasin46 ↙️ کتابخانه شهید پورمحمدی: @RAZ110
مشاهده در ایتا
دانلود
📇 خلاصه تفسیرآیه ۲۳ سوره مبارکه 🎤: برگرفته از جلسات تفسیر ایت الله (سایت اسراء) 🔸 حق است اما دو عنصر محوری دارد: شافع باید مأذون باشد؛ مشفوع له هم باید مأذون له باشد. چه کسی شفاعت بکند و از چه کسی شفاعت بکند هر دو عنصر اذن می خواهد. 🔹ذات اقدس الهی به اینها اذن نداد که از شماها شفاعت کنند نه اینها مأذون اند نه شما مأذون له، پس چرا اینها را عبادت می کنید؟! 🔸 فرمود شفاعت حق است اما باید مأذون باشد اینها نیستند، له باید مرتضی المذهب باشد شما نیستید،... این دو آیه، محدوده شفیع و مشفوع له را مشخص می کند انبیا و اولیا و اهل بیت(علیهم السلام) شفیع هستند چون خدا به آنها اذن داد و مؤمنین، مشفوع له هستند برای اینکه مرتضی المذهب هستند، مرتضی المذهب کسی است که دینی و مذهبی را قبول بکند که خدا راضی است یعنی دینِ خداپسند، دین خداپسند هم در اوایل سوره «مائده» مشخص شد که فرمود: ﴿الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلاَمَ دِیناً﴾ پس ، می شود دینِ خداپسند، یک مسلمان موحد، مرتضی المذهب است این می تواند مشفوع له باشد اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) هم که مأذون اند در شفاعت و نیز اولیای الهی و انبیای الهی(علیهم السلام) این سِمت را دارند، اما اصنام و اوثان، هیچ کدام از این سِمت ها را ندارند ﴿وَلاَ تَنفَعُ الشَّفَاعَهُ عِندَهُ إِلَّا لِمَنْ أذِنَ لَهُ﴾. 🔹وقتی این وحی در صحنه قیامت درباره اذن به شفاعت صادر شد خیلی ها هراسناک بودند، بسیاری مدهوش شدند و نه بیهوش، وقتی این فزع از دل ها برطرف شد دل ها آرام شد و به حالت عادی آمدند، این اوساط از فرشته ها یا اولیا به آن برترها و اوحدی و بزرگ ترها می گویند: ﴿مَاذَا قَالَ رَبُّکُمْ﴾ خدا چه گفت؟ چه دستوری رسید؟ این وحی که آمد چه دستور تازه ای آورد؟ ﴿حَتَّی إِذَا فُزِّعَ عَن قُلُوبِهِمْ قَالُوا مَاذَا قَالَ رَبُّکُمْ﴾ 🔸 می گویند: ﴿قَالُوا الْحَقَّ﴾ حق ظهور کرده است آن روزی که حق ظهور بکند به هیچ وجه جا برای باطل نیست. حق فرمود یعنی دستور حق رسید ﴿وَهُوَ الْعَلِیُّ الْکَبِیرُ﴾. 🔹این آیه محلّ بحث که دارد اگر فزع برطرف بشود بعضی ها از بعضی سؤال می کنند که جریان چه بود؟ این دلهره از دل های اینها که کَنده شد اینها آرام شدند می گویند چه خبر بو؟ چه شد؟ چطور زبان ها بند آمد؟ چه حادثه ای پیش آم؟ چه کسی حرف زد؟ البته اینها درجاتشان یکی نیست، بعضی ها مطیع اند، بعضی ها مطاع اند از آنها که در درجه برترند سؤال می کنند که چه بود چه شد چه حادثه ای اتفاق افتاد؟ آنها پاسخ می دهند و آن که علیّ کبیر است که ذات اقدس الهی است فوق اینهاست، 🔸اگر شفیع مشخص شد چه کسانی هستند، مشفوع له که مرتضی المذهب هستند مشخص شد چه کسانی هستند در آن روز که مسئله شفاعت حق است قبل از اینکه شفاعت بکنند ﴿حَتَّی إِذَا فُزِّعَ عَن قُلُوبِهِمْ﴾ این فزع گرفته شد آن اضطرار و دلهره که ﴿لاَ یَتَکَلَّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَقَالَ صَوَاباً﴾ گرفته شد آن گاه به حرف می آیند ﴿قَالُوا مَاذَا قَالَ رَبُّکُمْ﴾ خدا چه فرمود. آنها که برترند، آنها شاید مجاز باشند بگویند: ﴿قَالُوا الْحَقَّ﴾ یعنی خدا حق گفت، پروردگار حق گفت، مطلب حق بود ﴿قَالُوا مَاذَا قَالَ رَبُّکُمْ قَالُوا الْحَقَّ وَهُوَ الْعَلِیُّ الْکَبِیرُ﴾ علوّ او آن روز ظهور می کند، کبریایی او آن روز ظهور می کند. غرض آن است که این بخش پایانی، ارتباط مستقیمی با ابطال سخنان مشرکان ندارد می فرماید شما بالأخره خدا را می پرستید برای چه خدا را می پرستید و برای چه بت ها را شریک قرار می دهید می گویید: ﴿هؤُلاَءِ شُفَعَاؤُنَا عِندَ اللَّهِ﴾ یا می گویید: ﴿مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِیُقَرِّبُونَا﴾ برای اینکه مشکل شما را حل بکند مشکل شما یا جذب منفعت است یا دفع مضرّه، شما که جزء اوحدی اهل ایمان نیستید که بگویید «حُبّاً» عبادت می کنم، عبادت احرار را داشته باشید اینها را می خواهید از غیر خدا اینها ساخته نیست. @qurantehran
📇 خلاصه تفسیرآیه ۳۲ سوره مبارکه 🎤: برگرفته از جلسات تفسیر ایت الله (سایت اسراء) 🔹در آيه ۳۲ همه فعلها به صورت فعل ماضي است تعبير از آن به فعل ماضي براي اينكه مستقبل محقّق‌الوقوع در حكم ماضي است آن وقت به جاي اينكه بفرمايد: «يقول الذين» مي‌فرمايد: ﴿قَالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا أَنَحْنُ صَدَدْنَاكُمْ عَنِ الْهُدَي بَعْدَ إِذْ جَاءَكُم﴾ 🔹 اين صحيفه‌هاي الهي, دعوت‌نامه است آن ﴿فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا﴾ دعوت‌نامه است، براي شما حق آمده است ﴿قَد تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ﴾ شده است. خب مي‌خواستيد حرف ما را گوش ندهيد ﴿بَعْدَ إِذْ جَاءَكُم﴾ 🔸يك وقت است كسي در اثر جهل به موضوع، جهل به حكم، خط، سهو، نسيان، اضطرار، الج، اجبار به گناه تن در داد كه بر اساس حديث رفع گناه نيست «رفع عن امّتي تسع»، اينها كه گناه نيست! اما اگر كسي به طرف گناه رفته است كيفر مي‌بيند مستكبران به مستضعفان مي‌گويند حق به طرف شما آمد، نصاب بلوغ را گذراند بنابراين ﴿بَلْ كُنتُم مُّجْرِمِينَ﴾. 🔹 مستكبرين در جواب مي‌گويند كه ما هيچ علّيتي براي تبهكاري شما نداريم راه باز بود اينها جزء شياطين‌الانس هستند حرف‌هاي اين شياطين‌الانس با آن ابليس اصلي يكي در مي‌آيد ابليس اصلي مي‌گويد من دعوت كردم شما خواستيد نياييد من غير از دعوت يعني وسوسه، كار ديگري نكردم عقل و فطرت از درون، شما را دعوت كردند، انبيا و اولياي معصومين(عليهم السلام) از بيرون شما را دعوت كردند خب شما مي‌خواستيد به آن دعوت‌ها پاسخ بدهيد. همان حرف را مستكبران ابليس‌صفت به مستضعفان مي‌گويند: ﴿قَالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا أَنَحْنُ صَدَدْنَاكُمْ عَنِ الْهُدَي بَعْدَ إِذْ جَاءَكُم﴾ 🔸در دنيا كه هدايتي را معتقد نبودند در آخرت كه برايشان روشن شد كه مي‌گويند: ﴿رَبَّنَا ابْصَرْنَا وَسَمِعْنَا﴾ مي‌فهمند وحي و نبوّت، هدايت بود. 🔹 در قيامت به مستضعفان مي‌گويند اين هدايت الهي در دنيا به شما رسيده است. ما كه جلوي شما را نگرفتيم ما كرديم ما لانه فساد و مركز فساد درست كرديم. شما مي‌خواستيد نياييد! ﴿أَنَحْنُ صَدَدْنَاكُمْ عَنِ الْهُدَي بَعْدَ إِذْ جَاءَكُم بَلْ كُنتُم مُّجْرِمِينَ﴾ شما تبهكار بوديد اهل جُرم بوديد به دنبال ما راه افتاديد. @qurantehran
📇 خلاصه تفسیرآیه ۴۰ سوره مبارکه 🎤: برگرفته از جلسات تفسیر ایت الله (سایت اسراء) 🔸در آيه چهل فرمود: ﴿وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعاً﴾ يعني مشركاني كه عابدند و معبودهاي آنها هر كه هست همه اينها را در قيامت خدا جمع مي‌كند ﴿ثُمَّ يَقُولُ﴾ اين قولش سؤال است ﴿ثُمَّ يَقُولُ﴾ خداي سبحان كه حاشر همه است به ملائكه مي‌فرمايد آيا اين بت‌پرست‌ها شما را عبادت مي‌كردند ﴿أَهؤُلاَءِ إِيَّاكُمْ كَانُوا يَعْبُدُونَ﴾ خب عده‌اي ملائكه را عبادت مي‌كردند.  🔹 بعد از اينكه در اين سوره مباركه «سبأ» كه در مكه نازل شد اصول دين را تبيين فرمود و مشكل اصلي مشركان را هم درباره اصول دين بيان كرد، فرمود در قيامت عابد و معبود، همه را ما جمع مي‌كنيم چه آنها كه فرشته‌ها را عبادت مي‌كردند چه آنها كه قدّيسين بشر را عبادت مي‌كردند، چه آنها كه بت‌ها را عبادت مي‌كردند همه را جمع مي‌كنيم.   🔸 بعد وقتي محكمه تشكيل شد از فرشته‌ها سؤال مي‌كنيم كه اينها شما را عبادت مي‌كردند يا نه، فرشته‌ها در كمال ادب اولاً تسبيح و تنزيه دارند مي‌گويند: ﴿سُبْحَانَكَ﴾ بعد اصلاً عبادت آنها نسبت به خود را مطرح نمي‌كنند كه آنها نسبت به ما عابد بودند و ما معبود آنها بوديم اصلاً ذكر نمي‌كنند فقط مي‌گويند اينها جن را عبادت مي‌كردند اكثري‌شان به جن مؤمن بودند و هرگز ما به اين كار راضي نبوديم؛ لكن تصريح نمي‌كنند كه آنها ما را عبادت كردند و ما راضي نبوديم. اين در ولايت نشان مي‌دهد كه بين اينها و غير خدا هيچ رابطه‌اي نبود. @qurantehran
📇 خلاصه تفسیرآیه ۴۹ سوره مبارکه 🎤: برگرفته از جلسات تفسیر ایت الله (سایت اسراء) 🔹 ﴿قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا يُعِيدُ﴾ فرمود ما باطل را مغزكوب مي‌كنيم يعني حق را مثل تير قذف مي‌كنيم به مغز باطل مي‌رسد دِماغ و مغز باطل را مي‌كوبد و باطل از بين مي‌رود وقتي از بين رفت و مُرد حرفي براي گفتن ندارد. 🔹 نظام الهي كه مستقر شد نه جا براي باطل‌هاي كهنه است نه جا براي باطل‌هاي تازه. وجود مبارك پيغمبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) وقتي وارد مكه شدند و مكه را فتح كردند در آنجا همين آيه را خواندند و بت‌ها را ريختند دور ﴿جَاءَ الْحَقُّ﴾ وقتي حق آمد نه مجالي و جايي براي باطل‌هاي قبلي است نه جايي براي باطل‌هاي جديد. 🔹 بَدأ يعني ابتدا ﴿وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا يُعِيدُ﴾ يعني نه باطل ابتدايي نه باطل عودي، نه آن عادات و سنن باطل گذشته بايد برگردد نه باطل‌هاي جديدي بايد خودش را نشان بدهد اگر حق، باطل را مغزكوب كرد و آن را از بين برد جا براي باطل نيست چون مُرد و اگر ـ خداي ناكرده ـ باطلي چه باطل كهنه چه باطل جديد در نظامي راه پيدا كرد معلوم مي‌شود حق كاملاً نيامده بود. 🔹فرمود وقتي حق آمده حق اين‌طور نيست كه التقاطي باشد، حق اين‌طور نيست که اختلاطي باشد، حق اين‌طور نيست تلفيقي باشد. حق، نيست كه يك روز با اين‌قدر بسازد يا اين‌طور بسازد اصلاً با باطل نيست لذا جا براي باطل در نيست نه باطلِ كهنه و فرسوده، نه باطل نو و تازه در آمده ﴿قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ﴾ باطل يعني باطل نو باطل يعني عود باطل گذشته. در بيانات نوراني حضرت امير(سلام الله عليه) در عهدنامه مالك اين است كه بدترين وزر، وزراي رژيم سابق‌اند «إِنَّ شَرَّ وُزَرَائِكَ مَنْ كَانَ لِلْأَشْرَارِ قَبْلَكَ وَزِيراً» مبادا آنها را كه در دستگاه‌هاي ديگران كار مي‌كردند بياوري خب اين باطل است. 🔹 وقتي باطل مُرد نه جا براي نوآوري آن است نه جا براي بازگشت مطالب كهن آن است. @qurantehran
🌺صفحه ۴۲۸ مصحف شریف 🌸 سوره مبارکه ━═🌸━⊰🍃💔🍃⊱━🌸═━ @qurantehran
🌺صفحه ۴۲۹ مصحف شریف 🌸 سوره مبارکه ━═🌸━⊰🍃💔🍃⊱━🌸═━ @qurantehran
🌺صفحه ۴۳۰ مصحف شریف 🌸 سوره مبارکه ━═🌸━⊰🍃💔🍃⊱━🌸═━ @qurantehran
🌺صفحه ۴۳۱ مصحف شریف 🌸 سوره مبارکه ━═🌸━⊰🍃💔🍃⊱━🌸═━ @qurantehran
🌺صفحه ۴۳۲ مصحف شریف 🌸 سوره مبارکه ━═🌸━⊰🍃💔🍃⊱━🌸═━ @qurantehran
🌺صفحه ۴۳۳ مصحف شریف 🌸 سوره مبارکه ━═🌸━⊰🍃💔🍃⊱━🌸═━ @qurantehran
🌺صفحه ۴۳۴ مصحف شریف 🌸 سوره مبارکه و ━═🌸━⊰🍃💔🍃⊱━🌸═━ @qurantehran
إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَاءُ خدای‌من‌هر‌که‌را‌بخواهد‌روزی‌وسیع‌می‌دهد! (سوره / آیه ۳۶) قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: لا یَنْبَغی لِحامِلِ القُرآنِ إنْ یَظِنَّ إنَّ أحَداً أُعطیَ إفْضَلَ مِمّا اُعطیَ لأنَّه لَوْ مَلِکَ الدُّنیا بأسْرِها لَکانَ القرْآنُ أفْضَلَ مِمّا مَلَکَهُ. 📚 مستدرک الوسایل، ج ۴، ص ۲۳۷ ✅ برای حامل قرآن سزاوار نیست گمان کند چیزی بهتر از آنچه به او داده شده به دیگری داده شده است زیرا اگر او مالک تمام دنیا می‌شد قرآن از آنچه او صاحبش شده بود برتر می‌بود. 💶خیلی چیزها در عالم معامله میشوند، میشود ارزش گذاریشان کرد، میشود برای به دست آوردن یا نیاوردنشان حساب و کتاب کرد که اگر می ارزید سراغشان برویم. ☝️اما... بعضی چیزها قابل معامله و ارزشگذاری نیستند، حتی با دنیا، با تمام امکانات و خوشی ها و زیبایی هایش! اما حفظ قرآن جای حساب و کتاب نیست، جای تردید نیست، شک نکن این ارزشمندترین هدیه ای است که خدا به بندگانش عطا میکند. هرچه برای به دست آوردنش بدهی زیاد نیست. https://eitaa.com/qurantehran