eitaa logo
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
2.8هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
791 فایل
«رحیق» نوشیدنی گوارا و ناب بهشتیان. ۲۵مطففین . مستمع صاحب سخن را بر سر کار آورد غنچهٔ خاموش، بلبل را به گفتار آورد صائب @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
برشی از (26) 🔅🔅🔅 📌 لطايف و اشارات : 2 ـ قداست و بركت نام خدا ▪ اگر كسي همانند پيامبران و امامان(عليهم السلام) به پايگاه رفيع ولايت باريافت و در كارهاي خير نام خدا را بر زبان آورد و در عين رعايت نظام علّت و معلول، هرگز به قدرت خويش و ساير اسباب و علل عادي تكيه نكرد، بلكه تنها مؤثر مطلق در جهان را خداي سبحان ديد، آنگاه آثار اسم اعظم در كنار بسم اللهِ او ظهور مي كند؛ چنانكه عصا با دست موسوي و انگشتر با انگشت سليماني مؤثر بود: خود گرفتي اين عصا در دست راست دست را دستان موسي از كجاست؟[ مثنوي، دفتر دوم، بيت 147] گر انگشت سليماني نباشد چه خاصيت دهد نقش نگيني[ديوان حافظ.] ▪ هنگام تبعيد حضرت ابوذر (رضوان الله عليه) به ربذه، با اين كه حكومت وقت بدرقه اش را ممنوع كرده بود، حضرت اميرالمؤمنين و حسنين (عليهم السلام) و برخي از صحابه خاص، مانند عقيل و عمار، حضور داشتند. حضرت اميرالمؤمنين (عليه السلام) در آن جمع، در نصيحتي به ابوذر فرمود: به خدا سوگند اگر درهاي آسمانها و زمين بر روي بنده اي بسته باشد و او تقواي الهي پيشه كند، خداوند برايش راهي مي گشايد. پس تو جز با ياد حق مأنوس و جز از باطل نگران نباش: «والله لو كانت السّماوات والأرض علي عبد رتقاً ثم اتّقي الله عزّ وجلّ جعل منها مخرجاً فلا يؤنسك إلاّ الحق ولا يوحشك إلاّ الباطل»[ روضه‌ي كافي، ص170، ح251.]. پس هرگز نبايد به وسايل و اسباب عادي، كه مجاري فيض الهي است، اعتنا و تكيه كرد. ▫ اين گونه اعتماد به رزّاقيت خداي سبحان، نشانه توجه و توكّل كامل بر خداست و كسي كه به اين مرحله از مقام انساني برسد شيريني اسم اعظم را در حدّ توان خود خواهد چشيد. ▫ نكته‌ي اساسي آن است كه، گرچه نظام هستي بر محور نظام علت و معلول اداره مي شود، نه صرف جريان «عادة الله»، ليكن علل شناخته شده براي معلولهاي معيّن هرگز علتهاي منحصر نيست تا با فقدان برخي از شرايط آنها تحقق معلول ممتنع باشد؛ زيرا ممكن است تحقق آن به استناد شرايط و اوضاع غيرعادي باشد؛ يعني كرامت «خرق عادت» است، نه «خرق عليّت» و فارق اين مطلب با آنچه از اشاعره منقول است در جاي خاصّ خود بازگو مي شود. 🌿🌿🌿 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
برشی از (27) 🔅🔅🔅 📌 لطايف و اشارات 3 ـ عينيّت يا مغايرت اسم با مسمّا ▪ اختلاف متكلمان پيشين بر سر عينيّت يا مغايرت اسم با مسمّا، ناظر به اسماي حقيقي و تكويني ذات اقدس الهي است، نه اسماي لفظي او؛ چون هيچ موحّدي الفاظ يا مفاهيم نامهاي خداوند را عين ذات مسمّاي به آنها نمي داند. ▪ توضيح اين كه، اسم، چنانكه در بحث تفسيري گذشت، معاني مختلفي دارد؛ در عرف و لغت بر «لفظ دالّ بر مسمّا» اطلاق مي شود و در اصطلاح اهل معرفت به معناي «ذاتِ همراه با تعيّن» است و بنا بر اين اصطلاح خاص، نامهايِ لفظيِ ذات و صفات خداي سبحان «اسم اسم الاسم» است؛ مانند اسمايي كه در قرآن كريم و روايات و ادعيه، نظير دعاي «جوشن كبير» آمده است و مفاهيم نامهاي لفظي «اسم الاسم» است. ▪ آثار و بركاتي كه در برخي روايات و ادعيه مانند دعاي «سمات» براي اسماي الهي ذكر شده، مانند گسترده شدن زمين، برافراشته شدن كوهها و يا آفرينش عرش، كرسي و ارواح، نتيجه‌ي اسماي لفظي نيست؛ زيرا همان گونه كه گذشت هرگز با لفظ و يا مفهوم نمي توان بر جهان عيني اثر گذاشت، بلكه منظور از آن اسماء همان «ذات خداوند با تعيّن خاص» است كه با آن تعيّن اين امور آفريده مي شود: «وبكل اسم رفعت به سماءك وفرشت به أرضك وأرسيت به الجبال وأجريت به الماء وسخّرت به السحاب والشمس والقمر والنجوم والليل والنهار وخلقت الخلائق كلّها»[ بحار، ج 88، ص 187.]، «باسمك الذى خلقت به عرشك...»[ همان، ج 55، ص 36.] 🔹 نكته: در برخي روايات، اِحصايِ نامهاي خداي سبحان عامل ورود به بهشت معرفي شده است: «إن لله تسعةً وتسعين اسماً مَن أحصيها فقد دخل الجنّة؛»[ توحيد صدوق، ص219.] مراد از اِحصايِ اسماء، برشماري و استخراج رقم و عدد اسماء نيست، بلكه منظور، متخلق شدن به حقايق آنهاست وگرنه شمارش و تلفظ اين نامهاي مقدس، عبادتي لفظي است و آنچه مايه‌ي راهيابي به بهشت است، تخلّق به حقايق اين نامها و اوصاف است. 🌿🌿🌿 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
برشی از (29) 🔅🔅🔅 📌 لطايف و اشارات 4 ـ «الله» اسم اعظم الهي ▪️ در ميان اسماي لفظي خداي سبحان اسم مبارك «الله»، اسم جامع و اعظم است و ساير اسماي الهي با واسطه يا بي واسطه، زير پوشش اين نام مقدس است؛ مثلاً اسم «شافي» كه از اسماي جزئيه است زير پوشش «رازق» و رازق تحت پوشش «خالق» و خالق زير پوشش «قادر» و قادر زير پوشش اسم جامع و اعظم «الله» است. ▪️ بنابراين، اسم «الله» نسبت به نامهاي ديگر خداوند (كه زير پوشش آن است) «اسم اعظم» است و اگر آيه اي مشتمل بر اسم اعظم حق بود، سيّد آيات به شمار مي رود و از اين رو در برخي روايات، آيه‌ي كريمه‌ي (بسم الله الرّحمن الرحيم) به گراميترين و بزرگترين آيه‌ي قرآن وصف شده است: «سرقوا أكرم آية فى كتاب الله: (بسم الله الرّحمن الرحيم)»[ نورالثقلين، ج1، ص6.]؛ «عمدوا إلي أعظم آية فى كتاب الله... وهى (بسم الله الرّحمن الرحيم)».[ تفسير عياشي، ج1، ص22.] ▪️ تذكّر: نام شريف «الله» در بسياري از آيات قرآن كريم آمده است و سرّ اين كه آيه‌ي (بسم الله الرّحمن الرّحيم) سيّد آيات به شمار مي رود ▪️ اختلاف معنوي و تفسيري كلمه‌ي «الله» در بسم الله و ساير آيات است.[ اين مطلب در لطيفه‌ي بعد بيان خواهد شد.] 🌿🌿🌿 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
برشی از (28) 🔅🔅🔅 📌 لطايف و اشارات 5 ـ رسالت نامهاي خدا در سوره‌ي حمد ▪️سه اسم از اسماي حسناي خداي سبحان در آيه‌ي كريمه‌ي (بسم الله الرّحمن الرحيم) آمده است. همين نامها در دو آيه‌ي بعد نيز ذكر شده است (الله در آيه دوم والرّحمن و الرّحيم در آيه‌ي سوم) و نبايد پنداشت كه اين، تكرار است؛ زيرا اسماي الهي گاهي در چارچوبي محدود و فضايي بسته مطرح مي شود و رسالت آنها تبيين همان محدوده‌ي مرزبندي شده است؛ چنانكه اگر به عنوان دليل ذكر شده باشد، مدلول خاص خود را برهاني مي كند؛ ولي گاهي چنين محدوديتي ندارد و از اين قيود رها و آزاد است. ▪️اسماي حسناي «الله»، «الرحمن» و «الرحيم» در آيه‌ي كريمه‌ي بسم الله... از قبيل قسم دوم است و آنچه در آيات بعد آمده است از قبيل قسم اول؛ زيرا نام «الله»، در آيه‌ي دوم، با اشارتي كه به ذات جامع صفات كمالي دارد و «الرحمن» و «الرحيم»، در آيه‌ي سوم، با اِشعاري كه به رحمت مطلق و مخصوص الهي دارد، هر يك حدّ وسط برهاني بر انحصار حمد در خداي سبحان است و در پي تبيين و تثبيت محمود بودن خداوند است و نه مهروب عنه بودن او. مثلاً با اين كه آن ذات اقدس مورد رَهبت خدا ترسان نيز هست: (وإيّاي فارهبون)[ سوره‌ي بقره، آيه‌ي 40.] امّا اين نامها در آيه بسم الله چنين چارچوب و محدوده اي ندارد، بلكه باز و بي مرز است. 🌿🌿🌿 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
برشی از (30) 🔅🔅🔅 📌 لطايف و اشارات 5 ـ رسالت نامهاي خدا در سوره‌ي حمد ▪ سه اسم از اسماي حسناي خداي سبحان در آيه‌ي كريمه‌ي (بسم الله الرّحمن الرحيم) آمده است. همين نامها در دو آيه‌ي بعد نيز ذكر شده است (الله در آيه دوم والرّحمن و الرّحيم در آيه‌ي سوم) و نبايد پنداشت كه اين، تكرار است؛ زيرا اسماي الهي گاهي در چارچوبي محدود و فضايي بسته مطرح مي شود و رسالت آنها تبيين همان محدوده‌ي مرزبندي شده است؛ چنانكه اگر به عنوان دليل ذكر شده باشد، مدلول خاص خود را برهاني مي كند؛ ولي گاهي چنين محدوديتي ندارد و از اين قيود رها و آزاد است. ▪ اسماي حسناي «الله»، «الرحمن» و «الرحيم» در آيه‌ي كريمه‌ي بسم الله... از قبيل قسم دوم است و آنچه در آيات بعد آمده است از قبيل قسم اول؛ زيرا نام «الله»، در آيه‌ي دوم، با اشارتي كه به ذات جامع صفات كمالي دارد و «الرحمن» و «الرحيم»، در آيه‌ي سوم، با اِشعاري كه به رحمت مطلق و مخصوص الهي دارد، هر يك حدّ وسط برهاني بر انحصار حمد در خداي سبحان است و در پي تبيين و تثبيت محمود بودن خداوند است و نه مهروب عنه بودن او. مثلاً با اين كه آن ذات اقدس مورد رَهبت خدا ترسان نيز هست: (وإيّاي فارهبون)[ سوره‌ي بقره، آيه‌ي 40.] ▪ امّا اين نامها در آيه بسم الله چنين چارچوب و محدوده اي ندارد، بلكه باز و بي مرز است. 🔅🔅🔅 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم @rahighemakhtoom
برشی از (31) 🔅🔅🔅 📌 لطايف و اشارات 6 ـ تحيري شورافكن و ممدوح ▪️ چنانكه گذشت، نام مقدس «الله» در اصل «اله» بوده و اله به معناي «مألوه» يعني «معبود» يا «مُتَحَيِّرٌ فيه» است. مألوه بودن خداي سبحان از آن روست كه همه‌ي عقلها و دلها درباره‌ي آن ذات اقدسْ متحيّر و سرگردانند. ▪️ حضرت امام سجّاد (عليه السلام) در زيارت «امين الله» به خداي سبحان عرض مي كند: بار خدايا، دلهاي خاشعان و خداترسان والِه و حيران توست: «اللهم إنّ قلوب المخبتين إليك والِهة»[ مفاتيح الجنان، زيارت أمين الله.]. تحيّر در ذات حق تعالي، تحيّري ممدوح و زيباست. تحيّر و سرگشتگي براي انسان راه نپيموده، رنج آور و براي سالكِ به مقصد رسيده شيرين و لذّت بخش است. ▪️ تحيّر انسانِ به مقصد نرسيده مانند تحيّر رهگذر تشنه اي است كه در دامنه‌ي كوه سرگردان است و به چشمه هاي آب كوهستان دسترسي ندارد، امّا تحير سالكِ واصل همانند تحير رهپويي است كه با راهنمايي راه بلدي آشنا، چشمه ساران كوهستان را يافته، با مشاهده‌ي چشمه هاي فراوان، اكنون متحيّر است از كدامين چشمه بنوشد و تن تب زده از عطش خود را به كدامين چشمه بسپارد. ▪️ اين تحيّر شورانگيز، ويژه‌ي ره يافتگان و واصلان است و از اين رو رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در مناجات خود با خداي سبحان عرضه مي داشت: بار خدايا، تحيّرم را درباره‌ي ذات خودت افزون كن: «ربِّ زدنى فيك تحيّراً» و اين همان تحيّر ره يافتگان و واصلان است كه در حيرتند كه از كدام نام خداي سبحان تبرّك جويند و از كدامين چشمه سار زلال فيض الهي بنوشند. 🔅🔅🔅 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم @rahighemakhtoom
برشی از (32) 🔅🔅🔅 📌 لطايف و اشارات 7 ـ نزاهت صفات الهي از حدود ▪️اوصافي كه به خداي سبحان اِسناد داده مي شود منزّه از حدود نقص آميز است. بنابراين، لوازم امكاني كه صفات انساني را همراهي مي كند، به حريم پاك او راه ندارد و تنها اصل اين كمالات براي خداوند ثابت است، بدون لوازم و حدود نقص آميز آن؛ مثلاً رحمت در انسان همراه با تأثر قلبي و انفعال دروني در برابر امور رقّت بار است. انسان در پي چنين انفعال و تأثري به ياري دردمند و محرومي مي شتابد، ولي آنچه مايه‌ي كمال آدمي است، همان رسيدگي به بيچارگان است و تأثر و انفعال دروني، ناشي از كاستيهاي وجودي خود انسان است كه نبايد كمال پنداشته شود. ▪️ياري محروم در روابط بشري، نقص ديگري نيز دارد و آن اين كه بيشتر دستگيران در صدد رفع تأثر قلبي خويشند، نه در پي امتثال تكليف ديني و به تعبير ديگر كمك آنها بر اساس «ترحّم» به درمانده است، نه بر پايه‌ي «احترام» به همنوع. زدودن تأثر قلبي با ياري كردن محروم نيز جزو حقيقت و گوهر رحمت نيست، بلكه ناشي از نقص آدمي است و معناي مبرّا بودن رحمت الهي از لوازم نقص آميز، آن است كه خداوند بدون انفعال، تأثر و تحوّل، نياز نيازمندان را برطرف مي كند. ▪️علم خداي سبحان نيز از نظر نزاهت همين گونه است؛ زيرا علم بشري هم سابقه‌ي جهل دارد: (والله أخرجكم من بطون أمهاتكم لاتعلمون شيئاً) [سوره‌ي نحل، آيه‌ي 78.]و هم لاحقه‌ي نسيان: (لكيلا يعلم من بعد علمٍ شيئاً) [سوره‌ي حج، آيه‌ي 5.]و جهل و نسيان از نقصهاي علم بشري است و علم الهي از آنها منزّه است، ولي گوهر كماليِ علم كه همان ظهور و حضور و كشف و شهود معلوم است به خداي سبحان اِسناد دارد. ▪️در رحمت رحمانيه و رحيميه نيز اصل گوهر كماليِ رحمت براي خداوند ثابت است، بدون لوازم نقص آميز مانند دلسوزي، انعطاف و تأثر و اين نقايص در گوهر رحمت و در معناي آن مأخوذ نيست تا اطلاق «رحيم» بر خداي سبحان، فرشتگان و انسانهاي كامل، كه رحمت آنان نيز از اين نقصها مبرّاست، مَجاز يا از باب اشتراك لفظي باشد. ▪️انسان كامل كه قلبش مُتَيَّم به حبّ و مالامال از عشق خداست، در ياري مسكين سخن از (إنّما نطعمكم لوجه الله لانريد منكم جزاءً ولاشُكوراً) [سوره‌ي انسان، آيه‌ي 9.]دارد و ياري او نه ناشي از ترحّم و تأثر است و نه براي پاداش و تشكّر. چنين قلبي غير خدا را به خود راه نمي دهد و احسان به مسكين و يتيم و اسير تنها به خاطر امتثال امر خداست، نه از سرِ دلسوزي به آنان. او خود گرسنه مي ماند، ولي مسكين را اطعام مي كند و كارش تنها براي «وجه خدا» است، نه براي ارضاي غريزه‌ي ترحّم. 🔅🔅🔅 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم @rahighemakhtoom
برشی از (33) 🔅🔅🔅 📌 لطايف و اشارات 8 ـ معيار تفكيك صفات ذات و فعل ▪️صفات خداي سبحان برخي ذاتي و برخي فعلي است. ▫️صفات ذاتي عين ذات و همچون ذات، نامحدود بوده، در مقابل آنها هيچ وصف كمالي قرار ندارد؛ مانند: علم و حيات و قدرت و چون مقابلهاي اين صفات (ناداني، مرگ، ناتواني) براي خداوند ممتنع است، خداي سبحان به آنها متصف نمي شود. ▫️امّا صفات فعل صفاتي است كه از مقام فعل خداوند انتزاع مي شود و دربرخي موارد مقابل دارد و با داشتن مقابلْ خداوند به مقابلهاي آنها نيز متصف مي شود؛ مانند اراده، رضا، اِحياء و بسط كه مقابلهاي آنها (كراهت، سخط، اِماته، قبض) نيز صفات فعل خداي سبحان است. ▪️براساس همين فرق بين صفات ذات و صفات فعل، حضرت امام رضا (عليه السلام) به شخصي كه در محضر ايشان گفت: خدا را حمد مي كنم تا آن جا كه مرز علم اوست: «الحمد لله منتهي علمه»، فرمودند: اين گونه تعبير نكن؛زيرا علم خدا كه عين ذات نامحدود اوست،حدّي ندارد.گوينده پرسيد: خدا را چگونه حمد كنم؟ آن حضرت فرمودند: بگو «الحمد لله منتهي رضاه»[ بحار، ج4، ص83.] . چون رضاي خدا محدود است. او از ايمان و مؤمن راضي است، ولي از كفر و كافر ناخشنود است: (ولا يرضي لعباده الكفر)[ سوره‌ي زمر، آيه‌ي 7.]. در جهان آخرت نيز بهشت و نعيم آن گستره‌ي رضاي خدا و جهنّم و عذابهايش محدوده‌ي غضب اوست. 🔹[اين ضابطه دقيق، در تشخيص وبازشناسي صفات ذات از صفات فعل را مرحوم كليني با عنوان «جملة القول فى صفات الذات وصفات الفعل» چنين بيان كرده است: «إن كل شيئين وصفت الله بهما وكانا جميعاً فى الوجود فذلك صفة الفعل» (اصول كافي، ج1، باب حدوث الأسماء). بحث مبسوط در معيار تشخيص صفات ذات و صفات فعل در سوره‌ي مباركه‌ي حشر خواهد آمد.]. ▪️تذكّر: كارهاي خداوند، تنها به اوصاف كماليِ فعل متصف خواهد شد و هرگز به اوصاف نقصيِ آن متصف نمي شود؛ مثلاً اگر كاري از خداوند صادر شد حتماً عدل و وفاست و هيچ گاه ظلم و جفا نخواهد بود. پس اتصاف به دو طرف مقابل به معناي موصوف شدن ذات اقدس الهي به اوصاف نقصيِ آن نيست. 🔅🔅🔅 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🖥🖥برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم @rahighemakhtoom
برشی از (34) 🔅🔅🔅 📌 لطايف و اشارات 9 ـ احكام فقهي نام خدا ▪ قداست و بركت نام خدا منشاي اعتبار احكامي فقهي براي اسماي لفظي خداي سبحان شده است. برخي از اين احكام عبارت است از: ✅ الف: حرمت تنجيس و آلوده كردن آن. ✅ ب: وجوب تطهير آن، در صورت آلوده شدن. ✅ ج: حرمت هتك آن، به هر نحو. ✅ د: حرمت مسّ آن بدون طهارت. ✅ ه: ممنوع بودن جدال با آن (سوگند به صورت «لا والله» و«بَلي والله») در اِحرام عمره و حجّ. ✅ و: لزوم ذكر و تسبيح آن در ركوع و سجود نماز. ✅ ز: اشتراط ذبح و تذكيه‌ي حيوان به آن. ✅ ح: مشروط بودن حليّت صيد به ذكر آن. ✅ ط: احكام سوگند. ✅ ي: استحباب شروع كار با ذكر آن. 🔹 برخي از اين احكام از سنّت معصومان (عليهم السلام) و برخي از قرآن كريم استفاده مي شود؛ مثلاً قرآن كريم هم ذكر نام خدا به هنگام ذبح حيوان را توصيه مي كند: (فاذكروا اسم الله عليها)[ سوره‌ي حج، آيه‌ي 36.] 🔹 و هم از خوردن گوشت حيواني كه بدون ذكر نام خدا صيد يا ذَبح يا نَحْر شده است، منع مي كند: (ولا تأكلوا ممّا لم يذكر اسم الله عليه)[ سوره‌ي انعام، آيه‌ي 121.]. اثر اسماي لفظي خداي سبحان به پايه اي است كه حيوان پاك و حلال، اگر بدون ذكر نام او كشته شود، مردار، حرام و آلوده مي شود. پس نام خدا با نامهاي ديگر يكسان نيست تا ذكر و عدم ذكرش تفاوتي نداشته باشد و يا تنها نيّت و خطور ذهني آنها كافي و كارساز باشد. ⏪ تذكّر: برخي براي فرق بين يَمين كه فقط به «الله» حاصل مي شود و بين تيمّن كه به «اسم الله» تحقّق مي يابد، نكته‌ي تبرك به نام خدا را ذكر كرده اند؛ يعني سوگند بر اساس حكم فقه، به «الله» حاصل مي شود، نه به «اسم الله»، ليكن تبرّك به «اسم الله» حاصل مي شود، چه رسد به ذات «الله»[ منهج الصادقين، ج1، ص95]. 🌿🌿🌿 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببرید 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
برشی از (35) 🔅🔅🔅 📌بحث روايي در باره "بسم الله" ✅1 ـ معناي «بسم الله» عن الرضا (عليه السلام): «معني قول القائل بسم الله أىْ أسِمُ نفسى بسمة من سِمات الله عزّ وجلّ وهى العبادة». قال: فقلت له: ما السمة؟ قال: «العَلامة»[ نورالثقلين، ج1، ص11.]. اشاره: همان طور كه در نظام تكوينيْ انسان مانند ديگر پديده ها نشانه ي خالق خويش است، در نظام تشريع نيز لازم است، انسان سالك وَسْمه و علامت عبادت خدا را در جان خود بنهد تا روح او در عبادت آفريدگار خويش موسوم و نشاندار گردد. چنين انسان سالكي به خوبي «آية الله» خواهد بود؛ زيرا علامت معبود، يعني عبادت در جان او ظهور كرده است. ☘️☘️☘️ ✅2 ـ مبدأ اشتقاق «الله» و معناي «مألوه» عن الصادق (عليه السلام): «والله إله كلّ شى ء»[ تفسير عياشي، ج1، ص22.]. عن هشام بن الحكم أنه سأل أبا عبدالله (عليه السلام) عن أسماء الله عزّ وجلّ واشتقاقها، فقال: «الله هو مشتق من إِله وإِله يقتضى مألوهاً...»[ نورالثقلين، ج1، ص11.]. عن أميرالمؤمنين (عليه السلام): «الله... هو الذى يَتألّه إليه عند الحوائج والشدائد كلّ مخلوق عند انقطاع الرجاء من جميع مَن دونه... »[ همان، ص13.]. ▪️اشاره: ربط تكويني موجودي كه عين فقر است، تنها به خدايي است كه عين غناست و اين پيوند گرچه در حال عادي محجوب و مستور است، ليكن در حالت اضطرار مكشوف و مشهود خواهد بود و در همه‌ي احوال تنها ملجاي هر مخلوق فقط خداوند است و در حال عادي كه فيض به وسيله اسباب و علل ظاهري به مخلوقِ نيازمند مي رسد، همه‌ي آن وسايط، مجاري فيض است، نه فيّاض. خلاصه آن كه، توحيد رجاء و توحيد اِلتجاء به اين معناست كه تنها مرجوّ و ملجاي خداست و اگر تفاوتي هست به لحاظ مقام اثبات است، نه ثبوت. همان طور كه به مقتضاي بطلان تسلسل، يك متفكر به سرآغاز سلسله‌ي علل، كه همان خداست، پي مي برد و آنگاه معلوم مي گردد كه سبب حقيقي هر مسبّبي خداوند است و عِلَل ديگر، آيات اوست، در مورد رجاء و التجاء نيز اين چنين است كه گرچه در صورت قطع اميد از ماسوي الله آنگاه به خداوند اِلتجا مي كنند، ليكن در حقيقت تكيه گاه اصلي همه رجاها و اِلتجاها خداست. 🌿🌿🌿 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببرید 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
برشی از (36) 🔅🔅🔅 📌بحث روايي در باره "بسم الله" ✅ 3 ـ «بسم الله» اولين آيه‌ي هر سوره 🔹 عن اميرالمؤمنين (عليه السلام): «كان رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) يقرؤُها [بسم الله الرحمن الرحيم] ويعدّها آية منها... »[ نورالثقلين، ج 1، ص 9.]. «والتمسية فى أوّل كلّ سورةٍ آيةٌ منها وإنما كان يعرف انقضاء السورة بنزولها ابتداء للا قخري وما أنزل الله كتاباً من السماء إلا وهى فاتحته»[ تفسير صافي، ج1، ص70.]. 🔹 عن ابى داود عن ابن عباس قال: كان النبي (صلي الله عليه و آله و سلم) لا يعرف فصل السورة حتي ينزل عليه (بسم الله الرّحمن الرحيم)[ درّالمنثور، ج1، ص20]. ▪ اشاره: مقصود آن است كه چون با آغاز سوره‌ي جديد، سوره‌ي قبلي منقضي مي شد، نازل شدن «بسم الله... »، كه اوّلين آيه سوره‌ي بعدي است، نشانه‌ي انقضاي سوره‌ي قبلي بود، نه آن كه «بسم الله»، آيه‌ي پاياني سوره‌ي قبلي باشد وگرنه لازم بود براي انقضاي آخرين سوره‌ي قرآن نيز «بسم الله...» نازل گردد. 🍀🍀🍀 ✅ 4 ـ تبيين رحمت رحمانيّه و رحيميّه 🔸 عن الصادق (عليه السلام): «الرّحمن بجميع خلقه والرحيم بالمؤمنين خاصة»[ نورالثقلين، ج1، ص12]. «الرحمن اسم خاص بصفة عامة والرحيم اسم عام بصفة خاصة»[ همان، ص14.]. 🔸 عن النبي (صلي الله عليه و آله و سلم): «أن عيسي بن مريم قال: الرحمن رحمن الدنيا والرحيم رحيم الآخرة»[ مجمع البيان، ج 1 ـ 2، ص 93.]. 🔸 عن الرضا (عليه السلام) أنه قال فى دعائه: «...رحمن الدنيا والآخرة ورحيمهما... »[ نورالثقلين، ج1، ص14]. 🔸 عن أميرالمؤمنين (عليه السلام): «الرحمن الذى يرحم ببسط الرزق علينا»[ تفسير صافي، ج1، ص69.]. «الرحمن... العاطف علي خلقه بالرزق لايقطع عنهم موادّ رزقه وإن انقطعوا عن طاعته»[ بحار، ج89، ص248]. «... وأما الرحمن فهو عون لكلّ مَن آمن وهو اسم لم يسمّ به غير الرحمن تبارك وتعالي وأما الرحيم فرحم مَن عصي وتاب وآمن وعمل صالحاً»[ همان، ج10، ص61.]. ▪ اشاره: چون رحمان به معناي مبدأ رحمت بي كران است: (رحمتي وسعت كلّ شي ء) [سوره‌ي اعراف، آيه‌ي 156.] ، همه‌ي اشيا و اشخاص ملكي و ملكوتي، مرحوم خواهند بود، نه رحمان؛ از اين رو نام رحمان براي هيچ كس جز خداوند شايسته نيست. اما رحيم، چون بي كراني رحمت در آن مأخوذ نيست، ممكن است موجود محدودي كه خود نيز مرحوم رحمان است، از جهتي مصداق رحيم قرار گيرد و برخي از حقوق از دست رفته خود را عفو كند، ليكن رحيم حقيقي خداوند است؛ زيرا همه‌ي حقوق و احكام مختص اوست و اگر تضييعي رخ دهد، نسبت به حقوق الهي رخ داده است. 🌿🌿🌿 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببرید 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
برشی از (36) 🔅🔅🔅 📌بحث روايي در باره "بسم الله" ✅ 5 ـ شروع كار با نام خدا 🔹 عن أميرالمؤمنين (عليه السلام): «فقولوا عند افتتاح كل أمر صغير أو عظيم: بسم الله الرحمن الرحيم»[ نورالثقلين، ج1، ص13.]. «إن رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) حدثنى عن الله عزّ وجلّ أنه قال: كل أمر ذى بالٍ لم يذكر فيه بسم الله الرحمن الرحيم فهو أبتر»[ بحار، ج89، ص242.]. 🔹 عن الصادق (عليه السلام): «لاتَدَعْ بسم الله الرحمن الرحيم وإن كان بعده شعر»[ نورالثقلين، ج1، ص6]. «ولربما ترك بعض شيعتنا فى افتتاح أمره بسم الله الرحمن الرحيم فيمتحنه الله عزّ وجلّ بمكروه لينبّهه علي شكر الله تبارك وتعالي عليه ويمحق عنه وصمة تقصيره عند تركه بسم الله... »[ همان، ص8].. 🔸 اشاره: چنانكه آغاز هر چيز، خداوندي است كه (هو الأوّل) است، ثمر دادن هر كاري نيز رهين آغاز كردن آن با نام خداست وگرنه آن كار با واقعيّت خاص خود هماهنگ نخواهد شد و به ثمر نرسيده، اَبْتَر مي گردد. در اين حال، خداي سبحان برخي افراد را از راه آزمونهاي مخصوصي بيدار مي كند تا نقصِ تقصير و عيبِ تفريط خود را ترميم كنند؛ مگر اين كه خداوند آنان را به حال خود واگذار كرده باشد. ✅ 6 ـ بركات آيه كريمه‌ي بسم الله... 🔹 عن الباقر (عليه السلام): «... وينبغى الإتيان بها (بسم الله...) عند افتتاح كلّ أمرعظيم أو صغير ليبارك فيه»[ تفسير صافي، ج1، ص70.]. عن أميرالمؤمنين (عليه السلام): «إن العبد إذا أراد أن يقراي أو يعمل عملاً فيقول بسم الله الرحمن الرحيم فإنه تبارك له فيه»[ بحار، ج89، ص242.]. 🔸 اشاره: كاري كه با نام خداوند شروع شد نه تنها اَبْتر نيست و به ثمر مي رسد، بلكه مورد بركت نيز قرار گرفته، بيش از مقدار متوقّع، نتيجه مي دهد و معناي بركت در هر چيزي، ظهور خداوند سبحان با وصف «مبارك» بودن خود در آن است و هر جا كه صفت فعلي مبارك بودن خداوند تجلّي كند آن جا بيش از اندازه‌ي پيش بيني شده ثمر مي دهد. 🔸 از برخي احاديث مرسل چنين بر مي آيد كه اشتغال به قرائت «بسم الله...» مايه‌ي نجات است گرچه به عنوان شروع در كاري نباشد؛ مانند آنچه از حضرت رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) روايت شده كه آن حضرت فرمود: «هر كه خواهد كه حق تعالي او را از زبانيه دوزخ كه نوزده اند نجات دهد، بايد كه به قرائت (بسم الله الرّحمن الرحيم) اشتغال نمايد؛ زيرا كه آن نوزده حرف است، تا حق تعالي هر حرف از آن را سپري و حاجبي گرداند از جهت دفع هر يك از ايشان چه آن نوزده زبانه نشانه‌ي غضب الهي اند... »[ منهج الصادقين، ج1، ص100 ـ 101.] . نوزده نفر بودن از آيه‌ي (عليها تسعة عشر) [4 سوره‌ي مدثر، آيه‌ي 30.] استفاده مي شود. 🍀🍀🍀 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببرید 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
برشی از (37) 🔅🔅🔅 📌بحث روايي در باره "بسم الله" ✅ 7 ـ مغايرت اسماي لفظي با مسمّاي آنها 🔹 عن الصادق (عليه السلام): «... والاسم غير المسمّي... لله عزّ وجلّ تسعة وتسعون اسماً فلو كان الاسم هو المسمّي لكان كل اسم منها هو إله ولكن الله عزّ وجلّ معني يدل عليه بهذه الأسماء وكلّها غيره»[ نورالثقلين، ج1، ص11.]. ▪ اشاره: همان طور كه الفاظ، كه اسماي مفاهيم ذهني است، غير از هويت مطلق الهي است، معاني ذهني نيز خارج از ذات خداوند است و اگر معناي ذهنيِ اسماي الهي عين مسمّا باشد، گذشته از آن كه از تعدّد اسم، تعدّد مسمّا لازم آمده، از توحيد خارج خواهد شد، محذور اكتناه واجب را نيز در پي دارد؛ زيرا ذهن كاملاً مفهوم ذهني اسماء را ادراك و به آن احاطه حاصل مي كند، در حالي كه خداوند نامحدود، هرگز مورد اكتناه ممكنِ محدود قرار نمي گيرد. ✅ 8 ـ تأثير تكويني «بسم الله» 🔹 عن رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم): «بسم الله الرحمن الرحيم اسم من أسماء الله الأكبر وما بينه وبين اسم الله الأكبر إلا كما بين سواد العين وبياضها»[ همان، ص8.]. 🔹 عن أميرالمؤمنين (عليه السلام): «... اسم الله فإنه اسم فيه شفاء من كل داء وعون علي كل دواء»[ بحار، ج10، ص60.]. ▪ اشاره: در مباحث پيشين روشن شد كه مضمون هر اسمي، مقامي از مقامهاي تكويني است و هرگز با صرف لفظ يا تصوّر مفهومِ ذهني نمي توان در نظام هستي تأثير علّي داشت و واقعيّت خارج را تسخير كرد؛ هر چند ممكن است بر اثر ادراك صحيح معناي اسماي الهي و انبعاث روحي به سَمت مصداق آنها زمينه مستعدّي براي دريافت فيض از مبادي عالي فراهم كرد. ✅ 9 ـ اسم اعظم در اسماي لفظي 🔹 عن أميرالمؤمنين (عليه السلام): «... إن قولك الله، أعظم اسم من أسماء الله عزّ وجلّ»[ نورالثقلين، ج1، ص12.]. ▪ اشاره: گاهي تعبير اعظم به معناي نسبي و اضافي و با عنايت و تسامح است؛ نظير: «أكبر من كل كبير» [مفاتيح الجنان، دعاي جوشن كبير.] وگاهي به معناي نفسي و واقعي و بدون تسامح است؛ مانند: «الله أكبر من أن يوصف»[ اصول كافي، ج1، ص118.] . كه در اين گونه موارد، تكبير به تسبيح و تنزيه بر مي گردد. 🍀🍀🍀 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببرید 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
برشی از (38) 🔅🔅🔅 📌بحث روايي در باره "بسم الله" ✅10 ـ نزاهت صفات خدا از نقص 🔹عن أميرالمؤمنين (عليه السلام): «رحيم لايوصف بالرقّة»[ نهج البلاغه، خطبه179، بند3]. 🔹عن الصادق (عليه السلام): «إن الرّحمة وما يحدث لنا منها شفقة ومنها جود وإن رحمة الله ثوابه لخلقه وللرحمة من العباد شيئان أحدهما يحدث فى القلب الرأفة والرقّة لما يري بالمرحوم من الضرّ والحاجة وضروب البلاء والآخر ما يحدث منّا بعد الرأفة واللطف علي المرحوم والمعرفة منّا بما نزل به... وقد يقول القائل: «انظر إلي رحمة فلان» وإنّما يريد الفعل الذى حدث عن الرقة التى في قلب فلان... وإنما يضاف إلي الله عزّ وجلّ من فعل ما حدث عنا من هذه الأشياء وامّا المعني الذى فى القلب فهو منفى عن الله كما وصف عن نفسه فهو رحيم لارحمة رقة»[ نورالثقلين، ج1، ص14.].«وأما الغضب فهو منّا إذا غضبنا تغيّرت طباعنا وترتعد أحياناً مفاصلنا وحالت ألواننا ثمّ نجى ء من بعد ذلك بالعقوبات فسمّى غضباً، فهذا كلام الناس المعروف والغضب شيئان أحدهما في القلب وأما المعني الذى هو فى القلب فهو منفى عن الله جلّ جلاله وكذلك رضاه وسخطه ورحمته علي هذه الصفة»[ نورالثقلين، ج1، ص24.]. ▪️اشاره: اوصاف فعلي خداوند كه از مقام فعل خارجي او انتزاع مي شود، خارج از ذات خداوند است و تغيّر در خارج از ذات الهي محذوري ندارد، ليكن اوصاف ذاتي كه مبداي پيدايش اوصاف فعلي است از هر گونه تحوّل مصون است. رضا و غضبي كه در انسان پديد مي آيد منشأ نفساني داشته، تحول اوضاع نفساني را به همراه دارد، ليكن در ذات خداوند هيچ گونه تحوّلي راه ندارد و چون اين گونه تحوّلها از خصوصيّت برخي مصاديق است و در مفهوم جامع رضا يا غضب مأخوذ نيست، اطلاق اين اسماء درباره‌ي خداوند نه از باب مجاز است و نه مشترك لفظي. 🍀🍀🍀 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببرید 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
برشی از (39) 🔅🔅🔅 ✅11 ـ معارف قرآن در بسم الله... 🔹عن أميرالمؤمنين (عليه السلام): «أنا نقطة تحت الباء»[ مشارق أنوار اليقين، ص21؛ منهج الصادقين، ج1، ص90؛ روح البيان، ج1، ص 7؛ اسفار، ج7، ص34.]«إنّ كلّ ما فى القرآن فى الفاتحة وكل ما فى الفاتحة فى بسم الله الرحمن الرحيم وكل ما فيه فى الباء وكل ما فى الباء فى النقطة وأنا نقطة تحت الباء»[ ينابيع الموده، ج1، ص68]. ▪️اشاره: برخي از مفسران گفته اند: «سوره‌ي مباركه‌ي حمد جامع همه‌ي معارف قرآن كريم است و معارف اين سوره نيز در آيه‌ي كريمه‌ي (بسم الله الرّحمن الرحيم) و معارف بسم الله در حرف «باء» آن جمع شده است و حضرت اميرالمؤمنين (عليه السلام) نقطه‌ي باي بسم الله است»[ بيان السعاده، ج1، ص29؛ نيز ر. ك تفسير سوره‌ي حمد امام خميني(قدس سره)، ص203.] 🔹بعضي از مفسران اين سخن را نامعقول و نوعي غلوّ دانسته اند[المنار، ج1، ص35.] 🔹و برخي نيز اشتمال باي بسم الله بر معارف قرآن را همانند جاي گرفتن نظام كياني با زمين و آسمان خود، در پوست تخم مرغ بدون بزرگ شدن تخم مرغ يا كوچك شدن كيان پنداشته اند[الكاشف، ج1، ص26.]. ◽️در پاسخ اين مفسران بايد گفت: قرآن كريم جامع همه‌ي حقايق و اسرار عالم است؛ اما اين معارف گسترده تنها از ظواهر آن استفاده نمي شود، بلكه مستفاد از خواص حروف يا بطون فراوان قرآن كريم است كه تنها در دسترس پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) وعترت طاهرين (عليهم السلام) است. سخن حضرت اميرالمؤمنين (عليه السلام) نيز كه فرمود: علم آينده و حديث گذشته در قرآن است و من سخنگوي قرآنم، اشارتي به همين واقعيّت است: «ذلك القرآن فاستنطقوه ولن ينطق ولكن أخبركم عنه. ألا إن فيه علم ما يأتى والحديث عن الماضى ودواء دائكم ونظم ما بينكم»[ نهج البلاغه، خطبه 157، بند 2.]. 🔹خداي سبحان براي قرآن كريم كه تنها تنزيل و ظاهرش در دسترس ماست، كتاب ديگر و مقام مكنوني بيان مي دارد: (إنه لقرآن كريم في كتابٍ مكنون لايمسّه إلا المطهّرون)[ سوره‌ي واقعه، آيات 77 ـ 79.]. پس اين كتاب در كتابي ديگر است و قرآن در ظواهر آن خلاصه نمي شود. 🔹راه فهم اين گونه معارف روايي باز و شواهد آن نيز آشكار است و آنان كه توفيق فهم چنين اسرار و حقايقي را نيافته اند، نبايد به آن بپردازند، بلكه بايد علمش را به اهلش واگذارند تا به ورطه‌ي انكار نيفتند. 🔹اما داستان قرار گرفتن زمين در پوست تخم مرغ، چون سؤال كنندگانِ از قدرت خدا بر چنين كاري، در يك سطح نبودند، پاسخهايي كه به آنان داده شده مختلف است: در يك پاسخ، حضرت امام رضا (عليه السلام) مي فرمايد: خداوند آسمان و زمين را در ظرفي كوچكتر از تخم مرغ جاي مي دهد و آن هنگامي است كه تو با گشودن چشم خود آسمان و زمين را مشاهده مي كني: جاء رجل إلي الرضا (عليه السلام) فقال: هل يقدر ربّك أن يجعل السماوات والأرض وما بينهما فى بيضة؟ قال: «نعم وفى أصغر من البيضة وقد جعلها فى عينك وهى أقل من البيضة لأنك إذا فتحتها عاينت السماء والأرض وما بينهما ولو شاء الله لأعماك عنها»[ بحار، ج4، ص143]. اين گونه پاسخها تنها براي متوسطان از انسانها نافع است. در پاسخي ديگر، حضرت اميرالمؤمنين (عليه السلام) مي فرمايد: خدا عاجز نيست، اما آنچه تو پرسيدي ناممكن است: قيل لأميرالمؤمنين (عليه السلام): هل يقدر ربّك أن يُدخل الدنيا فى بيضة من غير أن تصغر الدنيا أو تكبر البيضة؟ قال: «إن الله تبارك وتعالي لاينسب إلي العجز والذى سألتنى لايكون»[ نور الثقلين، ج1، ص38.]. 🔹قدرت بي كران خداي سبحان به هر چيز (كلّ شي ء) تعلق مي گيرد: (إن الله علي كلّ شي ء قدير) ، اما محالات و ممتنعات «شي ء» نيست تا قدرت خدا به آنها تعلق گيرد. ▪️تذكّر: نقد سخن منقول از حضرت اميرالمؤمنين (عليه السلام) به اين كه خطّ رايج عصر نزول، خطّ كوفي بود و خطّ مزبور فاقد نقطه است، چنين پاسخ داده مي شود كه بر فرض پذيرش هر دو مقدمه‌ي ياد شده و قبول آن كه به دست خود حضرت علي (عليه السلام) اِعجام و اِعراب حاصل نشد، بالاخره براي امتياز حروف از يكديگر علامتهاي ويژه اي وجود داشت تا مثلاً «خَرَّ» را از «جَرَّ» و «حَرّ» امتياز دهد و براي حرف «باء» نيز علامت ويژه اي بود كه آن نشانه مخصوص در حديث مزبور بر فرض صحت آن، مراد بوده است. 🍀🍀🍀 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببرید 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین @rahighemakhtoom
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین @rahighemakhtoom
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین @rahighemakhtoom
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین @rahighemakhtoom
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین @rahighemakhtoom
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین @rahighemakhtoom
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین @rahighemakhtoom
📌درنگ و تامل اگر یک آیه ی قرآن بخوانیم و در آن تأمل کنیم ، نیم ساعت در آیه تأمل کنیم ، یک ساعت در آن آیه تأمل بکنیم ، به میزان یک دور قرآن خواندن انسان را به جلو می برد! ص۳۱۶ . مرحوم آیت الله حاج سیدمحمدمحسن حسینی طهرانی رضوان الله علیه 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom