eitaa logo
راه رستگاری
370 دنبال‌کننده
535 عکس
425 ویدیو
8 فایل
با عرض سلام در این کانال به یاری خداوند به مسائل اعتقادی و برنامه زندگی می پردازیم و در بیان آن‌ها از ظرفیت داستان،شعر ، طنز و تصویر هم کمک خواهیم گرفت مدیر کانال: @rahmatnia_j
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 پيامبر اکرم صلى الله عليه و آله: 🔸 جوانمردى در سفر عبارت است از : بخشيدن زاد و توشه[خود به همراهان] و خوش اخلاقى و شوخى كردن، به شرط آن كه معصيت خدا نباشد. (ميزان الحكمه، ج ۵، ص ۳۱۴) ┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄ https://eitaa.com/raherastgari
8.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🗯 خاطره‌ جالب حاج رحیم صارمی از شهید مهدی باکری... ┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄ https://eitaa.com/raherastgari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
14.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🗯 دین را باید درست معنا کرد ! ┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄ https://eitaa.com/raherastgari
9.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یادی کنیم از کسانی که برای دفاع از ارزش‌های اسلامی و برای حفظ تمامیت ارضی کشور از همه خواهش‌های نفسانی و دنیوی خویش چشم‌ پوشیدند و ارزشمندترین دارایی خود یعنی جان عزیز را هم در این راه تقدیم نمودند ┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄ https://eitaa.com/raherastgari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قسمت هفتاد و نهم 🌴معرفت الهی 🔹آیا می‌توان به ذات خدا معرفت حضوری پیدا‌کرد؟ حال باید به این سوال جواب داد که آیا عقل می‌تواند پا از دایره مفاهیم بیرون گذاشته و به ذات خدا معرفت حضوری پیدا کند؟به بیان دیگر آیا عقل می‌تواند ذات خدا را از آن‌جهت که یک موجود عینی خارجی و مصداق صفات و اسماء است،شهود نماید؟ و اصولا در این مورد چه کاری از دست عقل ساخته است؟ 🌱در پاسخ باید به این نکته اساسی توجه داشت همچنان که در مبحث خداشناسی فطری گفتیم،کار عقل درک"مفهوم"است و هرگز "مصداق"را درک نمی‌کند. مصداق را یا باید با تجربه حسی یافت و یا با تجربه درونی که همان علم حضوری و شهودی است. 🌼عقل هرگز یک شیء خاص مشخص عینی را جز با اوصاف کلی نمی‌شناسد.یعنی تمام شناخت‌های عقلی از راه مفاهیم کلی است.آنجا که گفته‌ می‌شود عقل از شناخت ذات الهی ناتوان است که ذات خدا(که مصداق اوصاف و اسماء الهی است)از راه مفهوم شهود نمی‌شود. 🌷اگر کسی اصلا با ذات خدا آشنا نشده و معرفت حضوری پیدا نکرده است هر چه بگوید،مفاهیمی است که حواله به غایب می‌دهد. اشاره می‌کند به یک موجود و می‌داند که موجودی هست،اما آن را نمی‌یابد.پس معرفت عقلی معرفتی غیرمستقیم و غایبانه است و با عقل نمی‌توان مستقیما خود مصداق را شناخت. 🌸بنابراین،شناختِ خودِ ذات که مصداق اوصاف و اسماء الهی است،از راه عقل امکان‌پذیر نیست.حال جای این سؤال است که آیا راهی به سوی درک و شناخت خود ذات خدا هست یا نه؟ 🌹در پاسخ باید گفت که این امر تنها از راه دل و معرفت حضوری امکان‌پذیر است و برای این شناخت،مراتبی است.به طوری که قبلا نیز گفته‌ایم،طبق آنچه از آیه میثاق فهمیده می‌شود،همه دل‌ها در عمق خود ارتباطی با خدا دارند و او را می‌یابند. این مرتبه ضعیفی از معرفت حضوری به ذات خداست که جنبه عمومی و همگانی دارد.مراتب بالاتر آن اختصاص به کسانی دارد که در اثر تصفیه درونی و توجه و حضور قلب در عبادت و اطاعت الهی ،دلشان با خدا آشناتر شده و این معرفت فطری در آن‌ها صیقل می‌خورد،زنده‌تر و روشن‌تر و قوی‌تر و تابناک‌تر می‌شود. 🌺آنان که می‌توانند در سایه توجه به خدا و اشتغال به یاد او به مقام انس با خدا برسند،و در مواقع خاصی توجه آن‌ها از غیر خدا بکلی قطع شود،به روشنی ارتباط خود را با خدا دریافته و انوار توجهات الهی را در عرصه قلب خود به وضوح در می‌یابند. 🥀در این قبیل مواقع گوئی حجاب‌ها کنار زده شده و حایل‌ها از میان رفته و نائره معرفت فطری و حضوری شعله‌ور‌تر می‌شود تا آنجا که سرتاسر وجود او را در برگرفته و خانه دلش را روشن می‌سازد. عالی‌ترین مراتب این معرفت قلبی مخصوص اولیاء خدا و مؤمنين کامل است که قدم در وادی توحید نهاده و تنها دل به عشق او سپرده‌اند. ☀️اَنتَ الّذی اَزَلتَ الاغیارَ عَن قُلوبِ اَحِبّائکَ حَتّی لَم یُحِبُّوا سِواکَ. دعای عرفه "تویی آن کسی که اغیار را از دل‌های دوستانت زدودی تا در دل آن‌ها جز تو کسی باقی نماند" 🌳این معرفت،معرفتی است مخصوص اولیاء و مؤمنين کامل.چنین کسانی هستند که می‌توانند ذات خدا را در حد سعه وجودی خودشان بشناسند.یعنی وقتی خود را پرتوی از ذات الهی می‌یابند،به همان اندازه ظرفیت این پرتو،آن ذات را می‌یابند. 🎋به عنوان تشبیه معقول به محسوس و تنها برای تقریب به ذهن مثالی می‌زنیم: فرض کنید عمود نوری از یک منبع نورانی می‌تابد.این عمود نور متصل به منبع مولد نور است و اگر شعور داشته باشد و از خود آگاه باشد و خود را بیابد،خود را به عنوان چیزی متصل به مبدأ نورانی می‌یابد. یعنی یافتن خود،همان و یافتن ارتباط و اتصالش با منبع نور همان! یعنی اگر خود را بیابد اتصالش را هم می‌یابد و لذا منبع نورانی را هم می‌یابد اما تنها به اندازه ای که خود با آن شیء مربوط است. 🪴انسان نیز وقتی حایل‌های قلبی را کنار زده و پیوستگی خود را به خدا در‌می‌یابد،درک همین پیوستگی او را به درک و شناخت ذات خدا نیز می‌رساند اما در یک جلوه بسیار محدود که همان ظرفیت و مرتبه خودش است. 🎍یعنی معرفت شهودی ذات الهی تنها از یک دریچه خاص و از یک دیدگاه محدود و در یک رابطه محدود ممکن است،که این نوع از معرفت نیز تنها از راه دل حاصل می‌شود. عقل حتی در این حد هم راه ندارد. 🍀بنابراین،می‌توان نتیجه بحث را به این ترتیب خلاصه نمود که اگر منظور از شناخت ذات خدا شناختی است که احاطه بر ذات پیداکند و به کنه ذات خدا پی برد،این امر از محالات است زیرا که ذات الهی نامتناهی است و هیچ مخلوقی نمی‌تواند بر آن احاطه پیدا‌کند و به کنه ذات او برسد(در این باره در قسمت های بعد سخن خواهیم گفت) ادامه در صفحه بعد👇👇👇
...................................👆👆👆 🍁اما اگر منظور از شناخت ذات(معرفت حضوری)این است که انسان‌ها می‌توانند از نظر سیر تکامل روحی به جایی برسند که به دیده قلب،خود را شعاعی از وجود خدا (برحسب تمثیل ناقص و برای تقریب به ذهن)بیابند و معرفت شهودی محدود در شعاع ارتباط وجودی خود به ذات خدا پیدا‌کنند،این امر البته امکان پذیر است و هر چه مرتبه وجودی انسان در سایه تحصیل مراتب قرب بالاتر رود،معرفت شهودی او نیز در مراتب بالاتری سیر‌خواهد‌کرد و به طوری گفته شد این معرفت تنها از راه دل امکان‌پذیر است. ادامه دارد . . . 📚کتاب جهان‌بینی اسلامی (توحید )با اندکی تصرّف ┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄ https://eitaa.com/raherastgari
⛽️ایران سومین کشور دنیا 👈از نظر تعداد جایگاه سوخت سی‌ان‌جی با ۲ هزار و ۵۰۰ جایگاه عرضه سوخت سی‌ان‌جی در کشور، معادل ۲۲ میلیون لیتر در مصرف بنزین صرفه‌جویی می‌شه. بیشتر بخوانید 📆 ۱۴۰۲/۶/۲۹ ┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄ https://eitaa.com/raherastgari
۶۶.دانشجوی بزرگسال‏ 👤«سکاکی» مردی فلزکار و صنعتگر بود، توانست با مهارت و دقت دواتی بسیار ظریف با قفلی ظریفتر بسازد که لایق تقدیم به پادشاه باشد. انتظار همه گونه تشویق و تحسین از هنر خود داشت. با هزاران امید و آرزو آن را به پادشاه عرضه کرد. در ابتدا همان طوری که انتظار می‌رفت مورد توجه قرار گرفت، اما حادثه‌ای پیش آمد که فکر و راه زندگی سکاکی را به کلی عوض کرد. 👲در حالی که شاه مشغول تماشای آن صنعت بود و سکاکی هم سرگرم خیالات خویش، خبر دادند عالمی (ادیب یا فقیهی) وارد می‌شود. همینکه او وارد شد،شاه چنان سرگرم پذیرایی و گفتگوی با او شد که سکاکی و صنعت و هنرش را یکباره از یاد برد. مشاهده این منظره تحولی عمیق در روح سکاکی به وجود آورد. 👤دانست که از این کار تشویق و تقدیری که می‏بایست نمی‌شود و آنهمه امیدها و آرزوها بی‏موقع است. ولی روح بلندپرواز سکاکی آن نبود که بتواند آرام بگیرد. حالا چه بکند؟ فکر کرد همان کاری را بکند که دیگران کردند و از همان راه برود که دیگران رفتند. باید به دنبال درس و کتاب برود و امیدها و آرزوهای گمشده را در آن راه جستجو کند. هرچند برای یک عاقل مرد که دوره جوانی را طی کرده، با طفلان نورس همدرس شدن و از مقدمات شروع کردن کار آسانی نیست، ولی چاره‏ای نیست، ماهی‏ را هر وقت از آب بگیرند تازه است. 👤از همه بدتر اینکه وقتی که شروع به درس خواندن کرد، در خود هیچ گونه ذوق و استعدادی نسبت به این کار ندید. شاید هم اشتغال چندین ساله او به کارهایفنی و صنعتی ذوق علمی و ادبی او را جامد کرده بود. ولی نه گذشتن سن و نه خاموش شدن استعداد، هیچ کدام نتوانست او را از تصمیمی که گرفته بود باز دارد. با جدیت فراوان مشغول کار شد، تا اینکه اتفاقی افتاد: 👳‍♂آموزگاری که به او فقه شافعی می‏آموخت، این مسئله‌ را به او تعلیم کرد: «عقیده استاد این است که پوست سگ با دبّاغی پاک می‌شود.». 👤سکاکی این جمله را دهها بار پیش خود تکرار کرد تا در جلسه امتحان خوب از عهده برآید، ولی همینکه خواست درس را پس بدهد این‏طور بیان کرد: «عقیده سگ این است که پوست استاد با دباغی پاک می‌شود». 😅خنده حضار بلند شد. بر همه ثابت شد که این مرد بزرگسال که پیرانه سر هوس درس خواندن کرده به جایی نمی‌رسد. سکاکی دیگر نتوانست در مدرسه و در شهر بماند، سر به صحرا گذاشت. جهان پهناور بر او تنگ شده بود. 💧از قضا به دامنه کوهی رسید، متوجه شد که از بلندیی قطره قطره آب روی صخره‏ایمی‏چکد و در اثر ریزش مداوم، صخره را سوراخ کرده است. لحظه‌ای اندیشید و فکری مانند برق از مغزش عبور کرد، با خود گفت: دل من هر اندازه غیرمستعد باشد از این سنگ سخت‏تر نیست. ممکن نیست مداومت و پشتکار بی‏اثر بماند. 👤برگشت و آن قدر فعالیت و پشتکار به خرج داد تا استعدادش باز و ذوقش زنده شد. عاقبت یکی از دانشمندان کم نظیر ادبیات گشت‏. روضات الجنات، چاپ حاج سید سعید، صفحه ۷۴۷ 📚شهید مطهری، داستان راستان، جلد اوّل ┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄ https://eitaa.com/raherastgari
قسمت هشتادم 🌴معرفت الهی 🔹خداوند در ظرف اداراک ما نمی‌گنجد به طور کلی ما در شناسایی امور جهان با دو سوال مهم روبرو هستیم: ۱.هستی یا بود و نبود آن ۲.چیستی یا چگونگی آن به بیان دیگر،ما در برخورد با هر امری ابتدا سوال می کنیم که آیا آن امر موجود است؟و سپس سوال خواهیم کرد که آیا آن موجود چیست؟برای پاسخ به سوال اوّل تنها وجود نشانه ای از آن موچود کافی است که ما را به موجودیت آن رهنمون شود. اما برای شناسایی چیستی یک موجود ،ما نیازمندیم از طریق احاطه و دسترسی به آن موجود ،از حقیقت و چگونگی آن باخبر شویم. 🌱به عنوان مثال اگر از ناحیه‌ای دوردست صدایی برخیزد،تنها همین یک علامت کافی است به ما نشان دهد که واقعه‌ای اتفاق افتاده است،تا اینجا ما به وجود آن واقعه پی‌برده‌ایم. اما اگر بخواهیم این واقعه را شناسایی کنیم که چیست،لازم است با دسترسی و احاطه بر آن واقعه،چگونگی آن را دریافت کنیم. 🌷از اینجا معلوم می‌شود که برای شناسایی اصل هستی یک موجود نیازی به احاطه برآن نیست اما برای شناسایی چیستی و چگونگی یک موجود،لازم است که آن موجود به احاطه ما درآید. این امر نشانه آن است که ما تنها به چیستی و چگونگی موجوداتی می توانیم پی ببریم که محدود و قابل احاطه باشند زیرا اگر موجودی به علت نامحدود بودن غیر قابل احاطه باشد در ظرف ادراک ما نیز نخواهد گنجید. 🌺حال در مورد شناخت خدا می‌گوییم که پی‌بردن به وجود او از طریق آثار و نشانه‌های او که در سرتاسر جهان آفرینش متجلی است،امری است آسان و امکان پذیر. دیده عقل و دل به هر کجا که می نگرد آثار و نشانه های علم و قدرت و رحمت او را می بیند و به هر طرف که رو می کند،او را می یابد. گویی تمام اجزای عالم از اعماق وجود خود فریاد برمی آورند و از او سخن می گویند: ☀️فَاَینما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجهُ اللهِ* "به هر طرف که رو‌کنید، آن روی خداست(خدا را می بینید)" 🌹اما پی بردن به اینکه خدا چیست و حقیقت ذات او چگونه است**،امری است محال و ناشدنی زیرا به طوری که قبلا گفته‌ایم خداوند هستی نامحدود و کمال مطلق است. عنقا شکار کس نشود دام بازگیر آنجا همیشه باد به دست است دام را ادامه دارد . . . 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 *سوره بقره/۱۱۵ **البته باید توجه داشت که حتی بکار بردن این تعبیر که"حقیقت ذات خداوند چگونه است؟"خالی از نوعی تسامح در لفظ نیست چرا که فرض چگونگی و چیستی برای خداوند باطل است و ما در اینجا بواسطه محدودیت الفاظ ناچار از ذکر آن شدیم. در حدیث است که یک فرد یهودی از رسول اکرم(ص) در باره خدا چنین سؤال کرد: کیف هو؟ خدا چگونه است؟ آن حضرت در جواب فرمود:و کیف اصف ربّی بالکیف و الکیف مخلوق و الله لایوصف بخلقه و چطور خدا را به"چگونگی" توصیف کنم درحالی که "چگونگی"مخلوق و آفریده خداست و خداوند به مخلوقش وصف نمی‌شود.(جلد اول اصول کافی) این حدیث شریف و نظایر آن و همچنین براهین محکم عقلی به ما می‌آموزد که فرض "چگونگی"و"چیستی"تنها برای مخلوقات امکان‌پذیر است که وجودات ناقص هستند اما ذات باری که وجود محض و هستی نامحدود است منزّه از "چگونگی"و"چیستی"است. 📚جهان‌بینی اسلامی(توحید) ┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄ https://eitaa.com/raherastgari