📔#نهجالبلاغه_خوانی
📜مطالعه #خطبههای_نهجالبلاغه در ۲۲۶ روز
🗓#سهم_روز_170
🔰#ترجمه_خطبه_186 (در اصول کافی ج ۱ ص ۱۳۱ آمده است، که این سخنرانی در شهر کوفه ایراد شد و پیرامون توحید و خداشناسی است که اصول علمی آن در هیچ خطبهای یافت نمیشود.)
1⃣ شناساندن صحیح خداوند سبحان
✍کسی که کیفیّتی برای خدا قایل شد، یگانگی او را انکار کرده، و آن کس که همانندی برای او قرار داد، به حقیقت خدا نرسیده است. کسی که خدا را به چیزی تشبیه کرد، به مقصد نرسید. آن کس که به او اشاره کند یا در وَهم آورد، خدا را بینیاز ندانسته است.
هرچه که ذاتش شناخته شده باشد، آفریده است، و آنچه در هستی به دیگری متّکی باشد، دارای آفریننده است. سازندهای غیر محتاج به ابزار، اندازه گیرندهای بینیاز از فکر و اندیشه، و بینیاز از یاری دیگران است. با زمانها همراه نبوده، و از ابزار و وسایل کمک نگرفته است. هستی او برتر از زمان، و وجود او بر نیستی مقدّم است، و ازلیّت او را آغازی نیست. با پدید آوردن حواس، روشن میشود که حواسّی ندارد، و با آفرینش اشیاء متضاد، ثابت میشود که دارای ضدّی نیست، و با هماهنگ کردن اشیاء دانسته میشود که همانندی ندارد. خدایی که روشنی را با تاریکی، آشکار را با نهان، خشکی را با تری، گرمی را با سردی، ضدّ هم قرار داد و عناصر متضاد را با هم ترکیب و هماهنگ کرد، و بین موجودات ضدِّ هم، وحدت ایجاد کرد، آنها را که با هم دور بودند نزدیک کرد، و بین آنها که با هم نزدیک بودند فاصله انداخت. خدایی که حدی ندارد، و با شماره محاسبه نمیگردد، که همانا ابزار و آلات، دلیل محدود بودن خویشند و به همانند خود اشاره میشوند.
اینکه میگوییم موجودات از فلان زمان پدید آمدهاند، پس قدیم نمیتوانند باشند و حادثند، و اینکه میگوییم حتما پدید آمدند، اَزَلی بودن آنها رد میشود، و اینکه میگوییم اگر چنین بودند کامل میشدند، پس در تمام جهات کامل نیستند. خدا با خلق پديدهها در برابر عقلها جلوه کرد، و از مشاهده چشمها برتر و والاتر است، و حرکت و سکون در او راه ندارد، زیرا او خود حرکت و سکون را آفرید، چگونه ممکن است آنچه را که خود آفریده در او اثر بگذارد؟ یا خود از پدیدههای خویش اثر پذیرد؟ اگر چنین شود، ذاتش چون دیگر پديدهها تغییر میکند، و اصل وجودش تجزیه میپذیرد، و دیگر اَزَلی نمیتواند باشد، و هنگامی که (به فرض محال) آغازی برای او تصوّر شود، پس سرآمدی نیز خواهد داشت، و این آغاز و انجام، دلیل روشن نقص، و نقصان و ضعف دلیل مخلوق بودن، و نیاز به خالقی دیگر داشتن است. پس نمیتواند آفریدگار همه هستی باشد، و از صفات پروردگار که «هیچ چیز در او مؤثر نیست، و نابودی و تغییر و پنهان شدن در او راه ندارد» خارج شود.
💠منبع: نرمافزار نهجالبلاغه نوین
🆔 @Quranvahlebeyt
📔#نهجالبلاغه_خوانی
📜مطالعه #خطبههای_نهجالبلاغه در ۲۲۶ روز
🗓#سهم_روز_171
🔰#ترجمه_خطبه_186 (در اصول کافی ج ۱ ص ۱۳۱ آمده است، که این سخنرانی در شهر کوفه ایراد شد و پیرامون توحید و خداشناسی است که اصول علمی آن در هیچ خطبهای یافت نمیشود.)
2⃣ والاتر از صفات پديدهها
✍خدا فرزندی ندارد تا فرزند دیگری باشد، و زاده نشده تا محدود به حدودی گردد، و برتر است از آن که پسرانی داشته باشد، و منزه است که با زنانی ازدواج کند. اندیشهها به او نمیرسند تا اندازهای برای خدا تصور کنند، و فکرهای تیزبین نمیتوانند او را درک کند، تا صورتی از او تصوّر نمایند. حواس از احساس کردن او عاجز، و دستها از لمس کردن او ناتوان است و تغییر و دگرگونی در او راه ندارد، و گذشت زمان تأثیری در او نمیگذارد. گذران روز و شب او را سالخورده نسازد، و روشنایی و تاریکی در او اثر ندارد. خدا با هیچ یک از اجزاء و جوارح و اعضاء و اندام، و نه با عَرَضی از اعراض، و نه با دگرگونیها و تجزیه، وصف نمیگردد.
برای او اندازه و نهایتی وجود ندارد، و نیستی و سرآمدی نخواهد داشت؛ چیزی او را در خود نمیگنجاند که بالا و پایینش ببرد، و نه چیزی او را حمل میکند که کج یا راست نگه دارد؛ نه در درون اشیاء قرار دارد و نه بیرون آن؛ حرف میزند نه با زبان و کام و دهان؛ میشنود نه با سوراخهای گوش و اعضاء شنوایی؛ سخن میگوید نه با به کار گرفتن الفاظ در بیان؛ حفظ میکند نه با رنج به خاطر سپردن؛ میخواهد نه با به کار گیری اندیشه؛ دوست دارد و خشنود میشود نه از راه دلسوزی؛ دشمن میدارد و به خشم میآید نه از روی رنج و نگرانی. به هرچه اراده کند، میفرماید «باش»، پدید میآید نه با صوتی که در گوشها نشیند، و نه فریادی که شنیده شود، بلکه سخن خدای سبحان همان کاری است که ایجاد میکند.
💠منبع: نرمافزار نهجالبلاغه نوین
🆔 @Quranvahlebeyt
📔#نهجالبلاغه_خوانی
📜مطالعه #خطبههای_نهجالبلاغه در ۲۲۶ روز
🗓#سهم_روز_172
🔰#ترجمه_خطبه_186 (در اصول کافی ج ۱ ص ۱۳۱ آمده است، که این سخنرانی در شهر کوفه ایراد شد و پیرامون توحید و خداشناسی است که اصول علمی آن در هیچ خطبهای یافت نمیشود.)
3⃣ شناخت قدرت پروردگار
✍پیش از او چیزی وجود نداشته و گرنه خدای دیگری میبود.
نمیشود گفت: «خدا نبود و پدید آمد» که در آن صورت صفات پديدهها را پیدا میکند، و نمیشود گفت: «بین خدا و پديدهها جدایی است» و «خدا بر پديدهها برتری دارد» تا سازنده و ساخته شده، همانند تصوّر شوند، و خالق و پدید آمده به یکدیگر تشبیه گردند. مخلوقات را بدون استفاده از طرح و الگوی دیگران آفرید، و در آفرینش پديدهها از هیچ کسی یاری نگرفت. زمین را آفرید و آن را بر پا نگهداشت، بدون آنکه مشغولش سازد، و در حرکت و بیقراری، آن را نظم و اعتدال بخشید، و بدون ستونی آن را به پاداشت، و بدون استوانهها بالایش برد، و از کجی و فرو ریختن نگهداشت و از سقوط و درهم شکافتن حفظ کرد. میخ های زمین را محکم، و کوههای آن را استوار، و چشمههایش را جاری، و درّهها را ایجاد کرد. آنچه بنا کرده به سُستی نگرایید، و آنچه را توانا کرد ناتوان نشد.
خدا با بزرگی و قدرت بر آفریدهها حاکم است، و با علم و آگاهی از باطن و درونشان با خبر است، و با جلال و عزت خود از همه برتر و بالاتر است. چیزی از فرمان او سرپیچی نمیکند، و چیزی قدرت مخالفت با او را ندارد، تا بر او پیروز گردد، و شتابندهای از او توان گریختن ندارد که بر او پیشی گیرد، و به سرمایه داری نیاز ندارد تا او را روزی دهد.
همه در برابر او فروتنند، و در برابر عظمت او ذلیل و خوارند. از قدرت و حکومت او به سوی دیگری نمیتوان گریخت، که از سود و زیانش در امان ماند. همتایی ندارد تا با او برابری کند، و او را همانندی نیست که شبیه او باشد. اوست نابود کننده پديدهها پس از آفرینش، که گویا موجودی نبود.
💠منبع: نرمافزار نهجالبلاغه نوین
🆔 @Quranvahlebeyt
📔#نهجالبلاغه_خوانی
📜مطالعه #خطبههای_نهجالبلاغه در ۲۲۶ روز
🗓#سهم_روز_173
🔰#ترجمه_خطبه_186 (در اصول کافی ج ۱ ص ۱۳۱ آمده است، که این سخنرانی در شهر کوفه ایراد شد و پیرامون توحید و خداشناسی است که اصول علمی آن در هیچ خطبهای یافت نمیشود.)
4⃣ معاد و آفرینش دوباره پديدهها
✍نابودی جهان پس از پدید آمدن، شگفت آورتر از آفرینش آغازین آن نیست. چگونه محال است در صورتی که اگر همه جانداران جهان، از پرندگان و چهارپایان، آنچه در آغل است و آنچه در بیابان سرگرم چراست، از تمام نژادها و جنسها، درس نخوانده و انسانهای زیرک، گرد هم آیند تا پشهای را بیافرینند، توان پدید آوردن آن را ندارند، و راه پیدایش آن را نمیشناسند، که عقلهایشان سرگردان و در شناخت آن حیران میمانند، و نیروی آنها سُست و به پایان میرسد، و رانده و درمانده باز میگردند، آنگاه اعتراف به شکست میکنند، و اقرار دارند که نمیتوانند پشهای بیافرینند و از نابود ساختنش ناتوانند!.
و همانا پس از نابودی جهان، تنها خدای سبحان باقی میماند، تنهای تنها که چیزی با او نیست، آنگونه که قبل از آفرینش جهان چیزی با او نبود، نه زمانی و نه مکان، بیوقت و بیزمان. در آن هنگام مهلتها به سر آید، سالها و ساعتها سپری شود و چیزی جز خدای یگانه قهار باقی نمیماند که بازگشت همه چیز به سوی اوست.
پديدهها، چنان که در آغاز آفریده شدن قدرتی نداشتند، به هنگام نابودی نیز قدرت مخالفتی ندارند، زیرا اگر میتوانستند پایدار میماندند.
آفرینش چیزی برای خدا رنجآور نبوده و در آفرینش موجودات دچار فرسودگی و ناتوانی نشده است. موجودات را برای استحکام حکومتش نیافریده، و برای ترس از کمبود و نقصان پدید نیاورده است. آفرینش مخلوقات نه برای یاری خواستن در برابر همتایی بود که ممکن است بر او غلبه یابد، و نه برای پرهیز از دشمنی بود که به او هجوم آورد، و نه برای طولانی شدن دوران حکومت، و نه برای پیروز شدن بر شریک و همتایی مخالف، و نه برای رفع تنهایی. سپس همه موجودات را نابود میکند، نه برای خستگی از اداره آنها، و نه برای آسایش و استراحت، و نه به خاطر رنج و سنگینی که برای او داشتند، و نه برای طولانی شدن ملالآور زندگیشان، بلکه خداوند با لطف خود موجودات را اداره میفرماید، و با فرمان خود همه را برپا میدارد، و با قدرت خود همه را استوار میکند.
سپس بدون آنکه نیازی داشته باشد، بار دیگر همه را باز میگرداند، نه برای اینکه از آنها کمکی بگیرد، و نه برای رها شدن از تنهایی تا با آنها مأنوس شود، و نه آنکه تجربهای به دست آورد، و نه برای آنکه از فقر و نیاز به توانگری رسد، و یا از ذلت و خواری به عزت و قدرت راه یابد.
💠منبع: نرمافزار نهجالبلاغه نوین
🆔 @Quranvahlebeyt