4_6017135794559385809.mp3
3.87M
نگاش به سمت آسمون.. 😔
😭 یا حضرت رقیه ( س )
🎤🎤 حاج محمود کریمی
❤️ نوای دیجیتال بسیار زیبا
#اربعین #کربلا #رقیه
@rahekhoda
#اخبار_اربعین
#اربعین
#قبل_از_ثبت_نام_درسامانه_سماح_بخوانید
▪️برای مراسم اربعین سال 1398 با توجه به توافق به عمل آمده بین جمهوری اسلامی ایران و جمهوری عراق زایرین می توانند از تاریخ 1398/6/10 (1 محرم 1441) لغایت 1398/8/7 (30 صفر 1441) بدون نیاز به اخذ روادید و به شرط ثبت نام در سامانه سماح همراه با گذرنامه معتبر با حداقل 3 ماه اعتبار جهت زیارت اربعین امام حسین(ع) وارد کشور عراق شوند.
▪️با توجه به توافق ایران و عراق برای مراسم اربعین مُهر کنترل مرزی که توسط پلیس عراق در مرزهای ورودی به این کشور، بر گذرنامه زوار درج میشود، به منزله "ویزا" تلقی میشود لذا زایرین محترم توجه داشته باشند که هنگام ورود به عراق حتماً اطلاعاتشان ثبت و مُهر کنترل بر گذرنامهشان درج شود چرا که نداشتن مهر ورود موجب دستگیری در داخل خاک عراق خواهد شد.
🔹با توجه به مصوبه ستاد مرکزی اربعین حسینی(ع) اجازه تردد از مرزها به زایرینی که در سامانه سماح ثبت نام نموده باشند داده خواهد شد.
🔹در صورتی که به هر دلیلی ثبت نام شما در سامانه ناتمام ماند برای ادامه کار می توانید از صفحه اصلی سامانه قسمت پیگیری وضعیت و ویرایش ثبت نام خود را ادامه و تکمیل نمایید.
🔹#ثبت_نام_قطعی زایرین منوط به پرداخت هزینه های مصوب می باشد.
🔹در صورت #انصراف، هزینه ثبت نام پس از کسر خسارت مربوطه صرفاً به فرد منصرف و پس از دریافت پیامک از طریق تمامی شعب بانک ملی مسترد خواهد شد.
🔹 #امکان_ویرایش تاریخ اعزام پس از ثبت نام تا 72 ساعت در سامانه فراهم می باشد و پس از مدت زمان مذکور تغییر زمان حرکت در سامانه امکانپذیر نمی باشد.
امکان انصراف تا 2 روز قبل از تاریخ اعزام امکان پذیر می باشد و پس از آن سامانه اجازه انصراف نخواهد داد.
🔹طبق اعلام ستاد اربعین دانشجویی کلیه طلاب، دانشجویان و دانش آموزان جهت شرکت در مراسم اربعین نیاز به سپردن وثیقه ندارند لیکن جهت خروج از کشور حتماً می بایست مجوز خروج سیستمی را از سازمان نظام وظیفه استان محل سکونت خود اخذ نمایند.
🔹ثبت نام در سامانه سماح و پرداخت هزینه های مصوب به منزله قرار گرفتن تحت پوشش خدمات بیمه ای و درمانی در داخل خاک عراق خواهد بود، زایرین گرامی حتماً پس از ثبت نام رسید ثبت نام را از سامانه سماح دریافت نمایند و شرایط و تعهدات بیمه را مطالعه نمایند.
زایرین عزیز توجه داشته باشند، جهت پرداخت هزینه های مصوب صرفاً از طریق درگاه پرداخت الکترونیک سامانه سماح اقدام نمایند و از پرداخت هرگونه وجه دیگری چه به صورت نقدی و یا هر روش دیگر جداً خودداری نمایند.
🔹لازم به ذکر است ثبت نام در سامانه سماح رایگان است و هزینه هایی که دریافت می شود صرفاً جهت خدمات درمانی و #بیمه ای_زایرین می باشد که مجموعاً #220,000 ریال است همچنین چنانچه زایرین جهت #ثبت_نام_به_دفاترزیارتی مراجعه نمایند مبلغ 30,000#ریال به عنوان حق الزحمه بابت ثبت نام و ارایه رسید چاپی بر هزینه خدمات درمانی و بیمه ای اضافه و در مجموع مبلغ 250,000 ریال اخذ خواهد شد.
🔹بدیهی است دریافت هرگونه وجهی به صورت نقدی و بیشتر از هزینه مصوب غیرقانونی می باشد.
#اربعین
#کربلا
@rahekhodA
✍چهکارهایی نباید ایستاده انجام داد
✅پوشیدن شلوار به صورت ایستاده موجب سیروز کبدی و غم و اندوه می شود. پوشیدن کفش به صورت ایستاده موجب بیماری های صعب العلاج می شود. نوشیدن آب در شب به صورت ایستاده موجب سیروز کبدی و درد های لاعلاج می شود.
💥غذا خوردن به صورت ایستاده موجب درد های لاعلاج می شود. شانه کردن به صورت ایستاده موجب ضعف قلب و فقر می شود.ادرار کردن به صورت ایستاده به خاطر عدم تخلیه ی کامل ادرار، موجب بیماری های مثانه و مجاری ادراری می شود. آمیزش به صورت ایستاده زمینه ی شب ادراری فرزند را فراهم می کند.
☜منبع :【طب شیعه】
@rahekhoda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ پشیمانی گناهکاران در آخرت:
«خدایا من چه میدونستم آخرت و جهنم اینطوریه»
«موجودات وحشتناک جهنم»
استاد شجاعی
@rahekhoda
آنسوی مرگ.mp3
5.2M
☢ مصاحبه ای حیرتانگیز...
تجربه گر مرگ
تاریخ مصاحبه: ۱۳۹۸/۳/۲۳
✅ اتفاقات جالب و عجیبی که بعد از مرگ برای انسان رقم میخوره
@IslamLifeStyles
@rahekhoda
📆 #حديث_روز
🏴 امام حسین (ع):
لِلسَّلامِ سَبعُونَ حَسَنَةً، تِسعٌ وَ سِتُّونَ لِلمُبتَدِءِ وَ واحِدَةٌ لِلرادِ ؛
سلام کردن هفتاد حسنه و ثواب دارد شصت و نه ثواب از برای سلام کننده و یک ثواب برای جوابگو است (با وجود آنکه سلام کردن مستحب ولی جواب دادن آن واجب است).
📚تحف العقول ، ص ۲۴۸
#امام_حسین
@rahekhoda
🌷 امام سجاد (علیه السلام):
مردمانی که در زمان غیبت مهدی (عجّل الله تعالی فرجه) به سر می برند و معتقد به امامت او و منتظر ظهور وی هستند، از مردمان همه زمان ها برترند، زیرا خدایی که یادش بزرگ است به آنان خرد و فهم و شناختی ارزانی داشته است که غیبت امام برای آنان مانند حضور امام است.
📚بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۲
⇝ @rahekhoda
📚 #هزارویکحکایتعبرتآموز
داستان زیبا و واقعی از علامه جعفری در دانمارک
✍علامه محمدتقی جعفری میگفتند: عدهای از جامعهشناسان دنیا در دانمارک جمع شده بودند تا در بارهی موضوع مهمی به بحث و تبادل نظر بپردازند. موضع این بود: ارزش واقعی انسان به چیست؟ معیار ارزش انسانها چیست. هر کدام از جامعهشناسان، صحبتهایی داشتند و معیارهای خاصی را ارائه کردند. بعد، وقتی نوبت به بنده رسید، گفتم: اگر میخواهید بدانید یک انسان چهقدر ارزش دارد، ببینید به چه چیزی علاقه دارد و به چه چیزی عشق میورزد. کسی که عشقاش یک آپارتمان دوطبقه است، در واقع، ارزشاش به مقدار همان آپارتمان است. کسی که عشقاش ماشیناش است، ارزشاش به همان میزان است. اما کسی که عشقاش خدای متعال است ارزشاش به اندازه ی خداست. علامه فرمودند: من این مطلب را گفتم و پایین آمدم. وقتی جامعهشناسان صحبتهای مرا شنیدند، برای چند دقیقه روی پای خود ایستادند و کف زدند. وقتی تشویق آنها تمام شد، من دوباره بلند شدم و گفتم: عزیزان! این کلام از من نبود، بلکه از شخصی به نام علی (ع) است. آن حضرت در نهجالبلاغه میفرمایند:
«قِیمَةُ کُلِّ أمْرِئٍ مَا یُحْسِنُهُ» / «ارزش هر انسانی به اندازهی چیزی است که دوست میدارد».
وقتی این کلام را گفتم، دوباره به نشانهی احترام به وجود مقدس امیرالمؤمنین علی (ع) از جا بلند شدند و چند بار نام آن حضرت را بر زبان جاری کردند.
@rahekhoda
شاید این اتفاق برای هرکسی بیوفته
🚶 تو یک مسافرت کاری بودم و کارم یک روز زودتر تموم شدو اومدم سمت خونه به زنم هم نگفتم ه سورپرایز شه حدود ساعت 10 شب بود که رسیدم دیدم تو پارکینگ یک ماشین جدید پارکه خلاصه رفتم اروم اروم رسیدم دمه درب ورودی دیدم صدای خنده و ... میاد بعد اروم درو باز کردم چراغ ها خاموش بود دیدم صدا از اتاقه نزدیک شدم درب بسته بود دیدم صدای تکون خوردن تخت میاد 😭 وای داشتم سکته میکردم یکهو درو باز کردم و دیدم همسرم با بچه ام رو تخت دارن بالا بلندی بازی میکنند. دخترم فیلم ترسناک دیده بود ترسیده بودو خوابش نبرده بود اومده بوده پیش همسرم. وای اون لحظه داشتم سکته میکردم هزار تا فکر تو سرم بود بغضم گرفته بود دیگه دلو زدم به دریا درروباز کردمو خیالم راحت شد.
این اتفاق شاید برای هرکسی بیووفته که به همسرش شک کنه .ولی از همتون خواهش میکنم تا از چیزی مطمن نشدید زندگیتونو خراب نکنید. ارزش زندگیتون بیشتر از هرچیزیه👌🏻
#قضاوت⛔️
@rahekhoda
203605380_(1).mp3
11.79M
بسیار زیبا و شنیدنی
کم بودن محبت در خونه ها..!!
اسـتاد دارستانی
@rahekhoda
🔴 #قِلِقهای_قاشقی
💠 اگر مجبور باشید ساعتی در کنار یک #دیوانهی خطرناک سر کنید یقیناً در این مدت قلق او را به دست میآورید تا در امان باشید. به فرض اگر #قاشق شما به ته بشقاب بخورد و با صدای آن، عصبانی میشود مواظب خواهید بود تا قاشق شما به ته بشقاب نخورد.
💠 از مهمترین #اصول در جلوگیری از دعوا، عصبانیت و #بدزبانی همسر این است که #قِلِق همسرتان را بشناسید و بهانهی #عصبانیت و بدزبانی او را ایجاد نکنید.
💠 لازمهی اینکار، شناخت #توقّعات و گلایههای #پرتکرار ولو بیجای همسر است. تا با مدیریت رفتار و گفتار خود، فضای خانه را از تشنّج دور نگه دارید.
💠 و البته نتیجهی این مراقبت و مدیریت که نوعی #مبارزه با هوای نفس است، کسب محبوبیت برای شماست و به تدریج صفات ناپسند همسرتان اصلاح خواهد شد.
#همسرداری
🆔 @rahekhoda
🔴 #حجت_الاسلام_رفیعی:
💠 نوزادی، بیماری لاعلاج داشت. پدرش از زبان نوزاد نامهای به حضرت علی اصغر مینویسد و به کسی که عازم #کربلا بود میدهد که در ضریح امام حسین بیاندازد. در نامه نوشت: من مانند تو شیرخوارم و مریض و....
پس از مدتی #امام_رضا علیه السلام به خواب پدر آمده میگوید فرزندت را شفا دادیم. پدر خوشحال از شفای فرزندش اما متعجب از اینکه چرا امام رضا به خوابش آمده؟! نامه که به حضرت علی اصغر نوشته شده بود و در ضریح اباعبدالله انداخته بودند!
پس از مدتی پدر ،حامل #نامه را میبیند و او میگوید نتوانستم کربلا بروم. ناگزیر رفتم مشهد و نامهای که دستم مانده بود را در ضریح امام رضا انداختم!
🆔 @rahekhoda
11.mp3
3.47M
🎙استفاده از شیوه تداعی معانی
💠 در تربیت فرزندان
🔴 #استاد_دهنوی
🆔 @rahekhoda
karimi-sh-10-93-chizar-02.mp3
10.79M
#صوتی_روضه_قمر_بنی_هاشم
#مداحی_صوتی_مذهبی
🎤مداح اهل بیت(ع) :حاج محمود کریمی
▪️صلی الله علیک یا اباعبدالله▪️
.
#نشر_صدقه_جاریست🌸
#ابولفضل
@rahekhodA
FotrosGroup_Ostad_Moavenian.mp3
4.66M
🎙 حجت الاسلام معاونیان
🎵 نتیجه نوکری و خدمتگزاری به آستان امام حسین علیه السلام ؛ داستان مشهدی حسن (کفش جفت کن هیئت تهران)
#امام_حسین
@rahekhoda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام زمان عج توبه کنندگان رو دوست داره
آغوش پر مهر امام رئوف همیشه به روی بندگان خدای رحمن باز است.
مگر نشنیدی قصه ”حر ” در کربلا؟!
@rahekhoda
❤️امام حسين عليه السلام به ابن عباس فرمودند:
☘️هرگز سخن بيهوده مگوى؛ زيرا بيم گناه براى تو دارم و سخن سودمند نيز هرگز مگوى، مگر اين كه آن سخن به جا باشد.🌻
📚بحارالأنوار : ۷۸/۱۲۷/۱۰🌿
@rahekhoda
وقتی به جای خصوصی سازی، آشنا سازی صورت میگیره، نتیجه هم بهتر از این نمیشه!
تصویری دردناک از انبار #هپکو_اراک در سال ۸۶ (زمان خصوصی شدن و تحویل به سهامدار) و سال ۹۶...
#هپکو
@rahekhoda
دخترها مثل سیب ، روی درخت هستند.
بهترینشون روی بالاترین قسمتند.
مردها بهترین رو نمیخوان، چون میترسن در ازای به دست آوردنشان آسیب ببینند.
در عوض آنهایی که روی زمین افتاده ، و زیاد خوشمزه نیستند رو انتخاب می کنند.
شاید چون آسان بدست میان.
به همین دلیل سیب های قله درخت فکر میکنند که مشکل از اونهاست.
در حالی که اون ها فقط بزرگ هستند.
در حقیقت باید صبورری کنند تا مرد درست از راه برسه و شهامت چیدن سیب از قله درخت رو داشته باشه.
نباید برای اینکه کسی به ما دست یابی پیدا کنه، مثل سیب های به زمین افتاده بشیم، کسی که عاشق ما باشه، برای بدست آوردن ما همه کاری انجام میده.
#ویلیام_شکسپیر
#حجاب
#عفاف
@Rahekhoda
#مناسبتها #وقایع_کربلا
⚫️ #وقایع_روزعاشورامحرم_سال_61
☑️يكي از اهل كوفه روايت كرده است : «من نديدم كسي را كه فرزندان و يارانش كشته شده باشد اما اينگونه شجاع و پر جرأت باشد.
مردان سپاه بر او مي تاختند اما او با شمشير بر آنان حمله مي كرد و نزديك به 2000 نفر از سپاه يزيد را كشت ، تا اينكه به فرمان عمر سعد لشكريانش ازهمه سو به امام (علیه السلام) حمله کردند.
🔴 در اين لحظه يكي از دشمنان سنگي زد كه به پيشاني حضرت اصابت كرد و خون بر صورت وي جاري شد. امام خواست آن خون را پاك كند كه تيري سه شاخه و زهر آلود بر سينه و قلب حضرت نشست.
🌹امام گفت : «بسم الله و بالله و علي ملة رسول الله» و سر به سوي آسمان بلند كرد و گفت : « خدايا تو مي داني این قوم مردي را مي كشند كه روي زمين پسر پيغمبري غير از او نيست».
🔘 آنگاه تير را گرفت و از پشت بيرون كشيد خون مانند ناودان بيرون جست، پس امام دست خود را از آن خون پر كرد و به سوي آسمان پاشيد . حاضران مي گويند حتی يك قطره از آن خون به زمين برنگشت و از آن لحظه، آسمان كربلا سرخ شد . سپس دوباره دست خود را از آن خون پر كرد و صورت و محاسن خويش را با آن آغشته نمود
♨️«زرعه بن شریک» به حضرت نزدیک شد و شمشیری به دست چپ آن حضرت زد. سپس شخصی دیگر، از پشت، تیغ بر شانه امام (علیه السلام) وارد آورد که حضرت از شدت آن ضربت، با صورت بر خاک افتاد...
🌹امام افتان و خیزان بود ؛ گاه به مشقت از جای برمی خاست ولی دوباره بر زمین می افتاد ...
🌹 امام در گودال قتلگاه افتاد و واپسین راز و نیاز خود با خدای خویش را آغاز کرد. و هر چه می گذشت زیباتر و برافروخته تر می شد... یکی از راویان نوشته است: «به خدا قسم ، هیچ کشته به خون آغشته ای را نیکوتر و درخشنده روی تر از حسین ندیدم. ما برای کشتن وی رفته بودیم ولی رخسار و زیبایی هیئت او ، اندیشه قتل وی را از یاد من برد...
🔥شمر بر سر یارانش فریاد کشید:«چرا این مرد را منتظر گذاشته اید؟!»
🔥آنگاه خود تیغ به دست گرفت و به همراه سنان برای بریدن رأس مطهر امام (علیه السلام) رهسپار شد ...
▪️زیر خنجر بود ، اما دیده باز
▪️اشک او بر گونه ، سرگرم نماز
▪️اشک او می شست خونِ گونه را
▪️شرمگین می کرد این گردونه را
▪️مست بودو اشک دیده ،باده اش
▪️خاک گرم کربلا، سجاده اش
▪️ در دل گودال کرد ازبس سجود
▪️شد زفرط سجده چشمانش کبود
▪️یک نفر «پهلو شکسته» در برش
▪️کیست یارب این،به غیراز مادرش؟
▪️مادرش آمد و لیکن مضطر است
▪️بر گلوی تشنه ی او خنجر است
▪️خنجر از بس بوسه زد بر حنجرش
▪️رفت تا گردون صدای مادرش...
🔥لعنة الله علی قوم الظالمین🔥
⬛️آجرک الله یا صاحب الزمان(عج)...
📕امالی شیخ صدوق،مجلس 30
📕ارشاد،شیخ مفید،ج2
📕در کربلا چه گذشت،شیخ عباس قمی
#امام_حسین #کربلا #محرم #اربعین
@Rahekhoda
🌱حکایت شب اول قبر
آیت الله العظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفی (ره) نقل می کنند :
شب اول قبر آيتالله شيخ مرتضی حائری برايش نماز ليلة الدّفن خواندم، همان نمازی که در بين مردم به نماز وحشت معروف است.
بعدش هم يک سوره ياسين قرائت کردم و ثوابش را به روح آن عالم هديه کردم .
دوستان
چند شب بعد او را در عالم خواب ديدم. حواسم بود که از دنيا رفته است. کنجکاو شدم که بدانم در آن طرف مرز زندگی دنيايي چه خبر است؟!
پرسيدم: آقای حائری، اوضاعتان چطور است؟
آقای حائری که راضی و خوشحال به نظر می آمد، رفت توی فکر و پس از چند لحظه، انگار که از گذشتهای دور صحبت کند شروع کرد به تعريف کردن...
وقتي از خيلي مراحل گذشتيم، همين که بدن مرا در درون قبر گذاشتند، روحم به آهستگي و سبکي از بدنم خارج شد و از آن فاصله گرفت. درست مثل اينکه لباسي را از تنت درآوري. کم کم ديگر بدن خودم را از بيرون و به طور کامل ميديدم. خودم هم مات و مبهوت شده بودم، اين بود که رفتم و يک گوشهاي نشستم و زانوي غم و تنهايي در بغل گرفتم.
ناگهان متوجه شدم که از پايين پاهايم، صداهايي ميآيد. صداهايي رعبآور و وحشتافزا! صداهايی نامأنوس که موهايم را بر بدنم راست ميکرد. به زير پاهايم نگاهي انداختم. از مردمي که مرا تشيع و تدفين کرده بودند خبري نبود. بياباني بود برهوت با افقي بيانتها و فضايي سرد و سنگين و دو نفر داشتند از دور دست به من نزديک ميشدند. تمام وجودشان از آتش بود. آتشي که زبانه ميکشيد و مانع از آن ميشد که بتوانم چشمانشان را تشخيص دهم. انگار داشتند با هم حرف ميزدند و مرا به يکديگر نشان ميدادند. ترس تمام وجودم را فرا گرفت و بدنم شروع کرد به لرزيدن. خواستم جيغ بزنم ولي صدايم در نميآمد. تنها دهانم باز و بسته ميشد و داشت نفسم بند ميآمد. بدجوري احساس بی کسی و غربت کردم
گفتم خدايا به فريادم برس! خدايا نجاتم بده، در اينجا جز تو کسی را ندارم....
همين که اين افکار را از ذهنم گذرانيدم متوجه صدايی از پشت سرم شدم.
صدايی دلنواز، آرامش بخش و روح افزا و زيباتر از هر موسيقی دلنشين!
سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگريستم، نوری را ديدم که از آن بالا بالاهای دور دست به سوی من ميآمد.
هر چقدر آن نور به من نزديکتر ميشد آن دو نفر آتشين عقبتر و عقبتر ميرفتند تا اينکه بالاخره ناپديد گشتند.
نفس راحتي کشيدم و نگاه ديگري به بالاي سرم انداختم. آقايي را ديدم از جنس نور !
نوری چشم نواز و آرامش بخش.
ابهت و عظمت آقا مرا گرفته بود و نميتوانستم حرفي بزنم و تشکري کنم، اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زيبايش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسيد: آقای حائری! ترسيدی ؟
من هم به حرف آمدم که: بله آقا ترسيدم، آن هم چه ترسي! هرگز در تمام عمرم تا به اين حد نترسيده بودم. اگر يک لحظه ديرتر تشريف آورده بوديد حتماً زهره ترک ميشدم و خدا ميداند چه بلايي بر سر من ميآوردند.
بعد به خودم جرأت بيشتر دادم و پرسيدم: راستي، نفرموديد که شما چه کسي هستيد.
و آقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهی سرشار از عطوفت، مهربانی و قدرشناسی به من می نگريستند فرمودند:
من علی بن موسی الرّضا هستم. آقای حائری! شما ۷۰ مرتبه به زيارت من آمديد من هم ۷۰ مرتبه به بازديدت خواهم آمد، اين اولين مرتبهاش بود ۶۹ بار ديگر هم خواهم آمد.
#امام_رضا
@rahekhoda
May 11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«سماح» سامانهای برای تسهیل شرایط زائران کربلا یا مجرایی برای کاسبان اربعین؟
درآمد ناشی از سامانه سماح به جیب چه کسانی میرود؟
چرا مسافران ترکیه ، تایلند و اروپا بیمه اجباری و سامانه سماح ندارند؟!
@rahekhoda
18.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
واکنش امام جمعه اراک به وضعیت کارگران هپکو
حجم نامهنگاری دفتر امامجمعه با دولت به دو جلد کتاب میرسد
به آقای نوبخت گفتم یکبار بیایید برای کارگران صحبت کنید نترسید کارگران شریف ما به شما اسائه ادب نمیکنند
#هپکو
@rahekhoda
🏴 امام صادق عَلَیْهِ السلام:
🔺من سره ان يكون على موائد النور يوم القيامة فليكن من زوارالحسين بن على عليهماالسلام.
🔺هر كس دوست دارد روز قيامت، بر سر سفره هاى نور بنشيند بايد از زائران امام حسين عليه السلام باشد.
📕 وسائل الشيعة ج 10 ص 330
#اربعین #کربلا #الحسین_یجمعنا
🆔 @rahekhoda
راه آسان تقرب و ریاضت.mp3
888.8K
🎙راه آسان تقرّب به خدا
🔴 #استاد_عالی
🆔 @rahekhoda
🔴کشور صاحب دارد
‼️تاکنون بیش از ۳۷۸ سخنرانی کردهام و توانستهام در چادری شدن ۸ هزار نفر نقش داشته باشم و امروز با صدای بلند می گویم: کشور صاحب دارد و باید تربت شناس باشید تا از لطف الهی برخوردار شوید. "نباید اسیر سلبریتی هایی که هیچ عمقی ندارند و توخالی هستند شویم"
😔 بارها هم خودم و هم فرزندم کتک خوردیم و می دانم حفظ این حجاب و حسینی بودن سخت است!
#زن_ایرانی
#حجاب
➖➖➖➖➖
@rahekhoda
🔞حڪایت آهنگــر و زن خوش سیما
در کتاب انوار المجالس صفحه سیصدو چهارده نقل مى کند از حسن بصرى که گفت:
یک روز در بازار آهنگران بغداد مى گذشتم که ناگهان چشمم افتاد به آهنگرى که دستش را داخل کوره حدادى مى کند و آهن گداخته شده قرمز را مى گرفت بدون آنکه ابدا احساس سوزشى کند روى سن دان مى گذاشت و با پُتک روى آن مى زد و به هر نوع که مى خواست در مى آورد ومى ساخت. چون مشاهده این کار شگفت انگیز بود مرا وادار به پرسش از او کرد رفتم جلو سلام کردم جواب داد بعد پرسیدم آقا مگر آتش کوره و آهن گداخته بشما آسیبى نمى رساند؟
آن مرد گفت: نه.
گفتم چطور؟
گفت: یک ایّامى در اینجا خشک سالى و قحطى شد ولى من همه چیز در انبار داشتم. یکروز یک زن وجیه و خوش سیمائى نزد من آمد و گفت اى مرد من کودکانى یتیم و خردسال دارم و احتیاج به آذوقه و مقدارى گندم دارم خواهشمندم براى رضاى خدا کمکى بکن و بچه هاى یتیم مرا از گرسنگى و هلاکت نجات بده منهم چون بهمان یک نظر فریفته جمالش شده بودم، در مقابل خواسته اش گفتم: اگر گندم مى خواهى باید ساعتى با من باشى تا خواسته ات را برآورده کنم.
آن زن از این پیشنهاد ناراحت و روترش کرده و رفت.
روز دوم باز آن زن نزدم آمد، در حالیکه اشک میریخت، سخن روز قبل را تکرار نمود، من هم حرفهاى روز گذشته را براى او تکرار کردم، دوباره بادست خالى برگشت، دوباره روز سوّم دیدم آمد و خیلى التماس مى کند که بچه هایم دارند مى میرند بیا و آنها را از گرسنگى و مرگ نجات بده من حرفم را تکرار کردم و دیدم آن زن بطرف من مى آید و پیداست که از گرسنگى بى طاقت شده.
خلاصه وقتى که نزدیک مى شد به من گفت: اى مرد من و بچه هایم گرسنه هستیم بیا و رحمى کن و گندمى در اختیار ما بگذار؟ من گفتم:اى زن بیخودى وقت من و خودت را نگیر همان که بهت گفتم بیا با من باش تا بتو گندم دهم.
در این موقع زن به گریه افتاد و زیاد اشک ریخت و گفت: من هرگز از این کارهاى حرام نکردم و چون دیگر طاقت نمانده و کار از دست رفته و سه روز است که خود و بچه هایم غذائى نخورده ام بآنچه که میگوئى ناچارا حاضرم ولى بیک شرط گفتم به چه شرطى ؟ گفت: بشرط اینکه مرا بجایى ببرى که هیچ کس ما را نبیند.
مرد آهنگر گفت: ناراحت نباش من اتاق های زیادی دارم،تو در تو و جایی می رویم که هیچکس نبیند…رفتم و او از دنبالم آمد تا به اتاق اندرونی رفتیم. همینکه خواستم از او بهره اى بردارم. دیدم آن زن دارد مى لرزد و خطاب بمن گفت: اى مرد! چرا دروغ گفتى و خلاف شرطت عمل کردى ؟ گفتم کدام شرط؟
گفت: مگر بنا نبود مرا بجاى خلوت ببرى تا کسى ما را نبیند؟
گفتم: آرى مگر اینجا خلوت نیست ؟
گفت: چطورى اینجا خلوت است با آنکه پنج نفر مواظب ما هستند و ما را دارند مى بینند؟!
«ألَم یَعلَم بأنَّ اللهَ یَری» (علق 14)
آیا نمی دانی که خدا می بیند؟
اول خداوند عالم و غیر از او دو ملکى که بر تو موکلند و دو ملکى که بر من موکلند همه شان حاضراندو ما را مشاهده مى کنند با این حال تو خیال میکنى اینجا کسى نیست که ما را ببیند؟
بعدا گفت: اى مرد بیا و از خدا بترس و آتش شهوت خود را بر من سرد کن تا منهم از خداى خود بخواهم حرارت آتش را از تو بردارد و آتش را بر تو سرد کند.
من با شنیدن سخنان زن و آیه قرآن متنبه شدم و با خود گفتم این زن با چنین فشار زندگى و شدت گرسنگى اینطور از خدا مى ترسید ولى تو که این همه مورد نعمتهاى الهى قرار گرفته اى از او (خدا) نمى ترسى ؟ فورا توبه کردم و از آن زن دست کشیدم و گندمى را که میخواست باو دادم و مرخصش کردم. زن چون این گذشت را از من دید و جریان را بر وفق عفت خود دید سرش را به سمت آسمان بلند کرد و گفت اى خدا همینطور که این مرد حرارت شهوتش را بر خود سرد نمود، تو هم حرارت آتش دنیا و آخرت را بر او سرد کن از همان لحظه که آن زن این دعا را در حقم کرد حرارت آتش بر من بى اثر شد.
📚منبع:
قصص التوابین یا داستان توبه کنندگان
@rahekhoda
✨﷽✨
#حکایت
💬 سفری پرسود و استخاره بد!
✍مردی در مدینه به خدمت حضرت صادق(ص) آمد و عرض کرد: یابن رسول الله! می خواهم به مسافرتی بروم و به نظرم رسید از شما تقاضا کنم تا برایم استخاره کنید؛ امام استخاره کردند و به او فرمودند: خوب نیست.
مرد خداحافظی کرد و رفت؛ به استخارهٔ امام ششم گوش نداد و به مسافرت رفت، سه یا چهار ماه بعد برگشت، خدمت حضرت آمد و عرض کرد: یابن رسول الله! چند ماه پیش برای من یک استخاره کردید و بد آمد. فرمودند: بله، الآن هم می گویم آن استخاره بد است. گفت: یابن رسول الله! استخاره کردم که یک سفر تجارتی بروم و شما فرمودید بد است، ولی من به این استخارهٔ شما گوش ندادم و به این سفر رفتم، در این سفر با دادوستدی که انجام دادم، نزدیک ده هزار درهم سود کردم، چرا استخاره تان بد آمد؟
امام(ع) فرمودند: در این سفر چندماهه که رفتی، یادت می آید که یکبار نماز صبحت قضا شد و بلند نشدی در وقتش نماز بخوانی؟ عرض کرد: بله! فرمودند: سود تجارتت در این سفر حدود ده هزار درهم بود؟ عرض کرد: بله! فرمودند:
💥هرچه در کرهٔ زمین است، در راه خدا صدقه بدهی، جبران آن دو رکعت نماز قضا شده را نمی کند
📚سخنرانی استاد انصاریان در شیراز حرم شاهچراغ - ذی القعده۱۴۳۸
@rahekhoda
recording-20190921-083857.mp3
2.23M
🔶 چرا باید اربعین کربلا بریم؟
🌺 اربعین نمایشی از زیبایی های زمان حکومت جهانی امام زمان ارواحنا فداه هست....
حتما گوش بدید. پاسخ بسیازی از شبهات داده شده.
#اربعین #کربلا
حاج آقا حسینی
🚩 @IslamLifeStyles
@rahekhoda