eitaa logo
کانال شهیدابراهيم هادی 🖤رفیق شهیدم🖤
4.5هزار دنبال‌کننده
23هزار عکس
14.5هزار ویدیو
182 فایل
♡ولٰا تَحْسَبَّنَ الَّذینَ قُتِلوا في سَبیلِ اللِه اَمواتا بَل اَحیٰاعِندَ رَبهِم یُرزقون♡ شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 #باشهداتاشهادت ارتباط با خادم کانال👇👇 @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
👇👇 🌸یه شب حسین به اومد. جهت مَمهور کردن نامه های مردم دستش بود.مهر دقیقا شبیه مزارش بود. 🌸فقط کوچکتر و در اندازه مُهر بود. حتی متن های موجود در مهر شبیه رنگ موجود در سنگ مزارش بود. رنگ متنِ پاسدار شهید مدافع حرم در مهر مثل سنگ مزارش به رنگ بود. 🌸دیدم بعضی ها میدن و حسین همون جا پای نامه ها مهر می زنه. حسین گفت من ها نامه خیلی ها رو مهر می زنم. 🌸همون پنجشنبه خانمی رو سر مزار حسین دیدم. که خیلی هم نبود.داشت می کرد. 🌸از من پرسید شما خانواده شهید رو نمی شناسید؟ گفتم من هستم. من رو در گرفت و گفت، راستش من خیلی بودم. اصلا اهل دین و مذهب نبودم. یک روز که داشتم در شبکه های مجازی جستجو می کردم، با شهید معز غلامی آشنا شدم. 🌸خیلی منقلب شدم.در مورد شهید کردم. بعدها شهید رو در دیدم.این شهید در زندگی من تاثیر بسیاری گذاشت. 🌸باعث شد روز به روز حجابم بهتر بشه. سالها بود که اصلا نماز . ولی از وقتی که با شهید آشنا شدم نماز خوون شدم.من هم خوابی رو که دیده بودم برای اون خانم تعریف کردم... 😍 📚کتاب سرو قمحانه، ص 132 🌷 ❤️❤️❤️❤️ @ebrahimh شهید ابراهیم هادی و شهدای بهبهان
🌷آیـــت الله جـــاودان: اگر روی دل آدم بماند گرفتاری بار می آورد نشانه اش این اسـت که نیـم ساعت در مینشینیم ولی نمی ڪنیم این نشان می دهد که گرد و خاڪ ردی دل ما نشسته وگرنه ساختمان دل اینگونه است ڪه با روضـــه بســوزد. 💫💫💫💫 @ebrahimh 💫💫💫💫 http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
بر سید الشهداع از نماز شب بالاتر است.🌿 [آیت‌الله‌بهجت] @ebrahimh
بنام خدا شخصی از امام صادق (علیه السلام) پرسید : آقا جان!جدتان امام حسین (علیه السلام) الان کجاست؟ حضرت فرمودند: چقدر جثه تو کوچک است و چقدر سوال تو بزرگ است! بدن مبارک امام حسین (علیه السلام) در قبر است اما روح بزرگشان سمت راست عرش خدا نزد جد و پدر و مادرشان است و نظر مبارک امام حسین (علیه السلام) به دو مکان و موضع است: 1⃣ به زوار قبرش 2⃣ به مجالس عزایش آنگاه حضرت فرمودند: امام حسین (علیه السلام) از جد و پدر و مادر و برادرش خواهش می کنند که برای عزادارانش نمایند تا خدا آنان را بیامرزد. در روایتی دیگر امام حسین (علیه السلام) فرمودند: اگر کننده بر من می دانست که چه اجری نزد خداوند دارد شادی اش از اندوهش بیشتر می گردید. چشمه سار عشق، ص 10 قصص الحسینیه، ص 72 🖤🖤🖤🖤 @ebrahimh 🖤🖤🖤🖤🖤 http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
࿐᪥✧🍃🌸🍃✧᪥࿐ 🎤به گزارش مشرق، حجت‌الاسلام‌ سیدمفید حسینی کوهساری، رئیس مرکز ارتباطات و امور بین‌الملل حوزه‌های علمیه کشور و مدیرعامل خبرگزاری رسمی حوزه، چند وقت قبل چند نفری به قم آمده بودند و مهمان ما بودند اینها همه جوان‌های ۲۰ تا ۲۵ ساله بودند و این جوان ها ساکن بودند. 🌷بحث شهدا پیش آمد؛ به آنها گفتم شما از شهدای ایران چه کسی را می‌شناسید؟ گفتند «شهید حججی را می شناسیم»؛ سؤال کردم از شهید حججی چه می دانید؟ گفتند خاطرات شهید را خوانده بودیم و می دانیم، لذا با این که نه فارسی و نه عربی بلد بودند و به انگلیسی صحبت می کردند، کلی خاطره از شهید حججی نقل کردند. ⁉ آشنایی این افراد برای بنده عجیب بود، گفتم شاید چون تقریبا تازه شهید شده، این افراد او را می شناسند و به همین خاطر از آنها پرسیدم از شهیدان دفاع مقدس چه کسانی را می شناسید؟ گفتند خیلی ها را می شناسیم. برایم بسیار عجیب بود که جوانان غربی شهدای ما را می شناسند. به آنها گفتم چه کسی را می شناسید؟ گفتند « را می شناسیم»؛ بنده کتاب «سلام بر ابراهیم» که دو جلد است را خوانده بودم و شناخت آنها هم از این شهید از طریق همین کتاب بود. 🕟این جوانان نزدیک به نیم ساعت مشغول خاطره گفتن از شهید ابراهیم هادی بودند که برایم بسیار جالب بود؛ من خودم با اینکه کتاب شهید را خوانده بودم، اما اینقدر خاطره از این شهید در ذهن نداشتم که جوانان غربی تعریف کردند و نکته جالب این بود که در حین تعریف خاطرات شهید هادی، می کردند. ❁═══┅┄ ❤️❤️❤️❤️ @rafiq_shahidam96 ❤️❤️❤️❤️❤️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿ ✿❀رمان ✿❀ ✿❀نیمہ ݐــنہان ماه ۱۵ ✿❀قسمت توی بیمارستان دکتر که صورت رنگ پریده ام را دید،.. اجازه نداد حرف بزنم، با دست اشاره کرد به نیمکت بنشینم. - "آرام باشید خانم...حال ایشان....." چادرم را توی مشتم فشردم و هق هق کردم. +"به من دروغ نگو، است دارم می بینم هر روز ایوب می شود. هر روز می کشد. می بینم که هر روز میرد و زنده می شود. می دانم که ایوب است....." گردنم را کج کردم و آرام پرسیدم: _"رفته؟" دکتر سرش را پایین انداخت و سرد خانه را نشان داد. توی بغل زهرا وا رفتم. چقدر راحت پرسیدم: _ "ایوب رفته؟" امکان نداشت ایوب برای عملیاتی به جبهه نرود... و من پشت سرش نماز حاجت نخوانم. سر سجادت زار نزنم که برگردد. از فکر مو به تنم سیخ می شد. ایوب چه فکری درباره من می کرد؟ فکر می کرد از آهنم؟... فکر می کرد اگر آب شدنش را تحمل کنم نبودنش هم برایم ساده است؟... چی فکر می کرد که آن روز وسط شوخی هایمان درباره مرگ گفت: "حواست باشد بلند بلند گریه نکنی، سر وصدا راه نیاندازی، یک وقت وسط گریه و زاری هایت حجابت کنار نرود، ، حجاب هایم، کسی آن ها را . مواظب باش بگیرید، به اندازه کنید." زهرا آخرین قطره های آب قند را هم داد بخوردم. صدای داد و بیداد محمد حسین را می شنیدم. با لباس خاکی و شلوار پاره و خونی جلوی پرستارها ایستاده بود. خواستم بلند شوم، زهرا دستم را گرفت و کمک کرد. محمد حسین آمد جلو... صورت خیس من و زهرا را که دید، اخم کرد. _"مامان....بابا کجاست؟" به روایت همسر شهید بلندی شهلا غیاثوند
کانال شهیدابراهيم هادی 🖤رفیق شهیدم🖤
🌺#شهید_شاهرخ_ضرغام(63)🌺 #روزهای_آخر #سید (#راوی:) نیمه شب بود.وارد مقر نیروها در هتل شدم .همه ی بچ
🌺(63)🌺 #سید یکی ازبچه ها گفت: آقاســيدشــما که مــارونصف جون كــردي⁉️ مگهشــما اسيرنشده بوديد⁉️آخه عراقيها سر شــب اعلام كردند که شمارواسير گرفتند💔 پريدتوحرفش وگفت: چي ميگی!؟مادوتا ازاونهاگرفتيم🤝😂 هم به شوخي گفت: ما رو گرفتند و بردند توي ، بعد هم دوتا را به عنوان کادوبه مادادند😂 وبرگشــتيم. بعد ازيك ساعت شوخی و خنده به اتاقها رفتيم و خوابيديم😊 صبح فردا جلســهاي برگزارشد.نقشه هائي که آورده بودهمگي بررسي شد. با ارتش ودفترفرماندهی كل قوادرمنطقه هماهنگي لازم صورت گرفت. قرار شــد درغروب روز شانزده آذر نيروهاي باعبورازخطوط مقدمنبرددر شرق به مواضع دشمن حمله کنند وتا جاده پاكسازي كنند. سپس مواضع تصرف شده را تحويل بدهند.ســه روز تا شــروع عمليات مانده بود. شـب جمعه براي دعاي به مقرنيروهــادرهتل آمديم. ،همه نيروهايــش راآورده بود. رفتاراو خيلی عجيب شــده. وقتي دعاي را ميخواند در گوشه اي نشسته بود.از شدت شانه هايش ميلرزيد! باديدن اوناخوداگاه گريهام گرفت. سرش پائين ودستانش به سمت آسمان بود. مرتب مي گفت: # العفو... 😭 خيلی ســوزناك ميخواند💔 آخردعا گفت: نزديکه، اگه ما داريم کن و رونصيبمان کن🤲 ┄┅┅❅❁❅┅┅♥️ @rafiq_shahidam96 ❁═══┅┄ 《 کانال شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم ♥️👆》
اگه مثه شهیدا گریه کنی ، خیلی چیزا حل میشه . . اشکال ما هم توی همون گریه هست. اگه انقطاعی بشه ، حالمون اتصالی میشه و سیم وصل میشه!🌿
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄ حجت‌الاسلام‌ سیدمفید حسینی کوهساری، رئیس مرکز ارتباطات و امور بین‌الملل حوزه‌های علمیه کشور و مدیرعامل خبرگزاری رسمی حوزه در جلسه ای می گفت: مهمانان خارجی داشتیم. همه جوانان اروپایی بودند‌. آنجا بحث شهدا پیش آمد؛ به آنها گفتم شما از شهدای ایران چه کسی را می‌شناسید؟ گفتند «شهید حججی را می شناسیم»؛ سؤال کردم از شهید حججی چه می دانید؟ گفتند خاطرات شهید را خوانده بودیم و می دانیم، لذا با این که نه فارسی و نه عربی بلد بودند و به انگلیسی صحبت می کردند، کلی خاطره از شهید حججی نقل کردند. ⁉ آشنایی این افراد برای بنده عجیب بود، گفتم شاید چون شهید حججی تقریبا تازه شهید شده، این افراد او را می شناسند و به همین خاطر از آنها پرسیدم از شهیدان دفاع مقدس چه کسانی را می شناسید؟ گفتند خیلی ها را می شناسیم. برایم بسیار عجیب بود که جوانان غربی شهدای ما را می شناسند. به آنها گفتم چه کسی را می شناسید؟ گفتند « را می شناسیم» بنده کتاب «سلام بر ابراهیم» که دو جلد است را خوانده بودم و شناخت آنها هم از این شهید از طریق همین کتاب بود. 🕟 این جوانان نزدیک به نیم ساعت مشغول خاطره گفتن از شهید ابراهیم هادی بودند که برایم بسیار جالب بود؛ من خودم با اینکه کتاب شهید را خوانده بودم، اما اینقدر خاطره از این شهید در ذهن نداشتم که جوانان غربی تعریف کردند و نکته جالب این بود که در حین تعریف خاطرات شهید هادی، می کردند!! @rafiq_shahidam96
💔 سنگ قبر⬆️⬆️ ✅آیا با کمی و یک شما بر مزار من و امثال من را که با رفتن خود بر دوش تو گذاشته ایم از یاد خواهی برد یا نه؟ ما گرخواهیم بود!! ... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄