#اندیشه_عقل_نظر
#انگیزه_عقل_عمل
#جهانی_بودن
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
📌حقوق بشر
📃در سوره مبارکه «مدّثر» که در اوایل بعثت نازل شده است سه بار کلمه بشر آمده است، بار اول همان است که محصول اتاق فکر جاهلیت بود[1] که گفتند: ﴿إِنْ هذا إِلاَّ قَوْلُ الْبَشَرِ﴾؛[2] یعنی نه از آسمان به زمین سفیری آمد, نه رسالتی و پیامبری در زمین بود، نه آورنده ای بود و نه گیرنده ای. دو بار دیگر کلمه بشر در همان سوره «مدّثر» ذکر شد: یکی اینکه ﴿نَذیراً لِلْبَشَر﴾،[3] دوم ﴿ذِكْری لِلْبَشَرِ﴾؛[4] یعنی قرآن در اول نزولش فرمود این جهانی است، حقوق بشر است، نه به عرب و عجم اختصاص دارد و نه به مسلمان و مسیحی و کلیمی و زرتشت اختصاص دارد.
📃مسلمان و کافر، ملحد و موحد همین که بشر باشد قرآن حقوق او را ذکر می کند تا همگان را به آفریدگارشان آشنا کند و به همگان بفهماند که مرگ پوسیدن نیست و از پوست به در آمدن است، این معنا جهانی است و چون بشر این معنا را فراموش کرده است یا بی راهه می رود یا راه دیگران را می بندد، این معنای جامع برادران شیعه و سنی را اعضای یک خانواده می داند و موحدان را کنار هم می نشاند و جامعه انسانی را با حقوق بشر اداره می کند، اینکه می بینیم جنگ جهانی اول و دوم پیش آمد و کاری انجام نداد، برای آن است که کشتن کاری انجام نمی دهد، زنده کردن کار انجام می دهد، کار حوزه و دانشگاه حیات بخشی است و حیات است که جامعه را شکوفا موفق و مؤید می کند، نشانه جهانی بودن قرآن این است در سه سوره مبارکه چنین فرمود: ﴿لِیظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ كُلِّهِ﴾,[5] ﴿وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ﴾,[6] ﴿وَ كَفَی بِاللَّهِ شَهِیداً﴾.[7]
📃مستحضرید ﴿لِیظْهِرَهُ﴾ جمله خبریه است و به داعی انشا القا شده است، معنی این آیات این است که خود قرآن خود به خود جهانی نمی شود، بلکه به دست مسلمان ها یعنی شما جهانی می شود. آنچه را که خدا در این سه آیه فرمود ذات مقدس رسول گرامی (علیه و علی اهل بیته و صحبه الکرام و التابیعن) این چنین فرموده است: «الْإِسْلَامُ یعْلُو وَ لَا یعْلَی عَلَیه»[8] و این جمله خبریه به داعی انشا القا شده است چه اینکه در علم اصول توجه دارید؛ یعنی بر مسلمان ها واجب است که اسلام را با اندیشه و انگیزه، با اندیشه عقل نظر و انگیزه عقل عمل بالا ببرند، بر همه ما و شما اساتید لازم است که اگر جهانی حرف می زنیم, جهانی فکر کنیم, جهانی عمل کنیم, جهانی بپذیریم, جهانی گوش بدهیم.
[1]. تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج4، ص493.
[2]. سوره مدثر، آیه25.
[3]. سوره مدثر، آیه36.
[4]. سوره مدثر، آیه31.
[5]. سوره توبه، آیه33؛ سوره فتح، آیه28؛ سوره صف، آیه9.
[6]. سوره توبه، آیه33؛ سوره صف، آیه9.
[7]. سوره فتح، آیه28.
[8]. من لا یحضره الفقیه، ج4، ص334.
📚 دیدار اساتید دانشگاه های اقلیم عراق
تاریخ: 1398/10/14
☘️☘️☘️
🔰در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.
@rahighemakhtoom
#عکس_نوشت #تصویر_نگاشت :bulb:نقش بصیرت قرآنی در تحقق حاکمیت حاکمان الهی
#قرآن_و_کارکرد_آن
🌿🌿🌿
🔰در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.
@rahighemakhtoom
✳️ جُستارهای قرآنی رحیق
#تحلیل_و_بررسی 53 #گفتگو #مقالات #تفسیر_قرآن #آسیبهای_فهم_قرآن #فهم_قرآن 🔅🔅🔅 ✅ آسیبهای فهم قرآن
#تحلیل_و_بررسی 54
#گفتگو
#مقالات
#تفسیر_قرآن
#آسیبهای_فهم_قرآن
#فهم_قرآن
🔅🔅🔅
✅ آسیبهای فهم قرآن
📝 برخی آسیبها
✳ آسیبهای فهم واژگان
ملاک قرار دادن معنای کنونی واژهها؛ تلاش برای فهم و شناخت واژههای غریب و نامانوس قرآن از نخستین گامهای فهم کتاب است. آیههای قرآن ترکیبی از این واژههاست که روشن شدن آن بخش عمدهای از فرایند فهم است. قرآن به زبان مردم صدر اسلام فرود آمده و عمده آن برای معاصران قابل فهم بوده، ولی با گسترش اسلام و گذشت زمان، معانی برخی از آن واژهها دگرگون شده و کاربرد کنونی با کاربرد روزگاران پیشین متفاوت است. بنابراین، کسی که اکنون در پی فهم است باید همان معانی پیشین را ملاک فهم خود قرار دهد. پس یکی از آسیبها در این ناحیه، توجه به معنای کنونی واژههاست. اما علاوه بر آن، آسیبهای دیگری را نیز میتوان یاد کرد.
📁 ← پیجویی معانی از منابع ضعیف
از رایجترین راههای دستیابی به معانی واژهها، مراجعه به کتابهای واژهشناسی است، اما نه کتابهایی که در زمانهای بسیار دور از روزگاران صدر اسلام تهیه شده است؛ زیرا کتابهای متاخر، هم نقل کننده سخن پیشینیان است - که در کتابهای خود آنان در دسترس است - و هم بیتاثیر از فرهنگ واژگان زمان خودشان نیست حتی در پیجویی معانی واژهها در کتابهای قدیمیتر هم اعتماد کامل بر گفتههای آنان روا نیست؛ زیرا گاهی برخی از واژهشناسان دقت لازم در بیان برخی معانی نکرده یا آن را با معانی دیگر خلط کردهاند.
📐نمونه آن واژه «توفی» است که در برخی فرهنگها به معنای «اماته» (میراندن) آمده، در حالیکه به معنای «کامل گرفتن» است.
▪ گاهی اینگونه گرفتن به میراندن است (یعنی یکی از مصداقها را به عنوان معنی واژه یاد کردهاند)
▪ و گاهی به خواب: «الله یتوفی الانفس حین موتها و التی لم تمت فی منامها» [۸۰] ؛ «هو الذی یتوفاکم باللیل...» . [۸۱] براساس همان جابجایی مصداق و مفهوم واژه، برخی آیه «یا عیسی انی متوفیک و رافعک الی...» [۸۲] را دلیلی بر مردن حضرت عیسی (علیهالسّلام) میدانند (متوفیک را به معنی «ممیتک» گرفتهاند.) این موضوع با آیه شریفه «بل رفعه الله الیه» [۸۳] ناسازگار است. بنابراین، «توفی» به معنای «به تمامی گرفتن» است که یکی از مصداقهای آن میراندن است، گرچه در فرهنگ مردم، بعدها «توفی» را میراندن دانستهاند و به مرده «متوفی» میگویند، ولی کاربرد قرآنی آن توسعه بیشتری دارد و غیر از این است. [۸۴]
⏪ ادامه دارد...
🍀🍀🍀
🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم.
@rahighemakhtoom
تفسير سوره اعلی جلسه 1.docx
55.5K
#چشمه_حکمت
#آیات_نور
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_تخصصی
#تفسیر_سوره_اعلی
#سوره_اعلی
#تفسیر_متنی
🔅🔅🔅
📌نگاشت 11:تفسیر متنی سوره اعلی
📼 استاد فرزانه و مفسر عالیقدر آیت الله جوادی آملی
📼 جلسه اول
✅ قرآن همراه است و هم راه ، همواره با قرآن باشیم
☑ ثواب استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مقدس امام صادق علیه السلام
@rahighemakhtoom
Al-Ala01.mp3
6.63M
#چشمه_حکمت
#آیات_نور
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_تخصصی
#تفسیر_سوره_اعلی
#سوره_اعلی
#تفسیر_صوتی
🔅🔅🔅
📌نگاشت 12:تفسیر متنی سوره اعلی
📼 استاد فرزانه و مفسر عالیقدر آیت الله جوادی آملی
📼 جلسه اول
✅ قرآن همراه است و هم راه ، همواره با قرآن باشیم
☑ ثواب استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مقدس امام صادق علیه السلام
@rahighemakhtoom
✳️ جُستارهای قرآنی رحیق
برشی از کتاب گرانسنگ #تفسیر_تسنیم_جلد_اول(139) #کانال_قرآنی_رحیق(گنجینه آموزه های تفسیری) #تفسیر_قر
برشی از کتاب گرانسنگ #تفسیر_تسنیم_جلد_اول(140)
#کانال_قرآنی_رحیق(گنجینه آموزه های تفسیری)
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_تخصصی
#سوره_حمد
#تفسیر
#تسنیم
#آیت_الله_جوادی_آملی
🔅🔅🔅
اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ (6)
📌لطايف و اشارات
✅12 ـ اتحاد سالك و صراط
📐 بر همين اساس، طاغيانِ معاندِ دين نيز خود «سبيل غَيّ» و «سبيل طاغوت» مي شوند و در قيامت معلوم خواهد شد كه اينان «طغيان ممثّل»اند و از اين رو قرآن كريم قاسطان را هيزم جهنّم مي داند: (وأمّا القاسطون فكانوا لجهنّم حطباً)[ سورهي جن، آيهي 15.]. برخلاف هيزمهاي دنيا كه با افروختن و سوختن به خاكسترتبديل مي شود، ظالم كه با راهِ خود متّحد شده، خودْ هيزم افروخته و نسوز جهنّم است.
📐 برهمين اساس قرآن كريم دربارهي كافران و منافقان مي فرمايد: مصير (صيرورت و شدن) اينان جهنّم است؛ يعني خودْ به جهنّم تبديل مي شوند و تحت ولايت آتش خواهند بود: (فاليوم لايؤخذ منكم فِدية ولا من الّذين كفروا مأواكم النار هي مولاكم وبئس المصير)[ سورهي حديد، آيهي 15.]. آنان كه تحت ولايت آتشند با آتشي متّحد شده اند كه همواره مي سوزاند؛ بلكه درون و بيرونشان به آتش تبديل شده است و اين معناي «صيروت جهنّم» است. نيز در جاي ديگر مي فرمايد: آنان فرزند آتشند و هاويه (آتش) مادر آنان است: (وأمّا من خفّت موازينه فَأمّه هاوية)[ سورهي قارعه، آيات 8 ـ 9.]. همان گونه كه مادر فرزند خود را مي پروراند، آتش نيز اينان را تغذيه مي كند.
📐 اين تعبيرها نشانهي آن است كه تبهكاران، كافران و منافقان با سبيل خود متّحدند؛ چنانكه برگزيدگان بشري مانند معصومين (عليهم السلام) نيز عين صراط مستقيم و موازين قسط اعمالند: «هم الموازين القسط»[ علم اليقين، ج2، ص601؛ بحار، ج68، ص226]. كارهاي بيروني انسان، درون او را نيز متحول مي كند و بنابراين، درون راهيانِ كفرْ جهنّم و درون رهپويان صراط مستقيم رَوْح و رَيْحان و جنّت نعيم است: (فأما إن كان من المقرّبين فرَوْح ورَيحان وجنّة نعيم)[ سورهي واقعه، آيات 88 ـ 89.].
📐 اگر انسان با عقايد، اخلاق و اعمالِ حق، تغيير جوهري پيدا نكرد، تنعّم و بهره وري او بيروني است؛ يعني نعيم «براي او» آماده مي شود، ولي اگر تحولي دروني پيدا كرد و با حركت در عقايد، اخلاق و اعمال، گوهر ذاتش
دگرگون شد، آنگاه بهشتي در بيرون و جنّتي نيز در درون دارد. پس حركت در صراط و متّحد شدن با آن، از مؤمنْ بهشتي ديگر مي سازد.
📐 افزون بر شواهد مذكور، تعبيرهاي ديگر قرآني كه عمل عبادي يا عصيان را «سبيل» معرّفي مي كند نيز مؤيّدِ اتّحاد راه با رونده است؛ مثلاً، نماز شب را به عنوان «سبيل الله» مي نامد: (إنّ هذه تذكرة فمن شاء اتخذ إلي ربّه سبيلاً) [سورهي مزمّل، آيهي 19؛ سورهي انسان، آيهي 29.]؛ در حالي كه نماز شب راهي موجود در جهان عيني نيست، تا انسان آن را طي كند. آنچه قبل از عمل موجود است وجود نوشتاري، گفتاري و مفهومي نماز شب است و هيچ يك از اينها راه نيست؛ زيرا اينها براي منكران و تاركان نيز حاصل است، ليكن آنها اهل نماز شب نيستند. اين طيّ مسافت است كه راه را ايجاد و با راهي متّحد مي كند.
📐 دربارهي فحشا نيز مي فرمايد: (ولاتقربوا الزّني إنّه كان فاحشة وساء سبيلاً) [سورهي إسراء، آيهي 32.]و از آن به «سبيل سوء» ياد مي كند و حضرت امام سجاد (عليه السلام) با استفاده از همين معرفت قرآني، در دعاي ختم قرآن مي فرمايد: «وصارت الأعمالُ قلائد فى الأعناق»[ صحيفهي سجّاديه، دعاي 42.]. قرآن كريم نيز از عمل كافران به عنوان غل و زنجيري بر گردن آنان ياد كرده است: (وجعلنا الأغلال في أعناق الّذين كفروا هل يُجزون إلاّ ما كانوا يعملون)[ سورهي سباي، آيهي 33.]. غل و زنجيري كه بر گردن كافران و تبهكاران قرار داده مي شود حقيقت و چهرهي ملكوتي همان اعمال تبهكارانه اي است كه با آنها متّحد شده است. پس انسان جزايي جز عمل خود ندارد؛ زيرا در اين آيه كريمه نفرمود: «بما كانوا يعملون» تا معنا اين باشد كه در مقابل عملشان چنين
جزايي دارند، بلكه فرمود: (ما كانوا يعملون)؛ يعني همان عمل را جزا و كيفرشان قرار داديم.
▪ تذكّر: مباحث گذشته منافاتي با وجود خارجي و فعلي بهشت و دوزخ ندارد و تبيين اين معارف به تدريج در ذيل آيات مربوط به آنها خواهد آمد.
🌿🌿🌿
🔰در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.
@rahighemakhtoom
#چشمه_حکمت
#آیات_نور
#کانال_قرآنی_رحیق(گنجینه آموزه های تفسیری)
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سطح_متوسط
#تفسیر_سوره_اعلی
#سوره_اعلی
🔅🔅🔅
📌 نگاشت 13 : پیام ها ی تفسيری آیه 1 سوره اعلی
✅ سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلَى
🔹 «سَبِّحْ»: منزّهدار. به پاکی یاد کن. تسبیح و تقدیس نما.
🔹 «إسْمَ»: نام. مراد صفاتی است که با آن ما خدا را میشناسیم
🔹 ذات. یعنی ذات مقدّس او را از هر فعل و صفتی که لایق مقام و عظمتش نباشد، پاک و منزّه بداریم و از خیال و قیاس و گمان و وهم دورتر و برتر بدانیم .
🔹 «الأعْلَی»: بسیار والامقام. بسیار بلند مرتبه.
🔅🔅🔅
📂 ابن مسعود گوید: على مرتضى به رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم گفت: یا رسول الله در رکوع خود چه بگویم پس از آن آیه (فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّک الْعَظِیمِ) نازل شد سپس گفت: یا رسول الله در سجود خود چه بگویم سپس این آیه نازل گردید.
۱ - تسبیح خداوند و دور نگه داشتن نام هاى او از اوصاف ناروا، وظیفه اى الهى برعهده پیامبر(ص) (سبّح)
۲ - خداوند، از هر عیب و نقصى مبرّا است. (سبّح اسم ربّک) لزوم منزّه قرار دادن نام، بیانگر منزّه بودن صاحب نام است.
۳ - اعتراف به پاک بودن خداوند از هر عیب و نقصى، وظیفه اى الهى بر عهده همه انسان ها است. (سبّح اسم ربّک) خطاب «سبّح»، ممکن است ویژه پیامبر(ص) نباشد; گرچه روى سخن با آن حضرت است; زیرا مفاد آیات قرآن بدون توجه به آیه هاى قبل و بعد نیز مراد بوده و در محتواى عام خود قابل تمسک هستند.
۴ - نام خداوند، هرگز نباید با اثبات صفات ناشایست و سلب صفات بایسته، همراه شود. (سبّح اسم ربّک)
✅ تسبیح و تقدیس و تنزیه به یک معنا است (مصباح). مراد از تسبیح نام خداوند، پاک و دور از عیب معرفى کردن آن است که مستلزم چند چیز است:
⏪ ۱. همراه نساختن نام خداوند با وصفى ناشایست;
⏪ ۲. حمل نکردن نام او بر معنایى نادرست;
⏪ ۳. سلب نکردن صفات نیکو از آن;
⏪ ۴. به کار نبردن نام هاى اختصاصى خداوند براى غیر او; ۵. پرهیز از بى احترامى به نام هاى او. برداشت یاد شده به برخى از امور یاد شده نظر دارد.
✅ ۵ - لزوم پرهیز از حمل نام هاى خداوند، بر معنایى که زیبنده او نیست. (سبّح اسم ربّک)
✅ ۶ - لزوم پرهیز از هرگونه جسارت و بى احترامى، به نام هاى خداوند (سبّح اسم ربّک)
✅ ۷ - نام هاى اختصاصى خداوند، نباید بر غیر او نهاده شود. (سبّح اسم ربّک الأعلى) پاکیزه نگه داشتن نام خداوند، معنایى عام است و شامل نکته یاد شده نیز مى باشد.
✅ ۸ - هر نام که بر ربوبیت دلالت کند، ویژه خداوند است و بر غیر او روا نیست. (سبّح اسم ربّک)
✅ ۹ - باور به ربوبیت خداوند، زمینه ساز پرهیز از همراه ساختن نام او با هرگونه وصف ناشایست. (سبّح اسم ربّک)
✅ ۱۰ - تسبیح پیامبر(ص)، مایه رشد و تعالى او است. (ربّک)
✅ ۱۱ - خداوند، داراى برترین مقام ها و کامل ترین ویژگى ها است. (ربّک الأعلى) وصف «الأعلى» - به قرینه آیه بعد - به «ربّک» ارتباط دارد; نه «اسم ربّک».
✅ ۱۲ - اختصاص والاترین مقام ها به خداوند، دلیل لزوم تنزیه نام او از هر عیب و نقص است. (سبّح اسم ربّک الأعلى) وصف «الأعلى»، در مقام تعلیل براى «سبّح» است.
✅ ۱۳ - ملاک شایستگى اسامى و اوصاف براى خداوند، دلالت آنها بر بى عیب بودن خداوند و سازگارى شان با مقام والاى او است. (سبّح اسم ربّک الأعلى)
✅ ۱۴ - خداوند، داراى نام هایى منزّه از دلالت بر کمترین عیب و سازگار با مقام والاى او است. (سبّح اسم ربّک الأعلى)
🌿🌿🌿
🔰در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.
@rahighemakhtoom
نساء 43.mp3
8.22M
#استاد_رنجبر
#تفسیر_صوتی
#تفسیر_عمومی
#سوره_نساء
#جلسه ۴3
🔅🔅🔅
🔹با بیانی جذاب، شنیدنی و زیبا و آسان وساده و کاربردی
▪با هشتگ #استاد_رنجبر در کانال تمام فایل ها را می توانید گوش کنید.
🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به #قرآن پناه ببریم.
☑ ثواب استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مقدس امام صادق علیه السلام
@rahighemakhtoom
#استاد_علی_صفائی_حائری
#صفائی
📌 خودمان را به چه می فروشیم؟
اين خريدارها چيزى ندارند. چيزى به من نداده اند
و چيزى به من باز نمى گردانند
و اگر لذت مى برم به خاطر اين است
كه نمى دانم چه از دست داده ام.
درست مثل آن پيرزال كه بشقاب عتيقه را با يك دست بشقاب گلى رنگ مبادله كرده بود و خوشحال بود و لذت مى برد،
غافل از آنكه با همان بشقاب مى توانست صد هزار تا از همين ها را يكجا بخرد و درست مثل آن كودك كه اسكناس صدتومانى را با ده تا كاكائو عوض مى كند و زود در مى رود
كه نكند طرف پشيمان شود و معامله را به هم بزند.
ما امروز خوشحاليم كه خودمان را داده ايم
و چند تا بارك اللّه و چند تا خانه
و چند تا ماشين
و چند تا فلان و بهمان گرفته ايم
و فرار هم مى كنيم كه نكند طرف معامله۲ را به هم بزند.
غافل از اينكه ما را به بيش از اينها خريدارند
و غافل از اينكه اينها قيمت يك لحظه ما نيست.
چه مى گويم، نه اينها كه
تمام الماسها و نفتها و طلاها و نقرهها و تمام زمين و حتى تمام بهشت
قيمت يك لحظه ما نيست.
ما در يك لحظه مى توانيم بيش از زمين و بيش از بهشت به دست بياوريم. مى توانيم به رضوان و لقا دست بيابيم، كه:
«رِضْوانٌ مِنَ اللّهِ اكْبَرُ »
اما در يك عمر به پشيزى قانع شده ايم و خوشحال هم هستيم.
استاد علی #صفایی حائری
📒 کتاب رشد، ص۴۱
@rahighemakhtoom
.
#علامه_محمد_تقی_جعفری
#علامه_جعفری
📌 به دنبال کدام آزادی
📁 کودک مىخواهد همۀ زندگی خود را به بازى بگذراند و آزادانه در دشت به دنبال پروانههايى زيبا و رنگارنگ بدود، اما شما دست او را مىگيريد، آزادىاش را سلب مىکنيد و به دبستان مىبريد؛ حالا او فرياد بزند: «اى داد! چه روزهاى شيرينى بود آن روزها که به دنبال پروانهها در ميان گلها مىدويدم و اين پدر و مادر ظالم، دست مرا گرفتند، آزادىام را سلب کردند! و مرا کشان کشان به دبستان بردند.»
📁 طبيعى است که او از سلب آن آزادى خام که مقدمۀ شناخت قوانين حاکم بر هستى است، ناراحت شود و حتى گريه کند. دويدن کودک پنج ساله به دنبال پروانهها، آزادى نيست، «ميعان» است. فرق است بين آن آزادى که انسان با اختيار کامل و با علم به مفسده و مصلحت و خير و شرّش حکم کند که: «اين راه درست است و آن يکى نه»، و اين ميعان کودکانه به هر سو است که عوامل خارج از ذات وى اقتضا مىکند.
📁 آيا آزادى آن است که حربن يزيد داشت و يا آن آزادى که کودک بازيگوش دارد؟ حربن يزيد دريافت که اين هفتاد و دو تن راست مىگويند، ولى آن جماعت کثير، آن سى هزار يا چهل هزار نفر لشکريان يزيد که در جهالت و هوا و قدرتپرستى و خودکامگى غوطهورند، راست نمىگويند و در کمال اختيار و آزادى، به امام حسین(ع) و سپاه قليل او پيوست. حال، اين مسئله مطرح مىشود ما بايد تلاش کنيم که بشر را به کدام آزادى برسانيم؟ به آزادى آن کودکى که به دنبال پروانهها مىدود و يا به آزادى حربن يزيد رياحى که در کمال اختيار شکوفا شده است؟
جعفری، محمدتقی، زیبایی و هنر از دیدگاه اسلام، ص ۱۰۲
@rahighemakhtoom
#علم_عبادت_نیایش
#تطهیر_روح
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
🔅🔅🔅
📌راه های تقرّب به خدا
🔹 اسلام راه های فراوانی را برای تقرّب بنده به خدا مقرر کرده است. اوّل «راه علمی» است که فرمود: «طَلَبُ العِلمِ فَرِیضَةٌ عَلَی کُلِّ مُسْلِمٍ»[1] که انسان، محقق، عالم و دانشمند بشود هم خود را بشناسد هم جهان را بشناسد، هم پیوند خود با جهان را بشناسد که همگی در تحت تدبیر یک مدبّر به نام خداست. حوزه و دانشگاه مسئول و متولّی این رشته هستند. هم آیه سوره «توبه» که فرمود: ﴿فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِیتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ﴾،[2] هم «طَلَبُ العِلمِ فَرِیضَةٌ»، حوزه و دانشگاه را تأمین می کند. این برای آن است که انسان عالم بشود، تا بیراهه نرود، یک؛ و راه کسی را نبندد، دو؛ خاصیت علم این است.
🔹 دوم «راه عبادت» است که آن هم در راستای علم است؛ آن نماز است، روزه است، حج است، عمره است؛ آن برای تطهیر بدن است، تطهیر قلب است، تطهیر روح است که انسان اندیشه باطل نکند و خیال باطلی را در سر نپروراند. این راه عبادت است.
🔹 راه سوم جمع بین علم و عبادت است و آن «راه دعا و نیایش» است.
[1] . مصباح الشریعة، ص13.
[2] . سوره توبه، آیه122.
📚 درس اخلاق
تاریخ: 1396/06/09
🌿🌿🌿
🔰در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.
@rahighemakhtoom