کانال شهیدابراهيم هادی ❤️رفیق شهیدم❤️
. 🌺#شهید_شاهرخ_ضرغام (46) 🌺 . #اسیر 1 (#راوی : آقای محمد تهرانی) . آخر شب بود. #شاهرخ مرا صدا كرد و
🌺#شهید_شاهرخ_ضرغام (47) 🌺
.#اسیر 2
#آدمخوارها!!
(#راوی : آقای محمد تهرانی)
.
✍از فرماندهی اعلام شد: نيروهای دشمن از يکی از روستاها عقب نشينی کردند. قرار شد من به همراه #شاهرخ جهت شناسایی به آنجا برويم.🌾 معمولاً هم#شاهرخ بدون سلاح به شناسایی می رفت و با سلاح بر می گشت👋!!ساعت شش صبح و هوا روشن بود. کسی هم درآنجا نديديم. در حين شناسایی و در ميان خانه های مخروبه روستا يک دستشویی بود که نيروهای محلی قبلاً با چوب و حلبی ساخته بودند.#شاهرخ گفت: من نمی تونم تحمل کنم. میرم دستشویی!! گفتم: اينجا خيلی خطرناکه مواظب باش. من هم رفتم پشت يک ديوار و سنگر گرفتم. داشتم به اطراف نگاه می كردم. يکدفعه ديدم يک سرباز عراقی، اسلحه به دست به سمت ما می آيد👀. از بی خيالی او فهميدم که متوجه ما نشده. او مستقيم به محل دستشویی نزديک می شد. می خواستم به #شاهرخ خبر بدهم اما نمی شد.كسی همراهش نبود. از نگاه های متعجب او فهميدم راه را گم کرده. ضربان قلبم به شدت زياد شده بود. اگر #شاهرخ بيرون بيايد؟سرباز عراقی به مقابل دستشویی رسيد. با تعجب به اطراف نگاه كرد. يكدفعه#شاهرخ با ضربه لگد در را باز کرد😂 و فريادکشيد: وايسا!!سرباز عراقی از ترس😲 اسلحه اش را انداخت و فرار کرد.#شاهرخ هم به دنبالش می دويد. از صدای او من هم ترسيده بودم. رفتم و اسلحه اش را برداشتم. بالاخره#شاهرخ او را گرفت و به سمت روستا برگشت.
┄┅┅❅❁❅┅┅♥️
@rafiq_shahidam96
❁═══┅┄
《 کانال شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم ♥️👆》
کانال شهیدابراهيم هادی ❤️رفیق شهیدم❤️
🌺#شهید_شاهرخ_ضرغام (47) 🌺 .#اسیر 2 #آدمخوارها!! (#راوی : آقای محمد تهرانی) . ✍از فرماندهی اعلام شد:
✍سربازعراقی همينطورکه ناله والتماس می کرد می گفت: تو رو خدا منو نخور!!🙄 كمی عربی بلد بودم. تعجب کردم و گفتم: چی داری میگی؟!😃
سرباز عراقی آرام كه شد به #شاهرخ اشاره کرد و گفت: فرماندهان ما قبلاً مشخصات اين آقا را داده اند😫. به همه ما هم گفته اند: اگر اسير او شويد شما را میخورد😂!! برای همين نيروهای ما از اين منطقه و اين آقا میترسند.🤕
خيلی خنديديم. #شاهرخ گفت: من اين همه دنبالت دويدم و خسته شدم. اگه میخوای نخورمت😏 بايد منو تا سنگر نيروهامون کول کنی!😂😂😂
سرباز عراقی هم شاهرخ را کول کرد و حرکت کرديم. چند قدم که رفتيم گفتم: #شاهرخ، گناه داره تو صد و سی کيلو هستی اين بيچاره الان میميره. #شاهرخ هم پائين آمد و بعد از چند دقيقه به سنگر نيروهای خودی رسيديم و اسير را تحويل داديم.🤝
#شب بعد، سيد_مجتبی همه فرماندهان گروه های زير مجموعه فدائيان_اسلام را جمع کرد و گفت: برای گروه های خودتان، اسم انتخاب کنيد و به نيروهايتان کارت شناسایی بدهيد.🌿
شيران درنده، عقابان آتشين، اينها نام گروه های چريکی بود. #شاهرخ هم نام گروهش را گذاشت: #آدمخوارها!! سيد پرسيد: اين چه اسميه؟! شاهرخ هم ماجرای #كله_پاچه و اسير_عراقی را با خنده برای بچه ها تعريف کرد.😂🤝
#ادامه_دارد..
#حر_انقلاب_اسلامی_ایران
┄┅┅❅❁❅┅┅♥️
@rafiq_shahidam96
❁═══┅┄
《 کانال شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم ♥️👆》
کانال شهیدابراهيم هادی ❤️رفیق شهیدم❤️
✍سربازعراقی همينطورکه ناله والتماس می کرد می گفت: تو رو خدا منو نخور!!🙄 كمی عربی بلد بودم. تعجب کردم
.
بسم الله
.
🌺#شهید_شاهرخ_ضرغام (48) 🌺
.
#آدمخوارها 1
#مشروب_فروش
(#راوی :جمعی از دوستان شهيد)
.
#سيد_مجتبی_هاشمی فرماندهی بسيار خوش برخورد بود. بسياری از کسانی که از مراکز ديگر رانده شده بودند، جذب #سيد می شدند. سيد هم از ميان آنها رزمندگانی شجاع تربيت می کرد.
سيد با شناختی که از #شاهرخ داشت. بيشتر اين افراد را به گروه او يعنی آدم خوارها می فرستاد و از هر کس به ميزان توانایيش استفاده می کرد.
٭٭٭
پدر و پسری با هم به #جبهه آمده بودند. هر دو، قبل از #انقلاب #مشروب فروشی داشتند. روزهای اول هيچکس آنها را قبول نداشت. آنها هم هر کاری می خواستند می کردند. سيد آنها را به شاهرخ معرفی کرد. بعد از مدتی آنها به رزمندگان شجاعی تبديل شدند. الگو گرفتن از شاهرخ باعث شد که آنها اهل نماز و... شوند.
┄┅┅❅❁❅┅┅♥️
@rafiq_shahidam96
❁═══┅┄
《 کانال شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم ♥️👆》
کانال شهیدابراهيم هادی ❤️رفیق شهیدم❤️
. بسم الله . 🌺#شهید_شاهرخ_ضرغام (48) 🌺 . #آدمخوارها 1 #مشروب_فروش (#راوی :جمعی از دوستان شهيد) . #س
#شهید_شاهرخ_ضرغام (49)
#آدمخوارها 2
#مجید_گاوی
(#راوی جمعی از دوستان شهيد)
در آبادان شخصی بود که به مجيدگاوی مشهور بود.
می گفتند گنده لات اينجا بوده. تمام بدنش جای چاقو و شکستگی بود🔪. هرجا می رفت، يک کيف سامسونت پر از انواع کارد و چاقو همراهش بود. 💼🔪می خواست با عراقی ها بجنگد اما هيچکدام از واحدهای نظامی او را نپذيرفتند تا اينکه سيد او را تحويل #شاهرخ داد.#شاهرخ هم در مقابل اين افراد مثل خودشان رفتار میکرد.😉👋 کمی به چهره مجيد نگاه کرد. با همان زبان عاميانه گفت: ببينم، میگن يه روزی گنده لات آبادان بودی.😂 میگن خيلی هم جيگر داری💪، درسته!؟ بعد مکثی کرد و گفت: اما امشب معلوم میشه، با هم میريم جلو ببينم چيکاره ای⁉️!شب از مواضع نيروهای خودی عبور كرديم.🌄 به سنگرهای عراقی ها نزديک شديم🚶♂. #شاهرخ مجيد را صدا کرد و گفت: میری تو سنگراشون، يه افسر عراقی رو میکشی🤨 و اسلحه اش رو مياری✔️. اگه ديدم دل و جرات داری ميارمت تو گروه خودم.🤍🔪مجيد يه چاقو از تو کيفش برداشت و حرکت کرد🚶♂. دو ساعت🕰 گذشت و خبری از مجيد نشد.🥲
به #شاهرخ گفتم: اين پسر دفعه اولش بود.✌️
جلو، هنوز حرفم تمام نشده بود که در تاريکی شب احساس کردم کسی به سمت ما می آيد. اسلحه ام را برداشتم. يکدفعه#مجيد داد زد: نزن منم مجيد! پريد داخل سنگر و گفت: بفرمائيد اين هم اسلحه، #شاهرخ نگاهش کرد و با حالت تمسخرگفت: بچه، اينو از کجا دزديدی!؟مجيد يکدفعه دستش رو داخل كوله پشتی برد و چيزی شبيه توپ را آورد جلو. در تاريکی شب سرم را جلو آوردم. يکدفعه داد زدم: وای!! با دست جلوی دهانم را گرفتم، سر بريده يک عراقی در دستان مجيد بود.👋
┄┅┅❅❁❅┅┅♥️
@rafiq_shahidam96
❁═══┅┄
《 کانال شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم ♥️👆》
کانال شهیدابراهيم هادی ❤️رفیق شهیدم❤️
#شهید_شاهرخ_ضرغام (49) #آدمخوارها 2 #مجید_گاوی (#راوی جمعی از دوستان شهيد) در آبادان شخصی بود که ب
🌺#شهید_شاهرخ_ضرغام (50) 🌺
#آدمخوارها 3
#عاقبت_بخیری
(#راوی :جمعی از دوستان شهيد)
#شاهرخ که خيلی عادی به مجيدنگاه می کرد گفت: سر کدوم سرباز بدبخت رو بريدی⁉️
مجيد که عصبانی شده بود😠 گفت: به خدا سرباز نبود بيا اين هم درجه هاش،از رو دوشش کَندم. بعد هم تکه پارچه ای که نشانه درجه بود را به ما داد.#شاهرخ سری به علامت تائيد تکان داد و گفت: حالا شد، تو ديگه نيروی ما هستی.💪
مجيد فردا به آبادان رفت و چند نفر ديگر از رفقايش را آورد.🤝
.#مصطفی_ريش ، #حسين_کره_ای، #علی_ترياکی و... هر کدامشان ماجراهایی داشتند، اما جالب بود که همه اين نيروها مديريت #شاهرخ را قبول کرده بودند و روی حرف او حرفی نمی زدند🙂.
مثلاً #علی_ترياکی اصالتاً همدانی بود. قبل از انقلاب هم دانشجو بود و به زبان انگليسی مسلط بود. با توافق سيد يکی از اتاقهای هتل را داروخانه کرديم✨ و علی مسئول آنجا شد. #شاهرخ هم اسمش را گذاشت؛ علی دکتر!! علی بعدها مواد را ترك كرد و به يكی از رزمندگان خوب و شجاع تبديل شد. علی در عمليات كربلای پنج به شهادت رسيد🕊💐.شخص ديگری بود كه برای دزدی از خانه های مردم راهی خرمشهر شده بود🎥. او بعد از مدتی با سيد آشنا می شود و چون مكانی برای تامين غذا نداشت به سراغ سيد می آيد. رفاقت او با سيد به جایی رسيد كه همه كارهای گذشته را كنار گذاشت🤝🌾. او به يكی از رزمنده های خوب گروه #شاهرخ تبدیل شد
#ادامه_دارد
#حر_انقلاب_اسلامی_ایران
┄┅┅❅❁❅┅┅♥️
@rafiq_shahidam96
❁═══┅┄
《 کانال شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم ♥️👆》
کانال شهیدابراهيم هادی ❤️رفیق شهیدم❤️
🌺#شهید_شاهرخ_ضرغام (50) 🌺 #آدمخوارها 3 #عاقبت_بخیری (#راوی :جمعی از دوستان شهيد) #شاهرخ که خيلی عاد
🌺#شهید_شاهرخ_ضرغام (51) 🌺
#آدمخوارها 4
#بچه_لاتها
(#راوی :جمعی از دوستان شهيد)
✍در گروه پنجاه نفره ما همه تيپ آدمی حضور داشتند، از بچه های لات تهران و آبادان🔪😎 و... تا افراد تحصيل کرده ای مثلاصغرشعل هور که فارغ التحصيل از آمريکا بود. از افراد بی نمازی که در همان گروه نمازخوان شدند تا افراد نمازشب خوان😍. اکثر نيروهایی هم که جذب گروه فدائيان اسلام می شدند علاقمند پيوستن به گروه #شاهرخ بودند🤝
وقتی #شاهرخ در مقر بود و برای نمازجماعت می رفت همه بچه ها به دنبالش بودند. آن ايام #سيد_مجتبی امام جماعت ما بود. #دعای_توسل و #دعای_کميل را از حفظ برای ما می خواند و حال معنوی خوبی داشت🤲. در شرايطی که کسی به معنويت نيروها اهميت نمیداد، سيد به دنبال اين فعاليت ها بود و خوب نتيجه می گرفت.
#ادامه_دارد...
#شهید_شاهرخ_ضرغام
#حر_انقلاب_اسلامی_ایران
┄┅┅❅❁❅┅┅♥️
@rafiq_shahidam96
❁═══┅┄
《 کانال شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم ♥️👆》