☘️امام صادق علیه السلام
🔺حضرت فاطمه سلام الله علیها شخصاً کنار زائرین قبر پسرش حسین علیه السلام حاضر می شود و برای آنان طلب مغفرت می نماید.
📙بحار الأنوار، ج98، ص 55
➕ به کانال باشگاه خبرنگاران راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_press
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
🔺رَوِّ قَبلَ الفِعْلِ ، كَي لا تُعابَ بما تَفْعَلُ
🔰پيش از كار بينديش تا در كاری كه ميكنی نكوهش نشوی
📙غررالحکم،باب التفکر
#حدیث_روز
➕ به کانال باشگاه خبرنگاران راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_press
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
#روایتگری
حاج حسین یکتا: رزمندهای که در فضای سایبر و مجازی میجنگی! برای فشردن کلیدها و دکمههای کامپیوتر و موبایلت وضو بگیر! و با نیت قربةً إلی الله مطلب بنویس. بدان که تو مصداق و ما رمیت اذ رمیت هستی.
➕ به کانال باشگاه خبرنگاران راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_press
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
⭕️ #حدیث_روز
🔸 امام محمدباقر (ع):
🔹 زكات دانش، آموختن آن به بندگان خداست.
#حدیث_روز
➕ به کانال باشگاه خبرنگاران راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_press
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
#مثل_شهیدان
حبّ «حسين» سرّالاسرار شهداست
اگر صراط مستقیم میجویی بیا،
از این مستقیمتر راهی وجود ندارد....
حُـبّ حسین علیهالسـلام
"شهید آوینی"
➕ به کانال باشگاه خبرنگاران راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_press
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
#روایتگری
#شهید_شناسـے
←یڪ روز در بازار
ابراهیم را دیدم ڪہ دو ڪارټنــ
بزرگ روے دوشش بود و بہ
اصطلاح باربرے مـے ڪرد.
ڪارش ڪہ تمامــ شد ، جلو رفټم و بعد از سلام گفٺمــ:
"براے شما زشتہ!!
اینــ ڪار باربرهاسٺ نہ ڪار شما!!"
نگاهـے بہ منــ ڪرد و گفٺـ:
"ڪار ڪہ عیب نیسٺ.
بـے ڪارے عیبہ!! اینــ ڪار براے خودم هم خوبہ. مطمئن مـےشم
ڪہ هیچـے نیسٺم،
جلوے غرورم رو میگیرم..."
بهشونــ گفٺمــ :
"اگہ ڪسـے شمارو
این طور ببینہ،خوب نیسٺ!!
ورزشڪارے، قہرمانــ والیبال و ڪشٺـے هستے،
خیلـے ها مـے شناسنٺ...
::: خندید و گفٺ:
"همیشہ ڪارے ڪنــ ڪہ
اگہ خدا تورو دید، خوشش بیاد ...
نہ #مردم !
منبع:
ڪتاب سلام بر ابراهیمــ
راوی: سید ابوالفضل ڪاظمـے
➕ به کانال باشگاه خبرنگاران راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_press
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
⭕️ #حدیث_روز
🔸 پیامبر اکرم (ص):
🔹 بخشندهترين شما پس از من كسی است كه دانشی بياموزد و سپس دانش خود را بپراكند.
➕ به کانال باشگاه خبرنگاران راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_press
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
#وصیت_نامه
پدر، مادر و همسرم! فاطمه ام ( دختر شهید) را همچون فاطمه دختر پیامبر و یارعلی تربیت کنید تا آینده ساز ایران اسلامی باشد … اما زینبم را ( دختر دیگر شهید) همچون زینب (س) تربیت کنید تا در همه حال یار حسین زمان باشد. دوست دارم زینب و فاطمه ام اینگونه باشند تا زینب (س) بداند که هرگز تنها نیست. … امروز کربلا به وسعت پهنای گیتی است و عاشورا و پیام عاشورا چون خون در رگهای مسلمین جریان دارد.
همسرم! … موقع تشییع جنازه ام بر تابوتم عکس امام را بزنید و در کنار آن عکس مرا، تا مردم بدانند که این حقیر پیرو ولایت فقیه و مطیع امرامام بوده است.
خواهشم من از همه شما این است که بر قبرم گل نریزید، آخر انصاف نیست که بر نعش حسین (ع) نیزه ها باشد بر قبر من گل. در مراسم عزایِ من تشریفات قایل نشوید، خیلی ساده باشد.
عکس مرا بر در و دیوارها نزنید بگذارید گمنان بمیرم تا فردا شرمسار یاران گمگشته حسین (ع) نباشم.
#شهید_محمد_تقی_خلیل پور
➕ به کانال باشگاه خبرنگاران راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_press
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
⭕️ #حدیث_روز
🔸 امام حسن مجتبی (ع):
🔹 در مجازات خطاكار شتاب مكن و ميان خطا و مجازات، راهى براى عذرخواهى قرار ده.
➕ به کانال باشگاه خبرنگاران راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_press
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
#روایتگری
خاطره ای از شهید جعفر میانجی…
در طلاییه سه شهید پیدا کردیم ، پاهایشان با سیم تلفن کلاف شده بود و دستهایشان از پشت بسته شده بود . خاک ها را کنار زدند متوجه شدند استخوانهای سینه و جمجمه این بچه ها روی زمین کتاب شده است بعد معلوم شد که دست و پای این شهدای عزیز را قبل از شهادت بستند کنار هم خواباندند با شنی تانک از روی سینه و جمجمه بچه ها رد شدند .
این نوع جان کندن آسان است که انسان تقاضای بازگشت کند اینجا سِری در کار است که چنین جان کندن بسیار سخت و دشوار دوباره طلب می شود وقتی رفتیم در اون مسجد و در اون حسینیه در مراغه خوابیدیم ، من از صبح دیدم شهید جعفر احمدی میانجی خیلی منقلبه ؛ جعفر چته ؟
هیچی نگفت هیچی نگفت بعداً از زیر زبونش کشیدم گفت : دیدم امام زمان(عج) رو . اومد داخل مسجد و داشت پتو رو بچه ها می انداخت یخ نکنن پس : بچه ها!!! یه کار کنید آقا بیاد !
روای :حاج حسین یکتا
➕ به کانال باشگاه خبرنگاران راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_press
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
#دلنوشته_شهید
🔴 دلنوشته خواندنی #شهید_حججی به امام رضا(ع)
🔺 نوشیدن شهدِ شیرین #شهادت با ضمانت امام رضا(ع)
بسم الله النور، النور
به: انیسالنفوس، شمسالشموس، مولا علیابن موسی الرضا(ع)
از: غلام رو سیاه، گنهکار
🔹سلام آقای خوبم؛ از آخرین باری که به پابوستان آمدم تاکنون چندسالی میگذرد و حال که در صحن و سرایت هستم سر تا پا #شوق و شعف دارم.
🔸یادم هست دفعه قبل خواستههای زیادی از شما داشتم؛ الآن که خوب فکر میکنم به همه خواستههایم رسیدهام؛ شغل سپاه، عروسی، جور شدن زندگی و... ممنونم آقای خوبم، ممنون.
🔹دو روز پیش که با لباس سبز پاسداری به حرمت قدم گذاشتم چقدر #لذت بردم؛ باورم نمیشود؛ همه اینها را از کرم و بزرگی شما میدانم.
🔸مولای من، با ورود به سپاه دریچهای جدید از زندگی به روی من باز شد؛ اگر روزی هزار بار #شکر خدا را بگویم باز هم کم است؛ ارباب من، از لذتهای دنیوی هر آنچه که باید میچشیدم را چشیدم.
🔹حال، بیصبرانه #مشتاق چشیدن لذتی اخروی هستم، لذتی که نهایتش #رضای خداست.
🔸یا رضا، تو را به پدر بزرگوارت موسیبن جعفر(ع) قسم، تو را به فرزند عزیزت جوادالائمه قسم، تو را به خواهر گرامیات فاطمه معصومه قسم، #ضامن من شوید.
🔹آقا جان دوست دارم همانند علی اکبر(ع) در جوانی شهدِ شیرین #شهادت را بنوشم و جان ناقابلم را فدای شما اهل بیت کنم.
🔸فقط یک خواسته شخصی دیگر دارم؛ مولای من، بر من منت بگذار و #جواز شهادتم را امضا کن.
🔹امشب شام دوشنبه است؛ میگویند دوشنبهها و پنجشنبهها پرونده اعمال ما میرود دست صاحبمان ولی عصر(ع).
🔸آقای من، تو را به مادرت زهرا(س) قسم، #شهادت_نامه_ام را با امضای خودت مزین کن.
🔹آرزو دارم امشب پروندهام به همراه جواز شهادتم به دست امام زمان(ع) برسد؛ بدون شک با دیدن امضای #ضمانت شما، ولی عصر(ع) هم امضا میکند.
گرچه سرتا پا گناهم، رو سیاهم
ضامنم باش ای رضا
مانند آهو دِه پناهم
آقای من
مرا از درگاهت ناامید نکن
الهی رضاً برضاک
لامعبود سواک
✍️دوشنبه/ سه شنبه 6 مرداد 94
حرم امام رضا(ع)/ رواق الاجابر
01:34 بامداد
#شهید_حججی
#ضمانت_نامه_امام_رضا
➕ به کانال باشگاه خبرنگاران راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @rahianenoor_press
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
⭕️ #حدیث_روز
🔸 امام صادق (ع):
🔹 نه لباس شهرت بپوش و نه لباسى كه تو را بى مقدار جلوه دهد.
➕ به کانال باشگاه خبرنگاران راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_press
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
💠امير المؤمنين عليه السلام
🔺حُسنُ اللِّقاءِ يَزيِدُ فِي تَأَكُّدِ الإخاءِ ؛
🔰برخورد خوب و خوش،پیوند برادرى استوارتر میکند.
📙غررالحکم ؛ 4827
➕ به کانال باشگاه خبرنگاران راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_press
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
#مثل_شهیدان
ای شهـــید؛
پنجشنبه است
نگاهت را ، خیرات دلم کن
که شیرین ترین حلواست . . .
#پنج_شنبه_های_دل_تنگی
➕ به کانال باشگاه خبرنگاران راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_press
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
#روایتگری
چرا شهیدا دارن دل تورو میبرن…
دل خدام رو بردن ! میدونی چرا بردن ؟ چون پشت پا به هرچی دنیا بود زدن . حالا حساب کن اونا پشت پا به این دنیا زدن پاشدن رفتن تو جبهه که دیگه نامحرم نبود . دیگه آهنگ و موسیقی و دی وی دی ، وی سی دی و بلوتوث و موبایل نبود . هیچی نبود .خدا بود و خدا بود و خدا بود .
خاکریز بود و خاک و بیابون . دعا بود و گریه بود و ندبه . روبهرو هم شهادت بود .
بچه ها بخدا قسم از شهدا جلو میزنید . اگه کوفتتون بشه صحنه ی گناه و واردش نشین . بخدا قسم از شهدا جلو میزنین . اگه رعایت کنین قلب امام زمان عج نلرزه . بخدا قسم از شهدا جلو میزنین اگه تو این جهاد اکبر در مقابل اون جهاد اصغر که اونا رفتن که توش جهاد اکبر و خودسازیم بود مواظب باشین . معرفت و بصیرت . بچه ها کل زندگی مسابقه الی اللهِ . نکنه تو این مسابقه کم بیاریم .
روای:حاج حسین یکتا
➕ به کانال باشگاه خبرنگاران راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_press
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
#روایتگری
بچهها جنگِ روایتها شروع شده؛ که اون طرفِ این جنگ هالیوود هست و بالیوود هست و اینترنت هست و فضا مجازی و اون همه امکانات و این طرف هم چهارتا بچه بسیجی!
در این جنگ و وسط این بزنبزنها کسی میبَره که درست بجنگه و اگه به من بگید که درست جنگیدن چجوریه؟ به شما میگم "مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ" (۲۳ احزاب)
#حاج_حسین_یکتا
➕ به کانال باشگاه خبرنگاران راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_press
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
#روایتگری
#شهید_داوود_دانایی
راوی_همسر_شهید
🌷 همیشه عادتش بود وقتی از جبهه برمی گشت و میخواست بیاید خانه
توی راه یک جعبه شیرینی برایم می خرید و با خودش می آورد.
وارد کوچه که می شد
با همه ی اهل محل و هرکسی که توی راه میدید
سلام و احوال پرسی می کرد
🌷 و به آنها شیرینی تعارف می کرد.
همه هم یک شیرینی از داخل جعبه بر می داشتند...
تا بیاید خانه با پانزده بیست نفری سلام و علیک می کرد...
به خانه که می رسید و می رفتم در را باز می کردم دیگر چند شیرینی بیشتر توی جعبه نمانده بود...
مثلا شیرینی را برای من آورده بود..!
🌷 چادرم را می گرفتم جلوی دهانم و آرام می خندیدم...
خودش هم از این صحنه خنده اش می گرفت.
➕ به کانال باشگاه خبرنگاران راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_press
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄