#روایتگری
#شهید_داوود_دانایی
راوی_همسر_شهید
🌷 همیشه عادتش بود وقتی از جبهه برمی گشت و میخواست بیاید خانه
توی راه یک جعبه شیرینی برایم می خرید و با خودش می آورد.
وارد کوچه که می شد
با همه ی اهل محل و هرکسی که توی راه میدید
سلام و احوال پرسی می کرد
🌷 و به آنها شیرینی تعارف می کرد.
همه هم یک شیرینی از داخل جعبه بر می داشتند...
تا بیاید خانه با پانزده بیست نفری سلام و علیک می کرد...
به خانه که می رسید و می رفتم در را باز می کردم دیگر چند شیرینی بیشتر توی جعبه نمانده بود...
مثلا شیرینی را برای من آورده بود..!
🌷 چادرم را می گرفتم جلوی دهانم و آرام می خندیدم...
خودش هم از این صحنه خنده اش می گرفت.
➕ به کانال باشگاه خبرنگاران راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_press
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄