✅ چرا نماز؟ (شماره 13)
🔹 خلاصی از جهنّم!
🌷 امام صادق (ع):
هر کس خداوند فقط یك نمازش را قبول کند، عذابش نمى کند.
📖 منْ قَبِلَ اللهُ مِنْهُ صَلاةً واحِدَةً لَمْ يُعَذِّبْهُ
📚 كافى، ج 3، ص 266، ح 11.
#شبکه_روشنگران_گلوگاه_مازندران
✅ علاج دلبستگی به دنیا چیست؟
🌷 امام خامنه ای:
علاج دنياپرستى را هم امير المؤمنين در خطبه ى متقين بيان فرموده است: «عظم الخالق في انفسهم فصغر ما دونه في اعينهم». علاج دل بستن و مجذوب شدن به دنيا اين است كه انسان #تقوا پيشه كند كه از خواص #تقوا يكى همين است كه «عظم الخالق في انفسهم»؛ خدا در دل انسان، در جان انسان آن چنان جايگاهى پيدا مى كند كه همه چيز در نظر او كوچك مى شود. اين مقامات دنيوى، اين اموال، اين زيبائى ها، اين جلوه هاى زندگى مادى، اين لذتهاى گوناگون در نظر انسان حقير مى شود و بر اثر عظمت ياد الهى در دل انسان، اهميت پيدا نمى كند. از خصوصيات #تقوا همين است. خود او هم- امير المؤمنين- مظهر كامل همين معنا بود. (30/ 06/ 1387)
✍️ شرح: #تقوا یعنی انجام #واجبات و ترک #محرمات در زندگی فردی و اجتماعی .
#شبکه_روشنگران_گلوگاه_مازندران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میلاد حضرت زینب سلام الله علیها مبارک باد 👏👏🌷🌷
8.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 متن زندگی | نماهنگ جدید KHAMENEI.IR
👈 توصیه اخیر رهبر انقلاب به ملّت ایران درباره قرار دادن مبارزه با استکبار در متن زندگی
✏️ باید مبارزهی با استکبار را، مبارزهی با نشانههای ظلم و تعدّی را، [مبارزهی] با نظم ظالمانهی جهانی را متن زندگی خودتان قرار بدهید.
💻 Farsi.Khamenei.ir
6.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴سخنان تکان دهنده امام جمعه بغداد؛
افرادی از شیعیان آلمحمد (ص) در لبنان هستند که حاضرند یک چشم خود را برای پیوند اهدا کنند؛ باور کردنی نیست 😭😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا اذن آمدن مولایمان را،به ما نه، به چشمهانِ گریانِ خودش ببخش😭🤲
✅ امشب فرج امام زمانمان را از عمه جانمان بخواهیم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
الهی آمین🤲
💚 به حقّ زینب کبری (س)💚
🌍 #انتشار_حداکثری_با_شما
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از همین دو تا بترس 👆👆
چشم برزخی شیخ رجبعلی خیاط!
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
سر و گوشش زیاد میجنبید. دخترخالهی رجبعلی را میگویم، عاشق سینه چاک پسرخاله اش شده بود. عاشق پسرخالهی جوان یک لا قبائی که کارگر سادهی یک خیاطی بود و اندک درآمدی داشت و اندک جمالی و اندک آبروئی نزد مردم. بدجوری عاشقش شده بود. آنگونه که حاضر بود همه چیزش را بدهد و به عشقش واصل شود.
رجبعلیِ معتقد و اهل رعایت حلال و حرام نیز چندان از این دخترخاله بدش نمی آمد، اما عاشق سینهچاکش هم نبود.
دخترخالهی عاشق مترصّد فرصتی بود تا به کامش برسد و رجبعلی را به گناه انداخته و نهایتاً به وصال او نائل شود. و این فرصت مهیا شد!
آن هم در روزی که مادر رجبعلی غذای نذری پخته بود و مقداری از نذری را در ظرفی ریخته بود و به رجبعلی داده بود تا برای خاله اش ببرد. رجبعلی رسید به خانهی خاله، در زد؛ صدای دخترخاله بلند شد: «کیه؟» و گفت: «منم، رجبعلی» و صدای دخترخاله را شنید که میگوید: «بیا داخل رجبعلی، خالهات هم هست».
رجبعلی وارد شد و سلام و علیکی با دخترخالهاش کرد و ناگهان متوجه شد که خبری از خاله نیست و دخترخاله در خانه تنهای تنهاست! تا به خودش آمد دید که پشت سرش درب خانه قفل شده و دخترخاله هم....
با خودش گفت: «رجبعلی! خدا می تواند تو را بارها و بارها امتحان کند، بیا یک بار تو خدا را امتحان کن! و از این حرام آماده و لذت بخش به خاطر خدا صرف نظر کن». پس تأملی کرد و به محضر خداوند عرضه داشت: «خدایا! من این گناه را به خاطر رضای تو ترک می کنم، تو هم مرا برای خودت تربیت کن»
و توسط پنجره از آن خانه فرار کرد و برگشت به خانهی خود تا استراحت کند.
صبح از خواب بلند شد و از خانه به قصد مغازه خیاطی بیرون زد و با کمال تعجب دید خیابان پر از حیوانات اهلی و وحشی شده است!!
آری! چشم برزخی رجبعلی در اثر چشمپوشی از یک گناهِ حاضر و آماده و به ظاهر لذیذ باز شده بود و این چشمپوشی، آغازی شد برای سیر و سلوک و صعود معنوی "شیخ رجبعلی خیاط" تا اینکه کسب کند مقامات عالیه معنوی را.
چه اکسیر ارزنده ای است این قاعده!! برای عارف شدن، نیاز نیست به چهل-پنجاه سال چله گرفتن و ریاضت کشیدن و نخوردن این غذا و ننوشیدن آن آشامیدنی. نه اینکه اینها بی اثر باشند، نه! اما "اصل" چیز دیگری است.
بیهوده نبود که مرحوم بهجت تأکید میفرمودند بر این نکته که:
راه واقعی عرفان «ترک گناه» است.
روزی حاکم نیشابور برای گردش به بیرون از شهر رفته بود که مرد میانسالی را در حال کار بر روی زمین کشاورزی دید .
🔹حاکم پس از دیدن آن مرد بی مقدمه به کاخ برگشت و دستور داد کشاورز را به کاخ بیاورند. روستایی بی نوا با ترس و لرز در مقابل تخت حاکم ایستاد.
🔸به دستور حاکم لباس گران بهایی بر او پوشاندند. حاکم گفت یک قاطر راهوار به همراه افسار و پالان خوب هم به او بدهید. حاکم که از تخت پایین آمده بود و آرام قدم میزد به مرد کشاورز گفت میتوانی بر سر کارت برگردی. ولی همین که دهقان بینوا خواست حرکت کند، حاکم کشیده ای محکم پس گردن او نواخت!
🔹همه حیران از آن عطا و حکمت این جفا، منتظر توضیح حاکم بودند! حاکم از کشاورز پرسید : مرا می شناسی؟
کشاورز بیچاره گفت : شما تاج سر رعایا و حاکم شهر هستید.
حاکم گفت: آیا بیش از این مرا میشناسی؟
سکوت مرد حاکی از استیصال و درماندگی او بود.
🔸حاکم گفت: بخاطر داری بیست سال قبل که من و تو با هم دوست بودیم، در یک شب بارانی که درِ رحمت خدا باز بود، من رو با آسمان کردم و گفتم خدایا به حقّ این باران و رحمتت، مرا حاکم نیشابور کن! و تو محکم بر گردن من زدی و گفتی که ای ساده دل! من سالهاست از خدا یک قاطر با پالان برای کار کشاورزیم می خواهم، هنوز اجابت نشده، آن وقت تو حکومت نیشابور را می خواهی؟!
🔹یک باره خاطرات گذشته در ذهن دهقان مرور شد. حاکم گفت: این هم قاطر و پالانی که می خواستی، این کشیده هم تلافی همان کشیده ای که به من زدی! فقط می خواستم بدانی که برای خدا، حکومت نیشابور یا قاطر و پالان فرق ندارد!...
AUD-20220829-WA0016.mp3
5.93M
🎧 صوت دعای عهد
با مرور سریع ❤️
✍ هر صبح فقط و فقط ۶ دقیقه وقت بذار و با امام زمان عجل الله عهد و پیمان ببند🤝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂 قطعه فیلمی جذاب و کمتر دیده شده
از کمکهای مردم به جبهههای جنگ
#ایران_همدل ، از ۵۷ تا ۴۰۳ ✌️
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#کلیپ #نماهنگ