eitaa logo
راه رستگاری
364 دنبال‌کننده
525 عکس
418 ویدیو
8 فایل
با عرض سلام در این کانال به یاری خداوند به مسائل اعتقادی و برنامه زندگی می پردازیم و در بیان آن‌ها از ظرفیت داستان،شعر ، طنز و تصویر هم کمک خواهیم گرفت مدیر کانال: @rahmatnia_j
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ اعمال شب و روز اربعین؛ ❶ «زیارت امام حسین (ع) و زیارت اربعین» از امام عسکری (ع) روایت ‌شده : علامت مؤمن پنج چیز است! ۱. پنجاه و یک رکعت نماز فریضه و نافله در شب و روز؛ ۲. خواندن زیارت اربعین؛ ۳. انگشتر بر دست راست کردن؛ ۴. پیشانی را در سجده بر خاک گذاشتن؛ ۵. و بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ را بلند گفتن. ❷ «غسل اربعین و توبه» ❸ بعد از نماز صبح ۱۰۰ مرتبه (لاحول ولا قوة الا بالله العلی العظیم) ❹ ۷۰ مرتبه تسبیحات اربعه ❺ بعد از نماز ظهر سوره والعصر و سپس ۷۰مرتبه استغفار ❻ غروب اربعین ۴۰مرتبه لااله‌الاالله ❼ بعد از نماز عشاء سوره یاسین هدیه به سیدالشهدا حضرت اباعبدالله الحسین (ع) 📚 وسائل الشیعه‌، ج۱۰، ص۳۷۳ ┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄ https://eitaa.com/raherastgari
بسم الله الرحمن الرحیم دولت حق و جولت باطل ✍دکتر حسین ناصرپور عقل گویای این است که هر چیزی یا اصیل است یا غیر اصیل، و اصیل بر غیر اصیل ترجیح دارد.غیراصیل را فرع یا طفیل نیز گویند که از اصیل ارتزاق می کند و هستی‌اش وابسته بدان است ودر سایه آن بقا و دوام دارد. 🌷یکی از مصادیق، اصیل بودن حق است در مقابل باطل است که غیر اصیل و طفیلی است.و همواره بین این دو جنگ، جدال و ستیز است با این تفاوت که باطل نمایشی بوده،جرقه‌ای می‌زند و سپس خاموش می‌شود. حق استمرار دارد. به همین خاطر انسان به آن گرایش دارد.چون انسان موجودی حق گراست. یعنی میل به کمال و خیر و حق در او وجود دارد و اگر از حق ببرد محکوم به هلاک و نابودی است همانطوری که جامعه بریده از حق محکوم به فناست گرچه ممکن است این مرگ و نابودی تدریجی باشد نه دفعی و آنی. بنابراین جامعه با حق زنده است. 🌻امام حسین برای احیای فکر و فرهنگ اسلام که حق است جنگید، که یزید تلاش داشت آن را از بین ببرد ولی امام حسین توانست آن را احیا کند پس تفکر حسینی و زینبی و عباسی که همان تفکر اسلامی است باقی ماند چون حق بود و حق اصیل، و از بین نرفتنی است. تفکر یزیدی و زیادی شکست خورد و از بین رفت چون باطل بودکه باطل طفیلی و از بین رفتنی است. ☀️به فرموده قرآن: بل نقذف بالحق على الباطل فيدمغه فاذا هو زاهق بلکه با حق بر سر باطل می‌کوبیم تا درهمش بشکند و یکباره نابود شود. 🌼 این بیانگر ناتوانی باطل و قدرتمندی حق است. گرچه ممکن است باطل غلبه ظاهری و موقت داشته باشد ولی به یکباره حق از کمین بیرون می‌آید و مانند گلوله‌ای پرتاب می‌شود و بر مغزش می‌کوبد و آن را متلاشی می‌کند، چون باطل نابود شدنی و رفتنی است. 🌹در واقع باطل نمود دارد نه، بود ولی حق بود دارد گرچه نمود نداشته باشد یعنی حق طلبان از حق یک نیروی انقلابی حق محور می سازند و آن را بر باطل پرتاب می‌کنند و این نیروی انقلابی و حق طلب مانند گلوله‌ای بر قلب دشمن می‌کوبد مغزش را متلاشی می‌کند و ناگهان می‌بینید که باطل بر افتاد چون اصلاً چیزی نبود و فقط هیکل و نمودی بود که محو شد زیرا اساسش رفتنی است. 🌸 به عبارتی باطل مانند کفی است بر روی آب، که انسان‌های جاهل و ظاهر بین فکر می‌کنند آنچه حرکت می‌کند کف است در حالی که آنچه راه می‌برد و حرکت می کند آب است و اگر کف کنار زده شود حقیقت روشن، و مردم می‌فهمند آنچه اصالت دارد همان آب است که ماندگار است و آنچه رفتنی است کف است اما چشم ظاهربین که به اعماق واقعیات نفوذ نداشته باشد فقط کف را می بیند. این چنین است که باطل بر نیروی حق سوار می‌شود و روی آن را می‌پوشاند در حالی که نیرو، اصالتا از آن حق است نه باطل، ولی باطل با آن حرکت می‌کند. 🍁 معاویه و یزید بر نیروی ایمان و نیروی پیامبر و معنویت سوار شده بودند ودر چشم ظاهر بینان آن را به نفع خود مصادره کردند و گرنه از خود نیرویی نداشتند. شاید هم به خاطر همین است که گفته شده: قتل الحسین بسیف جده حسین با شمشیر جدش کشته شد زیرا یزید از نیروی پیامبر استفاده کرد وامام را به شهادت رساند چون به مردم گفتند: یا خیل ارکبو و بالجنة ابشروا. 🌺و یا به فرموده امام باقر سی هزار نفر جمع شده بودند تا امام حسین را شهید کنند. زیرا می‌گفتند یزید خلیفه پیامبر است و حسین بر او خروج کرده است و باید با او جنگید. در واقع باطل نیروی حق را به خدمت گرفت مانند انگلی که از خون تغذیه و بدن را ضعیف می‌کند، اگر معاویه‌ها پیروز می‌شوند به خاطر این است که در لباس حق و به اسم خونخواهی خلیفه پیامبر وارد می شوند. هرچند این پیروزی ناماناست و فقط نمود دارد چون باطل است و باطل اساسا ناپایدار. و آن که بود دارد و اصیل است و مانا علی(ع) است چون حق است. 🌱از دیدگاه سطحی و حسی نه عمقی و عقلی باطل حرکت و جولان دارد، ولی زود از بین می‌رود ولی حق دولت دارد و پایدار می‌ماند چون اصیل است. للحق دولة وللباطل جولة دولت حق پایدار و باقی است اما باطل جولان نمود دارد ولی ناپایدار است. ادامه در صفحه دوم👇
...........................................👉 للباطل جولة ثم يضمحل باطل جولان می دهد و مضمحل می‌شود. باطل مانند کف است که از آب پیدا می‌شود و سایه‌ای است که ازصاحب سایه حادث می‌شود و اگر آب نباشد کف نیست اگر صاحب سایه نباشد سایه‌ای نیست. پس حق اصیل، و باطل طفیلی و نمود است این در حالی است که باطل می‌خواهد با نام حق اهدافش را پیش ببرد و این حق و طرفداران آنند که باید با حرکت خود بر مغز باطل بکوبند و آن را متلاشی کنند همانطور که امام حسین ویارانش درکربلا بر مغز باطل و باطل گرایان کوبیدند وانان را رسوا و متلاشی کردند این عاشوراییان و اربعینیان هستند که بر مغز باطل و باطلگرایان می‌کوبند و آنان را متلاشی می‌کنند چون این‌ها فقط نمود دارند نه بود و وجود. 🌴پس باید به آنان تبریک گفت نه تسلیت.زیرا احیاگران حقند که همان خواست حسین، ائمه اطهار علیهم السلام و همه حق گرایان ودر واقع خواست خداوندا ست که پایا و ماندگار است. هنیا لکم دکتر ناصرپور_ دانشگاه فرهنگیان "شیخ مرتضی انصاری" ┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄ https://eitaa.com/raherastgari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_6266463654.mp3
9.98M
و فارسی_ویژه اربعین (اربعینت رَسِسَه) 🎤کربلایی ┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄ https://eitaa.com/raherastgari
قسمت هفتاد و دوم 🌴مراتب و درجات شرک 🔹نفی عبودیت غیرخدا از آنچه گفته شد می‌توان دریافت که لازمه توحید،نفی عبودیت غیر خداست. این اصل بازتابی بس وسیع در زندگی عملی و اجتماعی انسان دارد. در فضایی که توحید بوجود می‌آورد،تنها در برابر پروردگار جهانیان می‌توان خود را تسلیم نمود و بس. هرگز نمی‌توان هم خدا را با تمام وجود پذیرفت و هم سر بر خط بندگی اله‌ها و معبودان گوناگون نهاد‌.اعم از اینکه این معبودان در درون شخصیت ما باشند یا بیرون از وجود ما. 🌷از نظر اجتماعی و سازمان‌بندی جامعه انسانی،این بعد از ابعاد توحید راه تازه‌ای را در پیش پای انسان‌های موحد می‌گذارد و نظام اجتماعی خاصی را که در آن محور تمام روابط اجتماعی ،اقتصادی و سیاسی را توحید و نفی عبودیت غیر خدا تشکیل می‌دهد،بنیان می‌نهد. 🌼در جامعه‌ای که جمعی از راه ایجاد سلطه بر قشر محروم ،آنان را عملا به پیروی از خود و مطامع و هوس‌های سیری‌ناپذیر خود وا‌می‌دارند و در سرپنجه اسارت خویش گرفتار می‌گردانند،مذهب واقعی جامعه"شرک"است.نظامی که در آن طبقه‌ای همه‌کاره و مسلط و بهره‌مند،و طبقه دیگر هیچ کاره و فرودست و محروم‌اند،جز بر شرک استوار نیست. 🌹کسانی که در سایه تحمیل و تحمیق،عده‌ای را دست بسته و چشم و گوش بسته به راهی که خود خواسته‌اند،می‌رانند،اگر چه ظاهرا ادعای خدایی نداشته باشند،اما عملا به جای خدا یا در کنار او،اختیار مردم را در دست می‌گیرند و آنان را به عبودیت خویش وامی‌دارند. 🌸توحید در نقطه مقابل شرک است : همه اله‌ها و معبودان را نفی‌کردن،تسلیم آنان نشدن،در برابر قدرت آنان مقاومت کردن،روی نیاز به سوی آنان نداشتن و در جهت تعیین شده آنان حرکت نکردن، دل از کمک و رعایت آنان بریدن،و سرانجام بر نفی و طرد آنان کمر بستن و با همه وجود تسلیم خداشدن. نخستین شعار همه رسولان خدا،آن نفی و این اثبات است: ☀️وَ لَقَد بَعَثنا فِی کُلّّ اُمَّه رَسُولا اَنِ اعبُدُوا اللهَ وَ اجتَنِبُوا الطّاغوتَ. سوره نحل/۳۶ "در هر امتی پیام‌آوری برانگیختیم که:الله را عبودیت کنید و از طاغوت (قدرت ضد خدائی) دوری گزینید". این شعار و بازتاب آن در تار و پود نظام های مبتنی بر شرک و بندگی غیر‌خدا ،همواره قدرتمندان و مستکبران و طاغوت‌ها را علیه پیام‌آوران توحید شورانده و آنان را به ستیزی بی‌امان با آن پیام و آن پیام‌آوران برانگیخته است. 🥀هر یک از نظام‌های موجود در جهان که به نحوی مردم را اسیر سرپنجه ظلم و اسارت طاغوت‌های آشکار و نهان کرده‌است،نظام مبتنی بر شرک است زیرا در آن‌ها به جای خدا،کسانی یا گروه‌هایی سر‌رشته زندگانی مردم را در دست دارند و آن‌ها را با زور و فریب در راهی که خود می‌خواهند سوق می‌دهند و تسلیم خواسته‌های خویش می‌گردانند.* 🌺انقلاب اسلامی ملت ما که حیات خود را از پیام رهایی‌بخش توحید گرفته و در پیِ گسستن تمامی بندها از دست و پای انسان‌های دربند است،طلیعه جامعه توحیدی است که باید با تلاش خستگی‌ناپذیر مردان و زنان موحّد و خداپرست،که به آزادی انسان از چنگال اسارت طاغوت‌ها عشق می‌ورزند،به رشد و بالندگی خویش دست یابد و فصلی نوین در کتاب تاریخ انسان معاصر باز‌کند. ادامه دارد . . . 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 *در جامعه توحیدی ،حاکمیت تنها از آن خدا و فرمان اوست.در چنین جامعه‌ای هیچ فردی حق حاکمیت یا قانونگزاری ندارد مگر در چارچوبی که خدا تعیین فرموده است . مقامات رسمی و حکومتی در جامعه توحیدی تنها مسؤولیت هایی است که بر اساس موازین الهی به عده‌ای که شایستگی آن را داشته‌باشند،داده می‌شود.لذا در چنین جامعه‌ای از حکومت فرد یا افراد ،خبری نیست. آن‌ها تنها مجریانی هستند که موظف به اجرای اوامر الهی و عمل در چارچوب تعالیم او هستند.مفهوم"ولایت فقیه"نیز چیزی جز اجرای ولایت الهی در جامعه نیست. 📚کتاب جهان‌بینی اسلامی (توحید)با اندکی تصرّف ┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄ https://eitaa.com/raherastgari
🚩زیستگاهی بنام اربعین ✍ زیارت و پیاده روی اربعین را نباید و نمی توان با زیارت ایام عادی سال مقایسه نمود. اربعین یک مُدل است. اربعین یک متفاوت است. با نوشتن و ‌خواندن از اربعین این زیست را نمیتوانیم درک و یا حتی به آن نزدیک شویم. اربعین باید شود. 🔹ملاک روابط در زیستِ اربعین، ارزش‌های دنیای مدرن نیست. در اربعین غربیه ترین ها با یک "سلام" و یک "زائر الحسین" گفتن با یکدیگر آشنا و شوند. هر چه غریب تر باشید به شما خدمت بیشتری ارائه می دهند. نمی گذارند بلکه می خرند. 🏴 زیستِ اربعین متفاوت است. در تمامی سفرهای عادی انسانها از قبل هتل، قطار، اتوبوس و ابزار سفر را مهیا می کنند. همه چیز را از قبل رزرو دارند تا در ازدحام جمعیت سرگردان نشوند. اما در اربعین که میلیونها انسان آمده اند تو یقین داری بدون هتل، قطار و پارتی به همه چیز خواهی رسید. 🔸در این زیستِ متفاوت، ملاکِ ارزش گذاری بین انسان‌ها برگ کاغذی بنام "پول" نیست. از ابتدای اگر جیب تان خالی هم باشد هرگز گرسنه نخواهید ماند. هرگز نیاز نیست شما به سمت غذا بروید. از هر ملیت که باشید هیج گاه بدون سرپناه و موکبی برای خواب معطل نخواهید ماند. ▪️زیستِ اربعین جداگانه ای دارد. در تمام مسیر باید در صف های طولانی بمانی اما هیچ گاه از صف عصبانی نخواهی شد. برعکس صف پمپ بنزین، ترافیک خسته کننده شهر خودت یا صف ادارات، در اربعین افراد در صف صبورند به یکدیگر می زنند. رقابتی وجود ندارد. 🚩 حتی کسانیکه گرایشات دینی ندارند، آنانی که از بیخ و بُن دین را نمی پذیرند باید برای یکبار هم که شده بعنوان "بیننده" این زیستگاه را تجربه کنند. 🏴 زیستِ پیاده روی باید در شهرهای بی روح و مادی محور ما در کل سال جریان داشته باشد که ندارد. 🔹اگر آن و گذشت زیستِ اربعین در شهرها و روابط انسانی ما وجود داشت در سال میلیونها و پرونده در قوه قضاییه شکل نمی گرفت. آیا سزاوار نیست که زیستِ اربعین را وارد شهر و روابط خانوادگی خودمان کنیم!؟ ┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄ https://eitaa.com/raherastgari
14.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♻️دوربین مخفی / از لس آنجلس تا کربلا ❇️یکی از ایرانیان ساکن لس آنجلس رفته از ایرانی‌های اونجا یک دلار قرض خواسته؛ همه‌شون فرار کردند ❇️ همین سناریو رو اینبار تو پیاده روی اربعین آزمایش کردند، ببینید اخبار داغ سلبریتی ها ┄┅┅❅🏴🏴🏴❅┅┅┄         @BaSELEBRTY
قسمت هفتاد و سوم 🌴مراتب و درجات شرک 🔹مرز توحید و شرک حال باید دید مرز دقیق میان توحید و شرک(چه توحید و شرک نظری و چه عملی)چیست؟ چه نوع اندیشه‌ای ،اندیشه توحیدی است و چه نوع اندیشه‌ای اندیشه شرکی؟چه نوع عملی عمل توحیدی است و چه نوع عملی عمل شرکی؟ آیا اعتقاد به موجودی غیر خدا شرک است(شرک ذاتی) و لازمه توحید ذاتی این است که به موجودیت هیچ چیز غیر از خدا(و لو به عنوان آفریده او)اعتقاد نداشته باشیم؟(نوعی وحدت وجود) 🌷حقیقت این است که مرز توحید و شرک،در رابطه خدا و انسان و جهان"از اوئی"و "به سوی اوئی "است.مرز توحید و شرک در توحید نظری"از اوئی "است(اِنّا لِله)هر حقیقتی و هر موجودی مادام که او را در ذات و صفات و افعال با خصلت و هویت "از اوئی "بشناسیم ،او را درست و مطابق با واقع و با دید توحیدی شناخته‌ایم،خواه آن شیء دارای یک اثر یا چند اثر باشد یا نباشد و خواه آنکه جنبه مافوق طبیعی داشته‌باشد یا نداشته باشد. 🥀زیرا خدا تنها خدای ماوراء الطبیعه، خدای آسمان،خدای ملکوت و جبروت نیست،خدای همه جهان است،او به طبیعت همان اندازه نزدیک است و معیّت و قیومیّت دارد که به ماوراء الطبیعه. جنبه ماوراء طبیعی داشتن یک موجود به او جنبه خدائی نمی‌دهد.جهان از نظر جهان‌بینی اسلامی ماهیت"از اوئی"دارد. 🌟قرآن کریم در آیات متعددی عملیات اعجازآمیز (از قبیل مرده زنده کردن و کور مادر‌زاد شفا دادن)به برخی پیامبران نسبت می‌دهد.اما همراه آن نسبت‌ها کلمه "بِاِذنِهِ"را اضافه می‌کند. این کلمه نمایشگر ماهیت "از اوئی"این کارها است که کسی نپندارد انبیاء از خود استقلالی دارند. 🌹پس مرز توحید نظری و شرک نظری"از اوئی"است.اعتقاد به وجود موجودی که موجودیتش "از او"نباشد،شرک است.اعتقاد به تأثیر موجودی که موثریتش "از او"نباشد ،باز هم شرک است ،خواه اثر،اثر مافوق طبیعی باشد مثل خلقت همه آسمان‌ها و زمین‌ها و یا یک اثر کوچک بی‌اهمیت باشد مثل زیر و رو شدن یک برگ. 🌺مرز توحید و شرک در توحید عملی "به سوی اوئی "است(اِنّا اِلَیه راجِعُونَ)توجه به هر موجود اعم از توجه ظاهری و معنوی،هرگاه به صورت توجه به یک راه برای رفتن به سوی حق باشد و نه یک مقصد،توجه به خدا است. 🌸در هر حرکت و مسیر،توجه به راه از آن جهت که راه است و توجه به علامت‌ها و فلش‌ها و نشانه‌ها راه را برای گم‌نشدن و دور نیفتادن از مقصد از آن جهت که این‌ها علامت‌ها و نشانه‌ها و فلش‌ها هستند،بودن"به سوی مقصد"و "به سوی مقصد رفتن" است. 🌼انبیاء و اولیاء راه‌های خدا هستند: اَنتم السَّبیلُ الاعظمُ و الصِّراطُ الاقوَمُ* آنان،علامت‌ها و نشانه‌های سیر اِلی الله هستند و اعلاما لِعِبادِهِ و مَنارا فی بلادِه و اَدِلّاءَ عَلی صِراطِه هادیان و راهنمایان به سوی حق می‌باشند. الدُّعاه اِلی الله و الاَدِلّاءُ عَلی مَرضاه الله* 🌳پس مسأله این نیست که توسّل و زیارت و خواندن اولیاء و انتظار کاری مافوق طبیعی از آن‌ها شرک است. مسأله چیز دیگر است: اولا باید بدانیم آیا انبیاء و اولیاء چنین صعودی در مراتب قرب الهی کرده‌اند که از ناحیه حق تا این حد مورد موهبت واقع شده باشند یا نه؟ از قرآن کریم استفاده می‌شود که خداوند به پاره‌ای از بندگان خود چنین مقامات و درجاتی عنایت کرده است. 🍃مسأله دیگر این است که آیا مردمی که توسّلات پیدا می‌کنند و به زیارت می‌روند و حاجت می‌خواهند از نظر توحیدی درک صحیحی دارند یا نه؟ آیا واقعا با نظر "به سوی اوئی"به زیارت می‌روند یا با فراموشی " او" و مقصد قرار‌دادن شخص زیارت شده؟ 🎋بدون شک اکثریت مردم با چنان توجه غریزی به زیارت می‌روند،اگر چه ممکن است اقلیتی هم باشند که فاقد درک توحیدی(و لو در حد غریزی) باشند.به آن‌ها باید توحید آموخت نه آنکه زیارت را شرک دانست. 🪴مسأله سوم این است که اقوال و افعالی که حکایتگر تسبیح و تکبیر و تحمید است و ستایش ذات کامل علی الاطلاق و غنی علی الاطلاق است در مورد غیر خدا شرک است. 🎍سُبّوح مطلق و منزّه مطلق از هر نقص و کاستی،او است. بزرگ مطلق او است. آنکه همه ستایش‌ها منحصرا به او برمی‌گردد او است. آنکه همه حول‌ها و قوه‌ها قائم به او است،ذات او است. این‌گونه توصیف‌ها چه به صورت قولی و چه به صورت عملی برای غیر خدا شرک است. ادامه دارد . . . 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 *،**و***از فقرات زیارت جامعه کبیره 📚کتاب جهان‌بینی اسلامی (توحید)با اندکی تصرّف ┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄ https://eitaa.com/raherastgari
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلِّیکَ الفَرَجَ ┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄ https://eitaa.com/raherastgari
۶۱.جمع هیزم از صحرا ☀️رسول اکرم صلّی الله علیه و آله در یکی از مسافرتها با اصحابش در سرزمینی خالی و بی‏علف فرود آمدند. 🔥 به هیزم و آتش احتیاج داشتند، فرمود: «هیزم جمع کنید.» 👥عرض کردند: «یا رسول الله! ببینید این سرزمین چقدر خالی است! هیزمی دیده نمی‌شود.» ☀️فرمود: «در عین حال هرکس هر اندازه می‌تواند جمع کند.» 🏌🏌‍♂🏌‍♀اصحاب روانه صحرا شدند، با دقت به روی زمین نگاه می‌کردند و اگر شاخه کوچکی می‌دیدند برمی‌داشتند. هرکس هر اندازه توانست ذره ذره جمع کرد و با خود آورد. همینکه همه افراد هرچه جمع کرده بودند روی هم ریختند، مقدار زیادی هیزم جمع شد. ☀️در این وقت رسول اکرم فرمود: «گناهان کوچک هم مثل همین هیزم‌های کوچک است، ابتدا به نظر نمی‌آید، ولی هر چیزی جوینده و تعقیب کننده‌ای دارد؛ همان‏طور که شما جستید و تعقیب کردید این قدر هیزم جمع شد، گناهان شما هم جمع و احصا می‌شود و یک روز می‌بینید از همان گناهان خرد که به چشم نمی‌آمد، انبوه عظیمی جمع شده است.» 📚شهید مطهری، داستان راستان، جلد اوّل ┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄ https://eitaa.com/raherastgari