eitaa logo
در محــــ قرآن و أهل بيت ــــضر
242 دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
1.7هزار ویدیو
765 فایل
✍برنامه کلی کانال تفسیر صوتی محسن قرائتی ترجمه تفسیری و پیام‌رسان برگزیده پیام‌های هر صفحه تلاوت شده و ... در کانال تخصصی تفسیر در محضر علامه جوادی آملی در خدمتتون هستیم @tafsire_tasnim114 📮راه ارتباطی @M_M_Ansari
مشاهده در ایتا
دانلود
📔 📜مطالعه در ۷۰ روز 🗓 🔰 (نامه به زیاد بن أبیه «سال ۳۹ هجری»، هنگامی که خبر رسید، معاویه به او نامه‌ نوشته و به بهانه این‌که زیاد برادر معاویه است، می‌خواهد او را فریب دهد.) 🔵 افشای توطئه معاویه نسبت به زیاد ✍اطلاع یافتم که معاویه برای تو نامه‌ای نوشته تا عقل تو را بلغزاند، و اراده تو را سُست کند. از او بترس که شیطان است، و از پیشِ رو، و پشت سر، و از راست و چپ به سوی انسان می‌آید تا در حال فراموشی، او را تسلیم خود سازد، و شعور و درکش را بِرُباید. آری! ابوسفیان در زمان عمر بن خطّاب ادّعایی بدون اندیشه و با وسوسه شیطان کرد که نه نَسَبی را درست می‌کند، و نه کسی با آن سزاوار ارث می‌شود. ادّعا کننده چونان شتری بیگانه است که در جمع شتران یک گلّه وارد شده تا از آبشخور آب آنان بنوشد، که دیگر شتران او را از خود ندانسته، و از جمع خود دور کنند. یا چونان ظرفی که بر پالان مرکبی آویزان و پیوسته از این سو بدان سو لرزان باشد. (وقتی زیاد نامه را خواند، گفت: به پروردگار کعبه سوگند که امام عليه‌السّلام به آنچه در دل من می‌گذشت گواهی داد. تا آن‌که معاویه او را به همکاری دعوت کرد.) 🔰 (نامه به فرماندار بصره عثمان بن حنیف انصاری در سال ۳۶ هجری، که دعوتِ مهمانیِ سرمایه‌داری از مردم بصره را پذیرفت.) 1⃣ ضرورت ساده زیستی کارگزاران پس از یاد خدا و درود! ای پسر حُنیف! به من گزارش دادند که مردی از سرمايه‌داران بصره، تو را به مهمانی خویش فراخواند و تو به سرعت به سوی آن شتافتی. خوردنی‌های رنگارنگ برای تو آوردند، و کاسه‌های پر از غذا پی در پی جلوی تو نهادند. گمان نمی‌کردم مهمانی مردمی را بپذیری، که نیازمندانشان با ستم محروم شده، و ثروتمندانشان بر سر سفره دعوت شده‌اند، اندیشه کن در کجایی و بر سر کدام سفره می‌خوری؟ پس آن غذایی که حلال و حرام بودنش را نمی‌دانی، دور بیفکن و آنچه را به پاکیزگی و حلال بودنش یقین داری مصرف کن. 💠منبع: نرم‌افزار نهج‌البلاغه نوین 🆔 @Quranvahlebeyt
📔 📜مطالعه در ۷۰ روز 🗓 🔰 (نامه به فرماندار بصره عثمان بن حنیف انصاری در سال ۳۶ هجری، که دعوتِ مهمانیِ سرمایه‌داری از مردم بصره را پذیرفت.) 2⃣ امام الگوی ساده زیستی ✍آگاه باش! هر پیروی را امامی است که از او پیروی می‌کند و از نور دانشش روشنی می‌گیرد. آگاه باش! امام شما از دنیای خود به دو جامه فرسوده و دو قرص نان رضایت داده است، بدانید که شما توانایی چنین کاری را ندارید، امّا با پرهیزکاری و تلاش فراوان و پاکدامنی و راستی، مرا یاری دهید. پس سوگند به خدا! من از دنیای شما طلا و نقره‌ای نیندوخته، و از غنیمت‌های آن چیزی ذخیره نکرده‌ام؛ بر دو جامه کهنه‌ام جامه‌ای نیفزودم، و از زمین دنیا حتی یک وجب در اختیار نگرفتم و دنیای شما در چشم من از دانه تلخ درخت بلوط ناچیزتر است!. آری! از آنچه آسمان بر آن سایه افکنده، فَدَک در دست ما بود که مردمی بر آن بُخل ورزیده، و مردمی دیگر سخاوتمندانه از آن چشم پوشیدند، و بهترین داور خداست. مرا با فَدَک و غیر فَدَک چه کار؟ در حالی که جایگاه فردای آدمی گور است، که در تاریکی آن، آثار انسان نابود و اخبارش پنهان می‌گردد، گودالی که هرچه بر وسعت آن بیفزایند، و دست‌های گورکن فراخش نماید، سنگ و کلوخ آن را پر کرده، و خاک انباشته رخنه‌هایش را مسدود کند. من نفس خود را با پرهیزکاری می‌پرورانم، تا در روز قیامت که هراسناک‌ترین روزهاست در أمان، و در لغزشگاه‌های آن ثابت قدم باشد. من اگر می‌خواستم، می‌توانستم از عسل پاک، و از مغز گندم، و بافته‌های ابریشم، برای خود غذا و لباس فراهم آورم، امّا هیهات که هوای نفس بر من چیره گردد، و حرص و طمع مرا وادارد که طعام‌های لذیذ برگزینم، در حالی که در «حجاز» یا «یمامه» کسی باشد که به قرص نانی نرسد، و یا هرگز شکمی سیر نخورد، یا من سیر بخوابم و پیرامونم شکم هایی که از گرسنگی به پُشت چسبیده، و جگرهای سوخته وجود داشته باشد، یا چنان باشم که شاعر گفت: «این درد تو را بس که شب را با شکم سیر بخوابی و در اطراف تو شکم هایی گرسنه و به پُشت چسبیده باشند». آیا به همین رضایت دهم که مرا امیرالمؤمنین عليه‌السّلام خوانند و در تلخی‌های روزگار با مردم شریک نباشم و در سختی‌های زندگی الگوی آنان نگردم؟ آفریده نشده‌ام که غذاهای لذیذ و پاکیزه مرا سرگرم سازد، چونان حیوان پرواری که تمام همّت او علف، و یا چون حیوان رها شده که شغلش چریدن و پر کردن شکم بوده، و از آینده خود بی‌خبر است. آیا مرا بیهوده آفریدند؟ آیا مرا به بازی گرفته‌اند؟ آیا ریسمان گمراهی در دست گیرم و یا در راه سرگردانی قدم بگذارم؟. گویا می‌شنوم که شخصی از شما می‌گوید: «اگر غذای فرزند ابی‌طالب همین است، پس سُستی او را فرا گرفته و از نبرد با هماوردان و شجاعان باز مانده است». آگاه باشید! درختان بیابانی، چوبشان سخت‌تر، و درختان کناره جویبار پوستشان نازک‌تر است. درختان بیابانی که با باران سیراب می‌شوند آتش چوبشان شعله‌ورتر و پر دوام تر است. من و رسول خدا صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ چونان روشنایی یک چراغیم، یا چون آرنج به یک بازو پیوسته‌ایم. به خدا سوگند! اگر اعراب در نبرد با من پشت به پشت یکدیگر بدهند، از آن روی بر نتابم، و اگر فرصت داشته باشم به پیکار همه می‌شتابم، و تلاش می‌کنم که زمین را از این شخص مسخ شده «معاویه» و این جسم کج اندیش، پاک سازم تا گِل و کلوخ از میان دانه‌ها جدا گردد. 💠منبع: نرم‌افزار نهج‌البلاغه نوین 🆔 @Quranvahlebeyt
📔 📜مطالعه در ۷۰ روز 🗓 🔰 (نامه به فرماندار بصره عثمان بن حنیف انصاری در سال ۳۶ هجری، که دعوتِ مهمانیِ سرمایه‌داری از مردم بصره را پذیرفت.) 3⃣ امام و دنیای دنياپرستان ✍ای دنیا! از من دور شو، مَهارت را بر پشت تو نهاده، و از چنگال‌های تو رهایی یافتم، و از دام‌های تو نجات یافته، و از لغزشگاه‌هایت دوری گزیده‌ام. کجایند بزرگانی که به بازیچه‌های خود فریبشان داده‌ای؟ کجایند امت‌هایی که با زَر و زیورت آن‌ها را فریفتی که اکنون در گورها گرفتارند و درون لَحَدها پنهان شده‌اند!؟. ای دنیا! به خدا سوگند! اگر شخصی دیدنی بودی، و قالب حس کردنی داشتی، حدود خدا را بر تو جاری می‌کردم، به جهت بندگانی که آن‌ها را با آرزوهایت فریب دادی، و ملت‌هایی که آن‌ها را به هلاکت افکندی، و قدرتمندانی که آن‌ها را تسلیم نابودی کردی، و هدف انواع بلاها قرار دادی که دیگر راهِ پس و پیش ندارند، امّا هیهات! کسی که در لغزشگاه تو قدم گذارد سقوط خواهد کرد، و آن کس که بر امواج تو سوار شد غرق گردید، کسی که از دام‌های تو رهایی یافت پیروز شد، آن کس که از تو به سلامت گذشت نگران نیست که جایگاهش تنگ است، زیرا دنیا در پیش او چونان روزی است که گذشت. از برابر دیدگانم دور شو، سوگند به خدا! رامِ تو نگردم که خوارم سازی و مهارم را به دست تو ندهم که هر کجا خواهی مرا بکشانی. به خدا سوگند! سوگندی که تنها اراده خدا در آن است، چنان نفس خود را به ریاضت وادارم که به یک قرص نان، هرگاه بیابم شاد شود، و به نمک به جای نان خورش قناعت کند، و آن‌قدر از چشم‌ها اشک ریزم که چونان چشمه‌ای خشک در آید، و اشک چشمم پایان پذیرد. آیا سزاوار است که چرندگان، فراوان بخورند و راحت بخوابند، و گله گوسفندان پس از چرا کردن به آغُل رو کنند، و علی نیز [ همانند آنان ] از زاد و توشه خود بخورد و استراحت کند؟ چشمش روشن باد! که پس از سالیان دراز، چهارپایان رها شده، و گله‌های گوسفندان را الگو قرار دهد!!. خوشا به حال آن کس که مسؤولیت های واجب را در پیشگاه خدا به انجام رسانده، و در راه خدا هرگونه سختی و تلخی را به جان خریده، و به شب زنده‌دارى پرداخته است، و اگر خواب بر او چیره شده بر روی زمین خوابیده، و کف دست را بالین خود قرار داده و در گروهی است که ترس از معاد خواب را از چشمانشان ربوده، و پهلو از بسترها گرفته، و لبهایشان به یاد پروردگار در حرکت و با استغفار طولانی گناهان را زدوده‌اند: «آنان حزب خداوند هستند و همانا حزب خدا رستگار است». پس از خدا بترس ای پسر حُنیف! و به قرص‌های نان خودت قناعت کن، تا تو را از آتش دوزخ رهایی بخشد. 💠منبع: نرم‌افزار نهج‌البلاغه نوین 🆔 @Quranvahlebeyt