eitaa logo
کانال شهیدابراهيم هادی ❤️رفیق شهیدم❤️
5هزار دنبال‌کننده
25هزار عکس
15.9هزار ویدیو
190 فایل
♡ولٰا تَحْسَبَّنَ الَّذینَ قُتِلوا في سَبیلِ اللِه اَمواتا بَل اَحیٰاعِندَ رَبهِم یُرزقون♡ شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 #باشهداتاشهادت ارتباط با خادم کانال👇👇 @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
١١مرداد سالروز شهادت آیت الله العظمی شیخ فضل الله نوری 🌹🍃
😢💔 ________________ " شرط‌شهید‌شدن،شهیدبودن‌است. اگر‌امروز‌بوی‌شهید‌از‌رفتار‌واخلاق‌کسی استشمام‌شد، شهادت‌نصیبش‌می‌شود. " ________________ 🌿 💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•°🌱یــاران امــام زمــانـی... 👌ڪلیپـی فـوق العـاده و قـابل تأمـل 🎤 استاد ╔━━━━๑ღ♥️ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید مصطفے صـدرزاده. @sadrzadeh1 @sadrzadeh1 🕊🕊🕊 https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092 ╚━━━━๑ღ♥️ღ๑━━━━╝
AUD-20210629-WA0104.
8.45M
👤حجت الاسلام امینی خواه ✏️آن سوی مرگ👆👆👆 (قسمت سی و سوم) 🌼➖➖➖➖➖➖🌼
یچیزی که نمیذاره دلمون با روحانی و دولتش صاف شه نبود شماست حاجی 💔 ... ولی ‏بابت هرچی حلالش کنیم بابت فرودگاه بغداد ‎حلالش نمیکنیم (:
الهی ... بین‌ ما و گناہ سیم‌ خاردار بکش" و این فاصله‌ را مین‌ گذاری‌ کن و ما را از ترکشِ‌ خمپاره‌های‌ گناه‌ حفظ‌ کن.... 🍃🕊 :)🌹
🌷شهید مطهری🌷 🏵آنان ڪه زیبایی اندیشه دارند، زیبایی تن را به نمایش نمیگذارند. 🌱🥀حجاب یعنی: دختر سیبی است🍎 ڪه باید از درخت سربلندی چیده شود، نه در پای علفهای هرز ... 🌱🥀حجاب یعنی: هنر پوشاندن، نه پوشیدنی ڪه از نپوشیدن بدتر است! 🌱🥀حجاب یعنی: دارای حریمی هستم ڪه هر ڪسی به آن راه ندارد. 🌱🥀حجاب یعنی: زاده ی عصر جاهلیت نیستم (وَلَا تَبَرَّجُنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّة...۳۳ سوره احزاب) 🌱🥀حجاب یعنی: لایڪ ارزشمند خدا، نه لایڪ بی ارزش بعضیا. 🌱🥀حجاب یعنی: حاضر نیستم برای پر رنگ شدن، هزار رنگ شوم. 🌱🥀حجاب_یعنی: هر ڪسی لایق دیدن زیبایی های من نیست. 🌱🥀حجاب یعنی: آزاد بودن از زندانی به نام: نظر دیگران!! 🌱🥀حجاب یعنی: پوشاندن و نمایان نکردن تمام بدن، نه فقط سر! 🌱🥀حجاب یعنی: بی نیازم از هر نگاهی جز نگاه خدا. 🌱🥀حجاب یعنی: من انتخاب میڪنم ڪه تو چه ببینی. 🌱🥀حجاب یعنی: زرهی در برابر چشمهای مریض. 🌱🥀حجاب یعنی: یک پیله تا پروانه شدن. 🌱🥀حجاب یعنی: احترام به حرمت های الهی. 🌱🥀حجاب یعنی: طعمه هوسرانی کسی نیستم. 🌱🥀حجاب یعنی: به جای شخص، شخصیت را دیدن. 🌱🥀حجاب یعنی: من یک انسانم نه یک وسیله. 🌱🥀حجاب یعنی:خون بهای شهیدان. 🌱🥀حجاب یعنی: حفاظت از زیبایی. 🌱🥀حجاب یعنی: حفاظت از امانت خدا. 🌱🥀حجاب یعنی: نماد هویت انسانی. 🌱🥀حجاب یعنی: صدفی بر گوهر وجود. 🌱🥀حجاب یعنی: محتاج جلب توجه نیستم. 🌱🥀حجاب یعنی: زن والاست نه کالا. 🌱🥀حجاب یعنی: اثبات تقدس زن. 🌱🥀حجاب یعنی: مراقبت از تقوا. 🌱🥀 حجاب یعنی: اعتماد به نفس. ❤️❤️❤️❤️ @rafiq_shahidam96 🌹🌹🌹 @rafiq_shahidam ❤️❤️❤️❤️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
توڪل‌بہ‌خدا✓ توسل‌بہ‌اهل‌بیت✓ توجہ‌بہ‌دو‌لب‌سیدعلۍ✓ والسلام✌️🏻 هیچ‌خبر‌دیگہ‌اے‌تو‌عالم‌نیست همہ‌دنیا‌رو‌گشتیم . . . خبرے‌نیست!•
هردم بہ گوشم مےرسد آوای زنگ قافلہ 🔔 ایڹ قافلہ ٺا دیگر ندارد فاصلہ 😞 ، یڪ زڹ میاڹ محملے اندر غم و ٺاب و ٺب است 😥 ، ایڹ زڹ صدایش آشناسٺ😍 🎼 ، ای وای بر مڹ است..!😱😭 ⌛️ ؟! 💔 🔹 حداکثری.🌸
کانال شهیدابراهيم هادی ❤️رفیق شهیدم❤️
🌈 #قسمت_ششم 🌈 #هرچی_تو_بخوای پوزخندی زد و گفت: _راحت باش... (به خودش اشاره کرد) _بگو من لیاقت تو
🌈 🌈 وقتی داشت میرفت لبخندی زد و گفت: _مراقب دلت باش.😊 همه ش به فکر 💭سهیل و نگاهها👀 و حرفهاش بودم... تناقض عجیبی داشت.🙄😑 خانواده سهیل مذهبی بودن ولی اینکه خودش اونطور رفتار میکرد،..🤔🙁 شاید بخاطر این باشه که از دچار تعارض شده. شاید اگه جواب سوالهاشو بگیره،رفتارش اصلاح بشه، ولی اگه بهم علاقه مند بشه،چی؟❣😐 مطمئن بودم نمیخوام باهاش ازدواج کنم.نمیخوام کنم.😕😣 تا بعدازظهر تو همین فکرها 💭😕🤔بودم و به هیچ نتیجه ای نمیرسیدم... رفتم خونه ی محمد.جمعه بود و محمد خونه بود. تا چشمم بهش افتاد،گفت: _سلام! اینقدر بهش فکر نکن.😁 -سلام.یعنی چی؟😟 -چند دقیقه ست ایستادی فقط نگاه میکنی،نه سلامی،نه حرفی،نه میای تو.😁 رفتم تو خونه و بالبخند گفتم: _هوش و حواس ندارم داداش،فکر کنم از دست رفتم.😃🙈 محمد باعصبانیت گفت: _حواست باشه ها،بگی میخوای باهاش ازدواج کنی...😠 پریدم وسط حرفش و گفتم: _از ارث محرومم میکنی یاشیر تو حلالم نمیکنی؟😜😂 من و مریم بلند خندیدیم.😂😂 محمد هم لبخند زد😁 و اومد دنبالم که از دستش فرار کردم😱🏃🏃♀ و رفتم پشت مریم قایم شدم، گفتم: _قربون داداش مهربونم که اینقدر نگران منه.😍☺️ از پشت مریم اومدم بیرون و روی مبل نشستم. محمد همونطوری که روی مبل می نشست گفت: _چرا گفتی درموردش فکر میکنی؟😕 مریم برامون چایی آورد.گفتم: _همون اول که دیدمش فهمیدم چرا گفتی آدمی نیست که من بخوام.گفت میخواد بعد ازدواج برگرده خارج منم گفتم به درد هم نمیخوریم.بعد عوض شد ولی نه... گفت همونجوری میشه که من بخوام. بالبخند تلخی گفتم:گفته ریش میذاره و دکمه یقه شو میبنده.😕😒 محمد گفت: _تو باور میکنی؟😟😐 -نمیتونم بهش اعتماد کنم.😕 -پس میخوای جواب منفی بدی دیگه؟😊 -جوابم منفیه ولی...🙁 -دیگه ولی نداره.😊☝️ -ولی شاید برای جواب منفی دادن زود باشه.😕 مریم گفت: _منظورت چیه؟وقتی جوابت منفیه میخوای پسر مردمو سرکار بذاری؟😑 -نه،من بهش گفتم جوابم منفیه ولی ازم خواست بیشتر باهم آشنا بشیم.😟🙁به نظرم بیشتر حس داره،احتمالا میخواد بدونه دختری مثل من چطوری به زندگی نگاه میکنه. محمد گفت: _اگه بهت علاقه مند بشه چی؟😐 -همه نگرانی منم همینه.اومدم پیش شما که بهم بگین چکار کنم.😒😕 محمد سرشو انداخت پایین و فکر میکرد. مریم نگاهی به من انداخت و بعد به لیوان چایی ش نگاه کرد. بعد مدتی مریم گفت: _محمد!چطوره اول تو باهاش صحبت کنی؟شاید بفهمی چی تو سرشه،شاید تو بتونی به جای زهرا کمکش کنی.😊 من و محمد اول به مریم نگاه کردیم و بعد به هم و باهم گفتیم: _این بهتره. سه تامون خندیدیم.😁😃😄 از خنده ی ما ضحی بیدار شد و اومد بغلم.👧🏻🤗وای خدا چقدر این دختر نازه.به اصرار ضحی شام خونه ی محمد بودم. شب محمد و مریم منو رسوندن خونه. وقتی احوالپرسی محمد با مامان و بابا تموم شد،مامان به من گفت: _خانم صادقی تماس گرفت،گفت یادشون رفت بپرسن کی زنگ بزنن برای گرفتن جواب.چقدر زمان میخوای تا جواب بدی؟ نگاهی به محمد انداختم وگفتم: _سه روز دیگه. یه کم بعد محمد و مریم خداحافظی کردن و رفتن. قبل ازخواب محمد پیام داد: 📲_شماره سهیل رو داری؟ براش نوشتم: 📲_نه. نوشت: 📲_یه جوری پیداش میکنم. فردا باید میرفتم دانشگاه.... شنبه ها با استادشمس کلاس نداشتم.مثل شنبه های دیگه کلاس رفتم و بعد ازکلاسهام تو بسیج بودم. وقتی از دفتر بسیج اومدم بیرون آقایی گفت: _ببخشید! خانم مهدی نژاد داخل دفتر بسیج هستن؟ نگاهش نمیکردم. گفتم: ... ادامه‌ دارد... 📚 نویسنده : بانو مهدی‌یار منتظرقائم http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c