نهج البلاغه استاد قنبریان ج 42.mp3
20.8M
📖 #سلسله_بحثهای_نهج_البلاغه
🛑 عهدنامه مالکاشتر(شرح نامه ۵۳)
جلسه پانزدهم
۱۴۰۱/۱۱/۱۴
💥 هیئت راه فاطمه(س) قم
#حجت_الاسلام_قنبریان
🔴 به کانال هیئت بپیوندید👇
🌐 @rah_fatemeh
هیئت هفتگی راه فاطمه (س)
📖 #سلسله_بحثهای_نهج_البلاغه جلسه دوم ۱۴۰۱/۱۱/۰۷ 💥 هیئت راه فاطمه(س) قم #حجت_الاسلام_نامخواه 🔴 ب
📖 #سلسله_درسهای_نهج_البلاغه
۱۴۰۱/۱۱/۰۷
شهادت امام هادی(علیه السلام)
💥هیات راه فاطمه(س) قم
#بخش_اول
اگر هدف ما شیعه بودن است، برای پیروی نیازمند شناختیم. محبت هم البته لازم است. در اینجا یک رابطه دو طرفه بین عشق و معرفت برقرار است: محبت بیشتر میدهد معرفت بیشتر و معرفت بیشتر میشود محبت بیشتر اما آن چه جان مایه پیروی است، معرفت است و البته عمل به اقتضای آن که باز هم بین معرفت و عمل هم یک رابطه متقابل برقرار است.
در یک کلام کاری که امام هادی علیه السلام میکنند عبارت است از تلاش برای یک بازسازی انسانی و اجتماعی گسترده و فراگیر که تمام امکانهای اجتماعی را برای طراحی یک افق تاریخی بسیج میکند. در برابر راهبرد کلان دستگاه خلافت انحلال نهضت اسلامی و شیعی در نظام عباسی است؛ راهبرد کلان امام عبارت است از تمهید جهش تاریخی برای نهضت اسلامی و شیعی.
این کار در یک شرایط تاریخی کمنظیر از نظر دشواری اتفاق میافتد: کوشش نظام برای مصادره نهضت از جانب نظام که از دوره امام رضا علیه السلام شروع شده و به عکس خودش تبدیل شده، این بار با خشونت دنبال میشود. تحلیل دستگاه خلافت پس از مأمون و به طور مشخص دوره متوکل این است که ما نتوانستیم نهضت شیعی را در نظام سیاسی هضم کنیم و دلیل آن سستی در مقابله بود. به همین خاطر یکی از شدیدترین استبدادهای ممکن را اعمال میکند.
در برابر امام هادی علیه السلام تلاش میکنند در برابر سیطره استبداد یک انسان مختار را تعریف کنند. استبداد، استمرار استبداد و تقدیس آن، موجب فروکش کردن عاملیت میشود و درونگرایی میآورد. بنابراین برای بازسازی لازم است معنای انسان تعمیق بشود، اختیارش، عرفانش و ظلمستیزی او از یک طرف و به دست دادن طرحی از رابطه کلان او در نسبت با امامت از سوی دیگر.
از این منظر یکی از مهمترین اهداف امام هادی علیه السلام بازسازی انسان مختار و عاملیت او در بستر این اختیار است. نامه مبسوط امام هادی علیه السلام به مردم اهواز که یک بحث مفصل وحیانی، قرآنی و روایی درباره جبر و اختیار است در جهت این معناست. یا بسیاری از روایاتی که از حضرت نقل شده و در کتاب تحف العقول و دیگر مصادر به راحتی قابل دسترس است. انسانی که بر اساس یک شناخت روشن(بینه) اختیار دارد، عاملیت دارد، آرمان دارد و هیچ جبری مانع او نیست. میفرماید: مَن کانَ عَلى بَیِّنَةٍ مِن رَبِّهِ هانَت عَلَیهِ مَصائِبُ الدُّنیا و لَو قُرِضَ ونُشِر. آنکه با یک بینش روشن الهی با جهان مواجه شود؛ دشواریها و مصائب برای او ساده میشود هر چند تکهتکهاش کنند و بر بادش دهند. نیایشهای امام هادی علیه السلام که در آن مضمون ستیز با ظلم و خدای ستیزده با ظالمان بسیار پر رنگ است بخش دیگری از اقدامات لازم برای چنین بازسازی انسانی است.
آنگاه که چنین انسانی در جامعه متولد شد و وجود یافت؛ نیاز به رهبری معنا میشود. انسانی که در محدوده خود و حداکثر خانه دیندار است، امام بیشتر از یک رهبر برای او یک موضوع محبت است. در سطح یک آرمانخواهی بیپایانِ ولو قرض و نشر است که امام به یک رهبر اجتماعی و فراتر از آن، یک رهبر تاریخی تبدیل میشود.
تلاشها برای بازسازی نظام امامت، فارغ از بازسازی اجتماعی شبکهای وکالت که موضوع بحث ما نیست، از نظر فکری دو بعد ایجابی و سلبی دارد. در بعد ایجابی، بازسازی معرفتی (زیارت جامعه، زیارت امیرالمومنین در روز عید غدیر) و بازسازی تاریخی (ارجاع به واقعه تاریخی غدیر و عاشورا) برجسته است. بعد سلبی هم شامل مقابله امام با غلو میشود.
ادامه در بخش دوم
🔴 به کانال هیئت بپیوندید👇
🌐 @rah_fatemeh
📖 #سلسله_درسهای_نهج_البلاغه
۱۴۰۱/۱۱/۰۷
شهادت امام هادی(علیه السلام)
💥هیات راه فاطمه(س) قم
#بخش_دوم
غلو در زمان امامان جواد، هادی و عسکری علیهم السلام یک تحول جدی دارند. این که از فرقه فراتر رفته و به ایده تبدیل میشود. در واقع نوعی خلوص ایده غلو هست. نسلها و فرق متعددی که در کتب ملل و نحل به عنوان غالب مطرح شدهاند اغلب امام را به مقام خدایی میرسانده تا یک فرد عادی بشود فرستاده آن خدا! که آن فرد میشده رهبر گروه و فرقه. در زمان این سه امام بزرگوار علیهمالسلام اما غلو جنبه فرقه ای نداشته و اغلب ایده است و به طور عمده ایده تأویلی در تفسیر قرآن. از این روی در این دوره پیش میآمده که از افرادی به عنوان افراد محترم نزد امام هادی علیه السلام یاد میشد، امام علیه السلام نفی و طرد و لعن میکردند که غالی است و بالعکس. افرادی را از اتهام غلو مبرا میکردند.
یکی از مهمترین محورهای فکری غلو در ادوار مختلف، از جمله در زمان امام هادی علیه السلام تفسیر تأویلی آیات به اهلبیت علیهمالسلام است. تأویلاتی که از ظاهر الفاظ آیات خلع معنا میکند یا بدون خلع معنا، بدون قرینه معنایی دیگر نسبت میدهد. مثلا این که مقصود از صلات و زکات در قرآن امیرالمؤمنین علیه السلام است. با آن که تفسیر تأویلی از به ظاهر سالمترین افکار غالیان است، در ادوار مختلف از جمله در زمان امام هادی علیه السلام با انکار شدید حضرت مواجه میشود. حتی برخی ایدههای غالی در تفسیر تأویلی آیات که از نظر دلالت آیات هیچ استبعاد معنایی ندارد و شاید بسیاری از ما هم امروز آن را بپذیریم، از جانب ائمه اطهار علیهم السلام عمیقاً طرد میشوند.
غلو البته یک فرقه یا ایده اعتقادی نیست. زمینه و نتیایج اجتماعی و سیاسی داشته است. اگر بخواهیم با استعارهای اقتصادی عرض کنیم: عرضهی یک پاسخ کاذب به تقاضای اجتماعی امر قدسی است. دین میل به پرستش را بیدار میکند و غلو به این میل پاسخ کاذب میدهد.
یک زمینه مهم دیگر شکلگیری کالت و فرقه است. غلو در منزلت معصوم اغلب مقدمه و مسیری برای ارتقاء منزلت رهبر کالت است. غلو شخصی را که موقعیت رهبری گروه یا نهضت (غلو شیعی) و در مواردی نظام (غلو غیر شیعی) است، بالا میبرد. زمینه فکری مهم غلو، نیازِ به فرادستان به منزلت قدسی است. در فضای عمومی جهان اسلام این نیاز اغلب با کلام اشعری و فقه مشروعیت بخش به استیلا پاسخ داده میشود و در جهان فکر شیعه، غلو یکی از پاسخها به این مسئله است.
بنابراین مسئله غلو تنها فرقه نیست، ایدههای غالیانه نیز هست. آیا امروز نیازمند الهام گرفتن از ستیزهای امام هادی علیه السلام با ایده غلو نیستیم؟ آیا امروز نیازمند ایجاد زیرساخت های نظری برای ایجاد یک انسان مختار، مبتنی بر تفکر قرآنی، مبتنی بر تفکر وحیانی نیستیم؟ اینها همه یعنی امروز امام هادی علیه السلام ومیراث فکری و اجتماعی او، بیش از هر زمان دیگری نیاز ماست.
چون بنای جلسات این هیئت گفتگو از نهج البلاغه است، هر چند این جلسه درباره امام هادی علیه السلام است اما بیمناسبت نیست که یک اشاره هم به نهجالبلاغه داشته باشیم: ما وقتی به نهجالبلاغه مراجعه میکنیم میبنیم مقوله امامت در تداوم نبوت دقیقاً یک چنین جایگاهی دارد. یک مقام ملکوتی اما در عین حال بیقرار نیازهای اولیه توده انسانها و شادخواری و دریدگی اقلیتی برخوردار. امام در ترسیم نهجالبلاغه تنها یک موجود واجد علم و محبت نیست. یک موجود تنها شایسته محبت و عشق هم نیست. بلکه انسانی است در اوج تمنای معنوی و عرفانی، در اوج محاسبه عقلانی و در اوج طلب داد و عدالتخواهی.
افسوس که غالب بلکه اغلب اهالی تفکر و تفقه و تقدس در جهان اسلام با اعراض از معارف نهجالبلاغه، با اعراض از عدالت و عقلانیت نهجالبلاغه، دچار تفکر اشعری شدند. دچار تفکر ظاهرگرایانه شدند. این تفکر اشعری یک نحوه خاصی از تقدسمآبی آفرید و میآفریند و از ایده به ظاهر مقدس «هر چه خدا بگوید عین عدالت است»؛ از این ایده که تفکر انسانها و عقل انسانها، جز حکم الله هیچ معیاری برای فهم عدل و ظلم ندارند؛ از ایدههای به ظاهر خدامحور، یک خلافت شیطانی متولد شد. از دل نظامی که با انقلاب پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله برپا شده بود، یک هیولای دهشتناک سراسر مملو از زورگویی و استبداد متولد میشود. کشتن انسان به نام خدا، و انباشت ثروت به نام خدا به وجود میآید که به نام خدا میکشد و به نام خدا، به اسارت و به بند میکشید. ایده نهجالبلاغه، ایده امام هادی علیه السلام امکان رهایی از یک چنین وضعیتهایی است.
🔴 به کانال هیئت بپیوندید👇
🌐 @rah_fatemeh
هیئت هفتگی راه فاطمه (س)
📖 #سلسله_بحثهای_نهج_البلاغه 🛑 عهدنامه مالکاشتر(شرح نامه ۵۳) جلسه پانزدهم ۱۴۰۱/۱۱/۱۴ 💥 هیئت راه فا
📖 #سلسله_درسهای_نهج_البلاغه
جلسه پانزدهم شرح نامه ۵۳ / ۱۴۰۱/۱۱/۱۴
مناسبت میلاد حضرت علی(علیه السلام)
💥هیات راه فاطمه(س) قم
#بخش_اول
✔️ نمای کلی فراز
• در حوزه ارتباط وثیق حاکم و مردم است. حسن ظن یابی حاکم از مردم چگونه حاصل می شود؟!
• نکته جالبش این است که به حاکم سه دستور می دهد تا درباره مردمش رعایت کند تا خودش درباره مردم حسن ظن یابد!
یعنی روی سخن به حسن ظن مردم نیست نمی فرماید چه کن که مردم، حسن ظن داشته باشند؟! می فرماید چه کن تا خودت حسن ظن به مردم بیابی؟! آنها را برانداز و توطئه گر گمان نکنی! و...
• این حسن ظن حاکم به مردم، رنج و زحمت طولانی را از حاکم برمی دارد. بسیاری از اقدامات پیشگیرانه و هزینه ها و... را کاهش می دهد.
✔️ آن سه دستور:
می فرماید: واعلم اَنَّه لیسَ شیء بِاَدعی الی حُسنِ ظَنِّ راع بِرَعیَّتِه مِن:
بدان هیچ چیزی بیش از اینها موجب حسن ظن حاکم بر مردمش نمی شود:
1⃣ اِحسَانِه اِلَیهِم
اول: احسان کردن حاکم به مردم.
❓احسان کردن چگونه موجب حسن ظن حاکم می شود؟!
❗️احسان کردن ⬅️ رضایت مردم ⬅️ خاطر تختی و حسن ظن حاکم از جانب آنها
یعنی احسان حاکم به خودش برمی گردد.
• حضرت امیر(ع) در اینباره در غرر الحکم می فرماید: مَن وَثَقَ بِاِحسانِکَ اَشفَقَ علی سُلطانِکَ : هرکس از احسان تو(حاکم) اطمینان یافت، دلسوز حکومتت می شود.
- در روایت دیگر می فرماید: ضادّوا الاِساءَهَ بِالاِحسان: اسائه و بدی را با احسان کردن نابود کنید(غرر)
- در روایت دیگر: هنگام قدرت گذشت کن، هنگام دولت داری احسان کن(اَحسِن مع الدوله) تا سیادت و بزرگی برایت تکمیل شود.(غرر)
- در مقابل: هرکس در دولتش احسان نکرد در گرفتاری و بدبختی، خوار و ذلیل می شود(غرر)
❓احسان یعنی چه؟!
احسان، پول پاشی نیست. آن به شکل درستش دستور دوم است. احسان، مواجهه نیکو با مردم در اقوال و افعال و وعده ها و... است؛ طوری که موجب تامین کرامت مردم شود. در کلمه جامعی می فرماید: نظامُ الکَرَم مُوالاهُ الاحسان: نظام و سازمان کرامت، پی در پی کردن احسان است(غرر)
⬅️ یک مملکت چند ده میلیونی، احسان را با اسائه و تحرک علیه حکومت جواب نمی دهند از اینرو با احسان و رعایت کرامت مردم، حاکم می تواند با حسن ظن به مردمش صبح و شام کند و نگران بدرفتاری یا براندازی آنها نباشد.
2⃣ تَخفِیفِه المئوناتِ علیهم
دوم: مخارج و هزینه های زندگی مردم را کاهش دهد.
❗️باز روشن است: کاهش هزینه های زندگی موجب رضایتمندی مردم و بالتبع خیال راحتی حاکم از جانب مردم می شود.
• حضرت در روایاتی می فرماید: اَحسنُ الملوک حالاً مَن حَسُنَ عیشُ الناسِ فی عِیشه وعُمَّ رَعیتَّه بِعدله: بهترین حال و وضعیت پادشاهان(و حاکمان) را کسی دارد که زندگی مردم در دوره او نیکو شده باشد و عدالتش بر رعیت فراگیر باشد(غرر)
• تخفیف مؤونه و هزینه ها به پول پاشی به هرکه برسد نیست. به جلوگیری از احتکار منافع است(در جلسات بعد خواهد آمد) به توزیع عادلانه منابع کسب ثروت است و...
3⃣ تَرکِ اِستکراهِهِ ایّاهُم علی مالیسَ له قِبَلَهُم
سوم: ترک اجبار و اکراه در اموری که بر عهده مردم نیست(یا در قدرت آنها نیست)
❗️این هم روشن است که: اجبار و اکراه کردن مردم آنهم در اموری که وظیفه آنها نیست یا از دستشان برنمی آید، موجب ازدیاد نارضایتی می شود و از آن پس دیگر حاکم نسبت به مردمش حسن ظن نخواهد داشت. نگران آشوب و تحرکات براندازی است.
❗️ یک نکته مهم:
در همان جایی که آن خواسته، برعهده مردم و اصلا وظیفه شرعی آنها هست هم اصل بر رفق و مدارای فعال است نه اجبار و اکراه؛ چه رسد به چیزی که اصلا برعهده آنها نیست!
• در روایتی حضرت امیر(ع) می فرماید: فِی حَملِ عبادِاللهِ علی احکامِ الله، استیفاءُ الحقوقِ و کُلُّ الرفق: تمام رفق و مدارا در حمل کردن مردم بر احکام الهی (بردنشان به سمت انجام تکالیف الهی) است.
این حمل کردن، همان سیاست ورزی و ساسة العباد بودن است که می فرماید با رفق (مدارای فعال نه تلورانس) است.
- نکته ی استیفاء الحقوق:
اغلب اینگونه معنا کرده اند که با حمل کردن مردم بر احکام الهی، حقوق همه استیفاء و حاصل می شود. اما به نظر می رسد به قرینه عطف به "کلُّ الرفق") معنا چنین شود: بردن مردم به سمت انجام تکالیف الهی بدون استیفاء حقوق آنها نمی شود. یعنی آنها حق هایی هم در جامعه و بخصوص بر عهده حکومت اسلامی دارند تا این حقوق استیفاء نشود آن حمل کردن و بردن به سمت احکام صورت نمی گیرد.
شاهد این برداشت کلمه" کُلُّ الرفق" است. آیا آنرا چنین معنا می کنید که: بردن مردم به سمت احکام علی موجب رفق میشود؟! یا بعکس می گویید تمام رفق در آن حمل کردن لازم می آید! ⬅️ به همین سیاق فراز "استیفاء الحقوق" هم معنا می شود: با رعایت و تحقق کامل حقوق کردن، حمل جامعه به احکام الهی انجام می شود. (دقت کنید)
ادامه در بخش دوم
🔴 به کانال هیئت بپیوندید👇
🌐 @rah_fatemeh
📖 #سلسله_درسهای_نهج_البلاغه
جلسه پانزدهم شرح نامه ۵۳ / ۱۴۰۱/۱۱/۱۴
مناسبت میلاد حضرت علی(علیه السلام)
💥هیات راه فاطمه(س) قم
#بخش_دوم
⬅️ نتیجه اینکه حکومت اول باید حقوق انسانی مردم را رعایت کند و با مدارای فعال جامعه متشرع بسازد نه بالعکس (جامعه شرعی مرادش باشد بدونی که استیفاء حقوق کند یا رعایت مدارای فعال)
- این بدان معنا نیست که اسلام هیچ حکم الزامی ندارد (قبلا مفصل در اینباره بحث شده است)۱ بلکه سخن سر حمل عمومی جامعه است که با رفق و مدارای فعال می شود نه اجبار؛ بله اندک متخلفان باقی مانده برایشان احکام دیگری هست
- باز این سو نباید رفق را با تساهل و بیطرفی در جهت ارزشها یکی دانست. حکومت اسلامی نسبت به ارزشهای اسلامی متعهد است لکن بردن جامعه با رفق و مدارای فعال(=مدارایی که با تدبیر تحقق آن ارزش را نشانه گرفته است) است.
⬅️ در این دو سو افراط و تفریط داریم: عده ای دنبال تحقق طالبانی ارزشهایند و عده ای لیبرال مسلک دنبال پاک کردن و دلخواه کردن ارزشهای دینی اند.
❗️ نکته دیگر:
وقتی در تکالیفی که گردن مردم است، رفق لازم است در بقیه درخواستهای حاکمیتی و موقعیتی به طریق اولی این رفق و مدارا لازم است.
گاهی سیاست ریاضت اقتصادی لازم میشود گاهی سیاست کاستن مصرف یا محدودیت های اجتماعی و... در اینها اجبار و اکراه گاه موجب شورش و نارضایتی و بالتبع زوال حسن ظن حاکم میشود.
• حضرت در روایتی می فرماید: مَن کان رفیقاً فی امرِهِ نالَ ما یُریدُ مِن الناس: هرکس در امرش(حکومتش) رفق بورزد، به آنچه از مردم می خواهد نائل می شود(کافی ج۲ص۱۲۰)
- در روایت دیگر به روشنی همین معنا را بیان می کند: مِن علاماتِ الاقبال: سِدادُ الاقوال و الرفقُ فی الافعال: از علامتهای اقبال عمومی (مقبولیت حکومت)، سنجیده سخن گفتن و با مدارا رفتار کردن(حاکمان) است(غرر)
⬅️ گاهی می بینیم وقتی رهبران ما می خواهند به این سیره عمل کنند صدای برخی در تندروی و سخت گیری بیشتر بلند می شود (نمونه اش مواجهه با معترضان پاییز۱۴۰۱ بود که از حکم قتل حاضر و مجرم می گفتند!چنانچه در مقابل عده ای جانیان و آدمکشها را برایشان عفو می خواستند!)
❓ این سه دستور تا کجا انجام شود؟!
در ادامه فراز مورد بحث می فرماید: فلیَکُن منک فی ذلک امر یَجتمعُ لک به حُسنُ الظَّن بِرعیّتک: باید در این امور در جانب تو به جائی برسد که حسن ظن به رعیت برایت جمع شود.
⬅️ پس انجام موردی و کار نمایشی کافی نیست باید اینقدر احسان کنی در کاهش هزینه ها بکوشی و مدارا کنی که دیگر خودت خیالت راحت باشد که اکثریت علیه تو اقدامی نمی کنند.
• بعد می فرماید: چنین حسن ظنی، رنج طولانی از تو برمی دارد.
یعنی دیگر نگرانی ها از اقدامات براندازانه و... کم می شود.
*⃣ شاهد تفسیر ما
در جمله آخر این فراز شاهد ما برای تفسیر است. اینکه آن سه دستور برای حاکم چگونه موجب حسن ظن خود او می شود؟ را چنین تفسیر کردیم که چون این کارها موجب رضایت عمومی مردم می شود و سوداهای براندازی و تحرک علیه حاکم شکل نمی گیرد و بالتبع خود حاکم خیالش راحت و با حسن ظن به مردم صبح و شب می کند.
دو جمله آخر شاهد بر درستی این تفسیر است.
• می فرماید: سزاوارترین فرد به خوش گمانی تو کسی است که از نیکی و احسان تو برخوردار بوده و سزاوارترین فرد به بدگانی ات کسی است که از تو به او بدی رسیده است!
- در غرر هم می فرماید: مَن خاف سوطِک تَمنّی موتک: هرکس از تازیانه (و شدت ات) بترسد، تمنای مرگت را می کند.
▫️ نمونه هایی از مدارای فعال در سیره امیرالمومنین(ع)
• آزادی دادن در بیعت نکردن
• مواجهه با خوارج از آزادی دادن در شهرک ۱۲۰۰۰نفری حروراء با وجود نماز جدا و حتی انتخاب امیر جدا! / و خط نشان برای آنها بعد از کشتن خباب و همسرش؛ که اگر همه زمین بر چنین جنایتی اقرار کنند و توان قصاص داشته باشم همه را قصاص می کنم(شرح ابن ابی الحدید ج۲ص۲۸۲)
• مواجهه با جملی ها و مردم بصره (خطبه۱۶۹ و نامه۲۹)
• مواجهه با قاسطین؛ عزل و جنگ با معاویه اما مدارای بیش از یکساله برای ریخته نشدن خون مسلمانان...
____________
۱) سخنرانی کارگزاران حکومتِ برای بهشت!
https://eitaa.com/m_ghanbarian/3005
* تفصیل این سیره و نکات و تطبیقات این جلسه مهم را در فایل صوتی بشنوید!
🔴 به کانال هیئت بپیوندید👇
🌐 @rah_fatemeh
#اطلاعیه
#جلسه_هفتگی
#سلسله_بحث_های_نهج_البلاغه
🔸قال المهدی عجل الله تعالی فرجه: وفي ابنة رسول الله صلى الله عليه وآله لي أسوةٌ حسنةٌ
🔹مراسم هفتگی هیئت راه فاطمه(سلام الله علیها)
🎙 باسـخـنـرانـی
💠 حجتالاسلام محسن قنبریان
🎤 بـامناجات خوانی
💠 حجت الاسلام علی فخری
📅 جمعه ۲۱ بهمن ماه ۱۴۰۱، سـاعـت ۱۹:۳۰
🕌 قم، میدان روح الله، نبش کوچه ۱۲ معلم، حسینیه هنر
✅ برادران - خواهران
به کانال #هیئت_راه_فاطمه (سلام الله علیها) بپیوندید:
👇👇👇
🆔 @rah_fatemeh
نهج البلاغه استاد قنبریان ج 43.mp3
17.7M
📖 #سلسله_بحثهای_نهج_البلاغه
🛑 عهدنامه مالکاشتر(شرح نامه ۵۳)
جلسه پانزدهم
۱۴۰۱/۱۱/۲۱
💥 هیئت راه فاطمه(س) قم
#حجت_الاسلام_قنبریان
🔴 به کانال هیئت بپیوندید👇
🌐 @rah_fatemeh
هیئت هفتگی راه فاطمه (س)
📖 #سلسله_بحثهای_نهج_البلاغه 🛑 عهدنامه مالکاشتر(شرح نامه ۵۳) جلسه پانزدهم ۱۴۰۱/۱۱/۲۱ 💥 هیئت راه فا
📖 #سلسله_درسهای_نهج_البلاغه
جلسه پانزدهم شرح نامه ۵۳ 💢 ۱۴۰۱/۱۱/۲۱
شب ۲۲ بهمن ماه
💥هیات راه فاطمه(س) قم
#بخش_اول
✔️ فراز مورد بحث:
"سنت نیکویی را که بزرگان این امت به آن عمل کرده، و سبب الفت میان مردم گشته، و امور رعیت برپایه آن سامان یافته، مشکن. سنتی را پدید میاور که حتی به یکی از سنت های گذشته آسیب رساند، که پاداش نیک آن برای کسی باشد که آن سنت های نیکو را بنیان گذارده، و گناه آن برتو باشد که آنها را شکسته ای.
برای استوار ساختن آنچه امور شهرهایت را به سامان آورد، و برپا داشتنِ نظام های نیکویی که مردم پیش از تو برپا داشته بودند، با دانشمندان فراوان گفتگو کن و با فرزانگان سخن بسیار بگو".
✔️ نکات مهم:
1⃣ منظور از سنت؟
• سنت از ماده "سنّ" = جاری ساختن آب بر صورت⬅️ سپس: بر هر امری که سریان و جریان یابد
• در اصطلاح:
الف) اصطلاح خاص: سنت رسول الله(ص)
ب) اصطلاح عام: هر عادت اجتماعی خوب یا بد که ساری و جاری شود. روایت رسول الله(ص) که اجر و ورز همه عمل کنندگان را گردن سنت گذار می شمارد این معنا را مقصود دارد:
https://www.hadithlib.com/hadithtxts/view/1203134
⬅️ در این فراز معنای ب منظور است به دو قرینه:
- عَمِلَ بها صدورُ هذه الامه: بزرگان به آن عمل کرده اند(اگر رسول الله منظور بود وجهی نداشت صدور امت و بزرگان را ذکر کند)
- ولا تُحدثَنَّ سنه: احداث سنتی نکن! (به قرینه مقابله؛ معلوم است سنت قبلی هم کسی مثل او گذاشته)
2⃣ علت فاعلی و چرایی این سنت؟
❓چنین سننی را به چه توجیهی می توان نهاد؟! مگر دین ناقص است؟! مگر کسی غیر از نبی(ص) حق سنت گذاری دارد؟!
• می فرماید آن سنت های صالحه را "صدور هذه الامه" یعنی بزرگان و صالحان گذاشتند.
نه سخن از پیامبر است و نه "صدر اسلام"(صدر زمانی)؛ که نوعی سلفی گری باشد.
این بزرگان الزاما معصوم نبوده اند به قرینه همان روایت پیامبر(ص).
❗️ این سنن، تشریع چیز تازه ای در اسلام نیست؛ صورت فرهنگی-اجتماعی دادن و تجسم دادن یک دستور و ارزش اسلامی-انسانی است. مثلا:
- یاری مظلوم یک ارزش است پیامبر در ۲۵سالگی عضو گروهی از جوانمردان شد که عهد بسته بودند مظلومان را یاری کنند. آن یاری مظلوم در این سازه اجتماعی بنام "حلف الفضول" بروز کرد. پیامبر(ص) بعد از نبوت هم حلف الفضول را امضاء و فرمود اگر فراخوانده شود اجابت می کند.
- نیکوکاری همیشه خوب است، "جشن نیکوکاری" سنت اجتماعی در زمان و وضع مشخص برای نیکوکاری به بچه های کم بضاعت در تحصیل است. همین است "گلریزان" و "روز طبیعت" و...
- آیه۱۲۰ توبه مفید "اصل اغاظه" (به غیظ انداختن دشمنان) است:"...هر موطن و جایی قدم بگذارند که خشم دشمنان را موجب شود...برایشان عمل صالح نوشته می شود". راهپیمائی های برائت از دشمنان در روز قدس و... تجسم و تحقق این ارزش است.
▫️ بیان علمی مطلب:
• بیان اول:
آیت الله جوادی آملی در اصل نهم از مقدمه مفاتیح الحیات (ص۴۹تا۵۱) از دو اجتهاد مکمل هم می گوید:
- اجتهاد اول؛ تقنینی و اصلی است. همین اجتهاد مصطلح در حوزه ها.
- اجتهاد دوم؛ اجرائی(نه تقنینی) و تابع اجتهاد اول و موضوع پروری است.
⬅️ روایت پیامبر درباره سنت گذاری سنت حسنه را در اینجا می آورد. این سنت گذاری ها ، اجتهاد دوم است نه تشریع است و نه بدعت؛ چون مبتنی بر اجتهاد اول است.
- سنت روز قدس در جمعه آخر ماه مبارک رمضان از سوی امام، هفته وحدت، روز درختکاری، روز هوای پاک و... را مثالهای این اجتهاد دوم و سنت گذاری حسنه می شمارند
- در سنت گذاری و اجتهاد دوم، پس از مشروعیت اصل آن نیاز به کار کارشناسی نخبگان و فرهیختگان و بررسی موضوع شناسانه هست.
• بیان دوم:
گاهی آن سنت و عادت اجتماعی، تجسم یک ارزش اخلاقی و ارزشهای اسلامی نیست بلکه تعمیم یک حکم شرعی است. مثل آنچه در شعائر حسینی و مانند آن می بینیم. طشت گذاری، نخل گردانی، پیاده روی جاماندگان اربعین و...
⬅️ اینجا به یک مبنای مهم فقهی ربط می یابد : توقیفی بودن یا غیر توقیفی بودن شعائر . اگر مبنا توقیفی بودن شد، اضافه کردن چیزی بعنوان شعائر اشکال دارد ولی اگر غیر توقیفی شد، اضافات فرهنگی و بومی مناسب ، جایز می شود.۱
ادامه در بخش دوم
🔴 به کانال هیئت بپیوندید👇
🌐 @rah_fatemeh
📖 #سلسله_درسهای_نهج_البلاغه
جلسه پانزدهم شرح نامه ۵۳ 💢 ۱۴۰۱/۱۱/۲۱
شب ۲۲ بهمن ماه
💥هیات راه فاطمه(س) قم
#بخش_دوم
⚠️ توجه:
ابتکار سنت های صالحه، قدرت نرم برای راهبری مردم در مقاصد اخلاقی و ارزشی جامعه اند.
نمیشود فقط استنباط اول را کرد و گفت این احکام اسلام است، جامعه چرا عمل نمی کنی؟!
بدون این مهندسی اجتماعی با استنباط دوم و سنت های صالحه راه حوزه ها به دو چیز ختم میشود:
- سلفی گری! که احکام اسلام را استنباط کنند و بگویند جامعه به ان عمل کن ولو نظم جدید زندگی آن را یاری نکند!
- سکولار شدن! که در عرصه های اجتماعی سیاسی اقتصادی را به حریف واگذارد و فقط به احکام فرد با خدا بپردازد! که برایش جز استبراء و استنجاء نمی ماند!
⬅️ حوزه ها و اساتید با همکاری کارشناسان باید استنباط دوم و راه تحقق ارزشها و راهبری جامعه با ابتکارات مشروع را بیاموزد و بیاموزاند (تفصیل این نکات را در فایل صوتی بشنوید)
3⃣ علت غایی این سنت های صالحه؟
• حضرت امیر(ع) می فرماید آن سنت های صالحه باید به دو امر عمومی بیانجامد:
- الف) موجب الفت اجتماعی شود(واجتمعت بها الالفه)
دقت کنید! هر سنت خوب، یک "خیر خاص" دارد مثلا سنت درختکاری، افزایش جنگلها و حفظ محیط زیست دارد. حلف الفضول، جوانمردی و یاری مظلوم را در جامعه زیاد می کند.
اما همه باید یک "خیر عام" هم داشته باشند یعنی همه یک قدر مشترک واحد داشته باشند: موجب الفت اجتماعی شوند! یک جامعه باید اول یک اجتماع پیوسته و منسجم و متحد باشد تا بقیه خیرات درش ساری شود؛ پس سنت ها و سازه های اجتماعی حتما باید موجب این الفت شود.
❗️این توجه وقتی مهم است که ببینیم گاه سنت و رویه ای ساری می شود که حتی اگر فی نفسه آن کار بدی نباشد لکن موجب تفرقه و درگیری اجتماعی می شود. مثلا برائت از دشمنان اهلبیت(ع) در برخی سازه های اجتماعی-فرهنگی ۹ربیع حتی اگر فی نفسه حرام نباشد ، چون موجب اختلاف مذهبی و تفرقه و درگیری می شود؛ این استاندارد فرمایش حضرت امیر را ندارد و سنت صالحه نام نمی گیرد.
- ب) کارکرد دیگر این سازه های اجتماعی و سنت ها باید اصلاح و صلاح مردم باشد(صلحت علیها الرعیه):
هر سنت نیکو به آحاد جامعه این خیر را می رساند. مثلا روز قدس، تبری از دشمنان اسلام را در ذهن و ضمیر مردم زنگ دار و جدی تر می کند. رسم و سنتی دیگر، صله رحم را می افزاید. روز پرستار و روز مادر و... قدرشناسی را بیشتر می کند و...
❓چرا حلف الفضول را بازتولید نمی کنید؟!
وقتی مفسدین، باهم شبکه و کلونی می شوند، نباید دوستان انقلابی در ادارات و نهادهای عنومی به نفع طبقه فرودست و بی صدا، شبکه شود؟! کار شخصی و سفارش رفاقتی و پارتی بازی نکند اما محروم و فرودستی که اسیر بروکراسی شده، بالا و پایینش می کنند را کمک کند حقش را بگیرد در اداره دیگر به عضو دیگر شبکه سفارشش را بکند!
• بعد حضرت، حذر می دهد که سنت مضرّ به آن سنت های صالحه را پی ریزی نکنی که ورز و وبال شکستن آن سنت های خوب گردنت بیافتد.
4⃣ جایگاه گفتگو و بحث با علما و متخصصان!
جمله آخر این فراز سفارش به بحث با علماست.
• نکته حائز اهمیت این است که در عهدنامه، حضرت هم تاکید بر بار عام و نشستن بدون حاجب با عموم مردم دارد، هم تاکید بر مذاکره با علماء و متخصصان.
⬅️ اگر اولی نباشد، نخبه سالاری میشود و حاکم از مردم عادی دور می افتد. اگر دومی نباشد، عوام زدگی اتفاق می افتد و تصمیمات سست گرفته میشود. (دقت کنید)
• اتصال این توصیه به فقرات قبل این است که سنت ها و ساخت های اجتماعی-فرهنگی _که قدرت نرم حکومت در ساسة العباد است_ بدون مباحثه با فرهیختگان و علماء ممکن نیست.
بیان شد استنباط دوم، مشورت با کارشناسان می خواهد. لذا می فرماید اکثر مدارسه العلماء و منافثه الحکماء فی ... اقامه مااستقام به الناس قبلک.
• دیگر نیاز مذاکره با علماء؛ حفظ نظامات اجتماعی و سنن گذشته نیست، بلکه مسائل پیش رو برای به صلاح شهرهاست(فی تثبیت ما صلح علیه امر بلادک). مثلا دوره کشاورزی ، صنعتی می شود، مباحثه با علماء و دانشمندان می خواهد که چگونه امر شهرها، به خیر و صلاح تثبیت شود؟!
..............................................
۱. برای تفصیل در اینباره یادداشت: "چالش شعائر" را اینجا بخوانید
🔴 به کانال هیئت بپیوندید👇
🌐 @rah_fatemeh
21.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔶سه دستور خوشگمانی از امیرالمومنین (علیه السلام)
📎خلاصهای از سه دستور امیرالمومنین(علیه السلام) به مالک اشتر در مورد حسن ظن حاکم به مردم
🔴 به کانال هیئت بپیوندید👇
🌐 @rah_fatemeh
#جشن_میلاد
#جلسه_هفتگی
#سلسله_بحث_های_نهج_البلاغه
🔸قال المهدی عجل الله تعالی فرجه: وفي ابنة رسول الله صلى الله عليه وآله لي أسوةٌ حسنةٌ
🔹مراسم هفتگی هیئت راه فاطمه(سلام الله علیها) به مناسبت میلاد سرداران کربلا(علیهم السلام)
🎙 باسـخـنـرانـی
💠 حجتالاسلام محسن قنبریان
🎤 بـامدیحه سرایی
💠 حاج مهدی تدینی
📅 جمعه ۵ اسفندماه ۱۴۰۱، سـاعـت ۱۹:۳۰
🕌 قم، میدان روح الله، نبش کوچه ۱۲ معلم، حسینیه هنر
✅ برادران - خواهران
به کانال #هیئت_راه_فاطمه (سلام الله علیها) بپیوندید:
👇👇👇
🆔 @rah_fatemeh
نهج البلاغه استاد قنبریان ج 44.mp3
18.96M
📖 #سلسله_بحثهای_نهج_البلاغه
🛑 عهدنامه مالکاشتر(شرح نامه ۵۳)
جلسه شانزدهم
۱۴۰۱/۱۲/۰۵
💥 هیئت راه فاطمه(س) قم
#حجت_الاسلام_قنبریان
🔴 به کانال هیئت بپیوندید👇
🌐 @rah_fatemeh