36.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یکمی زیبایی ببینیم
💠 #الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇
🌍eitaa.com/rahSalehin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دوربین_مخفی در زندان!
💠 #الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇
🌍eitaa.com/rahSalehin
* 💞﷽💞
#مُشکین84
وارد سومین تابستون بعد از اون حادثهی تلخ شده بودیم و نمیدونم چرا دلم بهونهگیر یک اتفاق تازه بود.
شاید که خسته شده بودم از تموم حجم لجبازی با خودم و زندگیم!
چند روزی بود که انگار عماد و حاج بابا با همدیگه حرف درگوشی داشتند که تا من رو متوجه میدیدند بیخیال میشدند و حرفشون رو نیمهکاره رها میکردند.
پنجشنبه بود و طبق معمول کارهای نظافت خونه رو انجام میدادم تا نیمچاشت نرسیده راهی خونهی پدر و مادرم بشم تا مرجان راحت باشه و فریبا هم کمتر حرص بخوره. حاج بابا از حیاط صدام میزد.
_ بله حاج بابا چیزی شده؟
_ بیا باباجان اون اتاق حرف دارم باهات.
_چشم الان میام.
مریم و محمدرضا هنوز خواب بودند. روسریم رو سر گرفتم و به سمت اتاقشون رفتم.
حاجبابا کنار دیوار به پشتی تکیه زده بود و تسبیح درشت شاهمقصودش رو دونه مینداخت.
سلام کردم و بغل دست فرخنده سادات نشستم.
- بفرمایید حاجبابا. باهام کاری داشتین؟
_ باباجان تو چند ساله که عروس این خونهیی و من کل سعیم رو کردم که خدایی نکرده بین عروس و دختر فرقی نباشه. خدا شاهده که تو رو به اندازه دخترا دوست دارم.
الان سه ساله که عماد رو از اتاقت بیرون کردی و خوب من بهت حق دادم که عصبانی باشی و حمایتت هم کردم، توی این چند وقت، روزی نبود که عماد نخواد من پادرمیونی کنم اما دلم نمیخواست فکر کنی پسرم رو به تو ترجیح دادم.
ولی باباجان درست نیست رابطهی زن و شوهر اینجور بمونه.
شیطون به فرخندهسادات نگاه کرد و ادامه داد:
_ درسته سادات؟
_ بله مادر، حاج مصباح راست میگه نمیخواید یه فکری به این اوضاع بذارید؟ تو جوونی، عماد هم جوونه، اشتباه کرده قبوله ولی تو فقط اون رو تنبیه نمیکنی، بیشتر خودت و بچههات دارید اذیت میشید.
_ خوب میگید من چی کار کنم؟ عماد که با مرجان زندگیش رو داره من هم که اعتراضی ندارم.
_ مرجان زن عماده قبول، ولی وقتی اون جایی نبود تو زن عماد بودی. عین این سه سال هر وقت باهاش حرف زدم گفت تا معصوم نخواد پا نمیذارم تو اتاقش. اینقدر اذیتش کردم که دیگه نمیخوام بیشتر از این ازم بیزار بشه.
راستش، اون روزی که من رو به خونهی انسی طلبیدن، عماد یه چیزایی میگفت که من فکر کردم داره از ترس من و آبروش اینطور میگه ولی هر چه گذشت با خودم گفتم نکنه این پسر راست میگفت و من نادون قبولش نکردم!
همون موقع هم فقط میگفت من چه کنم با معصوم، خودش رو به در و دیوار میزد که معصوم این معرکه رو تاب نمیاره. اون هنوز خاطرخواه تو بود و من فکر کردم هوای مرجان تو سرشه.
✍🏻 #مژگان_گ
✿💕کانال رمان عاشقانه ی مذهبی💕✿
💠 #الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇
🌍eitaa.com/rahSalehin
* 💞﷽💞
#مُشکین85
تلخ شدم باز و گفتم:
_ آره خوب خاطرم رو میخواست و به اینجا رسیدیم.
_ ببین باباجان، عماد از من خواسته رضایتت رو بگیرم، بذاری حرفهاش رو باهات بزنه و این ابهام چند ساله رو برات روشن کنه منی که پدرش بودم در حق این بچه بد کردم و حرف غریبه رو باور کردم و حرف بچهی خودم رو روی عصبانیت قبول نکردم اما اون بارها گفته یه نفر برام مهمه.
اون که باورم کنه دیگه برام کل آدمیزاد روی زمین مهم نیست. حالا
میخوام ببینم روی من پیرمرد و این اولاد پیغمبر رو زمین میندازی و باز اصرار داری که حرفهاش رو نشنوی یا اینکه نه و این مهلت رو بهش میدی.
نمیدونستم چی بگم توی معذوریت عجیی بودم. خودش و فرخنده سادات رو دوتایی وسط انداخته بود.
_ آخه چی میخواد بگه که سه ساله روز و شب من رو تیره و تار کرده. اصلا چی داره که بگه.
_ خوب بذار بگه، مرگ یه بار شیون هم یه بار. تونست قانعت کنه که چه بهتر، نتونست هم که همینجور بمونید. من قول میدم دیگه اجازه ندم پاپیات بشه.
مکثی کردم و گفتم:
_ میدونم که میتونم رو حرف شما حساب کنم و پشتم بهتون گرمه، باشه قبول به حرفهاش گوش میکنم.
خوشحال به همدیگه نگاه کردند و حاج بابا قدردان رو بهم گفت:
_ خیر ببینی بابا! اگه یه روز بیاد و ببینم تو عماد رو بخشیدی دیگه هیچ دلنگرونی ندارم. عماد بعد اذون صبح راه میفته طرف قم یه زیارتی بکنید سنگهاتون رو هم وا بکنید و برگردید.
دنبال بهونه بودم. دلم این سفر رو حداقل الان نمیخواست، شاید از واکنش مرجان میترسیدم.
_ آخه الان که نمیشه، تا بخوام بچه ها رو روبراه کنم یه روز طول میکشه.
اونا رو یا بذار اینجا یا ببر خونه حاج ابراهیم خودت تنها برو.
سر زیر انداختم و با احتیاط گفتم:
_ مرجان چی؟
فرخنده سادات حرصی شده گفت:
_ اون کارهیی نیست. عوض اینکه اون از سایهی تو بترسه تو از اون حساب میبری مادر؟ چند روزه میخواد بره با رضا و فریبا سر بزنن به خواهرش. خانم عزم سفر داره، لابد باز میخواد بره دست به دامان رمال جماعت بشه. آخر با این کارهاش بچهم رو دیوونه میکنه.
چیزی نگفتم و بلند شدم.
حاج بابا گفت:
_ باباجان یه وقت نگی چون عماد پسرمه این رو میگم، ولی حیفه تو که خودت رو از محبت عماد بی نصیب کنی، اون خاطر تو رو خیلی میخواد.
پوزخندی تلخ زدم و پا توی حیاط گذاشتم.
✍🏻 #مژگان_گ
✿💕کانال رمان عاشقانه ی مذهبی💕✿
💠 #الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇
🌍eitaa.com/rahSalehin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❎ چه قدر به موقع بود..
حتما ببینید..
گفته های این مادر با آیات و روایات کاملا" تطبیق دارد.
#شهدا_شرمنده_ایم
راهـ صالحین یعنی راهـ ــ ــ ــ شهدا🌹
#الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇.
🌍eitaa.com/rahSalehin
هدایت شده از گیزویز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
محور مقاومت یعنی این😊
#حرف_حساب
💠 #الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
#گیزویز
@Gizviz 👏
🍃🌸🌿🌸🍃🌸🌿🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای عشق دل افروز
دل ما به تو گرم است ♥️
#رهبرم
#حرف_حساب
💠 #الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇
🌍eitaa.com/rahSalehin
17.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷﷽🇵🇸
🎥 ۲دقیقه طوفانی درباره آمریکا | وقت آن رسیده که با واقعیت آشنا شوید...
🍃🌹🍃
🔻ناامن ترین کشور دنیا برای زنها!
🔹کدام کشور رتبه اول جهان در تولید و استفاده از فیلمهای مستهجن است؟
🔺#فقیرترین و #ثروتمندترین افراد دنیا در کدام کشور ساکنند؟!
#۱۳آبان | #استکبارستیزی
#ایران_قوی
#حرف_حساب
💠 #الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇
🌍eitaa.com/rahSalehin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ویدئوی جدید #حاج_علی ✌️
👈 این قسمت: #رئیسی_عزیز اهل کار و خدمت بود نه بر هم زدن آرامش مردم ...
#انقلابیون
#حرف_حساب
💠 #الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇
🌍eitaa.com/rahSalehin
دلار " ۷۰ ت "
سکه " ۵۵ م "
گوشت " ۱ م "
اصلاحطلبان معترض به ۱۰۰۰ تومان افزایش قیمت دلار در دولت شهید رئیسی همگی در کما و لال مادر زاد😂
الحمدلله که آیفون رجیستر میشه :)
فیلتر اینترنت رو هم دارن سعی میکنن رفع بشه🤔
دولت وفاق ملی هم مثل حسن روحانی یکی یکی دارد تپه ها را قهوه ای میکند.
#حرف_حساب
💠 #الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇
🌍eitaa.com/rahSalehin
هدایت شده از 🌸 دو کلمه حرف حساب 🌸
👆شاهد از غیب رسید
🔹ذوق زدگی صهیونیستها از افت شاخص بورس ایران و افزایش نرخ ارز
بن سبطی: رژیم #ایران شاید بتواند با کلمات #اسرائیل را تهدید کند، اما اقتصاد این کشور است که میخواهد به آن اجازه دهد تا تهدیدات را محقق کند. بورس ایران امروز 5 درصد بیشتر سقوط کرد و نرخ دلار آمریکا برای اولین بار به بالای 700 هزار ریال رسید.
💠 باور اینکه در آستانه انتقام سخت ایران از اسرائیل این حجم از تحولات اتفاقی باشد؛ با عقل سالم سازگار نیست
#لطفا_عضو_کانال.
#حرف_حساب_شوید.
#جامعه_نیازمند_آگاهیست.
https://eitaa.com/harffe_hesab
🍃🌸🌿🌸🍃🌸🌿🌸
هدایت شده از 🌸 دو کلمه حرف حساب 🌸
#جنگ_ترکیبی
حمله میکنیم بورس قرمز میشه
بهمون حمله شد، بورس سبز شد. بعد که معلوم شد خوب دفاع میکنیم بورس دوباره قرمز میشه
میخوایم مجدد حمله کنیم بازم بورس قرمز میشه
کلا بورس چه قاعده و قانونی داره که سر بزنگاه فقط قرمز میشه؟؟؟
دیگه چجوری ثابت کنن دستان آلوده و خائن نفوذی و سرباز صهیونیست در داخل کشور مشغول کارند؟؟؟
با عرض معذرت از مردم مومن و غیرتمند عزیز و محترم ایران باید بگم؛
کاملا معلومه خائنین داخلی و سرسپردگان به اسرائیل و آمریکا در داخل کشور با گروگانگیری معیشت مردم و این فشارهای اقتصادی در موقعیت حساس ایران میخوان با این دست بی حرمتی ها مردم ایران رو شرطی کنن😡
یعنی این حروم لقمه ها با این رفتارهای سخیف میخوان ثابت کنن اگه میخواید نون وآبتون به راه باشه
باید بزارید بهتون تجاوز بشه
نفس هم نکشید به روی خودتونم نیارید
تا اربابان صهیونیستی در امان باشن و توله های دلاربازان هم در کشورهای اروپایی در آرامش و رفاه به عیاشی و چاپیدن منابع ایران و به سوژه بودن برای سرویسهای امنیتی دشمنان ایران ادامه بدن
😡😡😡😡
به خاطر این بی حرمتی نفوذیهای داخلی شان هم باید تل آویو و حیفا با خاک یکسان شود و همه ی نقاط و شریان های اقتصادی رژیم صهیونیستی نابود و فلج شوند.
#لطفا_عضو_کانال.
#حرف_حساب_شوید.
#جامعه_نیازمند_آگاهیست.
https://eitaa.com/harffe_hesab
🍃🌸🌿🌸🍃🌸🌿🌸
هدایت شده از 🌸 دو کلمه حرف حساب 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❎ منافقین داخلی.
🔹آقای عبدالحمید مولوی مگر فلسطینی ها سنی نیستند؟ مگر شما هم سنی نیستید؟ شما چند تا سخنرانی در دفاع از مردم فلسطین در مقابل جنایتکاران صهیونیستی کرده اید؟
🔹دکتر رفیعی.
#لطفا_عضو_کانال.
#حرف_حساب_شوید.
#جامعه_نیازمند_آگاهیست.
https://eitaa.com/harffe_hesab
🍃🌸🌿🌸🍃🌸🌿🌸
* 💞﷽💞
#مُشکین86
چارهیی نبود و قبول کردم تا به این سفر یک روزه برم. احساس اضطراب شدیدی داشتم و کمی لرزش دل.
خشاب قرصهام رو برداشتم و نصف قرص رو بیرون کشیدم و با آب فرو دادم. شاید که اونقدر هیجان داشتم که فکر میکردم دوباره دچار اون حمله بشم.
شب که عماد برای دیدن بچهها اومد خوشحالی و هیجان زیادی توی نگاه و صورتش موج میزد. بیتفاوتتر از همیشه نگاهش کردم و ظرف میوه رو براش گذاشتم.
مستقیم نگاهم کرد و
دست روی بازوم گذاشت و گفت:
- خیلی خانمی معصوم، اونقدر که حد نداره. سه ساله با همهی نامرادیهام کنار اومدم و حرفهام رو تلنبار دلم کردم تا فقط برای تو بگم.
بازوم رو از توی دستش کنار کشیدم و عماد رو با بچهها تنها گذاشتم.
علامت سوالی که سه سال سعی در محوش از ذهنم داشتم بزرگ و بزرگتر میشد و من چرا سه سال مقاومت کردم در برابر حرفهاش؟ تموم این سه سال من حس میکردم پس زده شدم و غرورم اجازه نمیداد تا پای حرفهای کسی بنشینم که لهم کرده بود. کل اون سه سال حرفهامون از کلمات روزمره بین دوتا غریبه تجاوز نکرده بود و نه که عماد غرق خوشی باشه و نخواد، این من بودم که نخواستم.
شاید دایی خرم راست میگفت اون اوایل که عماد من رو لوس کرده.
عماد فراتر از یه مرد سنتی روستایی میفهمید و محبتهاش خاص بود و یکی دوباری که دایی به خونهمون اومده و رفتارش رو میدید به عماد تشر میزد که زن گرفتی یا عروسک؟ داری بد بارش میاری عماد. و عماد آروم و مطمئن نگاهم میکرد و میگفت، معصوم همه چی تمومه، من همهجوره خواهونشم.
بعد از شام با فرخنده سادات و حاج بابا خداحافظی کردم و به خونهی پدرم رفتم.
تموم شب رو بیدار بودم و روزهای سخت زندگیم رو یک به یک مرور میکردم. دلم شکسته بود و نمیدونم چرا نمیشد و نمیتونستم به تموم خوبیهای عماد فکر کنم.
بزرگنمایی کرده یا بدبین بودم اگر تموم خوبیهاو عشق عماد رو تاثیر گرفته از اون حادثهی تلخ فراموش کرده بودم؟
انصافا، عماد توی اون سه سال و چند ماهِ اول زندگی برای من از هیچ کاری فرو گذار نکرده بود. ولی اون اتفاق تموم صفحهی ذهنم رو سیاه کرد و دچار فراموشی شدم انگار.
با صدای اذون صبح توی بسترم نیمخیز شدم و آروم به حیاط رفتم تا وضو بگیرم.
به اتاق برنگشتم تا بچهها بدخواب نشن و همراه پدر توی ایوون نماز صبحم رو خوندم.
سلام نماز رو دادم که چند ضربه به در خورد و عماد آروم صدام زد.
سریع آماده شدم و با گفتن خداحافظ آرومی از خونه بیرون رفتم.
عماد سر ذوق بود و این از حرکاتش مشهود بود. روی صندلی کنارش نشستم و آروم و سنگین سلام دادم.
متبسم نگاهم کرد و گفت:
- میدونی چقدر هیجان دارم؟ حس میکنم برگشتم به چند سال پیش و همون روز دوم عقدمون که از پدر و مادرت دزدیمت و رفتیم اصفهانگردی.
با دوق به طرفم برگشت و ادامه داد:
- یادته چقدر داد وبیداد کردی نگران میشن و من بهت نگفتم با محمد هماهنگم؟
بلند خندید و از صدای خندههاش حال خوبی داشتم.
سکوت کردم و چشمهام رو بستم و اون هم دیگه چیزی نگفت و
نمیدونمغوطهور در افکار کی خوابم برد!
آفتاب صبحگاهی کم جون و ملایم روی صورتم پهن شده بود، شب قبل فکرم درگیر بود و اصلا خوابم نبرده بود و این چرت نصفه نیمه عجیب چسبید.
خودم رو روی صندلی جابجا کردم و از بین چشمهای نیمه باز و نیمه بستهم نگاهی به عماد انداختم. خندید و گفت:
_ خوب خوابیدیها معصوم! دو ساعته دارم رانندگی میکنم و شما در خواب نازی. من رو بگو که میخواستم با کی درددل کنم.
✍🏻 #مژگان_گ
✿💕کانال رمان عاشقانه ی مذهبی💕✿
💠 #الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇
🌍eitaa.com/rahSalehin
* 💞﷽💞
#مُشکین87
آهی کشید و زمزمهوار ادامه داد:
_ دلم حتی برای چشمهای بسته ت هم تنگ شده بود. دلم نیومد بیدارت کنم.
پوزخندی زدم و گفتم:
_ اصلا نفهمیدم چه جوری خوابم برد. چای بریزم برات؟
_ بریز عزیز دل، اون قدح مستانه را!
_ نه بابا ذوق شعر و شاعریت برگشته.
دلخور نگاهم کرد و نگاهش رو به روبرو دوخت.
یاد تموم دونفرههامون افتادم.
چه شبهایی رو که با دیوان حافظ میگذروندیم و اونقدر پشت سر هم دیوان رو باز و بسته میکردیم تا اون فالی که دلمون میخواست و باب طبعمون بود پیدا بشه. از یادآوری اون روزها لبخند روی لبهام اومده بود.
نگاهم کرد و مهربون گفت:
_ اصلا فکرش رو هم نمیکردم که راضی بشی باهام بیای. سه سال تموم حاج بابا رو التماس کردم تا باهات حرف بزنه و رضایت بدی به حرفهام گوش بدی و راضی نشد و گفت تو خطا کردی و باید که زجر بکشی.
بعضی اوقات شک میکنم که اون بابای منه یا تو.
_ حاج بابا مَرده! طرف مظلوم رو ول نمیکنه ظالم رو بگیره فرقی هم نداره که اون آدم از گوشت و پوست خودش باشه یا نباشه.
_ بزن، این دل دیگه خیلی وقته عادت داره به این طعنههای پر از بغض تو.
انگار دوست داشت هر جوری شده به حرفم بیاره که باز گفت:
_ مطمئن نبودم قبول میکنی وگرنه کارها رو روبراه میکردم و سه چهار روزه میرفتیم پابوس آقا.
_ که اون وقت مرجان به خون من و بچههام راضی نشه.
✍🏻 #مژگان_گ
✿💕کانال رمان عاشقانه ی مذهبی💕✿
💠 #الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇
🌍eitaa.com/rahSalehin
هدایت شده از KHAMENEI.IR
4_5852438337222087895.mp3
8.77M
سلام بر دوستان
👆امروز یک اتفاقی برام افتاد که خوبه با شما به اشتراک بزارم
(طبق شماره روی عکسها)
1.این شماره با من تماس گرفت و سخنگوی اتوماتیک گفت با شماره گیری عدد 1 بنده را دعوت به یک جلسه با حضور آیت الله میرباقری دعوت کرد.
⚠️2.به برنامه شو کالر رفتم تا از صحت شماره اطمینان یابم که نتیجه را میبیند، نوشته "مزاحم کلاه بردار"!! البته با تروکالر هم سرچ کردم 1245 اسپم گزارش شده بود!
📩3.پیامک لینک کانال و جلسه در ایتا برایم ارسال شد.
4.بله عضو این کانال مزاحم کلاهبرداری 😂(البته از دید نتانیابو و رفقاش) شدم
#تحلیل
هجمه ای که روی این سید خدا از ایام انتخابات صورت گرفته، واقعا ده ها برابر از قبل شده!!!
توپخانه دشمن دارد این سنگر را میزند، این همه زحمت از طرف بیگانگان چه پیامی برای ما دارد!؟
✍️مدیر کانال راهـ صالحین
#حرف_حساب
💠 #الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇
🌍eitaa.com/rahSalehin
اینم نو+جوانه های گل روستای #زیناباد با شعار مرگ بر#امریکا ومرگ بر
#اسرائیل
آتش 🔥🔥زدن پرچم آمریکا🔥🔥
🔸گرامیداشتیادشهدا خصوصا
شهید دانش آموز شهید حسین فهمیده
🔸اهدایجوایز
🔸پذیراییاز#نوآموزان گل🌸
#خراسانرضوی
#پیشدبستانیومهدشکوفههایبهشت
#ناحیهبجستان_زیناباد
مراسم۱۳ابانماه۱۴۰۳
#حرف_حساب
💠 #الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇
🌍eitaa.com/rahSalehin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 امربهمعروف و نهی از منکر قطعاً اثر دارد، مخصوصا تذکر لسانی
میگی نه! اعترافات دشمن رو ببین!
#حرف_حساب
💠 #الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇
🌍eitaa.com/rahSalehin
ما بیشترین ضربه را ازاین دوقشر شیعیان در خاورمیانه خورده ایم ،
روحانیون و زنان مذهبی...
(مشاور رسانه ای نتانیاهو)
#حجاب
#حرف_حساب
💠 #الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇
🌍eitaa.com/rahSalehin
23.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 یک ایران مدیون توست
🔹سیزدهمین سالگرد شهادت پدر موشکی ایران سردار عالیقدر شهید حاجحسن طهرانیمقدم روز پنجشنبه ۱۷ آبان در تالار ایوان شمس برگزار میشود
اقتدار امروز مدیون امثال توست، مرد
#شهدا_شرمنده_ایم
راهـ صالحین یعنی راهـ ــ ــ ــ شهدا🌹
#الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇.
🌍eitaa.com/rahSalehin
* 💞﷽💞
#مشکین88
نفسم رو سخت و سنگین بیرون دادم و گفتم:
_ کاریست که شده، روغنیه که ریخته و نمیشه جمعش کرد عماد.
_ میخوام تو این فاصله همهی حرفهایی که این چند سال رو دلم مونده و سنگینی میکنه رو برات بگم معصوم. من نخواستم که به تموم عشقم خیانت کنم و کل سعیم رو میکردم که خم به ابروی تو نیاد ولی افتادم تو مرداب نامردی و نامرادی. وقتی که حاجبابا موافقت کرد تا با تو حرف بزنه به دل گرفتم که اگه قبول کردی بیارمت پابوس خانم و کنار ضریح خودش از تو حلالیت بگیرم.
_ تو باز سرم شیره مالیدی عماد. من رو تو عمل انجام شده قرار دادی و از نفوذ حاج بابا استفاده کردی.
_ از دستم ناراحت نباش معصی که دیگه پرم از ناراحتی و غم تو. کی تضمین میکنه که تا کِی زنده است؟ من به این اقرار و اعتراف نیاز دارم، من به دیدن آرامش توی اون چشمهای قشنگت بعد اینهمه وقت نیاز دارم. من قرار ندارم چون تو بیقراری. من درد دارم چون نگاه تو دردمنده.
ملتمستر از همیشه ادامه داد:
- بذار تا بگم و شاید برسی به اون آرامشی که دلم میخواد.
- آرامشم چنان رفت که تا دنیا دنیایی کنه برنمیگرده عماد! خودت میدونی که آرامشم کی بود و چی بود.
خیلی وقته دست شستم ازش.
- بذار بگم اون چیزایی رو که داره هر روز تحلیلم میبره.
_ قبوله، بگو عماد بگو تا سبک شی اما اگه توضیحت قانعم نکرد چی؟ اگه دلیلهات رو موجه ندیدم چه کنم؟
_ اون وقت دیگه تا آخر عمرم بهت اصرار نمیکنم که ببخشیم و کنارت باشم، خوبه؟
سکوت کردم و نفسش رو صدادار بیرون داد و من میدیدم دستی رو که روی فرمون ماشین قفل شده بود و از شدت فشار رگهاش برجسته شده بود.
_ معصی، شاید اون چیزایی که میگم خوشایندت نباشه و یه جاهایی اذیت شی. هر جا دیدی حالت خوب نیست بگو بزنم کنار یه کم بری بیرون هوا بخوری حالت بهتر شه. این رو همین اول بگم که من با مرجان و مادرش همون اول شرط کردم که یه روزی اگه معصوم اومد پی حقیقت، باید سیر تا پیاز ماجرا رو براش تعریف کنید.
و من فکر کردم که شهادت مرجان و مادرش به چه کار من میاد وقتی بخوام پای حرفهات بشینم و قبولت داشته باشم.
نفس بلندی کشیدم و توی دلم بسماللهی گفتم و صاف نشستم. عماد به روبرو نگاه میکرد و انگار داشت لابلای افکارش دنبال شروع میگشت.
_ فریبا تو دام عاشقی که نه هوس رضا افتاده بود و حرف حاجبابا رو گوش نگرفت و عروس اون خونه شد. حاج بابا سرسنگین بود باهاش و از طرفی هم دلواپسش بود.
به توصیهی عزیز و حاجبابا یه روز من، یه روز علی میرفتیم دیدنش که احساس تنهایی نکنه.
اون خونواده غریبه بودن و حاجبابا میترسید که به فریبا سخت بگذره.
چارهیی نبود و رفت و اومدم تو اون خونه زیاد بود.
✍🏻 #مژگان_گ
✿💕کانال رمان عاشقانه ی مذهبی💕✿
💠 #الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇
🌍eitaa.com/rahSalehin
* 💞﷽💞
#مُشکین89
اون وقتها مرجان یه دختر چهارده پونزده ساله بود و توی نظر من یه دختر بچهی لوس، که هیچ کنترلی روی رفتارش نداشت و هیچ چشم نظارتگری هم روش نبود. معصوم، من آدم چشم و گوش بسته و ندیدهیی نبودم. خودت هم خوب میدونی که تا چه حد ناموسپرستم. خدای بالای سر شاهده که نگاهم به مرجان برادرونه بود اما مرجان روی انفعال نوجوونی هر حرکت من رو هزار تفسیر کرده بود و دائم خودش رو میکاشت تو چشمهای من.
انسی میدید که دخترش برای من که زن داشتم و بچه، چشم و ابرو میاد اما بهش میخندید. یه روز عزیز یه سفره نون داد و گفت ببر برای فریبا. اونروز از صبح سرمون خیلی شلوغ بود.
زنگ زدم خونهی انسی، بگم اگه رضا هست بیاد اونها رو ببره. مرجان گوشی رو برداشت و گفت، رضا نیست گفتم، پس باشه ظهر میارمش. اون اصلا به فریبا از تماس من نگفته بود.
دم دمای ظهر بود که حجره رو تعطیل کردیم و تا من برسم اونجا اذون رو هم گفته بودن. عجلهیی زنگ زدم و در باز شد. بیهوا در رو چهارطاق کردم و رفتم تو.
وسط حیاط رسیده نرسیده از پشت سر یکی سلام کرد برگشتم دیدم مرجان با موهای افشون ایستاده، بر و بر نگاهم میکنه. وامونده و جاخورده نگاه ازش گرفتم و عصبانی و جدی بهش گفتم که این چه وضعیه مرجان خانم؟ من و شما به هم نامحرمیم باید خودت رو از من بپوشونی. حتی اگه رضام پشت در بود و شما میخواستی در رو براش باز کنی لازم بود یه چی بندازی سرت. رو ازش گردوندم و گفتم که برو فریبا رو صدا کن عجله دارم باید برم. باز چرخید و اومد ایستاد روبروم و لوندی کرد و با عشوه گفت، فریبا با مامان رفتن خونهی عمومیرزا، ظهرهم میمونن. من هم موندم به خاطر تو و شروع کرد به اراجیف بافتن.
شیطونه و وسوسههاش و من هم معصوم نبودم. مغزم قفل کرده بود لاالهالااللهی گفتم و تنها کاری که به ذهنم رسید رو انجام دادم. سفره رو گذاشتم سر پله و زدم بیرون.
✍🏻 #مژگان_گ
✿💕کانال رمان عاشقانه ی مذهبی💕✿
💠 #الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇
🌍eitaa.com/rahSalehin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❎ زود قضاوت نکنیم.
#حرف_حساب
💠 #الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇
🌍eitaa.com/rahSalehin
15.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️ پویانمایی مستند با آمار واقعی، در پاسخ به اینکه چرا ایران برای جبهه مقاومت هزینه می کند؟
❌ببینید و بفرستید❌
#حرف_حساب
💠 #الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇
🌍eitaa.com/rahSalehin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❎ مصداق واقعی دشمنی اردوغان با نتانیاهو. بهتر از این نمی شد این جنگ زرگری رو تصور کرد.😂
#حرف_حساب
💠 #الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇
🌍eitaa.com/rahSalehin
💠 ابوزهری:
گالانت میگفت حماس را از بین می برم. ولی گالانت رفت و حماس باقی است.
#حرف_حساب
💠 #الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇
🌍eitaa.com/rahSalehin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 بدون شرح.
#حرف_حساب
💠 #الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇
🌍eitaa.com/rahSalehin
🇵🇸راهـ ــ ــ صالحین 🇮🇷🛣️
📷 ترامپ در جمع هوادارانش در فلوریدا اعلام پیروزی کرد. @Farsna
دوباره این خُل و مترسک و وحشی رئیس جمهور روانی های غربی شد