eitaa logo
🇵🇸راهـ ــ ــ صالحین 🇮🇷🛣️
954 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
3.6هزار ویدیو
94 فایل
باسلام به کانال "راه صالحین " خوش آمدید🌺 🤚در این مجال، راه صلحا را با هم مرور خواهیم کرد✋ ارتباط با ادمین: @habeb_1 این کانال مستقل بوده و به هیچ ارگانی متعلق نمی‌باشد
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 گزارش ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری: یکشنبه اول ماه رمضان خواهد بود 🔺️ بر اساس گزارش ستادهای استهلال و گروه‌های رصدی دفتر مقام معظم رهبری در سراسر کشور که به همراه تجهیزات رصدی در غروب امروز (جمعه) اقدام به استهلال کردند، رؤیت هلال ماه رمضان در غروب روز جمعه امکان پذیر نبوده است. بنابراین ماه شعبان ۳۰ روزه بوده و غرّه ماه رمضان ۱۴۴۳ روز یکشنبه ۱۴ فروردین ماه خواهد بود. 📝 گزارش استهلال ماه رمضان ۱۴۴۳: https://khl.ink/f/49965 رمضان مبارک 🌺 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• ✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇. 🌍eitaa.com/rahSalehin
روی هر عکسش زوم میکردم و چند ثانیه بهشون خیره میشدم خندید و گفت:فاطمه جانم من پیشتم واسه چی عکسامو نگاه میکنی؟ فاطمه:آخه نمیتونم به خودت نگاه کنم! محمد:چرا نمیتونی؟ فاطمه:آخه چشمات نمیزاره! محمد:چرا چشمام نمیزاره؟ برگشتم سمتشو به چشماش زل زدم منتظر نگاهم میکرد خواستم بحثُ عوض کنم. فاطمه:آلبوم بیارم عکس ببینیم؟ محمد:بیار ببینیم آلبوم های خانوادگی رو آوردم نصف عکس هارو دیدیم و بیشتر اعضای خانواده و فامیل رو بهش معرفی کردم. برگشت و گفت:عکسی از خودت نداری؟ آلبوم عکس های بچگیمو آوردمو دادم دستش با لذت به عکس ها نگاه میکرد به یک عکس رسید پرسید:این کیه؟ نمیدونستم چه جوابی بدم به پسر بچه ای که اشاره کرده بود زل زدم تو عکس بغل مصطفی بودم. فاطمه:مصطفی چند ثانیه مکث کرد و سراغ عکس های بعدی رفت از عکس هایی که با مصطفی گرفته بودم به سرعت میگذشت سراغ عکس های نوجَوونیم رفت که آلبوم رو ازش گرفتم با تعجب گفت:عه داشتم نگاه میکردما چرا گرفتی؟ فاطمه:آخه توعکس های نوجوونیم یخورده زشتم زد زیر خنده و آلبوم رو از دستم گرفت سعی کردم از دستش بگیرم که گفت:فاطمه پاره میشه ها بزار ببینم دیگه فاطمه:محمد اذیت نکن دیگه میبینی بهم میخندی... آلبوم رو داد بهم و گفت:باشه بیا نمیبینم قیافم رو مظلوم کردمو گفتم:قول میدی بهم نخندی؟ محمد:چرا بخندم آخه؟بده ببینم آلبوم رو باز کرد و شروع کرد به دیدن عکس ها به یه عکس زشتم که رسیدیم دستمو به صورتم گرفتمو گفتم:ای خدا آخه چرا این هارو نسوزوندم؟ یهو صدای خنده اش بلند شد که گفتم:دیدی دیدی خندیدی بهم! اصلا قهرم! بیشتر خندید. دستمو گرفت و گفت:خانومم من به حرف تو خندیدم نه به عکست. قند تو دلم آب شد وقتی اینجوری صدام کرد. قیافمو ناراحت نشون دادم که گفت:آخه اصلا دلیلی نداره واسه عکست خندید خیلی قشنگن درست مثله الانت خوشگل بودی البته الان خیلی خانوم و خوشگل ترشدی ولی بچگی هاتم خیلی بامزه بودی وقتی چیزی نگفتم ادامه داد:تو عکس های نوجوونی من رو ببینی چی میگی آخه؟مطمئنم اگه ببینیشون از اینکه عاشقم شدی پشیمون میشی!یک خلال دندونی بودم واس خودم. با اینکه از حرفاش خندم گرفته بود با صدایی جدی گفتم:پشیمون شم؟مگه من عاشقت شدم که پشیمون شم؟ آلبوم رو کنار گذاشت و گفت:نشدی؟ لبخند مرموزی زدمو گفتم:نه جدی شد و گفت:باشه با اینکه ترسیدم حرفمو باور کرده باشه قیافمو تغییر ندادمو جدی بودم از جاش بلند شد خدا خدا میکردم ناراحت نشده باشه رفت سمت در اتاق و گفت:من برم پیش مامان فاطمه:نرو محمد:چرا نرم؟ فاطمه:چون من از الان دلم برات تنگ شده بمون یخورده نگات کنم. لبخندی زد و روبه روم نشست. یخورده که گذشت گفت:اجازه هست همینطوری که شما نگام میکنی من به حفظ قرآنم ادامه بدم؟ از جام بلند شدمو یه قرآن براش آوردمو بهش دادم محمد:چرا اون قرآنُ به من دادی؟ همونطور که بهش نگاه میکردم گفتم:نمیدونم! چیزی نگفت و قرآنُ باز کرد به آیه ها نگاه میکرد و زیر لب آروم میخوند سرمو روی زانوهام گذاشتمو با لبخند بهش خیره شدم نمیدونم چقدر گذشت ولی هنوز مشغول خوندن قرآن بود دلم میخواست حتی جزئیات چهره اش رو تو ذهنم ثبت کنم چون نگاهش به من نبود میتونستم راحت حرفامو بهش بزنم. فاطمه:محمد من خیلی دوستت دارم اونقدر دوستت دارم که حتی وقتی روبه روم نشستی و نگاهت میکنم دلم برات تنگه اونقدر دوستت دارم که نمیتونم به غیر از تو به کسی یا چیز دیگه ای فکر کنم شب ها با فکر تو خوابم میبره صبح ها به یاد تو بیدار میشم وقت هایی که به تو فکر میکنم حالم خیلی خوبه بعد از حرف زدن با تو تا چند روز لبخند از روی لبم کنار نمیره وقتی کنارمی قلبم تند میزنه دلم میخواد بشینمو فقط نگات کنم به جبران روز هایی که اجازه نگاه کردن بهت رو نداشتم. از وقتی شروع کردم به حرف زدن دیگه نخوند فقط به قران نگاه میکرد. فاطمه:محمد من هنوز هم باورم نشده که تو الان مال منی! آروم‌خندیدم و ادامه دادم:راستی عطری که بیشتر اوقات میزنی رو خریدم هر وقت که دلم برات تنگ میشه درش و باز میزارم که بوش توی اتاقم پخش شه محمد هیچ آدمی توی این دنیا وجود نداره که به اندازه ی من عاشقت... مامان چندتا ضربه به در اتاق زد و گفت:فاطمه بچه ها الان میان ها!میوه ها رو تو ظرف نچیدی. صدای قدم هاش اومد و فهمیدم از اتاق دور شد.از اینکه بازم نتونستم حرفمو کامل کنم کلافه شدم. زدم رو پیشونیمو گفتم:مامان میدونه خیلی بد موقع سر میرسه؟ آخه چرا؟ محمد با خنده قرآنُ بوسید و بستش با احترام قرآنُ سر جاش گذاشت کنارم نشست و گفت:و هیچکی تو این دنیا پیدا نمیشه که به اندازه ی من عاشق فاطمه ام باشه. کنار ریحانه و سارا نشسته بودیم سارا بخاطر کارشوهرش چند وقتی و از تهران به ساری اومده بود داشت با ذوق از لباس جدیدی که خریده بود تعریف میکرد ریحانه هم با اشتیاق به حرف هاش گوش میکرد.... 🌍eitaa.com/rahSalehin
نگاهم به محمد بود که با خنده چیزی رو برای نوید تعریف میکرد نوید هم با صدای بلند به حرفاش میخندید نگاهمُ روی بابام که با لبخند به محمد خیره بود چرخوندم تغییر نگاه بابام به محمد به وضوح دیده میشد سارا زد روی پام و گفت:فاطمه نوید خیلی از آقا محمد خوشش اومده باورت نمیشه امشب بخاطر شوهر تو اومد اینجا قرار بود با دوستامون بیرون بریم. لبخند زدم چیز عجیبی نبود به نوید هم حق میدادم محمد اونقدری خوب بود که ناخودآگاه همه به سمتش جذب میشدن. فاطمه:ریحانه کجاست ؟ سارا:رفت دستشو بشوره!کجایی فاطمه؟حواست نیستا!داشتم میگفتم نوید خیلی از آقا محمد تو خونه تعریف میکنه!خدایی میترسم شوهرت شوهرمو مثل خودش کنه! خندیدمو گفتم:اینجوری بشه که خوشبحالته باید خداروشکر کنی چپ چپ نگام کرد که بلند تر بهش خندیدم رفتمو از آشپزخونه سفره برداشتم داشتم تنها پهن میکردم که محمد به کمکم اومد تا دست به چیزی میزدم میومد و ازم میگرفت و خودش روی سفره میبرد و اجازه نمیداد که خم بشم بابام تمام مدت به من و محمد نگاه میکرد و گاهی یه لبخندی میزد حس میکردم اونم به اندازه من از وجود محمد خوشحاله‌ محمد اون شب حتی اجازه نداد مادرم چیز سنگین بلند کنه و می گفت:تا من هستم چرا شما خودتون رو اذیت میکنین؟ وقتی مهمون ها داشتن میرفتن ریحانه بغلم کرد و کنار گوشم گفت:خیلی خوشحالم که داداشم با تو خوشحاله. نوید هم به سختی با محمد خدا حافظی کرد و ازش قول گرفت که زود بره پیشش‌با رفتنشون چادر و روسریمو در اوردمو روی مبل نشستم. محمد:فاطمه جان راجع به ماموریتم فعلا چیزی به مامان و بابا نگو. فاطمه:چشم رفت پیش مامان و بغلش کرد مامان:مگه میخوای بری؟ محمد:بله اگه اجازه بدین رفع زحمت کنم فردا صبح باید برم سرکار الانم دیر وقته. مامان:خب الان بخواب صبح برو محمد دست مامانُ گرفت و گفت: لباسام و وسایلم خونه است دست شما درد نکنه به اندازه کافی امشب تو زحمت افتادین. مامان اخم کرد و گفت:تو پسر منی چه زحمتی؟دیگه نگو اینجوری خیلی ناراحت میشم محمد با تواضع دست مامانُ بوسید و گفت:حلالم کنید. مامان که شوکه شده بود گفت:عه آقا محمد!ما که غیر از خوبی ازت ندیدیم. محمدبه سمت بابا رفت حس میکردم از بابا خجالت میکشید. بغلش کرد و روی شونه اش رو بوسید خداحافظیش با مامان و بابا که تموم شد از خونه بیرون رفت قرآن کوچیکمو برداشتم یه کاسه برداشتمو طوری که مامان نبینه پشت سرش رفتم با شیر آب تو حیاط کاسه رو پُر کردم تا دم در بدون اینکه چیزی بگم با محمد هم قدم شدم بغض گلوم رو فشرده بود به در که رسیدیم ایستاد با لبخند نگام می کرد. محمد:نگران نشیا!خیلی زود بر میگردم. فاطمه:بهم قول دادی مراقب خودت باشی محمد من منتظرتما! محمد:زنگ میزنم بهت فاطمه جان. هر دومون حرف داشتیم واسه گفتن ولی انگار نمیتونستیم چیزی بگیم واسه همین تو سکوت فقط به هم نگاه میکردیم قرآن رو بالا گرفتم بعد یخورده مکث روبه روی قرآن ایستاد با دست چپش اون گوشه قرانُ گرفت و یخورده پایین تر آوردش و سه بار بوسیدش یخورده مکث کرد و بعد روی همون دستی که قرانُ باهاش نگه داشته بودم رو بوسید و بدون اینکه نگام کنه گفت:خداحافظ و از در بیرون رفت. تا چند قدم دور شد اشک های منم راهشون رو پیدا کردن براش آیت الکرسی خوندمو در رو بستم. روی کناره ی حوض نشستم هر زمان که چشمم به این حوض میخورد یاد شب خاستگاری میافتادمو گریه ام میگرفت نگاهمو به آسمون چرخوندم امشب هم مثل اون شب ماه کامل و درخشان بود! نویسندگان:فاطمه زهرا درزی وغزاله میرزاپور. ✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇. 🌍eitaa.com/rahSalehin
رساله نماز و روزه امام خامنه ای.pdf
778.3K
'رساله نماز و روزه امام خامنه ای' لطفا نشر حداکثری یادتون نره پیشاپیش حلول ماه ضیافت الهی مبارک •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• ✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇. 🌍eitaa.com/rahSalehin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بچه‌های تیم ملی رو اینجوری باید راهی بازی با امریکا کنیم😁👌 جنگی میریم جلو🇮🇷✌ •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• ✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇. 🌍eitaa.com/rahSalehin
سلام‌ ⌛️روز ۱۳ فروردین هم طی شد هم برای کسانیکه بر اساس خرافات به آن می نگرند و اسیر توهماتند؛ و هم برای کسانیکه با واقعیات زندگی میکنند و اسیر هیچ اندیشه غیر منطقی و غیر عاقلانه ای نیستند ... امروز که هیچ ... همه ۱۴-۱۵ روز تعطیلات نوروز ۴۰۱ هم‌ گذشت... واضافه کنید به چند قلم بالا ، همه اوقات سپری شده از عمرمان تا همین دقیقه را ... ⏳همه ثانیه ها ، دقایق ، ساعات و روزهای آینده عمرمان_که نمیدانیم چقدرش مانده_ هم خواهد گذشت ... 👌خوشا به حال آنانکه در واقعیات زندگی میکنند؛ نه در توهّمات کودکانه! 👌خوشا به حال آنانکه گول ظواهر فریبنده دنیا را نخورده و‌نمی خورند 👌خوشا به حال آنانکه این دنیای فانی با همه زیبائیهایش، آنانرا از عالَم تمام نشدنی، محیرالعقول، حیرت انگیز و فوق العاده زیبا و شور انگیز آخرت، غافل نکرد ... ✅ همه این تحسین ها، آفرین گفتنها و زیبایی ها؛ نصیب کسانیست که از لحظات عمرشان، بهترین استفاده را می برند و از دنیا به اندازه کفافشان برمیدارندبدون اینکه حق دیگران را ضایع کنند ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺 احساس کنیم که قراره اولین عمرمان را تجربه کنیم؛ و همچنین آخرین ماه رمضان عمرمان را... پناهیان ۱۴۰۱ 🏝☀️اشارت : یادمان نرود که رسول الله فرمودند: بهترین اعمال در این ماه، پرهیز از محرمات الهی است... کسیکه این یک ماه را بتواند خویشتنداری کند و گناه نکند؛ قطعا ۴۰ روز هم میتواند؛ دو ماه هم میتواند سه ماه هم میتواند؛ و همینطور... تا برسد به جایی که ترک گناه برایش آسان گردد ماه مبارک ،فرصت خوبی برای تمرین‌ بندگی است . ✋🏻
✏️📚: *⚠️ یکی از مهمترین برنامه ریزی های دشمن برای براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران از طریق فرهنگی ... ⚠️* ⛔️ مارتین ایندیک مارتین ایندیک ، از عناصر اصلی محقق آمریکایی درباره اسلام و خاورمیانه در اظهاراتی آورده : *دیگر وقت آن نیست که دانشجویان را به خیابان ها بکشانیم ؛ بلکه باید چادر را از سر زنان برداشت و از این طریق می توان نظام اسلامی ایران را سرنگون کرد.* ⛔️ میشل هوئلباک میشل نویسنده اسلام ستیز فرانسوی می گوید : *جنگ بر ضد اسلام گرایی ؛ با کشتن مسلمانان فایده ای ندارد ؛ فقط با فاسد کردن آن ها می‌توان به پیروزی دست یافت.* *پس باید به جای بمب بر سر مسلمانان دامن ها ی کوتاه فرو بریزیم.* ⛔️ جیمز لادن خبرنگار رادیو ملی آمریکایی طی گزارشی با خوشحالی اعلام کرد : مردم ایران برای آزادی بیشتر فشار آورده اند. *اکنون انواعی از موسیقی که قبلاً با مخالفت شدید رو به رو بود ؛ عمومیت یافته ؛ و زن ها حجاب را تعدیل می کنند و کت های آنان کوتاه و کوتاه تر می شود.* ⛔️ دیوید کیو دیوید کیو مامور سابق سیا : *مهم ترین حرکت در جهت براندازی جمهوری اسلامی ، تغییر فرهنگ جامعه فعلی ایران است و ما مصمم به آن هستیم.* ⛔️ کنت دمارانش کنت دمارانش رئیس سابق جاسوسی فرانسه در اظهاراتی به ریگان رئیس جمهور سابق آمریکا گفت : شما نمی توانید با یک عقیده به وسیله تانک و هواپیما مبارزه کنید. *شما باید با هر عقیده ای به وسیله عقیده بجنگید.* *این بار دشمن ما مذهب است.* ⛔️فرانتس فانون جامعه شناس و فیلسوف فرانسوی : استعمار حداکثر کوشش خود را بر مسئله چادر تمرکز داده است. *هر چادری که دور انداخته می شود افق جدیدی را که تا آن هنگام بر استعمارگر ممنوع بود در برابر او می گشاید.* پس از دیدن هر چهره بی حجابی امید های حمله ور شدن اشغالگر ده برابر می گردد. ⛔️ بنیامین نتانیاهو به کمیته اصلاح دولتی آمریکا گفت : *آمریکا می تواند با پخش سریال های فاکس که افراد زیبا روی جوان را در وضعیت های متنوعی از برهنگی نشان می دهند و زندگی های فریبنده و مادی گرایانه دارند و رابطه های بی قید جنسی برقرار می کنند یک انقلاب را علیه حکومت ایران به راه اندازد.* *این[سریال ها] واقعا" براندازانه هستند.* *جوانان ایرانی دلشان از لباس های دلپسندی که دراین سریال ها می بینند خواهد خواست.* *آن ها استخرها و زندگی های پرزرق و برق را خواهند خواست.* ⛔️ مستر همفر جاسوس معروف انگلیسی : *زنان مسلمان دارای حجاب محکم هستند و نفوذ فساد در میانشان ممکن نیست.* *به هر وسیله ای شده باید آن ها را از حجاب اسلام خارج کرد.* *آنگاه مردان و جوانان فریفته می شوند و فساد در کانون خانواده ها رخنه می کند.* ⛔️ مقامات آمریکا یکی از جاسوسان کاخ سفید در گزارش خود آورده است: *ما موفق شدیم چادر مشکی زن ایرانی را به چادر توری و گل دار تبدیل کنیم چادر را هم به مانتو و مانتوهای بلند را به مانتوهای رنگین تنگ و خیلی کوتاه.* *اکنون از حجاب برخی زنان مسلمان فقط یک روسری مانده است.* یکی از مقامات بلند پایه آمریکا در ارتباط با پوشش در ایران گفت : *هر زن چادری در کوی و برزن ایران؛ به منزله پرچم جمهوری اسلامی ایران است ؛* *لذا ما برای براندازی این نظام ؛ باید حجاب را سست نماییم.* *🍀حجاب پرچم مبارزه.* •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• ✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇. 🌍eitaa.com/rahSalehin
🌳🌳🌳 *🔆 .* *✍ موفقیت، صبر می‌خواهد* *🔹گاهی برای انداختن یک درخت، باید ۱۰۰ ضربه با تبر بزنیم. از این ۱۰۰ ضربه، ۹۹ ضربه‌ اوّل، کارشان این است که شرایط را برای ضربه‌ صدم آماده کنند.* *🔸اینکه درخت، در طی ۹۹ ضربه، هنوز سر جایش ایستاده است، دلیلِ بیهودگی آن ضربات نیست، دلیل دلسردی نیست، دلیل ناامیدی نیست، هر مبارزه‌ای، به همین شکل است.* *🔹اینکه اقداماتی که می‌کنیم به سرعت جواب نمی‌دهد، نباید در عزم و اراده‌ ما خللی ایجاد کند.* *🔸پس باید هر کاری می‌کنیم، بگذاریم به حساب یکی از همان ۹۹ ضربه اول.* *🔹ضربه صدم بالاخره از راه می‌رسد و درخت را می‌اندازد.* *🔸نگران نباش، موفقیت، صبر می‌خواهد.* 💐💐💐 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• ✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇. 🌍eitaa.com/rahSalehin
10.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تذکر امام رضا علیه السلام درخصوص رفت و آمد با افراد فاسدالعقیده ،حتی اگر فامیل باشند. •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• ✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇. 🌍eitaa.com/rahSalehin
مرغ همسایه غازه🤔 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• ✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇. 🌍eitaa.com/rahSalehin
🍎🍎🍎 *دوستان و یاران همدل و همراه در کانال راه صالحین با عرض سلام واحترام به ماه مبارک* *رمضان (ماه خدا) رسیدیم...* *وقت بخشیدن و صاف کردن دلهاست.* پس اگر نگاهی صدایی زبــــانی *نوشته ای ازاین حقیرسرتاپا تقصیر موجب ناراحتی شما عزیزان شده* و بر دلتان تَرَکی 💔 انداخته, به بزرگی میزبان این ماه حلال کنید و ببخشید. شاید برای بنده فرصتی برای جبران نباشد... *حــــلال بفرمایید.* *پیشاپیش ماه مبارک رمضان* *بر شما دوستان مبارک باد* خادم شما در کانال راه صالحین 🌸🍃🌸🍃🌸 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• ✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇. 🌍eitaa.com/rahSalehin