eitaa logo
رادیو بانور 🎙️
5.3هزار دنبال‌کننده
992 عکس
275 ویدیو
56 فایل
🎙رادیو بانور | روایت بانوان کنشگر محله 🔻 بازخود و معرفی سوژه و خاطره: @revayat_banoor
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 اگه خانم انگشت باف رو «خانم کتاب» خطاب کنیم اصلا بی‌راه نیست :) بانویی که زندگی‌اش رو وقف ترویج کتابخوانی در محله کرده. داستان این تصاویر رو در قسمت چهاردهم رادیو بانور گوش کنید. داستانی جذاب با عنوان «طلای کاغذی» 🔸 www.mehrvare-banoor.ir 🔸 @radio_banoor
🍉🍉🍉 وقتی به شب یلدا فکر می‌کنید، چه خاطره پر رنگی توی ذهنتون میاد؟ 🔰 اگه در شب یلدایی، دلی رو شاد کردید، یا اتفاق متفاوتی رو در مسجد یا محله‌تون رقم زدید، یا اینکه مهمون خونه‌ی سوت و کوری شدید و چراغ اون خونه رو روشن نگه داشتید، خاطره‌اش رو از طریق آیدی @mhm_asadi ارسال کنید. 🔹 ما با این خاطرات شما چی کار می‌کنیم؟ با انتشار شماره چهارم گاهنامه الگوی سوم، جواب این سوال رو دریافت می‌کنید. منتظر سیل خاطرات متفاوت شما از شب یلدا هستیم :) 🔸 www.mehrvare-banoor.ir 🔸 @radio_banoor
✍🏻اندک اندک، جمع کلماتی که بار مهربانی یلدایی شما را به دوش می کشند، خودشان را به یکدیگر می رسانند... شما هم از زیبایی یلدای سال‌های پیش‌تان با ما بگویید... اینجا منتظرتان هستیم: 👇🏻 🔻@mhm_asadi 🔸 www.mehrvare-banoor.ir 🔸 @radio_banoor
🔰 یک روز تک و تنها راه افتادم سمت بیمارستان. با ایما و اشاره از دکتر خواستم یکبار دیگر مرا تحت عمل جراحی قرار دهد. با تندی گفت: «تو خسته نشدی دختر؟ تو خوب نمی‌شی! تو نمی‌تونی حرف بزنی!» سرم را پایین انداختم و بغض کردم. 🎤 راس ساعت ۱۱ منتظر انتشار پانزدهمین قسمت رادیو بانور باشید... 🔸 www.mehrvare-banoor.ir 🔸 @radio_banoor
23 سال انتظار برای اولین سلامرادیو بانور - قسمت پانزدهم.mp3
زمان: حجم: 13.6M
🎙رادیو بانور 🔸 قسمت پانزدهم: 23 سال انتظار برای اولین سلام به روایت خانم فرشته قادری - شهرستان بهارستان، استان تهران 📍«...یک روز تک و تنها راه افتادم سمت بیمارستان. با ایما و اشاره از دکتر خواستم یکبار دیگر مرا تحت عمل جراحی قرار دهد. با تندی گفت: «تو خسته نشدی دختر؟ تو خوب نمی‌شی! تو نمی‌تونی حرف بزنی!» سرم را پایین انداختم و بغض کردم...» 🔸 www.mehrvare-banoor.ir 🔸 @radio_banoor
رادیو بانور 🎙️
🎙رادیو بانور روایت گره‌گشایی بانوان محله قسمت دوم: خانه من اینجاست به روایت زهرا جلالی - خراسان جنو
🔰 قسمت دوم رادیو بانور رو یادتون هست؟ در اون قسمت، داستان تلاش خانم جلالی برای تاسیس یک کانون فرهنگی در مسجد محله رو روایت کردیم. حالا خانم جلالی این پیام دلگرم کننده رو برای ما فرستادند. 🌱چه خبر خوبی الحمدلله ✅ با این اتفاق و این پیام، دیگه هیچ توجیهی برای عدم ارسال خاطرات و قصه‌هاتون باقی نمی‌مونه :) همین حالا شیرین‌ترین خاطره از گره گشایی‌ها و فعالیت‌هاتون رو برای ما ارسال کنید. تا با افتخار روای شما در رادیو بانور باشیم. 🔸 http://www.mehrvare-banoor.ir 🔸 @radio_banoor
🔰 نماز که تمام شد بلند شدم تا خودم را به حسینیه کودکان برسانم. یک مرتبه مهدی جلویم را گرفت. «خانم فراممممررزی! امشب میشه منن نوحه بخخخخونم؟» خشکم زده بود. مهدی 9 سالش بود. وقت‌هایی که استرس می‌گرفت، با لکنت زبان صحبت می‌گرفت. اگر اجازه نمی‌دادم، توی ذوقش می‌خورد. چطور می‌خواستم بگویم نه نمی‌شود بخوانی؟ 🎤 راس ساعت ۱۱ منتظر انتشار شانزدهمین قسمت رادیو بانور باشید... 🔸 www.mehrvare-banoor.ir 🔸 @radio_banoor