کتاب ادب فناي مقربان جلد2
استاد علامه #جوادی_آملی
🔁 آثار #عقل 16
🌴🌴🌴
⏪ 46. سكوت و پرهيز از سخن بيجا: «من عقل صمت»[ همان، ص154.]؛ هر كه عاقل شد،سكوت اختيار ميكند و از سخن بيجا ميپرهيزد. «الصّمت آية النّبل و ثمرة العقل»[ شرح غررالحكم، ج1، ص354.]؛ سكوت، نشان نجابت و شرافت و ثمره عقل است. «إذا تمّ العقل نقص الكلام»[ نهج البلاغه، حكمت 71.]؛ زماني كه عقل كامل گردد، سخن گفتن كم ميشود.
📝 تذكّر: كلام مُتْقَن و تكلّم بجا فضيلتي است كه معادل يابي آن دشوار است و فضيلت سكوت، با سخن معلوم ميشود؛ زيرا كلام است كه برجستگي صَمْتِ بجا را تبيين ميكند. معجزه بودن قرآن نيز نشانِ آن است كه رشد كلام تا سر حدّ اعجاز است و هرگز سكوت و خموشي چنين ارجي را نخواهد يافت.
⏪ 47. يافتن طريق صواب: «من استرفد العقل أرفده»[ شرح غررالحكم، ج5، ص155.]؛ كسي كه از عقل راهنمايي جويد، عقل او را راهنمايي ميكند. «من استعان بالعقل سدّده»[ همان، ص190.]؛ هر كس از عقل كمك بخواهد، يارياش خواهد كرد.
⏪ 48. مورد تعظيم و تكريم ديگران: «مَنْ صاحَبَ العقلاء وُقِّر»[ همان، ص181.]؛ هر كس با عقلا مصاحبت كند، مورد تعظيم و تكريم قرار ميگيرد.
⏪ 49. خوار شمردن شهوتها: «من كمل عقله استهان بالشهوات»[ همان، ص255.]؛ هر كس عقلش كامل شود، خواهشها را خوار شمارد. «ردع الهوي شيمة العقلاء»[ همان، ج4، ص89.]؛ بازداشتن هوا و هوس، خصلت عاقلان است. «الجاهل من خدعته المطالب»[ همان، ج1، ص312.]؛ جه ل كسي است كه خواستهاي دنيوي فريبش دهد. «العاقل من أمات شهوته»[ شرح غررالحكم، ج1، ص313.]؛ عاقل كسي است كه شهوت خويش را بميراند.
📚 ادب فناي مقربان جلد2، صفحه 42
ادامه دارد...
🔅تفسیر و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 3- برش 227
#آیت_الله_جوادی_آملی
#سروش_هدایت
#اسلام_شناسی
#آموزه_های_اسلامی
#قرآن_شناسی
#آموزه_های_قرآنی
📈 رساله اي به درخواست فرزندي صالح از دوده طاها
بسم اللّه الرحمن الرحيم
⏪ هفتم. چون مقصود به قاصد نزديك: «أنّ الراحل إليك قريب المسافة».[ إقبال الأعمال، ص 335؛ مفاتيح الجنان، دعاي ابوحمزه ثمالي در سحر ماه مبارك رمضان.]و حجابِ شهود و حيلوله وصول، همانا عمل طالح است: «و أنّك لا تحتجب عن خلقك إلاّ أن تحجبهم الأعمال السيّئة دونك» [همان]و بهترين ره توشه راحل به سوي وجه خدا همانا اراده برگزيدن وجه اوست، چه اينكه حضرت امام كاظم(عليهالسلام) هنگام جلب به بغداد، چنين زمزمه فرموده اند: «و قد علمت أنّ أفضل زاد الراحل إليك عزم إرادة يختارك بها و قد ناجاك بعزم الإرادة قلبي... » [همان، ص185؛ دعاي روز بيست و هفتم ماه رجب.]، چنان كه از برجسته ترين وسايل پيمودن اين راه الهي، همانا نماز شب است، لذا حضرت امام حسن عسكري(عليهالسلام) فرموده است: «إنّ الوصول إلي الله عزّ و جلّ سفرٌ لا يُدرك إلاّ بامتطاء اللّيل» [بحار الاَنوار، ج75، ص380.]؛ يعني نماز شب مطيّه و مركب راهواري است كه براي رسيدن به مقصد الهي ضروري است و بدون آن حاصل نمي شود، شناخت حجاب يا وسيله وصول لازم و عمل طبق آن حتمي است.
▫ معرفت ياد شده، يا از طريق نقل معتبر(قرآني و روايي) يا عقل برهاني يا كشف عرفاني است و به تعبير حضرت استاد علامه طباطبايي قرآن، برهان و عرفان سه راه هماهنگ شناخت حقيقت اند. البته براي هر كدام شرط ويژه اي خواهد بود كه سند اعتبار او را تنظيم مي نمايد. سالكان صالح كه بين معقول و منقول و مشهود جمع سالم نمودند، گناه را رَين، غطا، و حجاب دانستند، طاعت را عامل غبارروبي، غطازدايي و كشف محجوب يافتند، چه اينكه مهم ترين حجاب را خودبيني مي دانند.
دو خطوه بيش نبود راه سالك
اگر چه دارد او چندين مهالك
يك ازهاي هويّت در گذشتن
دوم صحراي هستي در نوشتن
[گلشن راز شبستري، ابيات 308 ـ 309.]
▫ البته مناسب تر از تعبير به خطوه(گام) عبارت قدم است: «يك قدم بر خويشتن نه و آن دگر در كوي دوست»؛ هر چند تعبير به قدم نيز خالي از مجاز نخواهد بود، زيرا بر مبناي احاطه قيومي، مجالي براي فاصله وجودي نيست. بايد عنايت نمود كه گرچه راه، رونده و معرفتِ راه، همگي مقدّمه اند؛ ليكن هيچ كدام مقدّم نبوده، بلكه لطف خداوند مقدّم بر همه آنها است، چنان كه جناب شيخ محمود شبستري به آن پرداخت:
وگر نوري رسد از عالم جان
ز فيض جذبه يا از عكس برهان
دلش با نور حق همراز گردد
از آن راهي كه آمد بازگردد
ز جذبه يا ز برهان يقيني
رهي يابد به ايمان يقيني
[گلشن راز، ابيات 328 ـ 330.]
▫ سرّ انحصار راه معرفت در برهان و عرفان و عدم تعرض دليل نقلي معتبر، يا براي آن است كه در طليعه سير به سوي ايمان، دليل نقلي كارآمد نيست يا براي آن است كه دليل نقلي معتبر براي مؤمنان به آن، در حكم برهان عقلي است، زيرا بيان معصوم(عليهالسلام) مي تواند حدّ وسط قياس برهاني قرار گيرد.
👈 اين رساله كه به درخواست فاضلي محترم تدوين شد، با مسئلت دعاي خير از ايشان و از همه مطالعه كنندگان همراه است تا هرگونه حجاب ظلماني و نوري براي راقم سطور و ساير مشتاقان قرآن و عترت برطرف گردد.
فاتحه كتاب خدا و خاتمه دعواي بهشتيان اين است: (الحمد لله ربّ العالمين).
جوادي آملي
خرداد 1384
🔅تفسیر و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
#تدبر
#فهم_قرآن
#امکان_فهم
📌 هفت اصل مهم تدبر در قرآن
✅ تدبر، مهارت فهم مجموعی آیات قرآن است.
✅ تدبر، روشمند و مبتنی بر اصول محاوره عرفی و عربی قرآنی است.
✅ روش تدبر، قرآن به قرآن است.
✅ تدبر، با درک انسجام، جامعنگری، عاقبتاندیشی و هدایتمحوری همراه است.
✅ تدبر، با هدف انس و ارتباط مستمر با الفاظ و معانی قرآن انجام میشود.
✅ یادگیری و انجام تدبر، برای آحاد مردم ممکن است.
✅ تدبر، زمینهساز تذکر و مقدمه تمسک به قرآن است.[۱]
[۱]. این اصول هفتگانه، با مطالعه و بررسی دقیق کلام الله، روایات معصومان: و منابع لغوی به دست آمده است.
تفسیر و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
مائده 15.mp3
11.58M
#استاد_رنجبر
#تفسیر_صوتی
#تفسیر_عمومی
#سوره_مائده
#جلسه 15
🔅🔅🔅
🔹با بیانی جذاب، شیرین؛ شنیدنی و زیبا و آسان وساده و کاربردی
▪️با هشتگ #استاد_رنجبر در کانال تمام فایل هااز سوره #حمد تا سوره #مائده را می توانید گوش کنید.
☑️ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مطهر امام کاظم علیه السلام...التماس دعا
🔅تفسیر و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
20- ghadre ali.mp3
746.9K
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
📌 قدر علی
▫ حضرت در آن خطبه معروف همّام گفت و گفت که آن شنونده «فَصَعِقَ هَمَّامٌ صَعْقَةً كَانَتْ نَفْسُهُ فِیهَا»[1] همان دم جان داد، چون هر کسی آن استعداد را ندارد که مستمع علی یا خطبه علی (سلام الله علیه) بشود و آرام بگیرد. بعضی از روح ها آماده پرواز هستند و وجود مبارک حضرت امیر هم فرمود: «ینْحَدِرُ عَنِّی السَّیل»؛[2] من بخواهم سخنرانی کنم سیل راه می اندازم، مثل آدم های معمولی نیستم!
▫ این سلسله جبال البرز یک قد بلندی در وسط دارد به نام قلّه دماوند، چه در شرق این قلّه چه در غرب این قلّه باران متعددی می آید کسانی که در زیر این قلّه زندگی میکنند مستحضرند هر وقت باران تند می آید سیل است. حضرت فرمود من آن کوهی ام که «ینْحَدِرُ عَنِّی السَّیل». هر کوهی سیل ندارد، هر سخنگویی آن قدرت را ندارد که جان شنونده را بگیرد. فرمود: «وَ لَا یرْقَی إِلَی الطَّیر»، شما در این دامنه های کوه می بینید خیلی از این پرنده ها هستند روی آن کوه ها لانه دارند و پرواز می کنند؛ اما پرنده ای را ندیدید که بتواند روی قلّه دماوند بنشیند، از بس بلند است! فرمود نه پرنده می تواند پرواز کند و مرا بشناسد، نه کسی که در دامنه من هست می تواند آن سیل را تحمل کند.
[1]. نهج البلاغة(للصبحی صالح)، خطبه 193.
[2]. نهج البلاغة (للصبحی صالح)، خطبه3.
📚 درس اخلاق تاریخ: 1396/09/23
🔅تفسیر و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
💎 هنگامی که انسان لحظات خود را در حالت رؤیت خداوندی به سر میبرد و میداند که خدا هم او را میبیند، گسیختن از جاذبهٔ چنین رابطهای را همان مرگ حقیقی تلقی میکند که معدوم محض باشد. بنابراین، او چگونه میتواند با تمایل به گناه، تن به چنین مرگی بدهد؟!
📖 استاد #علامه_جعفری
ترجمه و تفسیر نهجالبلاغه. ویراست جدید، ج ۵، ص ۱۹۴
🍀🍀🍀🍀🍀
@rahighemakhtoom
برداشت از آيات ۵۶ ـ ۵۸ #سوره_آل_عمران
📌#نتيجه #كفر و #ايمان
كسى كه #حق را بپوشاند و #حقوق الهى را #كفران كند در #دنيا و آخرت وجدانش او را به عذاب سختى مبتلا مى كند و هيچ كس به كمك او نمى آيد اما كسى كه الطاف پروردگار را منظور كند و به خداى تعالى #ايمان داشته باشد و كارهاى شايسته كند در دنيا و #آخرت به پاداشهاى خوبى خواهد رسيد. اين حقيقتى است كه #خدا در #قرآن به عنوان حكمت بيان فرموده است.
🔅تفسیر و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
#آيت_الله_العظمی_جوادی_آملی 💢 عبد محض
🔅تفسیر و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
عبد محض.mp3
3.31M
#آيت_الله_العظمی_جوادی_آملی 💢 عبد محض
🔅تفسیر و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
عبد محض
▫️ مرحوم کاشف الغطاء یک «اصول دین» دارد که بحث کلامی است و یک «اصول فقه» دارد که بحث اصولی معروف است، بعداً وارد مسائل فقه می شوند؛ در جریان اینکه وجود مبارک حضرت امیر علم غیب داشتند، ایشان بحث مبسوطی دارد، بعد می فرمایند گزارش هایی که حضرت امیر به میثم تمّار دادند که فرمودند تو را به دار می زنند و آن درخت خرما را هم نشان میثم تمّار داد که تو را روی این درخت دار می زنند، همه را به او گفت: «و بصلب میثم التمّار و أراه النخلة التی یصلب علیها فكان ذلك من عبید اللّه بن زیاد لعنهما اللّه»، بعد فرمود: «و تقطیع یدی رُشید الهجری»، حضرت فرمود دو دست تو را قطع می کنند، دو پای تو را قطع می کنند و همین کار هم شده! «و بقتل قنبر فقتله الحجّاج [لعنة الله] و بأفعال الحجّاج التی صدرت منه»؛[1] چه کارهایی را که حجّاج ملعون می کند، همه را یکایک حضرت خبر داد و همه هم واقع شده است. این می شود علم غیب! این را همه دیدند و همه نقل کردند! شیعه دید، دوست دید، دشمن دید!
▫️ در اینکه اینها به اذن خدا همه چیز را می دانند، هیچ محذور عقلی ندارد! برای اینکه در محدودهٴ وجوب که نیست! در قرآن هم مُکرر فرمود: ﴿بِإِذْنِ اللَّهِ﴾،[2] به علم الهی است، این چه مشکلی دارد؟! اگر بگوییم که «متی شاؤوا»؛ هر وقت خواستند می بینند، بله هر وقت خواستند هم «باذن الله» است! هر وقت خواستند می دانند و هر وقت نخواستند مصلحت دور است؛ ولی به هر حال آن حصری که ﴿مَا أَدْرِی مَا یفْعَلُ بِی وَ لاَ بِكُمْ﴾[3] یعنی چه؟ یعنی «بالذات» نمی دانیم و «بالتبع» می دانیم؛ خدا یادت می دهد، درست است! آن که «بالذات» علیم است ذات اقدس الهی است، بله! شما با علم خود ذاتاً نمی توانید: ﴿مَا كُنتَ تَدْرِی مَا الْكِتَابُ وَ لاَ الْإِیمَانُ﴾؛[4] نمی دانستی ایمان چیست، نمی دانستی قرآن چیست، ما که یادت دادیم همه درست است! معنای امکان همین است! معنای مخلوق بودن همین است! معنای مخلوق بودن این است که تا به او یاد ندهند یاد نمی گیرد، این درست است.
▫️ آنها چه بدانند شهید می شوند اطاعت می کنند و چه بدانند که شهید نمی شوند اطاعت می کنند؛ این می شود تسلیم محض! آنجایی که می داند شهید می شود می رود، پس معلوم می شود «عبد محض» است. اگر کسی بخواهد بگوید «لیلةُ المبیت» برای آنها شرف نیست، باید گفت «لیلةُ المبیت» به همان اندازه شرف است که نوزده ماه رمضان شرف است، او «عبد محض» است! بداند کشته می شود می رود و بداند که کشته هم نمی شود می رود؛ می داند کشته نمی شود، ولی آماده است! این تسلیم محض بودن نشانهٴ کمال انسانیت است، «عبد محض» است! آنجا هم که صد درصد می داند کشته می شود؛ مانند وجود مبارک سیدالشهداء که اعلام کرده است! از همان اوّل، شش ماه قبل تصمیم گرفته که حج نرود، نه اینکه در بعضی کتب تاریخی نوشته شده که حج را تبدیل به عمره کرده است! این بحث، بحث فقهی است نه تاریخی! مقتلی نیست! آنها که با کتاب حج و روایات حج و نصوص باب حج آشنا هستند، می دانند که ائمه (علیهم السلام) فرمودند حضرت از همان اول قصد عمرهٴ مفرده داشت، نه اینکه قصد حج کرد و حج را تبدیل به عمره کرد! ایشان چندین ماه قبل می داند که روز عرفه باید برگردد، نه اینکه قصد حج داشت و حج را تبدیل به عمره کرد! از همان اوّل قصد عمره مفرده داشت، بعد صریحاً اعلام فرمود که تمام این اعضای من تکّه تکّه می شود! آنجا هم که می داند تکّه تکّه می شود می رود، آنجا هم که می داند نمی شود می رود؛ این معنای «عبد محض» بودن است.
[1]. كشف الغطاء عن مبهمات الشریعة الغراء (ط ـ الحدیثة)، ج1، ص106.
[2]. سوره بقره، آیات97 و 102 و 249 و 251؛ آل عمران، آیه49 و 145 و ... .
[3]. سوره احقاف، آیه9.
[4]. سوره شوری، آیه52.
#شهادت_میثم_تمار
#علم_به_غیب
#نشانه_کمال_انسانیت
📚 سوره مبارکه احقاف ـ جلسه 8
تاریخ: 1395/01/24
🔅تفسیر و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانسنگ #تفسیر_تسنیم_جلد_دوم (13)
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_تخصصی
#سوره_بقره
#تفسیر
#تسنیم
#آیت_الله_جوادی_آملی
🔅🔅🔅
تفسیر سوره بقره –تسنیم ج2
⏪ 2- فضاى نزول سور مدنى:
▫ در دوران ده ساله مدينه فضاى ديگرى حاكم بود؛ زيرا :
🔹 اولا، استقبال بى نظير مردم از دين زمينه گسترش سريع اسلام را فراهم ساخته بود.
🔹 ثانيا، دولت و حكومت اسلامى استقرار يافته بود.
🔹 ثالثا، پيام دعوت توحيد نه تنها مكه، بلكه حجاز را در نورديده، به ساير ملتها و اقليتهاى دينى رسيده بود و بر اثر آن، ناآرامى و بحران بين المللى ايجاد شده بود، به گونه اى كه هم يهوديان و مسيحيان و هم سران امپراتوريهاى ايران و روم از پيشرفت و نفوذ اسلام احساس خطر مى كردند.
🔹 رابعا، بستر مناسبى براى تشريع صدها حكم از احكام عملى دين فراهم آمده بود.
🔹 خامسا، بر اثر اقتدار روزافزون حكومت اسلامى از يك سو و انزواى دشمنان از سوى ديگر، شرايط مناسبى براى ظهور و شيوع پديده نفاق فراهم شده بود.
🔹 سادسا، قدرت اسلام روز به روز افزونتر مى شد و كافران و منافقان و اهل كتاب در تنگنا و فشار بودند و موفقيتها و پيروزيهاى پى در پى مسلمانان، منافقان را از شكست نهضت نوپاى اسلامى نااميد كرده بود و اهل نفاق با كافران و يهوديان معاند روابط پنهانى داشتند.
🔹 سابعا، يهوديان معاند نيز چنان از گسترش اسلام در نگرانى و وحشت بودند كه لحظه اى از كارشكنى و اغوا و فريب مسلمانان نمى آسودند.
🔹 ثامنا، جهاد با معاندان كارشكن براى اولين بار مطرح مى شد و هر روز زمينه مناسبترى براى دفاع از اسلام و دفع دشمنان آن فراهم مى گشت.
🔹 تاسعا، بين پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله) و علماى يهود و نصارا مناظره و حتى تحدى و دعوت به مباهله انجام مى گرفت.
▫ گسترش آوازه اسلام به حدى بود كه پيروان آيينهاى ديگر را وا مى داشت تا درباره اسلام تحقيق كنند و از اين رو هيئتهايى از دور و نزديك به مدينه مى آمد و با پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله) براى بحث آزاد و احتجاج معقول ملاقات مى كرد، چنانكه مسيحيان نجران با اعزام وفد نجران در صدد تحقيق از دين جديد برآمدند و عاشرا، و در اواخر دوران استقرار حكومت اسلامى در مدينه بود كه نامه ها و پيكها از سوى رسول خدا (صلى الله عليه وآله) براى رهبران مذهبى و نيز سران غير مذهبى بلاد ديگر مانند ايران و روم فرستاده مى شد.
🔅تفسیر و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
✳️ جُستارهای قرآنی رحیق
برشی از کتاب گرانسنگ #تفسیر_تسنیم_جلد_دوم (13) #تفسیر_قرآن #تفسیر_تخصصی #سوره_بقره #تفسیر #تسنیم #آ
برشی از کتاب گرانسنگ #تفسیر_تسنیم_جلد_دوم (14)
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_تخصصی
#سوره_بقره
#تفسیر
#تسنیم
#آیت_الله_جوادی_آملی
🔅🔅🔅
تفسیر سوره بقره –تسنیم ج2
⏪ 2- فضاى نزول سور مدنى:
▫ گرچه در مكه نيز حادثه هجرت مسلمانان به حبشه رخ داد و سران شكر نيز مسلمانان را تا حبشه دنبال كردند تا آنان را دستگير كنند و آنان پيام اسلام را به نجاشى و به برخى از مردم حبشه رساندند و نجات يافتند، ليكن آنان پيك رسمى (مانند گروههايى كه در اواخر دوران مدينه به اكناف عالم اعزام مى شدند) به حساب نمى آمدند؛ زيرا آواى پيام مكه با استنصار همراه بود، ليكن ندا و هشدار پيام مدينه با تهديد به انتصار و انتقام مقرون بود. البته روح همه تهديدهاى الهى تحبيب است ؛ چنانكه در توجيه جهاد روشن مى شود.
▫ غرض آن كه، مدينه بستر مناسبى براى توانمند شدن دولت اسلامى و رشد فكرى و معنوى مسلمانان بود؛ آنان نمازهاى يوميه و نماز جمعه را به امامت شخص رسول اكرم (صلى الله عليه وآله) بر پا مى داشتند و از خطابه ها و مواعظ آن حضرت بهره مند مى شدند.
▫ حاصل اين كه، تشكيل دولت، صدور پيام دعوت اسلامى، درگيريهاى سياسى، مبارزات فرهنگى و اعتقادى، جنگهاى ابتدايى و دفاعى گوناگون، رشد و گسترش و مشهور شدن پديده نفاق، كارشكنى هاى يهود در برابر دعوت اسلامى و تشريع صدها حكم از احكام فقهى دين، همه در مدينه مطرح بود و در چنين فضايى، بخش وسيعى از سوره هاى قرآن كريم نازل شد.
▫ بنابراين، سر تفاوت اساسى مضامين سور مكى و مدنى قرآن كريم، اختلاف فضاى نزول آن است، بر اين اساس، مخاطبان سوره هاى مكى نوعا مشركان هستند و محور اساسى محتواى اين سوره ها تبيين اصول سه گانه دين و دعوت به پذيرش آنها و نفى شرك و ابطال عبادت بتهاست، ولى مخاطبان سوره هاى مدنى نوعا مومنان يا اهل كتاب يا منافقانند. از اين رو سخن از جهاد، مناظره با يهود و نصارا و كارشكنى علنى منافقان، تنها در سوره هاى مدنى مطرح است و سوره هاى مزبور گذشته از اشتمال بر اصول اعتقادى، فروع فقهى و قوانين قضايى و حكومتى را در بر دارد.
🔅تفسیر و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom