نهج البلاغه استاد قنبریان ج 44.mp3
18.96M
📖 #سلسله_بحثهای_نهج_البلاغه
🛑 عهدنامه مالکاشتر(شرح نامه ۵۳)
جلسه شانزدهم
۱۴۰۱/۱۲/۰۵
💥 هیئت راه فاطمه(س) قم
#حجت_الاسلام_قنبریان
🔴 به کانال هیئت بپیوندید👇
🌐 @rah_fatemeh
هیئت هفتگی راه فاطمه (س)
📖 #سلسله_بحثهای_نهج_البلاغه 🛑 عهدنامه مالکاشتر(شرح نامه ۵۳) جلسه شانزدهم ۱۴۰۱/۱۲/۰۵ 💥 هیئت راه فا
📖 #سلسله_درسهای_نهج_البلاغه
جلسه شانزدهم شرح نامه ۵۳ 💢 ۱۴۰۱/۱۲/۰۵
به مناسبت میلاد سرداران کربلا(علیهم السلام)
💥هیات راه فاطمه(س) قم
#بخش_اول
▫️ بحث طبقات اجتماعی
(واعلم انَّ الرعیة طبقات...)
• طبقه دو بار در نهج البلاغه استعمال شده: اینجا (نامه ۵۳) و نامه۲۸ به معاویه
• در لغت بمعنای جماعتی از مردم که جماعتی دیگر مثل آن هست؛ با اختلاف مراتب و حالات
• در اینجا دو جور معنا شده: صنف/ قشر
❓ سؤالاتی مهم
- این تعبیر چه نسبتی با "نظام طبقاتی" و "طبقات اجتماعی"(در جامعه شناسی) دارد؟!
❗️حتی اگر صنف بگیریم، موجب جایگاه اجتماعی می شود. دکتر و وکیل منزلتی متفاوت از کارگر و رفتگر دارند!
- آیا تعبیر اینجا، با طبقات اجتماعی مارکس نسبتی دارد؟!
❓آیا از این تعبیر می شود نتیجه گرفت: جامعه لاجرم دارای طبقات است؟! و طبقات به حسب اقتصادی یا منزلت اجتماعی و نفوذ سیاسی متفاوت می شوند؟!
▪︎ توضیح کلمات:
• تفاوت: اجمالا تفاوت انسانها قابل انکار نیست اما تفاوتها دو ریشه دارد:
- طبیعی: که هرکس استعدادی را بیشتر یا کمتر دارد.
- صناعی: تفاوتی که ساختار اجتماعی و نظم اجتماعی برای افراد می سازد.
• قشر: جمعیت و گروهی از مردم
- الزاماً طبقه نیست؛ چون:
الف) طبقه جایگاه تثبیت شده براساس عوامل اقتصادی سیاسی است؛ اما قشر نوعی تقسیم کار اجتماعی است
ب) طبقه عادتاً دوتا و مقابل هم میشود (مثل فقرا و اغنیاء) اما قشر متعدد است
• البته قشربندی -که اول مبتنی بر استعداد و علاقه و تقسیم کار و وظیفه است- گاهی با تثبیت نهادی و ائتلافهای اقتصادی-اجتماعی ، تبدیل به طبقه می شود!
• نگاهی به تاریخ همین هشدار را می دهد: تاجر و امیر سپاه فتوحات و زمین داران(ممتازان صدر اسلام) در ائتلافی نانوشته، طبقه برخوردار و تازه مسلمانان و اهل ذمه و دهقانان جزء، طبقه فرودست شدند! شکاف چنان زیاد شد که خلیفه بدین خاطر ترور یا مورد شورش واقع می شد!
⬅️ پس حتی اگر این فراز عهدنامه را به صنف و قشر هم معنا کنیم؛ باید از حضرت امیر(ع) بپرسیم: چه ضمانتی دارد که اصناف ۷گانه (نظامیان/ دبیران/ قاضیان/ بازرگانان و صنعت گران/ اهل جزیه و خراج/ مستمندان) دو طبقه ی اغنیاء_فقرا را تشکیل ندهند؟!
❓حضرت چه طرحی دارد که اصناف اول بخاطر منافع مشترک، ائتلاف نکنند و علیه طبقه فرودین، طبقه برخوردار تشکیل ندهند؟!
❓آیا راه حلِ "اجازه تحرک اجتماعی بین طبقات" برای این پیشگیری کافی است؟!
▪︎توضیح با مرور انواع طبقات در تاریخ:
1⃣ نظام برده داری: طبقه اربابان_طبقه بردگان!
برده، بردگی به فرزند ارث می داد و خود و نسل و ثمره کارش مال ارباب بود! ارباب هم مالکیت به فرزند به ارث می داد!
این تفاوتی طبیعی نبود؛ تفاوتی صناعی و ساخت نظم ظالمانه بود! بر پیشانی برده تا قیامت نسل برده بود حتی اگر بهترین هوش و استعداد در نسل داشته باشد!
2⃣ نظام کاستی(در شبه قاره هند)
باز مثل نظام برده داری، طبقات جدا از هم و موروثی بود
متشکل از ۵مرتبه: برهمنان یا روحانیون/ جنگاوران/ بازرگانان/ مستخدمان و پیشه وران خرد/ نجس ها!
سه تای اول طبقه حاکم بر دوتای دوم می شدند.
3⃣ نظام رسته ای(سلسله مراتبی): فئودالیته
اشراف و نجباء/ روحانیون/ شوالیه ها(شهسوران)/ سرف ها و دهقانان آزاد/ صنعتگران و بازرگانان
شاه یا کلیسا بعنوان فئودال بزرگ، زمین های بزرگ(فیف) را به کُنت ها داده، او به بارون ها و بارون ها شوالیه ها را استخدام و طبقه برخوردار تشکیل می شد!
کلیسا هم مثل برهمنان این نظم را تئوریزه می کرد!
4⃣ نظام طبقاتیِ انقلاب صنعتی
از آن دو تقریر اصلی شد:
- مارکس آنرا براساس روابط مالکیت تحلیل کرد: صاحبان ابزار تولید صنعتی/ نیروی کار ساده.
مارکس طبقه را گروهی از مردم که روابط مشترکی با وسائل تولید دارند معنا می کرد.
- وبر آنرا بر اساس روابط شغلی-بازار کار تحلیل کرد و سرمایه دار پروتستان را طبقه حاکم دید.
⬅️ در نظام طبقاتی نوین:
- طبقات الزاما موروثی نیست (گرچه خاندان های سرمایه سالار بزرگ به فرزندان به ارث می رسد لکن به حسب ظاهر کسان دیگر هم می توانند در این طبقه در آیند)
- تحرک اجتماعی بین طبقات هم فی الجمله محال نیست! یک فروشنده جزء یک کارتل شده باشد!(این قصه ها را زیاد برای مشروعیت بخشی به نظام طبقاتی سرمایه داری برایمان می خوانند)!
❓#مهم: آیا همین میزان برای نفی طبقاتی شدن کافیست؟! آیا این سهم از تحرک اجتماعی، نظام طبقاتی را مجاز می کند؟!
⬅️ می بینید نظام کاملا طبقاتی می ماند؛فقط یک در چند ده میلیون، یک فقیر یا کارگر ساده هم وارد طبقه بالا می شود!
ادامه در بخش دوم
🔴 به کانال هیئت بپیوندید👇
🌐 @rah_fatemeh
📖 #سلسله_درسهای_نهج_البلاغه
جلسه شانزدهم شرح نامه ۵۳ 💢 ۱۴۰۱/۱۲/۰۵
به مناسبت میلاد سرداران کربلا(علیهم السلام)
💥هیات راه فاطمه(س) قم
#بخش_دوم
❓تکرار سؤال مهم از حضرت امیر(ع): قشر و صنف در بیان حضرت، چگونه به نظام طبقاتی نمی انجامد؟!
⬅️ اجمالاً پاسخ ذیل آیه۳۲ زخرف است:
أَ هُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّکَ نَحْنُ قَسَمْنا بَيْنَهُمْ مَعيشَتَهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ رَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً سُخْرِيًّا وَ رَحْمَتُ رَبِّکَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ!
- اگر این رفعت و درجات و بالتبع تسخیر را یک طرفه معنا کردید ⬅️ یک طبقه ترفع و تسخیر دارد و بقیه مسخر اویند! و نظام طبقاتی می شود ولو تحرک اجتماعی برای نوادری را بین طبقات اجازه دهید!
- اگر دو طرفه معنا کنید یعنی در موردی این قشر رفعت دارد و در مورد دیگری قشر دیگر؛ بالتبع تسخیر هم طرفینی است؛ نانوا مسخر کارمند و کارمند مسخر نانواست و... ⬅️ اینجا قشر و صنف موجب طبقه نمی شود! حتی منزلت اجتماعی بین اقشار توزیع می شود!
❗️در اولی اصل بر استخدام و رقابت می شود و در دومی اصل بر تعاون و همیاری می شود!
(این بحث نظری مهم و پرکاربردی است که در اعتباریات فلسفه هم ریشه دارد. جلسه بعد هم این بحث ادامه دارد)
▪︎ پاسخ حضرت امیر(ع):
" وَاعْلَمْ أَنَّ الرَّعِيَّةَ طَبَقَاتٌ لاَ يَصْلُحُ بَعْضُهَا إِلاَّ بِبَعْض، وَلاَ غِنَى بِبَعْضِهَا عَنْ بَعْض؛ فَمِنْهَا جُنُودُ اللهِ، وَمِنْهَا کُتَّابُ الْعَامَّةِ وَالْخَاصَّةِ، وَمِنْهَا قُضَاةُ الْعَدْلِ، وَمِنْهَا عُمَّالُ الاِْنْصَافِ وَالرِّفْقِ، وَمِنْهَا أَهْلُ الْجِزْيَةِ وَالْخَرَاجِ مِنْ أَهْلِ الذِّمَّةِ وَمُسْلِمَةِ النَّاسِ، وَمِنْهَا التُّجَّارُ وَأَهْلُ الصِّنَاعَاتِ، وَمِنْهَا الطَّبَقَةُ السُّفْلَى مِنْ ذَوِي الْحَاجَةِ وَالْمَسْکَنَةِ؛ وَکُلٌّ قَدْ سَمَّى اللهُ لَهُ سَهْمَهُ، وَ وَضَعَ عَلَى حَدِّهِ فَرِيضَةً فِي کِتَابِهِ أَوْ سُنَّةِ نَبِيِّهِ (صلى الله عليه وآله) عَهْداً مِنْهُ عِنْدَنَا مَحْفُوظاً:
بدان، كه رعيت را صنفهايى است كه كارشان جز به يكديگر اصلاح نشود و از يكديگر بى نياز نباشند. صنفى از ايشان لشكرهاى خداى اند و صنفى، دبيران خاص يا عام و صنفى قاضيان عدالت گسترند و صنفى، كارگزاران اند كه بايد در كار خود انصاف و مدارا را به كار دارند. و صنفى جزيه دهندگان و خراج گزارانند، چه ذمى و چه مسلمان و صنفى بازرگانان اند و صنعتگران و صنفى فرودين كه حاجتمندان و مستمندان باشند.
هر يك را خداوند سهمى معين كرده و ميزان آن را در كتاب خود و سنت پيامبرش (صلى الله عليه و آله) بيان فرموده و دستورى داده كه در نزد ما نگهدارى مى شود. "
⬅️ دقت:
الف) زیر ساخت اصناف را تسخیر متقابل قرار می دهد: اصلاح بعضی با بعضی؛ نیازمند هم بودن.
ب) سهم و حد و مرز هر قشر و صنف هم یک فریضه در دین دارد و حاکم بر آن عهد دارد. یعنی تعیین حد و سهم هریک به میزان قدرت و ثروت و رقابت آن صنف نیست؛ یک قواعد تنظیم گری در کار است که مانع ائتلاف مشترک المنافع ها باهم و تشکیل طبقه علیه محرومان می شود!
⬅️ جلسه بعد خواهید دید: حضرت تفاوت طبیعی را می پذیرد و حاصل آن تفاوت را مشروع می داند(که تفاوتی متعارف است) . اما تفاوت صناعی و ساختاری که طبقه ساز است را از دو طریق از بین می برد: هم زیر ساخت اجتماعی اقشار و اصناف/ هم قواعد تنظیم گر حد و سهم اصناف
* این بحث جلسه بعد کامل می شود!
🔴 به کانال هیئت بپیوندید👇
🌐 @rah_fatemeh
#جشن_میلاد
#جلسه_هفتگی
#سلسله_بحث_های_نهج_البلاغه
🔸قال المهدی عجل الله تعالی فرجه: وفي ابنة رسول الله صلى الله عليه وآله لي أسوةٌ حسنةٌ
🔹مراسم هفتگی هیئت راه فاطمه(سلام الله علیها) به مناسبت ولادت حضرت مهدی(عج)
🎙 باسـخـنـرانـی
💠 حجتالاسلام محسن قنبریان
🎤 بـامدیحه سرایی
💠 کربلایی میثم طاهری
📅 جمعه ۱۹ اسفندماه ۱۴۰۱، سـاعـت ۱۹:۳۰
🕌 قم، میدان روح الله، نبش کوچه ۱۲ معلم، حسینیه هنر
✅ برادران - خواهران
به کانال #هیئت_راه_فاطمه (سلام الله علیها) بپیوندید:
👇👇👇
🆔 @rah_fatemeh
#جلسه_هفتگی
#سلسله_بحث_های_نهج_البلاغه
🔸قال المهدی عجل الله تعالی فرجه: وفي ابنة رسول الله صلى الله عليه وآله لي أسوةٌ حسنةٌ
🔹مراسم هفتگی هیئت راه فاطمه(سلام الله علیها) به مناسبت ولادت حضرت مهدی(عج) و گرامیداشت زنده یاد حجت الاسلام مسعود دیانی
🎙 باسـخـنـرانـی
💠 حجتالاسلام محسن قنبریان
🎤 بـامدیحه سرایی
💠 کربلایی میثم طاهری
📅 جمعه ۱۹ اسفندماه ۱۴۰۱، سـاعـت ۱۹:۳۰
🕌 قم، میدان روح الله، نبش کوچه ۱۲ معلم، حسینیه هنر
✅ برادران - خواهران
به کانال #هیئت_راه_فاطمه (سلام الله علیها) بپیوندید:
👇👇👇
🆔 @rah_fatemeh
نهج البلاغه استاد قنبریان ج 45.mp3
20.97M
📖 #سلسله_بحثهای_نهج_البلاغه
🛑 عهدنامه مالکاشتر(شرح نامه ۵۳)
جلسه هفدهم
۱۴۰۱/۱۲/۱۹
💥 هیئت راه فاطمه(س) قم
#حجت_الاسلام_قنبریان
🔴 به کانال هیئت بپیوندید👇
🌐 @rah_fatemeh
هیئت هفتگی راه فاطمه (س)
📖 #سلسله_بحثهای_نهج_البلاغه 🛑 عهدنامه مالکاشتر(شرح نامه ۵۳) جلسه هفدهم ۱۴۰۱/۱۲/۱۹ 💥 هیئت راه فاطم
📖 #سلسله_درسهای_نهج_البلاغه
جلسه هفدهم شرح نامه ۵۳ 💢۱۴۰۱/۱۲/۱۹
به مناسبت ولادت حضرت مهدی(عج)
💥هیات راه فاطمه(س) قم
#بخش_اول
▫️ بحث طبقات اجتماعی ۲
(و اعلم ان الرعیه طبقات...)
❓سؤال اساسی این بود که حتی اگر منظور از طبقه در اینجا، صنف و اقشار باشد؛ چه تدبیری هست که تبدیل به نظام طبقاتی نشود؟!
• یکبار این اتفاق در صدر اسلام افتاد!
جنودالله فتوحات ⬅️ غیر از تفاضل دریافتی از بیت المال(در دیوان خلیفه دوم)، مالک برخی اقطاع ها و زمین های بزرگ شدند ⬅️ صنف نظامی و تجار بزرگ غله و دام یکی شدند ⬅️ برخی عمّال و کارگزار و دبیران و قضات هم شدند ⬅️ طبقه اشراف تشکیل شد!
• حضرت امیر(ع) در چنین شرایطی به خلافت رسید؛ پس خود با نظام طبقاتی مواجه است. در خطبه۱۲۹ این وضعیت را توصیف می کند:
اضْرِبْ بِطَرْفِكَ حَيْثُ شِئْتَ مِنَ النَّاسِ، فَهَلْ تُبْصِرُ إِلَّا فَقِيراً يُكَابِدُ فَقْراً، أَوْ غَنِيّاً بَدَّلَ نِعْمَةَ اللَّهِ كُفْراً، أَوْ بَخِيلًا اتَّخَذَ الْبُخْلَ بِحَقِّ اللَّهِ وَفْراً، أَوْ مُتَمَرِّداً كَأَنَّ بِأُذُنِهِ عَنْ سَمْعِ الْمَوَاعِظِ وَقْراً: هر كجا كه خواهى چشم بگردان و مردم را بنگر، آيا جز درويشى، كه از درويشى اش رنج مى برد يا توانگرى كه نعمت خدا را كفران مى كند يا بخيلى، كه در اداى حق خدا بخل مى ورزد تا بر ثروتش بيفزايد، يا متمردى، كه گوشش براى شنيدن اندرزها گران شده است، چيز ديگرى خواهى ديد".
⬅️ پس سؤال از امام برای اینکه چگونه صنوف، طبقه نشوند سؤال بجایی است و حتما در اینباره جواب دارند.
✅ راه حل حضرت امیر(ع) برای جلوگیری از نظام طبقاتی
1⃣ نظریه اجتماعیِ تسخیر متقابل، بستره چینش اصناف.
"واعلم انَّ الرعیه طبقات لایصلُحُ بعضُها الا ببعض و لا غنی ببعضها عن بعض"
یعنی اصناف و اقشار کارشان جز به هم سامان نمی گیرد و هیچیک از دیگری بی نیاز نیست.
این تسخیر طرفینی است و منزلت اجتماعی را هم بین همه توزیع می کند.
نظریه رقیب(چنانچه جلسه قبل اشاره شد) تسخیر یکطرفه است: صنوف و اقشاری بتوانند بقیه را تسخیر کنند! این حتما به نظام طبقاتی می انجامد.
• شهید مطهری در کتاب جهان بینی توحیدی (ج۱ص۵۴تا۵۸) آیه۳۲ زخرف را از نظر فلسفه اجتماعی اسلام، مهمترین آیات می شمارد و تسخیر طرفینی تفسیر می کند. تفاوت های این دیدگاه قرآنی از فلسفه اجتماعی مارکسیسم را به خوبی تبیین می کند. (اینجا بخوانید:
https://lib.eshia.ir/50069/1/55 )
⬅️ نتیجه اینکه: به لحاظ ساختاری نباید منابع ثروت و تولید در اختیار طیف و صنف خاصی بماند؛ و الا جامعه بلاشک طبقاتی می شود!
⬅️ لذا مجتهدان و خبرگان قانون اساسی برای رعایت این مهم، آوردند:
- بند۹ اصل سوم: رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه در تمام زمینه های مادی و معنوی
- فصل۴ اصل۴۳ بند۲: تامین شرایط و امکانات کار برای همه به منظور رسیدن به اشتغال کامل و قراردادن وسائل کار در اختیار همه کسانی که قادر به کارند ولی وسائل کار ندارند...
- شهید بهشتی ذیل این بند فرمود: "ما می خواهیم به سمتی برویم که با این اصل کارگر نه مورد استثمار فرد قرار گیرد نه دولت. اگر امکانات کار برای او فراهم شد و زمام امورش به دست کارفرمای بزرگ شخصی و دولتی نبود این هدف تامین خواهد شد"
این اصل را تمایز نظریه انقلاب اسلامی از مارکسیسم و کاپیتالیسم می خواند.
برخی نمایندگان خبرگان قانون اساسی این اصل را مترقی ترین اصول اسلامی خواندند که از فقر و بیکاری جلوگیری می کند.
2⃣ تنظیم گری پسینی و نظارت
حضرت فقط به طرح پیشینی برای ساختار سازی اقتصادی-سیاسی بسنده نمی کند و تنظیم گری پسینی را هم لازم می داند:
"وَ کُلّ قد سمَّی اللهُ له سهمَه و وضع علی حَدِّه فریضه فی کتابه او سنه نبیّه(ص) عهداً عندنا محفوظاً"
برای هریک از اصناف خداوند سهمی معین داشته و در کتاب خود و سنت پیامبرش برای آن میزانی قرار داده و دستوری داده که نزد ما محفوظ است.
یعنی حاکم، با خداوند عهد دارد این سهم و میزان را محافظت کند.
این نحوه دخالت دولت در اقتصاد است؛ نه بنگاه داری و کارفرمای بزرگ شدن(کمونیسم) یا به کل وظایف را به بازار سپردن(کاپیتالیسم).
ادامه در بخش دوم:
🔴 به کانال هیئت بپیوندید👇
🌐 @rah_fatemeh
📖 #سلسله_درسهای_نهج_البلاغه
جلسه هفدهم شرح نامه ۵۳ 💢۱۴۰۱/۱۲/۱۹
به مناسبت ولادت حضرت مهدی(عج)
💥هیات راه فاطمه(س) قم
#بخش_دوم
✔️ این تنظیم گری های پسینی خود چند جور است:
الف) تنظیمات درونی خود اصناف:
در فرازهای آتی به تفصیل روشن می شود. این حد و سهم در درون هر صنف معلوم شده و حاکم باید بر آن نظارت کند. از باب نمونه درباره تجار و اهل صناعت، به "منع احتکار منافع" و "منع تحکم در بیوعات" پا می فشارد.
- احتکار منافع، غیر از احتکار کالاهاست. نوعی انحصار است. مثلا احتکار مجوزها، احتکار کالا نیست، اما احتکار کردن یک منفعت به نفع یک صنف و بالتبع تفضل یابی آن صنف در جامعه است.
- منع تحکم در فروش، مانع تبانی صنف باهم برای افزایش قیمت می شد و جلوی دامپینگ ها و... را می گیرد.
- در بازار فیزیکال سابق حضرت قواعدی گذاشت:
بازار کنار دارالعماره و مورد نظارت صبح گاهی هر روز حضرت/ فضای بازار را حکومت بدون اجاره در اختیار مردم قرار داده و قاعده مسجد برآن جاری می کرد! فرمود: بازار مسلمانان مثل مسجد آنان است کسی که در مکانی از بازار پیشی گرفت تا شب از دیگران برآن سزاوارتر است(کافی ج۵ص۱۵۵) بدین شکل غرفه های ساده هر روز میتوانست از آنِ فرد جدیدی باشد ⬅️ این هم کمک به ارزانی نرخ برای مصرف کننده می شد و هم تحرک اقتصادی طبقه فرودست را موجب می شد.
در بازار تخصصی (راسته قصابها، خرمافروش ها و...) هم هر صبح نظارت می کرد. تازیانه دو لب #سبیبه را هم باید کنار ذوالفقار بشناسیم که ابزار اعمال نظارت حضرت در بازار بود!
⬅️ بازار تخصصی متمرکز به همراه نظارت هم مزایایی داشت: اشتهار برای مشتری و تسهیل خرید/ همکاری و تعاون صنف با هم/ نظارت آسانتر/ تنظیم طبیعی قیمت با عرضه و تقاضا و شفافیت اطلاعات...
ب) تنظیم گری بین صنوف برای جلوگیری از تجمیع و ائتلاف مشترک المنافع:
- مثلا منع کردن والیان از تجارت
در روایات اهل سنت برای پیامبر(ص) هم نقل شده است. ⬅️ واضح است والی اگر تاجر هم بود تعارض منافع شکل می گیرد و به مرور موجب طبقه می شود.
حضرت در شدت احتیاط حتی در بازار از فروشنده ای که او را می شناخت خرید نمی کرد؛ تا یکوقت تخفیف و... موجب بده و بستانی نشود.
فقه شیعه از مکروهات برای قاضی را هم شمرده اند و حتی جمع شدن قضاوت و والی بودن را مکروه شمرده اند(ر.ک: شرایع الاسلام ج۴ص۶۷)
- نمونه دیگر: باوجودی که اقلیت های مذهبی در حکومت او محترم بودند اما حاکم اهواز را دستور داد اهل ذمه را از اشتغال به صرافی منع کند!
⬅️ نظام پولی و ارزی تاثیر برهمه اصناف دارد و صرافی چون تبدیل ارز ممالک دیگر به پول داخلی را برعهده دارد، طبعا اهل ذمه نسبت به ممالک هم کیش خود مشترک المنافع اند و ممکن است موجب آسیب های اقتصادی به بازار مسلمین شود.
ج) فرصت های مالی و اعتباری برابر برای اصناف.
- مواجهه سنگین او در پرداخت بالسویه بیت المال و مخالفت با پرداخت های تفاضلی خلیفه دوم برای حضرت هزینه دو جنگ (جمل و صفین) داشت. ⬅️ دریافت متفاضل بیت المال از اول آورده ی برخی را بیشتر و امکان سرمایه گذاری در سایر بخش ها را فراهم می کند. این حضور مالی در اصناف مختلف به مرور و ظرف یک دهه موجب پیدایش طبقه اقتصادی می شود.
حضرت سبقت در اسلام و جهاد با پیامبر را باعث اجر اخروی نه تفاضل بیت المال دانست و در مقابل اعتراض ها سخت مقاومت کرد (روایت مفصل این محاجه را در فایل صوتی بشنوید)
- غیر از آن بیت المال را هم هفتگی تقسیم (بالسویه) می کرد. توضیح اینکه خلفای قبل بیت المال را سالانه تقسیم می کردند. این دو پیامد قهری داشت: مال زیادی در بیت المال کنز می شد و در چرخه تجارت قرار نمی گرفت. همین مال انباشت شده می توانست فرصت ساز برای بسیاری از طبقات پایین باشد/ تقسیم سالانه بخصوص با تفاضل پرداخت، مال بزرگی را دست برخی صنوف (امیران فتوحات، والیان و دبیران و قضات و...) قرار می داد طبعا مصرف اینها به اندازه بزرگی این مال نیست و آن آورده بزرگ در تجارت و... برده می شد و تجمیع صورت می گرفت. امیر فتوحات بزرگترین تاجر غله و دام هم می شد و...
حضرت بعد از مساوی کردن پرداخت، تقسیم بیت المال را هم هفتگی کرد تا هم کنز و احتکار دولتی اموال صورت نگیرد و هم آورده های بزرگ نظم صنوف را به هم نزند و حلقه اول سبقت برخی نشود.
* این بحث با جلسه قبل کامل می شود لذا دیدن جلسه قبل و گوش دادن کامل فایل صوتی توصیه می شود.
🔴 به کانال هیئت بپیوندید👇
🌐 @rah_fatemeh
#جلسه_هفتگی
#سلسله_بحث_های_نهج_البلاغه
🔸قال المهدی عجل الله تعالی فرجه: وفي ابنة رسول الله صلى الله عليه وآله لي أسوةٌ حسنةٌ
🔹مراسم هفتگی هیئت راه فاطمه(سلام الله علیها)
🎙 باسـخـنـرانـی
💠 حجتالاسلام محسن قنبریان
🎤 بـانوای
💠 حجت الاسلام علی فخری
📅 جمعه ۱۵ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲، سـاعـت ۲۰:۳۰
🕌 قم، میدان روح الله، نبش کوچه ۱۲ معلم، حسینیه هنر
✅ برادران - خواهران
به کانال #هیئت_راه_فاطمه (سلام الله علیها) بپیوندید:
👇👇👇
🆔 @rah_fatemeh
نهج البلاغه استاد قنبریان ج 46.mp3
17.78M
📖 #سلسله_بحثهای_نهج_البلاغه
🛑 عهدنامه مالکاشتر(شرح نامه ۵۳)
جلسه هجدهم
۱۴۰۲/۰۲/۱۵
💥 هیئت راه فاطمه(س) قم
#حجت_الاسلام_قنبریان
🔴 به کانال هیئت بپیوندید👇
🌐 @rah_fatemeh
هیئت هفتگی راه فاطمه (س)
📖 #سلسله_بحثهای_نهج_البلاغه 🛑 عهدنامه مالکاشتر(شرح نامه ۵۳) جلسه هجدهم ۱۴۰۲/۰۲/۱۵ 💥 هیئت راه فاطم
📖 #سلسله_درسهای_نهج_البلاغه
جلسه هجدهم شرح نامه ۵۳ 💢۱۴۰۲/۰۲/۱۵
💥هیات راه فاطمه(س) قم
#بخش_اول
▫️ یادآوری
هر طرح و ساخت اجتماعی-اقتصادی محتاج یک نظریه مبناست.
درباره این نظریه مبنا (تسخیر طرفینی) جلسات پیش سخن گفته شد.
حضرت در فراز های قبل بدان تصریح کرد: "و اعلم انَّ الرعیة طبقات لایَصلُحُ بعضُها الا بِبَعض و لا غِنَی بِبُعضها عن بعض".
در قدم بعد براساس این مبنا باید طرح ساخت برای نهادهای اقتصادی داد. یک تنظیم پیشینی بین صنوف و نهادهای اقتصادی موجب شد.
دراینباره هم فرمود: "و کُلّ قد سَمَّی اللهُ له سَهمَه و وضَع علی حَدِّه فریضه..."
در چنین تنظیم و سامان یابی (بعلاوه نظارتهای پسینی) است که قیمت گذاری برعهده بازار و بسته به عرضه و تقاضاست. در روایات منع از قیمت گذاری دستوری شده و اصلا فرشته ای برای تعیین آن بیان شده است. این نسبتی با "بازار آزاد" در ادبیات لیبرالها ندارد اما متاسفانه گاهی از سوی برخی فقهاء معاصر هم خلط شده است!
▫️ فراز جدید (فالجنود باذن الله...)
حالا آن طرح پیشینی و ساخت اقتصادی را باتوجه به صنوف و نهادها بیان می کند. چگونه چینش شوند تا تسخیر عمومی مردمان به هم نریزد؟ طبقه بالادست و فرو دست شکل نگیرد؟! تعارض منافع موجب بهرمندی های برخی صنوف نشود؟ و...
1⃣ قوام جنود و نظامیان (که حافظ مردم اند) وابسته به خراج و خراج دهندگان است؛ هم در اصل جهاد و هم در معاش نیروها.
• نکته مهم اینجاست که سرزمین ها را لشکریان فتح می کنند اما تعیین میزان خراج و مساحت گذاری ها و بستن قراردادها با آنها نیست، تا تعارض منافع و امپراطوریسم شکل گیرد. اتفاقی که در برخی انحرافات از این اصول در صدر اسلام افتاد!
• خراج و اندازه گیری زمین ها و قراردادها به صنف دیگر (عمّال و دبیران) واگذار می شود.
2⃣ قوام خراج دهندگان (و بالتبع جنود) به قضات و عمّال و دبیران است. اینها قراردادها و پیمانه های خراج و... را معلوم می کنند.
• اولین نکته مهم در اینجا، تفکیک قوا و منع تجمیع نقش است.
قاضی غیر از والی و مستقل از او بود. لذا حتی خلیفه، دادگاه می رفت. عبدالعلی مودودی در تبدیل خلافت به سلطنت ده عنصر را می شمارد یکی از بین رفتن همین استقلال قضایی است.
- دعواهای ابن مسعود (مسئول بیت المال) با عثمان در تاریخ ثبت است که همه حواله های او را پاس نمی کرد چون بیت المال را بیت المال مسلمین می دانست ولی عثمان آنرا "مال الله" و خود را "خلیفة الله" می خواند و آتش به اختیار به نزدیکان خود بخشش های گزاف می کرد و حتی نامش را "صله ارحام" می گذاشت!
- دعوای کلامی شاگردان علی(ع) با او سر بیت المال مهم و خواندنی است که برای سرانه مسلمین است یا مال اللهی در اختیار خلیفه هرجور صلاح بداند؟!
- در زمان خلیفه دوم مثلا برای کوفه سه نفر نصب می شد: عمار (والی و فرمانده لشکر)، عبدالله بن مسعود (قاضی و مسئول بیت المال)، عثمان بن حنیف (مسّاح و مسئول زمین های خراجیه). این تفکیک قوای آشکاری است.
- والی و قاضی حق ندارند با عاملیت زکات دوباره از زکات هم سهم ببرند! (ر.ک: نهایه الاحکام ج۲ص۳۸۶)
- عده ای بنی هاشم (که مشمول خمس بودند) نزد پیامبر آمدند تا عامل زکات هم بشوند و سهم عامل زکات را هم ببرند! پیامبر(ص) اجازه نداد و فرمود زکات بر من و شما حلال نیست! (ر.ک: الکافی ج۴ص۵۸).
• نکته دوم این است که این صنف (قاضی و کارگزار و دبیر حکومت) نباید جزء صنف بعد (تاجران و صنعتگران) هم بشود.
اهل سنت از پیامبر(ص) روایت کرده اند که عادل نیست والی ای که در رعیت خود تجارت کند (الجامع الصغیر ج۲ص۱۴۶)
شیعیان هم از علی(ع) از پیامبر(ص) روایت کرده اند که از سه صنف گروه ملعون خدا و رسول یکی امام و والی ای است که در مردم خود تجارت کند(مسند زید ص۲۵۵)
این تنظیم گری پیشینی، مانع تسخیر یکطرفه و تجمیع منافع در یک طبقه و تعارض منافع است.
3⃣ قوام صنوف گذشته به تجار و صنعتگران است که وسائل زندگی را مهیا و در معرض فروش قرار می دهند.
• باز این صنف (که نمی تواند توسط صنف والیان کارگزاران پر شود) توسط والیان کنترل میشود که تحکم در بیوعات و معاملات نکنند و احتکار منافع هم نکنند.
اگر بخشی از حاکمان خود جزء تجار و صنعتگران شدند چنین کنترلی، شوخی خواهد شد.
4⃣ طبقه فرودست و ازکار افتاده که باید توسط قبلی ها حمایت شود.
ادامه در بخش دوم
🔴 به کانال هیئت بپیوندید👇
🌐 @rah_fatemeh
📖 #سلسله_درسهای_نهج_البلاغه
جلسه هجدهم شرح نامه ۵۳ 💢۱۴۰۲/۰۲/۱۵
💥هیات راه فاطمه(س) قم
#بخش_دوم
▫️ اوصافی خاص برای نظامیان در این فراز
1⃣ فالجنود باذن الله حصون الرعیة و زین الولاة:
❓چرا فرمود دژ مردم و زینت حاکمان؟! چرا نفرمود دژ حاکمان؟!
• لشکریان و نظامیان در فرهنگ نهج البلاغه دژ و حصن والی نیستند، دژ و حصن مردم، مملکت و کشورند. [والی در فرهنگ نهج البلاغه با ولاء و پیوستگی با مردمش والی است پس مردم نگهبان اصلی و دژ اویند]
- در همین رابطه رهبر انقلاب با شعار "جانم فدای رهبر" نظامیان در وقت سردوشی مخالفت کرد و فرمود: "ما بگوییم ارتش ما یا نیروهای مسلح ما یا عناصر ما برای خاطر فلان آدم بمیرند! نه! بله برای خاطر اسلام همه بمیرند؛ فلان آدم هم بخاطر اسلام بمیرد، برای افراشته نگهداشتن پرچم استقلال کشور -که کشور اسلامی است- همه آماده باشند برای مردن در این راه که این مردن اسمش شهادت است."
2⃣ زین الولاة
نظامیان چون قدرت دارند بیشتر از بقیه کارگزاران باید زینت والی عادل باشند. سجایای اخلاقی ای که برای والی شرط است در آنها هم باید بروز یابد (کونوا لنا زینا و لا تکونوا علینا شینا).
توجیه ندارد اینها بخلاف اخلاق والی عادل باشند. علی(ع) در نامه های متعدد این نصابها را از نظامیان و سایر عمّالش خواسته است.
- در نامه۱۴ اصول انسانی در جنگها حتی در برخورد با زنانی که فحاشی می کنند و والی را سبّ می کنند می دهد.
- در نامه۲۵ درباره ماموران زکات و مالیات حرفهای عجیبی دارد لطایفی بی نظیر از رعایت حقوق حیوانات و...
- نامه۲۶ به اخلاق آنها با مردم می پردازد و نامه ۵۱ به اخلاق اجتماعی کارگزاران اقتصادی اش
2⃣ عزّ الدین
جالب است نظامیان را عزت دین می شمارد اما باز حصن و دژ دین نه! در روایات حصون اسلام، فقهاء و عالمان شمرده شده اند.
این لطیفه مهمی است که دژ اسلام، اندیشه است نه سرنیزه. اسلام با فکر و بیان حفظ می شود. اما جهاد موجب عزت اسلام و مسلمین می شود و نظامیان عامل این عزت اند. الان عزت مقاومت در منطقه اسلامی حاصل مجاهدتهای مثل شهید سلیمانی است نه کار علمی ما حوزویان.
این نکته تعادلی و دقیق حائز اهمیت است.
4⃣ سُبُلُ الأمن
راههای امنیت هم جنود هستند. واضح است تامین کننده امنیت نیروهای نظامی و انتظامی اند.
▫️ ترجمه فراز:
"اما لشكرها، به فرمان خدا دژهاى استوار رعيت اند و زينت واليان. دين به آنها عزّت يابد و راهها به آنها امن گردد و كار رعيت جز به آنها استقامت نپذيرد.
و كار لشكر سامان نيابد، جز به خراجى كه خداوند براى ايشان مقرر داشته تا در جهاد با دشمنانشان نيرو گيرند و به آن در به سامان آوردن كارهاى خويش اعتماد كنند و نيازهايشان را برآورد.
اين دو صنف، برپاى نمانند مگر به صنف سوم كه قاضيان و كارگزاران و دبيران اند، اينان عقدها و معاهده ها را مى بندند و منافع حكومت را گرد مى آورند و در هر كار، چه خصوصى و چه عمومى، به آنها متكى توان بود.
و اينها كه برشمردم، استوار نمانند مگر به بازرگانان و صنعتگران كه گردهم مى آيند و تا سودى حاصل كنند، بازارها را برپاى مى دارند و به كارهايى كه ديگران در انجام دادن آنها ناتوان اند امور رعيت را سامان مى دهند.
آن گاه، صنف فرودين، يعنى نيازمندان و مسكينان اند و سزاوار است كه والى آنان را به بخشش خود بنوازد و ياريشان كند.
در نزد خداوند، براى هر يك از اين اصناف، گشايشى است. و هر يك را بر والى حقى است، آن قدر كه حال او نيكو دارد و كارش را به صلاح آورد. و والى از عهده آنچه خدا بر او مقرر داشته، بر نيايد مگر، به كوشش و يارى خواستن از خداى و ملزم ساختن خويش به اجراى حق و شكيبايى ورزيدن در كارها، خواه بر او دشوار آيد يا آسان نمايد."
🔴 به کانال هیئت بپیوندید👇
🌐 @rah_fatemeh