#زندگی_بهشتی 💛 🌈
نزدیک خانه ی پدرم، خانه ای اجاره کردیم و #جهیزیه چیدیم. سرِ #جهیزیه خریدن با #محسن خیلی ماجرا داشتیم.
مدام با پدر و مادرم کل کل داشت که چرا این قدر پول خرج می کنید و ما اصلا به این لوازم نیاز نداریم.
گیر داده بود که #مبل نمی خواهیم. نگران بود: "شاید یکی که نداره بیاد ببینه و دلش بخواد."
#شهید_محسن_حججی 🌹
#به_روایت_همسر
#سربلند
@rahe_ebrahim
دخترانــ راهـ ـ ابراهیمـ
#شهید_ابراهیم_هادی 🌹
#ابراهیم به #مهمان و مهمان نوازی بسیار اهمیت می داد.
می گفت:
اگر می خواهیم کنار هم راحت باشیم، باید #تجملگرایی را کنار بگذاریم.
نباید خودمان را برای یک #مهمانی اذیت کنیم.
باید رفت و آمد ها و #صله_رحم را مطابق دستورات #دین و بدون #تجمل انجام دهیم،
تا رابطه خانواده ها همیشه برقرار باشد.
#سیره_ابراهیم
#مهمانی
#عید_دیدنی
@rahe_ebrahim
مهمان،
روزی خود را میآورد و گناهانِ اهل خانه را میبرد.
#پیامبر_اکرم_صلی_الله_علیه_و_آله
#بحارالانوار
#عید_دیدنی
#صله_رحم
#دید_و_بازدید
#نوروز_98
@rahe_ebrahim
🌸🍃🌸🍃
#پله_پله_تا_خدا
سعی کنید بیشتر به خدا نزدیک شوید و
هرچقدر به خدا نزدیک شوید
خدا هم بیشتر دوستتان خواهد داشت.
#شهید_احمد_کاظمی🌹
@rahe_ebrahim
#به_خاطر_بسپار 💚
💠در دعاهاى #ماه_رجب که از ائمه (علیهمالسّلام) مأثور است،
انسان وقتى نگاه میکند،
مىبیند بیشتر این دعاها ناظر به جهات #توحیدى است؛
پرداختن به عظمت الهى،
به صفات الهى،
خود را در مقابل این عظمت مشاهده کردن،
راه روشن را به سوى پروردگار شناختن،
دانستن و به آن میل و رغبت پیدا کردن.
💠یکى از خصوصیات دعاهاى #ماه_رجب این است:
توجه دادن به #توحید،
توجه دادن به #خدا،
به اسماء و صفات الهى.
این ماه را باید قدر دانست.
#حضرت_آقا❣
#ماه_رجب
@rahe_ebrahim
دخترانــ راهـ ـ ابراهیمـ
#آرزو کاش در #نافله_ات نام مراهم ببری... #سَیِّدُنا @rahe_ebrahim
که دعای تو کجا، عبد گنه کارکجا؟
...
#در_محضر_امام_کاظم_علیه_السلام🌹
عاصم از اصحابشان بود. #امام که او را دیدند، پرسیدند:
"به نیازمندهای شهرتان کمک میکنید؟"
گفت:
"معلوم است. هر طور که بتوانیم."
ـ مثلاً اگر بدانید نیاز دارد، بروید خانهاش ببینید نیست، برایش پول میگذارید که وقتی برگشت مشکلش را برطرف کند.
ـ نه، تا بحال این کار را نکردهایم!
ـ پس هنوز آن آدمهایی که ما میخواهیم نشدهاید!
#سیره_امام
#بیاموزیم
#کمک_به_محرومان
#شهادت_امام_کاظم_ع
@rahe_ebrahim
#خدمت_به_مردم
#شهید_حسین_املاکی🌹
💠آمده بود مرخصی. زمستان بود و برف سنگینی به ارتفاع یک متر باریده بود و تمام کوچه، خیابان، باغ و جنگل را پوشانده بود.
باد سردی هم می وزید و بیرون رفتن را سخت می کرد.
💠یک استکان چای دارچین دستش دادم. بعد اورکتش را انداخت روی دوشش و پارو را برداشت و رفت.
گفت: زهرا خانم! می روم ببینم اگر راه بسته شده، راه را باز کنم.
💠وقتی برگشت نزدیکی های غروب بود. دستکش ها،
کلاه و لباسش برفی و گل آلود بود.
می گفت: با چند تا از مردهای محله جاده و کوچه باغ ها را باز کردیم تا عبور و مرور #مردم راحت تر شود. این برفی که من می بینم حالا حالاها قصد آب شدن ندارد.
#سیره_شهدا
#به_روایت_همسر
@rahe_ebrahim