#شهید_حسین_علی_عرب_اردستانی🌹
گوشه #کتاب_خانه مقر انرژی اتمی به نام #اردستانی سند خورده بود.
صبحگاه تمام نشده می دوید سمت #کتاب_خانه و تا ظهر سر و کله اش پیدا نمی شد.
با هیکل لاغرش خیمه می زد روی #کتاب ، شر شر عرق می ریخت؛ اما #کتاب می خواند.
برگه های کوچکی هم داشت که از #کتاب_ها یادداشت برداری می کرد.
#روایات جدید را می نوشت. هر وقت هم که وقت خالی پیدا می کرد، خودش بود و مرور یاداشت هایش؛ مثل زمانی که بعد از صبح گاه، از لای شیارها بالای کوه می رفتیم.
#سیره_شهدا
#به_روایت_حاج_حسین_یکتا
#کتاب_مربع_های_قرمز
@rahe_ebrahim
۵ تیر ۱۳۹۸